توسن ( توسعه سامانه‌های نرم افزاری نگین)

دوستان همکار در توسن در جریان هستین که توی قرارداد جدید ذکر شده که تسویه رو بعد 6 ماه میدن و در طول همکاری هم قابل پرداخت نیست؟؟؟؟ یعنی وضع شرکت به جایی رسیده که به فکر نگه داشتن 6 ماه پول تسویه ما به خاطر سود نگه داشتنشه :)) چجوری دیگه باید سرمون کلاه بره؟؟؟ با این نرخ تورم پرداخت تسویه بعد 6 ماه علنا مساوی با بی ارزش شدن پوله :))) جالبه صدای هیچ کس هم در نمیاد

توسن واقعا رو به افول عه. شرکت داره به قهقرا میره ولی مسئولینش دارن فکر میکنن چجوری فلان مسابقه رو برگزار کنن یا چجوری تولید محتوا کنن با ویدیوهاشون برای کانال تلگرام شرکت. هیچ گونه اطلاع رسانی در هیچ زمینه ای نمیشه و همه خبرها به صورت شایعه به آدم میرسه. توی چند ماه اخیر تعداد قابل توجهی از نیروها رفتن و قطعا تا بعد عید تعداد بسیار بیشتری خواهند رفت. ما هم خیلی وقته دنبال فرار کردن ازینجاییم ولی هنوز نتونستیم جایی بریم. اینجا همه یا فرار کردن یا دوست دارن فرار کنن.

توسن قدیما خوب بود و الان همش داره پسرفت میکنه، ولی خیلی بستگی داره به اینکه توی کدوم تیم باشید. قسمت مدرن، مدیریت کانال و کارت خیلی خوبه و پروژه هاشون جدیده. قسمت زیرساخت مثلا bds خوبه چون پروژه شون به روزه.سپرده و پیمنت هم پروژه شون قدیمیه ولی تیم خوبی دارن ولی خب مثلا اگه اسم bank2b رو شنیدین فرار کنین چون یک سرپرست داره به اسم ام‌-عر که با همه مشکل داره در حدی که دوستام گفتن تیمشو کلا جمع کرده تو طبقه فروش مستقر شدن و کنار بقیه دولوپرا نمیشینن درباره حقوق و مزایا هم توسن یه کافه داره که ادعا میکنه که هزینه مواد اولیه رو میگیره، قیمت غذاهاشم نزدیکه به ادعاشون و اینکه محدودیت سفارش نداره و هر چقدر بخواین میتونین سفارش بدین خیلی خوبه به ازای هر روز ۵۰ هزارتومن هم کمک هزینه غذا میده حقوق هم به نسبت همه شرکت های هم سطح پایین تره. سیستم ارتقا دارن ولی کاملا سلیقه‌ایه و باید اضافه کار بمونید، کلی فشار کاری تحمل کنین تا اگر ظرفیت وجود داشت به جلسه ارتقا برسید میتونید سر تایم پیشرفت کنید،سوالات و مدل ارزیابی ارتقا خیلی استاندارد نیست و همش یه سری سوالات ثابت مصاحبه پرسیده میشه دیگه دورکاری نداره ولی دوستام میگن ۴۰۴ قراره هیبرید بشن خلاصه توسن نرید خواستید برید جزئیات تیما رو هم گفتم بهتون.

مصاحبه اول حضوری و با فنی و منابع انسانی بود. خیلی خوب بود سوالات درستی می‌پرسیدنو مشخص بود تا حد خوبی مسلط هستند. رفتیم مصاحبه دوم بازم حضوری که من نفهمیدم چرا بعد مصاحبه فنی و اچ آر دوباره حضوری منو کشوندن شرکت. خیلی جالب بود ی عده آدم از واحد PMO شرکت نشستن دورم به سرپرستی ی خانمی شروع کرد از من سوالای بی ربط پرسیدن در مورد رزومه ام. اینجا نوشتی اینطوری اونجا نوشتی اونطوری. حدودا ۵۰ دقیقه داشت سینجینم میکرد چرا نوشتی تحت رهبری تو این اتفاقات افتاده؟ دو سه حاضر دیگه جلسه هم تو گوشیاشون بودن آقای ب.ج یکیشون. خیلی جالب بود برام که چرا یک سوال فنی یا تخصصی از من نمیپرسن و مهارت هام رو به چالش بکشن؟حتی بهم گفته بودن به صورت تیتروار که این منابع رو بخون مثل ITIL و PRINCE2 اما دریغ از یک سوال مرتبط. خلاصه ما که نفهمیدیم ولی اصلا حس خوبی نداشتم و به خودم کلی شک کردم که ایراد از منه نکنه ولی هر چی فکر کردم دیدم تنها مصاحبه ای بود که اینطوری سوال پرسیدن. حتی اگه آفر هم میدادن امکان نداشت برم. خداروشکر محتاجشون هم نبودم و ردم کردن. فقط تنها نکته مثبت منابع انسانی خانم خوش برخوردی بودن نمی‌دونم حالا شو بود یا هر چی

من برای شرکت توسن به عنوان سنیور دولوپر فرانت با تجربه ی 8 سال سابقه تخصصی مرتبط در زمینه فرانت رزومه فرستادم و در تماس تلفنی اولیه حقوق مد نظرم رو اعلام کردم و روال مصاحبه برای من اعلام شد که شامل 2 جلسه مصاحبه تکنیکال و 1 جلسه منابع انسانی بود. من 2 جلسه مصاحبه ی فنی رو که هرکدوم 1 ساعت و نیم طول کشید انجام دادم. در جلسه دوم 5 نفر مقابل من نشستن و شروع به سوال پرسیدن کردن ، و همه جور سوالی هم کردن ، از موارد امنیتی مثل ssl ، هندیشیک گرفتن و انواع دیزاین پترن ها و موارد تخصصی فرانت. میشه گفت 95 درصد رو جواب دادم ، و برای من کار توضیح داده شد که بجز پروژه انگولار هایی که هست ، پروژه های ویندوز فرم و جاوایی هم هست که احتمالا باید روی اون ها هم کار کنم که من مشکلی نداشتم ، چون تجربه ی این موارد رو داشتم. پس در واقع اینطور برای خودم برداشت کردم که یه آچار فرانسه یا فول استک دولوپر میخوان در واقع. در آخر با من تماس گرفتن که گرید شما تعیین شده و در هر دو مصاحبه قبول شدم و پیشنهاد 2/3 حقوقی که گفته بودم رو دادن و من رد کردم. و واقعا متاسفم برای این شرکت که اگر توانایی پرداخت حقوق مد نظر کارجورو نداره ، چرا باید 2 تا جلسه مصاحبه فنی سنگین بزاره و وقت کارجورو بگیره.

واقعا تجربه خیلی بدی بود از مصاحبه اول بزارید راجب این بگم طرف زنگ و خیلی پشت تلفن تاکید زیادی داشت دیر نکنید دیر نکردم که هیچ تازه 5 دقیقه زودتر رسیدم ولی فقط قشنگ نیم ساعت معطل بودیم بیان مصاحبه در هنگامی که نشسته بودم در سالن انتظار نگاه های به شدت زننده ای داشتن حتی موقع ورود عکستم میگیرن که بخوایی بری مصاحبه واقعا اینم درک نکردم یعنی چه و حرکت خیلی مسخره ای هست مورد بعدی که مواجه شدم دیدم 3 نفر اومدن مصاحبه که انگار کمیته جذبشون بودن دوتا فنی یه HR از کوچکترین و ریز ترین بخش جاوا پرسیدن که باز واقعا مسخره اس که با توجه به داکیومنت و هوش مصنوعی انقد جزییات خیلی ریز جاوا بپرسن تازه جالبتر اینجا میشه من هرچی توضیح میدادم میگفتن نه این نیست شما اینجا رو بلد نیستید یعنی هی سعی میکنن با سوالات جزئیات ریز بی کاربرد تا حد ممکن توان فنی شمارو سرکوب کنن که بهتون القا شه هیچی بلد نیستید که تا جایی که میتونن گرید پایین بدن بهتون اینم یه ترفندشونه در هنگام مصاحبه HR که شروع به حرف زدن کرد به بنده اجازه صحبت نمی‌دادن و هر موقع که می اومدم حرف بزنم وسط حرفم می‌پرید و طوری از شرکت و کارکنان تعریف میکرد که مثلا فک میکردن اینجا بهترین شرکت ایرانه ما فلان خدمات داریم نمیدونم اینجا وام هایی به کارمندامون می‌دیم ویلا می‌دیم نمیدونم باشگاه داریم که هزینه را شرکت پوشش میده هزینه ناهار می‌دیم هدیه تولد مناسباتی می‌دیم جالب اینم چقد پوشش میدن این هزینه هارو و چقد وام میدن نگفت یعنی از جزیئات دوری میکرد که ظاهر کارو تعریف کنه که مثلا بگن چقد عالی هستن و مورد بعدی که بود قشنگ 2 ساعت نیم فقط داشت صحبت میکردم دریغ از یک پذیرایی ساده که هیچ حتی یه آب هم نیاوردن جالب خیلی ادعا توی مصاحبه و شبکه های مجازی شونم دارن آخرم بهم یه گرید مید لولی دادن😂😂 با حقوق 30 تومنی یعنی فک کن با چهار سال سابقه 30 تومن بهت حقوق بدن بهت و بگن میدلولی و دلیلشم پرسیدم آخرش اونی که مصاحبه فنی میکرد گفت شما تجربه کسب نکردید فقط صرفا سابقه دارید چرا چون ریز ترین بخش هارا بلد نیستید 😐 که نفهمیدم چه ربطی داشت واقعا نتیجه اخلاقی هر شرکتی دیدید مانور زیادی چه توی مصاحبه چه توی فضای اینترنت میدن به شدت ازشون دوری کنید

خودشون رزومه من رو از جایی گیر آورده بودن 3 بار به خط ام زنگ زده بودن. بعد برای مصاحبه دیگه مجبوری رفتم و بهم گفتن سفته میدی و تازه باید بری محضر تعهد بدی و کلی قرارداد اضافه هم امضا بزنی که همونجا اومدم بیرون. واقعا کسایی که الان دارن برای توسن کار می کنن این مدارک رو دادن به شرکت؟ لطفا از این کارها نکنید و حتی اگر فقر کمرتون رو شکست به گرگ ها باج ندید! باورم نمیشه یعنی همه اونهایی که تو شرکت هستن دارن بردگی می کنن؟ متاسفم واقعا 😑

سلام دوستان. من دو سال پیش از توسن اومدم بیرون و در واقع با دلخوری هم بیرون اومدم. بعدشم رفتم سراغ کار غیر مرتبط چون توسن منو به این نتیجه رسوند که من کار کارمندی رو دوس ندارم. خیلی اونجا به من سخت گذاشت. ‌اولش فکر کردم شاید مشکل از منه چون بقیه انگار راضی بودن و من نخاله بودم انگار بینشون. الان اینجا کلی کامنت دیدم که با تجربیات خودم تو توسن یکیه و فهمیدم مشکل از من نبوده خداروشکر😂 فقط اینکه من اون موقع یه سفته ۱۵ تمنی دادم. گفتن بعد ۶ ماه باطل میشه و اصلا لازم نیست بری تحویلم بگیری. حالا پولش که مهم نیست فقط میخواستم بدونم میتونن برام باهاش مشکل درست کنن؟ یادمم نیست به چه عنوانی پشت سفته رو نوشتم و امضا کردم

من بعنوان وکیل دعوت به مصاحبه شدم که با مدیرعامل جوان شرکت و مدیر منابع انسانی همزمان بود. اول اینکه چندباری باهام در جلسه شوخی هایی شد مخصوصا توسط مدیر منابع که یه مقدار تو ذوق میزد. از من پرسیدن جایی مثل اداره آگاهی و... آشنا اینا داری که به کار ما بیاد؟ انگار سریال خارجی زیاد نگاه میکردن یا یه جا گفتن کاری بخوایم که مثلا یه کم غیراخلاقی باشه (مثلا علیه کارمندی که رفتارش بده یه شکایت الکی طرح کنیم تحت فشار بذاریمش) انجام میدی؟ که گفتم نه و جفت شون یه خنده ای کردن که اصلا خوشم نیومد. تهشم کلی مسئولیت میخواستن بندازن رو دوشم با حقوق خیلی پایین تر از عرف اون زمان. کلا مصاحبه خنده داری بود و نمیدونم بعضیا واقعا پیش خودشون چه فکری میکنن و چجوری مدیریت یه مجموعه دست بعضی ها می افته؟!

دوستان عزیز. هر سازمانی در هر کشوری در واقع مثل یک نمونه از حاکمان اون مملکت هست. در کشور ما هم همه میدانیم وضعیت به چه صورت است. خیلی از دوستان نظرات منفی در مورد توسن نوشتند که درست میباشد. بقیه شرکت ها هم کم و بیش همین است. البته من اعتقاد دارم توسن به طور عجیبی بدتر است. اما از من پدر نصیحت اگر شغل کارمندی را انتخاب کردین باید مثل کبک باشین. سرتان در برف. نبینید، نشنوید و صحبت نکنید. اگر توانایی چنین کاری ندارید شغل کارمندی با روحیات شما سازگار نیست. من خارج از کشور را نمیدانم ولی در داخل ایران اینگونه است. ارزوی تندرستی، عشق و آسایش فکری و مالی برای تمام فرزندان ایران زمین. تشکر ویژه از ویکی تجربه برای ایجاد بستری عادلانه برای تبادل نظر

خیلی برای من عجیب نیست که چند پیام آخر دقیقا درباره شخص و اشخاص پرحاشیه خاصی است. چرا که خوشبختانه یا متاسفانه من هم در شرکت قبلی و هم در توسن عدم افتخار همکاری با این اشخاص ترد شده از شرکت ارتباط فردا را دارم. *** این افراد که باند خودشون رو توی توسن ایجاد کرده اند دقیقا شبیه ارتباط فردا در واقع ادامه رویه قبل رو پیش گرفتند. تعدادی سناریوی تکراری مثل مسابقات دارت و لگو و ... . اما در پس پرده پنهان کاسبی . *** پرونده این اظهارات من هنوزم در ارتباط فردا باز است و شخص مورد خطاب اقای ک.ع با همکاری دستیارانش با تامین کنندگان زد و بند داشته و هزینه های زیادی که برای ارتباطات خرج میشد رو به سمت این تامین کنندگان سرازیر می کردند و در اخر هم هیچی دست هیچ کس را نمی گرفت نه شرکت که هزینه کرده بود و نه کارمندان که منتظر اتفاق خوبی بودند. اگر دقت کرده باشید همه خط ها و افراد باید از یک لیست تامین کنندگان تبعیت کنند. البته خطاهایی هم در نقشه دوستان رخ داد که شخص ج.ی با سمت خرج تراش مورد اتهام است و چیزی معادل صدو هفتاد میلیون اختلاف هزینه(چهارسال پیش ) کشف شد ارجاع به خانوم س.و واحد مالی ارتباط فردا و ارجاع به همکار خودشان در توسن اقای پ.م . شواهد در واحد مدیریت مالی شرکت ارتباط فردا باز است. اگر انکار میکنید پاسخ دهید. *** بعد از این که متوجه شدم کم کم در حال انتقال از ارتباط فردا به توسن هستند(دنیا سر بنده و بقیه دوستان ارتباط فردایی خراب شد) همین رویه ادامه خواهد داشت و در دو سال اخیر تامین کنندگان و باندمذکور هستند که حسابی شکم بزرگ شده اند *** امیدوارم مافیایی که وجود دارد شکسته شود و مدیران رده بالای سازمان به این باندهای زودگذر و موقت میدان ندهند چرا که دوس دارم همکارانم احساس بهتری داشته باشند نه این که دو سه نفر در اخر سال سکه هایی را از تامین کنندگان تحویل بگیرند و هدیه بچه ها تکه سیمان بی ارزش باشد. وسلام

سلام من توو طول زمان کاریم، مصاحبه زیاد رفتم. هم ارگان‌های دولتی هم شرکت‌های خصوصی. ولی مصاحبه در شرکت توسن واقعا تجربه‌ی ناخوشایندی برای من بود. من تخصص کاملا کافی رو در حوزه‌ی کاریم دارم؛ پس موضوعی که اینجا دارم بهش اشاره میکنم بخاطر کمبود دانش خودم یا هر مورد دیگه‌ای که بخواد از روی قصد و بی‌احترامی باشه، نیست؛ و صرفا به جهت رشد شرکت هست. اولا که سر زمان رسیدن من در تایم مصاحبه به شدت تاکید داشتن به همین دلیل من تقریبا یک ربع زودتر خودم رو به شرکت رسوندم؛ با این‌حال من رو 20 دقیقه معطل کردن چون کارکنانشون مشغول صرف صبحانه بودن. توو اون بازه‌ی زمانی که منتظر بودم و در لابی نشسته بودم چون همه در حال رفت و آمد به رستوران بودن به شدت نگاه‌های خیره‌کننده داشتن از زن و مرد؛ که این من رو به شدت معذب میکرد. طرز پوشش خانم‌ها هم به نظرم در شان یک شرکت و محیط اداری نبود (با اینکه من خیلی رو پوشش حساس نیستم و به نظرم باید در شرکت‌ها خیلی سخت نگرفت، ولی به نظرم توسن دیگه خیلی رها بود) بعد از شروع مصاحبه ما تقریبا یک ساعت و نیم در جلسه بودیم که حتی یک لیوان آب هم بعنوان پذیرایی از من آورده نشد که به نظرم خیلی مورد مهمی هست که خب ارزشی قائل نیستن برای نیرویی که برای اولین بار به مجموعه‌شون اومده و میخواد اون شرکت رو برای کار کردن انتخاب کنه. توو طول جلسه، کارشناس منابع‌انسانی به شدت با جزئیات از من سوالاتی رو در خصوص شرکت‌های قبلی و دلیل جدایی‌ام میپرسیدن که از نظر من انقدر دیپ شدن خیلی لازم نبود (ولی باز این مورد رو درستش رو نمیدونم شاید هم لازم بوده) اما در نهایت ازشون خواستم انقدر جزئیات رو از من نپرسن. در مورد حقوق هم به نظرم بازه‌ی حقوقیشون پایین هست و در خصوص مزایا به من گفتن مزایای خاصی ندارن فقط بیمه تکمیلی البرز و یک پاداش آخر سال، الباقی همه‌ی موارد وزارت کار هست که خب باتوجه به رنج پایین حقوقی‌شون منو ترغیب به جدایی از مجموعه‌ای که الان در اون مشغول به کار هستم، نکرد. به نظرم جلسات مصاحبه هرچقدر شفاف‌تر و دوستانه‌تر باشه، نیروها بیشتر ملاک رو صداقت میذارن و همه‌چیز خیلی روشن‌تر برای هر دوطرف پیش خواهدرفت. من آوازه‌ی این شرکت رو زیاد شنیده بودم؛ اما از نزدیک خیلی شرکت جالبی به نظرم نیومد. بااینکه من همه‌ی پارامترهای مدنظرشون از لحاظ کاری رو دارا بودم. باتشکر

رزومه فرستادم از طریق جاب ویژن . بعد یک ماه رزومه دیدن . یک لحظه . فقط یک لحظه رفتم سرویس بهداشتی و برگشتم دیدم یک دونه رد تماس دارم و یک ایمیل که نوشته به علت عدم پاسخگویی رد شدید . داداش صبر می کردی برگردم از سرویس زنگ می زدیم حالت شاید خوشت اومد ازم

چند سال پیش که خیلی نیاز به کار داشتم، این شرکت منو دعوت کرد برای مصاحبه. تمام طول مدت فقط نگاه از بالا به پایین و تمسخر داشت عذابم داد. تجربه کاریم کم بود و واقعا این حس بهم دست داد که هیچی حالیم نیست. حتی یک سوال هم در رابطه با مهارتم و چیزی که به خاطرش اومده بودم در طول مصاحبه ازم نپرسیدن، فقط گفتن بیزینس بانک رو بلدی؟ گفتم نه. گفتن خوب ما دیگ سوالی نداریم . مصاحبه افتاد دست منابع انسانیشون که خیلی خیلی تحقیر کرد یه سری سوال چرت و پرت رو با پوز خندهای رو اعصاب پرسید (مثل اینکه اگه حقوقت رو ندیم، اگه یهو بهت بگیم نیا) و با جوابهای من و توضیح 5سال سابقه کاری قبلی ام بقیه اشون هم علنا هی پوزخند میزدن. به مدت 1 ساعتِ مصاحبه شکنجه روحی شدم.

من خیلی تعریف شرکت شنیده بودم و دوست داشتم کار کنم وقتی زنگ زدن با کلی ذوق وارد شدم حتی زودترم رفتم وقتی داخل شرکت شدم دیدم به شدت همشون انگار از دماغ فیل افتادند یه حس خودبرتر بینی دارن به افراد و انگار سالن عروسی زنونه و مردونه قاطی بود مخصوصاً خانوماشون که یه طوری نگاه میکردن حالا اینارو نادیده گرفتم یه مورد که خیلی که به چشمم خورد مصاحبه بود وقتی گفتم رشته تحصیلی مربوط به it نیست ولی یکسال سابقه کار دارم بدون اینکه مصاحبه جزئیات فنی بپرسن گفتن شما نیروی مستعدی و با حقوق پایه کار میکنید با بیمه بعد از شش ماه ارزیابی بکشد و از یک نگاه بالا با پایینی و پوزخند طوری که انگار طرفو دارن تحقیر میکنن گفتن رششتون برای اینجایی که بیشتر برنامه نویس ها اینجا کامپیوتر خوندن بدرد نمی خوره که واقعا زیاد حس خوبی نگرفتم از فرد و آخرش بعدش گفتن شما برید دیگه تایید شدید یه Hr مصاحبه برید دیگه تمومه که فردا زنگ میزنیم برای هماهنگی مصاحبه hr منم امیدوار شدم دیدم دو روز بعدش ایمیل ریجکتی اومد :)))) آخه شما که نیرو نمی‌خوایید خوب طرفو چرا الکی امیدوار میکنید اونم تو این شرایط که بیکاری و بی اعصابی که نیست واقعا تجربه شد سمت این شرکت هایی که تبلیغ و مانور زیادی دارن نرم دیگه که واقعا روان پریش هستن

خانمی از منابع انسانی تماس گرفتن و یک سری اطلاعات اولیه رو گرفتن و تایم مصاحبه ست کردند، مصاحبه های اول و دوم آنلاین هست که واقعا خیلی عالیه و نشون میده وقت مصاحبه شونده چقدر براشون ارزش داره. خانمی که مصاحبه فنی رو با من انجام دادن بسیااااار خوش برخورد بودن و با اینکه جواب برخی از سوالات رو نمیدونستم اما فیدبک بدی به من ندادن که استرس بگیرم و خیلی دوستانه برخورد کردن و نکته های مثبت رو از ریزترین تا بزرگترین رو مدنظر قرار دادن که نشون میداد چقدر اهمیت میدن و نگاه مثبتی دارن مثلا حتی اینکه سریع نمیگفتم از این موضوع اطلاعی ندارم و سعی میکردم با دانشی که دارم جواب بدم رو هم میدیدن و تشویق میکردن که واقعا خیلی تو روحیه مصاحبه شونده تاثیر میزاره و نشون میده چقدر حرفه ای هستن هم در رفتار هم مهارت مصاحبه. مصاحبه فنی حدود ۱ ساعت طول کشید و دو روز بعد از مصاحبه مسئول منابع انسانی تماس گرفتن و هم جواب مصاحبه رو گفتن و هم نکات قوت و ضعف بنده رو و اشاره کردن چه منابعی برای مصاحبه دوم مطالعه کنم.

چند سال پیش برای پوزیشن کارشناس منابع انسانی در شرکت توسن مصاحبه داشتم. بعد از مصاحبه اول، به من گفتند که ریجکت شدم، اما چند روز بعد همان سرپرست جذب به من زنگ زد و گفت برای پوزیشن دیگری مناسب هستم و باید برای مصاحبه دوم بیایم. خوشحال شدم و از آنها خواستم حوزه مصاحبه تخصصی را مشخص کنند تا بتوانم مطالعه کنم. روز مصاحبه سر وقت رفتم، اما حدود یک ربع معطل شدم. مصاحبه شامل سوالات روانشناسی، تست زبان (که اصلاً مرتبط نبود) و سوالات متفرقه بود که هیچ ربطی به مصاحبه تخصصی منابع انسانی نداشت. مصاحبه‌کننده‌ها مدام خمیازه می‌کشیدند و رفتار حرفه‌ای نداشتند. در پایان، سرپرست جذب به من گفت که واقعاً ریجکت شدم. فهمیدم که این مصاحبه فقط یک تست برای ترفندهای جدید مصاحبه بوده و من موش آزمایشگاهی آنها بودم. از آن روز به بعد از این شرکت متنفر شدم و خداروشکر می‌کنم که آنجا استخدام نشدم.

با احترام به همه، اگر برای دانش، تجربه و توانمندی‌های خود ارزش قائل هستید، به شرکت توسن نیایید. زمانی که من به این شرکت آمدم، فرمی پر کردم که در آن از من خواسته شده بود ویژگی‌های محیط کاری ایده‌آل خود را توصیف کنم. حتی در کمیته جذب، یکی از مسئولان منابع انسانی این سوال را از من پرسید و من پاسخ دادم. اما اگر انتظار دارید شرکت به شما آموزش و توسعه فردی ارائه دهد، اینجا جای مناسبی نیست. سرپرست تیم آموزش منابع انسانی (م.ز) هیچ دوره‌ای که نیاز به هزینه مالی برای شرکت داشته باشد را پیگیری نمی‌کند. دوره‌ها به صورت داخلی و توسط خود کارمندان برگزار می‌شود، اما به نام منابع انسانی تمام می‌شود. به نظر من، ایشان بهتر است در خانه بنشیند، هم برای ما و هم برای خودش راحت‌تر است و در راستای سیاست کاهش هزینه شرکت هم هست. بارها درخواست دوره از مدیرمان داده‌ایم، اما هیچ اتفاقی نیفتاده و در نهایت میلیون‌ها تومان هزینه کرده‌ایم تا خودمان دوره‌های لازم را بگذرانیم و کارهای شرکت را بهتر انجام دهیم. اگر به دنبال ارتقا هستید، اینجا نیایید. چرا؟ چون بعد از این‌که هزینه‌های زیادی کردید و دوره‌ها را گذراندید و کارهایتان را به خوبی انجام دادید، ممکن است ارتقا بگیرید که شاید فقط ۴ تومان به حقوق شما اضافه شود. چه ارتقایی؟ ۴ تومان افزایش حقوق؟ شوخی‌اش هم زشت است. اگر به دنبال حقوق خوب هستید، اصلاً اینجا نیایید. چرا؟ چون مدیر منابع انسانی ما (س.ت زاده) اصلاً حقوق خوبی نمی‌دهد. ایشان حتی رفتار نرمالی هم ندارد و تیمش هم همینطور. بارها در جلسات درباره مشکلات حقوقی صحبت کرده‌ایم، اما انگار هیچ‌کس این مسائل را به مدیر منتقل نکرده است. بقیه تیم منابع انسانی هم که وضعیت بهتری ندارند. تازگیاً یک سرپرست جدید آورده‌اند که اصلاً خودش را درگیر مسائل نمی‌کند و هیچ‌کس او را نمی‌شناسد. وقتی مشکلاتمان را با تیم منابع انسانی مطرح می‌کنیم، صراحتاً می‌گویند این به تیم ما مربوط نمی‌شود و باید به فلانی و فلانی بگویید. اصلاً برای شما ارزش قائل نیستند و رفتارشان کاملاً من مأمورم و معذور است. در حالی که همین افراد با هزار دوز و کلک ما را به این شرکت آورده‌اند. ماشالا چسبندگی‌شان هم بالاست و مشخص است که هیچ‌کس آن‌ها را جای دیگری راه نمی‌دهد. آن‌ها اینقدر اینجا می‌مانند تا ما برویم. البته از خودشان بارها شنیده‌ایم که اگر فکر می‌کنی اینجا مناسب نیست، برو. خیلی‌ها رفته‌اند و خیلی‌های دیگر هم خواهند رفت. حواستان باشد، کسی که می‌رود کار برایش هست، اما کسی که می‌ماند جای دیگری راهش نمی‌دهند. به این می‌گویند قانون بقای منابع انسانی. خلاصه داداش، اینجا نیا، نه روان سالمی برایت می‌ماند، نه جسم سالمی به خاطر حجم کار زیاد، و نه پول خوبی که بگویی می‌ارزد.

من سال‌ها در شرکت توسن کار کرده‌ام. در گذشته، حقوق ماهانه‌ای داشتیم که بر اساس آن اضافه‌کار محاسبه می‌شد و هر سه ماه یک بار نیز کارانه دریافت می‌کردیم که باعث می‌شد حقوق ما نسبت به شرکت‌های کوچک‌تر متمایز باشد. حدود سه سال پیش، بخش منابع انسانی متوجه مشکل در سیستم حقوق‌و‌دستمزد شد و تصمیم گرفت کارانه را به صورت ماهانه و تحت عنوان «حق بهره‌وری» به حقوق ما اضافه کند. آن‌ها گفتند که دیگر نیازی نیست سه ماه منتظر بمانیم و این مبلغ هر ماه پرداخت می‌شود، اما شرکت لطف کرده و مالیات آن را از ما نمی‌گیرد، البته این مبلغ به حقوق پایه اضافه نمی‌شود. ما هم متوجه نشدیم که پاداش پایان سال و اضافه‌کار بر اساس حقوق پایه محاسبه می‌شود. قبلاً حق بهره‌وری بخش کوچکی از حقوق بود، اما اکنون دقیقاً نصف شده و مبلغ قابل توجهی است. علاوه بر این، اخیراً به حق بهره‌وری نیز مالیات تعلق گرفته است. هر بار که با مدیر منابع انسانی (س.ت) در این مورد صحبت می‌کنیم یا به او ایمیل می‌زنیم، می‌گوید که بسیاری از شرکت‌ها همین کار را انجام می‌دهند. آیا هر کس هر کاری می‌کند، شما هم باید انجام دهید؟ خلاصه می‌خواهم بگویم که به توسن نروید، چون با وجود اضافه‌کار زیاد، حقوقی که به کارشناس عملیات می‌دهند بسیار کم است. خداوند این منابع انسانی را از روی زمین جمع کند با این دزدی‌هایشان.

به طور کلی شرکت توسن بد نیست، اما از یک جنبه دیگر، آنقدر به برند کارفرمایی اهمیت می‌دهد که انگار یک سیرک برای ما راه انداخته است. یک نفر در تیم برندینگ هست که به خاطر ظاهر و رفتارش شبیه به شامپانزه است. البته قصد توهین ندارم، اما اخلاقیات و روحیاتش واقعاً شبیه به شامپانزه است و کمی بی‌ادبانه رفتار می‌کند. در بین اعضای تیم برندینگ، طراحان و گرافیست‌ها معمولاً آدم‌های خوبی هستند و روحیه متفاوتی دارند، اما بعضی از آن‌ها واقعاً مزخرف‌ترین انسان‌هایی هستند که با اداهای ساختگی و نمایشی رفتار می‌کنند. آن‌ها فکر می‌کنند چون با متن، مفاهیم و ارزش‌آفرینی سر و کار دارند، خیلی می‌فهمند، اما وقتی با آن‌ها در هر موضوعی صحبت می‌کنی، متوجه می‌شوی که در هیچ زمینه‌ای عمیق نشده‌اند و فقط از هر چیزی ادایش را درآورده‌اند. آن‌ها پوپولیست‌هایی هستند که حتی نمی‌دانند در کجا کار می‌کنند. توسن روزهای خوب و بد زیادی را دیده است. توسن یک فرهنگ است و کسانی که در آن بوده‌اند و با آن ارتباط برقرار کرده‌اند، می‌دانند من از چه چیزی صحبت می‌کنم. این روزهای بد توسن می‌گذرد، اما ما دلقک‌بازی تیم برندینگ را فراموش نمی‌کنیم! جالب اینجاست که آن‌ها فکر می‌کنند جمعیت در توسن به معنای استقبال است، اما اینطور نیست. عزیزان، گول جمعیت را نخورید، این ارتباطی با استقبال ندارد.

