ویستا سامانه آسا

روز مصاحبه چند نفری ریخته بودن توی اتاق مصاحبه. لید sre نزدیک ۱۵‌ دقیقه دیر اومد و حال جالبی هم نداشت. فکر کنم جنسش نرسیده بود و کلا خیلی بدفاز بود.یه سوال پرسید که جوابش رو دادم، نزدیک ۱۰ بار ریز شد روی جزییات متفاوت که دیگه آخرش بریدم چون نمیخواست بیخیال شه و تصمیم گرفتم بگم بلد نیستم. فکر کنم منو با کاسبی که ازش جنس میگرفت اشتباه گرفته بود. برعکسش لید دواپس آدم محترمی بود و با احترام و دقت فراوون سوالاشو میپرسید. موقع مصاحبه منابع انسانی هم یه نفر به اصطلاح روانشناس سازمانی اونجا بود که معلوم نبود با خودش چند چنده. یه سری سوال بدیهی پرسید که توی هر بقالی بگردی جوابش رو میگیری، یه سری سوالم پرسید که تو هرجوری جواب میدادی مثل شمشیر دو لبه میرفت تو پاچت. جالب اینه که قیافش رو یه جوری نشون میداد که انگار از جواب همون سوالات بدیهی هم تعجب کرده و انگار از یه سیاره دیگه اومده بود و روانشناسی توی سیاره فرضی اونا با کره زمین فرق داره. کلا هروقت نگاه کنی ۳ روز یه بار آگهی استخدام دارن. قطعا دوتا دلیل بیشتر نداره. اولیش اینه که ریزش نیروشون زیاده. دومیشم احتمالا واسه اینه که دورهمی فلان موش چال کنن که وقتشون پر شه. وقتی نظرات رو‌ خوندم خدا رو شکر کردم که کار کردن تو همچین جایی از سرم گذشته.

یکی از منزجزترین جاهایی که در طول عمرم حضور داشتم واحد زیرساخت این شرکته. آدم های بی لیاقت و بی سوادی که حتی ساده ترین کارها رو نمیتونن انجام بدن ولی ادعاشون و نوع نگاه کردنشون آدم رو دیوونه میکنه. یه نفر آدم بدرد بخور براشون نمونده یه آدم 50 ساله رو آوردن و بقول خودشون با وعده و وعید که ال میکنیم و بل میکنیم و ... بعد توی جمع تحقیرش میکنن که بگن ما گردنمون کلفته و ... اون هیچ کاری نمیتونه بکنه با هر کی حال کنن عنوان و حقوق میدن با هر کی حال نکنن خداحافظی میکنن جدیدا هم که افتادن روی دور تمدید نکردن قرارداد نیروهاشون ... آدم هایی هستن که توی زندگیم دیدم

سلام آسا به تمام معنا جای بسیار بدی برای کار کردن هستش که حتی بعد گذشت ۲ سال هنوز هم اون ۳-۴ ماهی که کار کردم رو نتونستم فراموش کنم . مدیر تیم عملیات به شدت بی تجربه که فقط با خانم ها لاس میزد . مدیر تیم platform که اصلا نبود و اکثر تیمش هم همه دستمال به دست بودن . در مورد تیم عملیات مرکزی یا همچین چیزی که زبان رسمی تیم عملیات کردی هستش ( متاسفانه یه جوری رفتار کردن که واقعا نسبت به عزیزان کرد زبان احساس بدی دارم ) تکنولوژی قدیمی . انبورد که اصلا وجود نداره . زیر اب زنی که خیلی راحت و حتی جلوی خودت و همه هم فامیل هستن به صورتی که مدیر تیم عملیات فامیل خودشو که هنوز ۱۸ سالش نشده رو اورده و اون شخص کلی تسک های مهم رو داره و در حد یه نیروی سینیور حقوق میگرفت . به عنوان نکته اخر اینکه تیم خوب یا نفرات خوب توی اسا هست ولی در حد انگشت های یک دست و اینکه ببینید در تمامی پلتفرم ها چه نظراتی نوشته شده و نه تیم عملیات بلکه توی تیم های امنیت و شبکه هم همه کارمندان فرار کردن و مشکلاتشون رو نوشتن

به عنوان عضوی از آسا که بیش از یک ساله مشغوله و زیر و بم شرکت رو دیده دارم این کامنت رو میذارم و امیدوارم مفید باشه. من نه منفعتی در کامنت گذاشتن دارم نه پولی از کسی میگیرم اما قطعا پیغام های مغرضانه بسیار زیاده اینجا. این شرکت یکی از بهترین جاهایی هست که توی جامعه ایران میشه پیدا کرد و جزو شرکت های تاپ لول ایران از نظر فرهنگ کاری، شرایط کار و ... محسوب میشه. رفتارها بسیار حرفه ای و درست و کسی که اهل حاشیه نباشه مطمئنا فضای کاری خوبی رو تجربه میکنه. این سایت به خاطر وریفای نبودن کاربرانش خیلی نمیشه روی نظراتش حساب باز کرد و توی اکثر شرکت ها فقط نظر منفی خواهید دید. این یک واقعیت در خصوص آساست و امیدوارم اگر فرصت و شرایط همکاری با آسا رو داشتید به هیچ عنوان از دستش ندید

کلا تیم ها تو حاشیه ان. یک نفر نمیاد مشکل این چیزارو حل کنه و فقط حرف ها تکراری تحویل آدم میدن. به حدی حاشیه و زیرآب زنی زیاده که تیم ها از هم پاشیده. حیف وقتی که اینجا صرف کردم. کارکردن توی آسا اعصاب فولادی و صبر ایوب می خواد. خسته ام خسته

قبل از هرچیزی بگم که اگه آدم حسابی هستید و تحمل دیدن پاچه خواری و آدم های بی سواد که جایگاه های ناعدلانه ی غیر منطقی دارن رو ندارید اونجا نرید چون تعداد زیادی از این موارد در هر پوزیشنی که هستید شمارو احاطه میکنند. برای من اینطوری بود که از زمانی که توی دوره ی آزمایشی بودم هرروز و هرشب به فکر استعفا دادن بودم ولی به دلیل شرایطی که داشتم پلن کوتاه مدتم رو گذاشتم روی موندن، خوشبختانه الان شرایط طوریه که میتونم بزودی برم. باید در یک کلام بهتون بگم که این شرکت کلا صاحاب نداره، مدیراش فول تایم وقتشون رو با جلسات بیخود و بی نتیجه و بی وقفه پرکردن، و اصلا مشخص نیست این مدیر که همش توی جلسه است پس کی کار میکنه! مدیری که یه مدیر دیگه باهاش جلسه بخواد و نزدیک ترین تایم جلسه اش بره برای دو ماه آینده مدیر نیست یا داره جای پرسنلش کار میکنه یا یه جای دیگه کار میلنگه که شک ندارم میلنگه. همه دوست و رفیق و قوم و خویشن و کلا پرایویسی معنایی نداره و قطعا صحبت شما انتقال و درز پیدا میکنه به بقیه افراد، اگه حرف حساب و منطقی بزنی بهت میگن تاب آوری نداری، و این تو هستی که باید خودت رو با سازمان وفق بدی ما مشکلی نداریم، و به طور کلی معنا و مفهوم کلمات رو تغییر میدن، حسی رو بهت القا میکنن که همیشه ناکافی هستی و داری اشتباه میکنی، نمیتونی فیدبک واضح و صریح بدی چون یارو از قدیمیای اونجاست سریع بهش برمیخوره از فرداش باهات دشمن میشن. اگه پاچه خوار نباشی توی جمع هاشون نادیدت میگیرن و یا اصلا رات نمیدن (که همون بهتر ندن). سه دفتری هستن، کلا مشخص نیست با خودشون چند چندن و دارن چیکار میکنن فقط مثل یه دایره دور خودشون دور باطل میزنن، شعار میدن اینجا جای پیشرفت و ارتقاست، درصورتیکه فقط وقتی وصل باشی یا پاچه خوار ارتقا پیدا میکنی، شایسته سالاری یا پتانسیل رشد داشتن جایگاهی نداره، هرچقدر هم کارو تلاش کنی جای بالاتری رو نمیتونی بگیری چون اون سرپرست، راهبر، یا مدیر حال حاضر قوم و خویش یه مدیره دیگه است و برای ارتقا باید بری، از مزایایی که همون ابتدا راجعبش صحبت میشه تا وقتی که ورود میکنی خیلی فرق هست. سرپرست من یه آدمی بود که نه سواد آکادمیک کافی داشت نه تجربه کافی، ولی چون خوب ناز و عشوه میومد، خوب با مدیرا لاس میزد و خوشکل دروغ میگفت خودشو کشید بالا کردنش سرپرست، شروع کرد به میکرو منیج کردن رفتار تیمی که دستش بود و اینجوری بگم که ما شدیم ظرفی که اون عقده هاشو روی ما بالا بیاره و با مانیتور کردن کارهای بی اهمیت جزیی روان بقیه رو بهم بریزه تا خودی نشون بده و به خواسته اش که ازش حساب ببرن بود برسه، کلا صدای اعتراض تو اونجا به جایی نمیرسه، آسا نمونه کوچک شده ی دیکتاتوری شده ی دموکراسی نمای ا.ی.ر.ا.ن.ه. آسا که میری تازه بیشتر یادت میاد تو چه خوکدونی داریم زندگی میکنیم، چقدرررر روانپریش خودشیفته ی پر مدعای بی سواد و آدم های ناحسابی با حقوق های خوب دارن به جای تیمارستان دارن در ملا عام راه میرن، محیط رو هروز برامون خفه تر میکنن، اخلاق و رفتار حرفه ای رو با خونه ننه باباشون که نازشونو میکشن اشتباه میگیرن و قدرت تفکیک این دو رو از هم ندارن. خروجی آسا بشدت زیاده، به همون اندازه نیروهای جونیور صفر کیلومتر با سلامت روان بسیار پایین میگیرن و بعد از مدتی هموناهم میزارن میرن، الان تقریبا به هول و ولا افتادن که چرا انقدر خروج دارن اما بازم نمیدونن باید براش چکار کنن، چون این خانه از پایه و ریشه ویران است، هرکی سرش به تنش ارزیده گذاشته رفته، فقط اونایی که براشون میچربه میمونن که قطعا باید رابطه باز، دغل باز، قالتاق و شیاد باشی، آدم نرمال نمیتونه اونجا دووم بیاره، آسا فقط یه ویترینه خوش آبو رنگه همین، آواز دهل از دور خوش است. اگه این تجربه رو میخونی و پیشنهاد منو میخوای، بهت میگم تا جایی که میتونی زورتو بزن آسا نری، اگه رفتی هم در حد یه تجریه کوتاه مدت بهش نگاه کن که در آخر ازت یه آدم بی انگیزه و همیشه با حال بد نسازن. و اینو یادت باشه این همه فیدبک بد عادی و فیک نیست.

خانواده آسا از مجموعه ای از افراد زیرآب زن و چاپلوس تشکیل شده. وقتی تشیرف بیارید مصاحبه بهتون هدیه ای میدن که شان و شخصیتشون رو نشون بدن ولی… توی تیم زیرساخت چند تا سیستم مافیایی درست کردن که مدام دارن سر هم دیگه رو میکنن زیر آب و برای هم نقشه میکشمن این رفتار توی noc و امنیت نرم افزار کاملا مشهوده توی تیم شبکه هم که باهم مدام شوخی های دستی و زننده میکنن تا جایی که همه معترض شدن و منابع انسانی دخالت کرد ولی نتیجه نداشت آدم های بی سوادی که فقط پارتی بازی و دوستی باهم دیگه تیم شدن و فضا کاملا سمی و کثیف هست اگه نیروهای به درد بخوری داشتن رفتن و کسایی که موندن برای رفتن تلاش میکنن من هدفم اشتراک تجربه بود تا فریب در باغ سبزی که نشونتون میدن رو نخورین

تجربه من در واحد عملیات از بدترین تجربه های کاریم بود. یک فرهتگ سمی. یک مدیر به شدت بی سواد، ظاهربین. اگر توانایی پاچه خواری بالا داشته باشید حتما جایگاه ویژه پیش مدیر این واحد خواهید داشت.رفتارهای بچه گانه و البته خاص با دخترهای شرکت که کاملا مشهوده. هر کس که سرش به تنش میرزید گذاشت رفت ازونجا. تخصص و توانمندی از آخرین دلایل پیشرفت در این واحد و واحد امنیت هست. اصولا در شرکت آسا یا باید از اقوام مدیریت باشید یا توانمندی ارتباط خاص برقرار کردن با مدیران برای بقا و پیشرفت.

خب یه نفر تماس گرفت یه تایمی برای مصاحبه ست شد. روز مصاحبه دو ساعت قبل از جلسه پیام یاد آوری فرستادن و منم دقیقا سر ساعت توی جلسه جوین شدم و حدود ده دقیقه به صفحه مونیتور خیره شدم و خب کسی برای مصاحبه حاضر نشد. بهشون ایمیل زدم و تشکر کردم. تا حالا هم هیچ تماسی باهام نگرفتن خیلی برام عجیبه شرکتی چند نفر بهم پیشنهاد کردن که جای درست حسابی هست اینجوری از آب در بیاد. کلا حواستون باشه کجا رزومه میدید که بیخود وقتتون هدر نره

در مورد پرداخت حقوق، رفتار بسیار ناعادلانه‌ای وجود دارد. به برخی افراد حقوق بسیار بالایی پرداخت می‌شود، در حالی که به برخی دیگر اصلاً توجهی نمی‌شود. مثلاً به یک برنامه‌نویس ۳۰ میلیون می‌دهند، اما به برنامه‌نویس دیگری که هم‌سطح یا حتی سطح پایین‌تری دارد، ۵۰ میلیون پرداخت می‌کنند!

مصاحبه من برای حوزه عملیات منابع انسانی شروع شد. اولین نکته، عصبی بودن و رفتار نامناسب مصاحبه‌کننده بود که واقعاً ناخوشایند بود. مصاحبه‌کننده، آقایی جوان با ادعای زیاد اما دانش سطحی و تجربه‌محور بود که سوالاتی را حفظ کرده و به صورت ناخودآگاه می‌پرسید. دومین نکته، غیرساختارمند بودن مصاحبه و عدم نظم در روند آن بود. سومین نکته، تلاش مصاحبه‌کننده برای تضعیف من بود؛ با وجود پاسخ‌های کامل من، سعی می‌کردند ثابت کنند که پاسخ درستی دریافت نکرده‌اند و حتی وقتی می‌گفتم 'درستش را بفرمایید'، سکوت می‌کردند و می‌گفتند 'بریم سراغ موضوع بعدی'. چهارمین نکته، تغییر گفتمان ساده به گفتمان پینگ‌پونگی بود؛ سوالات سریع و انتظار پاسخ سریع. و نکته آخر اینکه مصاحبه کاملاً یک طرفه بود و هیچ اطلاعاتی درباره شرکت ارائه نشد. این یکی از بدترین مصاحبه‌های من بود که طنز تلخی داشت :)

برای کار در این شرکت نیازی به دانش تخصصی در این حوزه ندارید. کافی است بلد باشید دو تا تخم مرغ را در یک دستمال بپیچید و بمالید. اگر همین کار را برای مدیرتان انجام دهید، اینجا بهترین جای دنیا برای شما می‌شود. اما اگر بلد نباشید این کار را انجام دهید یا حتی کارهای مرتبط با حوزه تخصصی خودتان را بلد باشید، اینجا برایتان جهنم می‌شود. قبل از شروع همکاری‌ام، در لینکدین از کسانی که قبلاً در این شرکت بودند سوال کردم. آن‌ها به من هشدار دادند، اما من گول ظاهر شرکت را خوردم. همه آن‌ها با هم رفیق و فامیل هستند. اصلاً به این شرکت اعتماد نکنید، مخصوصاً اگر تخصصی دارید.

برای یادگیری باید نظرات دیگران را شنید، حتی اگر مخالف نظر ما باشند. دقت کنید، گفتم بشنویم، نه اینکه با هر حرفی بگوییم وای چه جای بد یا خوبی، یا بخواهیم آن را تغییر دهیم. فردی که می‌گوید اسارو را با کدام آرمان‌شهر مقایسه می‌کنید؟ با هیچ آرمان‌شهری، بلکه با حداقل سطح عدالت مقایسه کرده‌ایم. وقتی همه چیز بر اساس دوستی و رفیق‌بازی و باندبازی است، حتی اگر فردی بی‌سواد باشد، او را مدیر می‌کنند. این کجایش آرمانی است؟ کجایش حرف بی‌جایی است؟ آیا شما در تهران و کرج همزمان بوده‌اید؟ در همه تیم‌ها حضور داشته‌اید؟ در جلسات بررسی فنی و تعیین حقوق افراد شرکت کرده‌اید؟ حرف تک‌تک کسانی که حقشان ضایع شده را شنیده‌اید؟ طرف زن و بچه و دخترخاله‌اش را آورده و به آنها حقوق می‌دهد، حتی به بچه ۱۶ ساله! این وقاحت و نشنیدن و کور بودن را ببینید.

من نمی‌دانم دوستانی که نظر منفی می‌دهند، اینجا را با کجا مقایسه می‌کنند و چه آرمان‌شهری در ذهنشان است که آسا را نسبت به آن ارزیابی می‌کنند. اما اگر منصفانه به موضوع نگاه کنیم، از منی که چندین شرکت را عوض کرده‌ام و با دوستانم زنجیره‌ای بزرگ از شرکت‌های مختلف را بررسی کرده‌ایم، آسا بدون تعصب و اغراق از ۸۰ درصد شرکت‌های بزرگ و معروف ایرانی وضعیت بهتری دارد. لطفاً نقد منصفانه‌ای داشته باشیم.

بزرگ‌ترین مشکل این شرکت وجود افراد سمی است. به عنوان یک برنامه‌نویس، کار کردن و کد زدن در این شرکت واقعاً غیرممکن می‌شود. کار کردن در آسا اعصاب‌تان را به هم می‌ریزد و در نهایت از نظر مالی هم چیزی عایدتان نمی‌شود. لطفاً در انتخاب این شرکت دقت کنید و خودتان را درگیر این شرایط نکنید.

