گروه نوآوری فناوری اطلاعات ارنیکا

با سلام تجربه مدت زمانی که با این شرکت همکاری داشتم ( 6 ماه ) به هیچ عنوان پیشنهاد نمیکنم شرایط برای پیشرفت شغلی اصلاً وجود نداره، حقوق ها معمولاً با یک ماه تاخیر پرداخت میشه، اکثر نفراتی که آنجا هستن نگاه بالا به پایین دارن، انجام کارها هیچ نظمی نداره، HR اصلا خوب کار خودش رو انجام نمیده مخصوصا مدیریت منابع انسانی که افتضاح هستش و اصلا سواد کافی برای این سمت رو نداره، شعار اینکه میخوان از این وضعیت خارج بشن رو میدن اما هیچ ترتیب اثری داده نمیشه، تسویه حساب بعد از حداقل 4-5 ماه اونم با پیگیری خیلی زیاد پرداخت میشه اضافه کار هم پرداخت نمیشه، فشار روانی زیادی رو در این شرکت تجربه میکنید و ... در نهایت خیلی این شرکت رو برای کار پیشنهاد نمیکنم.

واقعا حتی با پیشنهاد حقوق بالا هم نرید این شرکت. مدیرت فوق العاده مغرور و تازه به دوران رسیده حکومتی، و سطح توقعات بالا. یجور برده داری میکنن. پرداخت حقوق با تاخیر یکی دو ماه، بیمه حداقلی. سلیقه ای رفتار کردن با نیروها، نادیده گرفتن نیروها و اینکه فقط میخوان کارشون باهاتون تموم بشه. یجورایی مصرفت میکنن و بعدش هم جوری باهات رفتار میکنن که فرار کنی، ارتباطات کثیف و خارج از عرف… فشار کاری و ساعات کاری بالا، سخت مرخصی میدن و مانده مرخصی رو میسوزونن، خواهش میکنم نرید، به شخصیت شما بی احترامی میکنن و شما رو تحت فشار روانی میزارن .من الان ۴ ماه اومدم بیرون ولی تسویه ندادن هنوز. در کل بدترین تجربه کاری من بوده در این ۱۹ سال

بعد از یک سال از خروج من از شرکت و عدم تسویه حساب، با تغییر تمامی افراد بخش مالی و منابع انسانی و همچنین تغییر مکان شرکت، هیچ‌کس پاسخگوی تسویه حساب من نبود. با وجود اینکه خودم در بخش منابع انسانی کار می‌کردم، هر بار که با کسی تماس می‌گرفتم، یا به من توهین می‌کردند، یا تلفن را قطع می‌کردند، یا می‌گفتند به آن‌ها مربوط نیست. حتی وقتی حضوری مراجعه می‌کردم، اجازه ورود نمی‌دادند و بی‌احترامی چندین برابر می‌شد. اما در نهایت، برخلاف تصورم، یک فرد با شخصیت و دلسوز پیدا شد که تمام مراحل تسویه حساب من را پیگیری کرد تا به نتیجه رسید. گاهی یک فرد خوب و دلسوز می‌تواند یک سازمان را نجات دهد. این چهار قلب را به خاطر آقای ق، مدیر حقوقی، می‌دهم. ❤️❤️❤️❤️

اگر بخواهم با جزئیات بگویم، موارد بسیاری در این شرکت وجود دارد. از دردناک‌ترین‌ها می‌گویم: وجود برخی افراد بیمار که به خانم‌ها نگاه نامناسب دارند و حتی یکی از آن‌ها که مدیر مالی هم هست، آقای ع.ت، تنها دستاوردش در آن سازمان دادن پیشنهادات بیشرمانه به خانم‌ها و گول زدن آن‌هاست. در شرایطی که هیچ چیز از مالی نمی‌فهمد و مشخص نیست مدیرعامل چرا او را نگه داشته است. یک فرد بی‌دانش و... که مثل یک ویروس متحرک در آنجا حضور دارد. مدیرعاملی که به افراد چاپلوس و مجیزگو حقوق بالا می‌دهد و اگر کار کنی و سالم باشی، محکوم به دیده نشدن هستی. کافی است مثل مدیر خانم محبوبش، زیرآب‌زن، پاچه‌خوار، لوس و ادایی باشی تا مدام رشد کنی و موقعیت‌های جدید و هدیه‌های جذاب به تو داده شود. مشاورانی که فقط به خاطر ارتباطات خانوادگی‌شان در آنجا پول مفت می‌گیرند و هیچ دانشی ندارند. در حالی که حقوق مدیران ارشد و محبوب‌شان را افزایش می‌دهند، به بقیه می‌گویند پول نداریم تا حقوق‌تان را زیاد کنیم. مدیرعامل آنقدر دروغ شنیده که به آن عادت کرده است. وقتی حقیقت را می‌گویی عصبانی می‌شود و دوست دارد در دروغ‌هایی که برایش می‌سازند غرق شود.

در ورودی شرکت، یک نگهبان در کانکس حضور دارد که از شما می‌پرسد با چه کسی کار دارید و کی هستید. این نگهبان حرفه‌ای به نظر نمی‌رسد. بعد از راهنمایی به داخل ساختمان، دو در وجود دارد: در سمت راست که گیت خورده و مخصوص کارمندان است، و در سمت چپ که یک اتاق انتظار با چیدمان بسیار بد و یک مانیتور برای نمایش پاورپوینت معرفی شرکت ارنیکا قرار دارد. از همان ابتدا بی‌نظمی و بی‌ربطی محتوای پاورپوینت به چشم می‌آید، زیرا این شرکت در زمینه‌های مختلفی از آجیل و حبوبات تا کلینیک، کریپتوکارنسی و گردشگری فعالیت می‌کند که با نام شرکت همخوانی ندارد. به نظر می‌رسد صاحب شرکت بیشتر یک تاجر پولدار است تا یک مدیر علمی. زمان انتظار برای پذیرش طولانی است و برای من حدود نیم ساعت طول کشید تا به طبقه چهارم غربی بروم که شامل سه اتاق با نام‌های اتاق مدیر هلدینگ، معاونت اجرایی و معاونت فناوری به همراه یک اتاق جلسات و یک میز ادمین با مدیر دفتر است. در این مرحله نیز نیم ساعت منتظر ماندم تا یک آقا مرا به اتاق مدیر هلدینگ دعوت کند. مصاحبه من با معاونت اجرایی هماهنگ شده بود، اما مصاحبه‌کننده خود را مدیر منابع انسانی معرفی کرد و بیشتر به معرفی خودم و فعالیت‌هایم پرداختم. نکته خاصی در این مصاحبه نبود، جز اینکه مصاحبه‌کننده گفت حقوق واقعی به بیمه داده نمی‌شود که برای من نقطه منفی بزرگی بود. همچنین پنجشنبه‌ها روز کاری شرکت بود. بعد از خداحافظی، دو هفته بعد برای مصاحبه با معاونت فناوری تماس گرفتند و این بار نیز همان پروسه با تاخیر کمتر انجام شد. معاونت فناوری به نظر آدم موجه ولی خسته‌ای می‌رسید و بیشتر صحبت ما تبادل نظر بود تا مصاحبه. او گفتند که تماس خواهند گرفت و نتیجه را اعلام می‌کنند، اما اکنون سه هفته است که هیچ پاسخی نداده‌اند، چه مثبت و چه منفی. به هر حال، نظر من تقریباً از همان جلسه اول مشخص بود.

اگر نیروی کار مبتدی هستید، کار کردن در این شرکت می‌تواند برای شما مفید باشد. اما اگر سطح مهارت شما متوسط یا حرفه‌ای است، به شما اجازه رشد بیش از حد مشخصی داده نمی‌شود و شرایط به گونه‌ای سخت می‌شود که خودتان ترجیح می‌دهید شرکت را ترک کنید. رفتارهای احساسی و هیجانی زیادی از سوی مدیریت مشاهده می‌شود که منجر به قطع همکاری غیرحرفه‌ای با پرسنل می‌گردد. به طور کلی، شرکت ارزش چندانی برای منابع انسانی قائل نیست. حقوق‌ها با تأخیر و گاهی ماه‌ها به تعویق می‌افتد و حتی نسبت به عرف بازار کار بسیار کمتر است. مدیریت هیچ درک متقابل و تعاملی با پرسنل ندارد و حاضر به اختصاص وقت برای کارمندان خود نیست. بسیار مغرور هستند و هیچ انتقادی را نمی‌پذیرند. حتی به همه با دید بدبینانه نگاه می‌کنند.

محل این شرکت در کامرانیه جنوبی است و پیدا کردن جای پارک بسیار سخت است. من دقیقاً در ساعت مقرر خودم را رساندم و بعد از زدن زنگ در، نگهبان من را چند دقیقه نگه داشت تا هماهنگی کند تا کسی برای استقبال بیاید. فضای شرکت مدرن و شیک بود که هر کسی را سر ذوق می‌آورد. بعد از مدتی فردی آمد و با برخوردی دوستانه من را به بخش لابی راهنمایی کرد. تقریباً یک ربع ساعت نشستم تا مرا صدا کنند. سپس فردی آمد و با هم به طبقه آخر مجموعه رفتیم و دوباره یک ربع ساعت منتظر ماندم تا منشی واحد مرا صدا کند. مصاحبه در اتاق مدیر اجرایی انجام شد و منابع انسانی نیز حضور داشت. بعد از سلام و احوال‌پرسی و پذیرایی، منابع انسانی تا جایی که می‌توانست درباره مشخصات هلدینگ و کلیات کار توضیح داد. سپس مدیر اجرایی کمی رزومه من را بررسی کرد و از من خواست تا درباره تجربیات کاری‌ام صحبت کنم. بعد از آن سوالاتش را شروع کرد. سوالاتی که پرسیده می‌شد اصلاً مرتبط با دانش نبود و کاملاً شخصی و روانشناسی بود. مثلاً چند صفت نام برد و از من خواست بگویم چند درصد آن صفات را دارم، یا چند ضرب‌المثل گفت و از من خواست بگویم چقدر به آن‌ها اعتقاد دارم. در نهایت پرسید که آیا کار در این شرکت را دوست دارم؟ به نظر من این سوال از کسی که شناختی از افراد شرکت و شرایط و محیط ندارد، سوال بی‌فایده‌ای است. در آخر درباره حقوق به توافق رسیدیم و قرار شد دو سه روز بعد نتیجه مصاحبه، چه مثبت و چه منفی، به من اطلاع داده شود. اما بعد از ۱۲ روز هنوز هیچ عکس‌العملی نشان نداده‌اند.

به طور کلی تجربه بدی نبود. رفتارها و سوالات کاملاً عادی بودند. شرایط ضمانت شرکت بسیار سنگین است، اما حقوق خوبی ارائه می‌دهند. تنها مشکلی که داشتم، مسیر شرکت بود که خیلی نزدیک به مترو نیست.

مدیر منابع انسانی شرکت در لینکدین به من پیام داد و من رزومه‌ام را برایش فرستادم. بعد از آن، برای مصاحبه حضوری دعوت شدم. مصاحبه اول با مدیرعامل شرکت بود و پس از آن، برای مصاحبه دوم تماس گرفتند. مصاحبه دوم چندان خاص نبود و تنها ۵ دقیقه طول کشید. مدیر منابع انسانی ساعت کاری و شرایط کار را برایم توضیح داد و من هم پذیرفتم. حتی در مورد حقوق نیز به توافق رسیدیم و قرار شد به من خبر دهند. اما بعد از ۶ ماه هنوز خبری نشده است و می‌دانم که هنوز برای این موقعیت شغلی به دنبال نیرو می‌گردند.

سوالات بیشتر جنبه فنی داشتند و چالش‌های فنی نیز مطرح شد. به طور کلی برخورد خوبی نداشتند و به ویژه یکی از برنامه‌نویس‌ها به نظر می‌رسید که عقده‌های کاری خود را روی کاندیداها خالی می‌کرد و رفتار بی‌ادبانه‌ای داشت. او سعی می‌کرد نشان دهد که دانشش از همه بیشتر است. از طرفی، ساعت کاری مناسبی هم نداشتند و محیط کارشان بسیار خشک و بی‌روح بود.

واقعاً لازم می‌دانم این تجربه تلخ مصاحبه را با کسانی که زمان برایشان مهم است به اشتراک بگذارم. من فرم دعوت به همکاری را از یک سایت کاریابی تکمیل کردم و با بیش از ۱۲ سال سابقه مالی، وارد فرآیند مصاحبه شدم. متأسفانه مصاحبه‌های اول و دوم به من ثابت کردند که هر جایی نباید رفت. در مصاحبه دوم متوجه شدم که نصف حرف‌های اصلی را به من نگفته‌اند. مثلاً حقوق ماه اول ۷۰٪ است و ساعت کاری هر روز تا دیروقت، از ۷:۳۰ صبح تا ۸ شب، که حتی فکر نمی‌کنم در ژاپن هم این‌گونه باشد. قرارداد ماه اول یک‌ماهه و برای ماه‌های بعد ۳ ماهه است. حتی پنج‌شنبه‌ها هم باید تا دیروقت کار کنیم، دقیقاً مثل برده‌داری. من به خاطر حقوقم سازش کردم و حتی از عددی که در نظر داشتم کمتر قبول کردم، اما به منابع انسانی مجموعه گفتم که فرد مصاحبه‌کننده بسیار شلخته و عصبی بود و اصلاً ظاهر مناسبی نداشت. به نظرم باید تست‌های روانشناسی از او گرفته می‌شد تا مشخص شود آیا صلاحیت این موقعیت را دارد یا نه، چون او نماینده مجموعه است. او از مزایای مجموعه مثال زد، مثل یک واحد میوه در هفته که واقعاً خجالت‌آور و خنده‌دار است یا ناهار که ۵۰٪ هزینه‌اش را باید پرسنل بدهند. جالب‌تر اینکه عدد حقوق در قرارداد قید نشده بود، در حالی که مصاحبه‌کننده اول گفته بود اگر خواستید لحاظ می‌شود. تمام حرف‌هایشان متناقض بود. در نهایت گفتم فقط چند روز در هفته می‌توانم بمانم، اما خیلی جالب بود که تماس گرفتند و گفتند هر روز باید تا دیروقت در مجموعه باشیم. حتی اگر این شرایط را قبول می‌کردم، باز هم در چنین مجموعه‌ای کار نمی‌کردم. کارفرمای عزیز، نیروی انسانی که وارد مجموعه می‌شود، باعث رشد و پیشرفت شما می‌شود و باید بسیار ارزشمند باشد. پس سعی نکنید زمان این افراد را با پیشنهادات کاری غیراصولی هدر دهید. (صادق باشید)

روز دوشنبه ۲۰ بهمن با من تماس گرفتند. خانمی که تماس گرفت لحن التماسی داشت و گفت: ما رزومه شما را آرشیو کرده بودیم و الان به نیرو نیاز داریم. می‌توانید برای مصاحبه بیایید؟ حتماً می‌آیید؟

قبلاً در تجربه‌های مصاحبه این شرکت خوانده بودم که مدت زمان انتظار طولانی است و متأسفانه این موضوع برای من هم اثبات شد. شرکت به زمان کارجو احترام نمی‌گذارد. حدود ۱۵ دقیقه در لابی منتظر ماندم تا فردی آمد و مرا به طبقه دیگری برد. سپس فرمی برای تکمیل اطلاعات دادند که شامل سوالات هوش ریاضی بود. انتظار می‌رفت حداقل سوالات را از اینترنت کپی نکرده باشند و کمی هوشمندانه‌تر انتخاب کرده باشند. بعد از آن حدود ۱۵ دقیقه دیگر هم منتظر شدم تا فرد مصاحبه‌کننده بیاید. در مجموع بعد از ۴۵ دقیقه با پر کردن فرم، مصاحبه شروع شد و سوالاتی پرسیدند که شامل کلمات، صفت‌ها، ضرب‌المثل‌ها و سوالات موقعیتی بود که به نظر هوشمندانه می‌رسید. اما در حین مصاحبه، مصاحبه‌کننده دائماً با موبایل و تلفن در ارتباط بود و صحبت را قطع می‌کرد یا در حین صحبت از دفتر خارج می‌شد. به نظر من این روش برای سنجش میزان شکیبایی افراد منسوخ شده است. ارزیابی‌شان مثبت بود و از من نظر خواستند. من گفتم باید فکر کنم که قطعاً پاسخم منفی است و فکر می‌کنم خودشان هم متوجه شدند. شرکتی که از همان ابتدا تجربه خوبی برای متقاضی استخدام خلق نمی‌کند، احتمال اینکه بتواند تجربه کاری خوبی هم ایجاد کند بسیار کم است. در مجموع این شرکت را پیشنهاد نمی‌کنم.

این هلدینگ به نظر می‌رسد که بیشتر به دنبال پولشویی و دزدی است. مدیر اصلی شرکت فردی بی‌ادب و بی‌شخصیت است که با رانت و پارتی به این موقعیت رسیده. اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، احتمالاً تا چند سال آینده شرکت متلاشی خواهد شد. اکثر مدیران استخدام‌شده حقوق‌های بالایی دریافت می‌کنند، اما بسیار بی‌کفایت و بی‌دانش هستند و چون جای دیگری به آنها چنین حقوقی نمی‌دهند، تا زمانی که اخراج نشوند در شرکت باقی می‌مانند. بسیاری از پرسنل اخراج شده‌اند، اما هنوز تسویه نشده‌اند. همچنین، در هر جایی که سرمایه‌گذاری کرده‌اند، سرمایه‌شان به فنا رفته است، مانند فلایتیو.

به طور خلاصه و صریح، تجربه‌ام در مدت زمان حضور در این هلدینگ و شرکت‌های زیرمجموعه‌اش را این‌طور بیان می‌کنم: «مدیرانی بی‌کفایت و مالکی بی‌کفایت‌تر از آن‌ها دور هم جمع شده‌اند و شرکتی تأسیس کرده‌اند.»

هلدینگ ارنیکا بدترین جایی بود که در آن کار کردم. مدیر عامل فقط به فکر منافع خودش است و مدیران بخش‌ها ناکارآمد هستند و از عهده مدیریت برنمی‌آیند. حقوق به موقع پرداخت نمی‌شود و فضای شرکت بسیار سمی است. همه به فکر فرار از این شرکت هستند. گول اسم و ظاهر شرکت را نخورید. کارمندان متخصص همه استعفا داده‌اند. اضافه‌کاری به شما تعلق نمی‌گیرد، اما انتظار دارند تمام کارهای محول شده را انجام دهید، حتی اگر مجبور باشید تا شب در شرکت بمانید. به کارمندان اصلاً اهمیت داده نمی‌شود. بعد از استعفا، بلافاصله حق و حقوقتان را دریافت نمی‌کنید، بلکه بعد از ۸ یا ۹ ماه یک چک ۵ یا ۶ ماهه به شما می‌دهند. به هیچ وجه به این شرکت نروید.

با وجود نظرات منفی برخی دوستان، من در آنجا مشغول به کار شدم و فرآیند مصاحبه و جذب بسیار معقولانه و حرفه‌ای بود. بیمه تکمیلی از روز اول فعال بود. کسر کار به دقت محاسبه نمی‌شد و تأثیر زیادی روی حقوق نداشت. نیروها حرفه‌ای بودند، اگرچه پرداخت‌ها گاهی با تأخیر انجام می‌شد، اما مبلغ آن نسبت به سایر جاها بهتر بود. جو محیط کار به این صورت بود که چند نفر از کارمندان از خود راضی بودند، اما بقیه خوب بودند. به نظر من، رفتن به آنجا نمی‌تواند تجربه بدی باشد.

من حدود یک سال و نیم به صورت تمام‌وقت در ارنیکا کار کردم. هدفم از نوشتن این تجربیات این است که به دیگران کمک کنم تا وقت و زندگی‌شان را در این مجموعه هدر ندهند. در ارنیکا، شما در موقعیت خود باقی می‌مانید در حالی که هر دو ماه یک مدیر جدید می‌آید و همه چیز از نو شروع می‌شود. مدیران جدید که حقوق‌های بالایی دریافت می‌کنند، حتی اگر برنامه‌ای داشته باشند، تبدیل به افرادی می‌شوند که فقط به مدیرعامل بی‌وجدان مجموعه بله می‌گویند. بنابراین، گول اسم‌های بزرگی که وارد ارنیکا می‌شوند را نخورید، چون برای مدیران فقط حفظ موقعیت به هر قیمتی و دریافت حقوق‌های نجومی مهم است. در این یک سال و نیم، من هیچ‌وقت حقوقم را در تاریخ مشخصی دریافت نکردم و حتی در ماه‌های آخر، پرداخت حقوق به دو ماه تأخیر افتاد. نه به صورت یکجا، بلکه بیمه را به شکلی پرداخت می‌کنند که شما را گرسنه نگه دارند و بقیه حقوق را هر وقت دلشان بخواهد می‌پردازند. اگر قسط دارید، اجاره می‌دهید یا بیمار می‌شوید، باید بمیرید، چون مدیریت مجموعه معتقد است شما بلد نیستید امور مالی خود را مدیریت کنید. البته حق دارند، اگر من هم ماهی ۱۵۰ میلیون تومان می‌گرفتم، می‌توانستم دو ماه را مدیریت کنم. سیستم انگشت‌زنی هم جایی معنا دارد که کسر و اضافه کار معنا داشته باشد. چطور ممکن است ۵ دقیقه تأخیرتان کسر شود، اما دو ساعت اضافه کاری هر روزتان حساب نشود؟ به ما می‌گفتند که هولدینگ در بحران است و نقدینگی پایین است. اما سوال اینجاست که آیا برای حقوق‌های دلاری و میلیونی مدیران ارشد هم نقدینگی پایین است؟ برای تبلیغات میلیاردی اکسکوینو در فیلیمو و بیلبوردها هم نقدینگی پایین است؟ برای پورشه مدیرعامل و سفرهای مداوم به دبی و بی‌اخلاقی‌ها هم نقدینگی پایین است؟ اصلاً چرا باید کسی در لینکدین پست منفی بگذارد تا تسویه‌اش کنند؟ آن هم تسویه‌ای که از هر طرف به آن ضربه می‌زنند. تسویه‌های نیروهای خروجی به یک سال رسیده و نرخ خروج به شدت بالا است. هر وقت هم با تیمی حال نکنند، از فردای آن روز بدون در نظر گرفتن شرایط حرفه‌ای و انسانی، شما را از ساختمان راه نمی‌دهند. تمام مجموعه پر از دوربین است و ساختمان شنود دارد. سیستم‌ها مانیتور می‌شوند و بررسی می‌شوید که چند دقیقه کار کرده‌اید! این در حالی است که همه می‌دانند شرکت به کجا وصل است و چه پول‌های کثیفی درمی‌آورد. حتماً می‌پرسید چرا یک سال و نیم ماندم. جواب ساده است: من تیمم را دوست داشتم و دوستان خوبی داشتم و این تنها مزیت ارنیکا برای من بود. اما از جایی به بعد، دوستانم رفتند. با درد و غم رفتند. خلاصه که اگر انسان باشید و اگر عاقل باشید، هرگز وارد این مجموعه نمی‌شوید.

