رونیکس

به نظرم تحت هیچ شرایطی برای مصاحبه نرید چون به نظر سرکاری میاد لحن مصاحبه کننده که خودشو مدیر مارکتینگ معرفی میکنه اصلا درست و حرفه ای نیست سوال هایی هم که میپرسه اصلا حرفه ای نیست انگار اصلا تو این حوزه کار نکرده

محیط کار بسیار پر تنش همراه با تحقیر و فحاشی مدیرای تازه به دوران رسیده بشدت بد ذات و بد اخلاق که ممکنه هر کاری ازشون سر بزنه یا انواع پیشنهادات زشت رو بهت بدن یا گاها حرفای زشت و زننده در قالب شوخی ازشون زده بشه که شمارو دلشکسته کنه در نگاه اول شرکت خوب بنظر میاد اما یه مدت بعد میفهمی که قرار نیست پیشرفت کنی یا اضافه حقوق بگیری تا بوق شب نگهت میدارن نمیتونی محیطو تحمل کنی مگر کثیف باشی فرقی هم‌نداره متاهل یا مجرد ادم سالم خیلی کم هست یا متاسفانه ادم های حسابی و با شخصیت شرکت رو درجا ترک میکنن نمونه بسیار بارز بعضی از بچه های دیجیتال مارکتینگ و مدیر جدید ارتباط برند و تبلیغات و کارکنان عکاسی و تیم تبلیغ و حتی شخصی که چندین سال نفر اصلی تبلیغات و کاربری ابزار بود و چهرش تثبیت شده تبلیغات داخلی و خارجی بود از شرکت رفت و براحتی این برندو بخاطر رفتار و محصولات بی .... گذاشت کنار و به همین دلیل خیلی های دیگه هم کارشون رو از دست دادن متاسفانه دارم هر روز تلاش میکنم که کار جدید پیدا کنم‌و برم چون واقعا روحم خرابه تو این بسیار کثیف امیدوارم کسی مثه من به اجبار نمونه جایی .مدیر اصلی شرکت هم که مشغول فروش محصولات ... درجه چهارمش و همش در سفر و.... شرکت رو به یمشت بدتر از خوذش سپرده

امنیت شغلی اصلا نیست اسم خودشون رو هم گذاشتن خانواده رونیکس هرروز تو‌ دلت رو خالی میکنن . احترام رو نگه نمیدارن .نمیدونن با یک‌زن چجوری برخورد کنن. شبیه شرکت های تازه به دوران رسیده و جهان سومی منابع انسانی بیشتر به جای اینکه پیگیر رفاه و تشویق کارمندا باشه دنبال تنبیه و گیر دادنه . هیچ برنامه ای نداره هر روز قانون جدید انقدر دیدن پرسنل ناراضی هستن مسابقه دارت بازی گذاشتن انقدر تعطیلن نرفتن ببینن درد پرسنل چیه به زور تا دیروقت باید بمونی کار کنی ولی اضافه کاری نمیدن یه زن ساعت ۱۱ شب با کدوم امنیت بره خونشون(اینا حق الناسه) ما کار راضی نیستیم خانواده هامون هم راضی‌نیستن ولی مجبوریم که بیکارمون نکنند ما که دیگه گیر کردیم اینجا شما همچین اشتباهی نکنین روز به روز محصولاتشون گرون تر میشه قیمت یه محصول ۴ برابر شده ولی حقوق پرسنل ۱۵ درصد افزایش من جای رییس شرکت بودم درجا مدیر منابع انسانی بازخواست میکردم که چرا باید انقدر پرسنل شاکی باشن چیکار داری میکنی

به صورت خلاصه بگم عمرتون توی این شرکت نابود میشه . این شرکت ترجیح میده کارکنان کوتوله پرور بشن و سعی میکنن با دو سه میلیون حقوق بیشتر نسبت به عرف بازار شما برده کنن و بیگاری بکشن و کارهای اصلی و حرفه ای شخص دیگه ای انجام میده و شما صرفا اپراتور هستید توی سازمان تا میتونید سمت این شرکت نرید اگر پیشرفت کاری و حرفه ای گری براتون اهمیت داره

یکی از عجیب‌ترین تجربه‌های من در زمینه مصاحبه کاری بود مسوول یه بخش دیگه اومد بود برای مصاحبه و حتی نمیدونست برای چه پوزیشنی رفتم بعد که فهمیدن سریع رفتن سرپرست اون بخش رو صدا کردن و اصلا در جریان نبود قضیه چیه! ظاهر شرکت زیبا و باطن فشل!

این شرکت بسیار مجموعه چیپیه ،تمام کارمندان حکم برده رو دارن و مدیران بالا دستی تازه به دوران رسیده از جمله خود رئیس اصلی ر _ ر فردی خودخواه که فقط فکر خودش و برندشه که معلوم نیست از کجا تغذیه میشه .تمام تبلیغاتش درباره شرکتش و همه چیش دروغه . اگر خانوم باشیدباید به هر چیزی تن بدید از توهین گرفته تا فحاشی و انواع پیشنهادات ،هشتاد درصد عوامل شرکت بنظر شخص بنده انسانهای سالمی نیستن اما در نگاه اول خودشونو خوب نشون میدن هر لحظه هم ممکنه بی دلیل اخراج بشید با هر زمینه تجربه و توانایی شمارو له میکنن برید بقیه نظرات واقعی افراد رو بخونید میفهمید حتی بالاترین رده های شغلی راجه به این شرکت چی نوشتن مدیر تیم تبلیغات و ارتباطات برند و مدیر منابع انسانی اوج خلاقیت شیطانن در پرورانده شدن خصلتهای زشت و زننده منکه فرار کردم بماند اون شرکت برای افراد رده پایین جامعه...

این تجربه برای تیر ماه 1403 است. از جابینجا یا جاب ویژن زومه ارسال کرده بودم و بعد از چند روز با من تماس گرفتن و اصرار داشتن که همه مصاحبه ها رو حضوری انجام میدن. محیط شرکت توی بازار و طرح اصلیه. یک فرم 3 صفحه ای که همه شغل هارو شامل میشه ( توی فرم نوشته بود گواهینامه رانندگی دارید؟ پایه چند؟ - رنگ مورد علاقه؟) به شما میدن و میخوان که پر کنید. فردی که با من مصاحبه کرد با یک ساعت تاخیر اومد شرکت. یک مرد میانسال که خودش رو معرفی نکرد و بعدا از لیندین شرکت متوجه شدم انگار مدیر بخش سئو و دیجیتال مارکتیک شرکته . سوال هایی که از من پرسیده شد اصلا تخصصی نبود انگار این فرد هیچ بویی از این پوزیشن کاری نداره، طی مصاحبه با گوشی یا ناخن هاش بازی میکرد به شدت بادی لنگوج توهین امیزی داشت . اصلا رزومه رو چک نکرده بود و رزومه رو پرینت گرفته بودن براش. با نرم افزار های مطرح حوزه کاری ما اشنایی نداشت ( ahrefs - moneyrobots) من بعد از دیدن این شرایط نیمخواستم اونجا کار کنم به هیچ وجه، اما ایمیل یا اطلاعی از رد یا قبول شدنم هم نگرفتم.

یکی از بدترین دوران زندگیم بود که هنوز تاثیراتش روم هست تیم فروشش به مدیریت اقای ش که در حد یک سرپرست هم نیست و هیچ چیزی از فروش نمیدونه انقدر باهاتون بد رفتار میشه که حس انسان بودن ندارید در این شرکت واقعا متعجم‌از ادم هایی ک چندین ساله دارن اونجا کار میکنن چه مدل شخصیتی دارن. یکی از بهترین کارهای ک کردم این بود که فرار کردم از اونجا و خودمو زندگیمو نجات دادم. به هیچ عنوان توصیه‌نمیکنم‌تو این شرکت کار کنید

من چندسال پیش موقعی که اولین تجربه همکاریم بود استخدام شدم تو این شرکت روزهای اول فک میکردم چقدر همه چیز خوبه و زرق و برق رونیکس چشامو کور کرده بود. تا اینکه یه شبه مدیرمون رو عوض کردن و به همراه اون هفتاد درصد از تیم رو که یکی از اون ها من بودم یه شبه پرت کردن بیرون. بماند که موقعی که من از اونجا اومدم بیرون فهمیدم اوضاع چقدر سم و کثیف بوده ه امروز شما رو استخدام میکنن دو روز بعد پرتتون میکنن بیرون و یکی دیگه رو میارن. از اضطرابی هم که بهتون وارد میکنن نگم. اگه کلاهتون هم افتاد اونجا نرید دنبالش

من رونیکس کار میکردم قبلا به نسبت شرکت خوبیه البته بعضی واحدها نه واحدی که بقیه دوستان ازش بد گفتن خوب همه شنیدن و میدونن داستانش چیه ولی الباقی واحدها خوبن البته در نهایت به هدف شما و انتظار شما از شرکت ها هم بستگی داره و این رو هم بدونید رونیکس چند ساله رونیکس شده وگرنه قبلا یه شرکت سطح پایین بود

من چند ماه پیش برای مصاحبه واحد مالی اومدم این شرکت مصاحبه من با یه خانم از واحد مالی بود و یه خانم از واحد منابع انسانی برخلاف دوستانی که گفتن علافی داشتیم من بعد از پر کردن فرم حدود پنج دقیقه بعدش مصاحبه م شروع شد فرم که مثل همه ی فرم ها سوالات غیرضروری مثل اینکه ماشینت چیه و … بود خانمی که مالی بودن چند تا سوال تخصصی کردن و درباره سابقه من پرسیدن سوالات تخصصیم رو خراب کردم و خودم فهمیدم که مطمئنا رد میشم خانمی که منابع انسانی بود سوالات تکراری و زرد روانشناسی پرسید نقطه ضعف شرکت عدم تعیین تکلیف بعد از مصاحبه بود البته من خودم متوجه شدم که رد میشم اما بهتره عدم تایید رو با پیامک یا ایمیل اطلاع بدن نقاط قوت شرکت هم به نظرم رفتار مناسب پرسنل و مصاحبه کننده محیط مرتب و تمیز و شیک نظم در برگزاری به موقع جلسه مصاحبه در مجموع من رونیکس رو بد ندیدم

من هم میخواستم از تجربه مصاحبه ام بگم وقتی پیام هارو خوندم، واقعیت چون اسم و رسم دار بود شرکت من خواستم رزومه رو بفرستم، بعد از ارسال با من تماس گرفتن و هماهنگ کردن که فلان ساعت اونجا باش، من هم حاضر شدم و زمانی که وارد شرکت واحد اداریشون شدم خیلی حس بی نظمی، شلوغی، بی برنامگی گرفتم، میز ها به شکل افتضاح چیده شده، عدم تمرکز رو کاملا شهودیه، رفت و آمدزیاد بچه ها بین میز و سالن کوچیک، و یک اتاق دیوار شیشه ای جلسات، من تا رسیدم جلسه گذاشتن، معطل کردن، بعدش بردن یک اتاق بهم ریخته تر برای مصاحبه و یهو چند نفر هی اضافه شدن برای مصاحبه، زمانی که تماس گرفتن که هماهنگ کنن باهام گفتن نمونه کار با خودت داشته باش، من هم شروع به بریف دادن کردم دائم مدیر شرکت می‌پرید وسط حرف هی حرف من و قطع میکرد و هی سوالات غیر فنی و غیر حرفه ای راجع به کارام میپرسید( مثلا: این و خودت زدی؟ گرافیکش مال خودته؟ رنگ‌اش و خودت انتخاب کردی؟) در یک لول خیلی پایین، بعد از اون رسید به این که کارا زیباست! خوش رنگه! در صورتی که در کار ما و شغل و حرفه ما این کلمات هیچ جایگاهی نداره، و اصلا اصول فنی هم نداره، من هم تو اون شرایط بهم ریخته کاملا استرسی شده بودم! مصاحبه فنی فکر میکنم ۵ دقیقه بیشتر نبود... بعد مسئول اچ ار سوالاتی مطرح کردن که خیلی وقت گیر بود و من هیچ نتیجه مثبتی نگرفتم... در کل: رفتار غیر حرفه ای مدیر درباره پرزنیت کار ها عدم دانش کافیشون در تخصص و حرفه عدم پرسش سوالات فنی و دانستن دانش کارجو بی نظمی ، شلوغی، محیط شلوغ عدم ارائه اینکه بگن دقیقا چه تسک یا چه چیزی از کارجو می‌خوان یا ذکر مثال بی نظمی در هماهنگی مصاحبه حس مثبت و خوب ندادن به کارجو