این شرکت با وجود ظاهر منظم و حرفه‌ای، تجربه کاری من در آن فاجعه‌بار بوده است. مدیران میانی از نظر رفتاری و اخلاقی بسیار ضعیف عمل می‌کنند و واحد منابع انسانی فقط نمایشی است و هیچ اثری از عملکردشان در سازمان دیده نمی‌شود. حقوق‌ها قبلاً مناسب بود، اما اکنون زیر میانگین بازار است. وعده‌های دورکاری در مصاحبه‌ها قابل اعتماد نیستند و تصمیم‌گیری در این مورد کاملاً سلیقه‌ای و وابسته به نظر مدیران است. مصاحبه با واحد روانشناسی این تصور را ایجاد می‌کند که سازمانی بسیار منظم و برنامه‌ریزی‌شده است، اما این مصاحبه‌ها فقط برای نیروهای معمولی است. مدیران و تیم‌های لیدر روانی و بی‌ثباتی زیادی دارند که همه از آن خبر دارند، اما هیچ‌کس اقدامی نمی‌کند. بعد از سه سال کار در این شرکت، به هیچ‌وجه توصیه نمی‌کنم در اینجا کار کنید. حتی برای پول ناهار هم کم می‌آورید. مسیر رفت‌وآمد بسیار بد است و به سرویس‌ها اصلاً نمی‌توان اعتماد کرد. با وجود فیدبک‌های متعدد، هیچ تغییری ایجاد نشده است. مزایای اینجا قابل اعتماد نیستند. دو دفتر دارند و رقم بیمه با توافق اولیه متفاوت است. ساعت کاری برای آن‌ها بسیار مهم است و با برنامه‌نویس مانند نیروی اداری رفتار می‌شود که باید حتی در صورت بیکاری حضور داشته باشد. سلامت کارمندان برای آن‌ها ارزشی ندارد و حتی در شرایط شدید آلودگی هوا، هیچ سیاست کلی برای دورکاری وجود ندارد.

متأسفانه من تجربه خوبی از محیط این شرکت نداشتم. حاشیه‌ها بسیار زیاد است و افراد به دو گروه خودی و غیرخودی تقسیم شده‌اند. در چنین شرایطی، مدیر منابع انسانی باید این مسائل را حل کند، اما خودشان بخشی از مشکل هستند و اگر اطلاعی از روانشناسی داشته باشند، بیشتر در جهت تخریب و بازی گرفتن افراد عمل می‌کنند (بسیار مدعی هستند). در یک کلام، آدم‌های سمی هستند. حقوق افراد خودی بسیار خوب است، اما غیرخودی‌ها حقوق بسیار کمی دریافت می‌کنند و به بیان واضح‌تر، باندبازی در جریان است. دو دفتر دارند و باید بسیار مراقب وعده‌های دروغ و فریبنده‌شان باشید، مثلاً اینکه در آینده حقوق شما افزایش خواهد یافت و... (بسیار از خود متشکر هستند). پرداختی‌ها به موقع است و صبحانه و ناهار هم می‌دهند.

شاید باورتان نشود که حتی در مورد ساعت کاری به شما دروغ می‌گویند. وقتی شروع به کار می‌کنید، بدون قرارداد شما را نگه می‌دارند و بعد از مدتی قرارداد را به صورت ماهانه و با تاخیر می‌بندند. مثلاً در ماه سوم، قرارداد ماه اول را امضا می‌کنند و نسخه قرارداد را هم به شما تحویل نمی‌دهند. هیچ‌کس در مورد وظایف‌تان به شما کمک نمی‌کند یا توضیحی نمی‌دهد. کارکنان قدیمی احساس مالکیت می‌کنند و فکر می‌کنند نیروهای جدید بی‌سواد و زیردست آن‌ها هستند. امکان تماس با مدیریت وجود ندارد و فقط یک مدیر منابع انسانی دروغگو دارند که در پیچاندن افراد مهارت دارد. این مدیر فکر می‌کند روانشناس خوبی است چون در کلینیک کار می‌کند، اما حتی از آماتورترین روانشناس‌ها هم ضعیف‌تر است و نمی‌تواند شخصیت افراد را تحلیل کند. مشخص نیست اضافه‌کارتان بر چه اساسی محاسبه می‌شود و ساعت کاری شناور را قبول نمی‌کنند، در حالی که در مورد ساعت کاری هم به شما دروغ می‌گویند. سابقه بیمه‌تان را رد نمی‌کنند و ناگهان شما را مجبور به استعفا می‌کنند و توقع دارند استعفانامه بنویسید. امکان پیشرفت وجود ندارد و این بدترین تجربه کاری من بوده است. تنها نکته مثبت این است که حقوق سر وقت پرداخت می‌شود، ناهار و صبحانه با شرکت است و میان‌وعده هم می‌دهند. اگر مرخصی نیاز داشته باشید، به شما مرخصی می‌دهند.

قبل از ورود به شرکت آسا تصویر خوبی از آن داشتم، اما بعد از خروج این تصویر تغییر کرد. هرگز از ترک این شرکت پشیمان نشدم. روزی که از شرکت خارج شدم، تمام دپارتمان ما (11 نفر) و چند نفر دیگر همگی ناراحت بودیم. من دکترای IT از دانشگاه تهران دارم و نزدیک به 10 سال در حوزه مدیریت پروژه‌های نرم‌افزاری مشغول به کار بوده‌ام. چند مشکل باعث شد این اتفاق بیفتد: اولاً، مدیر منابع انسانی با ظاهر روانشناسانه ولی در عمل به عنوان مهره مدیریت برای تعامل با افراد عمل می‌کرد. قرار بود یک قرارداد 3 ماهه داشته باشیم، اما یک قرارداد 20 روزه نوشتند و ماه به ماه تمدید کردند، مثل کارگرها. این موضوع باعث شد در پایان 3 ماه پیشنهادات کاری دیگر را روی میز بگذارم و از ماه دوم به دنبال کار جدید باشم. دوماً، نتوانستم با مدیر دپارتمان تحلیل ارتباط برقرار کنم. او درگیر همه پروژه‌ها بود و زمانی برای شناخت من نداشت. کارها به جای اینکه در یک سیستم مدیریت وظایف ارجاع شود، شفاهی گفته می‌شد و من یادداشت می‌کردم. یک بار 8 صبح جلسه داشتیم و من 10 دقیقه به 8 رسیدم و دو دقیقه دیر به جلسه رسیدم، اما با لحنی تند مورد سرزنش قرار گرفتم، در حالی که دو نفر دیگر اصلاً به جلسه نرسیدند. سوماً، کل کار من به عنوان تحلیلگر به سند زدن تبدیل شده بود و تحلیل‌ها را خودشان انجام می‌دادند و به من می‌گفتند مستند کنم. من از کارم لذت نمی‌بردم. مشکل چهارم این بود که در طول 4 ماه حضورم حتی یک بار تیم فنی را ندیدم. کل پروژه‌ای که روی آن کار می‌کردم در طول 120 روز حتی یک بار پابلیش نشد. جلسات فنی و daily به شدت نامنظم و هر دو هفته برگزار می‌شد. بعد از 4 ماه با اینکه نظرشان به ادامه همکاری بود، من همه این موارد را به آنها گفتم و با قلبم از شرکت خارج شدم. تسویه حساب هم 2 ماه بعد با حرف و حدیث انجام شد. در آخر فکر می‌کنم اگر در دپارتمان دیگری بودم، شاید در آسا می‌ماندم.

شرکت آسا به عنوان پشتیبان فنی کارگزاری آگاه فعالیت می‌کند و حوزه اصلی آن فناوری اطلاعات است. این شرکت تمام بخش‌های نرم‌افزاری و زیرساختی کارگزاری را پوشش می‌دهد. یکی از بدترین اتفاقات مربوط به این شرکت، از دسترس خارج شدن دیتابیس‌های کارگزاری به مدت دو روز بود که نشان‌دهنده سوء مدیریت است. تجربه کاری شما در آسا به تیمی که در آن مشغول می‌شوید بستگی دارد. برخی تیم‌ها مدیران خوبی دارند، اما برخی دیگر مانند تیم زیرساخت و امنیت، مدیران ضعیفی دارند که باعث شده نیروهای زیادی جایگزین شوند. فضای یادگیری و کسب تجربه در شرکت وجود دارد، زیرا بیشتر نیروهای جذب‌شده تازه‌کار هستند. با این حال، برخورد با مدیر منابع انسانی می‌تواند بسیار آزاردهنده باشد. این فرد رفتار فرودستانه‌ای با کارمندان دارد و خود را روان‌شناس می‌داند، اما اغلب دروغ می‌گوید. به عنوان مثال، اضافه‌کار بر اساس پایه حقوق وزارت کار محاسبه می‌شود که بسیار کمتر از حقوق واقعی شماست. حقوق به دو بخش تقسیم می‌شود: یک بخش مستقیم به حساب شما واریز می‌شود و بخش دیگر به کارت هدیه که اطلاع‌رسانی نمی‌شود. همچنین، درباره ساعت کار و شیفت‌های پنج‌شنبه صادق نیستند و قراردادها با تاخیر امضا می‌شوند. مدیر منابع انسانی مورد رضایت هیچ‌کس نیست و امکان مطرح کردن مشکلات با مدیر عامل به دلیل دخالت منابع انسانی وجود ندارد. همچنین، نیروهای قدیمی ممکن است رفتار توهین‌آمیز داشته باشند. از نکات مثبت شرکت می‌توان به تغذیه رایگان (صبحانه، میان‌وعده و ناهار)، پرداخت به‌موقع حقوق و وجود امکاناتی مانند میز فوتبال دستی اشاره کرد.

به شدت بد. بدترین تجربه کاری من در این چند سال بوده. قرارداد را نمی‌دهند تا مبلغ بیمه را طبق وزارت کار رد کنند. همه چیز باندبازی است و اصلاً جای پیشرفت ندارد. فقط ادعا می‌کنند که بهترین هستند و دانششان از همه بیشتر است. منابع انسانی بسیار بد و دروغگو هستند. هیچ جای پیشرفتی وجود ندارد و با همان سمت قبلی می‌مانید، چون نیروهای قدیمی همه مدیر هستند و حرف آخر را می‌زنند. حتی اگر دانش شما خیلی بالاتر از آنها باشد، باز هم هیچ جای پیشرفتی برای شما وجود ندارد و به شما هیچ اهمیتی نمی‌دهند. اجازه دورکاری هم به هیچ‌کس داده نمی‌شود.

من 7 سال است که در آسا کار می‌کنم و بدون هیچ تجربه کاری قبلی وارد این شرکت شدم. آسا به من کمک زیادی کرد تا پیشرفت کنم. به نظر من برخی از دوستان به طور ناعادلانه‌ای در مورد آسا نظر داده‌اند. محیط کار در آسا بسیار خوب و صمیمی است و من شخصاً از کار کردن در این شرکت لذت می‌برم.

هر واحد در آسا به شکل متفاوتی مدیریت می‌شود و من فقط تجربه خودم از واحد خودم را بیان می‌کنم. آسا برای دوران بازنشستگی جای مناسبی است، چون فشار کار کم است و بیشتر نیروها کار خاصی انجام نمی‌دهند. شرکت حدود ۶۰۰ نفر نیرو دارد، اما شاید کارش با ۱۰۰ نفر هم قابل انجام باشد. در سطح تیم‌ها هم می‌بینید که یک تیم ۸ نفره ممکن است بیشتر اعضایش از بیکاری کلافه باشند. تسک‌ها معمولاً به اسپرینت‌های بعدی موکول می‌شوند و این باعث می‌شود احساس کنید کارتان اهمیت چندانی ندارد. شرکت پر از مدیران میانی ضعیف است که تیم لیدها را بر اساس روابط و چرب‌زبانی انتخاب کرده‌اند. حقوق این افراد هم بیشتر است، یعنی حتی اگر شما تلاش کنید و دانش فنی بالایی داشته باشید، ممکن است حقوقتان تغییری نکند، اما اگر سوگلی مدیر باشید، پیشرفت خواهید کرد. روابط فامیلی و دوستانه در شرکت بسیار پررنگ است و بعضاً می‌بینید که به فامیل‌ها پوزیشن‌های خوب یا حقوق بالا داده می‌شود. اگر فرد مورد علاقه مدیر نباشید، به راحتی کنار گذاشته می‌شوید و پیشرفت شما متوقف می‌شود. شرکت معمولاً کسی را اخراج نمی‌کند، اما شما را به یک نیروی معمولی تبدیل می‌کند که هیچ اختیاری ندارد و فقط باید حرف‌شنو باشد. مدیران واحدها معمولاً از اتفاقات سطوح پایین‌تر بی‌خبرند و همه چیز را به مدیران پایین‌تر واگذار کرده‌اند که آن‌ها هم یا به دلیل قدیمی بودن یا روابط به این جایگاه رسیده‌اند. حتی اگر بازخورد منفی به مدیران بدهید، هیچ اتفاقی نمی‌افتد و شما به عنوان فرد بد شناخته می‌شوید. شرکت مدام از اهمیت سافت اسکیل‌ها صحبت می‌کند، اما حتی تیم لیدها هم مهارت‌های ابتدایی سافت اسکیل را ندارند. تیم لیدهایی که با وجدان کار می‌کنند نیز مورد توجه قرار نمی‌گیرند. واحد HR و روانشناسی هم وجود دارد، اما فاصله آن‌ها با نیروها آنقدر زیاد است که بعضی حتی نام آن‌ها را نمی‌دانند. این واحدها برنامه‌ها و ایونت‌های مختلفی برگزار می‌کنند، در حالی که از مشکلات واقعی شرکت بی‌خبرند. به طور کلی، آسا برای یک تا یک و نیم سال جای بدی نیست، مخصوصاً اگر جونیور باشید. مزایای جانبی آن هم بد نیست، اما بسیار مهم است که در چه تیمی و با چه مدیری کار می‌کنید، چون این می‌تواند تجربه شما را خوب یا بد کند. اگر در بخش‌های سمی شرکت قرار بگیرید، رفتن به سر کار برایتان عذاب‌آور خواهد شد.

من به طور کامل این تجربه را تایید می‌کنم. قبلاً هم در تاریخ ۱۴۰۳/۲/۱ به عنوان کارشناس تمام وقت، نظری مشابه بیان کرده‌ام. اگر با مدیرتان رابطه خوبی داشته باشید، سالیانه ۷۰ درصد افزایش حقوق دریافت نمی‌کنید. در غیر این صورت، حقوق شما با شرکت‌های دیگر تفاوتی ندارد و حتی ممکن است پایین‌تر باشد. همچنین، محیط کار پر از جوش‌های سمی و باندبازی است.

در این شرکت تقریباً همه با هم فامیل هستند؛ زن و شوهر، خواهر و برادر، و بقیه هم یا دوست یا همشهری هستند. برادر مدیرعامل در تمام بخش‌ها دخالت دارد و مشخص نیست مدیرعامل واقعی کیست. معاون‌ها هم تجربه کاری‌شان محدود به همین شرکت است، چون از ابتدا به عنوان کارمند جونیور شروع کرده‌اند و حالا به مقام مدیریت رسیده‌اند. به همین دلیل از نظر مدیریتی بسیار ضعیف هستند و حتی مسائل ساده‌ای که سال‌هاست در شرکت‌های دیگر حل شده، برایشان تازگی دارد. حقوق توافق شده را کامل پرداخت نمی‌کنند و آن را به نام کارانه، هر سه ماه یک بار می‌دهند، در حالی که فقط بخشی از حقوق است. بیمه و سنوات هم بر اساس عددی کمتر از حقوق واقعی محاسبه می‌شود. در نتیجه، شما نمی‌دانید چقدر حقوق می‌گیرید، چقدر بیمه پرداخت می‌شود و هنگام خروج از شرکت چقدر تسویه حساب خواهید داشت. در ابتدای استخدام، جلسه‌ای برگزار می‌کنند و تمام بندهای قانون کار را توضیح می‌دهند، اما سه مورد اصلی که ذکر شد را به شما نمی‌گویند. در کل، مسیر شغلی، وظایف و اختیارات شما مشخص نیست و شرکت اصلاً شفافیت ندارد. در حوزه منابع انسانی هم فقط به کلیشه‌هایی مثل 'آسایی‌های عزیز امروز حقوق پرداخت شد' یا 'آسامون تولدشه' بسنده می‌کنند.

شرکت آسا نمونه بارز مدیریت ضعیف و ناکارآمدی است. مدیریت شرکت با وجود رشد تعداد کارمندان از 50 به 300 نفر، همچنان در سطح مدیریت 50 نفر باقی مانده و تصمیم‌گیری‌ها توسط همان افراد قدیمی انجام می‌شود. تیم‌های لید اطلاعات کافی به اعضا نمی‌دهند و انتظار دارند کارمندان بدون راهنمایی دقیق کارها را انجام دهند. جلسات بی‌فایده و طولانی برگزار می‌شود، اما در نهایت تصمیمات قبلی دور ریخته می‌شود و کارها به سرعت و بدون رعایت قوانین قبلی انجام می‌شود. انتقال دانش سازمانی بسیار ضعیف است و کارمندان مجبورند دائماً کدها را بخوانند یا از مدیران محصول سوال کنند که خودشان هم اطلاعات دقیقی ندارند. وقتی کارها عقب می‌افتد، تقصیر به گردن نیروهای جدید می‌افتد و مدیران و تیم‌های لید بازخواست نمی‌شوند. تیم‌های لید توسط افرادی هدایت می‌شوند که مهارت مدیریتی ندارند و فقط به حل مسئله و کدنویسی علاقه‌مندند. واحد منابع انسانی نیز عملکرد ضعیفی دارد و به جای حل مشکلات کارمندان، به برگزاری جلسات بی‌فایده می‌پردازد. ماهانه حدود 30 نفر از شرکت خارج می‌شوند و جایگزین می‌شوند، اما هیچ‌کس به تحلیل این روند نمی‌پردازد. اضافه کار به طور رسمی ممنوع است، اما در عمل اگر اضافه کار نکنید، به شما به چشم فردی بی‌تفاوت نگاه می‌شود. اگر به جلسات بی‌فایده و نمایش پیگیری علاقه دارید، شرکت آسا برای شما مناسب است، اما اگر به تعادل بین کار و زندگی اهمیت می‌دهید، این شرکت گزینه مناسبی نیست.

