وقتی آگهی استخدام جذاب اسنپ فود را دیدم که با رنگ صورتی و تصویر کارمند به شکل سوپرمن طراحی شده بود، احساس کردم اینجا جای مناسبی برای کار کردن است. همه چیز خوب پیش رفت و برای موقعیت عکاسی رزومه فرستادم. ابتدا با مسئول HR مصاحبه کردم که بسیار شیک و با ظرافت از شرکت و مزایای آن صحبت کرد. سپس با مسئول فنی جلسه ای داشتم و به اکثر سوالات فنی درباره اصول عکاسی و فتوشاپ پاسخ دادم. در نهایت با یکی از مدیران اصلی مصاحبه کردم و به توافق رسیدیم. شروع کار خوب بود و همه چیز منظم و برنامه‌ریزی شده به نظر می‌رسید. محیط کاری در جردن بسیار شیک بود و همکاران آراسته و خوش‌برخورد بودند. اما بعد از دو ماه متوجه شدم که جو منفی و روابط سمی بین افراد وجود دارد. روابط رئیس و مرئوس حاکم بود و بسیاری برای پیشرفت بیشتر به حاشیه‌سازی و صحبت‌های پشت سر دیگران متوسل می‌شدند. حقوق‌ها متوسط رو به پایین بود، اما گفته می‌شد مدیران حقوق‌های بالای ۷۰ میلیون دریافت می‌کنند. افراد با تجربه و دلسوز پس از ناامیدی از تلاش‌هایشان شرکت را ترک می‌کردند. من هم چند دوست خوب پیدا کردم که برخی از آن‌ها شرکت را ترک کردند و حتی یکی به بدترین شکل ممکن اخراج شد. بعد از حدود یک سال که قراردادم تمام شد، کم‌کم کار را تحویل دادم و از شرکت خارج شدم. احساس خستگی زیادی می‌کردم و بخش بزرگی از انرژی‌ام صرف مراقبت از حرف‌های دیگران می‌شد. حتی گاهی مجبور بودم کیفیت کارم را کاهش دهم تا باعث حسادت دیگران نشود. در نهایت این تجربه به من آموخت که گول ظاهر فریبنده آگهی‌های استخدام را نخورم و قبل از ورود به هر محیط کاری، تحقیقات بیشتری انجام دهم. موفق و سلامت باشید.