بازگشت به صفحه شرکت
تجربه مصاحبه شغلی ناخوشایند با آقای گویا
ویستا سامانه آساتجربه کاری
موقعیت شغلی: برنامه نویس یک اند
آقای گویا با من در شعبه تهران مصاحبه کرد. کمتر از دو دقیقه از شروع مصاحبه نگذشته بود که دو نفر وارد شدند و گفتند اینجا قرار است جلسهای برگزار شود. ما به دو طبقه پایینتر رفتیم و دوباره شروع کردیم. اوج هماهنگی بود! با ماژیک روی شیشه میز سناریو مطرح میکردند و من باید پاسخ میدادم. خیلی خوشم آمد، اما هر پاسخی که میدادم، دو دقیقه به چشمانم خیره میشدند و میپرسیدند مطمئنی؟ انگار بازجویی بود! مثلاً یکی از سوالات درباره finally در try-catch بود. گفتم در هر صورت اجرا میشود. گفتند مطمئنی؟ اگر exception بده اجرا نمیشود. گفتم چرا، میشود. دو دقیقه نگاه کردند و رفتند سراغ سوال بعدی. آخر جلسه گفتند کارهای عملیاتی هم انجام میدهید؟ گفتم دوست دارم یاد بگیرم، هرچند وظیفه برنامهنویس نیست. حقوق را پرسیدند و خداحافظی کردیم. یک هفته گذشت و خبری نشد. با منابع انسانی تماس گرفتم و با لحن بسیار بدی گفتند امکان ندارد بعد از سه روز نتیجه ایمیل نشود. گفتم نشده است. تماس را قطع کردند. دوباره تماس گرفتند و گفتند رد شدید و گوشی را گذاشتند. آقای گویا، یکی از هزاران موردی که به من القا کردید اشتباه است. جواب من را بخوانید و شاید چیزی یاد بگیرید. اولش واقعاً ناراحت شدم چون به این شغل نیاز داشتم، اما آنقدر درباره باندبازی و دوست و فامیل بازیشان شنیدم که خوشحالم نشد.