بازگشت به صفحه شرکت
تجربه ناموفق مصاحبه در اسنپ مارکت و انتظارات غیرواقعی
اسنپتجربه کاری
موقعیت شغلی: مصاحبه پیاده سازی مدیریت پروژه
در جریان مصاحبه، از من پرسیدند که برای مدیریت پروژه از کجا شروع میکنم. گفتم ابتدا مشکلات پروژه را شناسایی میکنم، شاخصها را تعیین میکنم و دادهها را جمعآوری میکنم یا با افراد مصاحبه میکنم. اما طرف مقابل اصرار داشت که هیچ مشکلی وجود ندارد و همه چیز از قبل حل شده است. بعداً پرسیدند اگر در پنجاه پروژه مختلف هزاران تسک تعیین شده باشد و هر روز تسکهای جدید اضافه شود، چه میکنم و از چه نرمافزاری استفاده میکنم. آیا MSP مناسب است؟ چندین بار به من گفتند که حرفهای من تئوری است و جواب نمیدهد و فقط مربوط به کتابهاست. به نظر میرسید که میخواستند بگویند همه کارها را انجام دادهاند و من باید دقیقاً همان کاری را انجام دهم که در ذهنشان است. من عصبانی شدم و گفتم حاضر هستم به ازای بهبود شاخصها حقوق بگیرم. اما آنها گفتند که خودشان قبلاً زمان تحویل پروژه را نصف کردهاند و هیچ پاداشی دریافت نکردهاند. خلاصه تجربه خوبی نبود. جلسه با نیم ساعت تأخیر شروع شد و همزمان با من سه نفر دیگر هم برای مصاحبه آمده بودند. جلسه در کمتر از بیست دقیقه تمام شد. برداشت من این بود که اسنپ مارکت به عنوان یک آزمایش ایجاد شده و اگر جواب دهد، روی آن سرمایهگذاری میکنند، اما تاکنون حاضر نشدهاند هزینه زیادی برای آن بپردازند. همچنین به نظر میرسید که تیم به دلیل حجم بالای کار (شاید روزانه بیش از یک میلیون سفارش) تحت فشار زیادی است و به دنبال راهحلهای فوری و معجزهآسا برای کاهش این فشار هستند. این وضعیت در استارتاپهایی که به جای رشد تدریجی، به زور میخواهند سرعت رشد خود را چند برابر کنند، طبیعی است. به طور کلی، اگر فردی حرفهای هستید، در انتخاب اسنپ مارکت احتیاط کنید. از تئوریها و اصطلاحات تخصصی استفاده نکنید، مگر اصطلاحاتی که خودشان استفاده میکنند (مثل KPI). روی راهکارهایی که برای حجم بالای کار مناسب هستند تمرکز کنید و خود را پرانرژی و فعال نشان دهید. تأیید کنید که شرایط آنها بسیار سخت است، اما شما تمام تلاش خود را خواهید کرد و از مشورت آنها نیز استفاده خواهید کرد. ویژگیهایی که برای آنها مهم بود شامل پرانرژی بودن و فعال نشان دادن خود بود.