اولاً اینکه بعضی‌ها می‌گن چرا اینقدر کامنت منفی یا مثبت می‌ذارید، این اصلاً درست نیست و کاملاً نشان‌دهنده سطح درک اون فرده. مثلاً اگه تو یه تیم دیگه بودی، سطح فنی‌ات با من فرق داره. مثلاً تو دو ماهه اومدی و من ده سال اینجام، چطور به خودت اجازه می‌دی درستی و نادرستی نظرات رو تعیین کنی؟ نظرتو بنویس و برو دنبال زندگیت. هرچند با همین تعیین تکلیف کردنت، ارزش کامنتت هم مشخص می‌شه. در سازمان آسا به طرز زننده‌ای باندبازی وجود داره. از بچه‌های دانش‌آموز تا زن‌های خانه‌دار رو آورده و مشغول به کار کرده‌اند. مثل لاشخورهایی که چند نفری به یک طعمه حمله می‌کنن. بعد طرف حتی منت نذاشته بره کلاس آموزشی، اومده حقوق می‌گیره، آموزش می‌بینه و پاچه هم می‌گیره. وقتی یک مورد از این رفتارها رو در یک سازمان می‌بینید، باید بدونید که فقط یک موردش رو شما متوجه شدید و فساد و باندبازی خیلی وقته در اون سازمان رخنه کرده. به خیلی‌ها هم باج می‌دن که فقط صداشون در نیاد و متاسفانه هم در نمیاد. وگرنه واقعاً آسا فقط ظاهر قشنگی داره و از داخل موریانه‌زده است.

سلام. من نمی‌دانم دوستانی که به اینجا آمده‌اند و ۵ ستاره داده‌اند و تعریف و تمجید کرده‌اند، واقعاً در شرکت آسا کار می‌کنند یا تازه به آنجا رفته‌اند و دقیقاً نمی‌دانند چه خبر است. اما مطمئنم به شما می‌گویم که آسا جو خوبی ندارد. این دوستانی که ۵ ستاره می‌دهند، احتمالاً به قول یکی از بچه‌ها، ۲ وعده غذایی که شرکت می‌دهد به چشمشان خیلی بزرگ است و باعث می‌شود از بدی‌های شرکت چشم‌پوشی کنند. فامیل‌بازی که نمی‌توانید کتمان کنید. مدیر منابع انسانی که عامل تشنج در شرکت است، نمی‌توانید کتمان کنید. مشکلات عدم شفافیت حقوق که نمی‌توانید کمان کنید. خودی و غیرخودی بودن بچه‌ها که نمی‌توانید کتمان کنید. کمی انصاف داشته باشید و تصویر واقعی از شرکت ارائه دهید. اینکه شما اینجا کف و سوت بزنید برای شرکت چیزی به شما اضافه نمی‌کند، اما با گفتن حقایق می‌توانید برای بقیه امکان تصمیم‌گیری درست فراهم کنید. تلاش‌های شما دیده نخواهد شد. یک سری آدم از خود راضی که با هم فامیل هستند، شرکت را اداره می‌کنند و اصلاً امکان رشد برای هیچ فرد غیرخودی فراهم نیست.

حدود یک سال است که در این شرکت مشغول به کار هستم و به نظر من تجربه‌ای که در آسا خواهید داشت، کاملاً به تیمی که در آن مشغول می‌شوید بستگی دارد. شرکت بیش از چهارصد نفر پرسنل دارد و طبیعتاً شخصیت‌ها بسیار متفاوت هستند. جو شرکت بسیار دوستانه و صمیمی است و شرکت هزینه زیادی می‌کند تا نیروها با هم صمیمی‌تر شوند. همین موضوع باعث شده فضای شرکت برای بسیاری از کارمندان به مکانی امن تبدیل شود و دیگر از آمدن به سرکار هراس نداشته باشند. مزایایی مانند صبحانه، ناهار، میان‌وعده و پک‌های مناسبتی برای همه یکسان است، اما حقوق بستگی به سطحی دارد که در شرکت به شما اختصاص داده می‌شود و توسط مدیرتان تعیین می‌گردد. فضای یادگیری و منابع بسیار گسترده است و هیچ‌گاه جلوی رشد و پیشرفت گرفته نمی‌شود. این موضوع با این واقعیت اثبات می‌شود که بسیاری از نیروها سال‌ها سابقه کار در این شرکت دارند و از نظر فنی و جایگاهی رشد چشمگیری داشته‌اند. این فرصت همیشه به نیروهای جدیدتر نیز داده می‌شود. بیمه تکمیلی امسال به آسماری تغییر کرده و بسیار عالی است. نماینده بیمه هر هفته به صورت حضوری می‌آید و مدارک را جمع‌آوری می‌کند، بنابراین نیازی به عجله و دویدن نیست. فرهنگ ارائه بازخورد و صحبت کردن بسیار تقویت شده است و به راحتی می‌توانید مسائل، مشکلات یا حتی ایده‌های خود را مطرح کنید و شنیده شوید. هیچ مشکلی در این زمینه پیش نمی‌آید. به شخصه، آسا اعتماد به نفس من را در کار بازگردانده و فرصت یادگیری به من داده است. ساعت کاری منعطف است و امکان دورکاری وجود دارد که می‌توانید با مدیر خود برای ساعت دقیق آن هماهنگ شوید. این موضوع باعث می‌شود استرس تأخیر یا کسری کار نداشته باشید.

سلام. من قبلاً در این شرکت کار می‌کردم و باید بگویم از نظر فشار کاری یکی از بدترین شرکت‌هاست. حجم کار بسیار زیاد است و افراد به ظاهر صمیمی هستند، اما قدیمی‌ترها شما را به جمع خود راه نمی‌دهند. شرکت خانوادگی است و افراد به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم می‌شوند. تیم من با تیم آقای جعفری تعامل زیادی داشت و به جرات می‌توان گفت آقای جعفری یکی از بهترین مدیران آنجاست. او با دانش، مهربان و شوخ‌طبع است و به موقع جدی و دقیق عمل می‌کند. اما در کل، به راحتی در تیم پشت سر هم حرف می‌زنند و با حقوق کم از شما انتظار دارند مانند یک فرد ارشد عمل کنید. در حرف‌هایشان به شما توهین می‌کنند و حس ناکافی بودن را القا می‌کنند. از رشد شما حمایت نمی‌کنند و فقط انجام تسک‌ها برایشان مهم است. به شما می‌گویند زمان مطالعه شخصی دارید، اما عملاً زمانی برای شما باقی نمی‌ماند و فقط انجام کار خودشان برایشان مهم است. شرکت اسم بزرگی دارد چون ثروتمند است، اما برخی از فرهنگ‌هایشان کاملاً نادرست است. جلسات زیادی برگزار می‌کنند که خروجی چندانی ندارد و ارتقای دانش شما برایشان اهمیت چندانی ندارد. فقط شعار می‌دهند. در کل، تجربه بدی نیست، اما چالش‌های زیادی دارد.

من مصاحبه‌ای انجام دادم و با خواندن نظرات دوستان در اینجا تقریباً می‌خواستم منصرف شوم، اما چیزی که اتفاق افتاد واقعاً لذت‌بخش بود. هم در مصاحبه فنی و هم در مصاحبه روانشناسی، تجربه بسیار خوبی داشتم. در بین شرکت‌هایی که رفتم، در سازمان‌های بزرگ ممکن است افرادی سمی با رفتارهای آزاردهنده وجود داشته باشند، اما نمی‌توان این موارد را به کل سازمان تعمیم داد. همچنین خالی از لطف نیست که این نکته را اضافه کنم: با برخی از دوستان که در آنجا مشغول به کار هستند، در لینکدین صحبت کردم و نظرات مثبت آن‌ها باعث شد از انصراف منصرف شوم. جا دارد از ****** بابت مصاحبه فنی، ****** و ***** در تیم روانشناسی، و ****** از قسمت منابع انسانی بابت هماهنگی حرفه‌ای جلسات جذب تشکر ویژه کنم. امیدوارم به زودی بتوانیم با هم همکاری داشته باشیم.

فقط با یک جمله می‌توانم شرکت آسا را توصیف کنم: اگر در خانه‌تان صبحانه، ناهار یا میان‌وعده ندارید، در آسا کار کنید. برخی دوستان می‌گویند آسا خوب است، اما فقط به این دلیل که چند تیم مدیریتی خوب دارد و بقیه تیم‌ها وضعیت افتضاحی دارند. اکثر کارمندان فامیل هستند و از یک قوم خاص که به همان زبان هم صحبت می‌کنند، حتی در جلسات مهم. حقوق دریافتی و فیش حقوقی درستی وجود ندارد. هیچکس به شما کمک نمی‌کند، فقط کار به شما محول می‌شود و هیچ گونه آموزش یا حمایتی وجود ندارد. زیرآب‌زنی زیاد است و یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تفاوت سنی زیاد در تیم‌هاست؛ از نیروی ۱۸ ساله تا برنامه‌نویس ۴۵ ساله که نمی‌توانند با هم کنار بیایند. در نهایت، این شرکت اصلاً جای خوبی برای یادگیری و پیشرفت نیست، مگر اینکه سوءتغذیه داشته باشید یا اعصابتان برایتان مهم نباشد. نکات مثبت: نیمی از بیمه تکمیلی را پرداخت می‌کنند، صبحانه و ناهار می‌دهند و به دلیل استخدام بی‌رویه، فشار کاری زیادی وجود ندارد.

سلام دوستان، آسایش در اینجا به معنای تحقیر شدن توسط افراد بی‌سواد است. نیروهای قدیمی، نیروهای جدید را واقعاً آزار می‌دهند. مدیر منابع انسانی به چشمان شما نگاه می‌کند و دروغ می‌گوید، در حالی که ادعا می‌کند روان‌شناس است. او بسیار بی‌ادب، بی‌شخصیت و از خود راضی است. نحوه محاسبه حقوق‌ها مشخص نیست، زیرا دو دفتر دارند که یکی از آن‌ها اصلاً حساب و کتابش مشخص نیست. من نمی‌دانم چرا شرکتی با این همه درآمد باید به فکر فرار مالیاتی باشد.

قبل از ورود به شرکت، نظرات منفی دیگران را خوانده بودم و واقعاً ترسیده بودم. اما اکنون که چند ماه از حضورم در اینجا می‌گذرد، باید بگویم که آن نظرات کاملاً غیرواقعی هستند. آسا جایی است که پرسنل در رفاه کامل کار می‌کنند. ناهار و صبحانه فراهم است، میوه و تنقلات هم به طور مرتب ارائه می‌شود. همچنین وام‌های خوبی به پرسنل داده می‌شود که در هیچ شرکت دیگری چنین امکاناتی وجود ندارد. در اینجا روی رفتار و ظاهر تمرکز نمی‌شود و فقط کار باید انجام شود. جو کاملاً دوستانه است و احساس راحتی می‌کنید. اگر امکان حضور در آسا برای شما فراهم شد، حتماً از آن استفاده کنید. قطعاً تجربه متفاوت و خوبی برای شما خواهد بود.

خیلی چیزها در این شرکت ادا و شوآف است. پوشش آزاد و راحت با چیز دیگری اشتباه گرفته شده. پیشرفت فقط برای خودی‌هاست. اگر مدیر باشی می‌توانی زن و بچه‌ات را که تخصصی ندارند وارد تیم فنی کنی و حقوق senior به آن‌ها بدهی. جدیداً مشخص نیست حقوق کی پرداخت می‌شود و در سه قسط هر زمان که صلاح بدانند پرداخت می‌کنند. من جو و سطح فنی شرکت را مناسب نمی‌دانم.

آقای گویا با من در شعبه تهران مصاحبه کرد. کمتر از دو دقیقه از شروع مصاحبه نگذشته بود که دو نفر وارد شدند و گفتند اینجا قرار است جلسه‌ای برگزار شود. ما به دو طبقه پایین‌تر رفتیم و دوباره شروع کردیم. اوج هماهنگی بود! با ماژیک روی شیشه میز سناریو مطرح می‌کردند و من باید پاسخ می‌دادم. خیلی خوشم آمد، اما هر پاسخی که می‌دادم، دو دقیقه به چشمانم خیره می‌شدند و می‌پرسیدند مطمئنی؟ انگار بازجویی بود! مثلاً یکی از سوالات درباره finally در try-catch بود. گفتم در هر صورت اجرا می‌شود. گفتند مطمئنی؟ اگر exception بده اجرا نمی‌شود. گفتم چرا، می‌شود. دو دقیقه نگاه کردند و رفتند سراغ سوال بعدی. آخر جلسه گفتند کارهای عملیاتی هم انجام می‌دهید؟ گفتم دوست دارم یاد بگیرم، هرچند وظیفه برنامه‌نویس نیست. حقوق را پرسیدند و خداحافظی کردیم. یک هفته گذشت و خبری نشد. با منابع انسانی تماس گرفتم و با لحن بسیار بدی گفتند امکان ندارد بعد از سه روز نتیجه ایمیل نشود. گفتم نشده است. تماس را قطع کردند. دوباره تماس گرفتند و گفتند رد شدید و گوشی را گذاشتند. آقای گویا، یکی از هزاران موردی که به من القا کردید اشتباه است. جواب من را بخوانید و شاید چیزی یاد بگیرید. اولش واقعاً ناراحت شدم چون به این شغل نیاز داشتم، اما آنقدر درباره باندبازی و دوست و فامیل بازی‌شان شنیدم که خوشحالم نشد.

با عرض ادب و احترام، مواردی که برای انتخاب محل کار باید در نظر گرفته شود را به اختصار بیان می‌کنم: ۱. محیط شرکت مبتنی بر باندبازی است و افراد تازه‌وارد حتی با سطح علمی و تجربی بالا به رسمیت شناخته نمی‌شوند. مدیران از نظر علمی و اخلاقی ضعیف هستند و عنوان‌هایشان صرفاً به دلیل سابقه حضورشان در سازمان است. ۲. پیشرفت علمی وجود ندارد و ایده‌های جدید پذیرفته نمی‌شوند. کار تیمی معنایی ندارد و موفقیت بیشتر به شوآف بستگی دارد. ۳. حقوق دریافتی غیراصولی و بدون معیار شایستگی تعیین می‌شود. ۴. پرداخت حقوق به موقع است اما بخشی از آن به عنوان کارانه سه‌ماه یکبار پرداخت می‌شود. ۵. فضای کاری بیش از حد دوستانه و غیرحرفه‌ای است و حریم خصوصی و تمرکز وجود ندارد. ۶. واحد نیروی انسانی ضعیف و طرفدار کارفرماست. ۷. کیفیت ناهار پایین است. ۸. جلسات بی‌مورد و وقت‌گیر هستند. ۹. بروکراسی اداری زیاد و دسترسی‌ها زمان‌بر است. ۱۰. بودجه آموزشی معادل حقوق است و دریافت آن زمان‌بر. ۱۱. ساعت کاری مشخصی وجود ندارد و اضافه‌کاری اجباری است. ۱۲. اضافه‌کاری کم‌حقوق و غیرمنصفانه است. ۱۳. فرهنگ تحمیل‌گرانه و عدم احترام به عقاید متفاوت. ۱۴. تیم‌ها بر اساس تشابه اخلاقی گروه‌بندی شده‌اند و هماهنگی بین آن‌ها کم است. ۱۵. توصیه می‌کنم این شرکت را از لیست خود حذف کنید و به ظاهر فریبنده‌ی شرکت‌های خودمونی توجه نکنید. امیدوارم این نظرات مفید واقع شود.

ویستا سامانه آسا فقط شعار می‌دهد و دروغ می‌گوید. اگر از هر یک از پرسنل بپرسید، همین را خواهید شنید. بعد از جذب، یک فرمول عجیب برای پرداخت حقوق به شما توضیح می‌دهند که حتی خودشان هم نمی‌توانند به درستی آن را توضیح دهند و می‌گویند این کار برای فرار مالیاتی است و می‌خواهند این پول را خرج خودتان کنید. مثلاً قول می‌دهند سه چهارم حقوق را بدهند، ولی حتی همان را هم نمی‌دهند. اضافه کاری هم پرداخت نمی‌کنند. یک سامانه فود مود دارند که بیشتر شبیه توهین به پرسنل است. عباس اسپید می‌گوید با بودجه‌ای که اختصاص داده‌اند، باید یک غذای ساده و یک تنقلات سبک بخورید. در منوی غذاییشان، آب دوغ خیار ۱۵۰ هزار تومان است و سر پرسنل هم کلاه می‌گذارند. از طرفی یک میوه‌فروشی راه انداخته‌اند و جلسه‌های چند ساعته می‌گذارند تا به پرسنل فشار بیاورند که از میوه‌فروشی‌شان خرید کنند و به آشنایانشان هم بگویند خرید کنند. این رفتار واقعاً وقاحت است. در ابتدا ممکن است شیفته طرز فکر اسپید شوید، اما بعداً متوجه می‌شوید که همه‌چیز شعار و دروغ بوده. رفتار سازمانی‌شان هم بسیار ضعیف است و برای هر کاری پاسکاری می‌کنند. اگر تیکتی بزنید، باید دو ماه منتظر بمانید. به این شرکت نیایید و گول شعارهای بزرگ شرکت‌ها را نخورید. آسا فقط به نیروهای جونیور نیاز دارد، اما مصاحبه‌ها را در حد سنیور انجام می‌دهد. یک وب‌سایت زده‌اند که فقط تولدها را آنجا تبریک می‌گویند و هیچ هدیه یا پاداشی وجود ندارد. اگر بیمه یا بیمه تکمیلی بخواهید، باید پولش را خودتان بدهید.