برای مصاحبه ساعت ۱۰ صبح وقت گرفتم، اما تا ۱۲ معطل شدم. چون کار داشتم گفتم نمی‌توانم صبر کنم، گفتند عوامل جلسه دارند و فردا بیایم. خب اگر جلسه دارید چرا وقت دیگران را بی‌ارزش می‌دانید؟ فردا رفتم و بعد از ۴۰ دقیقه انتظار، آقایی که فقط ظاهر محترمانه داشت آمد و به اتاق شیشه‌ای سرد و بی‌روح رفتیم. سوالات بی‌ربط و شخصی پرسید که واقعاً خجالت‌آور بود. آیا این‌ها کار می‌خواهند یا باید عشوه‌گری کنم؟ موقع جواب‌دادن من هم سرش تو گوشی بود و اصلاً حواسش نبود. بعد از دو روز وقت من را گرفتند و معذرت‌خواهی کردند. با سوالات زننده و شخصی وانمود می‌کرد گوش می‌دهد. بعد از جواب من ۵ دقیقه سکوت کرد و فقط به گوشی نگاه کرد. من هم گفتم ببخشید فرم مشخصات را بدهید و با معذرت‌خواهی جلسه را ترک کردم. هر جا مصاحبه می‌روم ثبت می‌کنم، اما رونیکس یکی از بدترین‌ها بود. نظرات را خواندم و کاش زودتر می‌دیدم و نمی‌رفتم. برخورد بسیار بد و زشت بود. در بیشتر جاها برخورد با خانم‌ها یک جور است، اما رونیکس آخرش بود. مخصوصاً سوالات شخصی مثل ماشین داری؟ خانه داری؟ تنها زندگی می‌کنی یا با خانواده؟ ازدواج کرده‌ای یا جدایی یا مجرد؟ این‌ها چه سوالات زشتی است!

فرم مشخصات مانند بسیاری از شرکت‌ها توسط حراست مجموعه تحویل داده شد و پس از پر کردن، به اتاق مصاحبه راهنمایی شدم. جلسه مصاحبه بسیار حرفه‌ای بود و مصاحبه‌کننده به‌خوبی در مورد تجربیات قبلی، دانش کاری و شرایط کاری مجموعه سوال کرد. احترام متقابل از سوی مصاحبه‌کننده وجود داشت و حس خوبی از این مصاحبه گرفتم. ادامه مراحل مصاحبه نیز به زمان دیگری موکول شد.

هماهنگی و اطلاع‌رسانی برای مصاحبه بسیار حرفه‌ای بود. جلسه در کارخانه‌ای به ظاهر تازه‌تاسیس در شهر صنعتی انزلی برگزار شد. در لابی، همان فرمی که دیگران اشاره کرده بودند ارائه شد که به نظر من برای بدو ورود، به‌ویژه برای رده‌های مدیریتی، مناسب نبود. این در حالی بود که رزومه و سوابق کامل در سایت جاب‌ویژن و ضمیمه‌های مربوطه موجود بود. مصاحبه به‌مراتب غیرحرفه‌ای‌تر بود. مصاحبه‌کننده، خانمی جوان و کارشناس منابع انسانی شرکت بودند که با وجود شخصیت محترمی که داشتند، صلاحیت علمی و تجربی لازم برای این مصاحبه را نداشتند و مصاحبه قطعاً باید با حضور مدیران ارشد سازمان انجام می‌شد. در نهایت، ایشان برنامه‌های من را برای حضور در مصاحبه دوم در تهران بررسی کردند، اما پیامکی که تقریباً 5 دقیقه بعد از خروج من از کارخانه ارسال شد و حاوی رد رزومه بود، بسیار خنده‌دار و تعجب‌برانگیز بود. سوال اینجاست که چه کسی و چگونه تنها در 5 دقیقه به این تشخیص رسیده است؟ پاسخ این سوال می‌تواند جالب باشد.

اگر از من بپرسند بدترین تجربه شغلی‌ام چه بوده، بدون تردید می‌گویم رونیکس. مدیرانی ناسالم، به‌ویژه مدیر ارتباطات و برند، که فردی بیمار و عقده‌ای بود. موتور محرک رونیکس اضطراب است؛ اضطرابی که به‌صورت سیستماتیک به کارمندان تحمیل می‌شود. در این سیستم ناسالم که مبتنی بر شخصیت‌پرستی است، تنها افراد فاسد و چاپلوس امکان رشد دارند. در رونیکس، ابتدا شخصیت افراد خرد می‌شود و سپس از میان افرادی که شخصیت خود را از دست داده‌اند، کسانی که توانایی فساد بیشتری دارند، جذب می‌شوند. آنچه رونیکس از انسان‌ها می‌گیرد، فقط پول نیست، بلکه انسانیت آن‌هاست. واحد منابع انسانی رونیکس بیشتر شبیه یک سیستم امنیتی است، مانند گشتاپو، که مدام در حال استخدام جاسوس است. جالب اینجاست که این جاسوس‌ها هم پس از مدتی تصفیه می‌شوند. من به چرخه مالی این شرکت بسیار مشکوک هستم. مدیران ناسالمی بر رونیکس حکومت می‌کنند. به عنوان مثال، یکی از همکارانم را به دلیل دست دادن با یک آقا اخراج کردند. حتی اخراج هم نه، بلکه برگه استعفا را جلویش گذاشتند تا امضا کند. پس از امضا، همان مدیر ارتباطات دستش را جلو آورد تا با او دست بدهد. همکار دیگری را به دلیل آموزش چند نکته فنی گرافیک به دیگران اخراج کردند. مدیر برند به‌طور علنی با دستیارش رابطه داشت. مدیر فروش بین‌الملل، که اتفاقاً فامیل صاحب رونیکس بود، با یکی از زیردستانش رابطه داشت و بعد او را اخراج کردند. حتی دو نفر را به دلیل تصمیم به ازدواج با یکدیگر اخراج کردند. موارد بسیاری از پرخاشگری، فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک توسط مدیران نسبت به کارمندان شاهد بودم. مدیر واحد ارتباطات و برند رونیکس کاملاً از انسانیت خالی بود و با گماردن جاسوس‌ها در همه جا، سعی در شنود صحبت‌های کارمندان داشت تا از آن‌ها بهره‌کشی کند. رونیکس یک ویرانه است.

مدیریت این شرکت فاقد اخلاق حرفه‌ای است و بی‌کفایتی به شدت در آن موج می‌زند. مدیر شرکت بدون در نظر گرفتن شرافت انسانی، افراد را استثمار می‌کند و کوچک‌ترین ارزشی برای تلاش، دانش و تعهد افراد لایق قائل نیست. این مدیر تنها می‌تواند عنوان غارتگر نیروی انسانی را یدک بکشد. این نوع رفتار نه‌تنها غیرانسانی است، بلکه نشان از بی‌کفایتی مدیریتی دارد که فقط به سود کوتاه‌مدت فکر می‌کند و از نیروی کار خود به عنوان پله‌های ترقی استفاده می‌کند. نمونه بارز این موضوع، واحد تبلیغات است که حیف از تک تک نیروهای کارآمد آن شرکت که وقت و عمر خود را صرف این شرکت کردند. حتی نتوانستند با اخلاق عمل کنند و چهره تبلیغاتی خود را نیز از دست دادند. امروز نظرشان را درباره شرکت در اینجا خواندم و از ناراحتی حالم بد شد. برکت از این شرکت رفته است. حدود یک سال بود که اینقدر حس بدی داشتم و بالاخره از رونیکس خارج شدم. مدیری که صحبت‌های انگیزشی می‌کند و ادعاهایش تا سقف آسمان است و توهم وصل بودن به خدا را دارد، حداقل برو حق مردم را بده تا خلق خدا از تو راضی باشند. این‌طور گرفتار نشو، کما اینکه حقوق طرف را هم نداد. مدیر عاری از مدیریت، شمایی که اینقدر ادعا داری، حداقل از خلاقیت نداشته‌ات استفاده کن، نه از زور بازوی نیروهایی که دیگر با تو کار نمی‌کنند. من فکر می‌کنم ایشان نه تحصیلات مدیریتی دارد و نه شمه مدیر بودن. مدیر شرکت رونیکس عاری از اخلاق و غارت سودجویانه را خوب بلد است. برکت که از شرکت رونیکس در ایران رفت، برکت از شرکت رونیکس در خارج نیز خواهد رفت.

داستان همکاری من با شرکت رونیکس بسیار جالب است. من از سال ۹۶ به عنوان مدل تبلیغاتی با این شرکت آشنا شدم و به دلیل تخصصم در زمینه‌های دیگر، گاهی به صورت پاره‌وقت برای عکس و تیزرهای تبلیغاتی با آنها همکاری می‌کردم. جالب اینجاست که خیلی وقت‌ها حتی مبلغی درخواست نمی‌کردم، چون نیاز مالی نداشتم و بیشتر برای ارزیابی خودم و رشد در این زمینه کار می‌کردم. حتی لوازم مورد نیاز برای سناریوها را خودم تهیه می‌کردم. عاشق رشد خودم و دیگران بودم و برایم مهم نبود که پولی دریافت کنم. گاهی بعد از اتمام پروژه‌های دیگر، خودم تماس می‌گرفتم و ایده‌های جدید برای تبلیغات ارائه می‌دادم. این همکاری در زمانی شروع شد که شرکت رونیکس در یک خانه قدیمی در کوچه‌ای بن‌بست فعالیت می‌کرد و فقط موتور و گاری می‌توانستند در آنجا تردد کنند. بعد از چهار سال، شرکت رشد کرد و به یک برج ۱۰ طبقه با ۳۰۰ پرسنل منتقل شد. به من پیشنهاد دادند که به صورت رسمی با آنها همکاری کنم و من از شغل قبلی‌ام در یک شرکت وابسته به نفت استعفا دادم. قراردادی با من بسته شد (که ای کاش نمی‌شد) و اولین تبلیغ تلویزیونی من در سال ۱۴۰۰ پخش شد. اما بعد از آن، دیگر با من تماسی نگرفتند، انگار که اصلاً وجود نداشتم. من هم دیگر پیگیر نشدم و به کار قبلی‌ام برگشتم. بعد از هفت ماه، با من تماس گرفتند و گفتند که قرارداد داریم و باید تعیین تکلیف کنم. من گفتم که آنها به عهد خود وفا نکرده‌اند و قرارداد باطل است. در نهایت قرارداد جدیدی منعقد شد، اما پارسال وقتی برای دوره تخصصی به خارج از کشور رفتم، متوجه شدم که حقوقم پرداخت نشده است. وقتی با مسئولان تماس گرفتم، با بدترین رفتار مواجه شدم و حتی از الفاظ نامناسب استفاده کردند. من قطع همکاری کردم و درخواست تسویه حساب دادم، اما نه تنها تسویه‌ای صورت نگرفت، بلکه از عکس‌ها و بیلبوردهای من بدون اجازه در نمایشگاه‌های مختلف استفاده می‌شد. حتی وقتی مدارکم را درخواست کردم، به من گفتند یا حقوق عکس‌ها را به آنها واگذار کنم یا چیزی دریافت نمی‌کنم. قراردادی که چهار سال پیش بسته بودیم و من آن را باطل کرده بودم، ناگهان دوباره ظاهر شد و از آن سوءاستفاده کردند. این شرکت تا همین الان از تصویر من در تبلیغاتش استفاده می‌کند بدون رضایت من. من به جرم کلاهبرداری و سوءاستفاده از این شرکت شکایت کردم، اما به دلیل پروژه‌های خارجی‌ام، پیگیری نکردم. این تجربه به من یاد داد که برای خودم و تخصصم ارزش قائل باشم و از دانشم برای پیشرفت خودم استفاده کنم، نه برای مجموعه‌های بی‌اصالت. این شرکت محیط مناسبی برای زنان ندارد و مدیران آن فاقد شعور و اخلاق کاری هستند. موفقیت نیاز به تلاش دارد، اما ماندن در مسیر موفقیت نیاز به اصالت، ادب و فرهنگ دارد که این شرکت فاقد آن است.

