محاسبه آنلاین عیدی سال ۱۴۰۴
بازگشت به صفحه شرکت
برنامه نویس ارشد
آتلیه کاریزما

تجربه کاری
موقعیت شغلی: برنامه نویس ارشد
من چند ماه پیش برای عنوان برنامه نویس ارشد Backend با این شرکت مصاحبه کردم. رفتار HR بسیار محترمانه و عالی بود و به نظرم در کارشون حرفه ای بودن نکته مثبت دیگر این بود که مصاحبه به صورت ریموتی بود. به نظرم زمینه کاری شون جالب بود و اینکه با تکنولوژی های روز میخواستن پروژه انجام بدن اما چیزی که نظر من رو خیلی جلب کرد رفتار بد شخص مصاحبه کننده بود ایشون خودشون رو تیم لید معرفی کردن اسمشون رو در خاطر ندارم ولی یک آقایی بود که سر جلسه مصاحبه کلاه و لباس نامناسب پوشیده بود و از لحاظ آراستگی با ریش بسیار نامرتب در جلسه حاضر شده بود. من نمیدونم مگر میشد با اون تیپ و کلاه توی یک شرکت حاضر شد؟ آیا بهتر نبود با یک لباس مناسب و ظاهری آراسته توی جلسه حاظر شد؟ مگر نه اینکه ایشون تیم لید هستند پس باید از هر لحاظ سرآمد باشند تا اعضای تیمش اون رو به عنوان یک رئیس قبول بکنند. ایشون مکان جلسه رو به مکان نبرد تبدیل کرده بود و مدام سعی میکرد که خودشو حرفه ای نشون بده چیزی که خیلی به نظرم مسخره میرسید اینکه ایشون از هر تکنولوژي مثل Akka , Kafka , Design Pattern و Architecture یک چیز کوچولو بلد بود و درون هیچکدومش غنی نبود و فکر میکرد که خودش داره درست میگه و بقیه اشتباه میکنند چون مباحث رو کامل نخونده بودن خیلی دید اشتباهی داشتند وقتی که باهاشون بحث کردم متوجه شدم هیچ چیزی راجب معماری میکروسرویس بلد نیستند و صرفاْ یکسری تحلیلهای خودشون رو به عنوان کانسپت معرفی میکرد سوالاتی راحب DDD و TDD پرسیدن که حتی موقع پرسیدن سوالها هم داشتند اشتباه میکردن یعنی سوالات اشتباه میپرسیدن فکر میکنم قبل جلسه یکسری موارد رو حفظ کرده بودن و وقتی اومده بودن توی جلسه سوالات رو به صورت نصفه و نیمه فراموش کرده بودند. واقعاْ از کسی که عنوان رهبری یک تیم رو یدک میکشه بعید هستش که توی یک ساعت جلسه مصاحبه انقدر سوتی بدهد مطلب دیگه اینکه این شخص خیلی عصبی بودش وقتی باهم صحبت میکردم مدام عصبی میشد و مدام سرش رو به علامت تاسف هی تکون میداد و سعی میکرد تحقیر بکنه که منم الارقم میل باطنی مجبور شدم رفتار در حد شان و شخصیت ایشون از خودم بروز بدم. چیزی که من میدونم آدمهایی با تجربه کاری ما امکان اشتباه کردن در مباحث تکنیکال خودمون رو کمتر داریم ممکن هستش که هر کدوم از ما یک مطلب و نوشته های مختلف رو کم یا زیاد خونده باشیم و هر کداممون یک برداشت یا یک فهم از اون مطلب داشته باشیم که خوبی تیمی کار کردن هم همین هستش باعث میشه که هرکدوممون دانسته هامون رو به اشتراک بزاریم تا به فهم کاملی از مباحث برسیم ولی اینکه مقاومت کنیم و فکر کنیم خودمون داریم درست میگیم و بقیه در اشتباه هستند این یک خطای خیلی بزرگ هستش در نهایت امیدوارم که این شرکت هم مسیر درست خودشو پیدا بکنه و این رو بفهمه که با آدمهای کوتوله نمیتونه قله هارو فتح بکنه