من بیش از ۶ ماه است که در شرکت آسا مشغول به کار هستم. قبل از ورود به شرکت، نظرات دیگران را خوانده بودم و تصمیم گرفتم تجربیات خودم را به اشتراک بگذارم، چون فکر میکنم برخی از نکات مطرح‌شده در نظرات دیگران، اگرچه درست هستند، اما اغراق‌آمیز بیان شده‌اند. هدفم این است که به کسانی که قصد پیوستن به این مجموعه را دارند کمک کنم. در حال حاضر از شرایطم راضی هستم، اما این رضایت بیشتر به این دلیل است که از ابتدا سطح توقعم پایین بود. به نظر من برخی از افرادی که تجربه بد داشتند، انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای داشتند. شرکت آسا زیرمجموعه کارگزاری آگاه است و آگاه حدود ۱۵۰۰ نفر پرسنل دارد. این موضوع به تنهایی بسیاری از مسائل را روشن می‌کند. در شرکت‌های بزرگ، طبیعی است که با افراد مختلفی سروکار داشته باشید؛ از افراد بااخلاق تا بی‌اخلاق. بنابراین، تجربه هر فرد در مورد رفتار همکارانش نمی‌تواند معیار خوبی برای قضاوت کلی درباره شرکت باشد. در مورد پیشرفت شغلی هم باید واقع‌بین بود. در شرکت‌های بزرگ، احتمالاً تا آخر کارمند باقی می‌مانید و حقوق ثابت دریافت می‌کنید. اگر به دنبال پیشرفت سریع و چشمگیر هستید، بهتر است به سراغ شرکت‌های کوچک‌تر بروید یا خودتان کسب‌وکار راه بیندازید. در مورد پارتی‌بازی و تملق هم باید گفت که این مسائل در هر شرکت بزرگی وجود دارد و نباید انتظار دیگری داشت. به جای تمرکز بر این مسائل، بهتر است فرهنگ سازمانی شرکت را بررسی کنید. در کل، شرکت آسا نقاط قوت و ضعفی دارد: حقوق نسبت به شرکت‌های هم‌تراز متوسط یا کمی کمتر است، اما پرداخت حقوق و بیمه منظم است. مزایایی مانند صبحانه، ناهار، وام‌های متنوع و جو صمیمی از نکات مثبت هستند. البته امضای قراردادها با تاخیر انجام می‌شود، اما متن قراردادها منصفانه است. از نظر فنی هم پروژه‌های خوبی دارد که می‌توان از آنها چیزهای زیادی یاد گرفت. در کل، اگر قصد مهاجرت ندارید، نام شرکت برای رزومه‌تان مفید است.

من حدود پنج ماه است که در این شرکت مشغول به کار هستم. وقتی نظرات دیگران را خواندم، بسیار تعجب کردم و حتی احساس کردم برخی از این نظرات مغرضانه نوشته شده‌اند. من بیش از ده سال سابقه کاری دارم و تجربه کار در سه شرکت نسبتاً بزرگ و متوسط را داشته‌ام. کمتر شرکتی دیده‌ام که مدیرانش تا این حد با همکاران احساس نزدیکی کنند. برخی از مدیران بسیار بی‌ادعا هستند، به‌طوری که من تا مدتها نمی‌دانستم فردی که گاهی در وسط سالن می‌نشیند، یکی از بنیانگذاران اصلی مجموعه است. این موضوع را در جلسه معارفه که حدود یک ماه بعد برگزار شد، فهمیدم. وقتی در مورد نحوه شکل‌گیری و رشد شرکت صحبت کرد، تازه متوجه شدم چرا همه در اینجا با هم سلام و احترام می‌گذارند. نمی‌خواهم بگویم همه چیز عالی است، اما واقعاً شرکت تلاش می‌کند شرایط را بهبود بخشد و این برای کسانی که منصف باشند، قابل درک است. مسیر رشد برای افراد فراهم است و همه سعی می‌کنند از هم پشتیبانی کنند. به نظر می‌رسد شرکت کمتر دغدغه کسب درآمد کوتاه‌مدت دارد و برخلاف بسیاری از شرکت‌های بخش خصوصی، سهامداران اینجا به دنبال خلق ارزش برای جامعه هستند. من واقعاً کار کردن در این شرکت را توصیه می‌کنم و بسیار دوست دارم بتوانم به موفقیت چنین شرکتی کمک کنم. تنها نکته‌ای که کمی آزاردهنده است، این است که شرکت در حال رشد است و این رشد باعث ایجاد برخی بی‌نظمی‌ها در شرکت شده که به نظر من اجتناب‌ناپذیر است. من دوست دارم به شرکت نمره چهار یا چهار و نیم بدهم (چون هنوز جای بهبود دارد)، اما چون می‌بینم برخی افراد بی‌انصافی کرده‌اند، نمره پنج می‌دهم.

به عنوان یکی از کارکنان این شرکت، باید بگویم که فضای کاری بسیار دوستانه و خوب است. تعامل مدیریت تیم با نیروها در سطح بالایی قرار دارد و امکانات و تجهیزات مورد نیاز کارکنان به خوبی فراهم شده است. تیم‌های مختلفی در شرکت وجود دارند و من با اعضای تیم‌های مختلف ارتباط برقرار کرده‌ام. آن‌ها از نظر دانش و اطلاعات در سطح بالایی هستند و مطمئنم اگر با آن‌ها همکاری کنید، سرعت پیشرفت شما بسیار افزایش می‌یابد. اینجا جایی است که می‌توانید چیزهای جدید زیادی یاد بگیرید و تجربه‌های جالبی کسب کنید. فضای کاری کاملاً صمیمی و دوستانه است و فشار و استرسی که ممکن است در شرکت‌های دیگر، به ویژه استارتاپ‌ها، وجود داشته باشد، اینجا دیده نمی‌شود. از نظر امکانات رفاهی، صبحانه و خوراکی رایگان ارائه می‌شود. البته قبلاً ناهار هم داشتیم که به دلیل کرونا لغو شده است. حقوق‌ها نیز به موقع پرداخت می‌شود. در یک کلام، فضای کاری اینجا بسیار دوستانه است.

من حدود 5 سال است که در آسا کار می‌کنم. نظرات دیگر همکاران را خواندم و به نظر من کمی بی‌انصافی کرده‌اند. آسا فرهنگ بسیار خوبی دارد و مدیران ارشد آن با سواد و دلسوز هستند. برای پرسنل ارزش زیادی قائل می‌شوند و جو بسیار صمیمی‌ای در شرکت حاکم است. قطعاً هر شرکتی بی‌عیب و ایراد نیست و آسا هم همین‌طور است، اما این اشکالات آن‌قدر زیاد و غیرقابل چشم‌پوشی نیستند که درباره‌اش این‌گونه صحبت کنیم. من کار کردن در آسا را به بچه‌های فنی و توسعه‌دهندگان پیشنهاد می‌کنم.

برای اخراج کارکنان، راهی جز از بین بردن آبرو و عصمت آنها ندارند. اگر مرد باشید، می‌گویند با فلانی صحبت کرده‌اید و با هم رفت‌وآمد داشته‌اید، که این خودش یک دام است. در زمان خروج، یکی با شما صمیمی می‌شود و اطلاعات را به مدیریت می‌دهد. اگر هم زن باشید، یکی از مدیران ارشد به شما پیام می‌دهد و شما مجبورید در هر ساعتی پاسخ دهید. همین پیام‌ها بعداً علیه شما استفاده می‌شود و منجر به اخراج می‌شود. حقوق پایین دانشجویی و مزایای کم، به راحتی توسط مدیران بالا دستی بلعیده می‌شود. برای گزارش کار، دستشان باز است و بدون حقوق، شما را در ساعات غیراداری نگه می‌دارند. برای زنان، مدام باید به اتاق مدیران بروند و تحقیر شوند، گریه کنند و آبرویشان ریخته شود تا فردا به دلیل ضعف شخصیت و عدم تسلط به کار اخراج شوند. حقوق را پشت قرارداد زیاد نشان می‌دهند، اما هرگز زیر بار این حرف نمی‌روند.

حدود پنج ماه پیش، زمانی که در سایت جابینجا آگهی گذاشتند، رزومه‌ام را ارسال کردم و بعد از پنج ماه برای مصاحبه به دفتر سعادت‌آباد تماس گرفتند. وقتی ایمیل را دریافت کردم، متوجه شدم رزومه قدیمی‌ام را پیوست کرده‌اند. به آن‌ها پیام دادم و رزومه جدیدم را ارسال کردم. قبل از مصاحبه نیز یک پرسشنامه برایم فرستادند که باید پر می‌کردم. روز مصاحبه متوجه شدم که همان رزومه قدیمی را به جلسه آورده‌اند و بدون بررسی گفتند چرا پرسشنامه را پر نکرده‌ام، در حالی که پر کرده بودم و مشخص نشد کجا گذاشته‌اند. در مصاحبه فنی، خانم مهندسی زحمت کشیده بودند و سوالاتی از گوگل درآورده بودند، اما قبل از جلسه جواب‌ها را بررسی نکرده بودند و سطح بی‌سوادی‌شان را نشان دادند. حتی تعاریف ساده و ابتدایی در مورد تست نانفانکشنال را نمی‌دانستند. در مورد تست اتومات نیز هیچ اطلاعاتی نداشتند و مشخص بود که تا به حال در شرکتشان تست اتومات انجام نشده است. در مورد بیزنس بورس هم کلاً چیزی نمی‌دانستند. من با اینکه نیروی کارآموز را برای جلسه مصاحبه فرستادند مشکلی نداشتم، اما مسئله این بود که از دید بالا به پایین صحبت می‌کردند و تا به حال فردی را ندیده بودم که این‌قدر روی چیزهایی که نمی‌داند اصرار کند که درست می‌گوید. در کل، چیزی که از دوستانم در مورد آسا شنیدم این است که محیط خوب و آرامی دارد و من فقط در مورد جلسه مصاحبه صحبت کردم.

سوالاتی که معمولاً به صورت کاغذی قبل از مصاحبه ارائه می‌شد، این بار در قالب پرسشنامه آنلاین پاسخ داده شد. مصاحبه دقیقاً در زمان مقرر انجام شد و با تیم فنی و منابع انسانی برگزار گردید. تیم فنی دانش بسیار خوبی داشت و سوالات ترکیبی از دانش برنامه‌نویسی و استفاده از ابزارها بود (به ترتیب 70% و 30%). رفتار تیم بسیار خوب بود و تمام مراحل را به طور کامل توضیح دادند، از جمله اینکه قرار است در کجا کار کنید و ... . حقوق را مانند اکثر شرکت‌ها در دو دفتر پرداخت می‌کنند. حتی اگر رد شوید، نتیجه و دلیل رد شدن شما را از طریق ایمیل به شما اطلاع می‌دهند.

بعد از ده دقیقه تأخیر، خانمی به نام م. ک برای مصاحبه کاری آمد. شروع به پرسیدن سوالاتی کرد که سطحشان بسیار پایین بود و بعد به سوالات فرایندی بی‌ربط پرداخت. حتی خودش تفاوت بین آسیب‌پذیری‌ها را نمی‌دانست! در پایان مصاحبه پرسیدم چرا اینقدر سوالات فرایندی پرسیدید؟ پاسخ داد که خودش در دانشگاه امیرکبیر درس خوانده و می‌داند که تسک‌های فرایندی از مسائل تکنیکال مهم‌تر هستند! انگار فقط می‌خواست بگوید کجا درس خوانده و من که در اصفهان تحصیل کرده‌ام، نمی‌فهمم ولی او می‌فهمد. واقعاً چه آدم‌های بی‌سوادی این کشور را گرفته‌اند که ادعای بزرگی هم می‌کنند! خدا بهت رحم کند خانم م. ک!

پارسال آگهی این شرکت را دیدم و از فرهنگ سازمانی‌شان که به رفاه کارکنان اهمیت می‌دهد خوشم آمد. از طریق جابینجا رزومه فرستادم، اما رزومه‌ام در مرحله «بررسی شده» ماند و هیچ خبری نشد. امسال دوباره برای آگهی جدیدشان رزومه دادم و برای اطمینان به یکی از اعضای تیم منابع انسانی‌شان در لینکدین پیام دادم و رزومه را ایمیل کردم. این بار کمتر از یک هفته طول کشید تا تماس گرفتند و برای مصاحبه دعوتم کردند. یک پرسش‌نامه جالب هم فرستادند و اطلاعات کامل مصاحبه را ایمیل کردند. اما در جلسه مصاحبه، لیست افراد حاضر با واقعیت مغایرت داشت. مصاحبه فنی عالی بود و مشخص بود که رزومه‌ام را خوانده‌اند و نمونه کارم را دیده‌اند. متأسفانه در هیچ مرحله‌ای زمان اعلام نتیجه را مشخص نکردند. چند روز بعد برای مصاحبه دوم تماس گرفتند و از من خواستند همان روز ظهر در جلسه شرکت کنم. در این جلسه هم نام یکی از مصاحبه‌کنندگان با لیست ارسالی متفاوت بود. یکی از مصاحبه‌کنندگان حتی خودش را معرفی نکرد و نامش را از صحبت همکارش فهمیدم. در این جلسه سوالات کلی و نامرتبط پرسیدند و روی نقاط ضعف متمرکز شدند. وقتی به ADHD اشاره کردم، برخوردشان نامناسب بود و بعد از جلسه یکی از اعضای منابع انسانی توصیه کرد مسائل شخصی را در مصاحبه مطرح نکنم. دو روز بعد ایمیل رد ارسال کردند و فرم بازخورد فرستادند. به نظر می‌رسد واحد منابع انسانی این شرکت با وجود تعداد زیاد کارکنان، از کیفیت پایینی برخوردار است.

من برای مصاحبه به این شرکت دعوت شدم، اما بعد از خواندن نظرات دیگران، واقعاً دو دل شدم. به نظر می‌رسد که اکثر کارمندان از نحوه پرداخت حقوق ناراضی هستند و طبق گفته‌های خودشان، شرکت برخلاف توافق اولیه عمل می‌کند و بخشی از حقوق را نگه می‌دارد و هر سه ماه یک‌بار پرداخت می‌کند. این موضوع به نظر من اصلاً درست نیست، اما نمی‌دانم که آیا واقعیت دارد یا خیر. با این حال، از آنجایی که تعداد زیادی از کارمندان این موضوع را تأیید کرده‌اند، به نظر می‌رسد که درست باشد. لطفاً اگر اطلاعات دقیقی درباره نحوه پرداخت حقوق و مبلغی که برای بیمه رد می‌کنند دارید، بدون هیچ قضاوتی اینجا بنویسید و بقیه را که تازه وارد هستند راهنمایی کنید. ممنون.

شرکتی با مدیران بی‌تجربه که این موضوع به وضوح در تمام سطوح شرکت مشهود است. اگر به دنبال محیطی با سیستم مشخص ارتقای شغلی هستید، این شرکت گزینه مناسبی نیست. مدیران ارشد و میانی بی‌تجربه و خام هستند و رفتارهای عجیب در این شرکت به وفور دیده می‌شود.

بسیاری از شرکت‌ها روش‌های پرداخت حقوق خود را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که هزینه‌های خود را کاهش دهند و بهره‌وری را از طریق کنترل مالی افزایش دهند. به عنوان مثال، اگر با یک کارمند روی مبلغ 30 میلیون تومان توافق شود و قرارداد به همین مبلغ امضا شود، دریافتی نهایی کارمند احتمالاً بیش از 35 میلیون تومان خواهد بود و شرکت باید 7.5 میلیون تومان حق بیمه پرداخت کند. در پایان سال نیز 30 میلیون تومان سنوات به کارمند تعلق می‌گیرد، که در مجموع هزینه شرکت برای هر کارمند به حدود 45 میلیون تومان در ماه می‌رسد. اما برخی شرکت‌ها این مبلغ را به دو بخش تقسیم می‌کنند: 15 میلیون تومان به عنوان حقوق پایه و 15 میلیون تومان به عنوان کارانه که هر سه ماه یکبار پرداخت می‌شود. در این حالت، دریافتی کارمند به حدود 18-19 میلیون تومان کاهش می‌یابد و حق بیمه شرکت نیز به 3.5 میلیون تومان می‌رسد. همچنین، هر سه ماه 45 میلیون تومان به عنوان کارانه پرداخت می‌شود که برخی شرکت‌ها با تعریف شاخص‌های عملکرد (KPI) از آن کسر می‌کنند. در نتیجه، هزینه شرکت برای هر کارمند به حدود 38 میلیون تومان در ماه کاهش می‌یابد، یعنی حداقل 7 میلیون تومان کمتر از حالت قبلی. علاوه بر این، شرکت ابزارهای کنترل مالی بیشتری روی کارمند خواهد داشت. اگر کارمند قبل از پایان سه ماه شرکت را ترک کند، نصف حقوق خود را از دست می‌دهد.

تخصص بسیار پایین تیم لید که فقط می‌توانی یک آدم دو رو باشی یا پاچه‌خوار تا بتوانی کار کنی. بزرگ کردن آدم‌های کوچک، تخریب شخصیت، بی‌نظمی به‌گونه‌ای که ممکن است هر روز یک قانون جدید ببینی. در کل هر بار که بخواهی انگیزه بگیری و با قدرت کار کنی، یک خانم بی‌تجربه احساس خطر می‌کند و زیرآب می‌زند که نتوانی رشد کنی. فقط حاشیه‌سازی است.

سلام، فقط می‌خوام اینجا بگم که کسی مثل من نشه و بدترین شرکتی که می‌شد توش کار کنی رو تجربه کنه. همه چیز توی این شرکت افتضاحه. حقوق قسطی می‌دن و هر چند وقت یکبار بهت حقوق می‌دن. از حقوقت دزدی می‌کنن و تمام مزایایی که بهت می‌دن رو از پول خودت پرداخت می‌کنن. حق بیمه‌ات رو هم پایین‌ترین حد ممکن می‌زنن. همه جور آزار می‌بینی، چه آزار جنسی، چه فحاشی و حتی کتک‌کاری. اول که می‌ری، گول ظاهر شرکت رو می‌خوری و وعده‌هایی که بهت می‌دن همه دروغه. اگر مدیر آشنا داشته باشی، کسی باهات کاری نداره، وگرنه بقیه همه از شهرستان اومدن و مردای کثیف و دخترای مزخرف و پرو دور هم جمع شدن. وقتی بهت آزار جنسی می‌رسونن، بعد به همه می‌گن ابروت رفته و بیرونت می‌کنن. هیچ حق و حقوقی هم بهت نمی‌دن. خلاصه بگم، تو خیابون و جامعه بگردی بهتر و سالم‌تره تا تو این شرکت. حتی روانشناسی هم داده که همه بچه‌های اونجا باشن و میخ‌ت رو به زمین بزنن.