بدترین شرکتی که می‌توانید در آن کار کنید. تمام مدیران بی‌اخلاق هستند و فضای شرکت پر از شوخی‌های زشت و جنسی است. هر تبلیغ و کمپینی که از رونیکس دیده می‌شود، فقط برای نمایش ظاهری است. حتی در روزهایی که همه جا تعطیل است، رونیکس تعطیل نمی‌شود. در زمان کرونا، برای جلوگیری از جریمه، در اصلی را بستند و همه را مجبور کردند از در پشتی وارد شوند. در زمان آلودگی هوا هم حتی یک ساعت زودتر تعطیل نکردند. نه استحقاقی وجود دارد و نه اضافه کاری. بدون هیچ دلیلی ممکن است هر روز به شما بگویند از فردا دیگر به شرکت نیایید. به نظر من گول ظاهر و تبلیغات را نخورید. مدیرعامل و برادرانش آدم‌های بی‌کلاس و بی‌ادبی هستند. مدیرعامل مثل یک شاگرد مغازه بازاری است که فقط کت شلوار پوشیده است.

بعد از سفر از شهرستان با هزینه زیاد برای بلیط پرواز و انتظار طولانی در لابی و پر کردن فرم‌های طولانی، با مدیر فروش ارشد مصاحبه کردم. این مدیر با نگاهی تحقیرآمیز و رفتار از بالا به پایین، سعی در تمسخر من داشت. من که فردی فنی هستم، یک اصطلاح را کمی اشتباه تلفظ کردم و او با خنده و تمسخر سعی کرد مرا تحقیر کند. در نهایت مشخص شد که آنها فقط به دنبال فردی برای ویزیت و فروش بودند. بعد از گذشت یک سال، هنوز هم در استان ما آگهی سرپرست می‌دهند که نشان می‌دهد مشکل از سازمان و مدیران بی‌کفایت آنهاست، نه از نیروها.

اینکه پدر و مادرت ازت راضی هستن؟! اینکه الان تماس بگیریم و ببینیم پدر و مادرت چی درموردت می‌گن! بعدش اینکه منو فرستادن پیش یک خانوم دیگه که فرم رو دید و پرسید چطور در نرم‌افزارهای مندرج در فرم زدی پیشرفته یا حرفه‌ای؟ این نرم‌افزار ته نداره و کسی نمی‌تونه ادعا کنه. گفتم لابد معیار قابل ارزیابی بود که تو فرم گزینه‌هایی مثل مقدماتی، پیشرفته و حرفه‌ای گذاشتید. من هم بر اساس تجربه کار واقعی و سفارش‌دهنده‌های رسمی‌ای که داشتم، پیشرفته و حرفه‌ای رو انتخاب کردم.

افتضاح بود! من با اینکه سابقه کاری مرتبط نداشتم، اما چون در آگهی کاری به سابقه اشاره‌ای نشده بود و رشته‌ام مرتبط بود، رزومه فرستادم. مصاحبه با ۳۵ دقیقه تاخیر پشت میزی که معمولاً برای نگهبان‌هاست برگزار شد! مصاحبه‌کننده خانمی که عینک داشت، اطلاعات کمی درباره موقعیت شغلی مورد نظرشان داشتند. سوالاتشان بیشتر درباره سابقه کاری من بود که توضیح دهم چه کارهایی انجام داده‌ام. اول فکر کردم می‌خواهند سطح اطلاعاتم را بسنجند و ببینند رزومه‌ام چقدر درست است، اما بعد متوجه شدم قصد مچ‌گیری دارند. وقتی جواب درست می‌دادم (که ایشان حتی نمی‌فهمیدند)، پوزخندی می‌زدند و سریع موضوع را عوض می‌کردند و این رفتار تکرار می‌شد. رفتارشان اصلاً مناسب نبود و بسیار تحقیرآمیز بود. از همان ابتدا فهمیدم که مصاحبه‌ای در کار نیست! اگر به رزومه‌ام نگاهی انداخته بودند، نیازی به دعوت من به مصاحبه حضوری و معطل کردنم نبود، چون مشخص بود سابقه کاری مرتبط ندارم. سوالاتشان پشت سر هم این بود: «فلان زمینه را اصلاً کار نکردید؟ عه؟ خب باشه، فلان زمینه چی؟ آهان، پس فلان زمینه چی؟» که جواب این سوالات به وضوح در رزومه بود! در هر حال تحمل کردم تا زمان بگذرد و تمام شود. محیط اصلاً حرفه‌ای نیست. کسب‌وکار سنتی‌ای است که با پول زیاد محیطی درست کرده که از دور حرفه‌ای به نظر می‌رسد. اگر مجبورید کار کنید و چاره‌ای ندارید، گزینه مناسبی است.

در ابتدا ساختمانی شیک دارند که وقتی وارد می‌شوید باید در قسمت لابی منتظر بمانید و همزمان فرم استخدام را پر کنید. مصاحبه من دقیقاً در زمان مشخص انجام شد. یک خانم بودند که ابتدا درباره اهداف شرکت صحبت کردند (خیلی تمایل دارند که شرکت را فوق‌العاده بزرگ نشان دهند). سپس پرسیدند چقدر با شرکت آشنا هستید، از خودت بگو، سوابق شغلی و سوالات منابع انسانی مانند اینکه آیا زود عصبانی می‌شوی یا دیر، نقاط مثبت و منفی‌ات را بگو و همان سوالات همیشگی منابع انسانی. بعد درباره شرایط کار توضیح دادند. اما هیچ اطلاعی ندادند که قبول شده‌ام یا رد شدم، فقط گفتند زنگ می‌زنیم اما حتی یک تماس هم از طرف این شرکت نداشتم که به نظر من برای چنین شرکتی خیلی ناشیانه است. امیدوارم شما موفق باشید.

بر اساس آگهی، به افرادی نیاز است که به یکی از چند زبان خارجی (مانند فرانسه) مسلط باشند و همچنین تسلط کامل به زبان انگلیسی داشته باشند تا بتوانند محتوای متنی تولید کنند.

سلام، برای موقعیت فرانت‌اند درخواست داده بودم. بعد از ارسال رزومه، یک روز بعد با من تماس گرفتند. در ابتدا، ساختمان شرکت نظر من را جلب کرد که بسیار شیک بود. به من گفته بودند ساعت ده برای مصاحبه حاضر شوم، اما بعد از پر کردن فرم و اتمام آن، تقریباً تا ساعت ۱۱ و ده دقیقه معطل شدم تا کسی برای مصاحبه بیاید. بعد از شروع مصاحبه، که فکر می‌کردم با ارشد فنی است، سوالاتی درباره سوابق و نمونه کارهایم پرسیده شد. سپس یک سیستم جلوی من گذاشتند و از من خواستند صفحه اصلی سایت شرکت را طراحی کنم. قرار شد بعداً به من خبر دهند. در کل، به جز زمان انتظار طولانی، فردی که مصاحبه را انجام داد به نظر من فردی قابل احترام و متخصص در کارش بود.

من به صورت تمام‌وقت در شرکت رونیکس کار کردم و مدت همکاری من کمتر از یک سال بود. آخرین سالی که در این شرکت فعالیت داشتم، سال ۱۳۹۹ بود.

مصاحبه فنی بسیار خوبی بود. تیم لیدر فنی نرم‌افزار برخورد خوبی داشتند و سوالات فنی حرفه‌ای پرسیدند. در همان روز با مدیر آی‌تی شرکت، آقای پژوهان، صحبت کردم که برخوردشان مناسب بود. اما با مدیر منابع انسانی، آقای ریوندی، حس خوبی نداشتم. رفتارشان از بالا به پایین بود و انگار خود را مدیر منابع انسانی مایکروسافت می‌دانستند. با اینکه اطلاعات فنی نداشتند، زیاد سوالات فنی می‌پرسیدند. از مزایای شرکت گفتند اما نگفتند که بیمه بر اساس حقوق پایه محاسبه می‌شود، که این یک خیانت به کارمندان است. روز شروع کار هم چند ساعت وقت من را گرفتند و کلافه شدم. این تجربه باعث شد در مصاحبه‌های آینده از همان ابتدا مسائل را شفاف مطرح کنم.

من ساعت ۱۱ مصاحبه داشتم و مصاحبه دقیقاً سر وقت انجام شد، با وجود اینکه افراد زیادی برای مصاحبه در بخش‌های مختلف حضور داشتند. مدیر روابط عمومی، آقای ریوندی، با من مصاحبه کردند. ایشان بسیار خوش‌برخورد، با احترام و پرانرژی بودند. سوالاتی که مطرح می‌کردند کاملاً حرفه‌ای و هدفمند بود. نگاه ایشان به کارمند و فرآیند جذب برای من بسیار جالب و دوست‌داشتنی بود. امیدوارم بتوانم یکی از اعضای این خانواده حرفه‌ای باشم.

مصاحبه با سرپرست آی‌تی و مدیر تیم آی‌تی به خوبی انجام شد و هر دو نفر بسیار حرفه‌ای و مسلط به موضوع بودند. سپس مصاحبه با مدیر منابع انسانی انجام شد که به نظر من چندان حرفه‌ای نبودند. ایشان در ابتدای صحبت به ساعات کاری شرکت (۸:۳۰ تا ۱۸:۰۰ و پنج‌شنبه‌ها تا ۱۳:۰۰) و عدم وجود اضافه‌کار اشاره کردند، که این موضوع حس خوبی به من نداد. همچنین سوالات شخصی درباره شرایط خانوادگی و همسرم پرسیدند. مصاحبه آخر با مدیر عامل بسیار خوب و حرفه‌ای بود. در نهایت پذیرفته شدم، اما به دلیل مسافت طولانی دفتر تا منزل و عدم وجود مزایای خاص، در حال فکر کردن به این پیشنهاد هستم.

