اسنپ فود (Snappfood)

دو مرحله مصاحبه داره مرحله اول در اسکایپ هست مثل تماااام شرکت ها هرچی رده پایین تر حرفه ای تر هرچی رده بالاتر از خودراضی تر با من یک خانم از تیم منابع انسانی به نام ش.ع صحبت کردن و در مصاحبه اسکایپ هم بودن به شدت مودب مهربون حتی تو مصاحبه کمک میکرد منظورتو برسونی خانم دیگه آ،ک نه سرد و خشک جالب اینجاست اکثر شرکت ها میخوان همزمان حرفه ای در برنامه نویسی حسابداری کامپیوتر فروش و بازاریابی باشی بعد برای چه شغلی اینکه بشینی اطلاعات فسیل رو وارد اکسل کنی خلاصه من مرحله دومم دعوت شدم آقای ع،م ایشون هم مودب بود و گفتن ظرف دو هفته رد یا قبولی شما اعلام میشه هرجفتش اما دو هفته؟ سه ماه بعد ایمیلم نزدن توی جاب ویژن زد که رد کردن و جالب تر اینکه هفته بعد دوباره همون پوزیشن رو آگهی زدن،من تمام شرایط توی آگهی رو داشتم جااب بود برام بدونم با کی به توافق رسیدن که طرف ظرف سه ماه رفت و دوباره آگهی زدن

چیزی که تو اسنپفود مخصوصا تو بخشnon-food در روزهای ابتدایی میخوره توی صورتت عدم آنبردینگ مناسب هستش و خودت باید خودت رو آنبرد کنی که به شدت ضعف HR و مدیر مستقیم رو میرسونه. حقوق ها به شدت پایینه و بیشتر بازیشون تو KPI هست و روی بنس شما یه تارگتی ست میشه که تا 9 شب باید کار کنی. از نیروهای شرکت به عنوان سپر بلا استفاده میشه، مثلا فلان مدیر فلان روز جلسه داره و مجبور میکنند نیروهاشون تا ساعت 8 9 شب بمونند و کار کنند.ساختار مناسبی به لحاظ دیتایی نداره و هیچکدوم از کارشناسا دیتا درایون نیستن چرا؟ چون ساختارش نیست و همه رو به یه گوگل شیت و در حد کپی پیست عادت دادند. اونجا باید برای حق خودت اعم از مرخصی هم بجنگی یا وقتی سر ساعت میای میخوای سر ساعت بری کلی حرف از مدیر مستقیمت میشنوی چونکه ساعت کاریت رو رعایت کردی و رباط نبودی از ساعت 9 10 صبح کار کنی تا 9 شب. توی اسنپفود چشمت رو ببندی دست روی هرکی بزاری سرپرسته و اصلا شایسته سالاری وجود نداره، مثلا یه خانم اونجا از مرکز تماس یجا یهو اومده بدون هیچ سابقه ای شده سرپرست و با نیروهاش عین برده برخورد میکنه و اصلا رفتار حرفه ای و سازمانی رو رعایت نمیکنه. یسری از مدیرهای شهرهاشون از جمله تهران، یه آدم لوده با شوخی های جنسی و کلامی آزاردهنده که خودش رو محق هرکاری میدونه اما ما بقی عزیزان شبیه ایشون هم نباید رفتار کنند و صداشون رو وسط سالن میبرن بالا و تمامی جلساتش رو پشت میزش برگزار هم میکنه و اعتقادی به اتاق جلسه و .. نداره و سر سابقه به این جایگاه رسیده و یکم پاچه خاری. در کل شرکتی هست که از کار کردن توش به شدت پشیمونم و یکسال موندم که رزومم خراب نشه و به هیچ عنوان به هیچکس نمیگم بیاد اسنپفود چه بخش غذاییش چه غیر غذاییش. بستر شرکت کلا داغونه و پر از نیروی جونیور تو شرکته که حقوقاشون رنج 10 میلیون تومان پایست. مدیرانشون هم جنسیت زده نگاه میکنن و ایدشون اینه که هرکی خوشگل تر بامن صحبت کنه که مدیر ترش میکنم. مدیران سرویس های دیگشون هم که کلا تعطیل متاسفم برای خودم که انتخابم اسنپفود بود و یکسال خودم رو اذیت کردم.

اگر به عنوان اولین تجربه ی کاری میخوای اینجا کار کنی خوبه ، بهت تبریک میگم بابت استخدامت، چون از هفت خوان رستم باید رد بشی و در نهایت وارد یک محیط پویا شدی ولی اینو بدون اسنپ فود به لطف مدیریت آقای س.ل ، خسیس ترین ونچر اسنپ هست و نمیدونم چی تو کله ی تصمیم گیرنده ها میگذشته که رفتن اون سر دنیا ( زعفرانیه) آفیس زدن دیگه مثل قبل محیط برای ارتقا شغلی مناسب نیست منم تو اولین فرصت ازشون خداحافظی میکنم دیگه از حقوق و مزایا نگم که گریه تون میگیره

شرکت بسیار خوب با محیط سالم من دفتر اصفهان کار می کردم و واقعا همه چیز عالی بود حقوق پرداخت منظم داشت مزایای رفاهی خوبی داشتند ایراد شرکت تا حدی جو مردانه شرکت بود که در برخی تفریحات مثل بازی ها خانم ها اون زمانی که من بودم کمتر می تونستند شرکت کنند البته به مرور داشت اصلاح می شد به خانم ها و شرایط خاص و نیازها توجه می شد و این مزیتی بود که ندیده بودم کلا کار کردن توی این شرکت یه تجربه خوب و پر آرامش هست

یک مصاحبه منابع انسانی کوتاه، مصاحبه فنی حدود ۳۰ دقیقه ای و اشکال هر دو این بود که من متوجه نشدم برای چه عنوان شغلی دقیقا داریم صحبت می کنیم، مدیر محصول، کارشناس BI, تحلیل گر سیستم مسیر پیشرفت خیلی مشخص توضیح داده نشد همین باعث شد که شروع کنم از افراد داخل لینکدین که اونجا کار کردند سوال بپرسم و متوجه شدم سردرگمی در بدنه سازمان وجود دارد ولی بسته به مدیر تیم متفاوت هستش و افراد دو دسته راضی و نا راضی دارند به همین دلیل

من فکر میکنم معمولا آدما از چیزایی که ناراحتن مینویسن ولی تجربیات خوب شاید وظیفه میدونند و ازش قدردانی نمیکنند اسنپفود هم مثل همه ی شرکتهای دنیا نکات منفی و مثبت خودش دارد هیچ شرکتی تماما سیاه یا تماما سفید نیست یک نفر از آدم حسابیهای اسنپ فود اقای ف.ف کامرشیال دیرکتور هست، آدم دوست داشتنی و کار بلدی هست بسیار مسوولیت پذیر و توانا هست عملکردش قوی و قدرتمنده از ویژگیهای خوبش توجه به جزییات در کار هست همه ی تیم قدردان ایشون هستند

تجربه من در ولحد عکاسی اسنپ فود: (من فقط راجع به واحد عکاسی صحبت میکنم چون نمیدونم واحدهای دیگه اوضاشون چجوریه) مدیر واحد یک آدم بیسواد و لو لوله. لوده با شوخی های بی مزه که نهایت دغدغه ش اینه که کی تو غذاش هویج میریزه کی طرفداره ریال مادریده و کی شوهرش براش چقدر خرج میکنه... یعنی باور کنین خارج از این موضوعات من دیالوگ حرفه ای از این ادم نشنیدم. چرا تا دلتون بخواد دروغ و لاف الکی و ریا. یه همکاری داشتیم که سابقه ش صرفا دو سه سال از ما بیشتر بود و سوگلی جناب مدیر. به همین خاطر مثلا سوپروایزر بود. (نه چون کارش بهتر بود) کارش فقط و فقط میکرومنیجیگ بود. مدیر جلسه میذاشتن پشت درهای بسته. با همه تک تک حرف میزد و همه رو ترغیب میکرد پشت سر بقیه حرف بزنن و امار بقیه رو تک تک میگرفت. وای باورکردنی نبود. هرکی چاپلوسیشو میکرد باهاش اوکی بود و اضافه حقوقش به راه. هرکی ابراز نارضایتی میکرد باهاش دشمن خونی میشد. من چون بهشون رسوندم که خسته م از مدل مدیریت و خاله زنک بازیهاشون بهم گفتن که قطع همکاری. من ازشون نمونه کارهامو خواستم. هر دروغی که میشد که سر هم کرد که کارهامو بهم نده. به دروغ گفت سوپروایزر تا یک هفته مرخصیه وقتی بیاد میگم برات بفرسته. بعد یک هفته پیگیر شدم باز گفت نیومده. پیگیر شدم فهمیدم اصلا مرخصی نبوده. بعد هم وقتی من به اچ ار شکایت کردم بابت این موصوع. بهشون گفته بود چون کارهام خوب نبوده نخواسته برام بفرسته. حالا کارهای من همه منتشر شده بودن. اگه کیفیتشون بد بود که اصلا نباید اجازه انتشار میداد. خلاصه کنم اگه با چاپلوسی اوکی هستین میتونین دووم بیارین. اگه تو کتتون نمیره پاتون رو نذارید تو اون واحد.

من بیش از ۲ سال بود که تو اسنپ‌فود بودم، به جرأت می‌تونم بگم «آ.ب» و «ک.پ»، بدترین، دروغگوترین و *** HR هایی بودن که تو کل دوران کاریم، اسنپ‌فود به خودش دید. مخصوصا از وقتی که «ک.پ» اومد اسنپ‌فود، HR تبدیل به *** شد. کسی که حتی ساده ترین شرایط یک HR خوب بودن هم نداشت و برای بد بودن تلاش می‌کرد. «آ.ب» هم که تو شرکت با جمله «از من تابحال دروغ شنیدی؟» خودش رو انگشت نما کرده بود ‌و تقریبا همه، جز معدود افراد چاپلوس شرکت که از مدیران ارشد هم بودن، ایشون رو به دروغگو بودن می‌شناختن. من که از شرکت مدتی هست اومدم بیرون. ولی به همه پیشنهاد می‌کنم اگر دوست دارید ذهن سالمی داشته باشید، از اسنپ‌فود دوری کنید، اگر هم در اسنپ‌فود کار می‌کنید، یا استعفا بدید یا قطعا از HR سمی دور باشید تا از گزند مشکلات در امان بمونید. در مورد وضعیت تک هم بخوام بگم، تبدیل به مافیا شده بود. «ح.پ» و «ر،پ» کمر به نابودی تک بسته بودن. من تو زندگیم ***های زیادی دیدم، ولی این دو ***، از همه ***تر بودن. با چاپلوسی و بدون اندکی دانش درمورد برنامه‌نویسی به درجات بالا تو شرکت رسیده بودن. کسایی که برای رده جونیور هم نمی‌تونن برای خارج از ایران اپلای کنن، شده بودن هد تک اسنپ‌فود!

اسنپ فود محیط جذابی داره ولی با توجه به این عظمت و حرفه ای بودن از لحاظ مزایا و رفاهیات واقعا زیر صفر عمل میکنه . بسیار بسیار خسیس و هیچ مزایا قابل توجهی برای پرسنل نداره با کادوهای مناسبتی و مبالغی که برای مناسبت ها پرداخت میکنه ، فقط به شعور و شخصیت نیروهاش توهین میکنه کاش با بزرگ شدن و قوی شدن یادمون نره که در نهایت بازو و ستون سازمان نیروهاشن من به شخصه خیلی اسنپ فود رو دوست دارم ولی واقعا توی این زمینه تصمیماتش زشت ، با خساست و توهین آمیزه

اسنپ فود محیط جذابی داره ولی با توجه به این عظمت و حرفه ای بودن از لحاظ مزایا و رفاهیات واقعا زیر صفر عمل میکنه . بسیار بسیار خسیس و هیچ مزایا قابل توجهی برای پرسنل نداره با کادوهای مناسبتی و مبالغی که برای مناسبت ها پرداخت میکنه ، فقط به شعور و شخصیت نیروهاش توهین میکنه کاش با بزرگ شدن و قوی شدن یادمون نره که در نهایت بازو و ستون سازمان نیروهاشن من به شخصه خیلی اسنپ فود رو دوست دارم ولی واقعا توی این زمینه تصمیماتش زشت ، با خساست و توهین آمیزه

من تقریبا تو 4 تا شرکت مختلف کار کردم ولی با اطمینان اسنپ فود بدترین تجربه کاری من بود. بخش فروش تارگت های کاملا غیرمنطقی داره و به شما به عنوان یک ربات نگاه میکنن که باید طبق خواستشون هر کاری بکنی و تقریبا همه بعد از 1 ماه میخوان قطع همکاری داشته باشند که در کمال تعجب اجازه این کار هم به کارمند ها داده نمیشه :) متاسفانه من مثل بقیه همکارام تو این بخش گول مصاحبه و حرف هاشون رو خوردم ،تو مصاحبه کاملا همه چیز قشنگ و تر و تمیز به نظر میرسه ولی اصلا اینطور نیست . شما هر کاری هم انجام بدی و هرچقدر هم که خوب باشی در نهایت انقدر به تو حس ناکافی بودن و به درد نخور بودن میدن که کم کم واقعا فکر میکنی مشکل از خودته و نه از سیاست های مزخرف اسنپ فود . به نظرم با حقوق کمتر جای دیگه کار کنید ولی سمت اسنپ فود نیاید

حدود ی ماه پیش با یه مصاحبه حضوری داشتم ، با این ک واس اون پوزیشن قبول نشدم ولی خیلی لذت بردم از مصاحبه ای ک داشتیم و اصلا احساس بدی نداشتم ازین ک رد شدم. هفته بعدش دوباره از ی واحد دیگ باهام تماس گرفتن و گفتن رزومتون رو دادن برای این پوزیشن و منم قبول کردم ک برم سه مرحله مصاحبه داشتم سوالاشون واقعا کاربردی بود و کلیشه ای نبود مهم ترینش حس دوستانه و بدور از استرسی بود ک بهت میدادن .

س.ل مدیریت محترم اسنپ فود بابااااااا یکم سر کیسه رو شل کن انقدر ی ز د ی بازی در نیار کشتی تو مارو حیف نیست این همه نیروی خفن پرورش میدی و به خاطر مبلغ ناچیزی که پزداخت میکنی همه رو از دست میدی ؟ واقعا چی تو ذهنت میگذره ؟ یکم رضایت شغلی پرسنلتو بالا تر ببر

بدون هیچ اغراقی اسنپفود علیرغم اسمی که بهم زده، افتضاح ترین جایی بود که برای مصاحبه رفتم. کسی که برای مصاحبه میاد جویای کار هست و واقعا منتظر جواب از طرف شرکت هست و روی قولی که بهش داده میشه حساب میکنه. اول برای من ایمیل ارسال شد که توضیح کامل از شرایط ورود به جلسه مصاحبه رو داده بود. تاکید داشت که حداقل یک ربع زودتر در محل حضور داشته باشم. و اونجا یک ربع دیگه معطل شدم. یسری سوال و جواب انجام شد و گفتن حداکثر تا یک هفته آینده بهتون اطلاع میدیم‌. تقریبا یک ماه بعد ایمیل نظرسنجی در مورد نحوه برگزاری مصاحبه ارسال شد و دو ماه بعد ایمیل اطلاع رسانی نتیجه مصاحبه!!!! هیچ ارزشی برای شمای کارجو قائل نیستن. کسی که مصاحبه کاری میره واقعا یه فشار روانی ای روش هست که منتظر نتیجه مصاحبه هست تا تکلیفش مشخص بشه. و از نیروی بخش مثلا منابع انسانی این انتظار میره که شرایط رو درک کنه و سریعتر تکلیف کارجو رو مشخص کنه.

همه چی از بیرون قشنگه، داخلش که میری میبینی افتضاح تر از اون چیزی که فکر میکردی هست، سرگروها که ازشون سوال میپرسیدی بلد نبودن جواب بدن و وقتی صداشون میکردی خودشون رو میزدن کوچه علی چپ که مثلا نشنیدن، یا بد از صد بار صدا کردنشون میرفتن جواب مثلا درست رو از سرپرست میپرسیدن و فرداش همون جواب مثلا درست لاگ میومد😂 و میشد عملکرد ضعیف من!! ناهماهنگی موج میزد تو تیم هرکی یه حرفی میزد و با این کارشون فشار روانی ایجاد میکردن . حقوق بسیار پایین با اینکه پنجشنبه و جمعه هارم میرفتم کلا با پاداش عملکردی ده تومن واریز میکردن. من که فرار کردم، شما ام اطلاع داشته باشین چجور جایی هست اونجا!!!

ایکاش میشد همین یک ستاره رو هم بهشون نداد شرکتی پر از افتضاحات حقوق کم /کسری های خیلی زیاد /اضافه کار اجباری چه برای روز چه شب /سرگروه های نابلد /رفتار غیر حرفه ای /ندادن مرخصی و یا حق مرخصی نیروی تازه کار یک ماه آموزش رو میارن و تسک بهتری بهش میدن و اونی که دو الی سه سال کار کرده رو جای بدتری قرار میدن و فقط برای یک یا دو نفر نیست و برای اکثر قدیمی ها اینکار رو میکنن اگر یکی از فاکتورهاتون با توجه به تلاشی که دارید اینه پیشرفت داشته باشید تو شرکت سمت این شرکت و رزومه هاش نرید اصلا

من برای موقعیت شغلی پشتیبان محتوا رزومه ارسال کردم دو مرحله هم مصاحبه داشتم و برخورد کننده مصاحبه کننده ها خوب و محترمانه بود و در نهایت آفر هم گرفتم حقوق بسیار پایینش که 8800 بود و باید پنج شنبه و جمعه هم کار میکردی باعث شد ریجت کنم 😃ای کاش فکری به حال حقوقا تو اسنپ فود بشه واقعا

من یک ماهه دنبال شغل میکردم و اتفاقی با این سایت آشنا شدم .چیزی که تو این مدت فهمیدم از بزرگترین شرکت های ایران تا کوچکترین شرکت کسی نیست که نظر مثبتی بنویسه .برام سوال شد چطور میشه شرکت هایی که تو کار خودشون جزو پنج شرکت اول ایران هم هستن باز هم نظر منفی میگیرن .پس چطور میشه که اون شرکت به اون جایگاه رسیده. که به دوتا نتیجه رسیدم یکی اینکه مثه تمام مراحل زندگی ادم خوب و بد سر راهتون قرار میگیره اگه یه ادم برای من بد بوده دلیل نمیشه برای شما هم بد باشه .شاید من خودم مشکل داشته باشم و دوم اینکه شخصی مثل من اگه رزومه خوبی داشته باشه قطعا الان تو بهترین جا کار میکنه و وقتی من میام و تو یه سایت کاریابی دنبال کار میگردم ینی سطح کاریم پایینه و باید تحربه جمع کنم پس باید سختی کار رو بپذیرم و سوم اینکه خیلی خیلی هستن ادمایی که فکر میکنن محل کار مثه خونه مامانشونه که وقتی میره مصاحبه یا کار کل محموعه باید دست به سینه اش وایسن .پس اگه مثه من دنبال کار میگردید به نظرات بقیه توجه نکنید چون اگه سرچ کنید تو همین سایت میبیند بهترین برند ها و شرکت های ایران هم جز نظر منفی هیچی نگرفتن

اینجا فقط اسم در کرده و برندش بزرگ شده وگرنه حقوق درست درمون نمیدن . سر وقت میدن ولی کمه نسبت به بقیه‌ی اسنپ. به مدیرم اعتراض کردم ولی هیچی به هیچی و متاسفانه ادم‌ها بخاطر اسم اسنپ فود میان اینجا.

مصاحبه اسنپ فود ی جور وقت تلف کردنه …بعد از دو مرحله مصاحبه که محصاحبه دوم 1ساعت طول کشید و به قدری با روح و روانم بازی کردن که بعد از اتمام حالم بد شده بود …کاملا ذهنم خسته کرده بودن و اجازه نمیدادن صحبت کنم فقط وسط حرفم میپریدن که منو عصبی کنن و خودشونم می گفتن کار ما اینجا اینه که عصبانیت کنیم .. ولی من از پسشون بر اومدم و خیلی ریلکس و خوب برخورد کردم .. و خیلی از اون پشتیبان های که تماس می گرفتن یک تایم مصاحبه فیکس کنن صداشون میلرزید و دست و پاشون گم می شد خیلی بهتر بودم .. در کل معلومه که پارتی بازیه … و اگهی های استخدامی که میزارن میخوان بگن که ما از مردم عادی هم نیرو می گیریم … خلاصه که وقتتو تلف می کنن و اخرشم قبولت نمی کنن بدون هیچ دلیلی

واقعا نمیدونم چرا وقتی با حقوق پیشنهادی کارجو مشکل دارید، دعوتش میکنید به مصاحبه؟اونم مصاحبه حضوری؟ داستان از این قراره که رزومه فرستاده بودم و بعد از 3 روز با من تماس گرفتن و حدود 15دقیقه هم تماس تلفنی طول کشید چندتا سوال درباره موقعیت شغلی پرسیدن و توضیحاتی هم راجع به شغل دادن و آخرش هم حقوق پیشنهادی من رو پرسیدن که بهشون گفتم، و با وجود این با من یک جلسه مصاحبه حضوری(دفتر زعفرانیه) هماهنگ کردن. من هم روز مصاحبه، زودتر از تایم رسیدم، و فقط با پرسجو از نگهبانا و هماهنگی ها توی طبقات و اتاق های تو در تو، یه تایمی حدود 15 دقیقه یا شایدم بیشتر طول کشید تا به اتاق مصاحبه برسم. مصاحبه با یه سری سوالات تکنیکال انجام شدو روند پرسش و پاسخ عادی و اوکی بود و وقتی به بخش حقوق درخواستی رسید، من مجدد همون حقوق اعلامی که پای تلفن گفته بودم رو گفتم و بعد مصاحبه کننده با مکسی گفت که دیگه خط قرمزت توی حقوق از چقدره؟ و اونجا بود که حدس زدم اصلا با حقوق درخواستی من اوکی نبودن!! حدود 2 ساعت بعد از مصاحبه هم پیامک زدن و گفتن رد شدی واقعا چرا وقتی با حقوق درخواستی کارجو مشکل دارید دعوتش میکنید به مصاحبه؟ اونم حضوری تو این شلوغی تهران از یه همچین شرکت اسم و رسم داری مثل اسنپ فود یه همچین بی نظمی بعید بود حدقل رنج حقوقی تون رو از قبل بگید به کارجو که نه وقت شما گرفته نه وقت کارجو

دیگه شرکت هایی مثل اسنپ فود و کل تشکیلات اسنپ اون جذابیت رو ندارن و اونقدر آدم داغون و بدرد نخور در لا به لای این تشکلات جا گرفتن که باور کنید مثل اداره جات دولتی فقط به یه بودجه متصل هستن و میخورن تا زنده بمونن! شاید اسم شرکت براتون جالب باشه و بگید چقدر خفن هستن و حتما چون اینهمه مشتری دارن کارهاشون بیست بیست هستش و دارن میترکونن! ولی برخلاف تصوری که دارید هر چی آدم داغون و پارتی باز برداشته رفقای داغون تر خودش رو آورده و سیستم بهم ریخته. اصلا شایسته سالاری معنی نداره و هر کسی رفیق و آشناش که لنگ کار هستش رو میاره و تمام آگهی های استخدام که تو سایت های کاریابی مثل جابینجا میبینید فیک و تبلیغاتی هستش و پشت قضیه دوستان خودشون رو استخدام می کنن. نرخ حقوق اصلا چیزی نیست که فکر می کنید و برخلاف تصور شما حقوق ها پایین هستن و فقط اسم اسنپ میره تو رزومه ات که بیشتر شبیه لکه ننگ هستش و اینقدر زجر میکشی که میگی ای کاش اینجا کار نکرده بودم! رفیق بازی، آدمای دلقک کم سن و سال که بویی از حرفه ای بودن نبردن و یه شبه سنیور شدن، ضعف شدید مدیریتی و عوض شدن سیاست های پروژه پشت سر هم از بقیه مشکلات این شرکت داغون هستش.

