بازگشت به صفحه شرکت
نظر کاربر
ویکی تجربهمصاحبه
موقعیت شغلی: کارجو
سلام.اقا نظرتون چیه یک تاپیک باز کنیم و توش نقاط مهم و ردفلگهایی که در مورد شرکتها میبینیم رو به اشتراک بذاریم. خودم شروع میکنم:
رد فلگهای مهم: 🚩
• دریافت سفته: شرکتهای این شکلی معمولا نگاه از بالا به پایین دارند و دلیل اصلی سفته گرفتنشون هم اینه که از کارجوها میترسند. این که چرا و مگه قراره چیکارشون کنند خودش جای سوال داره
• مصاحبه مستقیم با مدیرعامل یا مالک کسبوکار: این یعنی پایین بودن سطح تخصص در شرکت و یا میکرومنجمنت. اما اگه با کسی مصاحبه کنید که مستقیم قراره باهاتون کار کنه و کاملا مسلطه، نشونه خوبیه
• مصاحبه آسون و روتین: رد فلگ عدم تخصص در اون تیم. دقت کنید ببنید طرف صرفا داره یک چک لیست رو ازتون میپرسه یا واقعا داره میبرتتون گوشه رینگ؟ آیا بعد هر جواب درست، یک سوال سخت اون رو دنبال میکنه؟ اون آدم ارزش همکاری کردن رو قطعا داره (البته اگه به قصد زدن تو سر قیمت نباشه. البته اگر باشه هم اوکیه، شما میتونی باهاش کار نکنی. سیاست خودتون رو شفاف بچینید: «من با همین تخصصی که دارم ۲۰ میخوام. کمتر هم صحبت نمیکنم». به همین سادگی.
• باز بودن در پنجشنبهها: نشون میده کیفیت و تعاپل کار و زندگی کارمندها برای اون شرکت مهم نیست
• از اینهایی که خیلی فاز موفقیت و پیتر دراکر دارند بترسید.
• عدم وجود اضافه کاری: میتونم به عنوان توان پرداخت کم شرکت برداشتش کنم.
• حضور در دفتری که ظاهر خوبی نداره: 🚧این مورد یکم پیچیدهاست. میتونه نشونه توان مالی شرکت باشه، میتونه نشونه احترام به کارمندهای خود اون شرکت و یا بینظمی در اون شرکت باشه. البته خیلی از شرکتهای شیک و بالاشهر هم هستند که خون کارمندها رو توی شیشه میکنند، پس با احتیاط قضاوت کنید.
• ترکیب دموگرافی کارمندها 🙂: به نظر من وجود تنوع چه جنسیتی، چه ضخصیتی در یک سازمان نشونه خوبیه که انتخابها بر اساس شایسته سالاریه. شرکتی همه توش دختر، یا پسر، و یا همه هم تیپ هم باشند به نظر من جای 🚧 داره
• حضور شفاف شرکت در فضای سایبر (هم سایت، هم CRM درست و حسابی، و هم سوشال مدیا) یک شرکت ردست و حسابی به برند کارفرمایی خودش اهمیت میده و روش کار میکنه. خصوصا من تجربه خوبی از شرکتهایی که لینکدین درست و حسابی ندارند، ندارم.
• برند شخصی مدیران در صنعت هم مهمه. آدمهای شاخص به آبروی خودشون خیلی اهمیت میدن (اکثرا)
• سوابق حرفهای مدیرای ارشد...توی شرکت خودش داره کار میکنه یا اون هم مسیر سخت خودش رو طی کرده (لطفا این دری وریهای کارآفرینی و این که ما خون دلها خوردهایم رو باور نکنید. نهایتا اخر هفتهها جیگر با عرق زدند)
• شکایت و غر زدن از بدن بودن کارمندهای قبلی ☣️ نشون دهنده مدیرای سمیه. البته این نکته رو اکثرا یاد گرفتند دیگه که دهنشون رو توی مصاحبه بسته نگه دارند. بعضیا که مذاکرهکنندههای حرفهای هستند، میتونند ریسکش رو به جون بخرند و سعی کنند از زیر زبون مصاحبهکننده بدگویی بشکند بیرون. ولی اگر اون طرف هم حرفهای باشه، ممکنه بفهمه و بد شه
• سوالات خصوصی بیش از حد نشون میده اون عزیر متوجه ساز و کار روابط رسمی نیست و احتمالا ادب و تربیت هم نداره 🚨
• این رو یکم با احتیاط میگم، ولی اگه بگند «میتونیم از مدیرای قبلی استعلام بگیریم»؟ من به این نتیجه میرسم که همدلی و درکی از شرابط کاری در کشور خرابشده عزیزمان ندارند
• چونه زدن سر حقوق درخواستی
• زیادی طولانی بودن مراحل مصاحبه: کلا باید توی ۲ یا ۳ استیج جمع بشه
• تسکی که بیشتر از ۳ - ۴ ساعت از شما زمان ببره
• پروفایل آگهیهای شرکت میتونه شمای خوبی از فضای داخل شرکت بهتون بده. آیا آگهیهای قدیمی پاک شده؟ چرا؟ آیا اکثرشون کارآموز یا جونیورند؟ چند تا آگهی تخصصی دارند؟
• به نظر من از کارمندهای قبلیشون در لینکدین هم درباره شرکته پرس و جو کنید (هر چند گاهی ممکنه اون عزیزان هم از لو دادن مشکلات بترسند)
• سر و وضع سایت شرکت میتونه نموداری از روح اون شرکت باشه
• خط و ربط شرکت و اربتباطش به سیستم: اگر فکر میکنید کسی میتونه این همه چیز رو ببینه و باز هم آب به آسیاب اینها بریزه، آدم خوبیه و با شما خوب تا میکنه، باید بهتون توصیه کنم یک بار دیگه فکر کنید. از آدم وصل مثل مده طاعونزده بترسید.
خسته شدم دیگه :)))))))))
☢️ و مهمتر از همه، تجربههای کاری در ویکی تجربه رو بخونید. و به یاد داشته باشید DNA و فرهنگ کاری یک شرکت هیچوقت و هرگز عوض نمیشه (هر وقت ج.ا. اصلاح شد فرهنگ سازمانی شرکتهای سمی هم درست میشه)