من رزومه و نمونه کارهایم را از طریق واتساپ برای شرکت ارسال کردم. چند روز بعد، زمان و روز مصاحبه را مشخص کردند و در پایان پیام خواستند در صورت تغییر زمان، اطلاع دهم. من هم در زمان تعیین شده به شرکت مراجعه کردم. فرم رزومه‌ای که خودشان داده بودند را در لابی پر کردم. نگهبان تماس گرفت و گفت من برای مصاحبه آنجا هستم. بعد از قطع تماس، به من گفتند که فردی که باید با من مصاحبه کند، در جلسه مدیرعاملی است و ممکن است معطل شوم. من گفتم: «من زمان مصاحبه را تعیین نکردم، خودشان زمان را مشخص کردند و رسم ادب بود که در این ساعت وقتشان را آزاد می‌گذاشتند یا حداقل اطلاع می‌دادند. به هر حال، به نظر من این سیاست‌های نخ‌نما و نالایق برخی مدیران شرکت‌ها برای استخدام کارجو بسیار زننده است. حتماً پیغام من را به ایشان برسانید و بگویید که من هم می‌دانم این جلسات صوری فقط برای تحقیر و بی‌ارزش کردن کارجو است.» سپس از آنها خواستم رزومه‌ای که پر کرده‌ام را به من برگردانند، چون اطلاعات هویتی و شخصی من بود و مصاحبه‌ای هم انجام نشد. آنها گفتند رزومه را به من نمی‌دهند و آن را پاره می‌کنند. جلوی چشم من رزومه را پاره کردند و عذرخواهی هم کردند. این شرکت حتی ارکان اولیه یک شغل خوب و ایده‌آل را ندارد و به نظر می‌رسد تلاش می‌کند که نداشته باشد.

سلام. من برای مصاحبه در شرکت حاضر شدم که قرار بود ساعت ۱۰ صبح برگزار شود. زمان کمی برای مراجعه‌کنندگان در نظر گرفته‌اند. بعد از پر کردن فرم، حدود ۱۰ دقیقه بعد برای مصاحبه اول صدا زده شدم. پس از آن، گفتند بنشینید تا برای مصاحبه دوم صدا بزنیم که حدود دو ساعت طول کشید و وقت من را معطل کردند. بعد از مصاحبه دوم، فرم دیگری به من دادند که مربوط به مشخصات اعضای خانواده بود. از ساعت ۱۲ تا ۱۵ نشستم تا نوبتم شود، یعنی سه ساعت دیگر وقت من گرفته شد و در نهایت هم هیچ نتیجه‌ای نداشت. کاش مسئولین اصلی شرکت این متن‌ها را بخوانند و رسیدگی کنند. چرا شرکت به این بزرگی چنین مشکلی دارد؟ در کل برای مصاحبه کاری ۵ ساعت از وقت یک نفر گرفته می‌شود و در نهایت هم جواب منفی می‌دهند. این اصلاً صحیح نیست. در وسط مصاحبه دوم، مصاحبه‌کننده به دنبال خط قرمز شرکت بود و زود عصبی می‌شد. وقتی از او سوال می‌پرسیدیم، انگار به او برمی‌خورد. روز خوش. ممنون که وقت گذاشتید و این متن را خواندید.

یک مصاحبه تخصصی با مدیر مالی انجام دادم که خوب بود. سپس با منابع انسانی مصاحبه کردم که از نظر آن‌ها هم خوب بود. بعد با مدیر عامل مصاحبه شدم. در کل شرکت بزرگ اما وضعیتش افتضاح بود. شرایط کاری بسیار بد بود و مجبور بودی اضافه کار بمانی، اما پولی بابت اضافه کار پرداخت نمی‌کردند. رفتارشان طوری بود که انگار خودشان خدا هستند و از بالا به دیگران نگاه می‌کردند. من حس خوبی نگرفتم و تصمیم گرفتم با آن‌ها همکاری نکنم. شرکت بزرگ است، اما افراد عقده‌ای در آن کار می‌کنند. مدیر عامل طوری حرف می‌زند که انگار خدا است و خیلی منم‌منم دارد. حتی اگر میلیاردها هم بدهند، باز هم کار کردن برای چنین فردی ارزش ندارد. ویژگی‌هایی که برای آن‌ها مهم بود این بود که خیلی مطیع باشی و هر چه می‌گویند بگویی چشم.

من برای مصاحبه دعوت شدم و پس از دو هفته در زمان مقرر به شرکت رونیکس مراجعه کردم. بعد از پر کردن مجدد فرم مصاحبه (با وجود ارسال رزومه قبلی)، به حراست یا نگهبان تحویل داده شد و به من گفتند که صبر کنم تا صدا کنند. رفتارشان بسیار محترمانه بود. حدود ۴۵ دقیقه در لابی منتظر ماندم و وقتی اعتراض کردم، گفتند که آقای فلانی در جلسه با مدیرعامل هستند. آیا این درست است که بدون اطلاع قبلی، ارباب رجوع را این‌قدر معطل کنند؟ من به دلیل حفظ شأن و شخصیت خود، انصراف از مصاحبه را اعلام کردم و از شرکت خارج شدم. الان متوجه شدم که این شرکت فقط ویترین قشنگ دارد و از اصول اولیه ارتباط با ارباب رجوع و احترام به وقت دیگران بی‌بهره است. واقعاً متأسفم برایشان. من قبل از مصاحبه در مورد شرکت رونیکس تحقیق کردم و به سایت "سالپا" برخوردم. وقتی بخش مربوط به رونیکس را خواندم، جالب بود که ببینم چگونه با مصاحبه‌شوندگان رفتار می‌کنند. شرکت ظاهراً بزرگ و زیباست، اما اصول اولیه رفتار و احترام به مصاحبه‌شوندگان را رعایت نمی‌کند و وقت افراد برایشان ارزشی ندارد (بدون اطلاع قبلی ۴۵ دقیقه معطل کردند). ویژگی‌هایی که برایشان مهم بود: خودشان اصول اولیه رفتار و شخصیت را رعایت نمی‌کنند، پس نباید انتظار داشته باشند دیگران به آن‌ها احترام بگذارند.

این شرکت بسیار خوب است و مدیران لایق و باسوادی دارد. امیدوارم موفقیت‌هایشان روز به روز بیشتر شود. من تجربه کار در این شرکت را داشته‌ام و باید بگویم که افراد بسیار شریفی هستند و واقعاً به کیفیت در همه‌ی جنبه‌ها اهمیت می‌دهند.

شماره تماسی از همشهری گرفتم و رزومه‌ام را برایش در واتس‌اپ فرستادم. روز بعد برای مصاحبه به شرکت رفتم. ظاهر شرکت خوب بود، اما متوجه شدم کسی که قرار بود مصاحبه‌ام را انجام دهد، هیچ تجربه‌ای در این زمینه نداشت. با اینکه سابقه فروش در شرکت‌های معتبر داشتم، ابتدا گفت ماسکم را بردارم تا قیافهام را ببیند. بعد خواست کارهای قبلی‌ام را توضیح دهم، اما وقتی شروع به توضیح کردم، گفت جزئیات را نگویم (پس چطور باید توضیح می‌دادم؟!). سپس گفت که من حرفه‌ای نیستم و فروش نداشتم چون به حرف‌هایش گوش نکردم. وقتی دوباره کارهایم را توضیح دادم، گفت بله فروش داشتی، اما من کسی را می‌خواهم که حرفه‌ای باشد. از خودش گفت که استاد دانشگاه است و از بچگی تا الان در کار فروش بوده! نکته جالب این بود که برایش ۱۲ میلیون تومان پول زیادی بود، در حالی که من در تجهیزات صنعتی کار کرده‌ام و کمترین فاکتورها از ۶۰ میلیون شروع می‌شد و تا ۲ یا ۳ میلیارد می‌رسید. فکر می‌کردم شرکت رونیکس به دلیل جایزه‌های پیشرفتی که گرفته، شرکت خوبی است، اما متوجه شدم کارمندش هیچ چیز از فروش نمی‌داند و فقط برای اینکه در این اوضاع حوصلۀشان سر نرود، آگهی استخدام داده‌اند تا دور هم شاد باشند.

من برای مصاحبه حضوری دعوت شدم و چند دقیقه زودتر به محل شرکت رسیدم. در ابتدا، فرمی به من داده شد که در آن باید اطلاعات بسیار شخصی مانند داشتن ماشین شخصی، نوع سکونت (اجاره‌ای یا ملکی)، مشخصات کامل پدر و مادر همراه با شماره تماس و آدرس، و همچنین مشخصات و شماره تماس دو نفر از آشنایانم را پر می‌کردم. من هیچ‌کدام از این اطلاعات را پر نکردم. مصاحبه با تأخیر یک ربع شروع شد و در لابی شرکت و کنار راه‌پله برگزار شد. آن‌ها یک میز و چند صندلی گذاشته بودند تا شبیه اتاق مصاحبه شود. مصاحبه‌کننده در طول جلسه اصلاً به من نگاه نمی‌کرد و مدام سرش در فرم استخدامی بود که من پر کرده بودم. نمی‌دانم دنبال چه چیزی می‌گشتند. در پایان، من سوالاتی درباره ساختار تیم و نحوه کار پرسیدم که با جواب‌های تک‌کلمه‌ای و بی‌حوصله‌ای مواجه شدم. مصاحبه فنی فقط یک ربع طول کشید. واقعاً انتظار چنین بی‌احترامی‌ای را نداشتم، آن هم بعد از این که مرا برای مصاحبه حضوری به آنجا کشانده بودند. شرکتشان هم در موقعیت مکانی بدی قرار دارد و من تعجب می‌کنم که چرا وقتی حوصله مصاحبه ندارند و برای کارجو احترام قائل نیستند، دعوت به مصاحبه می‌کنند!

با سلام و وقت بخیر، من به مدت ۶ ماه در این شرکت کار کرده‌ام و می‌خواهم تجربه ۱۵ ساله کاری خود را بیان کنم. این شرکت برای افرادی که تجربه کاری ندارند بسیار مناسب است. آن‌ها می‌توانند در اینجا تجربه کسب کنند و رزومه خود را تقویت نمایند و سپس به جای دیگری بروند. اما برای افراد حرفه‌ای و با تجربه، این شرکت اصلاً جای مناسبی نیست. در اینجا شما تحقیر می‌شوید و حقوق شما با تازه‌کارها یکسان است. حتی اگر به شما نیاز داشته باشند، وقتی بحث افزایش حقوق پیش می‌آید، به راحتی شما را کنار می‌گذارند. توصیه می‌کنم وقت خود را در اینجا تلف نکنید. برخی افراد سال‌هاست در این شرکت کار می‌کنند، زیرا راهی برای رفتن به جای دیگری ندارند. در این شرکت، حقوق افرادی که بیشتر چاپلوسی می‌کنند بیشتر است، در حالی که کسانی که بیشتر کار می‌کنند، حقوق کمتری دریافت می‌نمایند. باز هم تأکید می‌کنم که این شرکت برای تازه‌کارها بسیار خوب است، اما جای حرفه‌ای‌ها نیست و به راحتی به خود اجازه می‌دهند به شما توهین کنند. موفق باشید.

رفتارهای بد و زننده، خشونت و توهین، بدترین نوع محیط کاری از نظر رفتاری و فرهنگ سازمانی. رونیکس صرفاً یک فروشگاه بزرگ است و شما برده‌های فروشنده هستید. واحد خدمات پس از فروش و فروش، بدترین نوع محیط کاری هستند. محیطی به شدت خاله‌زنک و اعصاب‌خردکن.