من خودم در بخش منابع انسانی ارنیکا کار می‌کردم، اما واقعاً مدیران این بخش انتظار دارند کارشناسان فقط خبر ببرند و بیاورند! هیچ ارزشی برای تخصص افراد و به طور کلی پرسنل قائل نیستند! حقوق‌ها با تأخیرهای یک تا دو ماهه و به زور پرداخت می‌شود! به راحتی به افراد توهین می‌شود! فرهنگ سازمانی بسیار نابسامان و آشفته است!

شرکت دارای منابع درآمدی خوبی است، اما گروه‌های مافیایی برای به دست آوردن این منابع نقشه‌هایی دارند. از مشاوران مدیرعامل که با قراردادهای دلاری با مشاوران و شرکت‌های خارجی پورسانت می‌گیرند، تا مدیران و روسای بی‌سواد و بی‌نزاکت که با ایجاد یک ساختار مافیایی و کنترل گلوگاه‌های شرکت، به هر شکل ممکن از شرکت باج می‌گیرند. برای حفظ این ساختار، هر نیروی فعال و مفیدی که ممکن است تهدیدی برای آن‌ها باشد، از بازی خارج می‌کنند. این موضوع در تمام سطوح مدیریت و معاونت‌ها به وضوح دیده می‌شود. هر کس که قدرت چاپلوسی، زیرآب‌زنی و عقده‌ای بودن بالایی دارد و حقوق بالا نمی‌خواهد، ممکن است ارتقای سمت بگیرد و نیازی به زحمت زیاد ندارد. تیم منابع انسانی هم عملکرد ضعیفی دارد و مانند شوآف عمل می‌کند.

ارنیکا بدترین شرکتی است که تا به حال دیده‌ام! جالب است بدانید افرادی که تخصص کافی برای کار با یک ابزار را ندارند، در این شرکت برای کار با آن ابزار انتخاب می‌شوند! هیچ چیز سر جای خودش نیست! پرداخت‌ها به موقع انجام نمی‌شود! اغلب همکارانی که از شرکت می‌روند، ماه‌ها و نزدیک به یک سال طول می‌کشد تا تسویه حساب آن‌ها انجام شود! تمام فرآیندهای سازمان مشکلات جدی دارند! ارنیکا به معنای واقعی کلمه، بدترین محیط کاری است. منابع انسانی در ارنیکا دقیقاً مانع پیشرفت هستند! یک تیم ناکارآمد و غیرحرفه‌ای! نگهداشت منابع انسانی در این شرکت هیچ معنایی ندارد!

این شرکت پر از مدیران بی‌شخصیتی است که فقط به دنبال دریافت حقوق‌های کلان از ارنیکا هستند و کوچک‌ترین اهمیتی به کارمندان نمی‌دهند! بعد از اینکه ناکارآمدی این گروه از مدیران ثابت می‌شود، به‌صورت دسته‌جمعی اخراج می‌شوند و گروه جدیدی (برای دریافت حقوق‌های بی‌حساب) جایگزین آن‌ها می‌شوند! ارنیکا عجیب‌ترین و غیرانسانی‌ترین شرکت خصوصی است که من تا به حال دیده‌ام!

ارنیکا واقعاً وضعیت بدی داره. از بی‌نظمی تیم منابع انسانی و فرآیندهای ناکارآمدش هرچی بگم کم گفتم. اینجا از توهین به کارمندان گرفته تا کسر حقوق همه‌چیز دیده میشه! تیم منابع انسانی ادعاهای بزرگی داره اما سال‌هاست حتی یه چارت سازمانی درست و حسابی ندارن. کارمندا یا استعفا میدن یا اخراج میشن و کسی که یه سال مونده قدیمی حساب میشه! ارنیکا حتی دو ماه یک بار حقوق پرداخت می‌کنه و هنوز عیدی اسفند پارسال رو با وجود گذشت شش ماه از امسال ندادن. در مصاحبه‌ها می‌گن بین پانزدهم تا بیستم حقوق میدن، ولی خبری از حقوق نیست! بازم تأکید می‌کنم که تیم منابع انسانی اینجا بسیار غیرحرفه‌ای و پر از آدم‌های پرادعا و بی‌سواده!

ارنیکا هلدینگ قبلاً خوب بود، اما الان متأسفانه وضعیتش خراب شده. به همین دلیل از همان ابتدا می‌گویم، فعلاً تا زمانی که وضعیت هلدینگ مشخص نشده، با آنها قرارداد نبندید، به هیچ وجه. حقوق کارمندانشان هم معوق مانده است. سازمان به شکل غیرواقعی بزرگ شده و پر از افراد چاپلوس و بی‌مهارت است. تیم فنی نسبتاً خوبی داشتند، اما تقریباً اکثر نیروهای کلیدی یا رفته‌اند یا در حال جدا شدن هستند. از پروژه‌ها فقط یکی دو تا کار می‌کنند و بقیه حتی بعد از ۵ سال هنوز شروع نشده‌اند. خلاصه اینکه به اینجا نروید.

واقعاً لازم است برای کسانی که زمان برایشان مهم است، این تجربه تلخ مصاحبه را به اشتراک بگذارم. من فرم دعوت به همکاری از یک سایت کاریابی را تکمیل کردم و با بیش از ۱۲ سال سابقه مالی، وارد فرآیند مصاحبه شدم. متأسفانه مصاحبه‌های اول و دوم به من ثابت کردند که هر جایی نباید رفت. در مصاحبه دوم متوجه شدم که نصف حرف‌های اصلی را به من نگفته‌اند. مثلاً حقوق ماه اول ۷۰٪ است و ساعت کاری هر روز تا دیروقت، از ۷:۳۰ صبح تا ۸ شب، که حتی فکر نمی‌کنم در ژاپن هم این‌گونه باشد. قرارداد ماه اول یک‌ماهه و برای ماه‌های بعد ۳ ماهه است. حتی پنج‌شنبه‌ها هم باید تا دیروقت کار کنیم، دقیقاً مثل برده‌داری. من به خاطر حقوقم سازش کردم و حتی از عددی که در نظر داشتم کمتر قبول کردم، اما به منابع انسانی مجموعه گفتم که فرد مصاحبه‌کننده بسیار شلخته و عصبی بود و به نظر من باید تست‌های روانشناسی از او گرفته می‌شد تا ببینند آیا صلاحیت این موقعیت را دارد یا نه، چون او نماینده مجموعه است. او از مزایای مجموعه مثال زد، مثل یک واحد میوه در هفته که واقعاً خجالت‌آور و خنده‌دار است یا ناهار که ۵۰٪ هزینه‌اش را باید پرسنل بدهند. جالب‌تر این که عددی که پرداخت می‌شد در قرارداد قید نشده بود، در حالی که مصاحبه‌کننده اول گفته بود اگر خواستید لحاظ می‌شود. تمام حرف‌هایشان متناقض بود. در نهایت گفتم که فقط چند روز در هفته می‌توانم بمانم، اما خیلی جالب بود که تماس گرفتند و گفتند هر روز باید تا دیروقت در مجموعه باشیم. حتی اگر این شرایط را قبول می‌کردم، باز هم در چنین مجموعه‌ای کار نمی‌کردم. کارفرمای عزیز، نیروی انسانی که وارد مجموعه می‌شود، باعث رشد و پیشرفت شما می‌شود و باید بسیار ارزشمند باشد. پس سعی نکنید زمان این افراد را با پیشنهادات کاری غیراصولی هدر دهید. (صادق باشید)

مصاحبه شامل سه مرحله بود که مرحله آخر آن یک تست فنی بود. در این مرحله، پروژه‌ای که حداقل سه روز زمان می‌برد، باید در یک روز به اتمام می‌رسید. برخورد اعضای شرکت چندان مناسب نبود و رفتارشان دوستانه نبود، به‌ویژه یکی از برنامه‌نویسان شرکت که در مصاحبه حضور داشت و به نظر می‌رسید احترام به افراد تازه‌وارد را بلد نبود. در کل، حس می‌کنم شرکت خوبی نبود.

اگر بخواهم صادقانه و بدون توجه به حرف‌هایی که درباره شرکت ارنیکا در فضای مجازی شنیده‌ام، نظر بدهم، باید بگویم که نمی‌توانید روی این شرکت به عنوان یک شغل بلندمدت حساب کنید. تقریباً تعداد افرادی که بیش از یک سال در این شرکت کار کرده‌اند، به تعداد انگشتان یک دست است و بقیه افراد به دلخواه خود استعفا داده‌اند. اگر بخواهم مشکلات این شرکت را نام ببرم: 1. همه چیز در این شرکت سلیقه‌ای و بر اساس نظر مدیرعامل است. هیچ روال مشخصی وجود ندارد که با ورود به شرکت آن را مطالعه کنید و با محیط آشنا شوید. 2. حرف اول و آخر در این شرکت خبرچینی و زیرآب‌زنی است. مدیرعامل بیشتر از شنیدن اخبار منفی و حرف‌های بی‌اساس لذت می‌برد تا شنیدن موفقیت‌ها و دستاوردهای شرکت. 3. تقریباً هیچ‌کس را در شرکت نمی‌بینید که بیش از 6 ماه سابقه کار داشته باشد، چون به محض ورود متوجه می‌شوند در چه محیط ناخوشایندی قرار گرفته‌اند. 4. تمام حرکات، کارها و گفتگوها توسط دوربین‌ها رصد می‌شود و توسط منشی سابق مدیرعامل (که همسر صیغه‌ای و قائم‌مقام فعلی اوست) شنود و گزارش داده می‌شود. 5. حقوق‌ها با یک ماه تاخیر و پس از فشار زیاد به کارمندان، به صورت نسیه و در چند قسط پرداخت می‌شود. 6. با توجه به اینکه نیروها بعد از چند ماه از شرکت خارج می‌شوند، فرایند تسویه حساب بعد از یک سال با کلی پیگیری انجام می‌شود که واقعاً خنده‌دار است! سنوات بر اساس حقوق وزارت کار محاسبه می‌شود، یعنی مهم نیست حقوق شما 200 میلیون باشد، در نهایت حقوق وزارت کار به شما پرداخت می‌شود. 7. اخلاق و انسانیت در این شرکت جایگاهی ندارد. مدیران ارشد برای اثبات وفاداری خود به مدیرعامل، تا جایی که می‌توانند نیروها را آزار می‌دهند و این را برای خود افتخار می‌دانند. حتی اگر آن مدیر ارشد بعد از 6 ماه برود، محیط ارنیکا او را به گونه‌ای تربیت کرده که تا زمانی که هست، توان نیروها را می‌کشد. 8. با شعارهای بخش منابع انسانی و مدیران ارشد درباره برندسازی و بهبود شرکت گول نخورید. ارنیکا همان ارنیکای قدیمی است که تجربه‌های کارکنانش بارها خوانده شده و بدتر شده، نه بهتر. 9. بی‌اخلاقی، بی‌نظمی و ناکارآمدی در شرکت به حدی است که همکاران ترجیح می‌دهند استعفا دهند و در خانه بمانند تا شأن خود را با کار کردن در ارنیکا پایین نیاورند. 10. اگر به هر دلیلی در ارنیکا استخدام شدید، به هیچ عنوان زیر بار امضا و مسئولیت در روزنامه رسمی شرکت‌های زیرمجموعه نروید. ممنوع‌الخروجی، مسدودی حساب و سوء‌پیشینه حداقل دستاوردهای آن خواهد بود.