اگر بخواهم در یک جمله بگویم، آقای ک.ع بدترین فردی است که می‌توان در شرکت توسن پیدا کرد. هر صفتی که تصور کنید و باعث شود همکاری با یک شخص غیرممکن شود، در او وجود دارد. او توهین می‌کند، از بالا به پایین به دیگران نگاه می‌کند و نوع صحبت‌هایش در جمع و در خلوت بسیار متفاوت است، به‌طوری که در خلوت از کلمات رکیک استفاده می‌کند. البته وقتی از همکارانم پرسیدم، نظرات ضد و نقیض بود. یعنی با برخی بسیار جدی و با برخی دیگر بد صحبت می‌کند. این موضوع حتی به جنسیت افراد هم ربطی ندارد. بر اساس تجربه‌ای که با دیگران دارم، برخی بخش‌ها و اکثر تیم‌ها جو بسیار خوبی دارند و همکاری با آن‌ها دلپذیر است. اما اگر به سمت برندینگ می‌روید یا اگر آقای ک.ع هنوز آنجاست، بهتر است جلسه را ترک کنید و برای وقت و سلامت روان خود ارزش قائل شوید.

برای مصاحبه در شرکت توسن در یکی از موقعیت‌های مرتبط با امنیت رفتم. زمان مصاحبه به خوبی تنظیم شده بود و تقریباً همه افراد به موقع حاضر شدند، به جز یک نفر. در مجموع ۵ نفر برای مصاحبه تخصصی حضور داشتند که یکی از آن‌ها از منابع انسانی بود و بقیه در حوزه‌های امنیت اپلیکیشن، امنیت مرکز عملیات و زیرساخت و شبکه تخصص داشتند. جلسه فنی خوبی بود و برخلاف بسیاری از شرکت‌ها، رویکردشان این بود که حوزه‌ها را تقسیم کرده و سوالات را بر اساس مفاهیم پایه و دانش عمومی امنیت مطرح می‌کردند. همچنین در مورد سابقه کاری‌ام سوالاتی پرسیدند. بخش تخصصی بیشتر حول محور امنیت اپلیکیشن و چرخه تولید نرم‌افزار امن بود. از نحوه مصاحبه خوشم آمد، چون برای هر سوال یک سناریو مطرح می‌کردند و اگر متوجه موضوع نمی‌شدم، مفهوم امنیتی مورد نظرشان را به عنوان راهنما توضیح می‌دادند و سپس به من فرصت می‌دادند تا روی سناریو کار کنم یا مفهوم را دقیق‌تر بیان کنم. این رویکرد برایم جالب بود. در نهایت، به دلیل اینکه با شرکت دیگری که پرداختی بهتری داشت به توافق رسیدم، نتوانستم با توسن همکاری کنم. با این حال، از نیروهای فنی و فرهنگ شرکت خوشم آمد. منابع انسانی توسن بسیار دقیق عمل می‌کنند و باید مراقب باشید تا در بحث‌های مالی دچار مشکل نشوید. اگر شرایط مالی متفاوت بود، احتمالاً در توسن می‌ماندم.

با سلام، من مدتی در تیم برندینگ شرکت توسن فعالیت داشتم (به دلایل حفظ حریم خصوصی نمی‌توانم مشخص کنم که هنوز در آنجا هستم یا خیر). به طور کلی، شرکت بدی نیست و جو عمومی آن خوب است، هرچند به نظر می‌رسد روزهای بهتری هم داشته است. در اکثر تیم‌ها جو مثبتی حاکم است، اما متأسفانه این شامل حال من نشد. ارتباط داخلی تیم برندینگ بد نیست، اما مدیر و سرپرست این تیم واقعاً متوهم هستند. مدیر تیم برندینگ (ک.ع) فردی بی‌ادب و به بد صحبت کردن و لحن نامناسب معروف است. او آنقدر حقیر است که حتی نمی‌تواند مانند دیگران نگاه همکارانه‌ای داشته باشد. به نظر می‌رسد بیشتر مناسب تیم برندینگ لوازم آرایشی است، چون اصلاً درکی از محصولات این شرکت ندارد. تصمیمات او بیشتر نمایشی و برای رضایت مدیران بالادستی است. او نه درکی از ارزش‌آفرینی دارد و نه چیز دیگری. تنها کاری که انجام می‌دهد تشکیل شبکه‌ای از دوستانش است که همدیگر را ارتقا می‌دهند. طبق آماری که من جمع‌آوری کرده‌ام، بازخورد مثبت پرسنل نسبت به تصمیمات او حداکثر ۱۰ درصد است. سرپرست تیم هم مانند ملیجک دربار اوست، اما از نظر اخلاقی توانمندتر از ک.ع است. در کل، توسن شرکت نسبتاً بزرگی است و مهم این است که در کدام بخش آن باشید.

به عنوان فردی که مدتی در این شرکت کار کرده‌ام، نظر شخصی خودم را در مورد شرایط کاری چند ماه اخیر بیان می‌کنم. فشار کاری بسیار زیاد است. دسترسی به اینترنت و شبکه وای‌فای داخل شرکت در چند ماه اخیر قطع شده. تسهیلات و امتیازات بسیار کم و با شرایط سخت ارائه می‌شود. منابع انسانی ضعیف عمل می‌کند. شرایط به گونه‌ای ایجاد شده که هر کس ناراحت است، به سلامت خود فکر کند. حقوق هم معمولاً بین سوم تا پنجم هر ماه پرداخت می‌شود.

وضعیت فعلی شرکت را در چند خط برایتان توضیح می‌دهم: امسال شرایط عجیبی حاکم است. من تازه‌کار هستم و با امیدهای فراوان به این شرکت آمدم و تصمیم داشتم تا زمانی که کارهای اپلای‌ام انجام شود، چند سالی اینجا بمانم. اما به جایی رسیدم که استعفا دادم. پرداخت‌ها در سال ۱۴۰۲ در آخرین روز هر ماه انجام می‌شد، اما امسال به حالت بازه‌ای درآمده و از سوم تا پنجم ماه پرداخت می‌شود که واقعاً تکلیفت را مشخص نمی‌کند. دورکاری حذف شده و این موضوع بسیاری را به دردسر انداخته است. هر چند هفته یکبار شایعه‌ای پخش می‌کنند که دورکاری برمی‌گردد و نگران نباشید، اما بعد از مدتی آن را تکذیب می‌کنند. حالا هم دوباره گفته‌اند دورکاری برمی‌گردد و اولویت با افراد بچه‌دار و شهرستانی‌هاست و بقیه به مرور اضافه می‌شوند، اما مشخص نیست این مرور چقدر طول می‌کشد. آفیس استاندارد نیست و سر و صدای زیادی دارد. سیستم‌ها هیچ حریم خصوصی ندارند و می‌توانی چت‌های همکارت را بخوانی، چون سیستم‌ها خیلی به هم نزدیک هستند. برای توسعه‌دهندگان دسترسی به اینترنت وجود ندارد و برای دیباگ باید از خدا کمک بگیرید. منابع انسانی هیچ قدرتی ندارد و بیشتر نمایشی است. حتی نشان می‌دهد که از هیچ چیز خبر ندارد و کاری انجام نمی‌دهد. اگر با سرپرست‌هایت مشکل پیدا کنی، فرقی نمی‌کند توسعه‌دهنده، تحلیل‌گر یا تستر باشی، اگر به مدیر یا منابع انسانی مراجعه کنی، نه تنها مشکلت را حل نمی‌کنند، بلکه هر چه گفتی را مستقیم به سرپرستت منتقل می‌کنند. یکی از دوستانم می‌گفت مشکلش را با سرپرستش به مدیر گفته و مدیر صدایش را ضبط کرده و برای سرپرست فرستاده است. زیرآب‌زنی در شرکت بسیار زیاد است و اگر تازه‌کار باشی و نیروهای قدیمی از تو خوششان نیاید، متأسفانه باید تسلیت بگویم، چون کارت تمام است. لاس‌زدن در شرکت بسیار زیاد است و محیط جالبی هم ندارد. روند شرکت این است که هر چه هست، همان است و بخواهی یا نخواهی باید بپذیری. مدتی پیش همه به منابع انسانی اعتراض کرده بودند که کمک هزینه غذا ۵۰ تومان است و آنها هم برای اینکه نشان دهند بچه‌ها پررو نشوند، سایتی راه انداختند و گفتند هزینه اصلی غذاها همین است و ما داریم به شما لطف می‌کنیم. شرکت مثل یک سازمان کوچک شده است و هر چه هست، همان است. بخواهی یا نخواهی، باید بپذیری.

توسن شرکت خوبی است و به برند کارفرمایی اهمیت زیادی می‌دهد. آن‌ها عمو قناد و دستیارانش را استخدام کرده‌اند تا برای ما برنامه‌های مفرح اجرا کنند و ما را شاد کنند. هر ماه در شرکت مسابقه و دلقک‌بازی داریم. البته بعد از این که عمو قناد در شرکت خوب کار کرد، به او سمت دادند و ارتقا پیدا کرد. او دو دستیار آورده که با هم تئاتر اجرا می‌کنند. البته در آخرین برنامه‌اش کمی بی‌تربیت بود و به همکاران توسنی‌اش که تقریباً همه از نظر جایگاه شغلی بالاتر از او هستند، گفت "ساکت شید" و باعث تعجب همه شد. خوب طبیعتاً گاهی آدم‌ها یادشان می‌رود که اینجا دکه فلافل‌فروشی نیست و یک شرکت با اصالت است. اگر توسنی هستی حتماً عمو قناد (اسمش در طبقه ۵) را می‌شناسی. البته شاید در طبقه شما اسامی دیگری هم داشته باشد، مثلاً کوتوله پرادعا، دلال، نخود هرآش و ... بعضی وقت‌ها برنامه‌های عمو قناد مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، مثلاً در آخرین بازی‌اش فقط ۱۴ نفر از ۸۰۰ نفر شرکت کردند (که ۴ نفرشان هم از خودشان بودند) و خودش و دلقک‌های دستیارش خیلی ناراحت بودند.

می‌خواهم وضعیت فعلی‌مان را توضیح دهم تا خودتان قضاوت کنید. اواسط مرداد، شرکت با مشکلی مواجه شد که مجبور شد دورکاری را حذف کند. اکنون سه ماه از آن مشکل گذشته و مدام امروز و فردا می‌کنند که مشکل را حل خواهند کرد. همه همکاران نگران هستند که شرکت دارد ما را سرکار می‌گذارد و فقط برای خودش وقت می‌خرد. فضای بسیار نگران‌کننده و منفی نسبت به شرکت در بین کارمندان ایجاد شده است.

یادم می‌آید کلی کار کردم و همه هم راضی بودند، اما انگار حسودان که سطح پایین هستند و در گلوی مدیر منتظر فرصتی بودند تا کارهای من را تصاحب کنند و جای من را بگیرند. به جای اینکه اعتبار کسب کنم، برایم حاشیه درست کردند و گفتند فلانی بهمانی است. وقتی پروژه تمام شد، گفتند دیگر فلانی هست که می‌تواند کار را انجام دهد. از همینجا به عقده‌ای‌ها سلام می‌کنم. سرپرست عقده‌ای که ما را در جلسه راه نمی‌داد، مگر اینکه دو نفر ما را ببینند و دیگر به تو زنگ نزنند. سلام به مدیر عقده‌ای که اینقدر ضعف داشتی و نورچشمی‌هایت را به جلسه ارتقا بردی و در جلسه می‌گفتی خانم فلانی، خانم فلانی. جالب است که از بچه‌ها می‌شنوم دستتان رو شده و همه فهمیده‌اند که داغون هستید، اما چقدر دیر. سلام به منابع انسانی که انگار خیلی‌ها از شما ناراضی هستند. خیلی بی‌چشم و رو هستید، مخصوصاً آن خانم س.ن، آقای م.ز. و خانم فلان و فلان. برید از توسن زودتر. 4 دادم امتیاز را فقط به خاطر کارهایی که وقتی توسن بودم انجام دادم، فقط به خاطر رئیس اصلی شرکت. هرچند قدردان نبودید، بی‌لیاقت‌ها.

پاشنه آشیل توسن، منابع انسانی آن است. افرادی که به شدت کار راه‌انداز نیستند. در ابتدا به کارجو وعده‌های زیادی می‌دهند، اما بعداً او را رها کرده و به هیچ‌یک از سوالات و مشکلات پاسخ نمی‌دهند. سیاست آن‌ها به طور رسمی این شده است: 'همینه که هست'. اکنون چند ماه است که با مشکل حذف دورکاری مواجه هستیم، اما هیچ اقدامی برای حداقل ۳۰۰ نفر (یا بهتر است بگوییم ۳۰۰ خانواده) که درگیر این مشکل شده‌اند، انجام نشده است. امیدوارم توسن به روزهای خوبش بازگردد.

دوستانی که از توسن استعفا دادید، توجه داشته باشید که این شرکت پایه سنوات را پرداخت نکرده و می‌توانید در زمان تسویه حساب برای دریافت آن اقدام کنید. مبلغ پایه سنوات برای کسانی که سابقه کار بیش از ۳ یا ۴ سال دارند، قابل توجه است (چون به صورت ماهیانه پرداخت نشده، باید مطابق آخرین مبلغ پایه سنوات محاسبه شود) که حدوداً ۷۰ میلیون تومان می‌شود. علاوه بر این، توسن مبلغی به عنوان پاداش بهره‌وری پرداخت می‌کند که در عدد پایه حقوق لحاظ نمی‌شود. این مبلغ نیز چون جزو پرداختی‌های ثابت است، می‌توانید در سنوات دریافت کنید (هرچند خودشان آن را پرداخت نمی‌کنند، اما با شکایت حق با شماست و باید پرداخت شود). به عنوان مثال، کسی که ۴ سال سابقه کار دارد و حدود ۱۲ میلیون تومان پاداش بهره‌وری دریافت می‌کند، حدود ۴۸ میلیون تومان سنوات کم‌تر پرداخت می‌شود. همچنین، تسویه حساب بعد از ۶ ماه انجام می‌شود که با توجه به نرخ تورم، ضرر زیادی متحمل می‌شوید. بنابراین، از حق خود نگذرید.

توسن با حذف دورکاری، بسیاری از ما را به دردسر انداخت. آنها بدون اطلاع قبلی، امکانی را حذف کردند که زندگی‌مان بر اساس آن تنظیم شده بود. البته مشکل از خودمان بود. تجربه بسیار تلخی که از این اتفاق به دست آوردم این بود که نباید روی امکانات و مزایایی که برای‌مان فراهم می‌کنند حساب باز کرد، چون ممکن است یک‌شبه آنها را از ما بگیرند.

سلام به همه. واقعاً وضعیت توسن قبلاً خیلی بهتر از الان بود. این روزها هر روز ممکن است خبر بدی برسد. محیط پر از ارتباطات ناسالم است و اگر زرنگ باشید و سریع با مدیران و سرپرستان کنار بیایید، می‌توانید راحت زندگی و کار کنید. به شما توصیه می‌کنم مدیریت کارتان را نگیرید چون به شدت به هم ریخته است. اگر هم آمدید، حتماً سعی کنید به تیم چک بروید (که البته الان جمعش کرده‌اند) چون تقریباً در اکثر مواقع بی‌کار هستید و جلسات ارزیابی‌تان را مدیریت شخصاً شرکت می‌کند و راحت سطح شما بالا می‌رود. چون مدیریت اصلاً وقت ندارد در جلسات ارزیابی تیم‌های دیگر شرکت کند. هر وقت هم بخواهید می‌توانید به کافه بروید چون یا تسکی ندارید یا تسک‌های راحتی دارید. در کل پیشنهاد می‌کنم به توسن نیایید چون با این وضعیت که دورکاری را برداشته‌اند، احتمالاً خیلی‌ها موقع تمدید قرارداد می‌روند. موفق باشید.

من هفت سال است که در شرکت توسن مشغول به کار هستم و تنها دلیلی که تا الان در این شرکت ماندم، امکان دورکاری بود. متأسفانه دو ماه است که دورکاری را حذف کرده‌اند و به غیر از این مورد، هیچ مزیت دیگری در شرکت وجود ندارد، چون بعد از کرونا همه‌ی مزایا را حذف کرده‌اند. این شرکت برای توسعه‌دهندگان دات‌نت جای مناسبی نیست، چون از نظر فناوری بسیار عقب است و فضای کاری شرکت بیشتر روی جاوا متمرکز است. به همین دلیل، برای کسانی که از نظر فنی دغدغه دارند، جای خوبی نیست. خود من هم در حال حاضر به دنبال جای جدیدی می‌گردم. توصیه می‌کنم برای زندگی بهتر، جایی را انتخاب کنید که حداقل دو تا سه روز در هفته امکان دورکاری به شما بدهد.