۳مرحله مصاحبه و یک انجام تسک طول کشید تا آقایون بفهمن که "در این برهه زمانی تجربیات و دانسته‌هات با نیازمندی‌های حال حاضر شرکت مطابقت نداشته و از این رو فرصت همکاری با شما میسر نیست" صحبت‌هایی که حین مصاحبه‌ها میشد اکثرا تکراری بود و واقعا نمیدونم چرا ۳مرتبه مصاحبه نیاز بود! اما فارغ از این‌ها رفتار مناسبی داشتن و با احترام برخورد کردن

شرکت بسیار عالی در زمینه فرهنگ سازمانی و ارتباطات کارکنان است و امیدوارم که در آینده بقیه شرکت ها هم به همین حد از بلوغ سازمانی برسند تا کارکنان تجربیات بیشتر و بهتری در این حوزه کسب کنند. این بهترین تجربه شغلی ای بود که من تا به حال داشته ام.

من حدود دو سال در بخش دیل اسنپ فود فعالیت داشتم و می‌خواهم از ضعیف‌ترین بخش این سازمان، یعنی بخش منابع انسانی (اچ‌آر) برای شما بگویم. در این دو سال، هر ایمیلی که برای جذب نیرو ارسال می‌شد، تاکید می‌کرد که بستگان درجه یک حق استخدام ندارند. اما در عمل، هر کسی که پارتی داشت، به راحتی همسر، برادر یا خواهر خود را وارد شرکت می‌کرد. حتی در یک ساختمان، همسر یکی از مدیران به عنوان سرپرست واحد مشتریان انتخاب شد. بخش اچ‌آر به راحتی قوانین خود را زیر پا می‌گذارد و تنها داشتن پارتی کافی است. دو دختر جوان را به عنوان مسئول اچ‌آر گذاشته‌اند که یکی از آن‌ها اصلاً درک درستی از محیط کار ندارد و رفتارش طوری است که انگار شرکت متعلق به پدرش است. این فرد حتی مصاحبه‌های درستی بلد نیست و سوالاتش را از روی اینترنت کپی می‌کند. پایه حقوق‌ها آنقدر پایین بود که بسیاری از ما ترجیح دادیم شرکت را ترک کنیم. با این تناقضات و تبعیض‌ها، خصوصاً از طرف اچ‌آر، دیگر جایی برای ماندن نبود.

در تجربه کاری با اسنپ فود، مدیر ارشد واحد توسعه کسب‌وکار با وجود ادعاهای فراوان و رفتارهای خودستایانه، آنقدر بی‌کفایت است که حتی فامیل‌هایش دورش جمع نمی‌شوند. او دخترخاله و دوست‌دخترش را به عنوان سوپروایزر در واحد خودش استخدام کرده است. این دو خانم، بی‌سواد و زیرآب‌زن هستند و با رییس‌بازی هر کسی را که با آنها سر ناسازگاری داشته باشد، اخراج می‌کنند. اگر تا انتها اسنپ فود را بررسی کنید، متوجه می‌شوید که کارها به دست چه کسانی افتاده است.

تجربه خوبی از اسنپ به‌خصوص در مورد کرایه‌ها ندارم. پشتیبانی بسیار ضعیف و بی‌حوصله است. تیم پشتیبانی اصلاً به رانندگان موتوری اهمیت نمی‌دهد و هر زمان که بخواهند سفر را لغو می‌کنند یا کرایه را کم می‌کنند. قبلاً برای شغل دوم مناسب بود، اما الان فقط اعصاب‌خردکن است و به رانندگان احترام نمی‌گذارند و برایشان ارزشی قائل نیستند. به‌طور کلی، دیگر به‌درد نمی‌خورد.

از حجم زیاد کار و کنترل دائمی تیم لید در طول ساعات کاری، مشکلات سیستم‌ها و رفتارهایی که انگار تقصیر شماست، استرس مداوم، کیوس‌های بی‌دلیل و گیرهای بی‌خودی، حقوق بسیار کم که با آن حجم کار، احساس کارگر ارزان و قاچاقی را به شما می‌دهد، نگاه به فیش حقوقی که از تعطیلات کاری که نمی‌دهند تا کسری‌های کاری که نداشته‌اید و از همان حقوق کم هم کم می‌کنند، حس احمق بودن به شما دست می‌دهد. از تعطیلات و جمعه‌هایی که نمی‌توانید با دوستان و خانواده باشید و ۸ ساعت پشت سیستم گردن و چشمتان داغون می‌شود برای ۱۰ تومن!!!

مرحله اول مصاحبه با حضور مدیر People & Organization و HRBP برگزار شد. سوالات تخصصی سناریو محور بود و برخورد محترمانه‌ای داشتند. اما سوالات HRBP عجیب بود، مثلاً تعداد پمپ بنزین‌های تهران که به نظر سوالاتی منسوخ و نامربوط بودند و مشخص نبود کدام شایستگی فرد را می‌سنجند. مصاحبه بعدی به صورت حضوری با معاون منابع انسانی اسنپ‌فود بود. متاسفانه آدرس اشتباه داده شده بود و مجبور شدم با اسنپ خودم را به محل برسانم. معاون منابع انسانی نگاه بالا به پایینی داشت و با وجود وعده اعلام نتیجه در چند روز، این کار انجام نشد. بعداً با نیروهای دیگر شرکت مصاحبه کردم و متوجه شدم که پرداخت‌ها بسیار پایین و فرهنگ سازمانی نامناسبی دارند.

پانزده دقیقه زودتر از زمان مصاحبه رسیدم، اما بیست و پنج دقیقه بین افراد مختلف در طبقات مختلف پاس‌کاری شدم تا بالاخره متوجه شوند مصاحبه‌کننده کجاست و من را به اتاق مورد نظر راهنمایی کنند. تازه آن موقع هم فهمیدند که جلسه‌ی قبلی در آن اتاق هنوز ادامه دارد و مجبور شدم منتظر بمانم تا جلسه تمام شود و وارد اتاق شوم. یک ربع دیگر هم این‌طوری معطل شدم! اشتباه کردم که منتظر ماندم و خودخوری کردم. وقتی وارد اتاق شدم، آن‌قدر فکرم به هم ریخته بود که فقط می‌خواستم جلسه زودتر تمام شود و از آنجا بیرون بیایم.

با توجه به تجربه چندین ساله‌ام در دو واحد مختلف اسنپ فود، مزایا و معایب کار در این شرکت را با شما در میان می‌گذارم تا با توجه به شرایط خود تصمیم بگیرید. از معایب اصلی می‌توان به افزایش حجم کار و اهداف (تارگت‌ها) اشاره کرد که به دلیل ورود یک رقیب قوی، بیش از یک سال است که به شدت افزایش یافته و باعث شده خارج از ساعات کاری مجبور به کار شویم. ساعت کاری رسمی ۱۰ صبح تا ۷ شب است، اما اغلب تا ۹ شب کار می‌کنیم. پرداخت پاداش عملکرد منصفانه نیست و با توجه به سختی و حجم کار، حقوق و پاداش‌ها پایین است. کار بسیار فرسایشی است، نرخ تعویض نیروها بالا است و امنیت شغلی پایین است، زیرا قراردادها سه‌ماهه هستند. حقوق‌ها بر اساس پایه وزارت کار است و سقف پاداش عملکرد نیز پایین است، به طوری که حداکثر حقوق یک کارشناس به ۱۵ میلیون تومان می‌رسد. متأسفانه پارتی‌بازی در شرکت بسیار رایج است و عملکرد منابع انسانی ضعیف است. همچنین، امتیاز شغلی و پرورش استعدادها در اولویت قرار ندارد. از مزایا می‌توان به پرداخت به‌موقع حقوق و ارائه فیش حقوقی ماهانه اشاره کرد که البته این موضوع از وظایف کارفرماست، اما در شرایط فعلی می‌توان آن را یک مزیت دانست. همچنین، امکان دورکاری دو روز در هفته و حضور سه روز در شرکت وجود دارد که انعطاف نسبتاً خوبی ایجاد می‌کند. تعطیلی پنج‌شنبه‌ها نیز نکته مثبتی است. بیمه تکمیلی رایگان، کمک هزینه تراپی فصلی یک میلیون تومانی، هدیه تولد یک میلیون تومانی و پنج کد تخفیف ۱۰۰ هزار تومانی در ماه برای خرید غذا از اسنپ فود از دیگر مزایا هستند. اگر مانند من قسط دارید و تعطیلی پنج‌شنبه‌ها و دورکاری دو روز در هفته برای شما مهم است و می‌توانید بین کار و زندگی تعادل برقرار کنید، این شغل می‌تواند گزینه مناسبی باشد. اما اگر قسط‌های کمی دارید و نمی‌توانید فشار کاری زیاد را تحمل کنید، یا تعطیلی پنج‌شنبه‌ها برای شما اولویت ندارد، این شغل قطعاً بر زندگی شما تأثیر منفی خواهد گذاشت و می‌توانید گزینه‌های بهتری پیدا کنید. امیدوارم همه هموطنان عزیز موفق باشند.

بعد از درخواست من، کمتر از یک هفته با من تماس گرفتند و شرایط کاری را توضیح دادند. طبق این شرایط، ۴ روز کار و یک روز مرخصی دارید و این چرخه تکرار می‌شود. ساعت کاری از ۹ صبح تا ۶ عصر است. در مصاحبه تلفنی، سوالاتی مانند سابقه کار در مرکز تماس پرسیده شد که من گفتم تجربه‌ای در این زمینه ندارم اما در فروش و ارتباط با مشتریان تجربه دارم و مهارت‌های مذاکره و فن بیان خوبی دارم. همچنین از من پرسیدند که رضایت مشتری را در چه می‌بینم و من پاسخ دادم که در بازار رقابتی امروز، خرید مجدد مشتریان نشان‌دهنده رضایت آن‌هاست. سوال دیگری درباره ویژگی‌های یک کارمند مرکز تماس و ترجیح محیط کاری شلوغ یا خلوت پرسیده شد که من گفتم برایم فرقی ندارد و انعطاف‌پذیر هستم. توصیه من این است که کسی که می‌خواهد در این شغل موفق شود، باید بداند که کار سختی است و نیاز به سرعت عمل بالا و یادگیری سریع دارد. همچنین باید بتوانید در برابر مشتریان عصبی و ناراضی خونسردی خود را حفظ کنید. ویژگی‌هایی که برای آن‌ها مهم بود شامل انعطاف‌پذیری و تطابق با محیط کاری شلوغ است.

وقتی وارد شدم، چند دقیقه‌ای منتظر منابع انسانی ماندم. ایشان خوش‌برخورد بودند و فرمی به من دادند تا پر کنم. بعد از پر کردن فرم، مرا به اتاقی هدایت کردند تا منتظر مصاحبه‌کننده بمانم. این مدت خیلی طول کشید تا اینکه فردی آمد و با او مصاحبه کردم. فکر می‌کردم مدیر فنی یا حداقل مدیر بخش کلاینت هستند، اما گویا مدیر بخش پروداکت بودند. سوالاتی فنی پرسیدند، اما بیشتر درباره روند کار در شرکت‌هایی بود که قبلاً با آن‌ها کار کرده بودم. سوال عجیبی درباره تخلیه تهران در ۲۴ ساعت و یک سوال الگوریتمی هم پرسیدند. مصاحبه‌کننده کاملاً خنثی بودند و هیچ واکنشی نشان نمی‌دادند که این رفتار من را گیج کرده و استرس می‌داد. در پایان وقتی درباره مرحله بعد پرسیدم، گفتند نتیجه را اعلام می‌کنند، اما هیچ خبری دریافت نکردم. توصیه می‌کنم برای چنین مصاحبه‌هایی آماده باشید و با اعتماد به نفس کامل بروید.

بعد از انحلال یکی از ونچرهای IIG، شرکت‌های فعال آن مجموعه شروع به مصاحبه با کارکنان سابق آن ونچر کردند. من با تقریباً همه شرکت‌های IIG مصاحبه کردم، چون رزومه همه ما در اختیارشان بود و خودشان با من تماس گرفتند و برای مصاحبه دعوتم کردند. مصاحبه اول با مدیر آن بخش بود و سوالات فنی زیادی پرسیدند، مثلاً درباره نحوه سگمنت کردن و مدیریت اصولی رستوران‌ها که تا آن زمان انجام نمی‌دادند. از آنجایی که من در کار قبلی‌ام همین کار را انجام می‌دادم، با جزئیات ایده‌هایم را مطرح کردم و مدیر بسیار استقبال کرد و از ایده‌ها خوشش آمد. قرار شد جلسه بعدی با بخش منابع انسانی باشد و پیشنهاد شغلی ارائه کنند، اما خبری از آن‌ها نشد. با وجود پیگیری‌های مکرر، حتی یک ایمیل رد درخواست هم برای من نفرستادند تا اینکه بالاخره از طریق اسکایپ با یکی از آن‌ها تماس گرفتم و پیگیری کردم که گفتند فعلاً امکان همکاری ندارند. چند نکته مهم وجود دارد: در آن زمان بحران منابع انسانی در کل گروه وجود داشت و شاید عدم هماهنگی بین منابع انسانی و دپارتمان تا حدی قابل توجیه باشد، اما منابع انسانی اسنپ فود در مدیریت این بحران عملکرد بسیار ضعیفی داشت. من در کار قبلی‌ام سرپرست بخش بودم و سمت کارشناس برای من یک قدم به عقب محسوب می‌شد. این موضوع را در همان مرحله مطرح کردم و مدیر بخش گفت که این دپارتمان را از صفر می‌سازیم و افرادی مثل تو که اولین اعضای آن هستند احتمالاً مدیریت آن را بر عهده خواهند گرفت. اگر به دلیل سابقه یا کیفیت کارتان حقوق بالاتر از حد معمول دریافت می‌کنید، اسنپ فود بهترین گزینه برای شما نیست. حقوق‌های آنجا معمولی است، نه خوب و نه بد. دوستان من که آنجا کار می‌کنند حقوق‌های ۳ تا ۴ میلیون تومانی دریافت می‌کنند، البته این مربوط به حوزه بیزینس آن‌هاست و از حقوق بخش IT اطلاعی ندارم.

در این مصاحبه، سوالاتی درباره سوابق تحصیلی و شغل قبلی پرسیده شد. اما یک سوال عجیب هم مطرح شد: اگر شهر تهران در خطر جدی قرار داشته باشد و فقط ۲۴ ساعت فرصت داشته باشید تا شهر را تخلیه کنید، چگونه این کار را انجام می‌دهید؟

ابتدا یک تست تایپ و سپس یک تست هوش از من گرفتند. بعد از آن، یک مصاحبه کوتاه حدود ۱۵ دقیقه‌ای انجام شد که در آن سوالاتی که قبلاً در فرم پر کرده بودم را پرسیدند. یک توضیح مختصر درباره وظایف شغلی ارائه دادند، اما در مورد میزان حقوق صحبتی نکردند و فقط زمان پرداخت حقوق را گفتند. سوالاتی مانند نظر من درباره پیشرفت شغلی، دلیل ارسال رزومه برای این شرکت و اهداف آینده‌ام پرسیدند. همچنین گفتند که ظرف دو روز آینده نتیجه را اعلام می‌کنند. تاکید کردند که نقاط قوت و ضعف‌ام را به وضوح بیان کنم و تمام تجربیات مرتبط با شغل را شرح دهم، چون برایشان بسیار مهم است. همچنین پرسیدند که آیا تا به حال در سمینار یا دوره‌های آموزشی شرکت کرده‌ام یا نه، که این موضوع هم برایشان اهمیت داشت.

منابع انسانی شرکت من را از طریق لینکدین پیدا کردند و خودشان ابتدا پیام دادند. دو مصاحبه داشتم که هر کدام با یک نفر انجام شد. مصاحبه اول از نظر من بهتر بود، هم از نحوه پاسخ‌دادنم راضی بودم و هم سوالات منطقی و مناسب پرسیده شد. اما مصاحبه دوم با مسئول بالاتری بود که دقیقاً سمتش را به خاطر ندارم. ایشون از ابتدا اجازه نمی‌دادند زیاد صحبت کنم و مدام تذکر می‌دادند که وقت نداریم و جواب‌ها را کوتاه کنم. بعضی سوالات واقعاً نیاز به توضیح طولانی داشتند، مثلاً وقتی از من می‌پرسیدند در یک موقعیت فرضی چه کاری انجام می‌دهم، باید همه جوانب و فرضیاتم را توضیح می‌دادم، اما مصاحبه‌کننده این فرصت را نمی‌داد. در نهایت از این مصاحبه دوم راضی نبودم، هرچند سوالات خوبی پرسیده شد.

من تقریباً یک سال در دفتر مرزداران (کال سنتر) اسنپ فود فعالیت داشتم. در این شرکت چیزی به نام حقوق کارمند یا کارگر وجود ندارد و امکان پیشرفت به هیچ وجه فراهم نیست. مانند برده از شما کار می‌کشند و مهم نیست در چه بخشی فعال باشید. حقوق‌ها به موقع پرداخت می‌شود، اما همیشه با اشتباهات زیادی همراه است و بسیار کمتر از حق و زحمتی است که کشیده‌اید. اگر اعتراض کنید، می‌گویند همین است که هست و اگر نمی‌خواهید، می‌توانید بروید. دوست من، اگر قصد دارید وارد این شرکت شوید، چه در دفتر مرزداران و چه در دفتر جردن، باید بدانید که از دید کارفرما شما فقط یک کارگر هستید. حتی برای رفتن به دستشویی هم باید اجازه بگیرید و اگر بیشتر از ۵ دقیقه در دستشویی بمانید، از شما سؤال می‌کنند. مزیت‌هایی هم وجود دارد، مثلاً هر ماه به کسانی که تولدشان است کارت هدیه ۵۰ یا ۱۰۰ تومانی می‌دهند یا گاهی برنامه‌های تفریحی مانند فوتسال بعد از کار برگزار می‌کنند. اما شاید تنها نقطه قوت شرکت اسنپ فود، رابطه دوستانه‌ای است که بین کارمندان وجود دارد. من در آن یک سال دوستان بسیار خوبی پیدا کردم که از همه نظر عالی بودند. به طور کلی، اگر به دنبال محیطی هستید که به شما احترام بگذارند و حقوقتان را طبق ضوابط مشخص پرداخت کنند، اسنپ فود جای مناسبی برای شما نیست.

یک مرحله مصاحبه با سرپرست بخش دیجیتال مارکتینگ داشتم. او فردی بسیار باحال و پرانرژی بود که حتی اگر چیزی را بلد نباشی، با خوش‌رویی می‌گوید مشکلی نیست و چیز مهمی نیست. سوالات بسیار تخصصی پرسید و چند چالش مطرح کرد که برای آنها راهکار ارائه دهم. همچنین درباره جزئیات کارهایی که در شرکت‌های قبلی انجام داده‌ام سوال کرد و پرسید که دستاوردهای من در هر کدام از آن‌ها چه بوده است. در کل، برخورد بسیار خوبی داشتند.

دو مصاحبه تخصصی داشتم. علاوه بر آن، یک تسک بسیار عجیب و سخت به من داده شد که باید در مدت یک روز انجام می‌دادم! هر کدام از سوالات تسک تقریباً معادل یک پروژه سه‌هفته‌ای بود که به طور شگفت‌انگیزی برای مصاحبه از من خواسته شد. در مصاحبه آخر به من گفتند که با مدیر ارشد عملیات هماهنگ می‌کنند تا مصاحبه داشته باشیم. اما روز بعد، با کمال ناباوری ایمیل زدند که شما ریجکت شدید! حتی حقوق هم نپرسیدند که بخواهم پیشنهاد بدهم. به نظر من هدف مصاحبه چیز دیگری بوده که به شخصیت سازمانی اسنپ فود هم می‌خورد این جور کارها.