مشکلات کار کردن در ارنیکا و زیرمجموعه‌های آن هم در زمان همکاری و هم پس از اتمام آن بسیار زیاد است. ممکن است پس از پایان همکاری، مزایایی که به توافق رسیده‌اید یک‌شبه حذف شود یا حقوق شما تا دو ماه و نیم معوق بماند. به دلیل مدیریت دستوری و میکرومنیجمنت، هیچ فرایندی ثابت نیست و همه چیز مستقیماً به تصمیم مدیرعامل بستگی دارد. حتی ممکن است روزی متوجه شوید اثر انگشت شما کار نمی‌کند و نمی‌توانید وارد ساختمان شوید، و این روش خداحافظی آن‌ها باشد. اضافه‌کاری بدون پرداخت، سلسله مراتب غیرحرفه‌ای و ... از دیگر مشکلات است. پس از ترک شرکت، باید برای دریافت حقوق خود تلاش کنید که ممکن است پس از یک سال پرداخت شود، آن هم با منت زیاد. اگر در جایی کامنت یا پیامی گذاشته باشید، ممکن است حقوق خود را دریافت نکنید. این تجربیات به دو شرکت دیگر که مخفیانه توسط ارنیکا مدیریت می‌شوند نیز تعمیم داده می‌شود: هیپو والت (شرکت بلاک‌چین کامودیتی در امارات) و صرافی او ام پی فینکس. پشت تمام قابلیت‌های سرمایه‌گذاری که در سایت‌های آن‌ها می‌بینید، هیچ واقعیتی وجود ندارد، از طرح‌های صندوق سرمایه‌گذاری تا استیکینگ رمزارز. در واقع، با پول شما بازی‌های ریسکی انجام می‌شود و مدیرعامل دارایی خود را در امارات و تهران افزایش می‌دهد. اگر روزی نتوانند پرداخت کنند و نقدینگی نداشته باشند، پشتیبانی شما را خسته می‌کنند تا تسلیم شوید. به نظر من، نه تنها برای کار، بلکه حتی از دید مشتری نیز دوری از این مجموعه و دست‌های پنهان آن به نفع شماست.

اگر به صفحه روزنامه رسمی شرکت اکسکوینو، که محصول اصلی این شرکت است، مراجعه کنید، بسیار متعجب خواهید شد. این شرکت چند سال پیش توسط دو فرد ناشناس، که اکنون هیچ مسئولیتی در آن ندارند، در یکی از روستاهای شهرستان‌های سیستان و بلوچستان ثبت شده است. به مرور زمان، این افراد حذف شدند و جای خود را به ا.ت و خانواده‌اش دادند. شرکت به شکلی عجیب و از منبع نامعلومی تأمین مالی می‌شود. اجازه ساخت ساختمان فنی آن در دولت چندین میلیارد تومان است، در حالی که شرکت حتی یک دهم این مبلغ را هم درآمد ندارد. به نظر می‌رسد این شرکت یک بنگاه پولشویی شیک و جذاب برای جمهوری اسلامی باشد. اخیراً نیز مشخص نیست با چه کسانی به مشکل خورده‌اند که وضعیتشان به فنا رفته و حتی حقوق کارمندان را هم نتوانسته‌اند پرداخت کنند. به هیچ وجه توصیه نمی‌کنم این هلدینگ و شرکت‌های زیرمجموعه‌اش را انتخاب کنید.

این شرکت مشکلات بزرگی دارد. مدیرعامل آن بی‌اخلاق است و دائماً به کارمندان فشار وارد می‌کند. دوست من برای مصاحبه به آنجا رفته و با او به خوبی برخورد کردند. وقتی دوست من گفت که دوستی داشته که قبلاً در این شرکت کار می‌کرده و تجربیات خوبی نداشته، به او گفتند که دوستش حسود است و نمی‌تواند پیشرفت شرکت را ببیند. حتی ادعا کردند که به زودی آن دوست در لینکدین از شرکت تعریف خواهد کرد! جالب اینجاست که آنها به گرفتن اعتراف اجباری در مصاحبه افتخار می‌کنند.

یکی از همکاران خانم در شرکت، پستی در لینکدین منتشر کرده که به نظر می‌رسد شبیه به یک اعتراف اجباری است. احتمالاً ایشان هم یکی از افرادی هستند که به دلیل انتشار محتوا در لینکدین از آن‌ها شکایت شده است. دلیل شکایت این بوده که در پست‌های لینکدین به شرکت توهین کرده و برند آن را تخریب کرده‌اند. نمی‌دانم این فرد در چه شرایط روحی این پست را نوشته، ولی از شما می‌خواهم بروید و پست ایشان که هشتگ ارنیکا دارد را پیدا کنید. دقیقاً متوجه منظورم خواهید شد.

چند نفر از افرادی که در لینکدین درباره‌شان مطلبی نوشته بودند، توسط مدیرعامل به دادگاه کشیده شدند. یعنی حاضرند هزینه‌های دادگاه و وکیل را بپردازند، اما حقوق کارمندان خود را نمی‌دهند! به چه جرمی؟ به این جرم که شما برند شرکت را خراب کرده‌اید و به صاحب شرکت گفته‌اید "دزد". اگر شما درست عمل می‌کردید، کسی چنین اتهامی به شما نمی‌زد، آقای مدیرعامل.

واقعاً خدا به من رحم کرد که اینجا را خواندم. حقوق ماهانه ۱۲۰ میلیون تومان به من پیشنهاد داده بودند و خیلی وسوسه شدم که بروم. خوشبختانه هنوز از شرکت قبلی استعفا نداده بودم! شرکت فلایتیو را دیدم که در لینکدین با چه وضعیت اسفباری کارمندانش را تعدیل کرده بودند. بعد هم برای توجیه این کار نوشته بودند که فروششان بعد از اخراج کل تیم ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کرده!!! واقعاً حتی یک بچه دبستانی هم چنین چیزی نمی‌گوید! خدا را شکر که به آنجا نرفتم. خدایا شکرت!

من چیزی نمی‌گویم، چون حجم حق‌خوری از کارمندان و حتی کسانی که با آن‌ها کار می‌کردند در لینکدین و اینجا آنقدر زیاد است که به نظر من کسانی که در یک سال گذشته در آنجا استخدام شده‌اند باید آزمون هوش بدهند! اکثراً بچه‌های شهرستانی هستند که به تهران می‌آیند و آن‌ها هم استثمارشان می‌کنند. مراقب باشید.

ارنیکا بدترین تجربه کاری من بود. حجم کار و فشار زیاد به دلیل کمبود نیرو و صرفه‌جویی در هزینه‌ها بسیار آزاردهنده بود. علاوه بر این، حق‌خوری‌های زیادی علیه پرسنل انجام می‌شد. این شرکت دو دفتر دارد و به کارمندان قرارداد نمی‌دهد. حقوق‌ها دو ماه عقب است و تسویه‌حساب‌ها بسیار دیر پرداخت می‌شود. حتی امکان شکایت هم وجود ندارد، زیرا مبلغ بیمه‌ای که برای شما رد می‌شود با حقوق کامل دریافتی‌تان یکی نیست و نمی‌توانید حقوق کامل خود را دریافت کنید. همچنین اثبات واریزی‌ها از حساب‌ها امکان‌پذیر نیست، چون حساب‌ها مجازی هستند و از حساب‌های مختلف برای شما واریز می‌شود. به طور خلاصه، اگر اسم ارنیکا و شرکت‌های زیرمجموعه‌اش را شنیدید، سریعاً دور شوید.

مدیرعامل این هلدینگ با پشتوانه مدیر حقوقی‌اش که در همه جا آشنا دارد، حق‌خوری می‌کند و حقوق همه را از بین می‌برد. دست هیچ‌کس هم به جایی بند نیست و هر اقدامی که بخواهی انجام دهی، نمی‌دانی چه می‌شود؛ ناگهان خودت محکوم می‌شوی. استرس و ترس و سم خالص است. بعد از یک سال نتوانستم حقم را بگیرم.

باید بگویم که مدیرعامل و مشاورانش منبع اصلی مشکلات شرکت هستند. آنها بی‌منطق و بی‌سوادند و دائماً در حال فکر کردن به این هستند که چگونه کارکنان را آزار دهند. هر تیمی که بیاید و بگوید من اوضاع را درست می‌کنم، اشتباه می‌کند و با وجود این مدیرعامل، هیچ چیز درست نخواهد شد. از شانس بد، افراد بسیار خوبی در آنجا کار می‌کنند و محیط کاری سالم و نیروهای خوبی دارد. اما مشکلاتی مانند حقوق معوقه، دو دفتره بودن، تسویه نکردن با پرسنلِ رفته، عدم ارائه هیچ نوع نامه‌ای، نداشتن هیچ مزایایی، دروغ گفتن و تغییر حرف‌های مدیرعامل وجود دارد.

به مدت یک سال و نیم با استرس، دلشوره و سردرگمی کار کردم. حقوق را هر دو ماه یکبار پرداخت می‌کردند و واحد مالی در ساختمانی جداگانه قرار داشت. بخش منابع انسانی فقط به ظاهر کارها رسیدگی می‌کرد و هیچ اقدام موثری انجام نمی‌داد. شرکت دو دفتر داشت و مدیران به طور مداوم عوض می‌شدند. قلدری سازمانی در محیط کار وجود داشت و فضای کاری بسیار خشک و رسمی بود. همچنین به دلیل حضور حراست‌های متعدد، جو امنیتی سنگینی بر محیط حاکم بود.

چند ماه است که از این شرکت خارج شدم و هنوز تسویه‌ام را پرداخت نکرده‌اند. خسته‌ام و حتی حوصله نوشتن نظر برایشان را ندارم. به هیچ وجه توصیه نمی‌کنم در اینجا کار کنید. این شرکت انگیزه، انرژی و جوانی‌تان را می‌سوزاند. مدیرعاملش فردی بی‌ادب و بددهن است که هرگز از کارتان راضی نمی‌شود، حتی اگر کوه را هم جابه‌جا کنید.

در این سازمان انواع ناعدالتی‌ها در حق پرسنل انجام می‌شود. مدیر حقوقی فردی بسیار قدرتمند و بی‌رحم است که همه اشتباهات و مشکلات را جمع‌آوری می‌کند. کارمندان از ترس اینکه این فرد برایشان دردسر ایجاد کند یا مشکل‌ساز شود، نه اعتراض می‌کنند و نه شکایت. اگر کسی اعتراض کند، سرکوب می‌شود و اگر شکایت کند، محکوم می‌شود. حتی ممکن است این مدیر کاری کند که فرد نتواند در هیچ جای دیگری کار پیدا کند و مشکلات زیادی در خارج از سازمان برایش ایجاد شود.