در این شرکت تقریباً همه با هم فامیل هستند؛ زن و شوهر، خواهر و برادر، و بقیه هم یا دوست یا همشهری هستند. برادر مدیرعامل در تمام بخش‌ها دخالت می‌کند و مشخص نیست مدیرعامل واقعی کیست. معاون‌ها تجربه کاری‌شان محدود به همین شرکت است، چون از ابتدا به عنوان کارمند جونیور شروع کرده‌اند و حالا به مقام مدیریت رسیده‌اند. به همین دلیل از نظر مدیریتی بسیار ضعیف هستند و حتی مسائل ساده‌ای که سال‌هاست در شرکت‌های دیگر حل شده، برایشان تازگی دارد. حقوق توافق شده را کامل پرداخت نمی‌کنند و آن را به نام کارانه، هر سه ماه یک‌بار می‌دهند. بیمه و سنوات هم بر اساس عددی کمتر از حقوق واقعی محاسبه می‌شود. در نهایت، شما نمی‌دانید چقدر حقوق می‌گیرید، چقدر بیمه پرداخت می‌شود و هنگام خروج از شرکت چقدر تسویه حساب خواهید داشت. در ابتدای استخدام، جلسه‌ای برگزار می‌کنند و تمام بندهای قانون کار را توضیح می‌دهند، اما سه مورد اصلی که ذکر شد را پنهان می‌کنند. در کل، مسیر شغلی، وظایف و اختیارات شما مشخص نیست و شرکت اصلاً شفافیت ندارد. در حوزه منابع انسانی هم فقط به کلیشه‌هایی مثل 'آسایی‌های عزیز امروز حقوق پرداخت شد' یا 'آسامون تولدشه' بسنده می‌کنند.

در لینکدین به تیم لید پیام دادم و رزومه‌ام را ارسال کردم. اچ‌آر با من تماس گرفت و شرایطم را پرسید. سه روز بعد دوباره تماس گرفتند و گفتند با شرایط من نمی‌توانند همکاری کنند و فقط به شکل دیگری امکان‌پذیر است. من هم روز قبلش تجربیات دیگران را در مورد این شرکت خوانده بودم و کلاً بی‌خیال شدم. الان در یک شرکت دیگر با شرایط خوب و بدون حاشیه کار می‌کنم و لید هم هستم. با این حال، از اچ‌آر که تماس گرفت و اطلاع داد تشکر می‌کنم.

یکی از تجربه‌هایی که خواندم، اشاره داشت که شرکت آسا به معنای واقعی یک طویله است و من کاملاً این نظر را تأیید می‌کنم. اگر بخواهم مشکلاتش را بگویم، هم طولانی است و هم تا زمانی که خودتان آن را تجربه نکنید، شاید قابل درک نباشد. فقط در مورد حقوق کارمندان، شرکت کلاه‌برداری می‌کند. تعدادی نیروی قدیمی و فسیل‌شده دارند که فقط چاپلوسی می‌کنند و همین برایشان کافی است. به هیچ وجه به سمت آسا نروید. به طور کلی، کارگزاری آگاه و تمام زیرمجموعه‌هایش را جزو خط قرمزهای خود قرار دهید.

اینکه چطور جاییه رو کاری ندارم. اینکه حقوقت رو بالا میکشن و مزایارو جزو حقوق حساب میکنن هم بماند. چاپلوسی ها و زیر آب زنی کردن ها و … فدا سرشون. من فقط اومدم تشکر کنم از اونی که برای مدیر من جنس جور میکنه. آقا دمت گرم و سرت سلامت. کارت حرف نداره. توهمی که زده رو با کوکائین هم نمیشه زد. همه مدیراشون جدا فکر میکنن بهترین جای دنیاست برای کار کردن و هر روز عین تلویزیون که یه سری حرفای تکراری میزنه میگن ما الیم و بلیم. بعد به مدیرم میگم میخوام باهات صحبت کنم. میگه جلسه تنظیم کن من وقت ندارم. جلسه میذارم نمیاد. میرم دنبالش که چرا نیومدی. میگه جلسه لازم نیست بگو از کی میخوای نیای. میگم نمیخوام استعفا بدم راجب کارهایی که مونده صحبت دارم. چت زدن شیره کشا.

وضعیت پرداخت‌ها به طور کامل مشخص نیست و پاسخ نمی‌دهند که چقدر باید برای ما واریز کنند. تیم مالی هم که متأسفانه عملکرد مناسبی ندارد و به هیچ‌کس پاسخ نمی‌دهند و رفتارشان بسیار نامناسب است. به طور کلی وضعیت مالی شرکت فاجعه‌بار است و واحد مالی قدرت بیشتری نسبت به سایر واحدها دارد. به نظر می‌رسد در تیم مالی بی‌نظمی حاکم است و هر کس رفتار نامناسب‌تری داشته باشد، پول بیشتری دریافت می‌کند و قدرت بیشتری دارد.

ویکی تجربه، لطفاً این موضوع را در شبکه‌های اجتماعی‌تان مانند لینکدین منتشر کنید. شاید حقوق‌های ما درست شود. نحوه پرداخت به گونه‌ای است که خودت هم نمی‌دانی چقدر خواستی، چقدر پرداخت شد و چقدر معوقه داری! حقوق فروردین، اردیبهشت و خرداد را به شکلی در ۱۰ واریز تقسیم کردند که اصلاً نمی‌فهمی چقدر به حساب‌ت واریز شده. اگر با آن‌ها توافق کنی که ۳۰ میلیون تومان خالص می‌خواهی، ۲۰ میلیون تومان به تو می‌دهند و بقیه را باید خودت پیگیری کنی. اگر دلشان خواست و از عیش و نوش و تیم بیلینگ مسخره‌شان فارغ شدند، بعد از چند ماه پیگیری، بقیه را به تو می‌دهند.

سلام وقت بخیر، برای این موقعیت شغلی مصاحبه رفتم. مصاحبه‌ها به صورت حضوری برگزار شدند. در مرحله اول مصاحبه فنی، دو نفر از همکاران شرکت حضور داشتند و با وجود خبر فوت یکی از همکارانشان، مصاحبه به موقع و منظم انجام شد. در پایان مصاحبه نیز هدیه‌ای به من تقدیم کردند. پس از آن، یک تسک برایم ارسال شد که تسک خوبی بود و ابعاد مختلف آن موقعیت شغلی را می‌سنجید. تسک را ارسال کردم و خیلی سریع برای مصاحبه سازمانی با من تماس گرفتند. مصاحبه سازمانی با 4 نفر انجام شد: دو نفر از تیم، یک نفر مدیر منابع انسانی و یک نفر روانشناس. مصاحبه خوبی بود و به موقع برگزار شد. دو روز بعد نتیجه مصاحبه که برای من ریجکت بود، اعلام شد. سرعت فرآیند خوب بود و تمام مراحل در حداکثر 10 روز انجام شد. من تجربه خوبی داشتم.

من بیش از یک سال و نیم در تیم منابع انسانی این مجموعه کار کردم و قصد دارم تجربه خودم را به اشتراک بگذارم. قبلاً هم در جاهای دیگر همین کار را انجام داده‌ام. اما اصل مطلب این است که خوب یا بد بودن شرکت ویستا سامانه آسا کاملاً به شخصیت شما بستگی دارد. اگر شخصیت مطیع و چاپلوس داشته باشید، به شما بها داده می‌شود، اما اگر سرسخت باشید، واقعاً اذیت خواهید شد. ترسناک‌ترین چیزی که در منابع انسانی دیدم این بود که مدیران بچه‌ها را وادار می‌کردند استعفا دهند و ما اجازه دخالت نداشتیم. حتی یک نفر را اخراج کردند و به او اجازه ندادند وسایلش را جمع کند. مجبورش کردند جلوی در ورودی با موبایل ایمیل استعفا بفرستد. دو نفر دیگر هم با دعوا و کتک‌کاری مجموعه را ترک کردند. از همان ابتدای حضورم مشخص بود که نیروهای خوبشان را از دست داده‌اند و این را دلیل می‌دانند که با هیچ‌کس مذاکره نکنند و به شدت با نیروهای جدید برخورد کنند. از طرف دیگر، حقوق سر وقت پرداخت می‌شود و میان‌وعده و ناهار به رایگان به کارکنان داده می‌شود. اگر بخواهم جمع‌بندی کنم، می‌گویم آسا شرکت نسبتاً سمی است و اگر آدم حرفه‌ای هستید، احتمالاً با مجموعه به مشکل برمی‌خورید. اما اگر خود را جونیور می‌دانید، می‌تواند جای خوبی برای شما باشد.

به عنوان کسی که چند سال از عمرم را در این شرکت هدر دادم، باید بگویم که اینجا به معنای واقعی کلمه یک طویله است. هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد و هر کس که بی‌ادب‌تر و بی‌شعورتر باشد، برای مدیران عزیزتر است و پست و مقام می‌گیرد. سواد و شعور اصلاً برایشان مهم نیست و این قانون همه تیم‌هایشان است. منابع انسانی این شرکت به شدت بی‌سواد و بی‌نظم است و هر کدام از آن‌ها که پیششان بروید، فقط بلدند پاچه‌تان را بگیرند. جالب اینجاست که از تیم لیدهایشان تا کارشناسان منابع انسانی، حتی یک نفر هم نیست که سواد و شعور درست و حسابی داشته باشد. سیستم پرداخت حقوقشان هم فقط به درد خودشان می‌خورد و بخشی از حقوق ماهیانه را نمی‌دهند تا بعداً بدهند. خلاصه اگر بی‌خانواده و بی‌اصالت هستید، می‌توانید مطمئن باشید که در این شرکت به جایی می‌رسید، اما اگر با خانواده و با اصالت هستید، هیچ چیز به هیچ چیز. عمرتان را الکی در جایی که برای نیروی انسانی ارزش قائل نیست، هدر ندهید.

یک هفته قبل از مصاحبه با من تماس گرفته شد و زمان مصاحبه تنظیم شد. من معمولاً ۱۵ تا ۳۰ دقیقه زودتر به محل مصاحبه می‌رسم، اما چون با موقعیت مکانی شرکت آشنا نبودم و در شمال غرب میدان فرهنگ قرار داشت، با مترو رفتم. متأسفانه به دلیل ترافیک سنگین و چراغ‌های قرمز طولانی در مسیر میدان کتاب تا میدان فرهنگ، با تأخیر به محل رسیدم. حدود ۱۵ دقیقه از زمان مصاحبه گذشته بود که به من زنگ زدند و گفتند اگر تا پنج دقیقه دیگر نرسم، مصاحبه لغو می‌شود، چون مصاحبه‌کننده جلسه مهمی دارد! من هم گفتم که نزدیک هستم و به زودی می‌رسم. وقتی به شرکت رسیدم، ساعت ۴:۲۰ بود و بعد از چند دقیقه منتظر ماندن در لابی، به اتاق مصاحبه راهنمایی شدم. خانمی که قبلاً تلفنی به من فشار آورده بود، دفتری روی میز گذاشت و رفت. حدود ۱۵ دقیقه بعد، مصاحبه‌کننده با همکارش آمدند و سوالات فنی پرسیدند. بعضی سوالات را جواب دادم و بعضی را نمی‌دانستم. در نهایت، مصاحبه‌کننده سرش را در گوشی کرد و از خانم خواست سوالاتش را بپرسد. این رفتار برایم غیرقابل پیش‌بینی بود. بعد از اتمام مصاحبه، بیرون آمدم. این اولین باری بود که در مصاحبه تأخیر داشتم و دلیلش کاملاً واضح بود، اما رفتار غیرحرفه‌ای شرکت و تلاش برای ایجاد فشار کاذب واقعاً ناراحت‌کننده بود. نظراتی که درباره مصاحبه‌های این شرکت خوانده بودم، درست بودند. از ویکی تجربه تشکر می‌کنم و از همه می‌خواهم به این پلتفرم اهمیت دهند و از آن به صورت مثبت استفاده کنند. این ما هستیم که می‌توانیم شرایط را برای خودمان بهتر کنیم.

من با ۷ سال سابقه کار در کلاد دیجی‌کالا و ابرآمد برای مصاحبه رفتم. مصاحبه‌کننده سعی می‌کرد خودش را باوقار و آدم حسابی نشان دهد. شروع کرد به تعریف از خودش و اینکه چه کارهایی انجام داده‌اند، اما وقتی من شروع به صحبت درباره تجربیات خودم کردم، ناگهان کوتاه آمد و گفت که تیمشان جدید است و همه اعضا جونیور هستند. فقط یک سوال پرسید و بعد سریعاً مصاحبه را تمام کرد. واقعاً جای تاسف است که شما که در این سطح نیستید، چرا وقت مردم را تلف می‌کنید و آنها را از کار و زندگیشان می‌اندازید.

مصاحبه اصلاً استاندارد نبود. مثلاً در بخش فنی سوالاتی بسیار جزئی می‌پرسند که مثلاً چرا در فلان قسمت این‌گونه است. برای پاسخ به این سوالات باید حتماً مطالب را حفظ کرده باشید. در مصاحبه باید ذهنیت فرد مشخص شود. باید سوالاتی درباره طراحی سیستم، عیب‌یابی و روش‌های حل مسائل پرسیده شود، نه اینکه بپرسند چرا در فلان قسمت لینوکس این‌گونه است. حقوق پیشنهادی آن‌ها هم از نظر من پایین است.

این شرکت به شدت بی‌کیفیت و پر از مشکلات است. مدیران آن رفتارهای ناسالم و روان‌پریشانه دارند و بیشتر افراد با واسطه و رفاقت در آنجا مانده‌اند. خوشبختانه زود متوجه شدم که این محیط چقدر سمی و بی‌ارزش است. سطح سواد کارکنان به طور کلی متوسط رو به پایین است، اما ادعا و خودنمایی در آنجا بسیار زیاد است. یکی از افراد بی‌سواد مجموعه که فقط کارهای کپی‌پیست انجام می‌دهد، حتی نمی‌تواند یک کار ساده و تمیز تحویل دهد. زندگی بیشتر این افراد بر پایه چاپلوسی و دروغ بنا شده است. به نظر می‌رسد چون یکی از مدیران قبلاً آنها را آزار داده، حالا آنها شروع به آزار دادن دیگران برای تخلیه روانی خود کرده‌اند. به طور خلاصه، اگر به این شرکت بروید، حتماً پشیمان خواهید شد.

من چهار سال در این شرکت کار کردم و اصلاً توصیه نمی‌کنم. همه در حال فرار از آنجا هستند. بدترین تیم‌ها، تیم عملیات و زیرساخت هستند که خود را بسیار باهوش می‌دانند و بقیه را بی‌سواد فرض می‌کنند. همه نیروهای خوبشان رفته‌اند و کسی که ارزشی برای خود قائل باشد، آنجا نمی‌ماند. برای مثال، در بخش زیرساخت یک نیروی مفید داشتند که می‌گفتند از صفر شروع کرده و به نظر فردی بسیار توانمند شده بود، اما او هم از دست آن‌ها فرار کرد و رفت. بقیه افراد از نظر سطح شعور و سواد بسیار پایین هستند. پارتی‌بازی در این شرکت بسیار شدید است و باید واقعاً مقاوم باشید تا بین این افراد دوام بیاورید.

مدیریت ضعیف، جلسات کاری زیاد و بی‌فایده، استرس بالا و گاهی برخوردهای نامناسب، به‌گونه‌ای که چند بار شاهد گریه کردن برخی از همکاران خانم به دلیل رفتارهای نادرست بودم. مدیران بنیانگذار شرکت ادعا می‌کنند که کارشان زندگی است و هر کس که به اینجا می‌آید باید کارش را بر زندگی‌اش ترجیح دهد. بخش منابع انسانی عملکرد ضعیفی دارد و دور از واقعیت است. به دروغ به شما می‌گویند که اضافه‌کاری وجود ندارد، اما همه کارها عقب است و مجبور هستید اضافه‌کاری کنید.

هرچه بدی درباره شرکت آسا نوشته‌اند، درست است. تنها نکته مثبت این شرکت، وام‌دهی آن است. مدیران بی‌کفایت و بر اساس رفاقت انتخاب شده‌اند و حاشیه‌های زیادی وجود دارد. اگر درباره حقوق صحبت کنید، کارتان بی‌ارزش می‌شود و اضافه‌کاری هم پرداخت نمی‌شود. به طور کلی، این شرکت به جز وام‌دهی، هیچ نقطه قوتی ندارد. برای شروع کار ممکن است مناسب باشد، اما اگر تجربه کاری ندارید، بعد از مدتی بهتر است از آنجا خارج شوید.

محیط کاری سالمی وجود ندارد و شاهد باندبازی و فامیل‌بازی هستیم، به‌ویژه در تیم منابع انسانی. اعضای این تیم سواد کافی ندارند، اما بسیار مدعی هستند. قراردادهای پرسنلی به کارمندان داده نمی‌شود و نحوه پرداخت حقوق شفاف نیست. بخشی از حقوق به‌عنوان کارانه هر سه ماه یک‌بار پرداخت می‌شود. جو محیط کاری به شدت مسموم و پر از حاشیه است.

فامیل‌بازی در این شرکت بسیار شدید است و به افراد آسیب می‌زند. اگر یکی از اعضای خانواده‌تان مدیر باشد، احتمال مدیر شدن شما حتی در صورتی که از نظر اخلاقی، دانشی یا فنی مشکل داشته باشید، بسیار بالاست. این موضوع باعث از هم پاشیدن تیم می‌شود و تا زمانی که سرپرست‌ها به درستی انتخاب نشوند، شرکت هرگز رشد نخواهد کرد.