مصاحبه بسیار سختی بود. ابتدا باید اطلاعات خود را در سیستم وارد می‌کردیم و سپس تست‌های مختلفی مانند ریاضی، زبان و تایپ از ما گرفته می‌شد. سوالات سخت بودند. بعد از آن، ما را نزد فردی بردند که برخورد خوبی داشت و به گونه‌ای رفتار می‌کرد که اگر چیزی بلد نبودیم، باعث نگرانی ما نمی‌شد و این جو آرام‌بخشی داشت. مصاحبه سخت است، اما برای استخدام خیلی سخت‌گیری نمی‌کنند. البته باید توانایی انجام کار را داشته باشید و این موضوع را متوجه می‌شوند.

من زمانی به این شرکت پیوستم که زیرساخت‌های آن در حال نابودی بود و فکر می‌کنم بهترین عملکرد کاری خود را در این شرکت ارائه دادم. به طوری که اگر کسی وضعیت فنی شرکت را قبل و بعد از حضور من بررسی کند، تفاوت‌های زیادی خواهد دید. من قصد جدایی از اسنپ فود را نداشتم، اما در آخرین روز سال، یعنی ۲۸ اسفند، به من گفتند که همکاری ما تمام شده است. وقتی اعتراض کردم که چرا زودتر به من اطلاع ندادید، فقط یک ماه فروردین را به همکاری اضافه کردند. ای کاش از ابتدا به اسنپ فود نمی‌رفتم، چون چیزی برای یادگیری وجود نداشت و نه تنها درجا زدم، بلکه حتی کمی هم پسرفت کردم. دیسک گردن یکی از مشکلاتی است که هر شب و روز با آن درگیر هستم و به این فکر می‌کنم که چرا برای اسنپ فود این‌قدر انرژی گذاشتم. ای کاش حداقل دل آدم نمی‌سوخت و قدر زحماتم را می‌دانستند. در کل، دوست دارم این تجربه را اصلاح کنم و یکی از روش‌های شکست خوردن را یاد گرفته‌ام، اما می‌دانم که چنین محیطی شانس کمی برای موفقیت فردی ایجاد می‌کند. همه محیط‌هایی که از نیروها به صورت ابزاری استفاده می‌کنند، همین‌طور هستند. البته به نظر من موقعیت‌های شغلی‌ای هم در این شرکت وجود دارد که فشار کاری کم‌تری دارند و این دسته از افراد خوش‌شانس‌های اسنپ فود هستند. کار خوب، خوشحال و کم‌فشار آرزوی دیرینه بسیاری از ماست که برنامه‌نویس‌ها نسبتاً در اسنپ فود دارند.

شرکت‌های زیرمجموعه اسنپ فشار کاری بسیار بالایی دارند، به‌طوری که بعد از ترک کار، تا چندین ماه انرژی برای شروع کار جدید ندارید. من در بخش کال سنتر بودم، جایی که حتی برای رفتن به دستشویی باید از سرگروه اجازه می‌گرفتی و اگر موافقت نمی‌کرد، اجازه نداشتی بروی. از بین ۱۰۰ نیروی آنجا، به زور ۱۰ نفر پیدا می‌شوند که بیش از ۲ سال سابقه کار داشته باشند، چون بعد از چند ماه که حداکثر استفاده را از نیرو می‌کنند، با دلایلی نامعلوم و با جمله‌ای مثل «مدیریت اعلام کرده قطع همکاری کنیم» از شما خداحافظی می‌کنند. این خداحافظی به این شکل است که به شما برگه استعفا می‌دهند تا پر کنید و اگر امضا نکنید، از عیدی و سنوات خبری نیست. آنها ادعا می‌کنند که خودتان از شرکت رفته‌اید و هیچ‌جا نمی‌گویند که شما را تعدیل کرده‌اند. تنها نقطه مثبت این شرکت‌ها، پرداخت به‌موقع حقوق است. یکی از مسئولین در جلسه عمومی گفت: «شما همه مثل کارگر هستید، هر کس شرایط ما را می‌خواهد بماند و هر کس نمی‌خواهد می‌تواند برود.»

من در مرحله اول مصاحبه با مدیر منابع انسانی این شرکت شرکت کردم. بعد از پر کردن دوباره فرم مصاحبه و تکرار اطلاعات رزومه و حدود ۷-۸ دقیقه انتظار، ابتدا یک نفر به اشتباه به سراغ من آمد و شروع به صحبت کردیم، اما بعد متوجه اشتباه شد و رفت. سپس بعد از مدتی انتظار، مدیر مربوطه آمد و گفت برویم به اتاق دیگری برای مصاحبه. در طول مصاحبه، هیچ فرصتی برای پرسیدن سوال به من داده نشد و هیچ توضیحی درباره شرایط و تسهیلات کار و شرکت ارائه نشد. اما مهم‌ترین نکته‌ای که این جلسه داشت و واقعاً حس توهین به من داد، این بود که خانم مدیر منابع انسانی شرکت، مرتباً از من می‌پرسید که چرا با وجود تحصیلات خوبی که دارم، به این کار آمده‌ام. من اصلاً نمی‌فهمیدم چه پاسخی بدهم. انگار باید به کسی که هیچ اطلاعی از اهمیت و کار منابع انسانی در دنیای امروز ندارد، دلیل انتخابم را توضیح می‌دادم. او دائماً به این اشاره می‌کرد که منابع انسانی باید خودش را به چشم کارمندان بیاورد تا بفهمند چه کسانی هستند و چه کاری انجام می‌دهند. واقعاً با این رویکرد و دیدگاهی که داشتند، من متعجبم که چطور به این موقعیت رسیده‌اند و شرکت از نظر مدیریت منابع انسانی در چه وضعیت اسفباری به سر می‌برد.

بعد از ارسال رزومه، خیلی دیر با من تماس گرفتند و یک مصاحبه اسکایپی با بخش منابع انسانی ترتیب دادند. مصاحبه اولیه به خوبی پیش رفت و مصاحبه کننده بسیار دوستانه برخورد کرد. سپس مصاحبه فنی را هماهنگ کردند که در ایمیل گفته بودند با هد فرانت‌اند انجام می‌شود. من ایشان را از طریق مقالاتش در ویرگول می‌شناختم و اسمش هم در ایمیل بود. اما در روز مصاحبه، شخص دیگری با من مصاحبه کرد که اصلاً حس خوبی نداشتم. هیچ توضیحی ندادند که چرا این شخص آمده و مستقیماً شروع به پرسیدن سوالات کردند. صدای محیط بسیار زیاد بود و مصاحبه کننده حواسش به اطراف بود و چند بار هم خندید! یک سوال ساده جاوااسکریپت پرسیدند که به من گفتند جوابم اشتباه است. در حالی که من مطمئن بودم و برایشان توضیح دادم، اما قبول نکردند. در پایان جلسه فقط گفتند 'اوکی ممنون، خدانگهدار' و بعد از آن هیچ تماسی نگرفتند. برایم عجیب بود که شرکتی که فکر می‌کردم بسیار معروف است، این‌قدر نگاه بالا به پایین دارد و کسی که خودش جواب سوال را اشتباه می‌دهد را برای مصاحبه می‌گذارند. بعداً از چند دوست ارشد در زمینه جاوااسکریپت پرسیدم و مطمئن شدم که ایشان اشتباه کرده‌اند. من تجربه بسیار بدی داشتم.

بدترین تجربه کاری من بود. جو محیط کار بسیار ناخوشایند و مدیریت ضعیف بود. سرپرست تیمی که من عضو آن بودم از دو نفر از پسران تیم می‌ترسید و فقط خواسته‌های آن‌ها معیار بود. زمانی نیرو استخدام می‌کرد که استادش تماس می‌گرفت و درخواست می‌کرد برای فرد خاصی کار جور شود. در کل مدت زمانی که من عضو اسنپ‌فود بودم، هیچ جلسه تیمی‌ای تجربه نکردم و سرپرست معتقد بود صبح بیاییم و ببینیم چه پیش می‌آید. در تمام مواردی که تمایل داشتم با منابع انسانی صحبت کنم، پاسخی دریافت نکردم. اسنپ‌فود فقط از دور جذاب به نظر می‌رسد. در نهایت هم بدون هیچ دلیل منطقی، در روز ۲۱ اسفند اعلام کردند که قرارداد من تمدید نمی‌شود، در حالی که طبق قرارداد باید ۲۰ روز قبل اعلام می‌کردند.

این یک واقعیت است که ما انسان‌ها برده هستیم. از زمان پیدایش تمدن‌ها و ادیان، هزاران سال است که در این وضعیت قرار داریم. با این پیش‌فرض، اگر کار کنی کمتر به تو فشار می‌آید. در گذشته، ارباب‌ها به تو یک جای خواب و غذا می‌دادند. امروز هم به اندازه‌ای پول می‌دهند که بتوانی سه وعده غذا در روز بخوری. به طور کلی، حجم کاری بسیار سنگین است، مرخصی نمی‌دهند، حتی نمی‌توانی به دستشویی بروی، نیم ساعت وقت برای غذا خوردن می‌دهند که باید در صف سرویس و گرم کردن غذا بگذرد. بیشتر از این توضیح نمی‌دهم. همان اول گفتم: برده.

با سلام، من حدود دو سال پیش به عنوان DBA در شرکت اسنپ فود استخدام شدم. حدود یک سال پیش، زلزله‌ای شدید در این شرکت رخ داد که اثرات آن هنوز ادامه دارد. با ورود دو مدیر جدید که به نظر می‌رسد با پارتی و رانت وارد شده‌اند (یکی به عنوان VP Tech و دیگری به عنوان مدیر زیرساخت)، کل شرکت و بخش فناوری به هم ریخت. با خروج CTO سابق و مدیران اصلی تیم، بسیاری از افراد کلیدی که نقش مهمی در کسب‌وکار داشتند، به دلیل بی‌کفایتی این دو مدیر، شرکت را ترک کردند. تیم ما که مسئولیت دیتابیس را بر عهده داشت، یک‌شبه از زیرساخت جدا شد و تغییرات زیادی در آن ایجاد شد. حتی همکار من که یک DBA ارشد بود، بدون هیچ‌گونه توضیحی اخراج شد، در حالی که تا پایان سال قرارداد داشت. امسال نیز به من اعلام کردند که همکاری‌ام با شرکت به پایان رسیده است، بدون اینکه مدیر یا بخش HR از این موضوع اطلاع داشته باشند. این روند همچنان ادامه دارد و افراد زیادی بدون اطلاع قبلی و بدون هیچ بازخوردی اخراج می‌شوند. این مدیران جدید در طول یک سال و نیم گذشته فقط افراد کلیدی را حذف کرده‌اند تا خودشان حکومت کنند و در عوض، افراد بی‌سواد و بی‌کفایت را جایگزین کرده‌اند. وضعیت زیرساخت و دیتابیس شرکت به شدت بحرانی است و هر لحظه ممکن است از کار بیفتد. حتی هیئت مدیره و افراد با نفوذ شرکت از این وضعیت مطلع هستند اما کاری از دستشان بر نمی‌آید. این مطلب را به اشتراک گذاشتم تا هشداری باشد برای کسانی که قصد کار در اسنپ فود را دارند. لطفاً با چشم باز وارد این شرکت شوید و گول اسم و برند آن را نخورید. #snappgroup

با سلام، حدود دو سال پیش به عنوان DBA در شرکت اسنپ فود استخدام شدم. حدود یک سال پیش، زلزله‌ای شدید در این شرکت رخ داد که اثرات آن هنوز ادامه دارد. با ورود دو مدیر جدید که به نظر می‌رسد با پارتی و رانت وارد شده‌اند (یکی به عنوان VP Tech و دیگری به عنوان مدیر زیرساخت)، کل شرکت و بخش فناوری به هم ریخت. با خروج CTO سابق و مدیران اصلی تیم، بسیاری از افراد کلیدی که نقش مهمی در کسب‌وکار داشتند، به دلیل بی‌کفایتی این دو مدیر، شرکت را ترک کردند. تیم ما که مسئول دیتابیس بود، یک‌شبه از زیرساخت جدا شد و تغییرات زیادی در آن ایجاد شد. حتی به همکار من که یک DBA ارشد بود، بدون اطلاع قبلی و در حالی که تا پایان سال قرارداد داشت، اعلام شد که همکاری‌اش پایان یافته است. بعد از چند ماه، به من نیز بدون هیچ فیدبک یا اطلاع‌رسانی به مدیر یا بخش HR، اعلام شد که همکاری‌ام با شرکت به پایان رسیده است. این روند همچنان ادامه دارد و افراد زیادی بدون اطلاع و بدون هیچ دلیل فنی از شرکت اخراج می‌شوند، فقط به این دلیل که مدیران جدید می‌خواهند افراد خودشان را جایگزین کنند. این افراد جدید نیز هیچ دانش و تجربه‌ای ندارند. در حالی که تمام Tech Leadهای اسنپ فود می‌دانند که من و همکارم برای دیتابیس این شرکت از زندگی‌مان گذشتیم و تمام وقت‌مان را صرف آن کردیم، این دو مدیر در طول یک سال و نیم گذشته فقط افراد کلیدی را حذف کرده‌اند تا خودشان حکومت کنند. این اقدامات باعث شده که شرکت و سرویس‌هایش همیشه در حالت بحران باشند و بیشتر مواقع داون باشند. حتی هیئت مدیره و افراد با نفوذ شرکت نیز از این وضعیت مطلع هستند اما کاری از دستشان بر نمی‌آید. این مطلب را به اشتراک گذاشتم تا بگویم شرکت اسنپ فود یکی از بدترین و بی‌قانون‌ترین شرکت‌های زیرمجموعه اسنپ است. بنابراین به دوستانی که علاقه‌مند به کار در این شرکت هستند توصیه می‌کنم با چشم باز وارد شوند و گول اسم و برند آن را نخورند. #snappgroup

دوستان صمیمی، اگر از گرسنگی قرار نیست بمیرید، به هیچ عنوان به این شرکت وارد نشوید. بدترین تجربه کاری شما خواهد بود. وقتی سرویس قطع می‌شود، می‌پرسند کجا بودی؟ حقوق بسیار کم است، فشار کاری به شدت بالا است و هیچ پیشرفتی در کار وجود ندارد. همه چیز بر اساس پارتی‌بازی است. چند سرپرست گذاشته‌اند که فکر می‌کنند شما را برده گرفته‌اند. تا پایان کارتان امکان استعفا ندارید و یک فرم به شما می‌دهند که امضا می‌کنید و برای مدتی نمی‌توانید در شرکت‌های رقیب مثل تپسی و ... کار کنید. لطفاً هرگز وسوسه نشوید و این اشتباه من را تکرار نکنید.

فشار کاری در اینجا بسیار بالاست. حقوق نسبتاً خوب است، اما این محیط برای پیشرفت مناسب نیست. حوزه ecommerce پیچیدگی و جذابیت حوزه‌هایی مانند مخابرات و بانکداری را ندارد و برای پیشرفت شغلی توصیه نمی‌شود.

فشار کاری در این سازمان بسیار بالاست. حقوق به موقع واریز می‌شود، اما اکثر مواقع اشتباهات زیادی در واریز وجود دارد. در حرف ادعا می‌کنند که کارمندان از نظر احترام با مدیرعامل تفاوتی ندارند، اما در عمل رفتارهای غیرسازمانی و غیرحرفه‌ای از سوی مدیریت دیده می‌شود. من در دفتر ظفر بودم و می‌دیدم که مسئولان پذیرش در طبقه اول چگونه با بایکرها رفتارهای توهین‌آمیز داشتند. کارمندان به زور دو سال سابقه کاری داشتند و همیشه در حال برگزاری جلسات مصاحبه بودند. جالب اینجاست که نزدیک عید با بسیاری از کارمندان قطع همکاری می‌کردند. من به دلیل کمبود نیرو، شش ماه نتوانستم مرخصی بگیرم و در نهایت استعفا دادم. اکنون پس از گذشت سه ماه، نه تسویه‌حساب انجام شده و نه منابع انسانی و مالی پاسخگو هستند. در سمت سازمانی من، هر همکاری که دیدم بعد از مدتی استعفا داد. به طور کلی، چیزی که من در این سازمان دیدم این است که امکان ارتقای شغلی و پیشرفت وجود ندارد، بلکه حتی پسرفت هم می‌کنید، چون محیط بسیار پرحاشیه و غیرحرفه‌ای است.

من از کار کردن در اسنپ فود لذت بردم. شرکت مزایای خوبی مثل کمک هزینه سفر و ورزش ارائه می‌دهد که به زندگی تنوع می‌بخشد. این که شرکت به چنین چیزهایی اهمیت می‌دهد، از نظر من بسیار ارزشمند است. فضای تیم صمیمی است و مدت زمان حضور در شرکت لذت‌بخش است. البته اوایل ممکن است کمی سخت باشد، چون فرآیند آنبوردینگ کمی کند است. یکی از چالش‌هایی که الان احساس می‌شود، مشکل رفت‌وآمد است، چون در ساختمان زعفرانیه پارکینگ وجود ندارد و پیدا کردن جای پارک راحت نیست.

فرآیند مصاحبه شامل سه مرحله بود. مرحله اول اصلاً جالب نبود و برخورد مصاحبه‌کننده بسیار بد بود. چند روز بعد برای مصاحبه دوم و شغل مشابه دعوت شدم که با مصاحبه‌کننده خوش‌برخورد به توافق رسیدیم، به جز مسائل مالی. مرحله آخر با مدیرعامل بود که سوالات ریاضی و هوش پرسید و در نهایت پیشنهادی که داد نصف مبلغ درخواستی من بود. او اصرار داشت که شاید مبلغ کم باشد، ولی اینجا اسنپ‌فود است! فکر کنم اگر مدیرعامل گوگل بود، حتی مبلغی هم درخواست می‌کرد که ماهیانه به شرکتش پرداخت کنیم. قرار شد دوباره تماس بگیرند و مبلغ نهایی را اعلام کنند، اما هیچ تماسی گرفته نشد. در مجموع، برخورد با کارجو بسیار بد و آماتورانه بود و از دید بالا به پایین انجام می‌شد. به نظر من بهتر است از روز اول درباره مبلغ صحبت شود تا وقت زیادی تلف نشود و بعد از کلی رفت‌وآمد به نتیجه نرسیم.

من به صورت تمام‌وقت در شرکت اسنپ فود کار کردم و مدت همکاری‌ام کمتر از یک سال بود. آخرین سالی که در این شرکت فعالیت داشتم، سال ۱۳۹۸ بود.

حتماً با آمادگی کامل به مصاحبه بروید. فایل صوتی مصاحبه دکتر شهبانعلی را گوش کنید و در زمینه کاری خود مطالعه کنید. سپس با خیال راحت به مصاحبه بروید. در ابتدا از تجربیات شغلی من پرسیدند. سپس یک خانم دیگر از رشته تحصیلی، کارها و توانایی‌هایم سوال کرد. در مرحله آخر، یک آقا که بسیار خوش‌برخورد بود، از من سوال زیادی نپرسید. از همان ابتدا گفتند که آیا می‌دانی کارت چیست؟ گفتم که با اسنپ فود آشنا هستم و در زمینه فروش تجربه و مطالعه دارم. آنها گفتند که فن بیان من عالی است و مرا برای بخش داخل شرکت در نظر می‌گیرند و منتظر تماسشان باشم. مطالعه در مورد نحوه مصاحبه، عنوان شغلی و زمینه کاری شرکت بسیار مهم است. ویژگی‌هایی که برای آنها اهمیت داشت شامل فن بیان و صبر بود.

شرکت کاملاً تحت تأثیر باندبازی است و به کسی فرصت پیشرفت داده نمی‌شود مگر اینکه عضو گروه خاصی باشد و در تیم آن‌ها قرار بگیرد. هیچ‌کس بر اساس شایستگی‌هایش در جایگاه مناسب خود قرار نمی‌گیرد. نیروی انسانی برای آن‌ها اهمیتی ندارد و حتی بخش منابع انسانی نیز با کارمندان رفتار مناسبی ندارد. اگر از چیزی ناراضی باشی، به تو می‌گویند که شرایط همین است و اگر خوشت نمی‌آید، می‌توانی شرکت را ترک کنی. هیچ‌کس هم نظارتی ندارد تا ببیند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.

یک مسئله‌ای که پیش آمده را می‌خواهم مطرح کنم تا حد باندبازی و تبعیض این شرکت را متوجه شوید. ساختمان باغ فیض یک مدیر اچ‌آر به نام پ.پ داشت و دارد. دورکاری از حدود یک سال پیش برای سطح کوردینیتور به بالا در اسنپ‌فود کاملاً ممنوع بوده است. حالا این خانم که مدیر اچ‌آر کل این ساختمان است، چند وقت پیش با خداحافظی پرشور گفتند که دارند مهاجرت می‌کنند، اما تا چند ماه دورکار هستند. آن چند ماه الان شده یک سال. یعنی مدیر کل اچ‌آر یک ساختمان حق دارد یک سال دورکاری کند با اینکه مسئولیت‌های به مراتب سنگین‌تری دارد، اما یک کارمند ساده حق ندارد حتی اگر از بیماری بمیرد دورکاری داشته باشد!!! این یعنی نهایت بیماری. اچ‌آر اگر قانونی وجود دارد باید برای همه برابر باشد. باندبازی که حال روحی بقیه پرسنل را خراب می‌کند، یعنی این شخص آنقدر برش دارد که نزدیک یک سال نباشد اما تمامی حقوق و جایگاهش حفظ شود.

اسنپ فود پر از افراد سمی و مدیران سمی است که همه از طریق پارتی وارد شده‌اند. در این شرکت، آزار، بی‌احترامی، توهین، نادیده گرفته شدن، دزدی و رفتارهای دو رو و زیرآب زنی به وفور دیده می‌شود. اگر سال‌ها برای آن‌ها زحمت بکشی، به جای ارتقا، کاری می‌کنند که مجبور به ترک شرکت شوی، چون افراد جدید برایشان جذاب‌تر هستند. این فرهنگ سمی در چند سال اخیر گسترش یافته و اگر با مدیر جدید و باندبازی‌هایش همراه نشوی، آنقدر نادیده گرفته می‌شوی که به توانمندی‌ها و اعتماد به نفس‌ت آسیب می‌زند و حتی نمی‌توانی جای دیگری بروی. انگار در آتش گیر کرده‌ای و نه راه پس داری و نه پیش. حتی اگر رزومه بفرستی، بازخورد منفی می‌دهند تا نتوانی بروی. شخصی‌سازی و ناپختگی رفتاری در همه تیم‌ها زیاد شده است. ای کاش کسی بیاید و این مشکلات را بخواند و برای فرهنگ نابود شده این شرکت کاری بکند.

اسنپ‌فود جو مثبت و خوبی دارد، اما به نظر می‌رسد بیشتر به دنبال افرادی است که بدون هیچ مخالفتی و بدون تلاش برای بهبود شرایط، فقط دستورات را اجرا کنند. این رویکرد باعث شده مدیران و نیروهای خوب خود را از دست بدهد. باز بودن پوزیشن‌های مدیریتی و دایرکتوری در اسنپ‌فود نشان‌دهنده همین اتفاق است.

تجربه کاری من در اسنپ فود خوب بود، اما باید به این موضوع توجه کنیم که دفتر باغ فیض/مرزداران اسنپ فود مانند یک خانه دورافتاده است و تقریباً همه امکانات به دفتر زعفرانیه اختصاص دارد. تا زمانی که اعتراض نکنیم، این وضعیت درست نمی‌شود. به طور کلی، اسنپ فود به تیم پشتیبانی‌اش اهمیت چندانی نمی‌دهد و همین موضوع باعث بدتر شدن روندهای پشتیبانی می‌شود. همان‌طور که در همه جا افراد خوب و بد وجود دارند، قطعاً اسنپ فود هم مدیران و کارکنان بسیار خوب و با‌سوادی دارد، اما امان از مدیران یا اچ‌آرهایی که فقط افرادی را که خودشان تأیید می‌کنند، ارتقا می‌دهند.

اسنپ‌فود شرکتی است که می‌توانی یک سال کامل حتی یک بار هم وارد GitLab نشوی و بعد به عنوان مدیر DevOps ارتقا پیدا کنی! مشکل از فرد نیست، اما وقتی در یک سازمان بزرگ مثل اسنپ‌فود چنین اتفاقی می‌افتد، واقعاً نشان می‌دهد که اینجا بیشتر از اینکه نیاز باشد ارزش ایجاد کنی و مشکلات شرکت را حل کنی، باید روی روابط شخصی‌ات کار کنی!

اول از همه باید بگویم که این یک حقیقت تلخ است که ما انسان‌ها برده هستیم و مانند سایر موجودات آزاد، شانس زندگی آزادانه و آزاد بودن را نداریم. از ده هزار سال پیش تاکنون و با پیدایش تمدن‌ها، ادیان، حکومت‌ها و شهرها، ما برده شده‌ایم. این را گفتم چون اگر با این دیدگاه به هر کاری نزدیک شوی، کمتر اذیت می‌شوی. تنها تفاوت حالا با گذشته این است که در گذشته حداقل یک سرپناه و سه وعده غذا برای خودت و خانواده‌ات فراهم می‌شد. اما الان با حقوقی که در این شرکت می‌گیری، فقط می‌توانی سه وعده غذا برای خودت تهیه کنی. از بقیه چیزها هم که بگذریم، مرخصی نمی‌دهند، فشار کاری وحشتناک است، برخورد بدی وجود دارد و حتی نمی‌توانی به راحتی به دستشویی بروی. دیگر سرتان را زیاد درد نیاورم، به فنا می‌روید.

من چند سال در تیم فنی کار می‌کردم. از سال پیش که تمام مدیران تیم فنی تعدیل شدند و مدیران جدیدی که آشنا با ح.پ بودند جایگزین شدند، همه چیز به هم ریخت و تیم فنی دیگر جای ماندن نبود. متأسفانه فضای نسبتاً مناسبی داشتیم که بعد از تغییرات مدیریتی کاملاً از بین رفت و محیط کار کاملاً سمی شد.

در ابتدا تشکر ویژه‌ای از تجربه ویکی برای فراهم کردن بستری مناسب که بتوانیم نظرات واقعی‌مان را منتشر کنیم. اسنپ فود زمانی شکست خورد که فکر نکرد یک مدیر بی‌سواد و دیکتاتور با هیبت، اگر درست کار می‌کرد، باید اول از همه شرایط بسیاری از چیزها را برای خودش تغییر می‌داد. عاقبت این بی‌فکری، ورود افراد منفور و منفعت‌طلب با کمترین تخصص و خراب شدن بیش از پیش بخش اچ‌آر شد.

محیط شرکت بد نیست، همکاران با هم خوب و همدل هستند، اما حقوق چندان بالا نیست. در کل، فضای شرکت خیلی خاص نیست و بیشتر یک محیط عادی و صمیمی است که آدم می‌تواند با آن کنار بیاید. مسیر پیشرفت شغلی در شرکت مشخص نیست، اما اگر بمانی و تلاش کنی، کم‌کم به چیزهایی می‌رسی و پیشرفت می‌کنی، حتی اگر مسیرش از ابتدا واضح نباشد.

حدود دو سال در اسنپ کار کردم و اواخر پارسال تصمیم گرفتم از شرکت جدا شوم. چند نکته درباره کسانی که قصد دارند به اسنپ فود بپیوندند می‌گویم. اولاً برخی تیم‌ها خوب و برخی بد هستند، اما چیزی که به چشم می‌آید این است که ساختار سازمانی مناسبی وجود ندارد و همه چیز بر اساس باندبازی پیش می‌رود. نقشه راه درستی برای رشد وجود ندارد و به همین دلیل ممکن است یک‌باره فردی به عنوان سنیور یا سوپروایزر معرفی شود. تیم فنی بعد از اخراج محترمانه CTO و تیم زیرساخت، به دست یک گروه افتاد که دوستان خود را وارد شرکت کردند. شرکت برای هر بخش تیم داده و تحلیل‌گران زیادی دارد، اما این نشان می‌دهد هر کسی که توانسته تیم خود را بزرگ کند. به طور کلی، شرایط به گونه‌ای نیست که کسی بخواهد برای پیوستن به اسنپ فود تلاش کند. اگر می‌خواهید فشار کاری سنگین و بدون برنامه داشته باشید و آینده‌ای مبهم را تجربه کنید، می‌توانید به اسنپ فود بیایید. اما سایر شرکت‌ها شرایط بهتری دارند. نیروهای فنی خوب یکی پس از دیگری شرکت را ترک می‌کنند. مدیر زیرساخت و VP که در نوع خود عالی هستند، چند مدیر جالب هم دارند که حتی از یک برنامه‌نویس جونیور کمتر می‌دانند. بخش‌های دیگر شرکت نیز تقریباً همین وضعیت را دارند. نیروهای خوب یا اخراج می‌شوند یا شرایطی ایجاد می‌شود که خودشان شرکت را ترک کنند.

اسنپ‌فود محیط خوبی برای یادگیری و ایجاد ارتباطات با افراد باسواد است و شرایط کاری در تیم‌های مختلف، مانند بیشتر شرکت‌های بزرگ، متفاوت است. اما من می‌خواهم درباره مدیری صحبت کنم که محیط کار را برای دپارتمان ما به جهنم تبدیل کرد. آقای پ.ف از همان ابتدای ورودش به عنوان دایرکتور، شروع به ایجاد تنش بین تیم‌ها کرد. این تنش‌ها باعث شد تیم ما کاملاً از هم بپاشد و مدیر ما که رابطه خوبی با همه داشت، پس از جر و بحث‌های شدید و شنیدن انواع بی‌احترامی‌ها و توهین‌ها، مجبور به ترک سازمان شد. بهانه او برای این رفتارها، بهره‌وری پایین تیم ما بود، اما نتیجه این شد که من و بیشتر اعضای تیم یا از شرکت رفتیم یا به تیم‌های دیگر منتقل شدیم و کارهایی که تیم ما انجام می‌داد، دیگر ادامه پیدا نکرد. حالا آقای پ.ف تیم خودش را تشکیل داده و هر روز به بهانه‌های مختلف اعضای تیمش را تحقیر می‌کند و می‌بینیم که حال بچه‌های تیمش همیشه بد است. پیشنهاد من این است که اگر قصد کار در اسنپ‌فود را دارید، اول مطمئن شوید که مدیرتان این شخص نباشد.

فضای کاری فوق‌العاده‌ای وجود دارد و امکان پیشرفت به شدت فراهم است. امکان تغییر موقعیت شغلی به صورت افقی و عمودی وجود دارد. به همه توجه می‌شود و همه دیده و قدردانی می‌شوند. اینجا سامانه‌ای برای قدردانی وجود دارد. همه افراد نردبان شغلی دارند و بر اساس عملکردشان در موردشان تصمیم‌گیری می‌شود. اگر کارت را درست انجام دهی، هیچ مشکلی نخواهی داشت، اما اگر نخواهی کار کنی، اینجا خیلی اذیت خواهی شد.

فرآیند مصاحبه بسیار عالی و به‌موقع برگزار شد. سوالات مطرح شده بسیار حرفه‌ای و تخصصی بودند و نتایج ارزیابی نیز به موقع اعلام شد. این شرکت دارای سه مرحله مصاحبه است که در هر مرحله سوالات متفاوتی پرسیده می‌شود و این موضوع نشان می‌دهد که آیا شما می‌توانید بخشی از این مجموعه باشید یا خیر. البته همه چیز در مصاحبه مشخص نمی‌شود و تجربیات قبلی شما در شرکت‌های دیگر نیز در نگاه و رفتارتان تاثیرگذار است.

در لینکدین نوشته‌اند که فرهنگ سازمانی اسنپ‌فود عالی است، اما من چنین چیزی ندیدم. مدیران کوته‌فکر که با رانت و پارتی به جایگاه‌های خود رسیده‌اند، سوپروایزرهایی که شایستگی این عنوان را ندارند اما با واسطه‌گری و دوستی به این موقعیت‌ها دست یافته‌اند. در اسنپ‌فود اگر درخواست حقوق بالا می‌دادی یا می‌خواستی ارتقا پیدا کنی، بلافاصله همکاری با تو را قطع می‌کردند. کسی که از فرهنگ بی‌نظیر سازمانی اسنپ‌فود در شبکه‌های اجتماعی تعریف می‌کند، کمی انصاف داشته باشد! مدیرانی که اجازه جابجایی به کارمندان نمی‌دادند و به جای ارتقای نیروهای داخلی، از بیرون افراد جدید با پوزیشن‌های بالا استخدام می‌کردند. بخش منابع انسانی (اچ‌آر) هم رفتار مناسبی نداشت و بسیاری از کارکنان این بخش بی‌ادب و پررو بودند.

تجربه بسیار بدی بود. سوال‌های عجیب و غیرمنطقی می‌پرسیدند و انتظار داشتند خارج از ساعت کاری هم در دسترس باشم. در نهایت تایید شدم، اما به دلیل شرایط سخت و نامناسب، ترجیح دادم با آنها همکاری نکنم و این موضوع را به آنها اعلام کردم.

چند روز پیش با این شرکت مصاحبه داشتم. مصاحبه‌کننده‌ها و بخش منابع انسانی با وجود تأخیر من، بسیار مودب و محترمانه رفتار کردند. سوالات فنی سخت نبودند، اما سوالات تحلیلی‌شان جالب بود و برای اولین بار با چنین سوالاتی مواجه شدم. از سوالات پرسیده شده و افرادی که با آنها مصاحبه کردم، بسیار لذت بردم. قرار بود تسکی برایم ارسال شود که هنوز انجام نشده است. با توجه به تجربیات قبلی می‌دانم که فرآیند جذب آنها طولانی است و خودشان هم در جلسه به این موضوع اشاره کردند. در کل، فضای مصاحبه بسیار خوب و حرفه‌ای بود و من از آن لذت بردم.

مصاحبه‌گر بسیار با شخصیت بود. مصاحبه در دو مرحله انجام شد؛ مرحله اول با منابع انسانی و مرحله دوم با مسئول فنی. فضای مصاحبه با وجود گرمای هوا بسیار متعادل و محیطی شیک داشت. مصاحبه به صورت دوطرفه برگزار شد و تنها مصاحبه‌گر سوال نمی‌پرسید، بلکه فضایی برای صحبت و پرسش از طرف من نیز فراهم شده بود.

اسکار، زیرآب‌زن قهار اسنپ‌فود، به مدیر تیم اموال و تدارکات آقای ن.ا که فردی موذی و فرصت‌طلب است، می‌رسد. او با مهارت م.ج را حذف کرد و اکنون با حمایت مدیر مالی و مدیر منابع انسانی به راحتی کارش را پیش می‌برد. هر روز از حقوق و مزایای پرسنل کم می‌شود و پروژه‌های جدیدی برای پر کردن جیب مدیران شروع می‌شود. امیدوارم مدیریت نظارت بیشتری بر عملکرد این افراد داشته باشد تا برند بزرگ اسنپ‌فود بیشتر از این آسیب نبیند.

اول از همه حرفم با کارجویان است، طوری رفتار نکنید که شرکت‌ها فکر کنند مثل گوگل شده‌اند، در حالی که هیچ شباهتی به آن ندارند. این اعتماد به نفس بیش از حد به ضرر خودتان تمام می‌شود. من حتی از وقت مصاحبه‌ای که با آن‌ها گذاشتم پشیمانم. نگاه بالا به پایین مدیران بسیار آزاردهنده بود، البته من اجازه ندادم شخصیتم را برای یک شغل پایین بیاورند. نکته دیگر این است که وقتی متوجه می‌شوند شما باسوادتر از خودشان هستید، ردتان می‌کنند. حتی وقتی اشتباه می‌گویند، انتظار دارند شما تاییدشان کنید. هم ساعت کاری بدی دارند و هم پیشنهاد حقوقی‌شان نسبت به سایر شرکت‌ها کمتر است. برای کسی که رزومه‌اش خالی است، شاید اسم اسنپ مهم باشد، اما به چه قیمتی؟ با وجود رفتارهای ادعایی‌شان، بسیار غیرحرفه‌ای عمل می‌کنند و حتی ایمیل رد شدن هم نمی‌دهند. یک مدیر روانی هم دارند که به هر حرفی پوزخند می‌زند.

تمام شرکت‌ها فقط از کارجو می‌خواهند که در جلسه مصاحبه تمام استانداردها را رعایت کند، اما خود مصاحبه‌کننده با اینترنت ضعیف در جلسه حاضر شد و اصلاً متوجه حرف‌های من نبود. حتی هم‌تیمی‌هایش هم به این وضعیت واکنش نشان دادند. بعد از مدت‌ها بی‌خبری، تسکی ارسال کردند و سپس جلسه‌ای تحت عنوان فیدبک برگزار کردند. در این جلسه، از هر بخش تسک ایراد گرفتند، در حالی که اپلیکیشن اسنپ‌فود روزی حداقل دو بار دان می‌شود و کاربران از عملکرد آن شکایت دارند. جالب اینجاست که برای چنین دستاوردی، از کارجوها این‌قدر ایراد می‌گیرند. طنز ماجرا اینجا تمام نمی‌شود؛ فردی که در نقش سنیور در جلسه فیدبک حضور داشت، تمام ایرادات را با خنده و حالت تمسخر مطرح می‌کرد. وقتی از او پرسیدم نتیجه نهایی کی اعلام می‌شود، گفت ایمیلش برایتان ارسال می‌شود، که یعنی ریجکت شده‌اید و ما به شما حال دادیم! در حالی که از ابتدای جلسه گفته بودند این فیدبک‌ها هیچ ربطی به نتیجه نهایی ندارند. خلاصه این افراد با این مهارت‌های نرم، خودشان بیشتر شبیه کارآموز هستند تا سنیور. همه چیز نمایشی است، در حالی که بهتر است ابتدا به خودتان و خروجی‌هایتان و فیدبک‌هایی که کاربران می‌دهند نگاه کنید، بعد دیگران را زیر سوال ببرید. این ریزش همکاران و اینکه هر روز یکی در لینکدین اعلام می‌کند که به دنبال کار جدید است، هم بسیار جالب است!

می‌خواهم بازخورد ۳۶۰ درجه‌ای به آقای اسنپ‌فود بدهم. به نام خدا: افتضاح است. اوضاع آنقدر بد است که حتی نمی‌توان آن را توضیح داد. برخی چیزها را باید خودتان ببینید. با وجود افرادی مثل الف.پ یا از بچه‌های منابع انسانی مثل آقای میم، اوضاع شرکت بهتر نمی‌شود. اسنپ‌فود حتی برای رزومه‌تان هم مناسب نیست. من با دو سال سابقه کار در اسنپ‌فود، همه جا رد می‌شوم. یکی از همکاران سابق می‌گفت تا زمانی که اسنپ‌فود در رزومه‌اش بود، نتوانست کار پیدا کند و بعد از حذف آن، موفق به یافتن شغل شد. اعصاب و روان خود را حفظ کنید و از اسنپ‌فود فرار کنید.

تقریباً از ابتدای امسال برخی چیزها در اسنپ‌فود در حال بهبود است. رنج حقوقی افزایش یافته و منابع انسانی در حال رفع برخی مشکلات هستند. البته در برخی موارد عملکرد خوبی نداشته‌اند. دفتر زعفرانیه همیشه ترافیک دارد و اگر موتور نداشته باشید، احتمالاً در ترافیک گیر خواهید کرد. البته دسترسی به اتوبوس در این منطقه خوب است.

این شرکت به جای تمرکز بر تخصص و توانمندی، بیشتر بر اساس باندبازی و روابط شخصی اداره می‌شود. افراد قدیمی‌تر که دانش فنی کمی دارند، به دلیل ناتوانی در یافتن موقعیت‌های بهتر در بازار کار، به هر قیمتی سعی می‌کنند جایگاه خود را حفظ کنند. آن‌ها با استخدام و نگه‌داشتن افراد ضعیف‌تر از خود، نوعی کوتوله‌پروری می‌کنند و باندهای وفاداری تشکیل می‌دهند. این موضوع باعث می‌شود افراد قوی‌تر نتوانند در شرکت بمانند یا حتی وارد آن شوند. سطح دانش فنی و مدیریتی در کل سازمان بسیار پایین است و بسیاری از مدیران تنها تجربه کار در همین شرکت را دارند. توانایی مدیریت تعارض در همه سطوح بسیار ضعیف است و انتقاد از سیستم می‌تواند به قطع همکاری منجر شود. این شرکت برای ساختن رزومه مناسب است، اما نرخ ماندگاری پایین کارکنان نشان می‌دهد که محیط مناسبی برای کار کردن نیست.

شرکت خوبی است و به نیروهای کم‌تجربه هم فرصت رشد می‌دهد. اما اگر خانم HRBP شما را نخواهد، درهای پیشرفت به رویتان بسته می‌شود و امکان رشد نخواهید داشت. مدیران نسبتاً خوبی دارد و با آن‌ها می‌شود کار کرد. پرداخت‌ها به موقع انجام می‌شود، اما هر ماه مبالغ متفاوتی دریافت می‌کنید. دورکاری هم به سختی داده می‌شود و HRBP کنترل زیادی روی آن دارد. اسنپ‌فود برنده است!

چرا نمی‌توانیم مطالب را به درستی بیان کنیم؟ به جای آن، رفتارهای بچگانه و غیرحرفه‌ای از خود نشان می‌دهیم و دنبال جلب توجه و گروکشی هستیم. ارائه بازخورد حرفه‌ای و داشتن نگاهی جامع، هنر یک فرد باوجدان است. به نظر من، برخی دوستان به دلیل تماشای زیاد فیلم‌ها و سریال‌های ترکی‌های تحت تأثیر قرار گرفته‌اند و فکر می‌کنند با رفتارهای بچگانه و کامنت‌های بی‌اساس می‌توانند سریع به خواسته‌های خود برسند. در حالی که خواسته‌های آن‌ها چیزی جز نیت‌های شخصی و حسادت نیست. قدر این فضا را بدانید و فرهنگ ارائه بازخورد مؤثر و 360 درجه را یاد بگیرید... به ویژه شما که علاقه‌مند به کار در حوزه منابع انسانی هستید.

برای یک موقعیت شغلی در اسنپ فود با من تماس گرفتند تا برای مصاحبه بیایم. ابتدا اصلاً قصد نداشتم این کار را قبول کنم، اما مسئول منابع انسانی گفت بیا و با هم صحبت کنیم. من هم گفتم ضرری ندارد و حداقل با چند نفر آشنا می‌شوم. یک جلسه مصاحبه هماهنگ شد و نحوه هماهنگی آن برایم جالب بود. ابتدا تماس گرفتند و زمان را تنظیم کردند، بلافاصله ایمیل با جزئیات جلسه ارسال شد، روز قبل از مصاحبه پیامک آمد و چند ساعت قبل از جلسه هم تماس گرفتند. همه چیز بسیار منظم و دقیق بود. جلسه اول با مدیر منابع انسانی بود. چیزی که برایم جالب بود این بود که او به‌گونه‌ای درباره چالش‌ها و نیازمندی‌های حوزه تخصصی من صحبت می‌کرد که انگار خودش متخصص این حوزه است (در حالی که حوزه من نزدیک به منابع انسانی نیست). در نهایت، این جلسه باعث شد حس کنم اسنپ فود یک میدان مبارزه است که می‌توان در آن چالش‌های جذابی را حل کرد. برای همین یک هفته فرصت خواستم تا تصمیم بگیرم و بعد از یک هفته گفتم که دوست دارم این مسیر را ادامه دهم. جلسه فنی را با یکی از اعضای هیئت مدیره داشتم. سوالات او هم همان حس مبارزه را داشت. به جای سوالات خشک و معمولی، او چالش‌های فرضی مطرح کرد و گفت بیایید با هم فکر کنیم که چگونه می‌توان این چالش‌ها را حل کرد. در نهایت، دو جلسه با مدیرعامل داشتم. مدیرعامل فردی بسیار متواضع بود و نگاه متفاوت و قابل تحسینی به مسائل داشت. آنجا بود که به انتخاب خودم ایمان آوردم و گفتم اینجا می‌توان کارهای جدیدی انجام داد. در کل، تجربه مصاحبه در اسنپ فود برایم این بود که چگونه می‌توان در مسیر مصاحبه به کارجو الهام بخشید، به او انگیزه داد تا بخواهد تأثیر ملموسی بگذارد و چگونه ذهن‌های بزرگ، ذهنیت سازمان را شکل می‌دهند.