بعد از خروج از شرکت، تسویه حساب به درستی انجام نمی‌شود. تمام شرکت مجهز به دوربین‌هایی است که صدا را هم ضبط می‌کنند و حتی کوچکترین حرکات شما زیر نظر است. روی سیستم‌ها نرم‌افزار اسپلانک نصب شده و همه چیز تحت کنترل است. تقریباً هر دو سه ماه یکبار به شما گفته می‌شود که اخراجی هستید تا از شما چشم‌پوشی کنند. مدیران زن با همکاران مرد و مدیران مرد با همکاران زن مدام در حال لاس زدن هستند. حقوق‌ها زمان مشخصی ندارند و حتی گاهی تا سه ماه حقوق پرداخت نمی‌شود. اگر اعتراض کنید، فوراً اخراج می‌شوید. مدیر عامل فردی بددهن است که مدام داد و بیداد می‌کند. بخش پشتیبانی هم بیشتر محلی برای رابطه و لاس زدن دختر و پسرهاست و اگر خانم باشید، آرامش نخواهید داشت. شرکت به حدی بدنام است که برای جذب نیرو حقوق‌های نجومی پیشنهاد می‌دهد، اما مراقب باشید گول این حقوق‌ها را نخورید. فشار کاری بسیار بالاست و مجبورید تا ساعت ۲ شب در شرکت بمانید، بدون اینکه اضافه‌کاری پرداخت شود، چون مدیر عامل معتقد است که حقوق بالای کارمندان فنی کافی است. پروژه‌های شرکت ارزشی برایشان ندارد و بیشتر برای پول‌شویی استفاده می‌شود. منابع انسانی هم برایشان اهمیتی ندارد، زیرا شرکت بر پایه پول‌شویی بنا شده است.

تجربه شخصی من در روشی که در این هلدینگ بودم را به طور خلاصه و بدون سانسور بیان می‌کنم: «یک سری مدیر بی‌کفایت با یک مالک بی‌کفایت‌تر دور هم جمع شدند و یک هلدینگ تشکیل دادند. یکی از دیگری بدتر بود.»

من این تجربه را می‌نویسم چون قبل از مصاحبه، صفحه مربوط به ارنیکارو را خوانده بودم و در مصاحبه هم به آن اشاره کردم. به عنوان سرشیفت یا سرپرست شیفت عصر کال سنتر برای اکسکوینو مصاحبه شدم. رفتار خانمی که مصاحبه را انجام داد به قدری خوب و کمک‌کننده بود که تمام مسائل را صادقانه و با حوصله توضیح دادند. حتی در مصاحبه به ایشان گفتم که حتماً این تجربه را ثبت می‌کنم، چون حتی در زمان کوتاه مصاحبه هم برایم حس یادگیری داشت. به دلیل تعهدات کاری با شرکت فعلی، علی‌رغم نظر مثبت آن‌ها، نتوانستم همکاری را شروع کنم، اما قول می‌دهم در آینده این کار را انجام دهم. این تجربه‌ام را نوشتم.

من در مورد این شرکت چیزی نمی‌گویم، فقط شما را به اطلاعاتی که آقای جرجندی منتشر کرده ارجاع می‌دهم. اگر سرچ کنید، به این اطلاعات دست پیدا می‌کنید. سرچ کنید: اکسکوینو جرجندی. ایشان یک کانال تلگرام به نام وب‌آموز دارند که به طور کامل در مورد این شرکت توضیحات لازم را داده‌اند. به نظر من اگر می‌خواهید هر روز جنگ اعصاب داشته باشید، به این شرکت بروید. مخصوصاً برای کسی مثل من که مستقیم با مدیرعاملش در ارتباط بودم، باید بگویم که ایشان حتی صحبت کردن مودبانه را هم بلد نیست. هیچ وقت با روی خوش با کارمندانش رفتار نمی‌کرد و نگاهش همیشه از بالا به پایین بود. البته به ایشان حق می‌دهم، وقتی تازه به دوران رسیده باشی، بیش از این انتظار نمی‌رود.

این شرکت بسیار بی‌ارزش است و واقعاً اگر کسی سرش به سنگ خورده باشد باید برود و اینجا کار کند. من برای مصاحبه رفتم و لحن مصاحبه‌گر بسیار بد و حالت مسخره‌کننده داشت. جالب اینجاست که این شرکت و شرکت بی‌ارزش گلرنگ همیشه در حال جذب نیرو هستند و من نمی‌فهمم کی این جذب نیرو تمام می‌شود. شرکت‌های بی‌ارزشی مثل دیجیکالا، گلرنگ، کارگزاری آتی‌ساز و اپ همیشه در حال اضافه کردن نیرو هستند و این وضعیت افتضاح است. لطفاً اگر به شما زنگ زدند، نروید و این شرکت‌ها را تحریم کنید. شرکت‌هایی که برای نیروی انسانی ارزش قائل نیستند، نباید با آن‌ها همکاری کرد.

من از این شرکت خارج شدم و از همان ابتدا نباید به آنجا می‌رفتم. تقریباً دو هفته بعد از ورودم متوجه شدم که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ام. متأسفانه به تمام پیشنهادهای قبلی‌ام جواب منفی داده بودم و راه برگشتی وجود نداشت. از همان ماه اول شروع به ارسال رزومه کردم تا از این جهنم فرار کنم. باید بگویم که اینجا با شما صادق نیستند و بیشتر مثل یک مهره شطرنج به شما نگاه می‌شود. مطمئن باشید هیچ‌کس در این شرکت اهمیت ندارد و ماندنی نیست. هر کسی تاریخ انقضایی برای مدیریت این شرکت دارد. اگر چاپلوسی کنید، دوست داشتنی و عزیز هستید، اما اگر غیر از این باشید، دوستتان ندارند. برخی افراد اینجا مجبور به بیگاری می‌شوند و برخی به دلیل مشکلاتشان مجبورند بمانند. این افراد علاوه بر فشار کاری، باید رفتار غیرحرفه‌ای و کثیف آن ده درصدی که با باندبازی کارهایشان را پیش می‌برند تحمل کنند. هدف اصلی اینجا خودشیرینی برای صاحب شرکت است و کسی به دنبال حل مشکلات کاربران نیست. همه فقط به دنبال ارضای امیال درونی استاد بزرگ هستند. هر کسی روزی متوجه می‌شود که اینجا چه جهنمی است، چه قدیمی‌ها که رسوب کرده‌اند و چه تازه‌واردها. اگر تا الان قانع نشده‌اید که نباید به این شرکت بروید، امیدوارم بروید و خودتان تجربه کنید و نظر بعدی را خودتان اینجا بنویسید.

متأسفانه مصاحبه با تیم منابع انسانی پر از دروغ بود. با وجود اینکه مصاحبه فنی خوبی داشتم و فکر می‌کردم بقیه شرکت هم همین‌طور است، اما امروز که این نظر را می‌نویسم، حتی افرادی که با من مصاحبه فنی داشتند نیز از این شرکت فرار کرده‌اند. وقتی می‌بینم در طول 5 سال اخیر نظرات و پست‌های منفی زیادی درباره این شرکت در لینکدین و اینجا وجود دارد، به این فکر می‌کنم که ای کاش بیشتر دقت می‌کردم. کاملاً دروغ درباره پرداخت به‌موقع حقوق گفته می‌شود. اگر کسی به شما گفت این شرکت درست می‌شود، باور نکنید. از همان ابتدا با دروغ شروع می‌کنند. امیدوارم افراد قبل از رفتن به این شرکت یا شرکت‌های دیگر حتماً نظرات اینجا را بخوانند.

بدترین مصاحبه کاری بود که تا به حال تجربه کرده‌ام! به عنوان کارشناس امور مشتریان دعوت شدم، اما بعد از یک ربع انتظار برای آمدن مدیر فروش، از ابتدا تا انتهای مصاحبه، هر دو مصاحبه‌کننده سرشان در گوشی‌هایشان بود و به صحبت‌های من توجهی نداشتند. واقعاً متأسفم برای چنین منابع انسانی و شرکتی که هیچ نظارتی روی نیروهایش ندارد. علاوه بر این، ساعت کاری ذکر شده در آگهی کاملاً با چیزی که از من خواسته شد متفاوت بود و در مجموع فقط ده دقیقه برای من وقت گذاشتند. به هیچ وجه گول ظاهر و حقوق شرکت را نخورید!

من حدود یک سال و نیم در ارنیکا کار کردم. وضعیت مالی و دستمزدها بسیار بد است و واحد منابع انسانی بی‌سواد و ناتوان در مدیریت نیروهاست. بعد از ۸ ماه از ترک کارم، هنوز تسویه‌حساب من انجام نشده و هیچ‌کس پاسخگو نیست. مدام مدیران و کارکنان تغییر می‌کنند و هیچ ثباتی وجود ندارد. تنها مدیر بااخلاق و حرفه‌ای که بعد از خروج من پیگیر تسویه‌حسابم بود، به نظر من جایگاهش در ارنیکا نیست و تنها نقطه قوت این شرکت محسوب می‌شود. واحد حقوقی ارنیکا بسیار قوی است و هیچ‌کس نمی‌تواند در هیچ دعوایی آن‌ها را شکست دهد.

بزرگترین اشتباه در تجربه کاری و رزومه من، کار در شرکت ارنیکا بود. این شرکت حال تمام کارکنانش را بد کرده بود. انگار تبدیل شده بود به مملکتی که شهروندانش هر وقت به هم می‌رسیدند، آرزو می‌کردند شرکت خراب شود چون اعصاب همه را به هم ریخته بود. این جوک نیست، اما ارنیکا خیلی‌ها را سیگاری کرد. در طول یک سال تجربه کاری من، حتی یک وعده محقق‌شده هم نداشتم. حقوق‌ها را به موقع پرداخت نمی‌کردند و همیشه در پرداخت‌ها اشتباه می‌شد. مثلاً اگر اسنپ می‌گرفتی، پولش را خودت از جیبت می‌دادی و بعداً دیگر بهت پس نمی‌دادند. همه چیز پر بود از دروغ و وعده‌های الکی و خمش کارمندهای بیچاره‌ای که مدام در حال پچ‌پچ و خودخوری بودند. حتی با پیشنهادهای وسوسه‌انگیز هم به این شرکت نروید.

بدترین تجربه کاری من بود. عدم پرداخت به موقع حقوق، دو دفتره بودن شرکت، عدم شفافیت، رفتارهای غیراخلاقی مانند برده‌داری، مدیران دروغگو، عدم تسویه حساب با کارمندان سابق، خرید سکوت دیگران با پول، دروغ‌گویی در مورد مزایای شغلی در آگهی‌ها، مدیران نالایق، فعالیت‌های مشکوک مانند پول‌شویی، داشتن دارایی‌های فراوان اما عدم توانایی در پرداخت حقوق کارمندان. به طور خلاصه، اگر اسم این شرکت را شنیدی، سریعاً فرار کن!

اگر می‌خواهید حقوق شما با تأخیر ۴ ماهه پرداخت شود، به ارنیکا و شرکت‌های زیرمجموعه آن بروید. گول اسم آن را نخورید، واقعاً بدترین شرکت است. هیچ‌کدام از حرف‌هایشان واقعی نیست. چیزی به نام KPI وجود ندارد. اگر مدیر حقوقی چشمش به دختری بیفتد، کارش تمام است. همین فرد باعث استعفای بسیاری از دختران شرکت شده است. این شرکت فقط جنگ اعصاب برای شما دارد. حتی به عنوان کارآموز هم به آنجا نروید. حساب‌هایشان دو دفتره است و هنگام تسویه با حقوق وزارت کار با شما تسویه می‌کنند و نمی‌توانید شکایت کنید، زیرا حسابی که حقوق اصلی شما با آن واریز می‌شود به نام هیچ‌کس نیست و دست شما به جایی بند نیست، حتی اگر بهترین وکیل را بگیرید.

