هنوز باورم نمی‌شود که با من تماس گرفتند و اولین سوالی که پرسیدند این بود که آیا در بین رده‌های مدیریتی شرکت آشنا دارم یا نه. هرگز فکر نمی‌کردم چنین سوالی به طور مستقیم از من پرسیده شود، حتی اگر شرکت کاملاً بر اساس رانت کار کند. سوال دومشان این بود که چند سال سابقه بیمه در حوزه تکنولوژی دارم. مغزم کاملاً درهم ریخت. برایم سوال شد که شاید اشتباهی فکر کرده‌اند من برای موقعیت سنیور درخواست داده‌ام، نه کارآموزی. با این حال، این نوع پرسش درباره سابقه کاری اصلاً جالب نبود. نکته جالب دیگر این بود که سه موقعیت کارآموزی باز داشتند و من برای دو تا از آنها درخواست داده بودم و سومی را اصلاً باز نکرده بودم چون از آن زمینه خوشم نمی‌آمد. با این حال، مصاحبه‌کننده اصرار داشت که من برای آن موقعیت درخواست داده‌ام و از دو زمینه دیگر که واقعاً درخواست داده بودم اطلاع نداشت. حتی وقتی گفتم اشتباه می‌کنید و ایمیل‌هایم را چک کردم و برای فلان و فلان درخواست داده‌ام، پاسخشان این بود که مطمئن هستند من برای آن پوزیشن درخواست داده‌ام و نه دو تا دیگر. در حالی که صندوق ایمیل‌هایم جلوی چشمم باز بود و ایمیل‌ها را به وضوح می‌دیدم. کلاً تجربه خیلی جالبی بود. از شدت جالب بودنش دارم وسوسه می‌شوم جلوتر بروم و ببینم چه ماجراهای طنز دیگری در پیش است.