آسا مکانی فوق‌العاده برای رشد و کار است. البته با توجه به اندازه شرکت، تجربه کاری شما تا حد زیادی به تیمی که در آن کار می‌کنید بستگی دارد. این شرکت مدیران بسیار خوب و صمیمی دارد و تیم‌های بسیار حرفه‌ای در آن فعالیت می‌کنند. یکی از بهترین تجربه‌های کاری من بوده است. آنها سعی می‌کنند به همه چیز اهمیت دهند و محیطی ایجاد کنند که انگار اصلاً در حال کار کردن نیستی.

مصاحبه واقعاً جالب بود، به خصوص اینکه با هدیه دادن یک کتاب شروع شد. فکر می‌کنم این کار برای ایجاد حس دوستانه یا افزایش انگیزه انجام شده بود. خودم هم احساس کردم که به من اهمیت می‌دهند. سوالات هم بسیار خوب بودند و مصاحبه‌کنندگان به دنبال زیر سوال بردن من نبودند، بلکه سعی کردند محیطی مثبت ایجاد کنند. این حس خوب و مثبت باعث شد انگیزه بیشتری برای نشان دادن خودم داشته باشم، استرس نگیرم و ارتباط بهتری برقرار کنم.

این شرکت دارای ضعیف‌ترین سیستم زیرساخت است، جایی که هیچ خبری از استاندارد نیست. هیچ‌کس سر جای خودش نیست و همه کارها به صورت شتاب‌زده پیش می‌رود. هر هفته مشکلی پیش می‌آید و همه دنبال مقصر می‌گردند. کارهای زیرساخت بسیار ضعیف و به روش‌های سنتی انجام می‌شود. افراد قدیمی‌تر و کم‌سوادتر به نیروهای جدید دستور می‌دهند. جو شرکت به شدت باندبازی و سمی است. از نظر امکانات و رفاهی بسیار خوب است، اما متأسفانه توسط مدیران نالایق اداره می‌شود. البته زمانی که مدیرعامل حضور داشت، همه چیز بسیار بهتر بود. مدیر منابع انسانی نیز خودش مشکل‌دار است و سعی می‌کند دیگران را بیمار جلوه دهد.

من با ۹ سال سابقه کار در شرکت‌های مختلف و انجام کارهای پروژه‌ای، وارد این شرکت شدم. از نظر کارمندی، این شرکت بسیار خوب است؛ صبحانه و ناهار ارائه می‌دهد، حقوق به موقع پرداخت می‌شود و رفتارهای کارمندپسند مانند برگزاری مراسم شب یلدا و عیدی دارد. در این چند سال ندیدم که به کارمندان عادی و بی‌آزار ظلمی شود و حداقل‌ها رعایت می‌شود. همچنین شرکت اهداف عالی برای کمک به جامعه دارد که قابل احترام است. اما در مورد نکات منفی، اولاً شرکت معیار مشخصی برای ارزیابی معاونان و مدیرانش ندارد و هیچ مدیر اصلی را به خاطر عملکردش بازخواست نمی‌کند. در نتیجه، پیشرفت و مسیر شفاف شغلی وجود ندارد. دوماً، مدیران شرکت زمانی وارد شدند که شرکت کوچک بود و با رشد بورس، شرکت رشد زیادی کرد. اما اکثر مدیران توانایی مدیریت این تعداد کارمند را ندارند و رفتارهای غیرحرفه‌ای از خود نشان می‌دهند (البته این موضوع شامل همه نمی‌شود، اما اکثریت را در بر می‌گیرد). بسیاری از نظرات منفی درباره شرکت به دلیل همین رفتارهای غیرحرفه‌ای مدیران است. در نهایت، تجربه کار در این شرکت برای افراد احساساتی توصیه نمی‌شود، اما برای کسانی که هدفشان فقط پول درآوردن است، مناسب است.

این شرکت از نظر امکانات رفاهی در سطح خوبی قرار دارد، اما از نظر مدیریتی وضعیت بسیار فاجعه‌بار است. مدیریت به هیچ وجه اهمیت نمی‌دهد که تعداد زیادی از افراد به دلیل اشتباهات مدیریتی و زیرآب‌زنی‌های واحد کنترل پروژه، که به‌طور رسمی مانند حرمسرا عمل می‌کند، در حال ترک شرکت هستند. سیستم مدیریت به حدی غیرانتقادپذیر است که اگر کسی کوچکترین مشکلی با فرآیندها داشته باشد، حذف می‌شود. جو روانی شرکت به این شکل است که یا همه واحد با یک فرد خوب هستند، یا این که صبح به سر کار می‌روید و هیچ‌کس حتی جواب سلام شما را هم نمی‌دهد! در کل، این شرکت جایی است که یا به خاطر افراد خوب و درست می‌مانید، یا به دلیل جو سمی و شرایط کاری بد مجبور به ترک آن می‌شوید.

شرکت از نظر رفاهی و حقوقی در سطح بالایی قرار دارد و جزو شرکت‌های برتر محسوب می‌شود. اما جو کاری به شدت مسموم و پر از باندبازی است، به‌ویژه در تیم کنترل پروژه که مانند سوگلی‌های دربار عمل می‌کنند و فقط به زیر آب زدن کارشناس‌ها مشغول هستند. شوخی‌های جنسی و فساد اخلاقی به بخشی از فرهنگ سازمان تبدیل شده و واحد منابع انسانی نیز نمی‌تواند کمکی کند، بلکه اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند. بیشتر مدیران و کارشناسان فامیل یا دوست هستند و به افراد جدید فشار می‌آورند. برای دختران نیز هرچه رفتار جلف‌تر و لوده‌تر باشد، امتیاز و ارزش بیشتری قائل می‌شوند. علاوه بر این، باید به توهین و تحقیر عادت کنید، زیرا فحش دادن و تحقیر کردن برای مدیران نوعی سرگرمی محسوب می‌شود، به‌ویژه در بخش زیرساخت.

این شرکت دو مزیت بزرگ دارد: اول حقوق بالایی که به کارکنان می‌دهد، به‌طوری که شرکت‌های دیگر حتی نصف این مبلغ را پرداخت نمی‌کنند. دوم، مدیرعامل شریفی که متأسفانه مهاجرت کرده است. اما معایب شرکت نیز قابل توجه است: محیط کاری پر از زیراب‌زنی است، برخی مدیران مشکلات اخلاقی دارند، واحدهای مالی، منابع انسانی و پشتیبانی مملو از افراد ناشایست و بی‌فرهنگ هستند. این مشکلات پس از مهاجرت مدیرعامل بیشتر خود را نشان داد. واحد منابع انسانی که باید مشکلات را حل کند، خود منبع ایجاد حاشیه است. قائم‌مقام مدیرعامل نیز بدون تخصص لازم دخالت‌های بی‌جا می‌کند، مثلاً مدیر واحد تحلیل باید درباره دکور سایر واحدها نظر بدهد. به کسانی که قصد پیوستن به این شرکت را دارند توصیه می‌شود به تعداد استخدام‌ها توجه نکنند، زیرا از هر ۵۰ نفر ورودی، ۴۸ نفر شرکت را ترک می‌کنند (کافی است تحقیق کنید). من سه سال در این شرکت بودم و اوضاع خوب بود تا اینکه مدیرعامل مهاجرت کرد و همه خود را رئیس فرض کردند.

برای مصاحبه شغلی رفتم و چندان روی آن حساب نکرده بودم، چون شنیده بودم حقوق نصفه‌نیمه است و دو دفتر دارند. جالب این بود که بخش منابع انسانی پاسخ‌های مبهمی می‌داد. مثلاً گفتند ساعت کاری هر روز از ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر است و پنج‌شنبه‌ها باید تعطیل باشد، اما اعلام کردند که پنج‌شنبه روز کاری است که این تناقض عجیبی است. محیط کار خوب و با احترام بود، اما به نظرم پشت این ظاهر خوب، چیزهای دیگری هم وجود دارد. مثلاً کجای دنیا برای تیم دوآپس شیفت یک‌هفته‌ای از ۸ صبح تا ۹:۳۰ شب می‌گذارند؟ صبحانه و ناهار داشتند و برای یک کارآموزی بود. در نهایت هم یک کتاب به من دادند. به نظر من برای نیروی تازه‌کار مناسب است، اما من موندم چرا شرکت ویستا سامانه این‌قدر آگهی شغلی منتشر می‌کند.

با من دو بار مصاحبه کردند. بعد از مصاحبه اول، منابع انسانی با من تماس گرفت و گفت مشکلی نیست و قبول شده‌ام. من هم به شرکت قبلی‌ام گفتم که می‌خواهم بروم. برای مصاحبه دوم رفتم و با مدیر خودشیفته‌ای به نام امیرحسین فرمانفرمایی مواجه شدم که چرندیات گفت و دیگران را تخریب کرد و فقط از خودش تعریف کرد. بعد از مصاحبه، چند روز گذشت و خبری نشد. به آقای ترقی از منابع انسانی زنگ زدم و گفت که رد شده‌ام. من هم بدون هیچ حرفی گفتم باشه. بعداً متوجه شدم که کار خدا بوده که به آن شرکت نرفتم. از نظرات دیگران هم مشخص است که شرکت بدی است و خوشحالم که مجبور نشدم کنار این آدم‌های زیرآب‌زن و بی‌کفایت کار کنم.

این مجموعه با ظاهری فریبنده و تظاهر زیاد، شیوه‌ی پرداخت حقوق بسیار ناعادلانه‌ای دارد. دو دفتر دارند و عیدی، سنوات، اضافه‌کار و حتی افزایش حقوق سالانه را بر اساس حقوقی غیرواقعی محاسبه می‌کنند. پرداخت حقوق نیز کامل نیست و به صورت فصلی و با اختلاف پرداخت می‌شود. در کنار این‌ها، با ارائه صبحانه و ناهار سعی می‌کنند خود را رفاه‌محور نشان دهند، در حالی که این امکانات حتی کمتر از مبلغی است که از حقوق پرسنل کسر می‌شود. روانشناس سازمانی‌شان در جلسه‌ی مصاحبه فردی عجیب و متظاهر بود و حس منفی زیادی منتقل می‌کرد. خانمی که به عنوان مدیر منابع انسانی معرفی شده بود، با وجود تلاش برای نشان دادن خود به عنوان فردی مهربان و دوست‌داشتنی، تظاهر از رفتارش کاملاً مشهود بود. سرپرست جذب آقایی بودند که رفتار محترمانه‌ای داشتند، اما به طور کلی، صحبت‌هایی که درباره‌ی دوستانه بودن محیط کارشان گفته می‌شد، اصلاً حس نمی‌شد. تنها نکته‌ی مثبت در فرایند مصاحبه، دادن یک کتاب به کارجوها و اعلام نتیجه‌ی مصاحبه بود. کارشناس جذب نیز خانمی محترم بودند.

به طور کلی شرکت بدی نیست، اما فیلتر مناسبی برای استخدام نیروها ندارد. به همین دلیل، رفتارهای عجیب زیادی در شرکت دیده می‌شود. فضای زیرآب‌زنی بسیار زیاد است و هر روز حاشیه‌های جدیدی برایتان ایجاد می‌شود. از طرفی، پرداخت‌ها اصلاً شفاف نیستند و هر بار که پرداختی انجام می‌شود، با سوپرایزهای جدیدی مواجه می‌شوید!!! در کل، برای یک تجربه کوتاه‌مدت بد نیست.

شرکت بزرگی است و شرایط کار در آن به تیمی که در آن مشغول می‌شوید بستگی دارد. به جز چند تیم که مدیران خوبی دارند، اکثر تیم‌ها توسط مدیران بی‌لیاقت اداره می‌شوند که فقط برای مدیر اصلی و منابع انسانی چاپلوسی می‌کنند. سطح حقوقی خوب است، اما از نظر روانی شما را بیمار می‌کنند. در هر تیم یک قلدر وجود دارد که به همه زور می‌گوید و دانش و تجربه کمی دارد. محیط بسیار بدی برای زنان است، زیرا اگر بتوانند علاوه بر آزار روحی، به آزار جسمی هم دست می‌زنند. یکی از مدیران به دلیل همین رفتارها از همسرش جدا شده است. بیشتر مدیران ارشد که از کارگزاری آگاه هستند، افراد ناجوری هستند و با دستکاری در بورس به پول خوبی رسیده‌اند و برخی از آن‌ها پرونده کیفری دارند. به طور کلی، مراقب باشید کجا می‌روید. به پست‌های الکی در لینکدین هم توجه نکنید، زیرا این‌ها بچه‌ها را مجبور به این کار می‌کنند.

برای مصاحبه با من تماس گرفتند و برخوردشان محترمانه بود. مراحل را به طور کامل برایم توضیح دادند. مرحله اول مصاحبه با تیم لید و یکی از منابع انسانی شرکت بود. برایم عجیب بود که منابع انسانی‌شان بیشتر از تیم لید درباره کار می‌دانستند، حتی سوالات فنی که منابع انسانی از من پرسیدند از تیم لید بهتر بود! این موضوع کمی برایم تعجب‌آور بود. برای مصاحبه دوم دعوت شدم و یک تست روانشناسی آنلاین برایم فرستادند (مرحله اول هم یک فرم آنلاین داشتند). قرار بود مصاحبه با مدیر واحدشان باشد که نیامد و این کارشان زشت بود. مصاحبه با همان منابع انسانی و روانشناس سازمان انجام شد. بعضی سوالاتشان تکراری بود و مدل حقوقی عجیبی داشتند که انگار بخشی از حقوق را نگه می‌دارند و در هر فصل پرداخت می‌کنند که اصلاً جالب نبود. برخورد خوب، شفافیت و صداقت منابع انسانی‌شان (محمد نام داشت) خیلی برایم جالب بود، اما حقوق و مدل پرداختشان خیلی بد بود. مصاحبه دوم را رد شدم و وقتی علت را پرسیدم، منابع انسانی فیدبک خوبی به من دادند.

من برای یک مصاحبه فنی اقدام کردم و درخواست مصاحبه آنلاین برای جلسه اول دادم، اما آن را نپذیرفتند و مجبور شدم حضوری بروم. کارشناس منابع انسانی به موقع حاضر شد، اما خانمی که قرار بود مصاحبه فنی را انجام دهد، یک ساعت دیرتر رسید. در نهایت گفتند که آن خانم به صورت آنلاین و در مسیر مصاحبه خواهد کرد، در حالی که درخواست من برای مصاحبه آنلاین قبلاً رد شده بود. اتصال اینترنت آنها مدام قطع می‌شد و سوالات نیز پراکنده بودند. دو سه روز بعد هم گفتند که به دلیل حقوق درخواستی من، مرا رد کرده‌اند.

کارشناس جذب تماس گرفتند و برخوردشان خوب بود. هماهنگی‌ها نیز به خوبی انجام شد. روز مصاحبه به دلیل ترافیک جردن حدود ۱۰ دقیقه تأخیر داشتم که از طریق ایمیل به آن‌ها اطلاع دادم. جلسه مصاحبه علاوه بر دیر رسیدن من، دیرتر هم برگزار شد. سوالاتشان عجیب بود، مثلاً تفاوت دو تابع اکسل را پرسیدند در حالی که به آن‌ها گفتم نمی‌توانم پاسخ آکادمیک بدهم، اما اصرار داشتند که جواب بدهم. در بخشی که قرار بود درباره چالش‌های کار توضیح دهند، سوال را به شدت پیچاندند. عجیب‌ترین قسمت مصاحبه این بود که من جلوی شرکت منتظر اسنپ بودم و ایمیل ریجکتی از آن‌ها دریافت کردم! این رفتار به شدت به من برخورد. هرچند تماس گرفتند و گفتند اشتباه شده (ولی چون از ATS استفاده می‌کنند، بهانه بی‌خودی بود) و قرار بود یک هفته بعد نتیجه را اعلام کنند، اما هنوز یک هفته نشده انگار! از این به بعد هر آگهی از آن‌ها می‌بینم، فقط این مدل ریجکت کردنشان در ذهنم تداعی می‌شود و از ارسال رزومه برای آن‌ها صرف‌نظر می‌کنم.

من این تجربه را پنج‌شنبه ثبت کردم، اما چون لینک ویرایش را ذخیره نکرده بودم و به توییتر ویکی تجربه هم قبل از انتشار پیام دادم که اگر ممکن است اصلاح کنند ولی توجهی نکردند، بنابراین خودم اصلاح می‌کنم. اسم خانمی که با ایشان مصاحبه داشتم "طلا" بود، در ثبت قبلی به اشتباه نوشته بودم "عسل". حالا به تجربه من می‌رسیم: تقریباً دو سال از مصاحبه می‌گذرد و اسم شرکت آسا هنوز از یادم نرفته، چون عملاً احساس دزدی به من دست داد. جلسه اول (و آخر) با خانم جوانی به نام "طلا" بود که در آن زمان کارشناس جذب و استخدام بودند. ایشان خیلی شفاف و صادقانه گفتند که درباره پوزیشن استخدامی (تجربه کارکنان و برند کارفرمایی) چیزی نمی‌دانند و ادامه جلسه دو ساعته‌مان به این شکل پیش رفت که من هر دو حوزه را با مسئولیت‌ها و شرح وظایف این شغل به ایشان معرفی کردم و در هر زمینه هم مثال‌هایی از کارهای اجرایی که می‌شود انجام داد برایشان زدم. منتظر خبرشان برای جلسه دوم بودم که در کمال تعجب دیدم یک هفته بعد، پوزیشن این خانم به "سرپرست تیم تجربه کارکنان" تغییر کرد 😊 نگو ایشان می‌خواسته از جلسه مصاحبه به عنوان یک جلسه آموزشی رایگان استفاده (سوء استفاده) کند.. شما حساب کنید حداقل 5 یا 6 مصاحبه با افراد متخصص این حوزه گرفته باشد برایشان کافی است..