ارنیکا یکی از بدترین مکان‌هایی است که می‌توانید در آن کار کنید. در تمام مدت کار ما در آنجا، حتی یک ماه هم حقوق‌ها به موقع پرداخت نشد. نه به مشتریان پول می‌دادند، نه به کارمندان و حتی برای شرکت‌های همکار مشکل‌سازی می‌کردند، در حالی که مدیران در رفاه کامل به سر می‌بردند. اجاره شش ماه ساختمانی که در آن مستقر بودیم را هم پرداخت نکرده بودند و به طور کلی هر پولی که می‌توانستند را بلعیده بودند. رفتار منابع انسانی هم به گونه‌ای بود که انگار از کارمندان جدا هستند و منافع خاصی دارند. از طرف دیگر، برای نیم ساعت تاخیر کسر کار می‌زدند، اما اضافه کار معنایی نداشت. گاهی مجبور بودید تا ۱۲ شب در شرکت بمانید و زحمت بکشید، اما در نهایت امیر تقدسی، مدیر هلدینگ، می‌آمد و می‌گفت از کارتان راضی نیست و باید فروش بیشتر شود. وقتی می‌پرسیدیم چرا حقوق‌مان را نمی‌دهید، می‌گفتند چون نفروختیم، چون چک داریم، چون بدهکاریم. اما این مشکلات چه ربطی به کارمند دارد؟ من مدتی است که از آنجا خارج شده‌ام، اما هنوز تسویه‌حساب نشده‌ام و چک تسویه بسیاری از دوستانم هم هنوز پاس نشده است.

بدترین تجربه کاری من با دیجی‌کالا و زیرمجموعه‌هایش بود. افرادی که به عنوان منابع انسانی فعالیت می‌کنند، فقط به فکر پر کردن جیب خود هستند و حقوق مردم را نادیده می‌گیرند. نه حقوقی پرداخت می‌شود، نه چک تسویه‌ای وجود دارد و نه حتی سنواتی در نظر گرفته می‌شود. حتی حقوق آخرین ماه همکاری هم با تاخیر پرداخت می‌شود. اگر اسم این هلدینگ و زیرمجموعه‌هایش را شنیدید، سریعاً فرار کنید. آقای محسن مکرمی، آقای ابوالفضل کاکایی و آقای حسین اسعدی، اگر نام این افراد را شنیدید، بدانید که قصد دارند از شما بیگاری بکشند و هیچ‌گونه حقوقی برای زحمات و انرژی‌ای که صرف کار می‌کنید، پرداخت نخواهد شد.

ارنیکا یکی از بدترین شرکت‌هایی بود که توانستم در آن کار کنم. آنها قرارداد نمی‌دهند و هر چقدر اصرار کنید فایده‌ای ندارد. در طول همکاری‌ام با آن‌ها، ۱۰ بانک مختلف برای واریز حقوق عوض کردند، اما هنوز مشخص نیست از چه حسابی و با چه اسمی واریز می‌شود. قراردادها با حقوق پایه هستند و حتی اگر بخواهید شکایت کنید، به دلیل نفوذ زیاد شرکت و تیم حقوقی سمی‌شان، عملاً هیچ کاری از دست شما بر نمی‌آید. اگر برای حقوق یا تسویه‌حساب پیگیری کنید، به شما می‌گویند بروید شکایت کنید. مدیران به شدت سمی و بی‌سواد هستند و همه‌شان بر اساس رابطه‌های شخصی به این جایگاه رسیده‌اند. هر چقدر صبر کنید شرایط نه تنها بهتر نمی‌شود، بلکه بدتر و مضحک‌تر می‌شود. جو شرکت به شدت سمی است و نه تنها به کار، تخصص و شخصیت شما ارزشی قائل نیستند، بلکه هیچ مدیری وجود ندارد که شما را ارتقا دهد یا حتی کارهای شما را به نام خودش به بالادستی‌ها گزارش کند. حقوق‌های خودشان نجومی است، اما برای شما رقم بسیار پایینی در نظر می‌گیرند. یک مدیر حقوقی هم دارند که به هیچ دختری رحم نمی‌کند و به شدت آزار کلامی دارد. این‌ها تنها بخشی از مشکلاتی است که ممکن است در ارنیکا با آن‌ها مواجه شوید. تسویه‌حساب هم به درستی انجام نمی‌شود و برای بسیاری از افراد حقوق را با رقم ۵ تومان محاسبه می‌کنند تا بتوانند از سر و ته آن بزنند. حقوق‌ها را دو ماه یک‌بار و در بهترین حالت ممکن واریز می‌کنند. خلاصه اگر جان، پول و اعصاب خود را دوست دارید، حتی به ۱۰۰۰ متری هلدینگ ارنیکا و زیرمجموعه‌هایش هم نزدیک نشوید.

اگر حتی اسم این شرکت به گوشتان خورد، فرار کنید. آنها به معنای واقعی بی‌رحم هستند و مانند برده از شما بهره‌کشی می‌کنند. در این مجموعه هیچ ارزش و احترامی برای شما قائل نخواهند بود. حتی ماه‌ها بعد از ترک این شرکت، فشارهای روحی و روانی همچنان با من همراه است. لطفاً اگر شخصیت خود را دوست دارید و می‌خواهید در مسیر کاری‌تان موفق باشید، هرگز حتی نزدیک این مجموعه نشوید. این هشدار را جدی بگیرید. در طول ماه هیچ پرداختی دریافت نخواهید کرد و اگر اعتراض کنید، به نتیجه‌ای نخواهید رسید. مدیران ارشد بی‌وجدان دور هم جمع شده‌اند و بقیه فقط عذاب می‌کشند. لطفاً، لطفاً، لطفاً گول ظاهر فریبنده‌شان را نخورید. این شرکت چندین زیرمجموعه (مانند هیپو ولت، ریورکس و ...) دارد که صرفاً برای پولشویی استفاده می‌شوند. گاهی برای جذب افراد، اسم این بیزنس‌ها را می‌گویند، اما گول نخورید، چون همه‌شان یکی هستند.

این شرکت فقط نیرو استخدام می‌کند و کارش را پیش می‌برد، اما بعد از چند ماه عدم پرداخت حقوق و ایجاد نارضایتی، با شما خداحافظی می‌کند. اگر هم پیگیر تسویه حساب باشید، بعد از چند ماه با حقوق وزارت کار برای شما چک چند ماه بعد را صادر می‌کند.

در این شرکت‌ها قرارداد نمی‌بندند یا اگر هم ببندند، باید با پایه بیمه پایین امضا کنید. فیش حقوقی ارائه نمی‌دهند و بیمه را با عدد پایه رد می‌کنند. حقوق را با حساب‌ها و نام‌های مختلف واریز می‌کنند یا به دو شماره کارت مختلف انتقال می‌دهند. همه جای شرکت پر از دوربین مداربسته است. بدون اضافه‌کار، بدون مرخصی و پرداخت حقوق با تأخیر چندماهه. تعدیل نیرو به راحتی انجام می‌شود، حتی برای نیروهای قدیمی. فضای کاری سمی و افراد سمی. حتی بعد از یک سال هم تسویه حساب نمی‌کنند و سنوات پرداخت نمی‌شود. این شرکت‌ها زیرمجموعه هلدینگ ارنیکا هستند و با وجود ظاهر مستقل، فرهنگ کاری یکسانی دارند.

این شرکت نه تنها حقوق را به موقع پرداخت نمی‌کند، بلکه در سال ۱۴۰۲ فقط حقوق پایه دو ماه فروردین و اردیبهشت را پرداخت کرده و آن هم هر کدام با یک ماه تاخیر. همچنین حقوق دو ماه خرداد و تیر را اصلاً واریز نکرده است. ما از این شرکت خارج شدیم. ما یکی از زیرمجموعه‌های ارنیکا بودیم، مانند هومسا، فلایتیو و اکسکوینو. همه شرکت‌های زیرمجموعه ارنیکا همین وضعیت را دارند. اگر نمی‌خواهید تجربه کاری عذاب‌آوری داشته باشید، از این هلدینگ و تمامی شرکت‌های زیرمجموعه‌اش دوری کنید، چون همه آن‌ها دزد و دروغگو هستند و به شدت حق‌خور. ای کاش در ابتدای مصاحبه کاری زرنگ‌تر بودیم و حداقل قراردادمان را می‌گرفتیم یا از آن عکس می‌گرفتیم تا الان در شکایتی که کرده‌ایم بتوانیم ثابت کنیم. چون نماینده‌های شرکت به دادگاه می‌آیند و با داد و بیداد بی‌دلیل سعی می‌کنند شما را بترسانند. اگر مدرک نداشته باشید، با شما بازی می‌کنند.

بعد از دو ماه کار، هیچ قراردادی بسته نشد و بعد از گذشت پنج ماه، هنوز حقوق آخر من تسویه نشده است. برای نیروی انسانی هیچ احترامی قائل نیستند. در طول مدت کار، دو بار مدیر عوض شد. پرداخت حقوق همیشه با تأخیر انجام می‌شد و هیچ شفاف‌سازی در شرکت وجود نداشت که دلیل این تأخیر چیست. بعد از ۱۵ روز، با کلی منت پیشنهاد دادند که بخشی از حقوق به صورت تتر پرداخت شود، اما جالب این بود که کارمزد فروش تتر و برداشت آن هم بر عهده ما بود! هر بار که برای حقوق آخر تماس می‌گیرم، می‌گویند با شما تماس می‌گیریم، اما خبری نمی‌شود. وقتی به شرکت مراجعه می‌کنیم، باید دم در منتظر بمانیم تا یکی از تیم منابع انسانی بیاید و در نهایت می‌گویند به زودی تسویه می‌شود، اما بعد از پنج ماه هنوز تسویه نشده است. واقعاً اذیت شدم و به هیچ عنوان پیشنهاد نمی‌کنم با این هلدینگ و زیرمجموعه‌هایش همکاری کنید.

بدترین هلدینگی که ممکن است در طول دوران کاری خود تجربه کنید، قطعاً هلدینگ ارنیکا است. این شرکت نه فرهنگ سازمانی درستی دارد، نه ارزش‌های شرکت شفاف و دقیق است، نه تیم منابع انسانی منسجم و کارآمدی دارد و نه در هیچ جای شرکت احساس امنیت شغلی خواهید داشت. حقوق هر سه ماه یکبار در چند بخش پرداخت می‌شود، قراردادی به شما داده نمی‌شود، و مدیران بالادستی سه تا چهار برابر کارشناسان حقوق می‌گیرند، در حالی که عملاً هیچ کاری انجام نمی‌دهند و فقط وقت خود را با چرت زدن، مسخره بازی و لودگی می‌گذرانند و برای گرفتن حقوق بیشتر در مقابل مدیرعامل خم می‌شوند. اگر اعصاب و روانتان برایتان ارزش دارد، وارد این شرکت نشوید. وقتی از زندان ارنیکا رها می‌شوید، متوجه می‌شوید که چه ظلم بزرگی در حق خود کرده‌اید.

