همیشه آرزو داشتم پلتفرمی وجود داشته باشد تا بتوانم تجربیاتم در شرکت‌های مختلف را با دیگران به اشتراک بگذارم و از هدر رفتن وقت و عمرشان در شرکت‌های نامناسب جلوگیری کنم. امروز این فرصت را پیدا کرده‌ام و از این بابت خوشحالم. بعد از فارغ‌التحصیلی از مقطع ارشد، به دنبال موقعیت شغلی حتی به عنوان کارآموز گشتم. وقتی به شرکت آسا رفتم، قرار شد یک دوره ۲ ماهه کارآموزی داشته باشم و بعد قرارداد ببندیم. حتی به من گفتند ممکن است بخشی از دوره در کرج برگزار شود و من قبول کردم. اما ۲ ماه به ۳ ماه افزایش یافت و در این مدت حقوقی به من تعلق نگرفت، فقط هزینه رفت و آمد با مترو پرداخت شد. بعد از ۳.۵ ماه، پیشنهاد قراردادی با حداقل حقوق کارگری به من دادند و تاکید کردند که دوره کارآموزی جزو سابقه و بیمه محسوب نمی‌شود. خوشبختانه این پیشنهاد را نپذیرفتم و این تصمیم نقطه عطفی برای پیشرفت‌های بعدی من شد. در حالی که همکلاسی‌هایم در جایگاه‌های خوبی با حقوق مناسب مشغول به کار بودند، من در چنین شرایطی قرار گرفتم. مدیر منابع انسانی که ظاهراً روانشناس بود، سعی کرد مرا متقاعد کند، اما من از رفتار دورو و غیرحرفه‌ای او شوکه شدم. حتی او کیس‌های ارجاعی را بین همکاران مطرح می‌کرد و آن‌ها را مسخره می‌کرد. شرکت آسا نه به دلیل کار فنی، بلکه به دلیل افزایش سرمایه در بورس رشد کرده و به صورت قارچ‌وار گسترش یافته است. این شرکت به شکل فامیلی اداره می‌شود و کارمندان به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم شده‌اند. پیشنهاد من این است که هرگز وقت خود را در شرکت‌هایی که شعار «ما یک خانواده هستیم» می‌دهند و در آن‌ها فامیل‌بازی رواج دارد، تلف نکنید. من تجربه کار در بانک را هم دارم و می‌دانم مزایای واقعی چیست، اما شرکت آسا حتی به سطح شرکت‌های مالی هم نمی‌رسد.