حدود یک سال و سه ماه در همکاران سیستم کار کردم. زندگی من کاملاً تحت تأثیر کار قرار گرفته بود و تعادل بین زندگی شخصی و کار از بین رفته بود. معمولاً انتظار داشتند بیشتر از ساعت کاری بمانی و اضافه‌کاری هم پرداخت نمی‌شد. ساعت کاری رسمی از ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر بود، اما گاهی تا ۷ عصر هم باید می‌ماندی. هر سه ماه یک بار کارانه می‌دادند که کاملاً سلیقه‌ای بود و اگر پروژه‌ای را به پایان رسانده بودی، مبلغ خوبی می‌گرفتی، در غیر این صورت چیز زیادی نصیبت نمی‌شد. حجم کار به نسبت حقوقی که می‌دادند اصلاً مناسب نبود. اگر می‌خواهی اصلاً نفهمی زندگی می‌کنی، باید آنجا بروی. هیچ فرصتی برای انجام کارهای شخصی نداشتم و همیشه باید کلاس می‌رفتم و آزمون می‌دادم، حتی گاهی پنج‌شنبه و جمعه هم باید درس می‌خواندم. اگر پروژه‌ای در شهرستان داشتند، باید به آنجا می‌رفتی و از صبح تا شب در خدمت آن‌ها بودی. به طور کلی، می‌توان گفت کار در آنجا بیگاری به معنای واقعی بود. تنها نکته مثبت برای بخش ما، اخلاق خوب مدیران و جو بدون حاشیه‌ی آنجا بود.