اگر می‌خواهید یکی از بدترین تجربه‌های کاری خود را داشته باشید، هلدینگ ارنیکا بهترین گزینه است! بعد از سه ماه (با وجود اینکه با گروهی از دوستان در تاریخ ۱۳ آبان برای پیگیری تسویه‌حساب‌مان مراجعه کردیم) هیچ‌کس حتی تلفن را جواب نمی‌دهد! وقتی حضوری مراجعه کردیم، آقای مکرمی گفتند که تا دو هفته همه تسویه‌حساب‌ها انجام می‌شود (که نشد) و بعد هم گفتند بروید شکایت کنید. البته با وجود دو دفتری بودن و قراردادی که به هیچ‌کس داده نمی‌شود و حقوق‌هایی که هر چند وقت یک بار از یک حساب جدید واریز می‌شد (بعضی از ما حقوق با تأخیر بسیار زیاد واریز می‌شد) و تیم حقوقی‌ای که فقط نشسته تا حق و ناحق کند، از خدا بوده که این اتفاق افتاده! به همه این‌ها رفتار غیرحرفه‌ای به ویژه از سوی مدیران ارشد سازمان و به خصوص منابع انسانی و انحلال دائمی تیم‌ها و دپارتمان‌ها و به نتیجه نرسیدن بیشتر کارها را هم اضافه کنید. پ.ن: لطفاً پست من را لایک کنید تا کسی در چاه این شرکت منفور نیفتد. #ارنیکا #هلدینگ_ارنیکا

سلام وقت بخیر، بدترین تجربه زندگی من بود. نگه داشتن افراد تا نزدیکی‌های صبح بدون پرداخت اضافه‌کاری و عدم پرداخت حقوق تا دو سه ماه، تسویه نکردن با افراد حتی بعد از ۹ ماه، و بستن تسویه برخی از افراد.

حقوق‌ها با چند ماه تاخیر پرداخت می‌شوند و تسویه‌ها نیز با حداقل 7 ماه تاخیر انجام می‌گیرد. به نظر می‌رسد هلدینگ به عنوان پوششی برای نقل و انتقالات مخفی و کلان مالی عمل می‌کند.

صرافی اکسکوینو که زیرمجموعه هولدینگ ارنیکا است، از شماره تلفن‌های کارمندان فعلی و سابق خود سوءاستفاده کرده و در سایت معتبر motabare.ir نظر مثبت برای اپلیکیشن خود ثبت کرده است. این در حالی است که شماره تماس بسیاری از کارمندان برای دریافت کد OTP استفاده شده است. این اقدام به‌وضوح سوءاستفاده است. علاوه بر این، حقوق شهریور ماه برخی از کارمندان به‌طور کامل پرداخت نشده و حتی تسویه حساب کارمندانی که سال گذشته در زمستان شرکت را ترک کرده‌اند، هنوز انجام نشده است.

صرافی اکسکوینو که زیرمجموعه هولدینگ ارنیکا است، از شماره تلفن‌های کارمندان فعلی و سابق خود سوءاستفاده کرده و در سایت معتبر motabare.ir نظر مثبت برای اپلیکیشن خود ثبت کرده است. این کار به‌گونه‌ای انجام شده که شماره تماس بسیاری از کارمندان برای دریافت کد OTP استفاده شده است. این سوءاستفاده در حالی اتفاق افتاده که حقوق شهریور ماه نیمی از کارمندان پرداخت نشده و حتی تسویه حساب کارمندانی که سال گذشته در زمستان شرکت را ترک کرده‌اند نیز هنوز انجام نشده است.

من حدود یک سال و نیم به صورت تمام‌وقت در ارنیکا کار کردم. هدفم از نوشتن این تجربیات این است که شاید بتوانم حتی به یک نفر کمک کنم تا زندگی و وقتش هدر نرود. در ارنیکا، شما در موقعیت خود باقی می‌مانید تا هر دو ماه یک مدیر جدید بیاید و همه چیز از نو شروع شود. مدیران جدید به دلیل حقوق‌های بالا، حتی اگر برنامه‌ای داشته باشند، تبدیل به افرادی می‌شوند که فقط به مدیرعامل بی‌وجدان مجموعه بله‌چشم می‌گویند. بنابراین، گول اسم‌های بزرگی که وارد ارنیکا می‌شوند را نخورید، چون برای مدیران فقط حفظ موقعیت به هر قیمتی و گرفتن حقوق‌های نجومی مهم است. در این یک سال و نیم، من هیچ‌وقت حقوقم را در تاریخ مشخصی دریافت نکردم و حتی در ماه‌های آخر، پرداخت حقوق به دو ماه تأخیر افتاد. نه به صورت یکجا، بلکه بیمه را به‌صورت قسط‌وار پرداخت می‌کردند تا شما را گرسنه نگه دارند و بقیه حقوق را هر وقت دلشان بخواهد می‌ریزند. اگر قسط دارید، اجاره می‌دهید یا بیمار می‌شوید، باید بمیرید، چون مدیریت مجموعه معتقد است شما مدیریت مالی بلد نیستید. البته حق دارند، من هم اگر ماهی ۱۵۰ میلیون می‌گرفتم، می‌توانستم دو ماه را مدیریت کنم. سیستم انگشت‌زنی هم جایی معنا دارد که کسر و اضافه کار معنا داشته باشد. چطور ممکن است ۵ دقیقه تأخیرتان کسر شود، اما دو ساعت اضافه‌کاری هر روزتان حساب نشود؟ به ما می‌گفتند که هولدینگ در بحران است و نقدینگی پایین است. اما سوال اینجاست که آیا برای حقوق‌های دلاری و میلیونی مدیران ارشد هم نقدینگی پایین است؟ برای تبلیغات میلیاردی اکسکوینو در فیلیمو و بیلبوردها هم نقدینگی پایین است؟ برای پورشه مدیرعامل و سفرهای مداوم به دبی و بی‌اخلاقی‌ها هم نقدینگی پایین است؟ اصلاً چرا باید کسی در لینکدین پست منفی بگذارد تا تسویه‌اش کنند؟ آن هم تسویه‌ای که از همه طرف به شما ضربه می‌زنند. تسویه‌های نیروهای خروجی به یک سال رسیده و نرخ خروج به شدت بالا رفته است. هر وقت هم با تیمی حال نکنند، از فردای آن روز بدون در نظر گرفتن شرایط حرفه‌ای و انسانی، شما را از ساختمان راه نمی‌دهند. کل مجموعه پر از دوربین است و ساختمان شنود دارد. سیستم‌ها مانیتور می‌شوند و بررسی می‌شوید که چند دقیقه کار کرده‌اید! این در حالی است که همه می‌دانند شرکت به کجا رسیده و چه پول‌های کثیفی درمی‌آورد. حتماً می‌پرسید چرا یک سال و نیم ماندم. جواب ساده است: من تیمم را دوست داشتم و دوستان خوبی داشتم و این تنها مزیت ارنیکا برای من بود. اما از جایی به بعد، دوستانم رفتند و با درد و غم رفتند. خلاصه که اگر انسان باشید و اگر عاقل باشید، هرگز وارد این مجموعه نمی‌شوید.

شش ماه است که از این شرکت خارج شدم، اما هنوز خبری از تسویه حساب نیست. افرادی را می‌شناسم که بیش از یک سال است از این شرکت خارج شده‌اند و هنوز حقوق خود را دریافت نکرده‌اند. پرداخت حقوق‌ها نیز با تأخیر زیادی انجام می‌شود و معمولاً هر دو ماه یک بار پرداخت می‌شود. به نظر می‌رسد شرکت در آستانه ورشکستگی است. به هیچ وجه توصیه نمی‌کنم به این شرکت بروید. حتی برای افراد تازه‌کار نیز مناسب نیست.

مصاحبه در این شرکت سه مرحله‌ای بود. مصاحبه‌ای که با مدیر فنی داشتم به صورت آنلاین برگزار شد. در حین مصاحبه، مدیر فنی همزمان به چیز دیگری نگاه می‌کرد و با ادا و اطوار پاسخ می‌داد و اصلاً حواسش به جواب‌های من نبود. از نحوه برخورد و شکل مصاحبه خوشم نیامد. وقتی به شرکت مراجعه کردم، محیط آن بسیار رسمی و سختگیرانه بود، انگار که وارد شرکت انرژی اتمی می‌شوید. شنیده‌ام که حقوق و دستمزد در این شرکت بالا است، اما نمی‌دانم که آیا به موقع پرداخت می‌شود یا نه. پیشنهاد حقوقی من نیز رد شد و گفتند با ۱۲ میلیون تومان برای یک برند دیگر کار کنم، که این پیشنهاد را نپذیرفتم.

یک سال از جدایی من از ارنیکا می‌گذرد و هنوز تسویه حساب نکرده‌اند! حتی حقوق ماه آخر را هم پرداخت نکرده‌اند. پرداخت‌ها در دو مرحله انجام می‌شود و بیمه بر اساس پایه حقوق محاسبه می‌شود، بنابراین بعد از قطع همکاری نمی‌توانید حق خود را به طور کامل دریافت کنید. وزارت کار ممکن است تسویه حساب شما را انجام دهد، اما حتی این هم تضمینی نیست. پرداخت‌ها از چندین حساب حقیقی و حقوقی انجام می‌شود و نسخه قرارداد مبلغ دوم را به شما نمی‌دهند و اجازه عکس گرفتن از آن را هم نمی‌دهند. حقوق‌های بالا وعده داده می‌شود، اما پرداخت‌ها اصلاً منظم نیست. بدترین تیم منابع انسانی را دارند و نرخ ورود و خروج نیروها در شرکت بسیار بالاست. به هیچ وجه توصیه نمی‌کنم به این شرکت بروید. زمانی که من در سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ در این شرکت کار می‌کردم، اوضاع بهتر بود، اما طبق گفته دوستان، الان هیچ چیز روال نیست.

یکی از بدترین شرکت‌هایی که در آن کار کرده‌ام. نه تنها مدیرعامل شرکت مشکلات روانی دارد، بلکه مدیرانی که انتخاب می‌کند نیز از همین مشکلات رنج می‌برند. به هیچ وجه در این شرکت کار نکنید. حتی اگر ماهی ۵۰ میلیون تومان حقوق به شما بدهند، ارزش از دست دادن اعصاب و تحمل برخوردهای بد را ندارد. به طور مداوم به شما توهین می‌شود و هر روز باید منتظر یک دعوای جدی با مدیر خود باشید. نگاه از بالا به پایین و بی‌توجهی به شرایط کاری از دیگر مشکلات این شرکت است. نیروی انسانی برای آن‌ها هیچ ارزشی ندارد و هر طور که دلشان بخواهد با شما رفتار می‌کنند. حقوق را دو ماه یک‌بار پرداخت می‌کنند و اگر کسی شکایت کند، به او می‌گویند که می‌توانست کار نکند. حقوقی که در قرارداد اصلی نوشته شده ۶ تومان است و به دلیل شکایت، بقیه حقوق را پرداخت نمی‌کنند. حتی افرادی هستند که بیش از یک سال است از شرکت جدا شده‌اند و هنوز تسویه حساب نشده‌اند.

حقوق با دو هفته تأخیر پرداخت شد. کارمندان مجبور به ماندن اضافه کاری بدون دریافت دستمزد اضافی هستند. در صورت استعفا یا قطع همکاری، حقوق و سنوات با آنها تسویه نخواهد شد.

این مجموعه یکی از ضعیف‌ترین محیط‌های کاری بود که در آن فعالیت کرده‌ام. هم از نظر منابع انسانی و هم از نظر تیم امنیت، عملکرد بسیار ضعیفی داشتند. مدیر امنیت فردی پرادعا و بی‌سواد بود که به خاطر منافع شخصی خود، نیروهایش را آزار می‌داد. همچنین، او از تیم لیدهایی استفاده می‌کرد که حتی از خودش هم بی‌سوادتر بودند. به هیچ وجه کار در این مجموعه را توصیه نمی‌کنم. علاوه بر این، پرداخت‌ها به صورت نامنظم انجام می‌شد.

