بازگشت به صفحه شرکت
تجربه تلخ کار در یک شرکت سمی
توسن ( توسعه سامانههای نرم افزاری نگین)تجربه کاری
فقط میخواهم بگویم خداروشکر که من را تعدیل کردند. دستتان درد نکند. بهترین اتفاقی که در این شرکت برایم افتاد همین بود. جدی میگویم. شاید بگویید عقدهای هستم، اما تا آنجا کار نکنید، متوجه نمیشوید. من خیلی سعی کردم استعفا بدهم، اما میگفتم حداقل حقوق به موقع میدهند، رزومه میشود و ... و سعی میکردم خودم را گول بزنم که بتوانم آنجا را تحمل کنم. اما در نهایت، خودشان مرا بیرون انداختند چون با یکی که رابطه خوبی با او داشتم، سر لج افتاده بودم. البته او با من. از او تشکر میکنم که این کار را کرد، وگرنه من همچنان خودم را گول میزدم و آنجا میماندم. به خدا هر چه از دستم برآمد، پول تراپی دادم. تا قرون آخر. حتی پولش هم برایم برکت نداشت. نمیگویم آنها بد هستند، من خوبم. اما انگار یک روحیه خاصی میخواهد که آنجا کار کنی. مثلاً باید بدانی که برای بقا لازم است زیرآب بزنی. اصلاً سرپرست یا منتور خودش جو را طوری میچیند که زیرآب بقیه را پیشش بزنی تا بفهمد در گروهش چه خبر است. اگر نزنی، اعصابش خرد میشود. وارد بقیه موارد نمیشوم چون دوستان لطف کردند و همهچیز را گفتند. من آمدم فقط بگویم: حتماً قبل از ورود به شرکت با کسانی که آنجا کار کردهاند مشورت کنید و روحیات خودتان را ببینید چطور است و اگر فکر میکنید مثل من بعداً ممکن است نتوانید تحمل کنید، نیرین توسن. من چند ماه است که بیرون آمدم، اما هنوز شبها کابوس میبینم و با گریه بیدار میشوم. حتی کارم به روانپزشک کشید. وقتی در شرکت بودم، مجبور بودم برای آرامشم قرص پروپرانولول بخورم. برای تمام کارجویان عزیز آرزوی بهترینها را دارم. امیدوارم کسی اتفاقاتی که برای من افتاد، برایش پیش نیاید.