محل این شرکت در کامرانیه جنوبی است و پیدا کردن جای پارک بسیار سخت است. من دقیقاً در ساعت مقرر خودم را رساندم و بعد از زدن زنگ در، نگهبان من را چند دقیقه نگه داشت تا هماهنگی کند تا کسی برای استقبال بیاید. فضای شرکت مدرن و شیک بود که هر کسی را سر ذوق می‌آورد. بعد از مدتی فردی آمد و با برخوردی دوستانه من را به بخش لابی راهنمایی کرد. تقریباً یک ربع ساعت نشستم تا مرا صدا کنند. سپس فردی آمد و با هم به طبقه آخر مجموعه رفتیم و دوباره یک ربع ساعت منتظر ماندم تا منشی واحد مرا صدا کند. مصاحبه در اتاق مدیر اجرایی انجام شد و منابع انسانی نیز حضور داشت. بعد از سلام و احوال‌پرسی و پذیرایی، منابع انسانی تا جایی که می‌توانست درباره مشخصات هلدینگ و کلیات کار توضیح داد. سپس مدیر اجرایی کمی رزومه من را بررسی کرد و از من خواست تا درباره تجربیات کاری‌ام صحبت کنم. بعد از آن سوالاتش را شروع کرد. سوالاتی که پرسیده می‌شد اصلاً مرتبط با دانش نبود و کاملاً شخصی و روانشناسی بود. مثلاً چند صفت نام برد و از من خواست بگویم چند درصد آن صفات را دارم، یا چند ضرب‌المثل گفت و از من خواست بگویم چقدر به آن‌ها اعتقاد دارم. در نهایت پرسید که آیا کار در این شرکت را دوست دارم؟ به نظر من این سوال از کسی که شناختی از افراد شرکت و شرایط و محیط ندارد، سوال بی‌فایده‌ای است. در آخر درباره حقوق به توافق رسیدیم و قرار شد دو سه روز بعد نتیجه مصاحبه، چه مثبت و چه منفی، به من اطلاع داده شود. اما بعد از ۱۲ روز هنوز هیچ عکس‌العملی نشان نداده‌اند.