بازگشت به صفحه شرکت
متخصص
همگام رادینتجربه کاری
موقعیت شغلی: متخصص
در ازمنه کارکنان آورده اند که بابایی بود (شخصی) رضایی نداشت( منظور رضایت) از شغلش و در کار خود مانده و گرفتار که من بالاترم و در جای دیگر به من این دهند ، چنان و چنون ، در ذات عقلش این بود که چون این شرکت به من این دهد کار یک هفته را سه ماهه کنم و عرق مجاز بریزم و درب شرکت می نشست هر روز و در چکنم ، چکنم و ناله و فقان که وای پرویز خان این چه توکلی است عابد را بر جان که با التماس پشت ورودی رادین که مجوز گرفتم و ابتدا افتخار کرد بر این ورود از وجود من حاجی سود می برد و بر کار افشاره داشت (فشار می آورد به خود)خود را بالا می دید ولی جرات رفتن نداشت ، پس بوق همی کرد آی رفتند ، رفتند که ادای دلسوز ها را در آورد و دو رویی پیشه می کرد ، در شرکت مقابل صاحب سرمایه دست بوس و پا بوس ودر پشت و قفا به بد گویی ، دروغ گویی و خیانت که زشت کند رادین را .... و ذاتش بد بود که سعدی در این باب گفته: اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است و این نشان افراد نمک نشناس است و دروغ پراکنی مد 2024 ضعیفان وجدان است و چه خوش باشد که شخص خناس نباشد و در مقابل محبت دیگران باید قدردان بود و از سفره نان نبرد و در سفره تف ننمود، تو همانی که در هنگام قرار کار برای چند درصد بیشتر ذلیلم و علیلیم میکنی که هم بیشتر بگیری و هم در رادین بمانی پس چرا نامردی که حاجی مردست و سفره برای بیش از صد و اندی باز کرده و راست گفته اند که نمی شود ذات خراب آدم ها را تغییر داد. کسی که ذاتش خراب است خوب و بد دیگران برایش فرقی نمی کند او تنها به دنبال نفع خودش است و برای نفع لحضه ای حتی حاضر است قایقی را که در آن سوار است سوراخ کند که بگوید دیدید من راست می گفتم و قایق سوراخ است و باز از سعدی میگویم : سعدیــــــــا گو عیب خـــــود را و مـــــــــگو عیب دگر ، هـــــــرکه عیب خـــــویش گــوید از همه بالاتر است، آهــــن و فـــــــــــــولاد از یــــــــک کوره گر آیند برون ، آن یکی شمشیــــــــر گردد وان دگر نعل خر است.