در طول یک سالی که در آن شرکت بودم، انواع توهین‌ها را شنیدم. شرکت با کارمندان، به ویژه تازه‌واردها، طوری رفتار می‌کند که انگار بدون آنها از گرسنگی خواهیم مرد. این رفتار حتی به کارمندان قدیمی هم سرایت کرده و کارمندان جدید هدف توهین‌هایی مانند «تو بی‌سواد هستی» یا «از کار هیچی سرت نمی‌شود» قرار می‌گیرند. از آنجا که مدیران ارشد جزو سهامداران اصلی هستند، هیچ پیشرفتی بدون نزدیک شدن به آنها ممکن نیست و همه چیز بر اساس روابط ناسالم بنا شده است. حجم کارها آنقدر زیاد است که وقت استراحت هم نداریم. طبیعی بود که به دلیل حجم کار زیاد و مهلت‌های کوتاه، درصد خطا افزایش یابد و در آن زمان انواع تحقیرها به سمت کارمندان سرازیر می‌شد.