از این سایت کارآمد تشکر می‌کنیم که اجازه انتشار حقایق و آگاهی‌های لازم را به افراد می‌دهد. اوضاع شرکت در وضعیت نامناسبی قرار دارد و مدیریت و منابع انسانی نیز در این شرایط وخیم نقش دارند. اما اخیراً به کمک این سایت و نظرات کاربران، منابع انسانی هوشمندانه از جذب افراد نالایق حتی با وجود سفارش‌ها و چاپلوسی‌ها جلوگیری کرده‌اند و امیدواریم که افراد نالایق و بی‌ادب از شرکت حذف شوند.

مصاحبه‌ام با یکی از افراد نسبتاً قدیمی اسنپ‌فود بود. به من تسک دادند و زمان کافی برای انجامش دادند. من هم تسک را انجام دادم و ارسال کردم، اما تا الان هیچ پاسخی دریافت نکرده‌ام. حتی آن را ریجکت هم نکرده‌اند. واقعاً غیرحرفه‌ای است که یک شرکت به این بزرگی، چنین روند مصاحبه‌ای داشته باشد و فراموش کند که باید به متقاضیان پاسخ دهد. من دو روز کامل برای این تسک وقت گذاشتم، اما هیچ جوابی نگرفتم. این اتفاق مربوط به اردیبهشت ماه است و الان هم هنوز خبری نشده است :|

همکار و مدیر سمی آقای ن.ا فردی به شدت چاپلوس، دو رو و بی‌ادب است که رفتار بسیار زننده‌ای دارد. او هنوز بلد نیست چگونه با افراد به درستی صحبت کند و فقط افرادی را استخدام می‌کند که بدون چون و چرا از او اطاعت کنند. این فرد مدام سعی می‌کند همه را کنترل کند و خود را برتر از دیگران می‌داند، به طوری که اجازه نمی‌دهد دیگران به درستی کار کنند. هر کس که به نفعش نباشد را بلافاصله اخراج می‌کند. او با پیمانکاران لابی کرده و خود را کاملاً تثبیت نموده است. همچنین تا جایی که می‌تواند دست به دزدی می‌زند. رفتار او با دختران شرکت بسیار نامناسب و هیزانه است. اگر سلامت روانتان برایتان مهم است، هرگز وارد تیم این فرد نشوید.

سلام، من چند ماه پیش از اسنپ فود جدا شدم. مصاحبه استخدامم خیلی آسان بود و روند جذب برخلاف حرف‌های منفی دیگران، خوب پیش رفت. رفتار مدیر تیمم هم مناسب بود و به دلیل همزمانی کار با تحصیل، انعطاف خوبی نسبت به من نشان می‌داد. قبل از نوشتن این متن، کامنت‌های قبلی درباره اسنپ فود را خواندم که یا خیلی منفی یا خیلی مثبت بودند. من می‌خواهم نیمه پر و خالی لیوان را با هم نشان دهم. سه نکته منفی در اسنپ فود دیدم که واقعاً دلسردم کرد: اول، اگر از لحاظ رفاقتی با اعضای تیم همراه نباشی، اذیتت می‌کنند و پشت سرت حرف می‌زنند. فضای کاری جنسیت‌زده و گاهی نژادپرستانه است. دوم، فشار کاری بسیار زیاد است و همه روی این موضوع توافق دارند. من گاهی تا ۹ شب کار می‌کردم و اگر سر ساعت ۷ می‌رفتم، طوری نگاهم می‌کردند که انگار از زیر کار درمی‌روم. با کوچکترین اشتباه هم به شدت مورد انتقاد قرار می‌گیری و در جلسات فیدبک بیشتر قضاوت‌های شخصی و گستاخانه می‌گویند تا فیدبک‌های کاری. سوم، مزایای شرکت بسیار ناچیز است. با وجود هزینه‌های کلان برای برندسازی، مزایایی مثل بیسکوئیت و پاستیل صبحگاهی با ۱۵ درصد تخفیف اسنپ فود به نظر مسخره می‌آید. حقوق‌ها هم با وجود فشار کاری بالا، در حد کف بازار است. بیمه تکمیلی بعد از ۴ ماه ارسال می‌شود و اگر فرم را پر نکنید، این مزیت را از دست می‌دهید. حتی اگر ثبت‌نام کنید، ممکن است پرونده پزشکی شما گم شود یا بیمه مبلغ ناچیزی پرداخت کند. همچنین با امضای NDA، از کار در بازار رقبا محروم می‌شوید. حالا که این‌همه نکات منفی گفتم، مزایای کار در اسنپ فود را هم می‌گویم: تقویت رزومه، ارتباط با افراد متخصص، امکان دورکاری (البته امسال محدود شده) و آفیس زیبا. اگر ظاهر کار برایتان مهم‌تر از رفاه و سلامت روان است، اسنپ فود را انتخاب کنید.

اول از همه باید بگویم که حقوقی که اینجا به من پیشنهاد شد، برخلاف تجربه سایر دوستان، خیلی بیشتر از شرکت‌های دیگر بود. اما مسائل آزاردهنده زیادی وجود دارد، مثل ساعات کاری بالا که حتی تیم لیدر تا ساعت ۱۰ یا ۱۱ شب می‌مانند و کار می‌کنند و به این موضوع افتخار هم می‌کنند. انگار هیچ اهمیتی به زندگی شخصی‌شان نمی‌دهند و وقتی می‌خواهی سر وقت بروی، با نگاه‌های عجیب به تو نگاه می‌کنند که چرا نمی‌مانی. ساعات کاری شرکت هم از ۱۰ صبح تا ۷ شب است که این موضوع باعث می‌شود قدرت انجام هر کار دیگری را از دست بدهی و به نوعی مجبور می‌شوی بیشتر بمانی. برای من سوال است که چطور می‌توانی از کمک هزینه باشگاه یا تراپی استفاده کنی وقتی حداقل ۸ ساعت کار می‌کنی و بخواهی مستقل زندگی کنی. عملاً تا کارهای روزمره‌ات تمام شود، ساعت ۱۲ شب شده است.

اسنپ فود روز به روز شرایط کاری را سخت‌تر می‌کند. با ورود تپسی فود، قرارداد جدیدی (NDA) تنظیم کردند که با امضای آن، کارمندان تا دو سال نمی‌توانند در هیچ شرکت رقیب گروه اسنپ استخدام شوند. این موضوع عملاً ما را از شرکت‌های خوب محروم کرده است. از نظر مزایا نیز اوضاع روز به روز بدتر می‌شود. کدهای تخفیف ۱۵ درصدی محدود شده و فقط ماهی ۲۵ بار قابل استفاده هستند. پذیرایی‌هایی که قبلاً ارائه می‌شد حذف شده و به جای آن دستگاه کیوبی گذاشته‌اند که هرکس می‌تواند خودش خریداری کند. حتی در ایمیل‌ها به این موضوع اشاره کرده‌اند که برای رفع احساس ضعف می‌توانید از دستگاه کیوبی استفاده کنید! حقوق‌ها نیز بسیار پایین است و حتی از سایر شرکت‌های زیرمجموعه اسنپ هم کمتر است. اگر فکر می‌کنید با ورود تپسی فود اوضاع اسنپ فود بهتر می‌شود، سخت در اشتباهید. آن‌ها شرایط را برای کارمندان خودشان هم سخت‌تر می‌کنند. رئیس هیئت مدیره در مصاحبه‌ای گفته است که ما هرگز از رقیب جدید استقبال نکرده‌ایم. با توجه به این حرف، خودتان می‌توانید حدس بزنید چه خبر است. مدیر منابع انسانی نیز کاملاً مطیع رئیس هیئت مدیره است و هیچ تلاشی برای بهبود شرایط کارمندان نمی‌کند. به نظر می‌رسد کارمندان برای آن‌ها هیچ اهمیتی ندارند.

قرارداد محرمانگی اطلاعات که در برخی شرکت‌ها مانند گروه دیجی‌کالا، گروه تپسی و اسنپ فود استفاده می‌شود، باعث می‌شود تا مدت‌ها نتوانید در شرکت‌های دیگر کار کنید. این قراردادها به گونه‌ای تنظیم شده‌اند که عملاً شما را محدود می‌کنند و امکان تغییر شغل را دشوار می‌سازند. به نظر من، قبل از تصمیم به همکاری با اسنپ فود، خوب فکر کنید. ارزشش را ندارد که خودتان را با یک قرارداد ۲ میلیاردی محرمانگی اطلاعات درگیر کنید، در حالی که شرکت‌های دیگر هم حقوق بهتری می‌دهند و هم امکانات رفاهی بیشتری دارند.

سلام، من اینجا آمدم تا تجربه‌ام را با برنامه‌نویس‌های عزیز در میان بگذارم. واقعیت این است که اسنپ فود با چیزی که فکر می‌کنید تفاوت‌های زیادی دارد. اولاً فریم‌ورک اصلی این شرکت PHP است و کدهای بسیار کثیفی وجود دارد که واقعاً مشخص نیست چطور تا حالا روی پا مانده‌اند. ساختار شرکت بسیار بلک‌باکس است، به طوری که اگر بعد از یک سال بتوانی مدیر محصول را بشناسی، من به تو جایزه می‌دهم. اخیراً اقداماتی برای سوئیچ به دات‌نت کور انجام داده‌اند، اما بی‌نظمی‌های زیادی در این فرآیند وجود دارد. اگر کار با دات‌نت را بلد هستی، به تو توصیه نمی‌کنم وارد این شرکت شوی، چون قطعاً باعث کاهش سطح دانشت خواهد شد. در این موضوع شک نکن. اینکه چه کسی چه کاری انجام می‌دهد مشخص نیست و هر کس زبان‌بازتر باشد، جای بهتری دارد. مدیران بیشتر سرگرم حل مشکلات سرورها هستند تا اینکه به فکر توسعه و رشد تیمی و فردی تیمشان باشند. خلاصه کنم، بهترین‌ها که در بهترین موقعیت‌ها قرار داشتند (که به اشتباه هم به آنجا آمده بودند) تصمیم گرفتند از این شرکت خارج شوند. این بی‌معنی نیست. قبل از اینکه زرق و برق برند شما را بگیرد، اگر به فکر آینده کاری خودت هستی، بیشتر در مورد این شرکت تحقیق کن. یا حق.

در اسنپ فود، برای فرار از کار و مسئولیت‌های اضافی، فقط کافی است سیگاری باشید. افرادی که سیگار می‌کشند راحت هستند و هر ربع ساعت به بهانه سیگار کشیدن استراحت می‌کنند. حتی کسانی که سیگاری نیستند، به مرور زمان این روش را یاد می‌گیرند و سیگاری می‌شوند. من به انتخاب افراد کاری ندارم، اما این که هیچ قانون و قاعده‌ای برای استراحت منطقی وجود ندارد، مشکل‌ساز است. این که بسیاری از افرادی که به اسنپ فود می‌پیوندند، سیگاری می‌شوند، واقعاً عجیب است. وقتی وارد ساختمان‌های اسنپ فود می‌شوی، انگار وارد جمع معتادان شده‌ای. بوی سیگار حال آدم را به هم می‌زند.

اسنپ فود شرکتی است که حقوق بسیار کمی پرداخت می‌کند و فشار کاری بسیار بالایی به کارمندان وارد می‌شود. کارمندان هیچ حق و حقوقی ندارند و همه چیز بر اساس پارتی‌بازی پیش می‌رود. هیچ یک از کارمندان راضی نیستند و همه مجبور به تحمل این شرایط هستند. اگر توانایی تحمل شرایط سخت را ندارید، هرگز وارد این شرکت نشوید، زیرا حتی حق استفاده از سرویس بهداشتی را هم به شما نمی‌دهند و اگر حتی ۵ دقیقه غیبت کنید، از شما می‌پرسند کجا بودید.

از اواخر سال گذشته، منابع انسانی یک بازی مسخره به نام فودوس راه انداخته‌اند. قلدرهای شرکت شروع کرده‌اند به گرفتن امتیاز از بقیه به زور. حتی یک بنر هم ساخته‌اند و ایمیل زده‌اند که مدیرمان ما را مجبور کرده در لینکدین فعالیت کنیم. به جای این کارها، بهتر است وظایف خود را به درستی انجام دهید. این‌قدر کار روی کانتنت و اکانت ریخته‌اند.

بی‌کفایتی یک سازمان را می‌توان از این موضوع فهمید که راه درست قدردانی از نیروهایش را نمی‌داند و به جای آن، چند برگه کاغذ و یک پنل ارائه می‌دهد تا هر کس از طریق آن به همکارانش امتیاز بدهد. قسمت جالب ماجرا این است که هر کس پرروتر باشد، به زور از دیگران امتیاز می‌گیرد و در نهایت، همان فردی که قبلاً دیده نمی‌شد، باز هم بی‌کلاه می‌ماند.

اسنپ‌فود یک سازمان نسبتاً بزرگ و پویا است. با وجود مشکلاتی که در بیشتر شرکت‌ها (چه داخلی و چه خارجی) وجود دارد، در این شرکت می‌توانید تجربه‌ای خوب و حرفه‌ای کسب کنید. اگر تلاش و نتایج منصفانه‌ای ارائه دهید، از شما به درستی تقدیر می‌شود و به شما احترام گذاشته می‌شود. این احترام در فرهنگ و سیستم سازمانی نهادینه شده است. البته ممکن است افرادی باشند که در جایگاه درستی قرار نگرفته‌اند یا مهارت‌های ارتباطی خوبی نداشته باشند، اما به طور کلی فضای سالمی در کل سازمان (حداقل در دپارتمان فنی) حاکم است. ترفیع شغلی نیز یکی از فرهنگ‌های خوب و رایج در سازمان است و اتفاق می‌افتد. از نظر مزایا و حقوق، شاید به بزرگی اسم و اعتبار شرکت نباشد و این مسائل در شرکت بسیار معتدل است. نباید انتظار زیادی از پاداش‌ها و مزایای جانبی داشته باشید، چراکه در این زمینه بسیار معمولی عمل می‌کند. اما اگر به دنبال یک تجربه خوب و حرفه‌ای در یک تیم خوب هستید، اسنپ‌فود می‌تواند یکی از انتخاب‌های مناسب شما باشد. البته همیشه گزینه‌های بهتری نیز وجود دارند.

اسنپ فود روز به روز بدتر می‌شود. قبلاً که در دفتر میرداماد بودیم، حتی جای نشستن نداشتیم و حالا هم ما را به جایی آورده‌اند که مدام در ترافیک گیر می‌کنیم و نفس کار کردن نداریم. دور کارمان هم کمتر شده است. مدیرها اصلاً کار نمی‌کنند. چند وقت پیش خانمی از وضعیت اسفبار اسنپ فود در یکی از واحدهای دیگر در لینکدین نوشته بود و همه حرفش را تأیید می‌کردند، اما کسی صدایش را درنیاورد.

اگر به دنبال کسب تجربه کاری هستید، اسنپ فود می‌تواند گزینه مناسبی باشد. حضور این شرکت در رزومه شما می‌تواند مفید باشد و به راحتی می‌توانید پس از آن به شرکت‌های دیگر بروید. اما به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود بیشتر از یک سال در این شرکت بمانید. حقوق پایین و عدم توجه کافی به نیروهای انسانی از جمله دلایل این توصیه هستند.

در اسنپ فود، در دپارتمان توسعه کسب‌وکار و تیم تجاری، مدیر بی‌نظیری به نام ف.ف وجود دارد. او یکی از بهترین، کاربلدترین و حرفه‌ای‌ترین مدیران است. من به‌طور مستقیم با ایشون کار نکردم، اما شاهد بودم که چقدر پرتلاش و فوق‌العاده است. تأثیر مثبتی که روی نیروهایش دارد، قابل تحسین است. او پرانرژی، خوش‌رفتار و همیشه هوای نیروهایش را دارد. اگر رزومه‌ای برای این دپارتمان و تیم ارسال کنید، می‌توانم بگویم که شانس آورده‌اید. فقط خوش‌بخت کسانی هستند که با او کار می‌کنند. من از شرکت رفتم، اما می‌توانم بگویم که کاش می‌توانستم مستقیم با او کار کنم؛ این یکی از آرزوهای من است. موفق باشی مرد بزرگ.

قبلاً که در دفتر قدیمی بودیم، معمولاً هفته‌ای یکی دو روز دورکاری داشتیم. اما حالا که به دفتر جدید نقل مکان کرده‌ایم، تصمیم گرفته‌اند که همه حضوری کار کنند و دیگر خبری از دورکاری نیست. نکته جالب اینجاست که وقتی به دفتر می‌روی، می‌بینی جای کافی برای نشستن وجود ندارد! دیروز در لینکدین پستی دیدم که دقیقاً همین مشکل را مطرح کرده بود. در تیم تک و پروداکت ما هم وضعیت همین‌طور است؛ جا کم است.

اسنپ فود محیط کاری بسیار خوب و دوستانه‌ای دارد و من در طول این مدت حس خوبی به همکاران و مدیران داشتم. مدیران معمولاً حامی تیم خود بودند و این را به وضوح می‌دیدم. اما مدیر اداری رفتار بسیار نامناسبی داشت. او مشکلات شخصی و عصبانیت‌های خود را سر نیروها خالی می‌کرد و حتی یک بار مشخص شد که رزومه‌اش ساختگی است. این مدیر یک سوگلی داشت که از او برای پوشاندن اشتباهاتش استفاده می‌کرد و تفاوت فاحشی بین نیروها قائل می‌شد. او و سوگلی‌اش از تنخواه و امکانات شرکت سوءاستفاده می‌کردند و رفتارشان با دیگران کاملاً متفاوت بود. اگر کسی این مسائل را به HR گزارش می‌داد، با او لج می‌کردند و شرایط را برایش سخت می‌کردند. نیروها با وجود اینکه می‌دانستند گزارش به HR ممکن است مشکلاتشان را حل کند، از ترس این مدیر سمی سکوت می‌کردند. به نظر من این مدیر سمی باعث ایجاد حس بد در نیروها می‌شد و دلیل اصلی ترک بسیاری از همکاران بود. به نظر می‌رسد HR از برخی مسائل بی‌خبر است و همین باعث می‌شود نیروها با ناراحتی و نارضایتی شرکت را ترک کنند. اسنپ فود محیط خوبی برای کار است، اما به هیچ وجه به تیم اداری نروید، چون فقط اعصابتان را خرد می‌کنند.

اسنپ فود محیط مناسبی برای شروع کار است، زیرا نسبت به سایر شرکت‌ها ورود به آن آسان‌تر است و می‌توان در آن تجربه کسب کرد. این شرکت با اندازه بزرگ خود، فرصت‌های خوبی برای یادگیری و رشد شخصی فراهم می‌کند. با این حال، ماندن بیش از یک یا دو سال در آن توصیه نمی‌شود. بسیاری از همکاران پس از اسنپ فود به شرکت‌های معروفتر می‌روند. حقوق در اسنپ فود چندان بالا نیست و تمرکز بیشتر بر روی مزایای غیرمالی است، به همین دلیل بسیاری از نیروها به دنبال فرصت‌های شغلی دیگر هستند. شرکت‌های دیگر نیز معمولاً نیروهای سابق اسنپ فود را به خوبی می‌پذیرند. بهتر است به اسنپ فود به عنوان یک سکوی پرتاب برای پیشرفت شغلی نگاه کنید.

به نظر من نظرات ثبت شده در ویکی تجربه فقط نظرات بد هستند. خیلی از هم‌تیمی‌های ما به شرکت‌های دیگر رفته‌اند و بازگشته‌اند. برخی دیگر هم حدود ۲ سال است که در این شرکت هستند و راضی‌اند. اسنپ فود حدود ۱۰۰۰ نفر نیرو دارد و طبیعتاً همه افراد خوب نیستند.

به طور کلی شرکت مزایایی مانند دورکاری، اعتبار سفر و ورزش و... دارد که بسته به حقوق شما متغیر است. افراد خوبی در شرکت حضور دارند، اما فرهنگ‌های متفاوتی در هر دپارتمان حاکم است. از معایب شرکت این است که احتمال دیده نشدن کارهای شما بسیار بالاست. شرکت بزرگ است و ممکن است کارهایی که انجام می‌دهید به چشم کسی نیاید. اینکه این شرایط خوب است یا بد، به نظر من به دپارتمان شما بستگی دارد.

زمانی که به تیم اسنپ‌فود پیوستم، ایمیلی دریافت کردم که بیان می‌کرد تمام عملکردها بر اساس داده‌ها و ارقام سنجیده می‌شود. این موضوع مرا بسیار خوشحال کرد. اما در ادامه همکاری متوجه شدم که عملکردها اصلاً بر اساس داده‌ها ارزیابی نمی‌شود و محبوبیت افراد بیشتر به روابط غیرکاری و حاشیه‌ای با مدیران و سایر کارکنان بستگی دارد. همچنین تیم منابع انسانی بسیار ضعیف عمل می‌کند و برخورد مناسبی با کارکنان ندارد. آنها برای بهبود حقوق و شرایط کارکنان تلاشی نمی‌کنند. این بدترین تجربه کاری من در اسنپ‌فود بود.