متأسفانه برخی مدیران در شرکت رونیکس به دلیل بی‌سوادی و قدرت‌طلبی، افراد و واحدهای مختلف سازمان را به جان هم می‌اندازند تا جایگاه خود را تثبیت کنند. این مدیران با سوءاستفاده از اعتماد هیئت مدیره، در سایه پنهان می‌شوند و هیئت مدیره که از وقایع پایین سازمان بی‌خبر است، مشاوره‌ها و گزارش‌های غلط را مبنای تصمیم‌گیری قرار می‌دهد. روش‌هایی مانند تفرقه‌اندازی، انداختن کارهای ناشناخته به دیگران، استفاده از موفقیت‌های دیگران به نام خود و گزارش‌های منفی برای جلوگیری از رشد افراد، از جمله رفتارهای نادرست این مدیران است. باورکردنی نیست که در یک شرکت بین‌المللی با ظاهر پرزرق و برق، چنین مدیران ارشدی وجود داشته باشند. تنها کسانی که در این شرکت کار کرده‌اند، این واقعیت را لمس کرده‌اند. ظرفیت‌های بالایی در این شرکت وجود دارد، اما مدیریت نادرست و قدرت‌طلبی برخی مدیران باعث شده است که حتی نصف این ظرفیت‌ها نیز به کار گرفته نشود و کسی جرات بیان این مشکلات را نداشته باشد. اگر تنها دو نفر از این سازمان حذف شوند یا عملکردشان بازبینی شود، رونیکس به دلیل دلسوزی و کاردانی هیئت مدیره، می‌تواند به یکی از برترین برندهای ابزار در جهان تبدیل شود. کسانی که در این شرکت کار کرده‌اند، می‌دانند این دو نفر چه افرادی هستند. از دلسوزی هیئت مدیره نیز باید گفت که حقوق و بیمه کارکنان هیچ‌گاه حتی یک روز تأخیر نداشته است و شرایط کار از ابتدا به کارکنان گفته می‌شود تا بتوانند تصمیم بگیرند. هیئت مدیره از رشد و پیشرفت استقبال می‌کند و طرفدار کار مدرن و غیرسنتی است، اما افسوس که مدیریت نادرست برخی افراد این پتانسیل‌ها را هدر می‌دهد.

به درخواست مدیر منابع انسانی شرکت، رزومه‌ام را ارسال کردم. پس از چند روز برای مصاحبه تماس گرفتند و تاریخ مصاحبه را برای فردای همان روز تعیین کردند. اما مسئول منابع انسانی آدرسی که گفته بود را ارسال نکرد! روز مصاحبه، مسئول جذب از نمونه کارهایم خوشش آمد. سپس برای مصاحبه فنی به اتلیه گرافیک رفتم و با صحنه‌ای افسرده‌کننده از یک دفتر بی‌روح و بدون سیستم‌های مناسب مواجه شدم. بعد از چند دقیقه، سرپرست تیم گرافیک آمد و نمونه کارهایم را دید و بسیار خوشش آمد. سپس مسئول اصلی آمد و کارها را بررسی کرد، اما ناگهان وسط صحبت‌هایم به‌طور بی‌ادبانه و گستاخانه بلند شد و گفت: 'خوش آمدید، موفق باشید.' چشم‌های سرپرست تیم از تعجب گرد شد. این تجربه بسیار بد و اعصاب‌خردکنی بود. مدیر این بخش فردی کوتاه‌فکر است.

رزومه‌ی من در ایران تلنت دیده شد و با توجه به حقوق درخواستی و تجارب کاری‌ام، برای همکاری دعوت شدم. با این حال، یک فرم پانزده صفحه‌ای توسط دربان به من داده شد که باید دوباره پر می‌کردم. اطلاعاتی که درخواست کرده بودند، بی‌ربط بود؛ مثلاً اینکه منزل استیجاری است یا شخصی. قبلاً در یک همکاری B2B با رونیکس همکاری کرده بودم و در روز مصاحبه، مصاحبه‌کننده تعجب کرد که چرا از جای قبلی جدا شده‌ام. مکالمات به سمتی رفت که نباید می‌رفت؛ مثلاً پرسیدند شغل پدرم چیست و وقتی گفتم کار آزاد است، جزییات بیشتری می‌خواستند. بدون توجه به سمت قبلی‌ام، می‌خواستند در تیمی باشم که فردی با تجربه کمتر از من در آن حضور داشت. وقتی از شرکت بیرون آمدم، می‌دانستم که قرار نیست آنجا کار کنم. چند روز بعد، داستانی در مورد همان فرد و رفتار نامناسبش با نیروهایش در لینکدین خواندم.

برای مصاحبه به این شرکت رفتم. اولاً لوکیشن شرکت در محله خوبی نیست. یک فرم سه‌صفحه‌ای به من دادند که پر کنم و سوالاتی که پرسیده بودند اصلاً به خودم مربوط نبود؛ مثل اسم دوستانم، آدرس و شماره تلفن، مشخصات کامل والدین و خواهر و برادر، اسم و شماره تماس و آدرس مدیران قبلی. سوالاتی مثل اینکه خانه داری یا نه، شخصیه یا نه، گواهینامه داری و سوالات دیگر... کسی که با من مصاحبه داشت نیم ساعت از وقت جلسه دیرتر آمد و وقتی آمد عصبی بود و انگار حوصله نداشت. من داشتم روند کارم را توضیح می‌دادم ولی سرش تو گوشیش بود! مصاحبه تکنیکال بود ولی ایشون اصلاً تخصص نداشت و کامنت‌هایی که می‌داد مرتبط نبود. من را برای مصاحبه دوم فرستادند ولی چون از رفتارشان خوشم نیامد، تصمیم گرفتم دیگر ادامه ندهم.

من به مدت یک سال و نیم در شرکت رونیکس کار کرده‌ام. متوجه شدم که این شرکت یک کارخانه بزرگ با تعداد زیادی کارگر و مدیران کم‌سواد و پرادعا است. در رونیکس اضافه‌کاری وجود ندارد و اگر طبق ساعت کاری خود خارج شوید، به شما طوری نگاه می‌کنند که انگار کم‌کاری کرده‌اید. بخش منابع انسانی بسیار ضعیف است و مدیر این بخش جز تایید حرف رئیس و خودشیرینی کاری انجام نمی‌دهد. نیروهای متخصص در این شرکت باقی نمی‌مانند و فقط برای افرادی با تفکر کارگری مناسب است. به دلیل بی‌سوادی مدیران، کار تخصصی دیده نمی‌شود و ارزشمند نیست. افرادی که به مدت طولانی در این شرکت مانده‌اند یا تخصصی ندارند و بسیار کار می‌کنند یا پاچه‌خوار هستند.

مدتی در این شرکت کار کردم. اوایل شرایط خوب بود، اما به مرور زمان به دلایل بی‌خود و بی‌جهت نیروهای باتجربه را اخراج می‌کردند و به جای آن‌ها نیروهای جدید و بی‌تخصص می‌آوردند. این موضوع خسته‌کننده بود. همه چیز تحت کنترل بود و دوربین‌های زیادی وجود داشت، طوری که احساس می‌کردی دزدی هستی و بالای سرت دوربین گذاشته‌اند. مسخره بود که نیروهای کارآزموده و آموزش‌دیده را اخراج می‌کردند و به جای آن‌ها نیروهای بی‌کفایت و صفر می‌آوردند. بعدها فهمیدم که برخلاف حرف‌های روز اول، در پرداخت حقوق و مزایا بسیار خسیس و کم‌فهم هستند. دلیل اخراج نیروهای کارآزموده هم این بود که نمی‌خواستند حقوق بیشتری بدهند. بسیاری از کارهای مفیدشان، مثل جشن تولدها یا کارهای عجیب و غریب، فقط جنبه ظاهری داشت و برای پوشاندن زشتی‌های محیط بود. گاهی صاحب برند فکر می‌کرد کار بزرگی انجام داده، اما در واقع محیط کاری کثیفی داشت. مدیران شرکت بی‌سواد، حسود و هیز بودند و نگاه‌های زننده‌ای به زنان داشتند. بسیار بی‌ادب بودند و در مقابل جمع، چه مرد و چه زن، از الفاظ رکیک استفاده می‌کردند، طوری که گاهی من به عنوان یک مرد هم معذب می‌شدم. خوبی‌ها و کارهای مفید شما دیده نمی‌شد و به مرور انتظار داشتند همه کارها را انجام دهید. به نظر من، رونیکس جای انسان سالم، وارسته و با شخصیت نیست. هر کسی که این شرکت را ترک کرده، انسان سالم و مفیدی بوده و هر کسی که داخل آن است، احتمالاً مثل خود محیطش، سلامت روانی کمی دارد.

چند وقت پیش برای مصاحبه حضوری دعوت شدم. تماس گرفتند و گفتند که به شدت به نیرو برای این موقعیت شغلی نیاز دارند و از من خواستند اگر نمی‌آیم اطلاع دهم. من هم گفتم که حرفه‌ای نیستم که بگویم می‌آیم یا نه. روز مصاحبه فنی، مصاحبه‌کننده چیز خاصی بلد نبود و بیشتر من با او مصاحبه کردم. بعد از آن، آنقدر عجله داشتند که همان روز مصاحبه با HR را انجام دادند و بعد از آن هم مصاحبه با معاونت. بعد از همه این‌ها، پرسیدم که حقوقم چقدر می‌شود، اما کسی در این مورد با من صحبت نکرد. فقط نگاهی به من کردند و با لحنی گفتند که حقوق برایشان اهمیتی ندارد. حالا بعد از 20 روز هنوز هیچ خبری ندادند و با دو بار تماس گرفتم، فقط گفتند که خبر می‌دهند. اگر کار برایتان مهم است و نیروی سینیور هستید، به هیچ وجه به چنین شرکت‌هایی، به‌ویژه در حوزه IT، نزدیک نشوید. این شرکت اصلاً درست نیست.

به خدا قسم برای آرامش اعصاب و روان خود وارد این شرکت نشوید. زرق و برق و مشهور بودن یک شرکت به معنای خوب بودن محیط کاری آن نیست. من ابتدا فریب ظواهر را خوردم. اینجا بعد از مدتی دچار افسردگی و تشویش فکری می‌شوید. صبح‌ها مثل بدبخت‌ها مجبور می‌شوید به سر کار بروید. در اینجا خبرچین‌ها زیاد هستند و اگر تکانی بخورید، تمام دوربین‌ها شما را زیر نظر می‌گیرند و بازخواست می‌شوید. مرخصی نمی‌دهند و با شما مثل برده رفتار می‌کنند. امیدوارم بتوانم با حرف‌هایم نفرات بعدی را نجات دهم. اما اگر می‌خواهید مثل برده‌ها مدام تحت نظر باشید، بروید رونیکس. اینجا برده‌داری است. فقط افرادی که پارتی قوی دارند، سالم می‌مانند. شما با نوعی اختلال روانی از این سازمان خارج می‌شوید.

رونیکس اسم خوبی برای رزومه ساختن است. اگر اسم بزرگی در رزومه‌تان ندارید، حتماً رونیکس را امتحان کنید. من در تیم دیجیتال مارکتینگ بودم و افراد خوبی بودند، به‌ویژه آقای آیدین طلایی که انسان شریفی بود. این شرکت حقوق خوبی می‌دهد، اما پنجشنبه‌ها تعطیل نیست. از مراحل مصاحبه خوشم آمد، سختگیری خاصی دارند که واقعاً چالش‌برانگیز بود و برایم جالب بود. رونیکس می‌تواند جای بهتری شود اگر: ناهارخوری راه‌اندازی کنند، پنجشنبه‌ها را تعطیل کنند، ساعت کاری را منعطف‌تر کنند، تعداد سرویس‌های بهداشتی هر واحد را افزایش دهند، کنترلگر نباشند و فضای باز کافی برای سیگار فراهم کنند.