توسن مانند هر جای دیگری مزایا و معایب خود را دارد. فرهنگ تیم‌ها ممکن است تا حدی متفاوت باشد و این موضوع بر تجربه شما تأثیر می‌گذارد. به شخصه، تجربه‌ای که داشتم این بود که سرپرست تیم همیشه سعی می‌کند کنار تیم باشد و جو خوبی ایجاد کند تا بهترین خروجی را داشته باشیم. محیط تیم سالم و دوستانه است. با افرادی که تجربه همکاری داشتم، همیشه سعی در حفظ شایسته‌سالاری داشتند و توانایی‌ها و علایق را مد نظر قرار می‌دادند. به طور کلی، با توجه به شرایط شما، می‌تواند تجربه خوبی باشد و به نظر من بعد از این همه سال هنوز هم جزو شرکت‌های برتر است.

چندین سال پیش، شرکت توسن به عنوان یکی از بهترین شرکت‌های حوزه بانکی شناخته می‌شد. از نظر حقوق و مزایا، خدمات رفاهی، فرهنگ سازمانی و سطح پروژه‌ها، همه چیز عالی بود. اما متأسفانه با تغییر مدیریت و روی کار آمدن برادران کوچکتر، جو باندبازی و اداره خانوادگی بر شرکت حاکم شد. ناشایسته‌سالاری به حدی رسید که تحمل شرایط شرکت غیرممکن شد. از یک سو، مدیران و سرپرستان نالایق به قدرت رسیدند و از سوی دیگر، نیروهای قدیمی و باسواد که بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ سازمانی بودند، سرکوب و مجبور به ترک شرکت شدند. این اتفاقات باعث شد که شرکت به وضعیت فعلی دچار شود. پروژه‌ها و مشتریان یکی پس از دیگری از دست رفتند و نیروهای ارزشمند به شرکت‌های دیگر کوچ کردند.

سلام به همه دوستان قدیمی و کسانی که قصد دارند به خانواده توسن بپیوندند. من سال‌ها در واحدهای مختلف توسن فعالیت داشتم. یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های شرکت، تیم منابع انسانی است. یادم هست زمانی که مدیر منابع انسانی قبلی استعفا داد، مدیران ارشد به دلیل عدم تمایل به پرداخت هزینه برای یک مدیر منابع انسانی حرفه‌ای، یکی از کارشناسان را به سمت سرپرست و سپس مدیر منصوب کردند. این تصمیم کاملاً اشتباه بود. ایشان کارشناس حقوق و دستمزد بودند و هیچ ارتباطی با همکاران نداشتند، روحیه همدلی و توانایی برقراری ارتباطشان بسیار ضعیف بود. هر وقت به دیدنشان می‌رفتیم، حتی از جای خود بلند نمی‌شدند. می‌دانم و به خاطر دارم که بسیاری از نیروهای فعال شرکت به دلیل بی‌لیاقتی ایشان و برخی سرپرست‌های دیگر، شرکت را ترک کردند. بسیاری از افراد به فرایند ارتقا و ضریب دانشی انتقاد داشتند که کاملاً درست بود، اما همه این مشکلات ناشی از ضعف مدیریت منابع انسانی و برخی سرپرست‌های این واحد است. سرپرستی در این واحد وجود دارد که هیچ‌یک از نیروها نتوانستند با او کار کنند، اما به دلیل رابطه نزدیکش با مدیر منابع انسانی، هنوز در جایگاه خود باقی مانده و همه نیروهای خوبشان را از دست داده‌اند. بعد ما انتظار داشتیم که به ما احترام گذاشته شود. به نظر من باید بررسی جدی‌ای در مورد سرپرستان و مدیر منابع انسانی انجام شود. شاید این کار باعث بهبود فرایندها و عادلانه‌تر شدن رفتارها شود. من برخی از همکاران منابع انسانی را واقعاً دوست داشتم و دارم، اما حقیقت این است که مسئولان این واحد بی‌کفایت هستند.

شرکت مزایای خوبی دارد، مانند آژانس، کافه، بیمه تکمیلی، اقامتگاه تفریحی برای سفر (که با توجه به سابقه استفاده قرعه‌کشی می‌شود)، پکیج هدیه مناسبتی (البته از نظر ارزش کمی افت کرده)، حقوق مناسب (هرچند نسبت به شرکت‌های مشابه کمی پایین‌تر است)، واریز به‌موقع حقوق (پنجم هر ماه)، و صندوق وام که می‌توان در مواقع نیاز از آن استفاده کرد (البته توصیه نمی‌کنم). همچنین کمک هزینه برای استفاده از مراکز خدماتی و تفریحی مانند استخر یا امکانات ورزشی و پزشکی وجود دارد که به صورت قسطی از حقوق کسر می‌شود. محیط شرکت از نظر آزادی بیان، ابراز عقیده و آزادی انتخاب پوشش برای خانم‌ها بسیار عالی است. امکان رشد و توسعه وجود دارد، اما این موضوع کاملاً به خود فرد بستگی دارد. از نقاط ضعف می‌توان به نبود فضای استراحت یا فرهنگ نامناسب در این زمینه اشاره کرد که باعث می‌شود با تعجب به شما نگاه کنند. گاهی فشار کار بسیار بالا است و امکان ترک به موقع محل کار وجود ندارد. همچنین پارکینگ برای وسایل شخصی وجود دارد، اما مشخص نیست به چه کسانی تعلق می‌گیرد. در کل فضای شرکت بسیار صمیمی و دوستانه است، اما این موضوع به شدت به تیم و سرپرست بستگی دارد. در دوره سه‌ماهه آزمایشی می‌توانید با دقت متوجه شوید و انتخاب درستی داشته باشید. توصیه می‌کنم با همکاران خیلی صمیمی نشوید و اصولی و حرفه‌ای رفتار کنید. باندبازی، فامیل‌بازی و زیرآب‌زنی به شدت دیده می‌شود و افرادی با سابقه یکسان به راحتی کنار گذاشته می‌شوند و رفتارهای غیرحرفه‌ای زیادی وجود دارد. بهتر است HR برای سرپرست‌ها دوره‌های آموزشی برگزار کند یا از نظر روانی و رفتاری کنترل دوره‌ای انجام دهد. با بررسی نرخ ورودی و خروجی در یک تیم می‌توان به راحتی متوجه شد که کدام تیم وضعیت خوبی ندارد. :)

توسن یکی از شرکت‌های برتر در حوزه فناوری اطلاعات است، اما مانند بسیاری از شرکت‌های بزرگ، یک واحد ضعیف دارد که در مورد توسن، این واحد برندینگ است. من تجربه کار در این واحد را دارم. این واحد با مدیریت ضعیف، بیشتر برای ارائه گزارش‌های ماهانه به مدیرعامل کار می‌کند تا برای پیشرفت شرکت. همیشه سعی می‌شود گزارش‌ها را پر بار نشان دهند و کارمندان مجبورند مانند شرکت‌های ۵۰ سال پیش گزارش روزانه ارائه کنند. به دلیل عملکرد ضعیف این واحد، تقریباً هیچ برند کارفرمایی در شرکت وجود ندارد و واحد منابع انسانی نیز امیدی به تحقق نیازهایش از طریق مدیر برندینگ ندارد. همه چیز به صورت عادی پیش می‌رود و اگر کارمندان احساس خوبی دارند، به دلیل عملکرد خوب واحد منابع انسانی است. یک نکته خنده‌دار این است که این واحد تقریباً هیچ همکاری با واحد فروش و بازاریابی ندارد و آن‌ها نیز از این واحد ناامید شده‌اند. فقط تعداد محدودی از افراد با مدیر برندینگ کار می‌کنند و آن‌ها نیز پس از شناخت وضعیت، استعفا می‌دهند. مدیر برندینگ دوستانش را بدون مصاحبه به شرکت آورده و قطعاً جایی برای کسانی که در حلقه او نیستند وجود ندارد. به تدریج افراد قبلی حذف می‌شوند. سرپرست این واحد نیز فردی استثنایی است که فقط به دلیل ارتباط با مدیر برندینگ به این موقعیت رسیده و معمولاً کارمندان از او ناراضی هستند. مدیر واحد (که خود را مدیر ارشد می‌نامد) با همکارانش با توهین برخورد می‌کند، اما در مقابل معاونان شرکت بسیار مودب و محترم است. او به کارمندان به عنوان ابزار نگاه می‌کند و دوست دارد تیم همیشه خروجی داشته باشد تا مصاحبه‌هایش را موفق نشان دهد. او بی‌ادبی را با رک بودن اشتباه گرفته است. دوستانش در واحد می‌توانند با آرامش کار کنند، اما اگر چاپلوسی نکنید، باید سخت کار کنید و حتی کارهایی خارج از حوزه شغلی‌تان انجام دهید. پس از جلسات با مدیرعامل، دیگر به کسی پاسخ نمی‌دهد و با افتخار از صحبت‌های مدیرعامل می‌گوید و از این که در سطح آن افراد است، مغرور می‌شود. هر جا به او رو نمی‌دهند، غر می‌زند که شرکت فامیلی است و دیگران عقب‌مانده هستند. از خوبی‌های شرکت بگویم که امیدوارم مانند من بدشانس نباشید و برای توسن در واحدهای دیگر درخواست شغلی بدهید، زیرا واحدهای دیگر عالی هستند و با شما بسیار صمیمانه برخورد می‌شود. شرکت یک کافه عالی دارد و افراد سطح بالا و دلسوزی در آن کار می‌کنند. توسن یک شرکت آینده‌دار است.

سلام و عرض ادب. لطفاً دوستانی که در برخی تاپیک‌ها از تجربیات بد و افرادی مثل بده یا دیگران تعجب کرده‌اند و آن‌ها را متهم به اغراق یا نگفتن تمام حقیقت می‌کنند، دفاعیات خود را در برابر گفته‌های منتقدان بیان کنند. من امتیاز ۵ دادم تا نگویند از روی عقده امتیاز کم داده‌ام. حرف‌هایی که معمولاً درباره توسن زده می‌شود این‌هاست: ۱- باندبازی و مدیریت فامیلی ۲- سیستم ارتقا بر اساس صلاحیت نیست، بلکه بر اساس صمیمیت و دوستی با ارزیاب‌هاست. ۳- حقوق پایین‌تر از بازار ۴- زیراب‌زنی و چاپلوسی ۵- لاس‌زدنی ۶- توهین به کارکنان توسط برخی سرپرستان و مدیرها، گاهی جلوی جمع. آیا این‌ها دروغ است؟ بله، قطعاً توسن خوبی‌هایی هم دارد. همان‌طور که منابع انسانی در فضای مجازی فقط خوبی‌ها را برای جذب نیرو می‌گوید و به بدی‌ها اشاره‌ای نمی‌کند، اینجا هم افرادی که به آن‌ها ظلم شده، بدی‌ها را گفته‌اند. حالا شنونده با خود فکر می‌کند و می‌بیند آیا می‌تواند چنین محیطی را تحمل کند یا نه و تصمیم می‌گیرد بیاید یا نه. بله، عده‌ای هم عقده‌ای هستند. بالاخره وقتی مدیر عقده‌ای داریم، کارمند عقده‌ای هم پیدا می‌شود. مردم شعورشان پایین نیست که متوجه نشوند. اگر حرف حسابی دارید، در مورد موارد بالا صادقانه بگویید. این‌قدر در فضای مجازی و اینجا نگویید ویکی تجربه سایت خوبی برای تصمیم‌گیری نیست. چون خودتان در فضای مجازی دروغ می‌گویید و اغراق می‌کنید، دلیل نمی‌شود بقیه هم مثل شما باشند.

من تازه از توسن خارج شدم و از دیدن این همه تجربه بد واقعاً تعجب می‌کنم. من حدود 6 سال در توسن بودم و قطعاً خوبی‌هایش برایم بیشتر از بدی‌هایش بود. همه جا خوبی و بدی کنار هم وجود دارد، اما این همه تجربه بد کنار هم برای من عجیب است. البته شاید افراد از تجربه‌های خوبشان کمتر بنویسند. اخیراً در آسانسورهای توسن تولدها را نمایش می‌دهند و کنارش سابقه کاری همکاران هم هست. همیشه یکی از چیزهایی که برایم جالب بود این بود که چقدر افراد در توسن ماندگار می‌شوند و میانگین سابقه کاری همکاران حدود 4-5 سال است. اگر فضای توسن آن‌قدر که در این کامنت‌ها گفته می‌شود بد بود، کسی نمی‌توانست حتی یک سال تحمل کند. من اتفاقاً توسن را به خاطر آدم‌هایش دوست داشتم. ممکن است حقوقش کمی کمتر از جاهای دیگر باشد، اما من همیشه برای خودم که مقایسه می‌کردم می‌گفتم همین که کنار کسانی کار می‌کنم که کلی چیز از آن‌ها یاد می‌گیرم، برایم ارزش زیادی دارد. امیدوارم همه تیم‌هایش این‌گونه باشند که من می‌گویم. به کسانی هم که دنبال کار می‌گردند توصیه می‌کنم فقط بر اساس کامنت‌های این سایت و سایت‌های مشابه تصمیم نگیرند (فقط در مورد برخی موارد در فرآیند مصاحبه‌ها دقت بیشتری کنند). چون این‌طوری واقعاً جایی برای کار کردن باقی نمی‌ماند :)))

سلام. من ماه پیش برای یک موقعیت شغلی در تیم امنیت توسن مصاحبه منابع انسانی دادم و تازه خبر قبولی‌ام را دریافت کردم. در این سایت تجربیات منفی زیادی خواندم، اما بیشتر آنها مربوط به تیم‌های برنامه‌نویسی و توسعه بود. اگر در تیم امنیت کار کرده‌اید یا آشنایی با آنها دارید، ممنون می‌شوم تجربه‌تان را با من به اشتراک بگذارید. (در چند جای دیگر هم برای کار قبول شدم، اما موقعیت‌های پایین‌تر و کار سبک‌تری هستند. فعلاً برای توسن تصمیم قطعی نگرفته‌ام و بقیه گزینه‌ها را هم در نظر دارم.)

من تمام مشکلات سیستم توسن را تحمل کردم و حتی از ارتقا چشم پوشی کردم تا بتوانم دورکاری کنم. حالا که چند روزی است سیستم افتا آمده و همه دسترسی‌ها را بسته و دورکاری هم حذف شده، مجبور شده‌ام به شرکت بیایم و این شرایط را تحمل کنم. آیا کسی می‌داند دورکاری دوباره برقرار می‌شود یا کلاً حذف شده است؟ لطفاً تکلیف ما را روشن کنند که اگر دورکاری وجود ندارد، بتوانیم از شرکت برویم.

اگر چاپلوس، زیرآب زن یا تازه کار باشید، توسن برای شما مناسب است. بدترین بخش توسن، واحد منابع انسانی آن است که مدیران و سرپرستان بی‌سواد، چاپلوس و زیرآب‌زن در آن کار می‌کنند. این افراد فرهنگ سازمانی را به سمت منفی سوق داده‌اند و هیچ تلاشی برای بهبود شرایط نیروی انسانی نمی‌کنند. سال‌هاست که توسن مدیر یا سرپرست منابع انسانی لایق به خود ندیده است. فرآیند ارتقا و رشد فردی کاملاً سلیقه‌ای است و حتی افرادی با بیش از ۱۰ سال سابقه، هیچ رشد و پیشرفتی نداشته‌اند که این موضوع ناشی از رویکرد مدیر منابع انسانی و مدیریت خانوادگی توسن است. به جز دو یا سه نفر، بقیه افراد در این واحد مسموم هستند. مدیران ارشد شرکت نیز بسیار بی‌اخلاق و پرحاشیه هستند. در این هفت سال یاد گرفتم که شرکت‌های بزرگی مثل توسن که ظاهر خوبی دارند، فقط برای افرادی که تازه فارغ‌التحصیل شده‌اند مناسب هستند تا رزومه‌شان را تقویت کنند. اگر چاپلوس، زیرآب زن یا تازه کار هستید، توسن جای مناسبی برای شماست.

