واحد سازمانی ای که من توش کار می کردم اخیراً با یک واحد سازمانی دیگه ترکیب شد، باورم نمیشه همچین بخش هایی هم توی شرکت خدمات انفورماتیک وجود داشته باشه، شخصی که حداکثر توان تعریف یوزر در اکتیو دایرکتوری را داره و فوق العاده عصبی و احساسی هم هست شده مدیر بخش فناوری اطلاعات، در این معاونت بقدری بی سوادی موج می زنه که انگار از قرن 21 به دوران کشاورزی سفر کرده بودم (آلیس در سرزمین عجایب)، ما همه کارهامون اصول داشت، مدیران و همکاران سابق ما که همه آکادمیک بودن، و همه چیز را طبق برنامه ریزی پیش می بردیم، اینها فقط و فقط آزمون و خطا، شوخی و بگو و بخند، حرکت های هیجانی و احساسی و کوچکترین دیدی نسبت به برنامه نویسی و نرم افزار ندارن، برعکس اونا که کوچکترین درکی از کار ما نداشتن ،ما برای راه اندازی محیط های توسعه دهها و دهها بار دامین راه انداخته بودیم، DNS Server بلد بودیم، مجازی سازی بلد بودیم حتی چیزهایی که اونا نمی دونن را ما بلد بودیم اما این بندگان خدا و زبان بسته ها انگار از ولایات دیگری اومده بودن و فکر می کردن نرم افزار هم مثل فرم تعریف کاربر در اکتیو دایرکتوری هست. شما هیچی ازشون یاد نمگیری و هر روز یک ایمیل می زدن، چه ساعتی باید بیاید، چه ساعتی باید برین، خوبه اینا رو هم میزدن و گرنه ما فکر می کردیم اینجا معاون نداره!!! اخیراً هم شنیدیم تعداد دیگری از همکاران را به دلایل تمایل به جابجایی تهدید می کنند و کلاً بیشتر دنبال رفیق بازی هستند تا کار اصولی، به این خاطر جنگ قدرتی در معاونت شبکه در جریان هست که امیدوارم با رفتن معاون اهمال کار، بی ثمر، خسته و پیر و بی سواد، حل بشه، چرا که این ساختار نشان از میزان تخصص ایشون هست و با رفتنش تموم بشه و خدمات بازهم شاهد همکاران و مدیران با سواد، مودب و مهندس باشه.