بعد از ارسال رزومه‌ام، حدود سه ماه بعد از طرف منابع انسانی شرکت با من تماس گرفتند. خانمی که پشت تلفن بود، اصلاً به من فرصت نداد سوالی بپرسم. چون موقعیت شغلی مربوط به تیم محصول بود، می‌خواستم ببینم آیا نیاز به تهیه پرزنت خاصی هست یا خیر، اما ایشان مهلت ندادند و گفتند همه چیز را از طریق ایمیل ارسال می‌کنند. انگار دنبالشان کرده باشم! روز مصاحبه، افراد تکنیکال شرکت سوالات تصادفی پرسیدند و به پاسخ‌های من توجهی نداشتند. سرشان هم دائم داخل گوشی بود و فکر می‌کنم اصلاً رزومه‌ام را نگاه نکرده بودند. من انگیزه زیادی برای کار در این شرکت داشتم، اما متاسفانه به نظرم رفتارشان بسیار نابالغانه بود. انتظار داشتم سوالات تخصصی‌تری درباره فرایندها و دستاوردهایم در محصولات مختلف بپرسند. با همه این تفاسیر، درخواست فیدبک هم کردم که به نظرم اشتباه بود، چون هنوز بعد از گذشت این مدت، وضعیت مصاحبه‌ام مشخص نیست و فکر می‌کنم هنوز هم استخدام نشده‌ام. به نظرم اگر نیرویی مناسب شرکت شما نیست، به جای برگزاری مصاحبه و گرفتن وقت خود و آن شخص، محترمانه دعوتش نکنید! نه اینکه طرف بیاید و در مصاحبه به بی‌احترامی‌ترین شکل ممکن با او رفتار شود. حداقل از تیم محصول اسنپ‌فود انتظار چنین رفتاری نمی‌رفت.

واقعاً مشخص نیست این شرکت برای موقعیت شغلی عکاس به دنبال چه کسی می‌گردد! فکر می‌کنم پنج بار رد شدم! آخرین بار مصاحبه‌ام تأیید شد، اما بلافاصله رد کردند! من هفت سال سابقه عکاسی دارم و رزومه خوبی در این زمینه دارم... واقعاً نمی‌دانم این شرکت به دنبال چه فردی است؟!

وقتی کسی رزومه‌اش را برای یک شرکت می‌فرستد، انتظار دارد که حداکثر بعد از یک یا دو هفته وضعیتش مشخص شود و از طرف شرکت ایمیل یا تماسی دریافت کند که آیا به مصاحبه دعوت شده یا رد شده است. اما وقتی برای اسنپ فود رزومه می‌فرستی، نباید انتظار داشته باشی که وضعیتت مشخص شود، چون احتمالاً هیچ ایمیلی دریافت نمی‌کنی. برای آنها مهم نیست که تو نیاز داری بدانی آیا رد شده‌ای یا نه. اگر رزومه‌ات را به اسنپ فود فرستادی، منتظر نمان و برای شرکت‌های دیگر هم رزومه بفرست.

مصاحبه من در اسنپ شامل سه مرحله بود. مرحله اول با واحد منابع انسانی (HR) انجام شد که از طریق لینکدین با من تماس گرفتند و درباره موقعیت شغلی Software Engineer در سطوح مختلف صحبت کردند. من که از شرکت قبلی خارج شده بودم، تصمیم گرفتم در اسنپ هم تجربه کاری داشته باشم. بعد از مرحله اول، یک پروژه به من داده شد که باید در کمتر از دو روز انجام می‌دادم. من پروژه را با کیفیت خوبی انجام دادم و ارسال کردم. در مرحله دوم، با یکی از تیم لیدها یا تک لید شرکت مصاحبه کردم. ایشان سوالاتی درباره پروژه، معماری میکروسرویس، دیتابیس، طراحی سیستم و ابزار RabbitMQ پرسیدند که برای من سخت نبود چون قبلاً در پروژه‌های عملی و شخصی از آنها استفاده کرده بودم. در نهایت، به من اطلاع دادند که این مرحله را هم گذرانده‌ام و باید با مدیران شرکت مصاحبه کنم. در مرحله آخر، دو نفر (یک آقا و یک خانم) برای مصاحبه آمدند. بیشتر سوالاتشان درباره تجربیات من در شرکت قبلی و دلیل ترک آن بود. به نظر می‌رسید بیشتر به دنبال زیر سوال بردن شرکت قبلی من بودند. خانم سوالات زیادی درباره میکروسرویس می‌پرسید، انگار در حال یادگیری بود تا سوال بپرسد. آقا هم یک جمله درباره میکروسرویس گفت که واقعاً بی‌اساس بود و من را شوکه کرد. برخی سوالاتشان بی‌معنا و بی‌هدف بود و حتی شرکت‌های کوچک‌تر سوالات بهتری می‌پرسند. از نحوه پاسخ‌هایم و اینکه مصاحبه‌کننده حتی گاهی تماس چشمی برقرار نمی‌کرد، فهمیدم که رد خواهم شد. دو روز بعد به من اطلاع دادند که رد شده‌ام. به نظر می‌رسد هر چه خوب و حرفه‌ای بود از این کشور رفته است و شرکت‌هایی مثل اسنپ را نباید خیلی جدی گرفت. من دانش فنی خاصی در این مدیران اسنپ ندیدم. این تجربه من بود و نتیجه مصاحبه را با شما در میان گذاشتم. همچنین به نظر می‌رسد اسنپ در حال مهاجرت به دات‌نت است. سوالات تیم لید هم بیشتر درباره ابزارهای ساخت و توسعه بود.

یکی از بدترین و ناخوشایندترین تجربیات مصاحبه‌ای که تاکنون داشته‌ام مربوط به این شرکت بود. پس از یک ماه صرف وقت برای پر کردن پرسشنامه‌ها، نهایتاً تماس گرفتند و زمانی برای مصاحبه تعیین کردند. با این حال، در زمان مقرر به جلسه آنلاین نپیوستند و بعد از پیگیری من، با تعجب پرسیدند که آیا ما مصاحبه داشتیم؟ پس از آن زمانی جدید برای سه ساعت بعد تعیین کردند، اما باز هم فراموش کردند. واقعاً جای تاسف است که این شرکت‌ها با چنین عملکردی، خود را استارتاپ می‌نامند.

این زن مدیر اداری اسنپ فود است. بی‌ادب و بی‌احترام است و اصلاً وقار یک خانم را ندارد. به نیروهای خودش مرخصی نمی‌دهد. یکی از نیروهایش داشت مثل ابر بهار گریه می‌کرد چون به او مرخصی نمی‌داد. از نیروی سازمانی دیگر که در شعبه دیگری از اسنپ فود مستقر است استفاده می‌کند و این خانم آن را تأیید می‌کند. به نظر من این خانم نرمال نیست و فکر می‌کنم در تیم اداری، رفتن به دل جهنم بهتر از کار کردن با اوست. این خانم لایق مدیریت نیست. کار کردن با او در اسنپ فود باعث می‌شود مشکل روانی پیدا کنید. کمی فکر کنید.

این شرکت از نظر پرداخت حقوق، عملکرد خوبی دارد و حقوق‌ها را دقیقاً در ابتدای هر ماه پرداخت می‌کند، هرچند که میزان حقوق‌ها کم است. اما از نکات منفی می‌توان به بازدهی پایین نسبت به زمان و انرژی صرف‌شده توسط کارمندان اشاره کرد. مدیران شرکت تجربه کافی ندارند و این موضوع در برخی موارد باعث سوءتفاهم‌های دوطرفه می‌شود. نحوه رفتار با کارمندان نیز بسیار به توانایی‌های آن‌ها بستگی دارد؛ به‌طوریکه اگر فردی سطح سواد کمتری داشته باشد، با او برخورد مناسبی نمی‌شود. همچنین، شرکت به راحتی اقدام به اخراج کارمندان می‌کند و حتی بدون یک گفت‌وگوی کوتاه ۱۰ دقیقه‌ای، کارمند را از شرکت خارج می‌کند.

شرکت اسنپ فود از طریق لینکدین من را برای مصاحبه به عنوان توسعه‌دهنده بک‌اند دعوت کرد. در آگهی هیچ اشاره‌ای به تسلط به فرانت‌اند یا ری‌اکت نشده بود و فقط تسلط به PHP و بک‌اند ذکر شده بود. همچنین بازه حقوقی بین ۱۲ تا ۱۷ میلیون تومان قید شده بود. من با حدود ۴ سال سابقه کار در حوزه بک‌اند، مبلغ درخواستی خود را ۱۴ میلیون تومان اعلام کردم که کاملاً منطقی به نظر می‌رسید. پس از ورود به شرکت و پر کردن فرم، برای مصاحبه با مدیر فنی، آقای ع.ص، فرستاده شدم. مصاحبه ابتدا به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه ایشان حقوق درخواستی من را دیدند و گفتند این حقوق برای افراد سطح سنیور است. سپس با توجیهات غیرحرفه‌ای سعی کردند حقوق من را به زیر ۱۲ میلیون تومان کاهش دهند. من با ناراحتی و عصبانیت اتاق را ترک کردم و بعداً در سایت جابینجا دلیل رد شدنم را عدم تسلط به PHP نوشتند. به طور کلی، رفتار شرکت اسنپ فود در این فرایند مصاحبه بسیار توهین‌آمیز و متناقض با آگهی خودشان بود.

این شرکت به طور مداوم در سایت‌های کاریابی آگهی استخدام منتشر می‌کند، بدون اینکه برنامه‌ریزی مناسبی داشته باشد یا شرایط مصاحبه حرفه‌ای فراهم کند. همچنین، با تکیه بر کارمندان تازه‌کار و کم‌تجربه، کیفیت کارها پایین است. پس از پایان دوره آموزشی اولیه، بدون هیچ تعهدی به کارمندان، ممکن است اعلام کند که نیروهای موجود مناسب نیستند و به دنبال جذب نیروی جدید باشند.

محیط کار در این شرکت با مشکلات مشابه شرکت‌های دولتی مواجه است، از جمله عدم سازماندهی و امور نامرتب. مدیریت شرکت بسیار ناامیدکننده عمل می‌کند. مسئولان فنی اغلب از نظر علمی ضعیف هستند و بیشتر از طریق رانت و ارتباطات شخصی به موقعیت‌های اجرایی رسیده‌اند. جو کاری مناسب و مفهومی در این محیط وجود ندارد و بیشتر افراد به دنبال منافع شخصی خود هستند تا پیشرفت تیم. به طور کلی، این شرکت بیشتر شبیه یک اداره دولتی سطح سوم است تا یک استارت‌آپ پویا و خلاق.

در ابتدا از پذیرفته شدن در مصاحبه این شرکت بسیار خوشحال و راضی بودم. محیطی دوستانه و صمیمی به نظر می‌رسید و حقوق اگرچه کم بود، اما به موقع پرداخت می‌شد. اما این خوشی دیری نپایید و خیلی زود ذات واقعی برخی افراد، به ویژه خانم (آ.ک) مدیر اداری، آشکار شد. ایشان به شدت عقده‌ای، غیرحرفه‌ای و غیرمنطقی بودند و اگر با آن‌ها صمیمی نمی‌شدید، به اندازه‌ای آزارتان می‌دادند که مجبور به تغییر رفتار خود شوید. در صورت بروز مشکل، هیچ‌گونه راه‌حلی ارائه نمی‌دادند و با مدیر منابع انسانی رابطه دوستانه داشتند که منجر به اخراج افراد می‌شد. به طور کلی، تمامی تیم‌ها و مدیران سخت‌گیری خود را داشتند، اما عقده‌ای نبودند. اما اگر سلامت روان و اعصاب شما برایتان مهم است، به هیچ وجه به تیم اداری (ادمین دفتر) نروید، زیرا با مدیری مواجه خواهید شد که سراسر عقده است و نیروهایش نیز از شرایط راضی نیستند. این موضوع از خدمات تا حفاظت و نیروهای دفتری را شامل می‌شد.

وقتی آگهی استخدام جذاب اسنپ فود را دیدم که با رنگ صورتی و تصویر کارمند به شکل سوپرمن طراحی شده بود، احساس کردم اینجا جای مناسبی برای کار کردن است. همه چیز خوب پیش رفت و برای موقعیت عکاسی رزومه فرستادم. ابتدا با مسئول HR مصاحبه کردم که بسیار شیک و با ظرافت از شرکت و مزایای آن صحبت کرد. سپس با مسئول فنی جلسه ای داشتم و به اکثر سوالات فنی درباره اصول عکاسی و فتوشاپ پاسخ دادم. در نهایت با یکی از مدیران اصلی مصاحبه کردم و به توافق رسیدیم. شروع کار خوب بود و همه چیز منظم و برنامه‌ریزی شده به نظر می‌رسید. محیط کاری در جردن بسیار شیک بود و همکاران آراسته و خوش‌برخورد بودند. اما بعد از دو ماه متوجه شدم که جو منفی و روابط سمی بین افراد وجود دارد. روابط رئیس و مرئوس حاکم بود و بسیاری برای پیشرفت بیشتر به حاشیه‌سازی و صحبت‌های پشت سر دیگران متوسل می‌شدند. حقوق‌ها متوسط رو به پایین بود، اما گفته می‌شد مدیران حقوق‌های بالای ۷۰ میلیون دریافت می‌کنند. افراد با تجربه و دلسوز پس از ناامیدی از تلاش‌هایشان شرکت را ترک می‌کردند. من هم چند دوست خوب پیدا کردم که برخی از آن‌ها شرکت را ترک کردند و حتی یکی به بدترین شکل ممکن اخراج شد. بعد از حدود یک سال که قراردادم تمام شد، کم‌کم کار را تحویل دادم و از شرکت خارج شدم. احساس خستگی زیادی می‌کردم و بخش بزرگی از انرژی‌ام صرف مراقبت از حرف‌های دیگران می‌شد. حتی گاهی مجبور بودم کیفیت کارم را کاهش دهم تا باعث حسادت دیگران نشود. در نهایت این تجربه به من آموخت که گول ظاهر فریبنده آگهی‌های استخدام را نخورم و قبل از ورود به هر محیط کاری، تحقیقات بیشتری انجام دهم. موفق و سلامت باشید.

اسنپ فود را به کسی پیشنهاد نمی‌کنم، مگر اینکه تجربه کاری نداشته باشید و بخواهید یاد بگیرید. نیروهای با تجربه معمولاً خیلی زود این شرکت را ترک می‌کنند، اما تازه‌کارها برای کسب سابقه کاری و استفاده از بیمه در آن می‌مانند.

بعد از تفکر زیاد، به این نتیجه رسیدم که حق هر انسانی است که تجربه من را بداند. من ۷ سال با مجموعه اسنپ فود همکاری کردم و جالب است بدانید که در تمام این مدت سوپروایزر ماندم! هر کسی که بیشتر با سیاست‌های غلط و ناعادلانه این مجموعه همراهی کند، پیشرفت می‌کند و در غیر این صورت در همان جایگاه قبلی باقی می‌ماند. در سال‌های اولیه همکاری، حداقل مسیر این مجموعه درست بود، اما با روی کار آمدن افراد نالایق که فقط از کلمات انگلیسی بزرگ استفاده می‌کردند، فرهنگ سازمانی کاملاً از بین رفت. متأسفم که این حرف‌ها را می‌زنم، اما واقعیت این است که این شرکت حقوق حلال به شما نمی‌دهد. سیاست فعلی این مجموعه فقط این است: «کسب‌وکارهای بزرگ باقی بمانند و کسب‌وکارهای کوچک حذف شوند.» ای کاش می‌دانستید که برگ درخت وقتی فکر می‌کند طلا شده، می‌افتد و سقوط می‌کند. حقوق به موقع پرداخت می‌شود، اما میزان آن نصف سایر سازمان‌هاست. افراد بالادست زمان و عمر شما را حق خود می‌دانند و تا هر زمان که بخواهند شما را نگه می‌دارند. ترفندهایی مثل بازی‌های دسته‌جمعی و... فقط برای عادت دادن شما به گذراندن زمان زیاد در مجموعه است. به این شرکت نروید. این شرکت شما را وارد گردابی می‌کند که وقتی به خود می‌آیید، می‌بینید جز همکارانتان کسی را ندارید و در طول این سال‌ها آنقدر تحقیر شده‌اید و آنقدر از شما کار کشیده‌اند که فرصت نکرده‌اید روی مهارت‌های خود کار کنید و پیشرفت کنید. بعداً چند نفر بی‌سواد که وابسته به افراد بالادست هستند، روی کار می‌آیند و یک شبه فراموش می‌شود که چه کارهایی برای پیشرفت این لوگوی صورتی انجام داده‌اید... اسنپ فود برای ما قدیمی‌ها خانواده بود. ما عمرمان را گذاشتیم تا به اینجا برسید... خطاب به مدیرعامل اسنپ فود: وقتی به جایی می‌رسید، یادتان نرود که چه کسانی در زمان‌های سخت تا ۱-۲ شب بدون اضافه‌کاری ماندند تا شما از بین نروید... اگر برای عمرتان ارزش قائل هستید، از این برند دور بمانید.

من حدود دو سال در واحد تکنولوژی اسنپ فود فعالیت داشتم. به طور کلی، تجربه کاری من در این شرکت مثبت نبود. در این محیط، انجام کارها به شکل مناسب و کامل دیده نمی‌شد و پشتیبانی و حمایت مدیریت بسیار ضعیف بود. همچنین، سطح حقوق پایین بود و از نظر علمی، محیط کار قابل قبولی نداشت. علاوه بر این، برخی پروژه‌ها توسط شرکت‌های واسط اجرا می‌شدند که این موضوع باعث افزایش پیچیدگی‌ها و کاهش شفافیت در فرآیند کاری می‌شد. از نظر امنیت شغلی، این محیط برای تازه‌کاران مناسب بود، اما برای کسانی که به دنبال یک محیط کاری پیشرفته‌تر و حرفه‌ای‌تر هستند، توصیه نمی‌شود.

اسنپ فود یک شرکت خصوصی با مدیریت ضعیف و ناکارآمد است. محیط کاری بسیار سمی و غیرحرفه‌ای بوده و دروغ‌گویی و رفتارهای نادرست در بین بسیاری از کارکنان به طور مداوم مشاهده می‌شد. افراد برای پیشرفت، به جای تلاش و شایستگی، به زیرآب‌زنی و رقابت‌های ناسالم متوسل می‌شدند. تبعیض‌های ظاهری نقش مهمی در ارتقای افراد داشت. مدیرعامل جوان و بی‌تجربه بود و فاقد مهارت‌های مدیریتی لازم. مدیران زیردست نیز دروغگو و ناپایدار بودند و باعث اخراج نیروهای ماهر می‌شدند. دورویی و تقلب در بین کارکنان رواج داشت و افراد نالایق به واسطه چاپلوسی ارتقا می‌یافتند، که این موضوع منجر به از دست رفتن نیروهای بااستعداد و ماهر شده بود.

پارسال برای موقعیت شغلی BI Developer در شرکت اسنپ فود مصاحبه دادم. مصاحبه اول فنی بود و احتمالاً با یکی از لیدرهای تیم انجام شد. سطح سوالات بسیار پایین بود، مثلاً در حد اینکه ترتیب اجرای کوئری در SQL چیست. مرحله دوم شامل دو تسک بود که یک هفته فرصت داشتم. با وجود اینکه در آن زمان شاغل بودم، تمام آخر هفته را صرف حل تسک‌ها کردم و حتی یک داشبورد و گزارش هم آماده کردم. بعد از نزدیک به یک ماه، یک ایمیل خشک و خالی دریافت کردم که می‌گفت رد شده‌ام و امیدوارند در آینده همکاری داشته باشیم. وقتی از HRشان آقای ا. ب پرسیدم دلیل رد شدن چیست، بعد از یک هفته پاسخ دادند که در حال پیگیری هستند و از آن زمان دیگر خبری نشد. قبل از اسنپ فود، برای همین موقعیت با اسنپ گروسری هم مصاحبه کرده بودم که سرنوشت بدتری داشت. آنها حتی نتیجه را به من اعلام نکردند و بعد از یک ماه که خودم تماس گرفتم، گفتند که رد شده‌ام. این یکی از بدترین تجربه‌های مصاحبه من بود و دیگر سطح خودم را تا این حد پایین نمی‌آورم که با شرکت‌هایی مانند اسنپ یا هر شرکت دیگری که تسک‌های طولانی دارند مصاحبه کنم.

شرکت اسنپ فود بسیار ناکارآمد و ناموفق عمل می‌کند و محیط کاری آن بسیار سمی است. مدیران این شرکت کمترین تجربه را دارند و اغلب از طریق رانت و پارتی‌بازی به سمت مدیریت منصوب شده‌اند. در زمان مصاحبه، وعده‌های فریبنده و جذابی می‌دهند. برخی از افراد بدون داشتن تخصص لازم، سال‌ها در شرکت مشغول به کار هستند و تنها از روابط خود با مدیران بخش‌های کوچک استفاده می‌کنند. کارها همیشه به تعویق می‌افتند و راه‌حل آن‌ها این است که با وعده‌های بی‌اساس افراد را به کار وادار کنند تا تأخیرهای خود را توجیه کنند. سپس برای این تأخیرها از توجیهات بی‌مسئولانه و عذرخواهی‌های بی‌پایه استفاده می‌کنند.

کار کردن در اسنپ فود جالب است، اما در بخش فود، یک مدیر اداری غیرعادی به نام خانم ایکس وجود دارد که رفتارش باعث می‌شود دیگر نتوانی آنجا کار کنی. او بین کارمندان تبعیض قائل می‌شود و رفتارش پر از توهین و بی‌احترامی است. خودش را دکتر خطاب می‌کند، اما به نظر من خودش به درمان نیاز دارد. کار کردن در بخش فود نیاز به تفکر بیشتری دارد.

من حدود سه سال در اسنپ فود کار کردم. همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه خانم پ.پ به عنوان رئیس منابع انسانی انتخاب شدند. ایشان طوری رفتار می‌کردند که گویی بهترین و حمایت‌گرترین فرد هستند. بعد از حدود یک سال مشخص شد که هر کس در حلقه نزدیکان ایشان باشد، به سرعت ارتقا می‌یابد و اگر کسی خارج از این حلقه باشد، شانسی ندارد. حتی افرادی که تازه وارد شرکت شده بودند، بدون داشتن تجربه یا تخصص، به جایگاه‌های بالایی می‌رسیدند. به عنوان مثال، یک فرد تازه‌کار را به جای خودشان در تیم آموزش قرار دادند. مراتب ارتقا در شرکت به این شکل است: ابتدا عامل، سپس هماهنگ‌کننده، بعد سرپرست، سپس ناظر و در نهایت مدیر. اما اگر خانم پ.پ بخواهند، فردی بدون گذراندن این مراحل و بدون داشتن تخصص، یک‌شبه می‌تواند مدیر شود. حتی مدیر تیم پشتیبانی مشتریان تحصیلات دانشگاهی ندارد. شعار آن‌ها این بود که دوست دارند افراد پیشرفت کنند، اما در عمل اولویت با افراد خارج از شرکت و غریبه‌ها بود. آقای م.ط، دوست و فرد مورد علاقه ایشان، به عنوان مدیر یک تیم انتخاب شد. تمامی مدیران سطح بالا به سفارش شخص ایشان و بدون در نظر گرفتن مهارت، سواد یا تجربه انتخاب می‌شدند. حتی قبل از خروج مدیران، جایگزین آن‌ها بدون مصاحبه یا با مصاحبه‌های صوری انتخاب می‌شدند، که این موضوع انگیزه کارکنان را از بین می‌برد. طبق اخبار، هنوز هم از راه دور برای استخدام افراد بی‌سواد به عنوان مدیر سفارش می‌دهند. نود درصد مدیران شرکت یا از اقوام ایشان هستند یا دوستان نزدیکشان. در کل، محیط کار بد نیست، حقوق به موقع پرداخت می‌شود و محیط مناسب است، اما حقوق بالا نیست. تنها مشکل بزرگ پارتی‌بازی و سفارش‌کاری است که توسط حلقه ایشان ادامه دارد. برای همه دوستانم آرزوی موفقیت دارم.

اکثر نیروهای توسعه‌دهنده تازه‌کار و جونیور هستند. تعداد افرادی که دانش فنی کافی داشته باشند بسیار کم است و همان افراد هم بسیار مشغول هستند، بنابراین امکان یادگیری در کنار آن‌ها وجود ندارد. روند کار کند و بی‌نتیجه است. بروکراسی بسیار زیاد است و جو منفی بین مدیران باعث شده که زیرآب‌زنی و صحبت‌های پشت سر دیگران بسیار رایج باشد. حقوق به موقع واریز می‌شود، اما فضای منفی کاری به تدریج باعث خستگی و کم‌انگیزگی خواهد شد.

شرکت اسنپ‌فود قبلاً محیطی بود که امکان رشد و یادگیری وجود داشت، اما در سال‌های اخیر با تغییر برخی مدیران و رویکردهای پروژه‌ها، شرایط به‌طور کلی تغییر کرده است. اگر فقط روی کار خود متمرکز باشید، شانس پیشرفت کمی دارید. افراد باتجربه و ماهر که مهارت‌های فنی و نرم قوی دارند در حال ترک شرکت هستند، در حالی که افرادی که دانش کمی از کسب‌وکار دارند، به سمت پست‌های مدیریتی می‌روند. با حضور VPها، کارها پیشرفت نمی‌کند و هر کس فقط به فکر ارتقای خود است. در گذشته، مدیران به جنبه‌های دیگر کار مانند راحتی و تجربه مشتری و فروشندگان توجه می‌کردند، اما اکنون تنها هدف انجام وظایف به اجبار است. فرهنگ شرکت کاملاً تغییر کرده و ارتقاها بر اساس معیارهای یکسان انجام نمی‌شود، بلکه بر اساس نظر شخصی مدیران صورت می‌گیرد. شایعاتی وجود دارد که برخی افراد بدون مصاحبه و بررسی مهارت‌هایشان استخدام می‌شوند، که این موضوع باعث افزایش زمان حل مشکلات از چند دقیقه به چند ساعت می‌شود. در نهایت، حقوق و مزایا خوب است، اما آرامش ذهنی وجود ندارد. کارها بدون برنامه‌ریزی پیش می‌رود و محصول و کسب‌وکار برنامه مشخصی برای آینده ندارد. اگر پوزیشن خاصی نداشته باشید، حجم کار روی شما ریخته می‌شود و اگر کار نکنید، مدیران که اغلب فقط در جلسات شرکت می‌کنند، شما را تحت فشار قرار می‌دهند. در نهایت، چیزی به نام کار تیمی وجود ندارد و شما مجبورید خود را برای تیم فدا کنید.

مرحله اول مصاحبه با بخش منابع انسانی بود و سپس با فردی که سمت CPO داشت مصاحبه داشتم که به خوبی پیش رفت. بعد از آن تسکی برایم ارسال شد که انجام دادم، اما متأسفانه فیدبکی دریافت نکردم. نکته منفی این بود که دوست داشتم فیدبک بگیرم، اما این اتفاق نیفتاد.

مصاحبه با تأخیر انجام شد. با وجود اینکه حقوق‌های اسنپ فود نسبت به سایر سازمان‌ها پایین است، اما مصاحبه خوبی داشتم. رسم یادبود دادن در جلسه مصاحبه نیز رسم زیبایی است که دارند. جالب است که برخی از دوستانم به اسنپ فود می‌گویند محل ترانزیت. یعنی شما می‌آیید یک سال کار می‌کنید و بعد با حقوق خیلی بیشتر می‌توانید برای سایر شرکت‌ها رزومه بفرستید.

من نزدیک به ۳ سال است که با اسنپ فود همکاری می‌کنم. باید بگویم که در این شرکت، همکاران بدون هیچ ریا هر آنچه بلد باشند به شما یاد می‌دهند. فضای کاری در بخش فنی بسیار خوب است و افراد سمی یا زیرآب‌زن وجود ندارند، حداقل در تیم‌هایی که من کار کرده‌ام چنین چیزی ندیده‌ام. برنامه‌های تفریحی متنوعی مانند تورهای تهران، جشن تولد برای همکاران و ... داریم. همه چیز به‌نظم پیش می‌رود و فشار کاری زیاد نیست، تعادل خوبی بین کار و زندگی وجود دارد. شرکت پرداختی مناسبی دارد (البته در سال‌های گذشته از نظر دلاری بهتر بود) و مزایای زیادی ارائه می‌دهد. ساختار شرکت پخته و منسجم است. البته به دلیل کاهش ارزش ریال، دریافتی‌ها به دلار کمتر از سال‌های گذشته شده است. امیدوارم پرداختی‌ها بهبود یابد و من شخصاً تا خرداد ماه در شرکت خواهم ماند.

من بیش از ۳ سال به اجبار در اسنپ فود کار کردم. این سازمان به شدت ضعیف است و فقط افراد بی‌سواد و چاپلوس ارتقا می‌یابند. هیچ‌کس در جایگاه واقعی خود نیست. با چشم و گوش خود شاهد بودم که زنان مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند و متأسفانه بخش منابع انسانی همیشه از مدیران سوءاستفاده‌گر حمایت می‌کند. در این شرکت استراتژی معنا ندارد و تصمیمات به صورت هیئتی و بدون استناد به داده‌ها گرفته می‌شود. مدیران ارشد به داده‌ها می‌گویند 'دیتا بازی'! برای پیشرفت باید دائماً چاپلوسی کنید و هرگز سعی نکنید از مدیر خود جلو بزنید، وگرنه اخراج می‌شوید. اگر بتوانید با مدیران ارشد ارتباط مؤثر برقرار کنید و برایشان کارهای خاصی انجام دهید (که می‌دانید منظورم چیست!)، آن‌وقت ارتقا می‌یابید. نباید به فکر سازمان یا حل مشکلات باشید، چون اگر این کار را بکنید، به عنوان مزاحم شناخته می‌شوید. بخش منابع انسانی حتی تهدید می‌کند که اگر بعد از اخراج در شرکت‌های دیگر بدگویی کنید، جلوی استخدام شما را می‌گیرند. بدترین بخش شرکت، بخش توسعه است که پر از افراد بی‌سواد و پرادعاست. بعضی روزها مدیر بخش می‌آید و به دلیل عصبانیت چند نفر را اخراج می‌کند. تعداد اخراج‌ها حتی به عنوان شاخص عملکرد مدیران محسوب می‌شود! اسنپ فود به شرکت‌های دیگر طرح‌های غذایی ارائه می‌دهد، اما به کارمندان خود فقط کد تخفیف ۱۵ هزار تومانی برای ناهار می‌دهد. اگر زن باشید، به راحتی استخدام می‌شوید، اما ماندگاری در شرکت سخت است مگر اینکه... و اگر مرد باشید، موفقیت شما به میزان چاپلوسی‌تان بستگی دارد. در اسنپ فود جمله‌ای معروف است: 'دختر که باشی استخدامی! حتی شوهردار!' در بخش دیگری، یکی از همکارانم را اخراج کردند چون می‌خواست با زنی آشنا شود که اتفاقاً مورد علاقه مدیر ارشد بود. پس در اسنپ فود رقیب عشقی مدیران ارشد نباشید!

سلام، با من از شماره‌ای که مشخص بود خط شرکتی است، در آخرین ساعت کاری چهارشنبه سه هفته پیش تماس گرفتند، اما متأسفانه امکان پاسخگویی نداشتم. بعد از تماس مجدد با آن شماره، به یک تلفن گویا رسیدم که در نهایت به پیام‌گیر صوتی تیم منابع انسانی ختم شد. پیام گذاشتم که احتمالاً به دلیل رزومه‌ام تماس گرفته‌اند، اما بعد از آن خبری نشد. امروز هم مجدداً از همان شماره تماسی دریافت کردم که به محض اینکه خواستم پاسخ دهم، قطع شد و دوباره مجبور شدم با تلفن گویا تماس بگیرم. این بار حتی پیام‌گیر صوتی تیم منابع انسانی اسنپ فود پر بود. انتقاد من به این فرآیند این است که بهتر است از خطی برای تماس استفاده شود که اگر کارجو نتوانست پاسخ دهد، امکان تماس مجدد وجود داشته باشد. همچنین اگر کاندیدایی را برای مصاحبه انتخاب می‌کنید، پیگیری در بازه زمانی کوتاه‌تر از سه هفته نتیجه‌بخش‌تر خواهد بود. در نهایت، اگر فرآیند شما به این شکل است که کارجو باید وارد چرخه تلفن گویا شود و پیام بگذارد، حداقل با گوش کردن به پیام‌ها و تخلیه باکس پیام‌ها، امکان پیگیری را برای دیگران فراهم کنید. خلاصه اینکه بهتر است از خطی تماس بگیرید که فکر نکنیم تبلیغاتی است یا اگر نتوانستیم پاسخ دهیم، بعداً بتوانیم با یک انسان صحبت کنیم، نه تلفن گویا.

اسنپ فود یکی از بهترین شرکت‌ها از نظر محیط کاری است. شما تجربه‌های ارزشمندی کسب می‌کنید. کار به صورت ریموت است و جو صمیمی‌ای حاکم است. همچنین نیازی نیست نگران صبح شنبه باشید. همکاران معمولاً باسواد هستند و مبلمان شرکت مدرن است. بیشتر همکاران از شرکت‌های معروف نیامده‌اند، اما هدفشان معمولاً شرکت‌های بزرگ است. با این حال، حقوق در مقایسه با بسیاری از شرکت‌ها کمتر است، با وجود درآمد بالای شرکت. متأسفانه بخش منابع انسانی عملکرد ضعیفی دارد و به نظر نمی‌رسد تمایلی به بهبود شرایط داشته باشد. تعداد نیروها زیاد است، اما حقوق کم است. یک عادت بد این است که افراد مرتباً برای مصاحبه می‌روند تا پیشنهاد شغلی بگیرند و از این طریق حقوق خود را افزایش دهند، که اصلاً جالب نیست. این کار به نوعی تبدیل به یک وظیفه دوره‌ای شده است. فلسفه حقوق پایین‌تر به نظر شخص رئیس هیئت مدیره برمی‌گردد: شما در اسنپ فود کار می‌کنید!!!

سلام، می‌خواستم یکی از بدترین تجربه‌های مصاحبه‌ام با منابع انسانی شرکت اسنپ فود را به اشتراک بگذارم. برای موقعیت شغلی مدیر ارشد محصول اقدام کرده بودم. وقتی روز چهارشنبه برای هماهنگی جلسه تماس گرفتم، برخورد خوبی داشتند و گفتند لینک جلسه را برایم ایمیل می‌کنند. از آنها پرسیدم اگر ایمیل به دستم نرسد یا جلسه کنسل شود، چگونه می‌توانم اطلاع دهم؟ گفتند با شماره داخلی‌شان تماس بگیرم. تا روز شنبه صبر کردم اما ایمیلی دریافت نکردم. بیش از ۱۰ بار به شماره داخلی‌شان زنگ زدم، اما خط اشغال بود. با خود شرکت اسنپ فود هم تماس گرفتم، اما کسی پاسخگو نبود. چند دقیقه قبل از شروع جلسه، منابع انسانی زنگ زدند و با لحن طلبکارانه پرسیدند چرا وارد لینک اسکایپ نشده‌ام؟ به آنها گفتم هیچ ایمیلی دریافت نکرده‌ام و بارها تماس گرفته‌ام اما کسی پاسخ نداده است. با این حال، آنها اصرار داشتند که ایمیل ارسال شده و مشکل از طرف من است. حتی از من خواستند خودم در اسکایپ به آنها پیام بدهم و آی‌دی‌شان را پیدا کنم! در جلسه مصاحبه هم متوجه شدم که همکار دیگرشان به صحبت‌هایم توجهی ندارد و تجربه کمی در حوزه کاری‌شان دارند. بعد از کلی صحبت درباره تجربیات و دستاوردهایم، فقط به یک مورد کوچک توجه کردند. روز بعد از مصاحبه، ایمیلی دریافت کردم که حاوی لینک جلسه روز قبل بود! این ایمیل دیگر برای من فایده‌ای نداشت، اما ظاهراً برای اثبات ادعای منابع انسانی به مدیرشان ارسال شده بود. جالب اینجاست که اسنپ همیشه بعد از مصاحبه‌ها نظرسنجی هم می‌گذارد!

بعد از چند ماه کار در اسنپ‌فود، دو بار توسط یک فرد مورد آزار جنسی قرار گرفتم. تصمیم گرفتم سکوت نکنم و موضوع را با خانم مه** فر***، HRBP تیممان، در میان بگذارم. اما ایشان به جای حمایت، با سرکوب، توهین و حتی تهدید من واکنش نشان دادند. ایشان گفتند اگر این موضوع را به کسی بگویم، رزومه‌ام را در اکوسیستم منابع انسانی ایران پخش می‌کنند و باعث می‌شوند در بلک‌لیست همه‌جا قرار بگیرم و هیچ‌جا استخدام نشوم. در نهایت به من گفتند یا استعفا بدهم یا با من قطع همکاری می‌کنند. من هم مجبور به استعفا شدم. بعد از ترک شرکت متوجه شدم که با چند نفر دیگر که به همین دلیل از شرکت خارج شده‌اند نیز چنین برخوردی شده است. وای به حال تیم‌هایی که این خانم به اصطلاح خوش‌برخورد HRBP آن‌هاست و وای به حال افرادی که این خانم مدیرشان است.

چند روز قبل با من هماهنگ شده بود و نام مصاحبه‌کنندگان را به من گفته بودند. قرار بود علاوه بر مصاحبه اچ‌آر، مصاحبه تکنیکال هم با دو نفر از مدیران آن بخش داشته باشم. ابتدا مصاحبه اچ‌آر بود که خوب پیش رفت، اما وقتی نوبت به مصاحبه تکنیکال رسید، اصلاً تکنیکال نبود و هیچ سوال تکنیکالی از من پرسیده نشد. افرادی که قرار بود با من مصاحبه کنند هم نیامدند و یک آقایی آمد که به نظر می‌رسید اولین بار بود مصاحبه می‌کرد (اگر این پیام را می‌خوانی، لطفاً دیگر مصاحبه نکن، اصلاً در این کار خوب نیستی!). او به چشم‌های من زل زده بود و سوال می‌پرسید. اولین سوالی که پرسید، خودش هم نمی‌دانست هدفش از آن سوال چیست. بارها توضیح داد و آنقدر گنگ بود که هنوز مطمئن نیستم سوالش دقیقاً چه بود (احتمالاً خودش هم نمی‌دانست). خلاصه که تجربه بسیار بدی بود و مصاحبه اصلاً از سطح خوبی برخوردار نبود. دوباره تأکید می‌کنم که اصلاً مصاحبه تکنیکال نبود و همان سوال‌های اچ‌آر را به شکلی گنگ‌تر پرسیدند.

من برای مصاحبه دعوت شدم و همزمان با یک دختر خانم، دو مصاحبه اول را پشت سر گذاشتیم. مصاحبه سوم حضوری بود و با آن خانم به صورت مشترک مصاحبه داشتیم. در این شرکت، تعدادی آدم هول و دختر ندیده جمع شده بودند که انگار آب از لب و لوچه‌شان آویزان بود. اصلاً به من توجهی نکردند و مصاحبه‌ام فقط سه چهار دقیقه طول کشید. سریعاً می‌خواستند مرا رد کنند و گفتند برو، ما بهت خبر می‌دهیم. بعد همان دختر را نگه داشتند و کلی سوال بی‌ربط از او پرسیدند. نه اینکه آن دختر خیلی هم چیز خاصی باشد، ولی آن‌ها خیلی هول بودند. یک روز بعد، ایمیلی دریافت کردم که نوشته بود با نیازمندی‌های ما مطابقت نداشتی و رد شدی. البته نیازمندی‌های آن‌ها چیزی بود که من نداشتم، ولی آن دختر خانم داشت. واقعاً اینقدر هول و دختر ندیده نباشید. مرسی.

من حدود ۱۵ سال تجربه کاری در ایران و اروپا دارم. متأسفانه، اسنپ فود یکی از شلخته‌ترین و بی‌نظم‌ترین شرکت‌هایی است که با آن مصاحبه کرده‌ام. هر بار که ایمیل می‌دادند و می‌گفتند دو روز دیگر خبر می‌دهند، دو هفته بعد خبر می‌دادند. سه مصاحبه فنی انجام دادم، اما هیچ یک از مصاحبه‌کنندگان اطلاعاتی درباره تسک‌ها یا شرایط مصاحبه‌کننده قبلی نداشتند! بعد از مصاحبه اول، برای اینکه بفهمم روند کار چگونه پیش می‌رود، ادامه دادم. در نهایت، حقوق ۷۵ میلیون تومانی این شرکت را نپذیرفتم. البته برای سمتی که من در آن فعال هستم، این رقم بالا نیست. به خاطر داشته باشید که شرکت‌هایی که شخصیت ندارند، ولی اسم دارند، بسیار خطرناک هستند، زیرا ممکن است شما را به اصطلاح آدم حساب نکنند! نام کارمند منابع انسانی که مسئول پیشبرد فرآیند استخدام من بود، پوریا کهنده بود. ایشان بعد از دو هفته تماس می‌گرفتند تا جلسه بعدی را تنظیم کنند، در حالی که قرار بود این جلسه دو روز بعد برگزار شود. واقعاً سنگ پای قزوین است! همچنین متوجه شدم که تیم فنی قوی ندارند و تصمیمات فنی به شدت شخصی گرفته می‌شود.

خودشان من را از لینکدین پیدا کردند. هر بار برای مرحله بعدی دو هفته طول می‌کشید، در حالی که در ایمیل گفته بودند نتیجه این مرحله در دو روز مشخص می‌شود. سه مرحله مصاحبه انجام دادم و از مصاحبه دوم متوجه شدم که هیچ سر و تهی ندارند. مصاحبه‌کننده مرحله بعدی حتی از مراحل قبل اطلاعی نداشت. برای من که سال‌ها سمت مدیر فنی و تیم لید بوده‌ام، قابل تصور بود که پشت صحنه چه بی‌نظمی‌هایی در جریان است. در شرکت‌های بزرگ زیادی کار کرده‌ام، حتی در شرکت‌های بین‌المللی با چند ده هزار کارمند (۴ سال در فرانسه حضوری بودم). مواظب باشید سراغ چنین شرکت‌هایی نروید.

هرچقدر از فاجعه‌بار بودن مدیریت منابع انسانی و مهارت‌های نرم و سخت مدیران ارشد در لایه‌های بیزینسی اسنپ فود بگویم، کم گفته‌ام! در طول یک سال و نیم همکاری من با این شرکت، مدیران نه تنها برای استعدادها سقف‌سازی می‌کنند، بلکه از این افراد بیگاری وصف‌ناشدنی می‌کشند. در نهایت، افرادی که تنها استعدادشان خبرچینی است، ترفیع می‌گیرند و هرچقدر هم اشتباه کنند، از حمایت مدیرانشان کم نمی‌شود. پایان همکاری من به‌قدری غیرحرفه‌ای و نامحترمانه بود که حتی بعد از استعفا و کناره‌گیری از این تیم سمی، اجازه همکاری تا پایان ماه را ندادند و تنها حقوق ۲۱ روز واریز شد. در تسویه‌حساب نیز به جای ۲۰ روز مرخصی باقی‌مانده، تنها ۹ روز پرداخت شد. مطمئن باشید با حضور در این محیط سمی، حداقل ۷۰٪ درآمدتان را باید صرف درمان آسیب‌های روانی و جسمانی که به شما وارد می‌شود، بکنید. شخصیت و احترام را با هیچ مبلغی نمی‌شود خرید. این شرکت حتی یک سوم ارزش حقوق واقعی‌ام را هم پرداخت نکرد.