من حدود شش سال در شرکت توسن کار کردم و تجربه بسیار بدی داشتم. مدیران و سرپرستان واحد منابع انسانی بسیار بی‌سواد و چاپلوس هستند و روال‌های عجیبی برای رشد و ارتقا وجود دارد. به نظر من در شرکت توسن افراد برای چاپلوسی و زیرآب زنی تربیت می‌شوند. مستقل بودن و در حاشیه نبودن در این شرکت کاملاً با رشد و توسعه فردی در تضاد است. رشد و ارتقا در توسن بسیار سلیقه‌ای است و هرچه چاپلوس‌تر باشید، موفق‌تر خواهید بود. مدیران ارشد سازمان، به جز تعداد اندکی (شاید یک یا دو نفر)، رفتارهای بی‌منطق و بی‌اخلاقی دارند. به طور کلی، توسن شاید برای کسب تجربه خوب باشد، اما برای رشد و توسعه فردی مناسب نیست. کار زیاد، عدم شفافیت، بی‌اخلاقی، بی‌اهمیتی به کرامت انسانی و بی‌احترامی به نیروهای انسانی در این شرکت به وفور دیده می‌شود. روزی که بعد از شش سال به مدیر منابع انسانی گفتم که می‌خواهم استعفا بدهم، بدون اینکه چیزی بپرسد فقط گفت: کی؟ :) حتی اگر من بدترین و پرحاشیه‌ترین نیروی شرکت هم بودم، جا داشت که بپرسند چرا؟ :) این میزان اهمیت مدیر منابع انسانی توسن به نیروی انسانی است. همین حالا در توسن افرادی هستند که بیش از 10 سال است ارتقا نگرفته‌اند. از بی‌اخلاقی آقایان فاطمی که دیگر نگویم. اگر تازه فارغ‌التحصیل شده‌اید و سابقه کار ندارید، یا اگر رشد برای شما مهم نیست، یا اگر چاپلوس هستید، توسن برای شما جای خوبی است.

چندی پیش مدیر منابع انسانی توسن در لینکدین مطلبی منتشر کرد که در آن ادعا کرد جلوی مهاجرت نخبگان را می‌گیرند و از افراد دعوت کرد به توسن بپیوندند. در پاسخ به این پست، یک خانم نوشت: "شیرین‌سازی آب دریای ایران با توسن" :))))). من و شما هر دو می‌دانیم که یکی از بیشترین ریزش‌های نیرو در حوزه IT در مجموعه شما اتفاق می‌افتد، چون بازار خیلی بزرگی نیست. در سازمانی که بعد از توسن به آن رفتم، در یک طبقه با 30 تا 40 نفر، 10 نفر از توسن آمده بودند. در پاسخ به این موضوع، معمولاً می‌گویند: "بله، مجموعه ما خیلی بزرگ است و حدود 1000 نفر نیرو دارد و این طبیعی است." شما اگر بتوانید جلوی خروج نیروهای سازمان خود را بگیرید، هنر کرده‌اید، کشور جای خود دارد. امیدوارم منش و اخلاق حرفه‌ای را یاد بگیرید.

سلام به همکاران عزیز. این تاپیک را ایجاد کردم تا درباره افراد سمی در سازمان صحبت کنیم. البته بدون ذکر نام و مشخصات، به گونه‌ای که همکاران ما متوجه شوند و مراقب رفتارهای این افراد باشند. هدف این است که منابع انسانی این افراد را شناسایی کند و از تأثیر رفتارهای منفی آن‌ها بر اعتبار شرکت جلوگیری کند. لطفاً منصف باشید و دروغ نگویید. من خودم با یک مثال شروع می‌کنم: در تیم عملیات آقایی هست که اول اسمش س است (اهل باشگاه و شوخ‌طبع). این فرد شرط‌بندی می‌کند و با برخی از آقایان دیگر درباره دختران خوش‌چهره صحبت می‌کند و بعداً این موضوعات را برای دیگران تعریف می‌کند. متأسفانه رفتارهای بی‌شرافتی دارد و حتی در حضور من هم چند بار چنین حرف‌هایی زده و برخی از همکاران را آزار داده است. اگر در تیم عملیات یا سایر گروه‌ها هستید، مراقب این فرد باشید.

امروز فهمیدم خانمی که از نظر سواد و سطح از من بالاتر بود و من همیشه خودم را با او مقایسه می‌کردم و از او کمک می‌گرفتم، از روی حسادت زیرآب من را زده و باعث تعدیل من شده. خیلی خوشحال شدم چون فهمیدم این فرد از من احساس خطر کرده و فکر کرده ممکن است من روزی پیشرفت کنم و برایش مشکل ایجاد کنم. یعنی در من پتانسیل پیشرفت دیده است. من آدمی نبودم که بخواهم زیرآب کسی را بزنم یا بدی کسی را بخواهم. همه این را می‌دانستند. برای همین برام عجیب بود که چرا من را تعدیل کردند! چون کارم بد نبود. نمی‌گویم عالی بودم ولی بد هم نبودم که در حد تعدیل شدن باشد. بعد از چند ماه که ناراحت بودم، با شنیدن این خبر از یکی از همکاران قدیمی‌ام خیلی حالم خوب شد. آمدم خوشحالی‌ام را با شما شریک شوم. می‌خواستم اول در لینکدین بنویسم ولی گفتم الان یه عده می‌آیند و می‌گویند لینکدین را اینستاگرام نکنیم.

فقط می‌خواهم بگویم خداروشکر که من را تعدیل کردند. دست‌تان درد نکند. بهترین اتفاقی که در این شرکت برایم افتاد همین بود. جدی می‌گویم. شاید بگویید عقده‌ای هستم، اما تا آنجا کار نکنید، متوجه نمی‌شوید. من خیلی سعی کردم استعفا بدهم، اما می‌گفتم حداقل حقوق به موقع می‌دهند، رزومه می‌شود و ... و سعی می‌کردم خودم را گول بزنم که بتوانم آنجا را تحمل کنم. اما در نهایت، خودشان مرا بیرون انداختند چون با یکی که رابطه خوبی با او داشتم، سر لج افتاده بودم. البته او با من. از او تشکر می‌کنم که این کار را کرد، وگرنه من همچنان خودم را گول می‌زدم و آنجا می‌ماندم. به خدا هر چه از دستم برآمد، پول تراپی دادم. تا قرون آخر. حتی پولش هم برایم برکت نداشت. نمی‌گویم آن‌ها بد هستند، من خوبم. اما انگار یک روحیه خاصی می‌خواهد که آنجا کار کنی. مثلاً باید بدانی که برای بقا لازم است زیرآب بزنی. اصلاً سرپرست یا منتور خودش جو را طوری می‌چیند که زیرآب بقیه را پیشش بزنی تا بفهمد در گروهش چه خبر است. اگر نزنی، اعصابش خرد می‌شود. وارد بقیه موارد نمی‌شوم چون دوستان لطف کردند و همه‌چیز را گفتند. من آمدم فقط بگویم: حتماً قبل از ورود به شرکت با کسانی که آنجا کار کرده‌اند مشورت کنید و روحیات خودتان را ببینید چطور است و اگر فکر می‌کنید مثل من بعداً ممکن است نتوانید تحمل کنید، نیرین توسن. من چند ماه است که بیرون آمدم، اما هنوز شب‌ها کابوس می‌بینم و با گریه بیدار می‌شوم. حتی کارم به روان‌پزشک کشید. وقتی در شرکت بودم، مجبور بودم برای آرامشم قرص پروپرانولول بخورم. برای تمام کارجویان عزیز آرزوی بهترین‌ها را دارم. امیدوارم کسی اتفاقاتی که برای من افتاد، برایش پیش نیاید.

در دو جلسه مصاحبه شرکت کردم، یکی فنی و دیگری منابع انسانی. در هر دو جلسه شروع به پرسیدن معماهایی کردند که واقعاً عجیب بود. وقتی گفتم علاقه‌ای به حل معما ندارم، با تعجب به من نگاه کردند. به نظر می‌رسد برخی شرکت‌ها خودشان هم نمی‌دانند دنبال چه هستند یا صرفاً چون شنیده‌اند شرکت‌های بزرگ خارجی معما می‌پرسند، آن‌ها هم این کار را تکرار می‌کنند. جلسه فنی به خوبی پیش رفت و جلسه منابع انسانی هم به جز بخش معماهای عجیبشان، خوب بود. اما بعد از دو جلسه مصاحبه، هیچ خبری از آن‌ها نشد، حتی یک ایمیل هم ارسال نکردند. این موضوع باعث شد احساس کنم وقت‌م را الکی تلف کرده‌ام و هیچ نتیجه‌ای نداشتم.

یکی از شعارهای شرکت توسن این است که به حال دل کارمندان و تعادل بین کار و زندگی آن‌ها اهمیت می‌دهد. اما واقعیت این است که فشار کاری شدید، محول کردن کارهای نامرتبط با تخصص شما، توهین در جمع و جلسات خصوصی از جمله مشکلاتی است که کارمندان با آن مواجه هستند. رفتارها در شرکت طوری است که انگار در سفارت انگلیس هستید؛ با وجود پوشش آزاد، باید مراقب هر کلمه‌ای که می‌گویید باشید، زیرا ممکن است برایتان مشکل ایجاد کند. اگر فردی بی‌آزار و بی‌حاشیه باشید، باید خیلی مراقب رفتارتان باشید، اما اگر فردی سلیطه‌ای باشید، محیط برایتان مناسب است و می‌توانید هرچه می‌خواهید بگویید، چون دیگران از ترس زیرآب زدن شما چیزی نمی‌گویند. شرکت ادعا می‌کند که تعدیل نیرو ندارد، اما این دروغ محض است. اگر کسی با شما حال نکند و قدرت نفوذ داشته باشد، به راحتی از چند ماه قبل برایتان پرونده‌سازی دروغین می‌کنند تا اثبات کنند شما کارایی ندارید و شرکت نمی‌خواهد با شما قرارداد ببندد. آدم‌های درست و حسابی در توسن کم هستند و این محیط آرامش روانی شما را به هم می‌ریزد. بعد از خروج از شرکت، قطعاً اگر آدم بی‌وجدانی نباشید، نیاز به روان‌شناس خواهید داشت. افرادی که تظاهر به کار می‌کنند، جلوی چشم شما ارتقا می‌گیرند و پیشرفت می‌کنند، اما شما که با جان و دل کار می‌کنید، چون بلد نیستید چاپلوسی کنید، باید به سطح پایین قانع شوید. این شرکت برای افراد خوش‌قلب، مهربان، صادق، با پشتکار و اهل کار که دنبال پیشرفت هستند، جای خوبی نیست. سوال این است: این شرکت مناسب چه کسانی است؟ پاسخ این است: افراد بدجنس، زیرآب‌زن، دختران و پسران اهل دل و لاس‌زن، و دروغگو. با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خودتان تصمیم بگیرید.

من هنوز تحت تأثیر رفتار ناعادلانه سرپرست بی‌وجدانم هستم. او به ما کارهای ساده‌ای مثل اضافه کردن یک equal می‌داد، در حالی که کارهای پیچیده‌تر را به دختری با سطح مهارت ۵ می‌سپرد که احتمالاً خود سرپرست باید انجام می‌داد. انگار فقط می‌خواست کارها در دست خودش باشد و بعد هم ادعا می‌کرد که خودش انجام داده است تا دهان ما را ببندد. اینطوری کارها را تقسیم می‌کرد که خودش مجبور به انجام آن‌ها شود. حتی گاهی دختره هم با او درگیر می‌شد. هر چه فحش به او می‌دهند، نوش‌جانش! خدا از او نگذرد. وقتی می‌رفتیم و می‌گفتیم کارهای بی‌ارزش به ما می‌دهی، می‌گفت داری قضاوت می‌کنی. مدیر هم دور می‌زد تا دوستش را جای ما جا بزند و به ما می‌گفتند توطئه می‌کنی. انگار روانشناس بودند! فقط نمی‌فهمم چرا این همه جای آنها بود و همه این‌ها را می‌گفتند؟ ما باید با دوست مدیر با مهربانی رفتار می‌کردیم و کار را به او توضیح می‌دادیم تا بتواند انجام دهد، اما مسئولیت کار با او بود. او هم بداخلاقی می‌کرد و با پوزخند با ما حرف می‌زد، اما ما باید با وقار کامل به او می‌گفتیم که کار این‌طوری است. روح بی‌شرف همه‌تان!

سلام و وقت بخیر، دوستان من برای این شرکت رزومه فرستادم و بعد از چندین مرحله مصاحبه بهم اطلاع دادن که پذیرفته شدم. حقوقی که گفتن کمتر از انتظارم بود ولی خیلی با این مسئله مشکل ندارم. امروز اومدم نظرات و امتیاز بقیه رو خوندم واقعا دو دل شدم. اینقدر که میگن محیطش سمی هست؟ من آرامش فکریم خیلی برام مهمه. تو استرس و محیط بد خوب نمیتونم کار کنم. تو رو خدا راستشو بگین.

این شرکت واقعاً جای بدی برای کار کردن است. من بعد از دو سال تحصیل، برای تیم‌های عملیاتی رزومه فرستادم. در مصاحبه فنی گفتند نیروی مستعدی هستم و حقوق پایه حدود ۹ میلیون تومان به من پیشنهاد دادند. وقتی به بخش HR رفتم، از مزایای زیادی گفتند که باعث شد فکر کنم جای حرفه‌ای و آزادی است. اما بعد از سه ماه متوجه شدم که هیچ راهنمایی درست و حسابی به من نمی‌دهند. منتور من اصلاً جوابگو نبود و بیشتر وقتش را با دختران می‌گذراند. اگر سوالی داشتم، می‌گفت خودت تحقیق کن، اما اگر دختری سوال می‌پرسید، ساعت‌ها وقت می‌گذاشت و توضیح می‌داد. در مصاحبه بعدی، پایین‌ترین گرید را به من دادند و حقوقم فقط ۱۲ میلیون تومان شد. شب‌ها تا ساعت ۳ صبح زنگ می‌زدند و می‌گفتند باید برای ریلیز بیایی. حتی وقتی دو روز مرخصی می‌خواستم، مدیرم مقاومت می‌کرد، اما به دختران گروه به راحتی مرخصی می‌داد. یک سال کار کردم فقط برای اینکه سابقه داشته باشم، اما فشار کاری و استرس آنجا به اندازه چهار سال بود. مزایای شرکت هم بیشتر تبلیغاتی است. رشد و افزایش گرید بیشتر به زد و بند بستگی دارد. حتی کافه و پلی‌استیشن شرکت هم بیشتر برای نمایش در شبکه‌های اجتماعی است و عملاً قابل استفاده نیست. برای تیم عملیاتی دورکاری وجود ندارد. در این شرکت، بقا به دو چیز بستگی دارد: اگر دختر باشید، باید به مدیران مرد پا بدهید و اگر پسر باشید، باید چاپلوس باشید. اگر مدیرتان زن باشد، باید قرص آرامش بخورید، چون مدیران زن این شرکت بسیار بی‌اخلاق و روانی هستند و به راحتی به شما توهین می‌کنند، چه در جمع و چه در خلوت.

