نگاه بانک کارآفرین

آقای ا.ب، جناب مدیرعامل بانک، این پیام از من به عنوان کارمند باسابقه طولانی بانک کارآفرین به شما به عنوان مدیرعامل بانک در سکوی ویکی‌تجربه هست، چون این سکوی تجربه‌ها تونست شرایطی در بانک کارآفرین ایجاد کنه که جای دیگه نتونسته بود، بنابراین من هم در این سکو پیام میدم. یه جورایی درد دل هستش و می‌دونم که می‌خونید چون خود شما گفتید که می‌خونید ولی مطمئن هستم توجه‌ای نمی‌کنید که پیام من دلیلش چی هست. فکر می‌کنم بهتر هست بقیه هم بدونند که پشت پرده چی بوده و چی هست، می‌خوام شما متوجه بشید که چه کردید که تا این حد واسه خودتون و پدرمادرتون نفرین درست کردین و برای ما کارمندان عذاب و حقارت. من همین امسال به شما در مورد این فرد گفتم، فهمیدن اینکه شمارو فریب دادن اینقدر سخت بود!؟ حالا دوباره به شما اینجا می‌گم آنجا نشد بیشتر در موردش صحبت کنم. آقای ا.ب، پیام‌های نفرین که کارمندان علیه شما و پدرمادرتون فرستادن قطع به یقین بدجور زندگی شمارو به تاریکی فرو می‌بره. چون این دنیا دار مکافات هست، چون بازتاب نفرین از کائنات هست و چون شما باعثش شدید، امروز سرتون نیاد فردا، فردا نیاد روز بعد، سر خودتون نیاد سر فرزندتون، سر کسایی که بهشون وابسته هستید مثل پدرمادرتون. نمی‌دونم چه چیزی باعث شدش که خطایی تا این حد انفجاری برای بانک انجام بدید که همینطور که دیگران هم گفتن بشه این همه نفرین برای شما و عذاب و حقارت برای کارمندان و بدنامی بزرگ برای بانک کارآفرین که در محفل همه شرکت‌ها شده نقل مجلس آنها. آقای ا.ب، با اینکه تعداد زیادی از افرادی که در مورد ن.م به شما به هیئت‌مدیره به بازرسی و دیگران گفتند حکم مدیرعاملی شرکت نگاه بانک رو براش زدید، با اینکه می‌دونم خودتون در ابتدا شدیدا مخالف بودید ولی در عرض چند روز نمی‌دونم چه چیزی باعث شد حکمی تا این اندازه نادرست رو امضا کنید. اوکی به حرف دلسوزان توجه نکردید نمی‌دونم وقتی دیدید تعداد زیادی مثل خودتون مخالف هستند ولی با این حال تصمیم دیگری گرفتید، نمی‌دونم می‌خواستید بگید حرف حرف شماست که با شخصیت شما فاصله داره یا اینکه از جایی تحت فشار قرار گرفتید تا این حکم رو امضا کنید که بسیار محتمل‌تر هست. ۱۵ ماه از حکمی که زدید گذشته و تو این مدت تعداد بیشماری پیام در مورد فعالیت‌های ن.م نه فقط برای شما بلکه برای کل ملت گزارش شده. شما تو این مدت با مشورت فرد زیرکی در نقش معاونت فناوری آقای ع.ا.ت گوش کردید و نه تنها حتی به خودتون زحمت ندادید که کوچکترین قدمی در این بازه بر اساس قدرت تشخیص خودتون و افراد سالم اطرافتون بردارید بلکه با طناب پوسیده معاونت فناوری و تصمیماتی که بجای شما گرفتند و شما مجری آن بودید به ته چاه فرستاده شدید و تا تونستید هزینه مالی و معنوی کردید و این فریبی بود که از سوی معاونت فناوری شما برنامه‌ریزی شده بود تا خودشو نجات بده و به آن هدفهای برنامه‌ریزی شده خودش برسه و اینطوری شما خطا روی خطا انجام دادید و کلی هم از این افرادی که فریبتون دادن حمایت کردید، پاداش بهشون دادید، هر خواسته‌ای این افراد ع.ا.ت و ن.م داشتند در لحظه اجابت کردید و حتی انگار با همه کارمندان سر جنگ دارید شروع کردید به دهان‌کجی و به گفته یکی از نزدیکان هیئت‌مدیره نگاه بهشون دستور داده شد که حتما برای حداقل دو سال دیگر حکم شما رو برای مدیرعاملی این فرد که سه ماه قبل تا سال ۱۴۰۵ تمدید کنند که هدف شما جز لجبازی نبوده (خیلی از کارمندان نمی‌دونند که دو سال دیگر این فرد با حکم تمدیدی که خواسته معاونت فناوری شما بوده و شما مثل دیگر فریب‌هایی که خوردید باز هم فریب خوردید تمدید شده) و این دو فرد در کنار دو فرد دیگر که با خواست معاونت فناوری به هیئت‌مدیره نگاه اضافه شدند مثل فاتحان بزرگترین میدان‌های مبارزه با فریب شما برای همه کارمندان رجزخوانی می‌کنند. با برنامه‌ریزی معاونت فناوری شما شدید سیبل و هدف کارمندان که به نظر من هم کارمندان حق دارند اینگونه نفرین کنند چون تمام این ۱۵ ماه عذاب‌آور با تصمیمات فریب خورده شما به وقوع پیوسته. آقای ا.ب، در این زمان کار از کار گذشته. دیگه نه می‌تونیم به گذشته برگردیم نه این نفرین‌های کارمندان از شما برداشته می‌شه، چون تعداد زیادی با همین تصمیمات غلط شما آسیب‌های جدی دیدن و بقیه کارمندان هم چنانچه مستقیم آسیب ندیدن غیر مستقیم آسیب دیدن و کمترینش حقارت‌هایی هست که برای همه کارمندان بانک و حتی خانواده‌هاشون بوجود آمده. درحال حاضر این ضرب‌المثل به اینجا نمی‌خوره که جلوی ضرر رو هر وقت بگیری منفعت هست. ضرب‌المثل درست تو این زمان این هست آب از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب... برخی خطاها باعث نمی‌شه نمره ۱۹ بگیرید بلکه آنقدر خطا بزرگ هست که با همین خطای صفر می‌شید، حتما متوجه نمره خودتون شدید. شما تو این مدت نشون دادید تنها زمانیکه گوشتون می‌شنوه زمانی هست که معاونت فناوری و ن.م ازتون می‌خوان چکار کنید‌، برای این دو فرد نه شما مهم هستی نه بانک و نه دیگران. شما شدید بازیچه دست این دو فرد و مثل موم در دست معاونت فناوری می‌چرخید پس ادامه بدید... چون دیگه کار از کار گذشته، همه چی تو مردابی که با فریب دادن شما درست شده فرو رفته... خطاب انفجاری کردید که پایه‌های بانک رو سست کرد و خطاهای بعدی پایه‌های بانک رو خراب کرد پس ادامه بدید چون آب سر گذشت...

