زمان مصاحبه فکر می‌کردم شرکت بسیار پیشرفته و به‌روز است، چون درباره تکنولوژی‌های روز از من سوال می‌کردند و خیلی خوشحال بودم. اما وقتی وارد شرکت شدم، متوجه شدم خبری از آن تکنولوژی‌ها نیست و با روش‌های قدیمی و ناکارآمد کار می‌کنند. معماری نرم‌افزارهایشان بسیار اشتباه و بی‌معنی بود و مجبور بودی همه چیزهایی که بلد بودی کنار بگذاری و با روش‌های اشتباه مدیر فنی تیم کار کنی. این موضوع باعث شوک و ناراحتی زیادی می‌شد. در واحدی که من بودم، همکاران به من بدبین بودند و انگار فکر می‌کردند آمده‌ام جای آن‌ها را بگیرم. برخوردها کم و بیش خوب بود، مخصوصاً از طرف منابع انسانی، اما چندان رضایت‌بخش نبود. محیط شرکت بسیار خفه و ساختمان قدیمی بود. کامپیوتری که به من داده بودند فقط کیسش جدید بود و بقیه تجهیزات کهنه و میز کارم انگار متعلق به دهه هفتاد بود. اگر هم خوبی‌هایی داشت، من متوجه نشدم و استقبال گرمی از من نشد. با پیشنهاد بهتری که دریافت کردم، سریع شرکت را ترک کردم و از همان ابتدا همه چیز ناامیدکننده بود!