از مسئولین شرکت توسن خواهش می‌کنم تغییرات اساسی در نحوه یادگیری نیروهای جدید و رفتار منتورها با آن‌ها ایجاد کنند. همچنین، حاشیه‌های زیادی در این شرکت وجود دارد. درست است که می‌گویند هر کس دوست داشته باشد باید از شرکت برود و برخی تا ازدواجشان قطعی نشود، چیزی نمی‌گویند، اما واقعاً برخی آقایان اگر به کسی علاقه نشان دهند و طرف مقابل پاسخ ندهد، شروع به سنگ‌اندازی می‌کنند. این افراد آنقدر زرنگ هستند که مدرکی از خود به جا نمی‌گذارند و شما نمی‌توانید چیزی را ثابت کنید. در نتیجه مجبورید بسوزید یا بسازید یا از شرکت بروید. به خدا بگویید در این شرایط چه باید کرد وقتی کسی حرف شما را باور نمی‌کند و شما به کارتان نیاز دارید؟ برخی خانم‌ها هم بی‌دلیل زیرآب می‌زنند و نمی‌دانید چرا! همین‌ها باعث پیشرفتشان می‌شود! چرا سیستم طوری است که هر چه بیشتر زیرآب بزنید و بدذات‌تر باشید، بیشتر پیشرفت می‌کنید؟! به خدا حیف نیست توسن؟ من یک منتور داشتم که بسیار خودخواه و خودشیفته بود و مرا خیلی اذیت کرد. در نهایت او را سرپرست کردند. اسم نمی‌برم، اما بسیار عقده‌ای بود. چه بگویم؟ من همه‌چیز را به خدا سپردم. خداوند جواب اشک‌ها، استرس و فشارهایی که این فرد به من وارد کرد را بدهد. از مسئولین رده بالای توسن خواهش می‌کنم برای این جو مسموم فکری بکنند. از ما که گذشت، امیدوارم در آینده نظرات بهتری درباره این شرکت ببینم. به خدا اگر من در توسن کار نکرده بودم، باورم نمی‌شد این همه نظر منفی وجود داشته باشد و می‌گفتم طرف از روی عقده نوشته است، اما متأسفانه با گوشت و پوست و استخوانم این موضوع را حس کردم. لطفاً گوش شنوا داشته باشید و دنبال راه‌حل برای این مشکلات باشید. منتور من خودش دوست دختر دارد، اما چشمش دنبال من است و به روش‌های مختلف سعی می‌کند به من نزدیک شود. وقتی می‌خواهی به او بفهمانی که ول کن، ول کن نیست و به قصد کشت اذیت می‌کند. وقتی به سرپرست می‌گویی، می‌گوید تو اشتباه می‌کنی، او ۵ سال است اینجاست و این‌طور نیست. وقتی به همکارت که شاهد رفتارهای منتور است می‌گویی بیا و تو هم بگو که او مرا اذیت می‌کند، می‌گوید نه، می‌ترسم برایم داستان درست شود و خودت حلش کن. به خدا این‌ها طبیعی نیست. خواهش می‌کنم برای این حاشیه‌ها کاری کنید.

توسن از دور بسیار زیبا به نظر می‌رسد، اما پس از عبور از مصاحبه‌های چند مرحله‌ای و چند نفره، معمولاً حقوق مناسبی نسبت به حجم کاری که به شما محول می‌شود، دریافت نخواهید کرد. منابع انسانی در مصاحبه مانند بازجوها رفتار می‌کردند و همزمان با مصاحبه فنی، مجبور بودم به سوالات شخصی مانند دلیل ترک شغل قبلی پاسخ دهم. در ماه‌های اول کار، مانند یک کودک بی‌سرپرست رها می‌شوید. با وجود دیدن چندین انسان شریف و دوست‌داشتنی در این سازمان، مشکل مدیریت و منتورینگ نیروها در بدو ورود بسیار شدید است و ناامیدکننده است. به دلیل این شرایط، در مدت کوتاهی استعفا دادم. حرف‌هایی که با منابع انسانی زدم با لحن دیگری به مدیر بازتاب شد و او مرا به نوعی اخراج کرد. افسردگی شدیدی گرفتم. قطعاً در سازمانی که در زمینه بانکداری فعالیت می‌کند، انسان‌های شریف زیادی وجود دارد. به نظر من اگر توسن حقوق بالاتری پرداخت کند، منتورینگ و شروع کار افراد را تسهیل کند و به حرمت نفس و احترام نیروهایش اهمیت دهد، جای بهتری خواهد شد. آدم‌های نادرست همه جا هستند، من مورد خاصی ندیدم، اما قطعاً در اینجا باید سر به زیر بود و ساکت ماند تا دوام آورد. سعی کردم نظر واقعی، محترمانه و منصفانه‌ای داشته باشم.

در طی این دو سال و خورده ای که در توسن بودم میخوام تجربیات خودم رو بگم. واقعیتش من تمام نظرات منفی رو تایید میکنم و نظرات مثبت رو کاملا اغراق آمیز میدونم. خودم دارم چند وقت دیگه مهاجرت میکنم و میرم از ایران. خواستم برای آگاهی و بدون تعصب و اغراق براتون با صداقت مزایا و معایب رو بنویسم: مزایا: ۱- حقوق سر وقت ۲- بسته های مناسبتی بخصوص قبل عید که کلی آجیل و برنج و شیرینی و اینا میدن و بسته شب یلدا ۳- هر سال سالگرد توسن رو جشن میگیرن داخل شرکت و مثل پارتیه، بزن و برقص، خوده مدیرعامل میاد وسط قر میده😅 باحاله در کل ۴- آزادی پوشش که برای خانما خیلی خوبه ۵- کافه داره که قیمتاش بد نیست ولی من غذاشو دوس ندارم ۶- توی اپلیکیشن آپ براتون یه مبلغی برای خرید از کافه شارژ میشه که ماهانه تسویه کنید ۷- تولد میگیرن براتون و روز تولدتون بهتون پول میدن یه مبلغی از طرف شرکت به صورت کارت هدیه که قشنگه ۸- دیزاین شرکت اوپن آفیس و طراحیش قشنگه، شلوغه ولی اکثر تیما اجازه میدن دورکاری کنید که اینش خوبه ۹- روز اول ورودتون خیلی خوب ازتون استقبال میشه از طرف تیم و اچ ار، توسن گردی دارین داخل شرکت. معایب: ۱- بسیار باید مراقب رفتارتون باشین ، در ظاهر جو تیم ها خیلی صمیمی و راحت و آزادی بیان هست ولی در باطن اکثرا دنبال گرفتن آتو ازتون هستن و حتی حرفی که نزدین رو میرن میگن به اچ آر و سرپرست که گفتین. ۲- مراقب خانما خیلی باشین، در ظاهر دوست و در باطن بدتر از دشمن هستن. جلوی دهنتون بگیرین جلوشون که آتو نگیرن. یه عده شون خودشونو به مردای دیگه با اینکه میدونن دوس دختر دارن یا زن می‌چسبونن و صمیمی میشن که بتونن از طریق اونا ارتقا بگیرن و برای خودشیرینی میرن زیرآب شمارو میزنن. ۳- تا دلت بخواد مرد هول و لاس زن داره. بری بگی فلانی میخواد مخمو بزنه و لاس میزنه باهام میگن نه تو اشتباه میکنی اون فقط مدلش اینجوریه و صمیمی!!! دلیلش اینکه اکثرا اینجورین واسه همین تو این زمینه هوای همو دارن. اگه یه خورده خوشگل باشین همیشه یه نفر هست براتون نقشه بکشه. پا ندین هم زندگی رو براتون جهنم میکنه . بسته به میزان قدرتش در شرکت از هیچ چیزی برای اذیت کردنتون دریغ نمیکنه. ۴- مدیران و سرپرست و منتور ها فقط دنبال افراد بله چشم قربان گو هستند، اگه کارشون اشتباه باشه و شما با هر لحنی هم بگی و لایه ۴ تا ساندویچم بپیچی باهات لج میوفتن. کلا انتقاد پذیر نیستن ولی خودشون هر جوری دوس دارن ازتون انتقاد میکنن جلوی جمع و تو خلوت و شما حق نداری اعتراض کنی. ۵- کلا سواد و تجربه و ... مهم نیست. چاپلوس، بله قربان گو و زیرآب زن باشی خیلی زود پیشرفت میکنی اونجا. ۶- باندبازی به شدت زیاده. شرکت نصفشون فامیلن باهم. من جز توسن ۳ جای دیگه کار کردم. هیچ جا این حجم از افراد زیرآب زن و لاس زن ندیدم به چشمم. اصلا عجیبه. ۷- کارهایی که اصلا ربطی به شما نداره رو مجبور میکنن انجام بدین و حق اعتراضم ندارین. ۸- برنامه ی درست برای آموزش شما ندارن. بخصوص تو سه ماه ارزیابی. جای پیشرفت ندارین مگر اینکه خودتون زرنگ باشین و خودخوان یاد بگیرین. ۹- حجم کاری یه وقتایی اونقدر زیاده که زندگی برات جهنم میشه و یه وقتایی مگس میپرونی. توازن اصلا نیست. ۱۰- منابع انسانی در خدمت منافع شرکت هست. همه کارمندا ازشون میترسن . کلا هیچ مشکلی رو نمیتونه براتون حل کنه. عملا مترسک است. ۱۱- خیلی بد خداحافظی میکنن. یکی از همکارای مارو تعدیل کردن چند وقت پیش. جوری برخورد کردن روز آخر که انگار غریبه است. بماند که دلیل تعدیلشونم چقدر ناعادلانه بود. ۱۲- اینو شنیدم از بچه هایی که رفتن که منابع انسانی زیرآبتو پیش شرکت‌های رقیب میزنه و سنگ اندازی میکنه. من خودم پارسال میخواستم بیام بیرون به خاطر همین موضوع موندم که کارای مهاجرتم ردیف بشه بعد برم که دچار این معضل نشم. ۱۳- رنج حقوق پایینه و با اضافه کاری باید جبرانش کنید. اینا تجربیات منه. قشنگ سبک سنگین کنید اگه میتونید جو چنین شرکتی رو تحمل کنید و اعصابتون میکشه بیاین. وگرنه هر روزش عذابه براتون.

تا زمانی که در این شرکت کار می‌کردیم، هیچ صمیمیتی از سوی مدیر تیم DevOps احساس نمی‌شد. مدیر تیم به شدت از تیم عملیاتی کار می‌کشید و باز هم می‌گفت که هنوز عقب هستیم و کم کار می‌کنیم. حتی یک تشکر ساده هم نمی‌کرد وقتی مشکلات را حل می‌کردیم. مدیران شرکت به ندرت در شیفت‌های شب حاضر می‌شدند و فقط در مواقع اورژانسی برای چند ساعت می‌آمدند. به همین دلیل همیشه در حال انتشار آگهی استخدام برای تیم عملیاتی هستند، چون در مصاحبه‌ها رفتار مناسبی ندارند و کسی با این حجم فشار کاری و حقوق پایین حاضر به همکاری نیست. شرکت در بخش مارکتینگ خود را به خوبی تبلیغ می‌کند، اما واقعیت چیز دیگری است. حقوق برای گرید جونیور حدود ۱۳ میلیون تومان است که با اضافه‌کاری و شیفت‌های سخت به ۱۵ یا ۱۶ میلیون می‌رسد. حتی اگر به شما بگویند مستعد هستید، با حقوق پایه همکاری نکنید، چون این شرکت جای خوبی برای کار نیست. مزایایی مثل باشگاه، اقامتگاه و وام بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و گرفتن آن‌ها دردسرهای زیادی دارد. محیط کار بسیار شلوغ و نامناسب است و از نظر فناوری بسیار قدیمی هستند، مثلاً از نسخه‌های ۱۰ سال پیش جاوا استفاده می‌کنند و فریمورک‌های پیچیده‌ای دارند که حتی خودشان هم آن‌ها را به خوبی درک نمی‌کنند.

اگر مرد هستید، مهم نیست چقدر باسواد باشید، اگر زیرآب‌زن، چاپلوس یا تو سری‌خور نباشید، نمی‌توانید در این شرکت دوام بیاورید. یا شما را با زیرآب زدن اخراج می‌کنند یا خودتان از خستگی و فشار کار می‌روید. اگر زن هستید، به این موارد لاس زدن را هم اضافه کنید. اگر اهل لاس زدن نباشید، وقتی منتور، همکار یا سرپرست به شما توجه نشان می‌دهد و شما پاسخ نمی‌دهید، از روی عقده شما را کنار می‌گذارند تا فردی که اهل این کارهاست جای شما را بگیرد. این دقیقاً برای من اتفاق افتاد. منتورم به من علاقه داشت و وقتی دید من پاسخ نمی‌دهم، زیرآبم را زد. بیشتر زنان در این شرکت بسیار حسود و زیرآب‌زن هستند. از راه دوستی وارد می‌شوند و به شکلی زیرآب می‌زنند که حتی متوجه نمی‌شوید از کجا ضربه خورده‌اید. یک قانون نانوشته بین آن‌ها وجود دارد: قبل از اینکه زیرآب تو را بزنند، زیرآب آن‌ها را بزن. همه این را می‌دانند. گول ظاهر مهربان، جو صمیمی و رفتار باز آن‌ها را نخورید. با همین صمیمیت ظاهری از شما اطلاعات می‌گیرند. خلاصه اگر ویژگی‌هایی که گفتم را ندارید، دوام نمی‌آورید. اما اگر آدم بی‌شرف و بی‌وجدانی هستید که نسبت به اتفاقات اطرافش بی‌تفاوت است، اینجا برای شما بهشت است.

یک گروه از افراد بی‌سواد که نگاهی تحقیرآمیز به دیگران دارند و سوالاتی می‌پرسند که اصلاً به کار مرتبط نیست و فقط برای تخریب طرف مقابل مطرح می‌شود. هر کسی که چند سال تجربه کاری داشته باشد به خوبی متوجه این موضوع می‌شود.

من سال‌ها پیش در شرکت توسن کار می‌کردم. با توجه به تجربیات قبلی‌ام، مصاحبه را به راحتی پشت سر گذاشتم و پس از سه ماه ارزیابی، عملکرد خوبی داشتم و گریدم ارتقا یافت. اما از همان زمان، رابطه‌ام با همکارانم که تازه‌وارد بودند، تیره شد و مدیرم که اکنون از ایران رفته، از من احساس خطر می‌کرد و مدام مرا تحقیر می‌کرد و به بهانه‌های بی‌مورد با من درگیر می‌شد. فشار کاری بسیار زیاد بود و اغلب تا ساعت ۹ یا ۱۰ شب در شرکت می‌ماندم و حتی چند شب مجبور شدم در شرکت بخوابم. روزهای تعطیل هم باید کار می‌کردیم، در حالی که فقط ۴۰ ساعت اضافه‌کاری پرداخت می‌شد. من اعتراضی به کار بیشتر نداشتم، اما مدیرم مدام به من می‌گفت که کند کار می‌کنم، در حالی که حجم کاری که به من محول می‌شد سه برابر دیگران بود. گرفتن مرخصی که حق طبیعی هر کارمند است، مانند یک لطف بود و گاهی تایید نمی‌شد. اگر صبح کمی دیرتر می‌رفتم، با مواخذه مواجه می‌شدم. در نهایت، قرارداد من تا پایان بهمن بود، اما چون قرارداد را به ما نداده بودند، گفتند که اصلاً قراردادی نداشتم و از فردا نیایید. من به خاطر شخص آقای فاطمی که فردی بسیار بزرگوار بودند و آن زمان مستقیماً با ایشان کار می‌کردیم، از شرکت شکایت نکردم. ماه آخر هم حقوق و اضافه‌کاری‌ام را پرداخت نکردند. من شرکت توسن را به خاطر پیشرفت‌های تکنولوژیکی‌اش بسیار دوست داشتم، اما به دلیل رفتارهای ناعادلانه‌ای که دیدم و بعداً فهمیدم که در شرکت‌های دیگر حوزه بانکی هم نفوذ دارند و وقتی برای مصاحبه به آن شرکت‌ها رفتم، بدون هیچ دلیلی رد شدم، بسیار دلگیر شدم. امیدوارم این برخوردها از سوی منابع انسانی شرکت بررسی شود و حق کسی پایمال نشود.

توسن باید به فکر بهبود شرایط خود باشد. من برای مصاحبه فنی رفتم، اما به جای مصاحبه، بیشتر قصد تخریب من را داشتند. کارشناسی من ارتباطی به IT و مهندسی ندارد. بعد از دو ساعت مصاحبه، فرد مصاحبه‌کننده در نهایت گفت: 'شما که رشته‌تان IT نیست، دید خوبی برای برنامه‌نویسی ندارید.' در حالی که من یک الگوریتم را حل کردم و دو ساعت فقط سوالات پیچیده و غیرمرتبط پرسیدند، مثل این که از دانش‌آموزان درس می‌پرسند. در کل، فرد مصاحبه‌کننده فکر می‌کرد خیلی حرفه‌ای است، در حالی که من او را به چالش کشیدم و تحت فشار قرار دادم. در نهایت جمله‌ای به من گفت که واقعاً تعجب‌برانگیز بود.

شرکت ساختار قدیمی و غیرقابل انعطافی دارد که برای یک شرکت نرم‌افزاری کاملاً تجربه منفی و غیرقابل رشدی است. مدیران، چه فنی و چه غیرفنی، سواد تحلیل و پیاده‌سازی ندارند. محیط کار شبیه به ساختارهای زندان است که باید در چارچوبی غیرقابل مذاکره و تغییر عمل کنید. پس از مدتی به فردی منفعل تبدیل می‌شوید که هیچ رشد سیستمی ندارد و نظری هم نمی‌دهد. فقط مجبورید برای رشد و افزایش حقوق، بله و چشم بگویید!

من حدود دو سال است که به عنوان کارشناس تست در شرکت توسن فعالیت می‌کنم و از دیدن این همه بازخورد منفی تعجب می‌کنم. برخلاف بسیاری از شرکت‌ها که جایگاه خاصی برای تیم تست قائل نیستند، توسن ارزش زیادی برای تست قائل است و به آن اهمیت می‌دهد. حقوقی برابر با توسعه‌دهندگان پرداخت می‌شود و مزایای خوبی مانند استفاده از اقامتگاه‌ها، هزینه‌های ایاب و ذهاب، ناهار، وام و مهم‌تر از همه امکان دورکاری وجود دارد. جو شرکت صمیمی و دوستانه است و به ویژه برای خانم‌ها آرامش روانی فراهم می‌کند. جایگاه تحصیلات دانشگاهی در این شرکت بسیار بالا است و با توجه به مدرک شما افزایش حقوقی نیز اعمال می‌شود. البته افرادی هم هستند که دانشجو بوده‌اند و در توسن مشغول به کار شده‌اند، زیرا همه چیز به توانایی‌های شما بستگی دارد. اگر دوباره به عقب برگردم، باز هم توسن را انتخاب خواهم کرد.

فرایند مصاحبه بسیار سخت و همراه با نگاه تحقیرآمیز بود. به دانشگاه محل تحصیلم حساسیت نشان دادند و با نگاهی تمسخرآمیز به آن نگاه کردند، انگار که باید از دانشگاهی مثل آکسفورد فارغ‌التحصیل شده باشی! از من تضمین خواستند و پیشنهاد حقوقشان اصلاً جذاب نبود و سعی کردند با مزایای بی‌ارزشی مثل پول نهار که ارزش چندانی ندارد، توجیه کنند. فضای شرکت بسیار شلوغ و بی‌نظم بود و هر کس به خودش مشغول بود. در طبقه‌ای که مصاحبه داشتم و کمی معطل شدم، یک آقای کوتوله و کچل با صدای بلند در حال فحش دادن به دیگران بود که احتمالاً مدیرشان بود! گول تبلیغات الکی‌شان را نخورید. از این همه استثمار و بی‌احترامی در همان زمان کوتاه مصاحبه، واقعاً ناراحت شدم.

شرکت مزایای خود را در سایت به خوبی تبلیغ می‌کند، اما نکات منفی زیادی وجود دارد که بیان نشده است. مثلاً برای دریافت وام، باید چند سال تعهد بدهید و شرکت از شما سفته و چک می‌گیرد. البته این هم به شرطی است که نوبتتان برسد. هدایای مناسبتی مثل چهار تا پسته و آجیل می‌دهند که واقعاً ارزشی ندارد. کافه‌ای دارند که رایگان نیست و برای هر چیزی باید پول بدهید. کمک هزینه ناهار هم مبلغ ناچیزی است که به حقوق اضافه می‌شود. اگر ارزشیابی خوبی نداشته باشید، بعد از 6 ماه یا یک سال دوباره ارزشیابی می‌شوید که معمولاً با پارتی‌بازی همراه است. محیط شرکت شلوغ و نامناسب است و به نظر می‌رسد که برای هر میز 10 نفر نشسته‌اند. مدیران و همکاران رفتارهای نامناسبی دارند و اگر اشتباهی کنید، تا چند روز اعصابتان خرد می‌شود. اقامتگاه هم دارند، اما اولویت با افراد جدید نیست. یک گیم روم هم دارند که بیشتر شبیه تله است و اگر به آنجا بروید، مدیر فکر می‌کند که می‌خواهید از زیر کار در بروید. تیم عملیات فشار کاری زیادی دارد و کسی تمایلی به کار با آنها ندارد. مسیر دسترسی به شرکت هم مناسب نیست و باید مسافت زیادی را پیاده یا سربالایی طی کنید. تکنولوژی‌های قدیمی و منسوخ شده‌ای دارند که کسی به آنها توجهی نمی‌کند. تنها مزیت این شرکت این است که اگر دختر باشید، محیطی بدون دغدغه حجاب و آزار دارید. البته اگر جذاب باشید، ممکن است مدیر کمی به شما توجه کند. منابع انسانی شرکت در مصاحبه‌ها اغراق می‌کنند و وعده‌های دروغین می‌دهند. هدف آنها فقط استفاده از شما با حقوق کم است، پس گول نخورید.

حقوق در این شرکت نسبت به بازار کمی کمتر است، اما با محاسبه اضافه‌کار و سایر مزایا، به رقم قابل قبولی می‌رسد. حقوق بر اساس گرید مصاحبه محاسبه می‌شود و در سه ماه اول آزمایشی، گرید و حقوق مشخص می‌شود. پس از این دوره، ارزیابی مجدد انجام می‌شود و امکان ارتقای گرید وجود دارد. از نظر دانش پرسنل، شرکت کمی از شرکت‌های پیشرو در تکنولوژی عقب‌تر است، زیرا بیشتر روی ارتقای نیروهای داخلی سرمایه‌گذاری می‌کند تا استخدام نیروهای خارجی. این موضوع هم مزیت دارد و هم معایب. امکانات رفاهی شامل کمک هزینه ناهار، کافه داخلی، پاداش پایان سال، وام، اقامتگاه، و مراسم مناسبت‌ها است. فشار کار متغیر است و حقوق کم‌تر از بازار است، اما اضافه‌کار و تعطیلات محاسبه می‌شود. امنیت شغلی بالاست و تعدیل نیرو وجود ندارد. بیمه و بیمه تکمیلی از روز اول ارائه می‌شود. محیط کار خشک نیست و روابط بین پرسنل به خود افراد بستگی دارد. تیم HR زحمات زیادی می‌کشد و رویدادهای مختلفی برگزار می‌کند، اما در روز اول کاری ممکن است سیستم و میز تحویل داده نشود. طراحی داخلی شرکت خوب است، اما قابل بهبود است. کافه شرکت خدمات خوبی با قیمت مناسب ارائه می‌دهد. فرآیند مصاحبه شامل یک تماس تلفنی کوتاه، مصاحبه فنی با حضور HR و سرپرست تیم، و سپس مصاحبه با کمیته ارزیابی است. بین هر مرحله حداقل یک هفته فاصله وجود دارد و پس از جذب، حدود ۱۵ تا ۲۰ روز بعد شروع به کار تعیین می‌شود.

فشردگی کار در شرکت توسن به حدی زیاد است که اصلاً نمی‌توانی طعم زندگی را بچشی. چون دائماً سر کار هستی، حتی پنج‌شنبه و جمعه‌ها شب‌ها تا صبح باید در شرکت باشی و کار کنی. در روزهای عادی هم مدام باید کد بزنی و کار کنی. حقوق و مزایای توسن به گونه‌ای است که در بخش عملیات، مجموع حقوق (حق شغل و شاغل) را کم می‌زنند. از آنجایی که بخش عملیات 24 ساعته و 7 روز هفته است، اضافه‌کاری اجباری وجود دارد و معمولاً باید بین 80 تا 150 ساعت اضافه‌کاری کنی تا بتوانی حقوق مناسبی دریافت کنی. حقوق بخش تولید نسبت به عملیات کمی بالاتر است و اضافه‌کاری آن سقف 25 ساعته دارد، اما باز هم در مقایسه با جاهای دیگر حقوق کمتری دریافت می‌کنی. شرکت توسن به دلیل بزرگی و حساسیتش در حوزه بانکی، بسیار محتاط عمل می‌کند و رشد دانش روز به شدت کند است. اگر بخواهی تغییری ایجاد کنی یا تکنولوژی جدیدی معرفی کنی، اولاً مدیر پروژه آن را به نام خودش ثبت می‌کند تا بتواند در پایان سال پاداش بیشتری بگیرد و دوماً برای نهایی و عملیاتی کردن آن پروژه، تقریباً یک تا دو سال باید تلاش کنی تا آن را قبول کنند. در کل، رشد فنی بسیار کند است. همچنین، بین کارمندان دائماً رقابت و زیرآب‌زنی وجود دارد و جو بسیار بدی حاکم است. به طور کلی، کار در شرکت توسن را اصلاً پیشنهاد نمی‌کنم. مراقب باشید و جایی کار کنید که بتوانید زندگی هم بکنید.

من با این شرکت مصاحبه داشتم و مصاحبه فنی را به خوبی گذراندم، اما حدود 3 ساعت از وقتم را گرفتند و حتی یک لیوان آب هم به من تعارف نکردند. در شرکت قبلی که به عنوان سینیور کار می‌کردم و مسئولیت هدایت تیم را داشتم، حداقل 40 میلیون تومان حقوق می‌گرفتم و گاهی هم دورکاری می‌کردم. در این مصاحبه، گرید میدلولی به من پیشنهاد دادند و حقوق 25 میلیون تومانی را مطرح کردند. وقتی گفتم زیر 40 میلیون تومان کار نمی‌کنم، منابع انسانی شرکت برخورد تندی داشت و انگار از جیب خودش می‌خواست حقوق بدهد. گفتند می‌توانم بعد از مدتی درخواست افزایش گرید بدهم و حقوقم را کمی بالا ببرند، اما فعلاً باید با همین حقوق کار کنم. من هم جلسه را با خداحافظی تمام کردم و رفتم. هنوز بعد از یک سال، آگهی‌هایشان فعال است و نتوانسته‌اند کسی را جذب کنند. مزایایی مثل کافه، باشگاه، وام و اقامتگاه که نوشته‌اند، واقعاً ارزشی ندارند. با 50 یا 60 میلیون تومان خودتان می‌توانید در یک کافه یا باشگاه ثبت‌نام کنید. گول این‌گونه مزایا را نخورید، چون منابع انسانی سعی می‌کند با حقوق کم شما را راضی نگه دارد.

شرکت از نظر تکنولوژی بسیار ضعیف عمل می‌کند و از فناوری‌های قدیمی و منسوخ استفاده می‌کند که حتی نسخه‌های جاوا آن‌ها نیز بسیار قدیمی و به‌روزرسانی نشده است. این موضوع کار را بسیار سخت می‌کند. تیم‌های عملیاتی شرایط بسیار بدی دارند، حقوق متوسطی دریافت می‌کنند و امکان دورکاری وجود ندارد. حتی گاهی مجبور به شیفت‌های طولانی می‌شوند و ممکن است به خانه هم نرسند. شرکت به‌طور مداوم آگهی‌های استخدام برای کارهای عملیاتی منتشر می‌کند، زیرا از نظر اخلاقی رفتار مناسبی ندارند و افراد کمی حاضر به همکاری با آن‌ها هستند. برخورد با افراد جدید بسیار بد است و نوعی خودبرتربینی در بین کارکنان قدیمی وجود دارد. اگر خطایی از شما سر بزند، ماه‌ها با تیکه و متلک مواجه خواهید شد. امکان دورکاری فقط برای تیم برنامه‌نویسی و بیشتر برای کارشناسان ارشد و مدیران وجود دارد. وضعیت اخلاقی مدیران اصلاً جالب نیست و اگر درخواست افزایش گرید بدهید، در صورتی که آشنا باشید، به راحتی گرید شما را افزایش می‌دهند، اما اگر آشنا نباشید، با سوالات پیچیده مواجه می‌شوید و باید مدت‌ها بعد دوباره درخواست دهید. مسیر رسیدن به شرکت نیز بسیار سربالایی و دشوار است.

یکی از بدترین جاهایی که کار کردم، فشار کاری بسیار بالایی داشت. تسک‌ها آنقدر سنگین بودند که واقعاً آدم را خسته می‌کردند و حقوقی که به یک فرد جونیور با یک سال و نیم سابقه می‌دادند، حدود ۱۲ میلیون تومان بود. علاوه بر این، تیم‌ها از افراد با رنج سنی بالا (۳۰ تا ۳۵ سال یا بیشتر) تشکیل شده بودند. در تیمی که من بودم، یک مدیر داشتیم که به جای کار، بیشتر وقتش را صرف لاس زدن با یکی از دختران گروه می‌کرد. رفتار افراد تیم، از مدیر گرفته تا بقیه، بسیار بد و عقده‌ای بود و اگر سوالی از آن‌ها می‌پرسیدی، به شدت بدرفتاری می‌کردند. حتی تحقیر هم کم نبود. در مورد مرخصی هم، انگار باید در حال مرگ باشی تا بتوانی تسک‌هایت را تحویل بدهی. سیستم گریدبندی شرکت هم کاملاً بر اساس پارتی‌بازی بود؛ اگر کسی را می‌شناختی، در مصاحبه گریدت را بالاتر می‌بردند، اما اگر ناشناس بودی، باید مدت‌ها صبر می‌کردی تا دوباره درخواست بدهی. مسیر پیشرفت در این شرکت بسیار سخت و ناعادلانه بود. شرکت واقعاً مزخرف بود و همیشه پوزیشن‌های زیادی باز داشتند، چون استثمارگر بودند. فشار کاری بیشتر روی نیروهای عملیاتی بود و حتی پوزیشن‌های عملیاتی زیادی داشتند، چون با آن‌ها کار نمی‌کردند و فقط دنبال حمال بودند. مزایای شرکت شامل یک کافه و یک گیم روم بود، اما با این حجم از تسک‌ها، اصلاً فرصت استفاده از آن‌ها را نداشتیم. محیط شرکت زیبا بود (هرچند من از فضای open office خوشم نمی‌آمد). اقامتگاه هم داشتند، اما هر وقت درخواست می‌دادیم، اولویت با دیگران بود و به ما نمی‌رسید.

من تقریباً دو سال سابقه کار در حوزه جاوا دارم. وقتی برای مصاحبه فنی رفتم، امنیت شرکت در حد FBI بود و سه نفر برای مصاحبه آمدند. از من درباره جزئیات جاوا سوال کردند و من حدود ۹۰ درصد سوالات را جواب دادم. رشته دانشگاهی من علوم پایه (زیست‌شناسی) است و یکی از مصاحبه‌کنندگان با لحن توهین‌آمیزی گفت: 'اینم رشته‌ست که خوندی؟ اصلاً به درد اینجا نمی‌خوره. اینجا خیلی‌ها کامپیوتر خوندن و مرتبط با کارشونه.' این حرف واقعاً به من حس بدی داد و ناراحتم کرد. در مصاحبه‌های شرکت‌های خارجی (متوسط و بزرگ) اصلاً به رشته‌ام اهمیت ندادند و در نهایت به من گرید جونیور دادند، انگار دوست دارند به هر کسی که مصاحبه می‌کند، حتی اگر حرفه‌ای باشد، گرید جونیور بدهند. حقوقی که پیشنهاد دادند خیلی کم بود و گفتند حقوق پیشنهادی‌ام بالاست، در حالی که من رنج بازار را گفتم و برای کسی که جاوا کار می‌کند مناسب بود. واقعاً خاک بر سرتان! خجالت بکشید که به خاطر چیزهای مسخره‌ای مثل مدرک، این‌طور آدم‌ها را تحقیر می‌کنید. شما باید با مهارت کار کنید، نه با مدرک‌گرایی. فقط اسمش قشنگ و اکلیلی است، ولی باطنش خیلی دردناکه.

سلام، می‌خواستم بگم به بزرگی شرکت توجه نکنید، بدترین شرکت ایران است. فشار کاری به شدت بالاست. به عنوان یک کارشناس شبکه، در این یک سال واقعاً من را خسته کردند. نه به من اجازه استراحت دادند و نه آرامش. حتی در روزهای تعطیل، ساعت ۱۰ شب زنگ می‌زنند و اصرار می‌کنند که بروم. اگر بگویی کار داری، باز هم فشار می‌آورند. یک بار به مدیر گفتم نمی‌توانم بیایم، به من گفت از فردا دیگر نیا. واقعاً آدم را اذیت می‌کنند. بعضی‌ها که کامنت می‌گذارند و می‌گویند جای خوبی است، کم ماله بکشید. حقوق هم نسبت به کاری که می‌کنی زیاد نیست. سوالات پیچیده‌ای در مصاحبه می‌پرسند تا جلوی پیشرفت شغلی را بگیرند. مبادا حقوقت زیاد شود. خلاصه، جای خوبی نیست و اعصاب آدم را به هم می‌ریزد.

مصاحبه خیلی جالب و در عین حال مضحکی بود. دو نفر وارد اتاق مصاحبه شدند، بعد از کلی معطلی، خانمی که کارشناس جذب و استخدام بود و آقایی که مدیر منابع انسانی بود، با گوشی‌هایشان مشغول بودند. خانم سوالاتی می‌پرسید که بیشتر به جزئیات پایان‌نامه‌ام مربوط بود تا کارهایی که انجام داده بودم. گفتم در شرکت ستاره تدارک دریا کار کرده‌ام. مدیر گفت دوست آقای شکیب است. گفتم اگر تو دوست اون آدمی، من فرار می‌کنم. مدیر دوره کارآموزی‌ام آدم افتضاحی بود و بی‌دلیل کمتر از یک ماه من را اخراج کرد. خانم نتایج آمار آزمون پایان‌نامه‌ام را می‌پرسید و سوالاتی که طراحی کرده بودم باعث خنده‌ام شده بود. اصلاً شرح وظایف من را می‌دانید؟ مرد مدام با گوشی‌اش بازی می‌کرد و خانم می‌گفت شما سوالی ندارید؟ شرایط پایانی هم جالب بود: ۳ مرحله دیگر مصاحبه، بعد یک ماه آزمایشی، بعد سه ماه قرارداد و بعد یک سال. مگر شرکت نفت انقدر خودش را دست بالا گرفته است؟

با سه سال سابقه کاری و تجربه کار در پروژه‌های کوچک و بزرگ، با گرید جونیور به من حقوق بسیار پایینی پیشنهاد دادند. نمی‌دانم چرا از این کارشان خجالت نمی‌کشند. این چه مسخره‌بازی گریدبندی است که راه انداخته‌اند؟

اگر به عنوان برنامه‌نویس سطح ۵ پذیرفته شوید، مراقب تعهد سه‌ساله‌ای که از شما می‌گیرند باشید. در صورت ترک زودهنگام، به ازای هر سال، دو پایه حقوق از شما کسر می‌شود. همکاران و محیط شرکت عالی است و پرداخت‌ها همیشه به موقع انجام می‌شود. مزایایی مانند هدیه سال نو نیز وجود دارد، اما میانگین حقوق نسبت به برخی شرکت‌های دیگر کمتر است. در کل، تجربه خوبی خواهد بود، اما انتظار نداشته باشید هر روز با تکنولوژی‌های جدید کار کنید. این موضوع بسیار به گروهی که در آن پذیرفته می‌شوید بستگی دارد. در بسیاری از موارد، رفع باگ اولویت اصلی است. محیط شرکت امن است و اگر سابقه کار ندارید، بهتر است ابتدا به این شرکت نیایید، زیرا اگر یادگیری برای شما بسیار مهم باشد، ممکن است کمی اذیت شوید. اما برای تجربه دوم، گزینه خوبی است. افراد شرکت خوب هستند. البته در بخش پشتیبانی و عملیات، فشار کاری و استرس بیشتر است، پس به این نکته نیز توجه کنید.

این شرکت زمانی خوب بود، اما اکنون دیگر حرفی برای گفتن ندارد. اصلی‌ترین مشکل این سازمان وجود مافیای کاری و باندبازی است. حقوق‌ها پایین است و این شرکت توان رقابت با شرکت‌های هم‌تراز خود را ندارد.

این شرکت یک شرکت خانوادگی است و در چنین شرکت‌هایی روابط خانوادگی و ... زیاد است. مدیران نیز اکثراً با هم فامیل هستند و هر کدام جزو یکی از گروه‌های قدرت در شرکت محسوب می‌شوند. حقوق به موقع پرداخت می‌شود، اما نصف حقوق شرکت‌های دیگر است و میزان پاداش پایان سال نیز بستگی به میزان فامیلی بودن با مدیران دارد. فناوری مورد استفاده تقریباً قدیمی است و علاقه عجیبی به EJB دارند. احتمالاً نصف وقت شما صرف رفع باگ می‌شود و از نصف باقی‌مانده نیز بخش زیادی صرف پیدا کردن ریشه باگ‌ها می‌شود. به همین دلیل، تولید محصولات جدید به کندی پیش می‌رود. ارتقا در شرکت از طریق شرکت در جلسات خاصی انجام می‌شود که اکثر سوالات از قبل مشخص هستند، زیرا افراد شرکت به‌روز نمی‌شوند و با رفاقت با ارزیاب‌ها، همه چیز حل می‌شود :)

با توجه به مدت طولانی همکاری‌ام با توسن، با خواندن نظرات دیگران احساس ناراحتی کردم. هر شرکتی مزایا و معایب خاص خود را دارد و معتقدم توسن نقاط مثبت بسیار زیادی دارد. برخلاف بسیاری از شرکت‌ها که سعی در ایجاد تعادل بین کار و زندگی دارند، در توسن زندگی و کار به‌طور کامل ادغام شده‌اند. یکی از ارزشمندترین ویژگی‌های توسن، حمایت آن از کارکنان و خانواده‌هایشان است. این حمایت شامل حقوق به‌موقع، پاداش‌های پایان سال و سایر مزایای رفاهی است. حقوق در توسن شاید خیلی بالا نباشد، اما جزو شرکت‌هایی است که حقوق خوبی پرداخت می‌کند. همچنین، توسن امکانات انگیزشی، رفاهی، سفر و خواربار را نیز ارائه می‌دهد. کسب‌وکار توسن بسیار حساس است و عمدتاً به موسسات مالی و بانک‌ها خدمات نرم‌افزاری ارائه می‌دهد. این موضوع به شما کمک می‌کند تا درگیر کارهای مهم و حساس شوید. توسن چند مشتری خارجی نیز دارد که فرصت خوبی برای کسانی است که می‌خواهند تجربه کار با مشتریان خارجی و تقویت زبان انگلیسی داشته باشند. ساختمان جدید توسن با هیچ محیط کاری دیگری قابل مقایسه نیست و به‌گونه‌ای طراحی شده که هیچ مرزی بین مدیران و همکاران وجود ندارد. اگر فامیل درجه یک شما در توسن کار می‌کند، بهتر است دور کار کردن در آنجا را خط بکشید، زیرا این موضوع خط قرمز شرکت است. توسن به رشد و آموزش کارکنان اهمیت می‌دهد و اگر بتوانید جذب شوید، قطعاً از شما یک متخصص می‌سازند. به دوستانی که علاقه‌مند به کار در توسن هستند، به شدت توصیه می‌کنم تلاش خود را بکنند. ورود به توسن سخت است، اما اگر موفق شوید، پشیمان نخواهید شد. تعداد پرسنل و سال‌های فعالیت شرکت نیز بیشتر از آن چیزی است که در اینجا ذکر شده است. موفق باشید.

من چهار سال با این شرکت همکاری داشتم و بسیار خوشحالم که این همکاری باعث شکل‌گیری آینده من شد. هرچند به دلایل مسائل خانوادگی نتوانستم در تهران بمانم، به همه عزیزان پیشنهاد می‌کنم اگر می‌خواهند تجربه‌ای خوب و همکاری طولانی‌مدت داشته باشند، توسن را هدف قرار دهند. قطعاً نتیجه خواهند گرفت. این شرکت واقعاً در سطح قابل قبولی است، حقوق و مزایای خوبی دارد و تیم مدیریتی فوق‌العاده خوش‌قلبی دارد که همیشه در کنار همکاران و کارمندانشان بوده‌اند. البته ایرادهایی هم بوده که قطعاً همه شرکت‌ها دارند، اما من راضی بودم و هنوز هم دوستانی در توسن دارم که با آن‌ها در ارتباطم و به نظر می‌رسد آن‌ها هم راضی هستند.

به نظر من بارزترین ویژگی توسن، شفافیت در روال‌ها و فرایندهاست. از روز اول مصاحبه تا مرحله آشناسازی، تمام مراحل جذب و پیشرفت شغلی به طور کامل توضیح داده می‌شود و این توضیحات کاملاً با واقعیت هماهنگ است. پرداخت حقوق بر اساس چارچوب مشخص و گرید افراد انجام می‌شود. محیط کاری صمیمی است و شامل فعالیت‌هایی مانند سفرهای گروهی و جشن‌های داخلی مثل یلدا و نوروز می‌شود. مدیران بسیار حمایت‌گر هستند و فرصت‌های یادگیری و پیشرفت شغلی از طریق دوره‌های آموزشی و پروژه‌های بزرگ فراهم است. محیط فیزیکی کاری جذاب و فلت است که ارتباطات را گسترده و راحت می‌کند. برند توسن نیز خود به تنهایی باعث تمایز آن از سایر سازمان‌ها می‌شود. مصاحبه اولیه سخت است و ورود به توسن چالش‌برانگیز است، اما اگر از این مرحله عبور کنید، آینده‌ای روشن و فرصت‌های یادگیری و رشد طولانی‌مدت در انتظار شماست. در مورد حقوق، امسال دو بار افزایش حقوق داشتیم و تقریباً کمی بالاتر از میانگین بازار است. مزایا نیز بالاتر از میانگین بازار است.

من به مدت یک سال در این شرکت کار کردم. واحد منابع انسانی این شرکت یکی از بهترین‌ها در بین شرکت‌های نرم‌افزاری است. حال و هوای بچه‌ها برای توسن بسیار مهم است و اینکه شما احساس خوبی داشته باشید، به نظر من یکی از مهم‌ترین عوامل رضایت از یک شرکت است. جشن‌های یلدا و پایان سالشان بسیار جذاب و دوست‌داشتنی است. من با اینکه به دلایلی مجبور شدم همکاری‌ام را قطع کنم، اما همیشه توسن برایم یک خاطره خوب باقی می‌ماند. ایرادی که می‌توانم بگیرم این است که فرایند جذب و ارتقا با توجه به آن جلسه دو ساعته که ۴ نفر در مقابل یک نفر هستند، می‌تواند در برخی موارد باعث شود توانمندی‌های فرد مصاحبه‌شونده دیده نشود، مخصوصاً برای کسی مثل من که فردی استرسی هستم. سطحی که گرفتم در واقع کمتر از سطح واقعی‌ام بود و این باعث شد حقوقم پایین‌تر از حد انتظارم باشد.

من سه مرحله مصاحبه داشتم که یکی از بهترین تجربیات مصاحبه‌ام با شرکت توسن بود. در بخش مصاحبه فنی، دو جلسه داشتم: اولی با تیمی که قرار بود من را جذب کنند و دومی با کمیته جذب که شامل چند نفر از تیم‌های دیگر بود. این مصاحبه‌ها سنگین اما بسیار چالش‌برانگیز و جذاب بودند. احساس نمی‌کردی که داری مصاحبه می‌شوی، بلکه انگار در یک جلسه فنی با آن‌ها بودی و در یک سطح قرار داشتی. سوال‌ها کاملاً به‌جا و متناسب با موقعیت شغلی بودند و حتی از نوع سوالات می‌شد به عمق دانش مصاحبه‌کننده‌ها پی برد. در کمیته جذب، نمره‌ای به شما داده می‌شد که بر اساس آن حقوق تعیین می‌شد. مصاحبه منابع انسانی هم بسیار شفاف بود و کارشناس منابع انسانی به‌طور صمیمی تمام اطلاعات لازم درباره شرکت را با جزئیات در اختیارم گذاشت. من برای همکاری با توسن پذیرفته شدم، اما به دلایل شخصی نتوانستم به این شرکت بپیوندم. به همه توصیه می‌کنم اگر شخصیتی دارید که دوست دارید در بخش فنی با چالش‌ها روبرو شوید و از روزمرگی در فضای کاری متنفرید، به توسن رزومه بدهید.

سلام، این تجربه من خیلی جالب بود و فکر کردم اشتراک‌گذاریش بد نیست. من یک پست در لینکدین گذاشتم که آماده به کار هستم. یکی کامنت گذاشت که رزومه‌ام را برایشان ارسال کنم. من هم ارسال کردم. بعد از ۱۰ روز تماس گرفتند و گفتند برای مصاحبه اولیه آماده باشم و تاریخ و ساعت مشخصی را برای مصاحبه آنلاین تعیین کردند. آیدی اسکایپم را هم فرستادم و در زمان مقرر همه چیز را آماده کردم. بعد از ۱۵ دقیقه تاخیر، یک خانم با شماره موبایل شخصی تماس گرفت و گفت: ببخشید، شماره‌مان مشکل پیدا کرده! بیایید همین‌طور تلفنی صحبت کنیم و بعداً مفصل‌تر صحبت خواهیم کرد. من هم گفتم مشکلی نیست، بالاخره این روزها این اتفاقات طبیعی است. کل مکالمه ما کمتر از ۵ دقیقه طول کشید و گفتند رزومه‌ام را دوباره در اسکایپ برایشان بفرستم!!! در حالی که قبلاً ارسال کرده بودم. دوباره رزومه را فرستادم و تا چند روز پیش که چک کردم، حتی پیام من را در اسکایپ نخوانده بودند. بعد از آن هم هیچ تماسی نگرفتند و همه چیز به هیچی ختم شد. حالا که دقیق‌تر به این شرکت نگاه می‌کنم، می‌بینم که همه چیز ظاهری است و اکثر افرادی که از آنجا بیرون آمده‌اند ناراضی هستند. اگر به نظرات در جاب‌گای دقت کنید، می‌بینید که بیشتر نظرات فیک هستند و فقط خوبی‌های شرکت گفته شده‌اند. پس باید به این نظرات شک کرد. در هر حال، من تجربه‌ام را گفتم. چیزی که فهمیدم این بود که این شرکت خیلی نامنظم است و فقط شوآف می‌کند.

من سه مرحله مصاحبه برای عنوان شغلی کارشناس تست فانکشنال نرم‌افزار در شرکت توسن را پشت سر گذاشتم و در نهایت پیشنهاد همکاری با این شرکت را پذیرفتم. مصاحبه‌ها به دلیل شرایط کرونا به صورت اسکایپی برگزار شدند. مصاحبه اول با سرپرست یکی از تیم‌های تست انجام شد و سوالات آن کاملاً بر اساس استانداردهای تست نرم‌افزار از کتاب Foundations of software testing تا فصل پنجم و ششم بود. همچنین به دلیل حوزه کاری بانکی، سوالاتی در مورد حسابداری نیز پرسیده شد. مصاحبه‌کننده تسلط خوبی بر موضوع داشت، اما سوالات را کمی سریع و پراکنده مطرح می‌کرد که ممکن بود باعث گیجی یا استرس شود. مصاحبه دوم کاملاً فنی بود و علاوه بر سوالات استاندارد تست، کوئری‌های ساده‌ای مانند inner join نیز پرسیده شد. با توجه به سابقه کاری من، سوالاتی در مورد چالش‌های تست نرم‌افزار بانکی، کسب‌وکار بانکی و حسابداری نیز مطرح شد. هیئت مصاحبه‌کننده شامل سه نفر بود: یک سرپرست تست، یک کارشناس نرم‌افزار و مدیر تیم تست. آن‌ها فضای مصاحبه را بدون استرس اضافه پیش بردند و حتی گاهی به من کمک می‌کردند. با وجود خستگی ناشی از سرعت بالای سوالات و طولانی بودن مصاحبه، در نهایت با گرید ۴ پذیرفته شدم. مصاحبه منابع انسانی نیز استاندارد بود و سوالاتی مانند نحوه مواجهه با چالش‌های کاری و چشم‌انداز آینده شغلی پرسیده شد. مسئول گزینش اطلاعات جامعی درباره چارت سازمانی و مزایای شرکت ارائه کرد. تیم تست توسن بسیار بزرگ است و تقریباً تمام حوزه‌های تست نرم‌افزار را پوشش می‌دهد. انتقال دانش در دوره آزمایشی سه ماهه به خوبی انجام می‌شود و شرکت فرآیند ارزیابی منظمی برای ارتقا و بررسی عملکرد نیروها دارد. توصیه من به کسانی که قصد دارند به عنوان کارشناس تست نرم‌افزار وارد توسن شوند این است که به مبانی استانداردهای تست تسلط کامل داشته باشند و کمی نیز درباره کسب‌وکار بانکی اطلاعات کسب کنند.