از من برای مصاحبه دعوت شد و در هتل سپاهان اصفهان با فردی به نام ش****** مصاحبه داشتم. در طول مصاحبه، ایشان به شدت تلاش می‌کردند به من بفهمانند که ماشین زیر پایشان چیست، چه افرادی برای مصاحبه آمده‌اند و اگر استخدام شوم، باید زیر دست ایشان کار کنم. کلیدواژه‌هایی که من به کار می‌برم، عیناً توسط ایشان استفاده می‌شد. به نظر من دنیای ایشان بسیار کوچک بود و به راحتی فضای مصاحبه را مسموم کردند و من هم از آنجا بلند شدم و رفتم. از آن زمان که حدود سه یا چهار سال پیش است، هر پنج یا شش ماه یک بار می‌بینم که برای مدیر فروش ناحیه آگهی استخدام می‌دهند. فکر می‌کنم فهمیدن اینکه چه اتفاقی می‌افتد که دوباره آگهی استخدام می‌دهند، چندان سخت نباشد. خدا به شما کمک کند که از نظر عقلی و رفتاری هم رشد کنید.

مدیران این مجموعه به شدت ضعف در برخورد با دختران دارند و به همین دلیل بدترین نوع پوشش و آرایش را در بین سوگلی‌های مدیران شاهد هستیم. چندین بار رابطه غیراخلاقی بین مدیران و کارمندان متأهل در این مجموعه گزارش شده است. برخی از مدیران این شرکت رفتارهای ناشایست و زننده‌ای دارند و تفاوت رفتارشان با دختران و کارمندان مرد کاملاً مشهود است.

بعد از دو سال تصمیم گرفتم از این شرکت پر زرق و برق جدا شوم. تا زمانی که در این مجموعه کار می‌کنی، متوجه نمی‌شوی چه ضربه‌های روحی به خودت وارد می‌کنی. این شرکت مثل یک مغازه بزرگ است، اما افراد و مدیرانش هنوز همان‌طور چاله‌میدونی و بی‌ادب هستند. در این شرکت هیچ‌وقت چیزی به اسم تعریف و تمجید وجود ندارد، فقط افراد را تحقیر می‌کنند. با ساعت کاری زیاد و نوع برخوردشان، انگار برده‌شان هستی. یک روز چشم باز می‌کنی و می‌بینی چقدر ضربه روحی خورده‌ای. مدیر فروشش باعث شده همه زیرآب‌زنی کنند، دخترها را دور خودش جمع می‌کند و حس حریم سلطان به او دست می‌دهد. آدم‌های کوچک و حقیری که به خاطر پول الان به اعتبار رسیده‌اند. خلاصه، این شرکت رونیکس است.

من هیچ‌وقت موفق نشدم فیلم یا صدایی از رفتار و نحوه صحبت کردن مدیر برند شرکت رونیکس ضبط کنم تا بتوانم با مراجعه به وزارت کار و مراجع حقوقی و قضایی، این فرد را به دست قانون بسپارم. اما توصیه‌ام این است که کسانی که با این فرد همکاری دارند، حتماً این کار را انجام دهند. کسی باید توهین‌ها و شوخی‌های جنسی این فرد را متوقف کند. او حتی همسر دارد، اما همیشه چشمش دنبال دختران دیگر است. جالب اینجاست که آنقدر تنوع‌طلب است که یک روز به خاطر موهای فر یک نفر، او را مسئول یک بخش می‌کند و وقتی چشمش سیر شد، به دنبال فردی با موهای بلوند می‌رود. یا کسی که اندام خوبی دارد، به سرعت ارتقای سمت می‌گیرد و بعد از مدتی که فردی با اندام بهتر به واحد اضافه می‌شود، جایگزین می‌شود. او به اندام جنسی زنان اشاره می‌کند و باعث معذب شدن افراد می‌شود. امیدوارم به زودی کار این فرد به دادگاه کشیده شود تا دیگر با روان و حیثیت افرادی که برای امرار معاش کار می‌کنند، بازی نشود. من هنوز افرادی را در آن محیط می‌شناسم و سعی می‌کنم رفتار این فرد را پیگیری کنم. تا آن زمان، به همه توصیه می‌کنم وارد این شرکت نشوند.

من در بخش نرم‌افزار شرکت رونیکس کار کرده‌ام. اگر به دنبال کسب‌وکار بازاری هستید و فرد منظمی هستید و ورود و خروج و رفاهیات برایتان خیلی مهم نیست، می‌توانید در رونیکس کار کنید. این شرکت نه اضافه‌کار دارد، نه شناوری، و نه تعطیلی پنج‌شنبه‌ها. رفاهیات شرکت محدود به ارزاق است که سالی ۲ یا ۳ بار داده می‌شود و کادوی تولد ۳۰۰ هزار تومانی که اگر ندهند، شرافتمندانه‌تر است. وام‌های شرکت نیز بسیار کم و حدود ۱۵ میلیون تومان است که نصف حقوق شماست. در کل، نه ناهار دارید، نه صبحانه، نه میان‌وعده، نه پاداش، و نه کارانه. تنها مزایای مناسبتی، کادوی تولد است. رفاهیات و مزایا نسبت به بسیاری از شرکت‌ها کمتر از ۱۰ درصد است. مرخصی استعلاجی وجود ندارد و دورکاری هم ممکن نیست. فقط مرخصی استحقاقی دارید و در پایان سال، مرخصی‌های شما به دقت بررسی می‌شود. حتی برای رفتن به سوپرمارکت هم باید ورود و خروج خود را ثبت کنید. ساعت کاری از ۸:۳۰ تا ۱۷:۳۰ است و از ساعت ۱ تا ۲ برای ناهار آزاد هستید، اما در این زمان هم حق خواب ندارید و باید روی صندلی بنشینید. اگر فرد مذهبی یا نمازخوان هستید، رونیکس جای مناسبی نیست، زیرا فضای سیاسی و مذهبی سنگینی دارد و نمازخانه‌ای وجود ندارد. من با وجود اینکه مشکلی نداشتم، فضای سنگینی را تجربه کردم و خوشم نیامد. از روز اول گفتند آموزش تخصصی ارائه می‌دهند، اما هیچ‌وقت این اتفاق نیفتاد. هیچ چیز شخصی روی سیستم‌تان نمی‌توانید بریزید، زیرا فلش سیستم قطع شده و برای نصب هر برنامه‌ای باید مجوز بگیرید. شرکت بسیار به ورود و خروج حساس است و دوربین‌ها همه چیز را مانیتور می‌کنند. تذکرات متعدد و غیرحرفه‌ای وجود دارد. اگر بخواهم از خوبی‌ها بگویم، رفتار مناسب مدیر گروه نرم‌افزار و صمیمیت تیم نرم‌افزار و پرداخت به‌موقع حقوق از نکات مثبت است. به طور کلی، پیشنهاد نمی‌کنم، زیرا فرهنگ سازمانی ضعیف است و نیروها برای شرکت مهم نیستند و به راحتی با شما خداحافظی می‌کنند.

تجربه کاری من در شرکت رونیکس بسیار ناخوشایند بود. فساد اخلاقی در این شرکت به وضوح دیده می‌شود و بسیاری از کارمندان با روسای خود رابطه نامناسبی دارند، حتی برخی از آن‌ها متاهل هستند. مدیر بخش فروش فردی هیز و مدیر تبلیغات نیز با وجود متاهل بودن، با زیردستان خود رابطه نامناسبی دارد و رفتارهای چندشخصیتی از خود نشان می‌دهد. مدیر زیربنایی در طبقه اول نیز فردی بی‌ادب، بددهن و بی‌شعور است. رئیس مجموعه به‌نظر فرد بدی نیست اما تنها به فکر منافع خودش است وگرنه از همه چیز خبر دارد. در کل، او فردی باهوش و زیرک است اما شرکت به‌طور کلی محیط مناسبی ندارد. درآمدزایی این شرکت به استرس و برخوردهای زشت کارمندانش نمی‌ارزد. مدیر منابع انسانی فردی معقول است و شرکت مزایایی مانند بیمه تکمیلی و تامین اجتماعی دارد، اما به‌طور کلی ارزش ماندن در این شرکت را ندارد زیرا محیطی ایمن و معقول نیست.

حدود یک ماه از تایید شدنم برای مصاحبه گذشته بود که به من زنگ زدند. ساعت و آدرس را به صورت پیامک و ایمیل برایم ارسال کردند. وقتی به محل مصاحبه رفتم، فرم‌هایی به من دادند که شامل سوالات عجیبی مثل گروه خونی، نوع سکونت (شخصی یا استیجاری) و حتی پایه گواهینامه بود! نمی‌فهمم چرا برندها چنین سوالات مزخرفی می‌پرسند. من که هنوز با آنها به توافق نرسیده‌ام، چرا باید این اطلاعات ریز را بدهم؟ بعد از پر کردن فرم‌ها، پیش مصاحبه‌کننده رفتم. او از من خواست درباره خودم بگویم و بعد دوباره گفت بیشتر توضیح بدهم. به نظر می‌رسید مصاحبه‌کننده اصلاً بلد نبود سوالات درستی بپرسد. در نهایت گفت نتیجه را از طریق پیامک و ایمیل به من اطلاع می‌دهند. من هم گفتم نه لطف عالی مستدام. الان یک ماه گذشته و هنوز هیچ خبری از نتیجه مصاحبه نکرده‌اند. خوشبختانه نان و آب ما دست این‌ها نیست وگرنه باید در آفتاب می‌نشستیم و منتظر می‌ماندیم! ایمیل و پیامک فقط برای شروع کارشان بود، در پایان حتی به خودشان زحمت ندادند و گفتند زمان می‌گذرد و نتیجه به من الهام می‌شود!

در مدت دو ساعت، سه بار مصاحبه شدم و در نهایت به من پیشنهاد همکاری دادند. اما حجم انرژی منفی‌ای که از این مجموعه گرفتم باعث شد تصمیم بگیرم آنجا کار نکنم و هیچ‌وقت هم از این تصمیم پشیمان نخواهم شد. البته افرادی را دیده‌ام که در این شرکت مانده‌اند و به درآمد خوبی رسیده‌اند، اما فکر می‌کنم نسبت آنها یک به صد باشد.

اگر سلامتی روانی برایتان مهم است، به هیچ وجه به سراغ شرکت رونیکس نروید. این شرکت مدیران بیمار و مشکل‌داری دارد و فضای کاری بسیار سمی است. ای کاش همان روز مصاحبه، وقتی دو ساعت معطل شدم، مانند یک فرد متمدن بلند می‌شدم و می‌رفتم و خودم را در این دام نمی‌انداختم. برخی دوستان می‌گویند اگر شرکت بد است، چرا این همه افراد با سابقه کاری بالا در آن حضور دارند؟ دلیلش این است که این افراد از ابتدا در بازار حسن‌آباد بوده‌اند و به سیستم استاد-شاگردی عادت دارند. حتی اگر به آن‌ها فحش بدهی یا با آن‌ها بدرفتاری کنی، چیزی نمی‌گویند (این را به چشم خود دیده‌ام). اما برخی دیگر از دوستان که هنوز در شرکت هستند، به زودی به همین نتیجه‌ای که گفتم خواهند رسید. موقعیت مکانی شرکت بسیار بد است و فقط با مترو دسترسی مناسبی دارد. فضای شرکت کاملاً پادگانی است و با شما مانند یک سرباز صفر برخورد می‌شود (حداقل در تیم فروش این‌گونه بوده و هست). پرداخت‌ها به موقع انجام می‌شود و مبلغ پرداختی حداقل برای من راضی‌کننده بود، اما اگر قرار بود ادامه دهم، باید همان پول را خرج دکتر اعصاب و روان می‌کردم. در یک کلام: رونیکس یک شرکت نیست، فقط یک مغازه ابزارفروشی بزرگ در حسن‌آباد است.

