بازگشت به صفحه شرکت
تجربه تلخ و ناامیدکننده در اسنپفود
اسنپ فود (Snappfood)تجربه کاری
من زمانی به این شرکت پیوستم که زیرساختهای آن در حال نابودی بود و فکر میکنم بهترین عملکرد کاری خود را در این شرکت ارائه دادم. به طوری که اگر کسی وضعیت فنی شرکت را قبل و بعد از حضور من بررسی کند، تفاوتهای زیادی را مشاهده خواهد کرد. من قصد جدایی از اسنپفود را نداشتم، اما در آخرین روز سال، یعنی ۲۸ اسفند، به من گفتند که همکاری ما تمام شده است. وقتی اعتراض کردم که چرا زودتر به من اطلاع ندادید، فقط یک ماه فروردین را به همکاری اضافه کردند. ای کاش از ابتدا به اسنپفود نمیرفتم، چون چیزی برای یادگیری وجود نداشت و نه تنها درجا زدم، بلکه حتی کمی هم پسرفت کردم. دیسک گردن یکی از مشکلاتی است که هر شب و روز با آن درگیر هستم و به این فکر میکنم که چرا برای اسنپفود اینقدر انرژی گذاشتم. ای کاش حداقل دل آدم نمیسوخت و قدر زحماتم را میدانستند. در کل، دوست دارم این تجربه را اصلاح کنم و یکی از روشهای شکست خوردن را یاد گرفتهام، اما میدانم که چنین محیطی شانس کمی برای موفقیت فردی ایجاد میکند. همه محیطهایی که از نیروها به صورت ابزاری استفاده میکنند، همینطور هستند. البته به نظر من موقعیتهای شغلیای هم در این شرکت وجود دارد که فشار کاری کمتری دارند و این دسته از افراد خوششانسهای اسنپفود هستند. کار خوب، کمفشار و خوشحالکننده آرزوی دیرینه بسیاری از ماست، که به نظر میرسد برنامهنویسها در اسنپفود تا حدی از آن برخوردار هستند.
حقوق: ۱۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان