بازگشت به صفحه شرکت
تجربه تلخ از بیاخلاقی و دسیسههای سازمانی
کروزتجربه کاری
موقعیت شغلی: کارشناس تحقیق و توسعه الکترونیک
سلام. ما در تیمی کار میکردیم که مسئول آن یک خانم با شخصیت و بسیار محترم بود. ایشان تحصیلکرده خارج از کشور بود و اتفاقاً فامیل یکی از مالکان شرکت محسوب میشد. از همان ابتدا، او با مسئول نرمافزار به دلیل رفتارهای سیاسیاش مشکل داشت. تیم ما از تیم اصلی جدا شد و نامش به تیم نیازمندیها تغییر کرد. با این حال، دسیسههای مسئول نرمافزار که بعداً به ریاست رسید، ادامه یافت تا جایی که یک روز متوجه شدم مسئول تیم ما استعفا داد. او دلیل قطع همکاری خود را پایین بودن استانداردهای مجموعه تحقیق و توسعه (که میتوان آن را تهدید و توطئه تفسیر کرد) عنوان کرد. به نظر من، هیچکس در مجموعه به اندازه او به مدیران ارشد نزدیک نبود که بتواند چنین تصمیمی بگیرد و قطعاً بازخوردهای لازم را به مدیریت ارشد منتقل کرده بود. مدتی درگیر این بودم که چه کار کنم، چون وضعیت تیم کاملاً نامشخص بود. بعداً شایعه شد که قصد دارند گروه سیستم را تشکیل دهند، که ظاهراً این هم بخشی از نقشههای به اصطلاح دوستان مافیا بود. در این میان، اتفاقی که افتاد گم شدن گوشی یکی از همکاران خانم بود که ظاهراً پیامی غیراخلاقی از یکی از دستنشاندههای مدیر تحقیق و توسعه دریافت کرده بود. مافیا برای پاک کردن ردپا، گوشی را برداشته و پس از بازنشانی به تنظیمات کارخانه، آن را رها کرده بودند. وقتی این ماجرا را از زبان خودش شنیدم، منتظر واکنش مدیریت ارشد یا منابع انسانی بودم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد! از این همه کثافتکاری و بیاخلاقی به شدت ناراحت شدم و در اولین فرصت تصمیم به قطع همکاری گرفتم و جای دیگری مشغول به کار شدم. نمیدانم تعریف اخلاق در این مجموعه دقیقاً چه بود.