بازگشت به صفحه شرکت
تجربهی کاری در دیجیکالا: فرصتها و چالشها
دیجی کالا (Digikala)تجربه کاری
موقعیت شغلی: مدیر مارکتینگ
فرصت برای درخشش وجود دارد، اما این کاملاً بستگی به این دارد که در کدام واحد و با چه سمتی کار میکنید. جو محیط کار گاهی سمی است، اما راه مقابله با آن تن ندادن به بازیهای ذهنی مدیرانی است که بدون داشتن کوچکترین آوردهای، سعی میکنند واحد را به نام خودشان تمام کنند. میکرومنجمنت به صورت کلی وجود ندارد، زیرا اگر کارها را خودت پیش ببری، همه خوشحال میشوند. برخی از نیروها تنبلی میکنند و بار کاری خود را روی دوش مدیر یا همتیمیها میاندازند و مورد حمایت مدیریت بالادست قرار میگیرند. در این شرایط، مدیر میانی چندان قدرت تصمیمگیری ندارد و باید مهربانی را کنار گذاشت و صاف عذر نیرو را خواست. کاری که من نکردم، چون احساس دلسوزیام بر کنترلگریام غالب بود. منابع انسانی بیشتر جانب مدیریت را میگیرد و چارهای هم ندارد. راز پیشرفت بسیاری از مدیرانی که دیدم، ارتقا ندادن همتیمیها یا به قول خودشان زیردستهایشان بود. من این کار را نکردم و به کسانی که چند سال بود در آنجا بودند ولی توسط مدیر قبلی ارتقا داده نشده بودند، فرصت پیشرفت و افزایش حقوق دادم. برخی از منابع محدود، مانند جای پارک، به مدیران تعلق میگرفت و بعد از مدتی به دلیل کمبود جا، فقط به مدیران ارشد و برخی از مدیرانی که موفق به رزرو از سامانه میشدند، اختصاص یافت. اما برخی از سرپرستها که ردهی سازمانی پایینتری از مدیریت داشتند، بدون هیچ دردسری جای پارک داشتند. در برخی مواقع، حجم کار آنقدر زیاد بود که مجبور بودم تا ۸ شب در شرکت بمانم. بعد از ساعت ۸ شب در پاییز و ۹ شب در تابستان، برای پرسنل اسنپ سازمانی تدارک دیده شده بود، اما این هم محدود بود و توسط کسانی که واقعاً کار را انجام میدادند، استفاده نمیشد، بلکه توسط کسانی که تا دیروقت مشغول پلیاستیشن بودند، تمام میشد. همیشه افراد باحالتر و بذلهگو بیشتر دیده میشدند و بسیاری از کسانی که واقعاً زحمت میکشیدند، نادیده گرفته میشدند. یک پلتفرم برای تشکر وجود داشت، اما فقط افراد خاصی در آن دیده میشدند. همیشه شش یا هفت نفر بودند که مورد قدردانی قرار میگرفتند. فضایی برای نقد یا فیدبک وجود نداشت، با این حال برخی گوشها شنوا بودند. این فضا باعث شده بود که چاپلوسی جای نقد سازنده را بگیرد و منتقد به عنوان نقزننده معرفی شود. وقتی فهمیدم مدیرم با نیروهایم پشت سرم جلسه میگذارد، این موضوع را با دیگران مطرح کردم و مدیر به من گفت که این ایده را بسط نده، چون برایت گران تمام میشود؛ اما واقعیت حرفش این بود که برایت گران تمامش میکنم و کرد. با این حال، برخی از بهترین انسانهایی که در زندگیام میشناسم را در دیجیکالا دیدم و افراد با استعداد و ارزشمند زیادی در آن محیط مشغول به کار هستند. من شغلم را دوست داشتم و با جان و دل کار میکردم. دیجیکالا را هم دوست داشتم و حتی هنوز دوست دارم. به نظر من، مقصد مناسبی است برای کسانی که بدانند از زندگیشان چه میخواهند. محل خوبی است برای شکوفا شدن. من واقعاً در کار خودم نخبه شدم و این به خاطر محیط پویا و اعتماد مجموعه به توانمندی افرادش بود. دیجیکالا برای پرسنل وام دارد، ناهار با قیمت کمتر از حد معمول ارائه میدهد و فرصت آشنایی یا ساخت چیزی که از قبل وجود نداشته را نیز فراهم میکند. اما باید شخصیتی پولادین داشته باشید. هیچوقت کسی مستقیم عذر من را نخواست یا وایب قطع همکاری نداد، بلکه به مرحلهای رسید که دیدم مسیر شغلیام با این فشار کار بیشتر درجا زده است تا پیشرفت، و خودم بودم که پیشنهاد قطع همکاری دادم و خودم بودم که رفتم.
حقوق: ۵۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان