بازگشت به صفحه شرکت
تجربه تلخ کار با مدیر بیکفایت و دیکتاتور
کروزتجربه کاری
موقعیت شغلی: کارشناس تحقیق و توسعه
یکی از گروههای واحد تحقیق و توسعه که کمتر کسی دربارهاش صحبت میکند، گروه کلاستر است. این گروه به کره شمالی معروف است. تجربه چند سال کار در این گروه هرگز از یادم نمیرود. واقعاً در سطح دیگری بود. رئیس این گروه فردی بیسواد و مرموز بود که تنها دلیل استخدامش در شرکت، سرقت تعدادی سورس کد از شرکت قبلیاش بود. او بسیار پنهانکار، دیکتاتور و عاشق ریاست بود. فردی خشک، بیروح، سوءاستفادهگر و غیرقابل اعتماد که تنها کارش جمعآوری آمار از نیروها و کار کشیدن از آنها بود، بدون اینکه کوچکترین حمایتی از آنها کند یا برای رشد و ارتقایشان تلاشی بکند. او بسیار دو رو بود؛ جلوی شما یک چیز میگفت و پشت سرتان چیز دیگری. استاد سیاستبازی و پشتپردهکاری بود. اگر دو دقیقه پیش همکارت میرفتی، به بهانهای زنگ میزد و میگفت بیا دفترم تا آمارت را بگیرد و ببیند چرا از پشت میزت بلند شدی. کارش بیشتر پیدا کردن غلطهای املایی در مستندات بود و هر وقت به اتاقش میرفتی، اکسلش باز بود و دنبال بهانهای میگشت تا به تو گیر بدهد و ثابت کند کارت را درست انجام ندادی. او استاد محول کردن کارهای بیفایده و بیسرانجام بود. جالب اینجاست که با وجود نارضایتیهای فراوان از او و اینکه بارها این نارضایتیها به مدیران بالاتر گزارش شده بود و حتی در نظرسنجیها فیدبکهای لازم داده شده بود، نه تنها با او برخوردی نشد، بلکه حتی ارتقا هم گرفت و به سمت بالاتری در گروه بیزنس یونیت رفت! واقعاً سیرک بود. نکته جالب دیگر این است که اخیراً به دلیل مهاجرت بسیاری از همکاران قدیمی به شرکتهای خارجی، خیلی از اطلاعات سریعاً فاش میشود. شنیدم که او به مدت دو هفته به آلمان رفته بود تا موقعیت شغلیای در شرکت کانتیننتال را بررسی کند. واقعاً زرنگ بود! از یک طرف محکم به اینجا چسبیده بود و به کسی اجازه پیشرفت نمیداد و از طرف دیگر در حال بررسی فرصتهای شغلی در جای دیگر بود.