تقریباً دو سال از مصاحبه‌ام می‌گذرد، اما نام شرکت آسا هنوز از یادم نرفته است، چون عملاً احساس دزدی به من دست داد. جلسه اول (و آخر) با خانمی جوان به نام عسل بود که در آن زمان کارشناس جذب و استخدام بودند. ایشان به‌طور شفاف و صادقانه گفتند که درباره موقعیت شغلی (تجربه کارکنان و برند کارفرمایی) چیزی نمی‌دانند و ادامه جلسه دو ساعته‌مان به این شکل پیش رفت که من هر دو حوزه را همراه با مسئولیت‌ها و شرح وظایف این شغل به ایشان معرفی کردم و در هر زمینه نیز مثال‌هایی از کارهای اجرایی که می‌شود انجام داد، ارائه دادم. منتظر خبرشان برای جلسه دوم بودم که در کمال تعجب، یک هفته بعد دیدم پوزیشن این خانم به "سرپرست تیم تجربه کارکنان" تغییر کرده است 😊 نگو ایشان می‌خواسته از جلسه مصاحبه به عنوان یک جلسه آموزشی رایگان استفاده (سوء استفاده) کند.

منابع انسانی شرکت 12 بار تماس گرفتند و برای مصاحبه روز آخر دی ماه جلسه تنظیم کردند. دیگر صبرم تمام شده بود و پیام دادم تا بپرسم چه شد. مصاحبه‌کننده بعد از 45 دقیقه تاخیر در جلسه حاضر شد. فردی که برای مصاحبه آمده بود هیچ اطلاعاتی از تست نداشت و کاملاً مردد به نظر می‌رسید. حتی خودش نمی‌دانست چه می‌خواهد. از واحد تست صحبت کرد و گفت اگر به سمت تست اتوماتیک برویم خیلی خوب می‌شود، اما وقتی از او درباره تست اتوماسیون سوال کردم، نتوانست جواب بدهد. بعد از گذشت 5 روز، خودم پیگیری کردم و گفتند که رد شده‌ام. برایم جالب است که بعضی سازمان‌ها چطور با افراد بی‌تجربه و غیرحرفه‌ای کار می‌کنند.

من حدود یک سال و نیم است که در شرکت آسا کار می‌کنم. با اطمینان می‌توانم بگویم که فرهنگ دوستانه و آرامشی که در اینجا وجود دارد، کمتر در سازمان‌های مشابه دیده می‌شود. این فرهنگ از مدیرعامل و معاونان و مدیران شروع می‌شود و تا کارشناسان ادامه دارد. نکته جالب این است که وقتی به طور اتفاقی مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره را در محیط شرکت می‌بینید، رفتارشان آنقدر دوستانه و صمیمانه است که افراد جدید باورشان نمی‌شود. حتی آن‌ها بین کارمندان ناهار می‌خورند، با آن‌ها گفتگو می‌کنند و قهوه می‌نوشند. این فرهنگ تواضع و صمیمیت در بین همه کارمندان وجود دارد. در آسا، به دلیل سطح بالای تکنیکال و استفاده از ابزارهای پیشرفته، به راحتی می‌توان پیشرفت کرد، زیرا فضای رقابت بسیار سالم و خوبی وجود دارد.

من نزدیک به یک سال است که در شرکت آسا کار می‌کنم. برخی نظرات قدیمی‌تر ممکن است دیگر مرتبط نباشند، چون شرایط تغییر کرده است، اما با دیدن نظرات جدید تعجب می‌کنم. بیایید واقع‌بین باشیم. حقوق و مزایا کاملاً به نوع کار و تیمی که در آن هستید بستگی دارد. این که گفته می‌شود حقوق پرداخت نمی‌شود یا اضافه‌کاری داده نمی‌شود، بی‌انصافی است. ساعات کاری کاملاً شناور است و محدودیتی ندارد. تنها ایراد حقوق این است که بخشی از آن هر سه ماه یک‌بار جداگانه پرداخت می‌شود. دوره سه ماهه آزمایشی با حقوق کمتر از توافق اولیه است، اما اگر بعد از این دوره بمانید، مابه‌التفاوت آن سه ماه نیز پرداخت می‌شود. حقوق‌ها منظم و به‌موقع پرداخت می‌شود و اضافه‌کار نیز محاسبه می‌شود. مزایای رفاهی شامل سه نوع وام، بودجه آموزشی، خدمات رفاهی، صبحانه، ناهار، میان‌وعده و اتاق بازی است. البته اخیراً مبلغی که برای غذا و میان‌وعده در نظر گرفته می‌شود زیاد نیست، اما برای تنقلات کافی است و ممکن است بتوانید از آن برای هزینه‌های دیگر مانند رفت‌وآمد یا پارکینگ استفاده کنید. بیمه تکمیلی می‌توانست بهتر باشد، اما قوانین بیمه محدودیت‌هایی دارد و شرکت آسا فقط می‌تواند سقف تعهدات بیشتری را با شرکت بیمه توافق کند که ممکن است هزینه بیشتری برای کارمند داشته باشد. در مورد پیشرفت شغلی، اگر کارتان خوب باشد، قطعاً دیده می‌شود. بسیاری از همکاران در همین یک سال از کارشناس به سرپرست تیم ارتقا یافته‌اند. بزرگ‌ترین ایراد سیستم منابع انسانی و مالی است که همه کارها در این دو واحد با تاخیر انجام می‌شود، از جمله عقد قرارداد و دریافت وام که پروسه‌ای طولانی و خسته‌کننده دارد. شرایط کاری بسته به تیمی که در آن هستید متفاوت است. ممکن است در تیم عملیات یا آی‌تی باشید و از صبح تا غروب شلوغ باشید، یا در تیم توسعه و تحلیل باشید که کارتان کمتر یا گاهی بیشتر از دیگران است. جو شرکت به طور کلی دوستانه و صمیمی است، البته این ممکن است برای برخی خوشایند نباشد. مانند هر جامعه‌ای، افراد بد نیز وجود دارند، کسانی که نگاه بالا به پایین دارند یا قدیمی‌ترها که فکر می‌کنند تازه‌واردها دانش کمتری دارند. این موضوع باید توسط شرکت اصلاح شود. متأسفانه فامیل‌بازی نیز زیاد است که چندان جالب نیست. در کل، اگر کاری که دوست دارید را در آسا داشته باشید و تیم، سرپرست و مدیرتان خوب باشند، می‌تواند تجربه کاری خوبی باشد.

برای مصاحبه DevOps به یک شرکت رفتم. از همان ابتدا مشخص بود که شرکت چیز خاصی برای ارائه ندارد، اما به دلیل شرایطم تصمیم گرفتم ادامه دهم. دو روز بعد برای مصاحبه HR به شرکت رفتم. وقتی مصاحبه‌کننده دید که لباس مشکی پوشیده‌ام، جا خورد و اولین سوالش این بود که چرا مشکی پوشیده‌ام. من هم گفتم که محرم است. از طرز برخوردش مشخص بود که خوشش نیامده و من هم دیگر ادامه ندادم.

من حدود یک سال در این شرکت کار کردم. ویستا سامانه آسا یکی از عجیب‌ترین شرکت‌هایی است که می‌توانید پیدا کنید. تجربه کاری شما بسته به واحدی که در آن کار می‌کنید متفاوت است. باندبازی و سیاسی‌کاری در این شرکت به شدت رایج است. برنامه‌ریزی مشخصی وجود ندارد و هر کسی کار خودش را انجام می‌دهد. بسیاری از توسعه‌دهندگان بیکار هستند و وقت‌گذرانی می‌کنند، اما شرکت همچنان به استخدام نیرو ادامه می‌دهد تا جایی که حتی جای نشستن هم کم است. حقوق‌ها حداقلی است و هیچ نوع پاداشی وجود ندارد. حقوق شما در چهار قسط پرداخت می‌شود و حتی برای همین هم منت سر شما می‌گذارند! هیچ‌وقت هم متوجه نمی‌شوید حقوقتان چگونه محاسبه شده است و از اضافه‌کار و سنوات شما کم می‌کنند. برخی از مدیران از نظر فنی مهارت دارند، اما از نظر مدیریتی و برخورد با افراد بسیار ضعیف عمل می‌کنند. آن‌ها کارمندان را مسخره می‌کنند و برخوردشان سلیقه‌ای است. بسیاری از کارمندان نیز با هم فامیل هستند. جو کاری برای کسانی که تازه می‌خواهند وارد بازار کار شوند مناسب است، اما برای کسانی که تجربه دارند، این شرکت جای ماندن نیست. مدیر منابع انسانی شرکت نیز عملکرد ضعیفی دارد و هیچ نظارتی بر رفتار و کارهای افراد ندارد. یک واحد روانشناسی نیز به موازات منابع انسانی فعالیت می‌کند که این موازی‌کاری در تمام ساختارهای فنی شرکت دیده می‌شود. نه روانشناسان و نه منابع انسانی قابل اعتماد نیستند و به شما دروغ می‌گویند. تنها فرد خوب در این شرکت پسری به نام م.ت است که در تیم‌های جذبه و برندکارفرمایی فعالیت می‌کند. مدیران ادعا می‌کنند که انتقادپذیر هستند، اما در عمل اینگونه نیست. آن‌ها یک بازی به نام «بشنو» دارند که در آن به هم نظر می‌دهند، اما هیچ‌کس تحمل شنیدن نظر منفی را ندارد و فقط باید از آن‌ها تعریف کنید. در این شرکت تنها 30 درصد از افراد واقعاً کار می‌کنند و 70 درصد وقت‌گذرانی می‌کنند. افزایش حقوق نیز سلیقه‌ای است و به رابطه شما با مدیرتان بستگی دارد. اگر استعفا دهید و دوباره استخدام شوید، حقوق بیشتری دریافت خواهید کرد! یک تیم دواپس و یک تیم عملیات موازی نیز وجود دارد. مدیر تیم دواپس رفتاری کودکانه دارد و مدیر عملیات فقط با کردها به خوبی برخورد می‌کند و با بقیه مانند دشمن رفتار می‌کند. اگر به دنبال محیطی حرفه‌ای برای کار هستید، این شرکت شما را آزار خواهد داد.

مصاحبه فنی خوب بود و با یک خانم مصاحبه کردم که تایید شدم. بعد از آن برای مصاحبه منابع انسانی تماس گرفتند و من رفتم. جلسه بسیار خوب بود، اما متوجه شدم که دو دفتر دارند و حقوق پرداختی با آنچه به بیمه اعلام می‌شود، مطابقت ندارد. در نهایت، منابع انسانی تایید نشد و دلیلش را نمی‌دانم. جالب این بود که چندین بار تماس گرفتم تا از نتیجه مصاحبه مطلع شوم، اما نتوانستم با مسئول مربوطه صحبت کنم. در نهایت، بعد از دو هفته، لطف کردند و ایمیل فرستادند. انگار در آب نمک خوابانده‌اند.

من به مدت سه سال در شرکت آسا کار کردم. تیم‌ها با هم تفاوت دارند، اما به طور کلی این شرکت به آدم‌ها حس بی‌ارزشی و ناتوانی می‌دهد. باندبازی در این شرکت بسیار رایج است و کسانی موفق می‌شوند که اهل چاپلوسی باشند. در تیم ما این موضوع کاملاً مشهود بود و از تیم‌های دیگر هم چنین چیزهایی می‌شنیدم. در نهایت، از اینکه از آنجا بیرون آمدم کاملاً خوشحال و راضی هستم.

من به مدت سه سال در شرکت آسا کار کردم. تیم‌ها با هم تفاوت دارند، اما به طور کلی این شرکت به آدم‌ها احساس بی‌ارزشی و ناتوانی می‌دهد. باندبازی در این شرکت بسیار رایج است. کسانی موفق می‌شوند که اهل چاپلوسی باشند، در تیم ما این موضوع کاملاً مشهود بود و از تیم‌های دیگر نیز چنین چیزهایی می‌شنیدم. در کل از اینکه از آنجا بیرون آمدم، کاملاً خوشحال و راضی هستم.

در بدو ورود با مدیر منابع انسانی که ادعا می‌شود رشته‌اش روانشناسی است، برخورد می‌کنید که بسیار بی‌ادب هستند و حتی توانایی صحبت کردن به شیوه‌ای مناسب را ندارند، چه برسد به درک مطالب. با تمام نکات منفی که دوستان گفته‌اند موافقم. شرکت آسا به دلیل جنبه‌های فنی رشد نکرده، بلکه به خاطر رشد بورس و سودهای سرسام‌آور رشد کرده است. من با آقای گویا مصاحبه داشتم و ایشان به شدت ادعای سواد می‌کنند، اما در واقع فردی با سواد فنی متوسط هستند و ادعاهایشان بسیار فراتر از توانایی‌هایشان است. اضافه‌کاری پرداخت نمی‌شود و شرکت دو دفتر دارد. اگر با مدیریت رابطه خوبی داشته باشید، حقوق‌های نجومی به شما می‌دهند، در غیر این صورت باید زیر دست افراد بی‌صلاحیت کار کنید. مدیران ارشد نیز رابطه خوبی با هم ندارند. اگر سابقه زیادی داشته باشید، مدیر می‌شوید، حتی اگر سواد کافی نداشته باشید. نکته دیگر این است که اگر ۱۰ سال سابقه کار داشته باشید و به شرکت آسا بروید، حقوق کمتری نسبت به کسی که ۵ سال است آنجا کار می‌کند دریافت می‌کنید، زیرا در فرمول محاسبه حقوق، سابقه در شرکت را دخیل می‌کنند. شرکتی که هر ۱۰ سال یک بار یک پروژه راه‌اندازی می‌کند. به شدت باندبازی در شرکت حاکم است. در نهایت، به آن دو سه نفری که می‌گویند شرکت آسا بهشت است و نظرات منفی را بی‌اساس می‌دانند، باید بگویم که همین که می‌آیید و تجربه دیگران را زیر سوال می‌برید، میزان درک شما را نشان می‌دهد. اینکه برای شما خوب بوده، به این معنا نیست که برای همه خوب بوده است. همین که نمی‌توانید نظر مخالف را ببینید و بپذیرید، مشخص می‌کند که چه کسی هستید.

همیشه آرزو داشتم پلتفرمی وجود داشته باشد تا بتوانم تجربیاتم در شرکت‌های مختلف را با دیگران به اشتراک بگذارم و از هدر رفتن وقت و عمرشان در شرکت‌های نامناسب جلوگیری کنم. امروز این فرصت را پیدا کرده‌ام و از این بابت خوشحالم. بعد از فارغ‌التحصیلی از مقطع ارشد، به دنبال موقعیت شغلی حتی به عنوان کارآموز گشتم. وقتی به شرکت آسا رفتم، قرار شد یک دوره ۲ ماهه کارآموزی داشته باشم و بعد قرارداد ببندیم. حتی به من گفتند ممکن است بخشی از دوره در کرج برگزار شود و من قبول کردم. اما ۲ ماه به ۳ ماه افزایش یافت و در این مدت حقوقی به من تعلق نگرفت، فقط هزینه رفت و آمد با مترو پرداخت شد. بعد از ۳.۵ ماه، پیشنهاد قراردادی با حداقل حقوق کارگری به من دادند و تاکید کردند که دوره کارآموزی جزو سابقه و بیمه محسوب نمی‌شود. خوشبختانه این پیشنهاد را نپذیرفتم و این تصمیم نقطه عطفی برای پیشرفت‌های بعدی من شد. در حالی که همکلاسی‌هایم در جایگاه‌های خوبی با حقوق مناسب مشغول به کار بودند، من در چنین شرایطی قرار گرفتم. مدیر منابع انسانی که ظاهراً روانشناس بود، سعی کرد مرا متقاعد کند، اما من از رفتار دورو و غیرحرفه‌ای او شوکه شدم. حتی او کیس‌های ارجاعی را بین همکاران مطرح می‌کرد و آن‌ها را مسخره می‌کرد. شرکت آسا نه به دلیل کار فنی، بلکه به دلیل افزایش سرمایه در بورس رشد کرده و به صورت قارچ‌وار گسترش یافته است. این شرکت به شکل فامیلی اداره می‌شود و کارمندان به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم شده‌اند. پیشنهاد من این است که هرگز وقت خود را در شرکت‌هایی که شعار «ما یک خانواده هستیم» می‌دهند و در آن‌ها فامیل‌بازی رواج دارد، تلف نکنید. من تجربه کار در بانک را هم دارم و می‌دانم مزایای واقعی چیست، اما شرکت آسا حتی به سطح شرکت‌های مالی هم نمی‌رسد.

شاید باور نکنید که حتی در مورد ساعت کاری به شما دروغ می‌گویند. وقتی شروع به کار می‌کنید، بدون قرارداد شما را نگه می‌دارند و بعد از مدتی قرارداد یک‌ماهه می‌بندند، مثلاً در ماه سوم قرارداد ماه اول را امضا می‌کنند و نسخه قرارداد را به شما تحویل نمی‌دهند. هیچ‌کس در مورد وظایف‌تان به شما کمک نمی‌کند یا توضیح نمی‌دهد که چه اتفاقاتی در جریان است. کارکنان قدیمی احساس مالکیت می‌کنند و فکر می‌کنند نیروهای جدید بی‌سواد و زیردست آن‌ها هستند. امکان تماس با مدیریت وجود ندارد و فقط یک مدیر منابع انسانی دروغگو دارند که در پیچاندن افراد مهارت دارد و به بسیاری از کارکنان آسیب زده است. این مدیر فکر می‌کند روانشناس خوبی است چون در کلینیک کار می‌کند، اما حتی از آماتورترین روانشناس‌ها هم ضعیف‌تر است و نمی‌تواند شخصیت افراد را تحلیل کند. مشخص نیست اضافه‌کار شما بر چه اساسی محاسبه می‌شود و اصلاً قبول نمی‌کنند ساعت کاری شما شناور باشد، در حالی که در مورد ساعت کاری به شما دروغ می‌گویند. سابقه بیمه شما را رد نمی‌کنند و ناگهان شما را مجبور به استعفا می‌کنند و توقع دارند برای آن‌ها استعفانامه بنویسید. امکان پیشرفت در این محیط وجود ندارد و این بدترین تجربه کاری من بوده است. تنها نکته مثبت این است که حقوق به موقع پرداخت می‌شود، ناهار و صبحانه توسط شرکت تأمین می‌شود و میان‌وعده هم می‌دهند. اگر به مرخصی نیاز داشته باشید، آن را به شما می‌دهند.