وقت خود را بیهوده تلف نکنید. گول تبلیغاتشان را نخورید. مصاحبه‌ها بسیار طولانی و همراه با سوالات شخصی و بی‌ربط هستند. از ساعت ۹ صبح باید بنشینید تا ساعت ۲ ظهر نوبت مصاحبه شما شود. نیروهای هماهنگی در طبقه همکف رفتار مناسبی ندارند و به نظر می‌رسد کارشان را به درستی انجام نمی‌دهند. هیچ نظم و انضباطی در رفتار، اخلاق و پوشش آنها دیده نمی‌شود. بدتر از همه، نیروهای منابع انسانی هستند که نگاهی برده‌گرایانه دارند. کلی کاغذ جلوی شما می‌گذارند تا امضا کنید و در نهایت می‌گویند قرارداد نهایی زمانی منعقد می‌شود که این مدارک را امضا کنید. یعنی به اجبار و زور از شما گواهی امضا می‌گیرند تا بعداً قرارداد نهایی را به شما نشان دهند. من که از این شرایط فرار کردم.

من برای شرکت مورد نظر درخواست استخدام فرستادم. مراحل پذیرش چندان بد نبود، اما از مدیر منابع انسانی به نام «ریوندی» خوشم نیامد. او طوری رفتار می‌کرد که انگار مایکروسافت زیر دستش بوده و از مسائل مهندسی نرم افزار سر در می‌آورد، اما به راحتی می‌شد فهمید که دانش کافی ندارد. مراحل فنی هم چندان جالب نبود. من چون می‌خواستم از شرکت قبلی‌ام فرار کنم، گفتم حداقل از آنجا خلاص می‌شوم. روز اول قرارداد، متوجه شدم حقوق پیشنهادی پایه وزارت کار است، در حالی که من در مراحل پذیرش روی حقوق تأکید کرده بودم. کارشناس منابع انسانی به من گفت: «اینطوری بهتره، بیمه و مالیات کمتری می‌دی و فعلاً هم به بیمه بیکاری نیاز نداری.» معلوم بود به او آموزش داده بودند این‌طور صحبت کند. وقتی منتظر بودم تا قرارداد را بیاورند، رفتار تیم آی‌تی را دیدم و فهمیدم جو خوبی ندارند. بعد از چند دقیقه به بهانه خوردن چیزی از شرکت خارج شدم و دیگر برنگشتم. دو ماه بعد در شبکه‌های اجتماعی دیدم که کل تیم آی‌تی را اخراج کرده‌اند. خوشحالم که آنجا نرفتم! به هر کسی که می‌خواهد در این شرکت کار کند، توصیه می‌کنم از همان ابتدا به فکر کار بعدی‌اش باشد.

به عنوان کسی که در این شرکت کار می‌کنم، باید بگویم که این شرکت بهترین جایی است که در چند سال اخیر در آن کار کرده‌ام. اگر شرکت بدی بود، این همه آدم سال‌ها در آن نمی‌ماندند. تنها شرکتی است که می‌بینم افراد قدیمی در آن باقی مانده‌اند. مدیران بسیار شریف و قابل احترامی دارد، به ویژه آقا رضا که انسان بسیار شریفی است و واقعاً تحسین‌برانگیز است. از نظر حقوق و امکانات رفاهی هم به نظر من از بقیه شرکت‌ها بسیار بهتر است. امیدوارم روز به روز پیشرفت کند و آقا رضا همچنان برای ما بماند. عاشقتم آقا رضا!

شرکت رونیکس یک شرکت در حال رشد و توسعه است که از نظم و انضباط بالایی برخوردار بوده و ارزش‌های سازمانی قوی مانند تعهد، مسئولیت‌پذیری، کار تیمی، صداقت و چابکی را به‌طور واقعی دنبال می‌کند. این شرکت محیط کاری فلت و مدرنی دارد و پنجشنبه‌ها نیز روز کاری محسوب می‌شود. ساعات کاری ممکن است طولانی به نظر برسد، اما یک ساعت زمان آزاد برای ناهار در نظر گرفته شده است. این شرکت به ساعت کاری و نظم در ورود و خروج بسیار حساس است و احترام به مدیران ارشد و فرمان‌پذیری از آن‌ها از اولویت‌های اصلی است. اگر فردی بتواند این شرایط را بپذیرد و با آن‌ها سازگار شود، پس از دو یا سه سال ماندگاری، می‌تواند به یکی از بهترین کارمندان شرکت تبدیل شده و حتی در سطح مدیران ارشد اظهارنظر کند. این شرکت برای کسانی که به دنبال پیشرفت در محیطی چالش‌برانگیز هستند، گزینه‌ای ایده‌آل است.

کار کردن در رونیکس برای من یک تجربه جذاب و متفاوت بوده و هست. محیط کاری دوستانه، فرصت‌های آموزشی و توسعه، حقوق رقابتی و مدیرانی که هر روز باعث یادگیری و رشد من می‌شوند، از جمله ویژگی‌های مثبت این شرکت است. من از مواجهه با چالش‌های جدید لذت می‌برم و خوشحالم که در شرکتی کار می‌کنم که در صنعت خود پیشرو است و به سطوح جهانی فکر می‌کند.

اگر تا به حال تجربه شنیدن فریادهای بلند و پرت شدن وسایل به سمت خود را نداشته‌اید، حتماً با این شرکت همکاری کنید تا ببینید چگونه کارمندان را روزی ۸ ساعت تحت آزار روانی قرار می‌دهند. رفتار مدیر برند این شرکت با کارمندانش متأسفانه شبیه به رفتارهایی است که در دوران برده‌داری انجام می‌شد.

رونیکس بدترین جایی است که در آن کار می‌کنم. مدیر برند شرکت فردی بی‌کفایت و بی‌ادب است و علاوه بر شایعاتی که درباره رفتارش وجود دارد، به صورت علنی به خانم‌های متاهل و مجرد متلک‌های ناشایست می‌اندازد که هر انسان سالمی را آزار می‌دهد. جالب اینجاست که خودش هم متاهل است. متاسفانه وجود تعدادی چاپلوس باعث شده این فرد به خودش اجازه دهد هر روز درباره اندام، فرم بدن، پوشش، صدا و دیگر ابعاد شخصی افراد نظرات زننده و جنسی بدهد. از سوادش هم که چیزی نمی‌گویم. نه انگلیسی بلد است و نه چیزی از مارکتینگ و برندینگ می‌داند. فقط به خاطر رفاقتش با مدیرعامل شرکت مثل یک مترسک آنجا گذاشته شده است. این شرکت بوی تعفن می‌دهد.

جایی که مشاور فروشش پررو و بی‌ادب باشه بهتر از این نمیشه. مردک دیوانه‌ای که با عروس برادرش رابطه داشت و گرفتنشون و آبروش همه جا رفت شده مشاور این شرکت که فقط تبلیغات داره. چند بار رزومه فرستادم اما خبری نشد تا اینکه از طریق یکی از دوستانم در رونیکس متوجه شدم باغث و بانی‌اش پررو و بی‌ادب هست. مردکی که با مدیر منابع انسانی خودش که جای دخترش هست رابطه داشت و با عروس برادرش تو خونه گرفتنش. از اونجایی که من رو می‌شناخت اجازه مصاحبه نمی‌داد. چرا؟ چون فکر می‌کرد بانک اطلاعات شرکتش رو دزدیدم. آدم مریضی که تحت تاثیر مدیر منابع انسانی‌اش بود.

سلام وقت بخیر. این شرکت واحد جذب و استخدام بسیار ضعیفی دارد و روند مصاحبه از صبح تا ظهر طول می‌کشد. بنابراین اگر قصد شرکت در مصاحبه را دارید، یک روز کامل را برای آن خالی کنید و بعد از آن برنامه‌ای قرار ندهید، زیرا به آن نمی‌رسید. در نهایت، پس از چهار مصاحبه، وقتی به مدیرعامل می‌رسید، با پرسیدن سوالات بسیار شخصی رد می‌شوید. همینجا می‌گویم که آقای رامخو لطفاً مصاحبه فنی انجام دهید، نه زندگی شخصی! از شما یک تست اکسل نمی‌گیرند، اما می‌پرسند آیا ازدواج ناموفق داشته‌اید یا نه! آیا این سوال در کار اهمیت دارد یا مسائل فنی؟ واقعاً متاسفم. گول ظاهر شیک این شرکت را نخورید. با تشکر.

مصاحبه با شرکت رونیکس در ساختمانی واقع در خیابان حافظ، جامی انجام شد. در این مصاحبه، باید سه صفحه پرسشنامه پر می‌شد که شامل اطلاعات شخصی بی‌ربطی مانند رشته تحصیلی، شغل پدر، وضعیت مالکیت منزل شخصی و داشتن ماشین یا موتور بود. در بخش طراحی، مصاحبه با مدیر مارکتینگ انجام شد که رفتارش شبیه به یک بازجو بود. او سوالات را به سرعت و به صورت رگباری مطرح می‌کرد تا تمرکز مصاحبه‌شونده را به هم بزند. در نهایت، نتیجه مصاحبه منفی بود و دلیل آن را بی‌ربط بودن حقوق درخواستی با موقعیت شغلی عنوان کردند. به طور کلی، فضای مصاحبه نامحترمانه بود.

سلام وقتتون بخیر. منابع انسانی شرکت رونیکس بسیار با اخلاق و حرفه‌ای بودند و اطلاع‌رسانی‌هایشان برای زمان مصاحبه، چه تلفنی و چه پیامکی، بسیار خوب بود. اما در روز مصاحبه، بعد از ۳۵ دقیقه انتظار، مدیر مارکتینگ شرکت برای مصاحبه آمدند و پس از چند دقیقه اجازه دادند من وارد اتاق شوم. برخلاف مصاحبه‌های قبلی‌ام که بسیار دوستانه و نسبتاً طولانی بودند، این بار یک مصاحبه بسیار خشک و با جو سنگین را تجربه کردم که در مجموع حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه طول کشید. در ده دقیقه اول، مصاحبه‌کننده که بعداً متوجه شدم مدیر مارکتینگ بودند، بدون سلام و احوال‌پرسی، مشغول چک کردن گوشی خود بودند و بدون معرفی خود، از من خواستند خودم را معرفی کنم. فقط بخش‌هایی از فرمی که قبلاً پر کرده بودم را با من مرور کردند و گفتند ممنون! بعد از چند لحظه پرسیدم آیا سوالی ندارید؟ گفتند نه، می‌توانید بروید. رفتارشان واقعاً دور از شأن یک مدیر بود و خاطره بدی از این مصاحبه برایم باقی ماند. اگر فقط قرار بود رزومه‌ام را چک کنند، باید قبل از درخواست جلسه حضوری این کار را انجام می‌دادند و اگر مناسبشان نبودم، نباید برای مصاحبه حضوری دعوتم می‌کردند.

من ۱۲ سال سابقه کار در حوزه آی‌تی دارم و با شرکت‌های زیادی کار کرده‌ام یا مصاحبه رفته‌ام، اما به جرأت می‌توانم بگویم تا به حال با چنین رفتار غیرمحترمانه‌ای مواجه نشده بودم. رأس ساعت در شرکت حاضر شدم و انتظار داشتم مرا به بخش منابع انسانی راهنمایی کنند، اما به جای آن، فردی که نقش حراست/امنیت داشت، یک دسته فرم پر از اطلاعات نامربوط (مانند دین، مذهب، گواهی موتورسیکلت، محل تولد پدر و مادر و...) به من داد تا پر کنم. بعد از پر کردن و تحویل فرم‌ها، به من گفتند در لابی منتظر بمانم. دو سه بار پیگیری کردم و هر بار گفتند شخصی که قرار است با من مصاحبه کند در جلسه است، انگار که اصلاً قرار مصاحبه با من وجود نداشت! بعد از نیم ساعت به آن‌ها اطلاع دادم که مصاحبه نمی‌کنم و این برخوردشان غیرمحترمانه و غیرحرفه‌ای است. متأسفانه با وجود تجربه‌های بد قبلی در مصاحبه و کار در شرکت‌های غیر آی‌تی، وقت و انرژی گذاشتم و به آنجا رفتم. پیشنهاد می‌کنم به چنین شرکت‌هایی مراجعه نکنید، مگر اینکه بی‌تجربه و مجبور باشید.

برای شرکت رونیکس پورتفولیو ارسال کردم و برای مصاحبه تایید شدم. روز مصاحبه با ۴۰ دقیقه تاخیر آمدند و فقط ۳ تا ۴ دقیقه به پورتفولیو نگاه کردند و گفتند اگر سوالی نداری، تماس می‌گیریم! واقعاً مسخره‌ترین مصاحبه بود و فقط دو ساعت در گرما و ترافیک وقت آدم را گرفتند. به نظر می‌رسد فقط می‌خواهند آمار مصاحبه‌ها را بالا ببرند و همه چیز سرسری است.

این شرکت مانند یک حجره کوچک در بازار است که در خیابان جامی تأسیس شده. من به طور خلاصه می‌گویم چون اگر بخواهم داستان کامل را تعریف کنم، تا صد سال طول می‌کشد: ۱. قراردادها هر سه ماه تمدید می‌شود و امنیت شغلی وجود ندارد. حتی اگر تمدید شوید، در ابتدای هر ماه نیمی از کارمندان اخراج می‌شوند که قبلاً به آنها اطلاع داده نشده بود. این جو خداحافظی و شوک اول ماه واقعاً وحشتناک است. ۲. شما مجبورید اضافه کاری کنید و اگر نکنید، مدیرتان شما را مسخره می‌کند. اما اگر سر وقت نیایید، نه تنها شما بلکه همه مورد سرزنش قرار می‌گیرید. ۳. برای شادی کارمندان عروسک می‌آورند و موسیقی پخش می‌کنند و از این کار عکس و فیلم می‌گیرند، اما به محض اتمام عکس‌برداری، همه می‌روند. ۴. وقتی هر مدیری از هر بخشی وارد می‌شود، باید بلند شوید وگرنه تذکر می‌گیرید. اگر در طبقه اول باشید که محل جلسات است، باید روزی ۱۰ بار بلند شوید. ۵. اگر پست اعتراضی در لینکدین بگذارید، از شما می‌خواهند آن را پاک کنید و اگر مقاومت کنید، اخراج می‌شوید. ۶. برای همه چیز قانون وجود دارد و این قوانین هر روز تغییر می‌کند، همان‌طور که وظایف هر روز تغییر می‌کند. کار شما کاملاً به حال و هوای مدیر و مدیرعامل بستگی دارد. ۷. مرتباً تکرار می‌شود که یک سفره پهناور وجود دارد که اگر نان بیاید، به همه می‌رسد. اما وقتی قرار بود حقوق شما ۷۰۰ هزار تومان افزایش یابد و حالا ۵۰۰ هزار تومان شده، به شما می‌خندند و می‌گویند با ۲۰۰ هزار تومان پولدار نمی‌شوید و شوخی‌کنان پولتان را نمی‌دهند. ۸. بیمه وزارت کار رد می‌شود که بی‌دلیل است. ۹. مرتباً با دوربین کنترل می‌شوید و فردا باید به هر حرکت کوچکی که کرده‌اید پاسخ دهید، مثلاً چرا بیش از ۱۰ دقیقه با همکارتان صحبت کرده‌اید. ۱۰. ناهار هرکس پشت میز خودش است و اجازه ندارید با هم بنشینید و صحبت کنید. زمان ناهار ۱۵ دقیقه است و گاهی قانون می‌آید که ظرف‌هایتان را خودتان نشویید و گاهی می‌گویند باید خودتان بشویید. ۱۱. اگر مدیر عصبانی شود و به کسی حرف‌های زشت بزند یا وسایل کسی را از روی میز پرت کند، مشکلی نیست. اما اگر کارمندی به توهین اعتراض کند، قطعاً اخراج می‌شود. ۱۲. بعد از اخراج یا استعفا، اجازه ورود به طبقات و دیدن همکاران را ندارید و حتی نمی‌توانید خودتان به منابع انسانی بروید و مدارکتان را بگیرید. نگهبان پایین منتظر شما می‌ماند تا کسی بیاید. ۱۳. این شرکت پر از افرادی است که می‌آیند و می‌روند. اگر جان‌سخت باشید و تحمل کنید، قطعاً مدیر می‌شوید چون بسیاری از افراد نمی‌توانند دوام بیاورند. ۱۴. از شما سفته می‌گیرند.

از تجربه کاری در شرکت رونیکس فقط می‌توانم یک جمله بگویم: خدا نکند کسی در دام این شرکت بیفتد. مدیرعامل شرکت جایگاهی نزدیک به خدا دارد که نباید به او تعظیم کرد. مدیر منابع انسانی تنها کاری که در مدیریت تعارضات انجام می‌دهد این است که می‌گوید برو دل مدیر را به دست بیاور. او بیشتر شبیه مدیر اداری و کارگزینی است تا مدیر منابع انسانی. رفاهیات شرکت مانند زمان جنگ و بسته‌بندی ارزاق است که توهین به شعور کارمندان محسوب می‌شود. رفتارهای مدیران بسیار توهین‌آمیز است. در یک کلام، شرکت از شما برده می‌سازد. اگر با برده شدن مشکلی ندارید، می‌توانید برای مصاحبه بروید.

من در خرداد ماه ۹۹ برای اولین بار به مصاحبه در این شرکت دعوت شدم. پس از حدود دو ساعت معطلی، مصاحبه شروع شد. رفتار مصاحبه‌کننده معمولی و محترمانه بود و سوالات چندان تخصصی نبودند. به دلیل عدم توافق مالی، موضوع برای من بسته شد. برای بار دوم، با توجه به افزایش حقوق در آگهی، دوباره رزومه‌ام را ارسال کردم و برای مصاحبه حضوری در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۰۸ دعوت شدم. راس ساعت در محل شرکت حاضر شدم، اما از من خواسته شد دوباره فرم استخدامی را پر کنم. وقتی گفتم قبلاً این کار را انجام داده‌ام، حراست با کارشناس منابع انسانی تماس گرفت و پس از صحبت کوتاهی، از من خواسته شد با کارشناس صحبت کنم. کارشناس پرسید چرا روز قبل به آنها اطلاع نداده‌ام که قبلاً برای مصاحبه آمده‌ام (در حالی که این سوال باید از طرف آنها مطرح می‌شد). سپس به من گفتند رزومه در حال بررسی است و می‌توانم شرکت را ترک کنم! جالب اینجاست که طبق گفته‌های کارشناس، مقصر این عدم هماهنگی خودم بودم. به نظر می‌رسد واحد منابع انسانی این شرکت هیچ برنامه مدون یا پایگاه داده مشخصی برای جمع‌بندی و تفکیک رزومه‌ها ندارد و حتی نمی‌تواند تشخیص دهد که یک نفر دو بار برای مصاحبه دعوت شده است. مدیریت منابع انسانی در این بخش بسیار ضعیف و بدون برنامه است و مصاحبه در این شرکت توصیه نمی‌شود.

من سه مرحله مصاحبه داشتم و شرکتی به این بی‌نظمی در عمرم ندیده بودم. برخوردها بسیار بد بود و همه مراحل مصاحبه با چندین ساعت تاخیر برگزار می‌شد. مرحله آخر ۵ ساعت طول کشید و همه اعتراض کردند، بعضی‌ها هم داد و بیداد کردند و رفتند. برخوردها واقعاً افتضاح بود. ساعت کاری شرکت از ساعت استاندارد وزارت کار بسیار بیشتر بود و وقتی از مدیر درباره اضافه کاری پرسیدم، گفت صلواتیه! واقعاً بی‌خود بود. ظاهر شرکت عالی بود ولی برخوردها افتضاح. به طور کلی پیشنهاد می‌کنم اصلاً به این شرکت فکر نکنید.

بعد از دیدن فرصت شغلی طراح گرافیک در سایت کاریابی، رزومه‌ام را با تمام جزئیات و لینک نمونه کارها ارسال کردم. با توجه به تجربه‌ام، می‌دانستم که معمولاً کسی حوصله دانلود نمونه کارها را ندارد، بنابراین نمونه کارها را به شماره واتساپی که اعلام کرده بودند نیز فرستادم. بعد از دیدن نمونه کارها، تاریخ مصاحبه اعلام شد و من به مصاحبه رفتم. پس از ورود به شرکت، مجبور شدم فرم‌های چند صفحه‌ای را پر کنم. بعد از نیم ساعت، فردی برای مصاحبه آمد که سمت خود را نگفت، اما مشخص بود که تخصصی در هنر ندارد و هیچ سوال تخصصی نپرسید. اولین سوال او این بود که آیا می‌تواند نمونه کارهایم را ببیند! در حالی که قبلاً یک بار لینک و یک بار در واتساپ نمونه کارها را فرستاده بودم، اما حتی زحمت باز کردن فایل‌ها را به خود نداده بودند. در حالی که او فرم استخدام را می‌خواند، به نمونه کارهایی که دوباره در واتساپ فرستاده بودم نگاه می‌کرد، اما در واقع اصلاً نگاه نمی‌کرد و فقط فایل جلویش باز بود! بعد از خواندن فرم استخدام، گفت که ممنون که آمده‌ام. من برای مصاحبه به جاهای زیادی رفته‌ام و چیزهای عجیب زیادی دیده‌ام، اما شرکت رونیکس واقعاً یک شاهکار بود!

من در پاییز ۹۹ برای موقعیت شغلی «اسکرام مستر» در این شرکت درخواست دادم. بعد از حدود دو سه هفته برای مصاحبه حضوری تماس گرفتند و من هم پذیرفتم. ورودی شرکت زیبا بود، اما گول ظاهر را نخورید. بعد از حدود یک ساعت انتظار در لابی، برای مصاحبه فراخوانده شدم. مصاحبه‌کننده فنی فردی مؤدب بود. بعد از مصاحبه تخصصی مرحله اول، به مرحله دوم معرفی شدم که آن هم به خوبی پیش رفت. در نهایت برای مصاحبه با مدیر منابع انسانی معرفی شدم که متأسفانه رفتار مناسبی نداشت و دید از بالا به پایین داشت. روز اول کار، رفتار مدیر مستقیم من به طور ناگهانی تغییر کرد و انگار من برده‌اش بودم! در طول مصاحبه تأکید کرده بودم که حقوق و مزایای کامل می‌خواهم و اگر قرار باشد حقوق بر اساس پایه وزارت کار باشد، همکاری نخواهم کرد. اما قرارداد را بر اساس پایه وزارت کار تنظیم کرده بودند و حتی یک سفته ۵۰ میلیون تومانی هم گرفته بودند که مشخص نبود کی پس می‌دهند. من همان روز همکاری را لغو کردم. پیشنهاد می‌کنم به هیچ وجه به این شرکت مراجعه نکنید، مگر اینکه واقعاً چاره‌ای نداشته باشید.