من زمانی به این شرکت پیوستم که زیرساخت‌های آن در حال نابودی بود و فکر می‌کنم بهترین عملکرد کاری خود را در این شرکت ارائه دادم. به طوری که اگر کسی وضعیت فنی شرکت را قبل و بعد از حضور من بررسی کند، تفاوت‌های زیادی را مشاهده خواهد کرد. من قصد جدایی از اسنپ‌فود را نداشتم، اما در آخرین روز سال، یعنی ۲۸ اسفند، به من گفتند که همکاری ما تمام شده است. وقتی اعتراض کردم که چرا زودتر به من اطلاع ندادید، فقط یک ماه فروردین را به همکاری اضافه کردند. ای کاش از ابتدا به اسنپ‌فود نمی‌رفتم، چون چیزی برای یادگیری وجود نداشت و نه تنها درجا زدم، بلکه حتی کمی هم پسرفت کردم. دیسک گردن یکی از مشکلاتی است که هر شب و روز با آن درگیر هستم و به این فکر می‌کنم که چرا برای اسنپ‌فود این‌قدر انرژی گذاشتم. ای کاش حداقل دل آدم نمی‌سوخت و قدر زحماتم را می‌دانستند. در کل، دوست دارم این تجربه را اصلاح کنم و یکی از روش‌های شکست خوردن را یاد گرفته‌ام، اما می‌دانم که چنین محیطی شانس کمی برای موفقیت فردی ایجاد می‌کند. همه محیط‌هایی که از نیروها به صورت ابزاری استفاده می‌کنند، همین‌طور هستند. البته به نظر من موقعیت‌های شغلی‌ای هم در این شرکت وجود دارد که فشار کاری کم‌تری دارند و این دسته از افراد خوش‌شانس‌های اسنپ‌فود هستند. کار خوب، کم‌فشار و خوشحال‌کننده آرزوی دیرینه بسیاری از ماست، که به نظر می‌رسد برنامه‌نویس‌ها در اسنپ‌فود تا حدی از آن برخوردار هستند.

بدترین تجربه کاری من بود. جو محیط کار بسیار ناخوشایند و مدیریت ضعیف بود. سرپرست تیمی که من عضو آن بودم از دو نفر از پسران تیم می‌ترسید و فقط خواسته‌های آن‌ها معیار بود. استخدام نیروها هم بر اساس توصیه استادشان انجام می‌شد. در کل مدت زمانی که در اسنپ‌فود بودم، هیچ جلسه تیمی ندیدیم و سرپرست معتقد بود صبح بیاییم و ببینیم چه پیش می‌آید. در مواردی که می‌خواستم با منابع انسانی صحبت کنم، هیچ پاسخی دریافت نمی‌کردم. اسنپ‌فود فقط از دور جذاب به نظر می‌رسد. در نهایت هم بدون هیچ دلیل منطقی، در روز ۲۱ اسفند اعلام کردند که قرارداد من تمدید نمی‌شود، در حالی که طبق قرارداد باید ۲۰ روز قبل اعلام می‌کردند.

شرکت‌های زیرمجموعه اسنپ فشار کاری بسیار زیادی دارند، به‌طوری که بعد از ترک کار، تا چندین ماه انرژی و انگیزه‌ای برای شروع کار جدید ندارید. من در بخش کال سنتر بودم، جایی که حتی برای رفتن به دستشویی باید از سرگروه اجازه می‌گرفتی و اگر موافقت نمی‌کرد، اجازه نداشتی بروی. از بین ۱۰۰ نفر نیروی آنجا، به زور می‌شد ۱۰ نفر پیدا کرد که بیش از ۲ سال سابقه کاری داشتند، چون بعد از چند ماه که حداکثر استفاده را از نیرو می‌کردند، با دلایلی نامعلوم و با جمله‌ای مثل «مدیریت اعلام کرده قطع همکاری کنیم»، از شما خداحافظی می‌کردند. خداحافظی‌ای که در آن به شما برگه استعفا می‌دادند تا پر کنید و هیچ ادعایی نداشته باشید. اگر امضا نمی‌کردید، از عیدی و سنوات خبری نبود و ادعا می‌کردند که خودتان از شرکت رفته‌اید. تنها نقطه مثبت این شرکت‌ها، پرداخت به‌موقع حقوق است. در یکی از جلسات عمومی، یکی از مسئولین به همه گفت: «شما همه مثل کارگر هستید، هر کس شرایط ما را می‌خواهد بماند و هر کس نمی‌خواهد می‌تواند برود.»

من تقریباً یک سال در دفتر مرزداران (کال سنتر) اسنپ فود کار کردم. در این شرکت چیزی به اسم حقوق کارمند یا کارگر وجود ندارد و امکان پیشرفت به هیچ وجه فراهم نیست. مثل برده از شما کار می‌کشند و اصلاً مهم نیست در چه بخشی فعالیت دارید. حقوق‌ها به موقع پرداخت می‌شود، اما همیشه با اشتباهات زیادی همراه است و بسیار کمتر از حق و زحمتی که کشیده‌اید، دریافت می‌کنید. اگر اعتراض کنید، می‌گویند همین است که هست و اگر نمی‌خواهید، می‌توانید بروید. دوست من، اگر قصد دارید وارد این شرکت شوید، چه در دفتر مرزداران و چه در دفتر جردن، باید بدانید که از دید کارفرما شما فقط یک کارگر هستید. حتی برای رفتن به دستشویی هم باید اجازه بگیرید و اگر بیشتر از ۵ دقیقه در دستشویی بمانید، از شما بازخواست می‌کنند. مزیت‌هایی هم وجود دارد، مثلاً هر ماه به کسانی که تولدشان است، کارت هدیه ۵۰ یا ۱۰۰ تومنی می‌دهند یا گاهی برنامه‌های تفریحی مثل فوتسال بعد از کار برگزار می‌کنند. اما شاید تنها نقطه قوت این شرکت، رابطه دوستانه‌ای است که بین همکاران وجود دارد. من در آن یک سال دوستان بسیار خوبی پیدا کردم که از همه نظر عالی بودند. به طور کلی، اگر به دنبال محیطی هستید که به شما احترام بگذارند و حقوقتان را طبق ضوابط مشخص پرداخت کنند، اسنپ فود جای مناسبی برای شما نیست.

در طول یک سالی که در این شرکت بودم، با افراد زیادی آشنا شدم. از یک طرف، شرکت به شدت نیرو جذب می‌کرد و از طرف دیگر، به محض اینکه نیروها وارد می‌شدند، استعفای خود را اعلام می‌کردند. از نظر حقوق، این شرکت در مقایسه با سایر شرکت‌ها حقوق کمی پرداخت می‌کند و از نظر تکنولوژی‌های مورد استفاده، واقعاً عقب‌مانده است. تنها چیزی که در اینجا مهم است، این است که تسک‌ها انجام شوند و کار پیش برود. اگر به دنبال پر کردن رزومه خود هستید و تجربه کاری کمی دارید، پیشنهاد می‌کنم برای یک بازه ۶ ماهه تا یک ساله به این شرکت بروید و رزومه خود را پر کنید، اما قید حقوق، یادگیری و پیشرفت را برای آن یک سال بزنید. بعد از آن، با رزومه‌ای که از این شرکت دارید، می‌توانید در جای دیگری کار بهتری پیدا کنید. می‌توانم بگویم اسنپ‌فود مدرسه خوبی برای تازه‌واردان است، اما ارزش ماندن ندارد، چون بعد از مدت کوتاهی دیگر چیزی برای یادگیری وجود ندارد و از نظر درآمد نیز قابل مقایسه با سایر شرکت‌ها نیست. عملاً اگر بمانید، دیگر هیچ سودی برای شما ندارد. در طول مدتی که آنجا هستید، تقاضای افزایش حقوق نکنید، چون تنها زمانی با افزایش حقوق شما موافقت می‌شود که استعفای خود را بدهید و در حال ترک شرکت باشید. این رفتار شرکت واقعاً توهین‌آمیز است. توصیه من به شرکت این است که قدر نیروهای خود را بدانید و در قبال کارهای مثبتی که انجام می‌دهند، آن‌ها را تشویق کنید تا برای پیشرفت انگیزه داشته باشند.

اسنپ فود به نظرات کارکنان اهمیت نمی‌دهد. بسیاری از نیروها هنوز به ثبات نرسیده‌اند و استعفا می‌دهند. حقوق کافی نیست و تلاش زیاد شما حداکثر ۴۰۰ تومان اختلاف در دریافت دارد. کار در شرکت بسیار استرس‌زا است و محیطی پر از زیرآب‌زنی وجود دارد. نیروهای خوب هم در این سیستم فرسوده می‌شوند. به نظرات و پیشنهادات کارکنان پاسخ داده نمی‌شود. در طول یک سال و نیمی که در آنجا کار کردم، هر روز استرس داشتم. سیستم‌ها قدیمی و کند هستند و برای هر کار کوچکی مانند نوشیدن آب یا رفتن به دستشویی باید پاسخگو باشید. زمان غذا خوردن فقط ۱۵ دقیقه است و آنقدر تحت فشار بودم که هر بار دلدرد می‌گرفتم. اگر صبح ۱۵ دقیقه دیرتر بیایید، حدود یک تا دو ساعت جریمه می‌شوید. شرکت انعطاف کافی ندارد و حرکتش بسیار کند است. در ابتدا امید داشتم که شرایط بهتر شود، اما فقط باید مانند ربات همان نوشته‌ها را تکرار کنید تا نمره منفی نگیرید و اخطار دریافت نکنید. به نظر من روش مدیریتی باید تغییر کند و به بازخوردها بیشتر اهمیت داده شود و به نیروها بیشتر رسیدگی شود، در غیر این صورت شرکت هر روز به سمت نابودی پیش می‌رود.

در کال سنتر اسنپ فود می‌توانید دوستان خوبی پیدا کنید، زیرا نیروهای با معرفت و دوست‌داشتنی‌ای دارد. اما مدیریت به شدت مستبد و بی‌ادب است و با نیروها مانند برده رفتار می‌کند. حتی در یک جلسه به صراحت اعلام کردند که شما نوکر قرارداد با شرکت هستید و باید هر دستوری که می‌دهند را اجرا کنید. حقوق به موقع و بدون تأخیر پرداخت می‌شود، اما میزان آن نسبت به کاری که از شما انتظار می‌رود و باید انجام دهید، بسیار کم است. به راحتی هم ممکن است اخراج شوید، حتی اگر کارتان عالی باشد. اگر در منطقه جردن مشغول به کار شوید، شرایط نسبت به مرزداران بسیار بهتر است.

من حدود یک سال است که در تیم فنی اسنپ فود فعالیت دارم. جو صمیمی و دوستانه‌ای بین همکاران وجود دارد و توانستم دوستان خوبی پیدا کنم. از تکنولوژی‌های پیشرفته‌ای استفاده می‌کنند و به سمت به‌روزرسانی و بهبود مداوم حرکت می‌کنند. به دلیل شرایط کرونا، کار به صورت دورکاری انجام می‌شود و به همین دلیل تیم منابع انسانی چندان فعال نیست. اما در کل، محیط کاری خوبی است.

سلام، می‌خواستم تجربه مصاحبه‌ام با این شرکت را به اشتراک بگذارم. مصاحبه در دو مرحله و هر دو مرحله از طریق اسکایپ انجام شد که برای افراد شاغل نکته مثبتی بود. هر دو مرحله توسط بخش منابع انسانی برگزار شد و افراد بسیار خوش‌برخورد و محترمی بودند. در مرحله اول بیشتر درباره سوابق کاری، حقوق دریافتی و توانایی‌هایم سوال پرسیده شد. مرحله دوم نیز مشابه مرحله اول بود اما با جزئیات بیشتر و درباره چالش‌های کار قبلی، علت ترک آن و نحوه کار در اسنپ فود صحبت شد. در پایان مرحله دوم گفتند که من فرد پرانرژی‌ای هستم و حتی پرسیدند چه زمانی می‌توانم به تیم اسنپ فود ملحق شوم. همچنین گفتند که نهایتاً تا هفته بعد نتیجه را اعلام می‌کنند و به احتمال زیاد شرایط همکاری را برای من فراهم خواهند کرد. اما متأسفانه یک ماه بعد ایمیلی دریافت کردم که به دلایل نامعلوم رد شدم. با خواندن نظرات دیگران متوجه شدم که این برخورد با اکثریت افراد اتفاق افتاده است. این رفتار درست نیست و حداقل اگر قصد استخدام فردی را ندارید، وقت او را نگیرید و وعده‌های بی‌پایه ندهید.

من با تیم اسنپ‌شاپ مصاحبه کردم. مرحله اول مصاحبه با بخش منابع انسانی بود که سوالاتی مانند حقوق درخواستی، چالش‌ها و علایق شغلی پرسیدند. به من گفتند انرژی‌ام خوب بود و بقیه مصاحبه‌کنندگان بی‌حال بودند. سپس یک تسک دو روزه به من دادند که انجام دادم و گفتند پذیرفته شده‌ام و مصاحبه فنی را تنظیم کردند. در مصاحبه فنی تقریباً به همه سوالات پاسخ دادم و مصاحبه‌کننده هم گفت مشخص است که این موضوعات را کار کرده‌ام. اما در نهایت رد شدم و فکر می‌کنم دلیلش فقط حقوق درخواستی‌ام بوده است. سوال من این است که اگر از ابتدا با حقوق درخواستی مشکل داشتند، چرا وقت من را گرفتند و تسک دادند؟!

در این مصاحبه، پنج کارت روی میز گذاشته شد و از من خواسته شد دو تا از آن‌ها را انتخاب کنم و به سوالات پشت آن‌ها فکر کنم. سوال اول درباره این بود که اگر در قرعه‌کشی برنده یک مبلغ هنگفت شوم، با آن چه کار می‌کنم. سوال دوم این بود که اگر بخشی از یک دوچرخه بودم، دوست داشتم کدام قسمت باشم. من حدود یک ربع فکر کردم و نکات اصلی را روی برگه یادداشت کردم. سپس مدیر منابع انسانی وارد شد و سوالاتی درباره تحصیلات و سابقه کاری من پرسید، اما هیچ اشاره‌ای به کارت‌ها نکرد. مصاحبه در مجموع یک ربع طول کشید و ایشان گفتند من برای این کار مناسب نیستم. من با این نظر موافق نبودم، اما شرایط را برای بحث درباره این تفاوت دیدگاه مناسب ندیدم.

مصاحبه در دو مرحله انجام شد؛ مرحله اول آنلاین و مرحله دوم حضوری. در مرحله حضوری، با وجود ارسال ایمیل، مسئولان از حضور من اطلاع نداشتند و برخورد نگهبان بسیار نامناسب بود. هنگام ورود، احساس کردم که مزاحم هستم و پس از حدود ۳۰ دقیقه انتظار، مرا به بخش دیگری فرستادند که باید خودم آنجا را پیدا می‌کردم. فرد مصاحبه‌کننده‌ای که در ایمیل معرفی شده بود، حضور نداشت و گفتند که مشغول کار است، بنابراین فرد دیگری مصاحبه را انجام داد که به نظر نمی‌رسید سرپرست باشد. مصاحبه در محیطی غیرحرفه‌ای (یک اتاق در سالن غذاخوری) انجام شد و رفتار مصاحبه‌کنندگان بسیار از بالا به پایین بود. به نظر می‌رسد حتی اگر حرفه‌ای باشید و رزومه خوبی داشته باشید، به دلیل اینکه اینجا اسنپ است، با چنین مشکلاتی مواجه خواهید شد. به طور کلی، کار در شعبه مرکزی اسنپ (جردن) پیشنهاد می‌شود، زیرا برخورد حرفه‌ای‌تری دارند، اما در سایر شعب اینگونه نیست.

1- در مرحله اول، مصاحبه آنلاین به تعویق افتاد و در نهایت کنسل شد. آنها گفتند یک ربع دیگر شروع می‌شود، اما بعداً اعلام کردند جلسه دارند و قرار شد فردا زمان دیگری تنظیم شود. این موضوع یک ساعت از وقت من را گرفت. 2- در مرحله دوم، با مدیر پروژه‌ای مصاحبه کردم که تازه به این سمت منصوب شده بود و تنها یک سال سابقه کار داشت. او در مورد رفتارش با زیردستان صحبت می‌کرد و به نظر می‌رسید تجربه کافی ندارد. 3- وقتی گفتم به نرم‌افزار اکسل مسلط هستم، لپ‌تاپ را باز کرد و از من خواست یک تابع خاص بنویسم. اسم دقیق تابع را به خاطر نداشتم و او اجازه نداد سرچ کنم، که این رفتار حرفه‌ای نبود. 4- یک تمرین وقت‌گیر به من دادند که برای تصمیم نهایی اصلاً لازم نبود و به نظر می‌رسید نتیجه مصاحبه از قبل مشخص شده بود. 5- فردی که از طریق اسکایپ با من هماهنگ کرده بود، چند روز بعد بدون هیچ دلیلی من را بلاک کرد، در حالی که حتی به او پیامی نداده بودم. این رفتار برایم عجیب و غیرحرفه‌ای بود.

من در دو مصاحبه شرکت کردم؛ یکی گفت‌وگو با مدیر فنی و دیگری مصاحبه عملی. مصاحبه اول چندان بد نبود، اما در روز مصاحبه عملی لپ‌تاپ همراه نداشتم و یک لپ‌تاپ خام با اینترنت ۱۲۸ کیلوبایتی به من دادند که حدود ۲ ساعت از وقتم صرف نصب و دانلود نرم‌افزار شد. مصاحبه را برای ساعت ۱۱ تنظیم کرده بودند و مشخص بود که چند ساعت طول می‌کشد، اما به من اطلاع نداده بودند که ناهار همراه ببرم یا نه. من هم ناهار نبرده بودم و تا پایان مصاحبه شدیداً گرسنه بودم! از زمان مصاحبه تا الان که چند ماه گذشته، هیچ فیدبک یا تماسی دریافت نکرده‌ام. من مفاهیمی که در نظر داشتم را روی کاغذ کشیدم و به مدیر فنی دادم، اما تجربه بدی برایم بود. دو روز از من وقت گرفتند که روز دومش حدود ۵ ساعت در شرکت بودم، اما حتی یک ایمیل یک خطی با موضوع رد شدن در مصاحبه هم برایم نفرستادند!

مصاحبه با بخش منابع انسانی فقط ۲ دقیقه طول کشید و به دلیل آنلاین بودن، دوربین من خاموش بود و فقط مصاحبه‌کننده من را می‌دید. مصاحبه فنی هم حدود ۱۵ دقیقه بعد انجام شد. مصاحبه‌کننده لید فنی بودند و هر سوالی که بلد نبودم، به طور کامل توضیح می‌دادند.

برای موقعیت Front-End Developer سه مرحله مصاحبه داشتم. مرحله اول مصاحبه فنی با تیم لید فرانت بود که سوال‌های جاوااسکریپت پرسیدند تا مطمئن شوند به مفاهیم تسلط دارم. هیچ سوالی درباره React نپرسیدند و گفتند برای سنجش توانایی‌هایم در React باید یک تست تکنیکال انجام دهم. بعد از هماهنگی با منابع انسانی، تستی برایم ارسال شد که باید در ۵ ساعت انجام می‌دادم. این تست شامل ترکیبی از React، Redux و Sass بود. پس از این مرحله، مصاحبه‌ای با مدیر منابع انسانی داشتم که در آن درباره محیط کاری، ویژگی‌های شغل و حقوق مورد نظرم صحبت کردیم. مزایای شرکت شامل دورکاری در دوران کرونا، شارژ اکانت اسنپ فود برای کارمندان و بیمه تکمیلی رایگان بعد از سه ماه بود. سه روز بعد، آخرین مصاحبه را با مدیر محصول اسنپ فود داشتم که با ۳۰ دقیقه تاخیر شروع شد. این مصاحبه بیشتر جنبه آشنایی داشت و درباره تیم‌ها و فرآیند کاری توضیح دادند. کل فرآیند مصاحبه دو هفته طول کشید و در نهایت با یک ایمیل تمپلیتی ریجکت شدم. مصاحبه فنی خوب بود و سوالات عجیبی پرسیده نشد، اما تست فنی کمی طولانی بود. مصاحبه با منابع انسانی محترمانه و پیگیرانه بود، اما عدم ارائه فیدبک درباره دلیل ریجکت شدنم نکته منفی بود.

مصاحبه نیروی انسانی کمتر از ۲ دقیقه طول کشید و بلافاصله مصاحبه فنی آغاز شد. مصاحبه‌کنندگان از تیم فنی بودند و به جای تلاش برای شناخت بهتر کاندیدا، بیشتر به دنبال مچ‌گیری بودند. رعایت زمان نیز به خوبی انجام نشد. هیچ توضیحی درباره شرایط کاری به متقاضی داده نشد و فرآیند مصاحبه کاملاً یک‌طرفه بود. در نهایت نیز هیچ تماسی برای اعلام نتیجه گرفته نشد.

حدود چهل دقیقه منتظر ماندم تا برای مصاحبه بیایند. سپس به جای فردی که قرار بود برای مصاحبه بیاید، سرپرست واحد را فرستادند و گفتند که ایشان درگیر مشکلات سیستم هستند. مجبور شدم با سرپرست بخش مصاحبه کنم، در حالی که برای موقعیت مدیر رفته بودم و ایشان چیزی از شغل و ... نمی‌دانستند. چند سوال از ایشان پرسیدم و رفتم. اصلاً شرکت حرفه‌ای و مناسبی نیست.

سوالات مصاحبه بسیار ساده و بدون چالش بود و در طول مصاحبه بی‌احترامی زیادی احساس شد. با این حال، شرکت در زمان‌بندی و سرعت عمل خوب عمل کرد و از زمان دریافت رزومه تا اعلام نتیجه کمتر از دو هفته طول کشید. شرکت پویا و جوان به نظر می‌رسد، اما در مدت حضورم، کمتر کسی را دیدم که مشغول کار باشد. بیشتر افراد یا با گوشی‌هایشان مشغول بودند، یا در حال گفتگو بودند یا اصلاً پشت میزهایشان نبودند و به طور کلی هرج و مرجی در محیط کار دیده می‌شد. مصاحبه‌های منابع انسانی و تخصصی بسیار ساده بودند و توانمندی‌ها را به درستی ارزیابی نمی‌کردند. بیشتر دانش افراد را به صورت سطحی می‌سنجیدند و فقط به تحصیلات و دانشگاه توجه می‌کردند، نه به آنچه واقعاً فرد می‌دانست. از نظر کیفیت سنجش افراد مناسب در مصاحبه، از ۲۰ امتیاز، فقط ۱ می‌دهم. مصاحبه‌ها پر از خطا، پیش‌فرض‌های ذهنی و غیرساختاریافته بودند. با این حال، شرکت از نظر مالی در مضیقه نیست و این نکته مثبتی است.