به عنوان یکی از کارکنان این شرکت، باید بگویم که فضای کاری بسیار دوستانه و خوب است. تعامل مدیریت تیم با نیروها در سطح بالایی قرار دارد و امکانات و تجهیزات مورد نیاز کارکنان به خوبی فراهم شده است. تیم‌های مختلفی در شرکت وجود دارند و من با اعضای این تیم‌ها ارتباط برقرار کرده‌ام. آن‌ها از نظر دانش و اطلاعات در سطح بالایی هستند و مطمئنم اگر با آن‌ها همکاری کنید، سرعت پیشرفت شما بسیار افزایش می‌یابد. اینجا جایی است که می‌توانید چیزهای جدید زیادی یاد بگیرید و تجربه‌های جالبی کسب کنید. فضای کاری کاملاً صمیمی و دوستانه است و فشار و استرسی که ممکن است در شرکت‌های دیگر، به ویژه استارتاپ‌ها، وجود داشته باشد، اینجا دیده نمی‌شود. از نظر امکانات رفاهی، صبحانه و خوراکی رایگان ارائه می‌شود. البته قبلاً ناهار هم داشتیم که به دلیل کرونا لغو شده است. حقوق‌ها نیز به موقع پرداخت می‌شود. در یک کلام، فضای کاری اینجا بسیار دوستانه است.

متأسفانه من تجربه خوبی از محیط این شرکت نداشتم. حاشیه‌ها بسیار زیاد است و افراد به دو گروه خودی و غیرخودی تقسیم شده‌اند. در چنین شرایطی، مدیر منابع انسانی باید این مسائل را حل کند، اما متأسفانه خودشان بخشی از مشکل هستند. اگر ایشان اطلاعاتی از روانشناسی داشته باشند، بیشتر در جهت تخریب و بازی گرفتن افراد عمل می‌کنند و بسیار مدعی هستند. در یک کلام، آدم‌های سمی‌ای هستند. حقوق افراد خودی بسیار خوب است، اما غیرخودی‌ها حقوق بسیار کمی دریافت می‌کنند و به بیان واضح‌تر، باندبازی در جریان است. این شرکت دو دفتر دارد و باید بسیار مراقب وعده‌های دروغ و فریبنده‌ی آن‌ها باشید، مثلاً اینکه در آینده حقوق شما افزایش خواهد یافت و... (بسیار از خود متشکر هستند). البته پرداختی‌ها به موقع است و صبحانه و ناهار هم ارائه می‌شود.

شرکت آسا به عنوان پشتیبان فنی کارگزاری آگاه فعالیت می‌کند و حوزه اصلی آن فناوری اطلاعات است. این شرکت تمام بخش‌های نرم‌افزاری و زیرساختی کارگزاری را پوشش می‌دهد. یکی از بدترین اتفاقات مربوط به این شرکت، از دسترس خارج شدن دیتابیس‌های کارگزاری به مدت دو روز بود که نشان‌دهنده سوء مدیریت است. تجربه کاری شما در آسا به شدت به تیمی که در آن مشغول می‌شوید بستگی دارد. برخی تیم‌ها مدیران خوبی دارند، اما برخی دیگر مانند تیم زیرساخت و امنیت، مدیران ضعیفی دارند که باعث شده نیروهای زیادی از این تیم‌ها خارج شوند. فضای یادگیری و کسب تجربه در شرکت برای نیروهای جونیور مناسب است، اما برخورد مدیر منابع انسانی بسیار آزاردهنده است. این مدیر رفتار فرودستانه‌ای با کارمندان دارد و اغلب دروغ می‌گوید، مثلاً در مورد ساعت کار و نحوه محاسبه اضافه کار که بر اساس پایه حقوق وزارت کار محاسبه می‌شود و بسیار کمتر از حق واقعی است. حقوق به دو بخش تقسیم می‌شود که بخش دوم آن به کارت هدیه واریز می‌شود و اطلاع‌رسانی نمی‌شود. همچنین، قراردادها با تاخیر امضا می‌شوند و ممکن است تا شش ماه بدون قرارداد کار کنید. مدیر منابع انسانی به ندرت مورد رضایت کارمندان است و امکان مطرح کردن مستقیم مشکلات با مدیرعامل وجود ندارد، زیرا ابتدا باید از طریق منشی شرکت که از نیروهای منابع انسانی است، هماهنگ کنید. همچنین، نیروهای قدیمی‌تر ممکن است رفتار توهین‌آمیز داشته باشند. یکی از مشکلات محیط کار، تنظیم دمای اتاق‌ها بود که باعث می‌شد برخی کارمندان با سوییشرت و کاپشن کار کنند. از نکات مثبت شرکت می‌توان به تغذیه رایگان (صبحانه، میان‌وعده و ناهار)، پرداخت به موقع حقوق و وجود میز فوتبال دستی برای استفاده در زمان استراحت اشاره کرد.

قبل از ورود به شرکت آسا، تصویر خوبی از آن داشتم، اما بعد از خروج این تصویر کاملاً تغییر کرد. هرگز از ترک این شرکت پشیمان نشدم. روزی که از شرکت خارج شدم، تمام دپارتمان ما (11 نفر) و چند نفر دیگر همگی ناراحت بودیم. من دکترای IT از دانشگاه تهران دارم و نزدیک به 10 سال در حوزه مدیریت پروژه‌های نرم‌افزاری مشغول به کار بوده‌ام. چند مشکل باعث شد این اتفاق بیفتد: اولاً، مدیر منابع انسانی با ظاهر روانشناسانه ولی در عمل به عنوان مهره مدیریت برای تعامل با افراد عمل می‌کرد. قرار بود یک قرارداد 3 ماهه داشته باشیم، اما یک قرارداد 20 روزه نوشتند و ماه به ماه تمدید کردند، مثل کارگرها. این موضوع باعث شد در پایان 3 ماه، پیشنهادات کاری دیگرم را روی میز بگذارم و از ماه دوم به دنبال کار جدید باشم. دوماً، نتوانستم با مدیر دپارتمان تحلیل ارتباط برقرار کنم. او درگیر همه پروژه‌ها بود و زمانی برای شناخت من نداشت. کارها به جای اینکه در یک سیستم مدیریت وظایف ارجاع داده شوند، شفاهی گفته می‌شدند و من یادداشت می‌کردم. یک بار 8 صبح جلسه داشتیم و من 10 دقیقه به 8 رسیدم و دو دقیقه دیر به جلسه رسیدم، اما با لحنی تند مورد سرزنش قرار گرفتم، در حالی که دو نفر دیگر اصلاً به جلسه نرسیدند. سوماً، کل کار من به عنوان تحلیلگر به مستندسازی محدود شده بود و تحلیل‌ها را خودشان انجام می‌دادند و به من می‌گفتند مستند کن. من از کارم لذت نمی‌بردم. مشکل چهارم این بود که در طول 4 ماه حضورم، حتی یک بار تیم فنی را ندیدم. کل پروژه‌ای که روی آن کار می‌کردم در طول 120 روز حتی یک بار پابلیش نشد. جلسات فنی و daily به شدت نامنظم و هر دو هفته برگزار می‌شد. در نهایت، بعد از 4 ماه با اینکه نظرشان به ادامه همکاری بود، همه این موارد را به آنها گفتم و با قلبم از شرکت خارج شدم. تسویه حساب هم 2 ماه بعد با حرف و حدیث انجام شد. فکر می‌کنم اگر در دپارتمان دیگری بودم، شاید در آسا می‌ماندم.

من حدود 5 سال است که در آسا کار می‌کنم. نظرات دیگر همکاران را خواندم و به نظر من کمی بی‌انصافی کرده‌اند. آسا فرهنگ بسیار خوبی دارد و مدیران ارشد آن با سواد و دلسوز هستند. برای پرسنل ارزش زیادی قائل می‌شوند و جو بسیار صمیمی‌ای در شرکت حاکم است. قطعاً هر شرکتی بی‌عیب و ایراد نیست و آسا هم همین‌طور است، اما این اشکالات آنقدر زیاد و غیرقابل چشم‌پوشی نیستند که درباره‌شان این‌گونه صحبت کنیم. من کار کردن در آسا را به بچه‌های فنی و توسعه‌دهندگان پیشنهاد می‌کنم.

به شدت بد. بدترین تجربه کاری من در این چند سال بوده. قرارداد را نمی‌دهند تا مبلغ بیمه را طبق وزارت کار پرداخت کنند. همه چیز باندبازی است و اصلاً جای پیشرفت ندارد. فقط ادعا می‌کنند که بهترین هستند و دانششان از همه بیشتر است. منابع انسانی بسیار بد و دروغگو هستند. هیچ جای پیشرفتی وجود ندارد و با همان سمت قبلی می‌مانید، چون نیروهای قدیمی همه مدیر هستند و حرف آخر را می‌زنند. حتی اگر دانش شما خیلی بالاتر از آنها باشد، باز هم هیچ جای پیشرفتی برای شما وجود ندارد و به شما اهمیتی نمی‌دهند. اجازه دورکاری هم به هیچ‌کس داده نمی‌شود.

من 7 سال است که در آسا کار می‌کنم و بدون هیچ تجربه کاری قبلی وارد این شرکت شدم. آسا به من کمک زیادی کرد تا پیشرفت کنم. به نظر من برخی از دوستان با بی‌انصافی در مورد آسا نظر داده‌اند. محیط کار در آسا بسیار خوب و صمیمی است و من شخصاً از کار کردن در این شرکت لذت می‌برم.

دوستانی که این حرف‌ها را زدند، مطمئن باشید که رد شدن یا اخراج شدن از اینجا خیلی سخت است، چون آسا به سختی افراد را می‌پذیرد و همه افراد با سواد و نخبه هستند. من به عنوان یک جونیور وارد شدم و بهترین دوران برنامه‌نویسی‌ام را تجربه می‌کنم، چون همه به من کمک می‌کنند. مزایا هم به شدت خوب است. همه با هم رفیق هستند و من در این یک ماه کاملاً بین آن‌ها جا افتاده‌ام. یادگیری و رشد من به شدت بالا بوده است. اگر کسی سوالی دارد، در خدمتم. مزایا واقعاً بیشتر از این‌هاست؛ مثلاً هفتگی تست کرونا می‌گیرند و به سلامت اهمیت می‌دهند. بهترین غذا و خوراکی‌ها، امکانات و سیستم عالی با دو مانیتور و... هم ارائه می‌شود.

من همه نظرات را خواندم و نمی‌خواهم نظر موافق یا مخالف دیگران را داشته باشم، فقط نظر خودم را بعد از سه ماه کار در شرکت آسا می‌نویسم. 1- همکاران نسبتاً خوب هستند. 2- محیط کار دوستانه است و همه با هم رفیق هستند. 3- حقوق‌ها با توجه به شرایط کشور مناسب است و در حد شرکت‌های دیگر است و اول هر ماه پرداخت می‌شود. 4- مدیران بدی نیستند. 5- در دوران کرونا همه را دورکار کردند (البته کسی که می‌خواست می‌توانست به شرکت برود) و هر هفته تست کرونا می‌گرفتند که برای من جالب بود. 6- زیاد به ساعت ورود و خروج اهمیت نمی‌دهند و شناور بودن ساعت کار استرس را کم می‌کند. 7- مدیر منابع انسانی هم آدم خوبی است. در آخر باید بگویم این تجربه مربوط به واحد خودم است و نمی‌دانم در واحدهای دیگر چگونه است. سعی می‌کنم بعد از چند ماه دوباره تجربه کاری‌ام را بنویسم، شاید تغییر کرده باشد یا نه. امیدوارم نظراتم به کسانی که قصد تغییر شغل دارند و شرکت آسا یکی از گزینه‌هایشان است، کمک کند.

تجربه شما در شرکت آسا به شدت به تیمی که در آن قرار می‌گیرید وابسته است. هرچند برخی مسائل برای همه آزاردهنده هستند، اما با تنها 3 ماه تجربه نمی‌توان در مورد آن‌ها قضاوت کرد. در واحدهای مختلف شرکت جوهای متفاوتی حاکم است و خوب بودن یک واحد به معنای خوب بودن همه واحدها نیست. بسیاری از برنامه‌نویسان از دانشگاه‌های ممتاز ایران هستند، اما این موضوع در مورد سایر تیم‌ها صدق نمی‌کند و رشد شما به همین موضوع وابسته است. در شرکت، بچه‌ها با هم دوست هستند، اما من فقط با نیمی از همکارانم رابطه خوبی داشتم. مشکل ما اختلاف نظر کاری نبود، بلکه اختلاف دیدگاه بین سطوح مختلف بود. حقوق‌ها به موقع پرداخت می‌شود، اما رقم بالایی نیست. مدیران واحدها اتاق‌های جداگانه دارند و در دوران کرونا دورکاری انجام می‌شد. شرکت به شدت سخت‌گیر است و انعطاف‌پذیری کمی وجود دارد. مدیر منابع انسانی یکی از مشکلات جدی شرکت است و رفتارهای او صادقانه نیست. حقوق بر اساس حداقل دستمزد وزارت کار محاسبه می‌شود و اضافه‌کاری نیز بر همین اساس پرداخت می‌شود که این موضوع ناعادلانه است. فیش حقوقی و قرارداد به کارمندان تحویل داده نمی‌شود و پرداخت حقوق به صورت دو قسمتی انجام می‌شود که باعث می‌شود از مبلغ کل دریافتی خود مطلع نشوید. با وجود برخی نقاط قوت، اگر در آسا مانده بودم، هرگز به موقعیت فعلی‌ام نمی‌رسیدم. آسا جایی نیست که از ترک آن پشیمان شوید یا برای ورود به آن خود را سرزنش کنید. این نظر بر اساس تجربه 50 مصاحبه کاری و مقایسه با شرکت‌های دیگر بیان شده است.

نظرات صفر و صدی نشان می‌دهد که باندبازی در این شرکت بسیار رایج است. مصاحبه من در سال ۹۹ با آقای گ... برگزار شد. من اعلام کرده بودم که به .NET Core مسلط هستم، اما ایشان گفتند که هنوز به Core سوییچ نکرده‌اند. مصاحبه بسیار طولانی بود و سوالات زیادی درباره اصول OOP پرسیدند. ایشان اصرار داشتند که سطح سوالاتشان بالا است و به هر جوابی که می‌دادم با تعجب نگاه می‌کردند. مثلاً پرسیدند اگر try-catch-finally داشته باشیم و به دلیل ارور catch اجرا شود، آیا finally هم اجرا می‌شود؟ من گفتم بله، اما ایشان با تعجب پرسیدند مطمئنم؟ و چند بار این سوال را تکرار کردند. در پایان گفتند که من اوکی هستم، اما پرسیدند اگر گاهی مجبور شوم کارهای راه‌اندازی انجام دهم، مشکلی ندارم؟ من گفتم تمایلی ندارم، اما اگر شرایط ایجاب کند، گاهی ایرادی ندارد. قرار بود ۳-۴ روز بعد ایمیل ارسال کنند، اما این کار را نکردند. وقتی تماس گرفتم، خانم طبا... گفتند ایمیل ارسال کرده‌اند، اما من هیچ ایمیلی دریافت نکرده بودم. بعداً گفتند که نیروها جذب شده‌اند. بعدها از دوستان شنیدم که باندبازی در این شرکت بسیار رایج است و این آقای مدیر بیشتر ادعا دارند تا عمل. من واقعاً از جذب نشدنم خوشحالم.

سلام. من در مدت زمانی که در آسا کار کردم، یک محیط کاری بسیار خوب را تجربه کردم و مدیریتی دیدم که به کارمندانش اهمیت می‌دهد. در دوران کرونا، دورکاری کامل را راه‌اندازی کردند و به طور مداوم تست کرونا انجام می‌دادند. هیچ ساعت کاری اضافه‌ای وجود ندارد و محیط کاری بسیار منعطف است. از نظر دانش نیز در سطح خوبی قرار دارند و به ورودی‌های جدید اجازه رشد و یادگیری می‌دهند.

سلام، من سه مرحله مصاحبه داشتم. مرحله اول یک مصاحبه فنی تلفنی بود که سوالات خوبی پرسیده شد و چند سوال آخر بیشتر جنبه روانشناسی داشت. مرحله دوم یک جلسه حضوری فنی بود که با دو نفر انجام شد. این جلسه با 20 دقیقه تاخیر شروع شد و اسامی مصاحبه‌کنندگان با اسامی ذکر شده در ایمیل متفاوت بود. مرحله سوم مهم‌ترین جلسه بود که با منابع انسانی و یک مدیر فنی برگزار شد. این جلسه نیز با 40 دقیقه تاخیر شروع شد و در ابتدا مصاحبه‌کنندگان با یک فرد جدید که تازه به جلسه اضافه شده بود صحبت می‌کردند، انگار من برای مصاحبه نیامده بودم. بعد از 30 دقیقه رزومه من را خواندند و سوالاتی با لحنی بازجویانه پرسیدند. در نهایت، من هم با جواب‌هایم نشان دادم که علاقه‌ای به ادامه همکاری ندارم. مشکلاتی مانند تاخیر در شروع جلسات، نحوه برخورد نامناسب، عدم مطالعه رزومه قبل از جلسه و آشنا شدن با تیم شرکت در همان جلسه باعث شد تجربه ناخوشایندی از این فرآیند داشته باشم.

در ابتدا از طرف منابع انسانی با من تماس گرفتند و بدون توضیح شروع به مصاحبه کردند. سپس برای مصاحبه فنی زمان تعیین شد، اما در روز مصاحبه و در ساعت مقرر با من تماس نگرفتند. من خودم تماس گرفتم و بعد از چند دقیقه با من تماس گرفتند و چند سوال پرسیدند. قرار شد نتیجه را به من اعلام کنند، اما بعد از یک ماه هنوز خبری نشده است.