سلام. هفته گذشته برای پوزیشن توسعه‌دهنده C++ با رویکرد امنیت در تیم قرمز با هلدینگ ارنیکا مصاحبه داشتم و می‌خواهم تجربه‌ام را با شما به اشتراک بگذارم. امیدوارم این تجربه برای کسانی که قصد مصاحبه دارند مفید باشد. خلاصه‌ی کلی: اگر نیروی فنی قوی هستید و مفاهیم را به‌صورت عمیق می‌دانید، حتماً در این مصاحبه شرکت کنید، چون شرکت برای افراد کاربلد مزایای زیادی دارد. اما اگر فقط از ابزارها استفاده می‌کنید و نمی‌دانید پشت‌صحنه چه می‌گذرد، وقت خود را تلف نکنید، چون بیشتر از همه خودتان اذیت خواهید شد. مصاحبه فنی با آقای میلاد کهساری الهادی و آقای ناصر نیک‌نام انجام شد. رزومه‌ی من به‌صورت پرینت‌شده در جلسه بود و آیتم‌های آن با دقت بررسی شد. نکات مصاحبه به شرح زیر است: 1. تیم فنی قوی است و توصیه می‌شود رزومه‌تان واقع‌بینانه باشد. 2. مصاحبه دوستانه و فنی بود، اما عمق زیادی داشت و کاملاً مفهوم‌محور بود. 3. ابتدا مفاهیم برنامه‌نویسی مانند Win API Programming، Linux System Programming، Functional Programming، Pure C Programming و C++ Programming بررسی شد. 4. سپس سوالات امنیتی مانند Blackbox and Greybox Fuzzing، Windows Native APIs، System Calls، API Hooking in Windows، Binary Analysis، Kernel Mode Drivers، Obfuscation، AV and EDR Evasion Techniques، Signature-based Malware Detection Techniques، Behavior-based Malware Detection Techniques و Credential Stealers پرسیده شد. 5. تیم فنی به مباحث مسلط بود و این موضوع در مصاحبه‌های دیگر کمتر دیده می‌شد. 6. ابزارهای آماده زیادی وجود دارد، اما مهم بود که بدانید این ابزارها چگونه کار می‌کنند. بعد از مصاحبه فنی، مسائل منابع انسانی با خانم قاسمی مطرح شد: 1. به سوالات من درباره امکانات و مزایای شرکت پاسخ دادند. 2. انتقادات من به تیم منابع انسانی با منطق و قانع‌کننده پاسخ داده شد. 3. احترام به منابع انسانی در رفتارشان مشهود بود. 4. در مورد KPI صحبت شد که برای افراد کاربلد پاداش خوبی دارد، اما برای کسانی که از زیر کار در می‌روند، منجر به اخراج می‌شود.

اگر نیروی کار مبتدی هستید، کار کردن در این شرکت می‌تواند برای شما مفید باشد. اما اگر سطح مهارت شما متوسط یا حرفه‌ای است، به هیچ وجه اجازه رشد بیش از یک حد مشخص به شما داده نمی‌شود و شرایط به گونه‌ای سخت می‌شود که خودتان ترجیح می‌دهید شرکت را ترک کنید. رفتارهای احساسی و هیجانی زیادی از سوی مدیریت مشاهده می‌شود که منجر به ترک غیرحرفه‌ای کارکنان می‌شود. به طور کلی، شرکت ارزش چندانی برای منابع انسانی قائل نیست. حقوق‌ها با تأخیر و گاهی ماه‌ها به تعویق می‌افتد و حتی نسبت به عرف بازار کار بسیار کمتر است. مدیریت هیچ درک متقابل و تعاملی با کارکنان ندارد و حاضر به اختصاص وقت برای آن‌ها نیست. بسیار مغرور هستند و هیچ انتقادی را نمی‌پذیرند. حتی به همه با بدبینی نگاه می‌کنند.

کار کردن در این شرکت بیشتر شبیه برده‌داری است. قراردادهای پیچیده و پر از بندهای عجیب و غیرمتعارف ارائه می‌شود و مدارک زیادی از شما می‌خواهند. قرارداد تنها منافع شرکت را دنبال می‌کند و به جای گرفتن سفته برای حسن انجام کار (که البته موافق آن نیستم)، مبالغ شفاف و نقدی در قرارداد ذکر شده که در صورت نقض شرایط، باید پرداخت کنید. نیروهای منابع انسانی هیچ توضیح منطقی برای بندهای قرارداد ارائه نمی‌دهند و از شما مدارکی می‌گیرند که فامیل یا همسرتان در این شرکت کار نکنند، در حالی که فامیل‌ها و خویشاوندان مدیران در شرکت مشغول به کار هستند. حقوق‌ها هر زمان که شرکت بخواهد پرداخت می‌شود و نمی‌توانید اعتراض کنید، چون در قرارداد ذکر نشده که حقوق باید به موقع پرداخت شود. اضافه‌کاری وجود ندارد، اما از سیستم ادارات دولتی تبعیت می‌کنند که ساعت شناور ندارید، ولی ادعا می‌کنند که دارید و اگر تعداد ساعت‌ها را پر نکنید یا دیر سر کار حاضر شوید، هیچ راهی برای جبران آن وجود ندارد و می‌گویند مرخصی رد کنید. مدیریت ضعیف است، البته نه در همه بخش‌ها، و با اینکه حقوق نسبتاً خوبی پرداخت می‌کنند، اما حاضر نیستند همان مبلغ را به عنوان بیمه رد کنند. این شرکت در حالت‌های مختلف باعث اذیت من شد تا جایی که دیگر حاضر نیستم اسم آن را بشنوم.

بیش از یک سال است که در ارنیکا مشغول به کار هستم. با توجه به درآمد شرکت، شرایط می‌توانست بسیار بهتر از این باشد، اما متأسفانه مدیریت و منابع انسانی بسیار ضعیف باعث شده اکثر همکاران ناراضی باشند و رفت و آمد نیروها در سازمان بسیار زیاد باشد. به طور کلی، این شرکت برای رزومه، حقوق و بیمه توصیه می‌شود، اما در سایر موارد اصلاً مناسب نیست. نکته بسیار منفی این است که نگاه مدیرعامل هلدینگ به شدت از بالا به پایین است و این حق را به خود می‌دهد که با هر کسی و در هر سمتی با بدترین لحن ممکن صحبت کند و شما موظف هستید هر ساعت از شبانه‌روز و حتی در روزهای تعطیل جوابگوی او باشید!

فقط همین نکته کافی است که با وجود شرایط کرونا، حتی یک روز هم کارمندان را به صورت دورکار نگرفتند و همه را مجبور کردند به صورت حضوری سر کار بیایند. به طور کلی، کوچکترین ارزشی برای منابع انسانی قائل نیستند.

اگر الان دارید این تجربه مصاحبه را می‌خوانید و قصد ارسال رزومه برای این شرکت را دارید، مطمئن باشید جز تلف شدن وقتتان و آشنایی با افراد پرادعا در ظاهر اما آماتور در باطن، چیزی عاید شما نخواهد شد. من را از لینکدین پیدا کردند و با التماس برای مصاحبه حضوری که لوکیشن بسیار بدی هم داشت، دعوت کردند. با این حال تصمیم گرفتم برای مصاحبه حاضر شوم چون فکر می‌کردم قرار است با افراد مجرب و باتجربه در زمینه کاری خودم آشنا شوم. در مصاحبه اول که با منابع انسانی داشتم، خیلی جذب شرکتشان شدم، اما در مصاحبه دوم که مصاحبه فنی بود، همه چیز آشکار شد. با جوانی پرادعا مواجه شدم که اصلاً انتظار نداشتم با این همه ادعا و سن کم، مدیر فنی شرکت باشد. خلاصه بگویم، اگر جیمز گاسلینگ هم باشید، سوال‌هایی از شما می‌پرسند که در آن گیر می‌کنید تا با این ترفند بتوانند بگویند خودشان چقدر باسوادند و دانش و تجربه شما را زیر سوال ببرند. حتی وقت نگذاشتند سرچ کنند و جواب درست سوالاتشان را پیدا کنند و اصرار زیادی در اشتباهاتشان داشتند. من با این تجربه و دانش کاری مطمئنم این شرکت با چنین نیروهایی و چنین فرآیند جذب نیرویی در همه پروژه‌هایش شکست خواهد خورد.

من برای این شرکت درخواست همکاری نفرستاده بودم، اما مدیر منابع انسانی‌شان از طریق لینکداین به من پیام داد و قرار مصاحبه فنی گذاشتیم. مصاحبه فنی به صورت اسکایپ انجام شد و نظرشان مثبت بود. بلافاصله بعد از آن، مدیر منابع انسانی به من پیام داد که هفته بعد برای گفتگو با معاونت اجرایی و مصاحبه منابع انسانی به صورت حضوری به شرکتشان بروم. متأسفانه برخوردشان در مصاحبه اصلاً خوب نبود و بسیار مغرورانه رفتار کردند. آن‌ها انتقادپذیر نبودند و چون من شناختی از شرکتشان نداشتم، به من برخوردند و عصبی شدند. سوالاتی پرسیدند که به نظرشان بار روانی و شخصیت‌شناسی داشت، اما بعید می‌دانم پشت این سوالات حتی ذره‌ای تفکر و جستجو وجود داشته باشد. لحن صحبتشان هم اصلاً مناسب یک مدیر نبود. من گفتم که باید چند روزی فکر کنم برای قرارداد بستن با آن‌ها و از این حرف خیلی ناراحت شدند! در پایان هم نمی‌دانستند چه بهانه‌ای برای رد من بیاورند و فقط به این دلیل که من به خودم باور داشتم و اعتماد به نفس خوبی داشتم، با لحن بسیار بدی گفتند که من شرکتشان را نمی‌شناسم و با ابعاد کاریشان آشنایی ندارم و باید بروم درباره‌شان تحقیق کنم و بعد برگردم. من واقعاً پشیمانم که چرا قبول کردم مصاحبه بدهم. متأسفانه رفتار غیرحرفه‌ای و غرور بی‌جایی دارند. خیلی خیلی خوشحالم که برای کار نیازمند چنین شرکتی با فرهنگ سازمانی ضعیف نیستم.

من برای مصاحبه به این شرکت رفتم که شامل سه مرحله بود و مرحله آخر آن آزمون عملی بود. برخورد یکی از کارکنان واقعاً خارج از احترام بود و فضای بسیار بد و ناخوشایندی ایجاد کرد. خاطره خوبی از مصاحبه با این شرکت ندارم و ای کاش هیچ وقت برای این شرکت رزومه نمی‌فرستادم. چون کار کردن در چنین محیطی واقعاً روی اعصاب است.

جلسه مصاحبه به صورت آنلاین برگزار شد. ابتدا با بخش منابع انسانی و سپس با یکی از افراد فنی مصاحبه کردم. سوالاتی پرسیده شد که به نظر می‌رسید خود مصاحبه‌کننده هم پاسخ آن‌ها را نمی‌دانست (البته من به دلیل مطالعه‌ای که داشتم، بیشتر آن‌ها را می‌دانستم، ولی واقعاً بعضی موضوعات را آدم فراموش می‌کند). به نظر من بیشتر جنبه وقت‌گذرانی و سردرگم کردن طرف مقابل بود، چون تمام سوالات تئوری بودند. به نظر من هر کسی که می‌خواهد مصاحبه بدهد، باید تمام کتاب‌ها و جزوه‌های مربوطه را بخواند تا شاید به نتیجه برسد. دوستم هم در بخش دیگری با این افراد مصاحبه داشت و نظر چندان مثبتی نداشت. امیدوارم تجربیاتم مفید بوده باشد.