بسیار محیط شلوغ و پر سر و صدایی بوده برای اینکه اوپن اففیش بوده و‌مدیر های نالایقی بوده که باید به نظرم باهاشون طور دیگه برخورد بشه. من به شخصه از این شرایط کارب راضی نبودم و باید این رو منتشر میکردمتبت

دوستان حتما راجب تعدیل و اخراج امسال زیاد شنیدید. حتما میدونید امسال قرار بود تقریبا تمام کارمندان شرکت نگاه که از بانک به صورت بسیار ناجوانمردانه در سال 1400 توسط تصمیمات دیکتاتوری چند نفر در راستای منافع شخصی خودشون به این شرکت منتقل شدند بجز چند نفر ( خائنینی که انسانیت و وجدان نداشتن) بقیه اخراج بشند و حتی کارمندان قدیمی شرکت که الان دیگه سابقه 4 ساله دارند قرار بود تا انجایی که امکانش هست اخراج بشند ولی دوستان به لطف سامانه ویکی تجربه ( سامانه ای که بدون هیچ چشم داشتی توسط افرادی ایجاد شده تا فضای کاری در کشور بهتر بشه ) امسال جلوی این اخراج های گسترده گرفته شد. چند تا پست حمایتی دقیق با همین عناوین توسط دوستان هستش . علی رغم همه فسادهای ریز و درشتی که در این یکسال ن.م مدیرعامل نگاه بانک ، ع.ا.ت معاون فناوری بانک کارافرین و دیگر افراد همچون ا.ب مدیرعامل بانک کارافرین ( علی رغم اینکه خیلی از دوستان گفتند ادم نادرستی نیست ولی من هم مثل خیلی از دوستان دیگه اعتقاد دارم ممکن نیست ادم درستی باشه وقتی این همه فساد تحت مدیریتش انجام شده ) داشتند به دلیل وجود سامانه ویکی تجربه و گزارشاتی که دوستان منعکس کردند این افراد فاسد ازجمله ن.م و ع.ا.ت جرات نکردند همکاری رو اخراج کنند. از این بابت از سامانه ویکی تجربه تشکر فراوان دارم که علی رغم اینکه انعکاس فسادها این افراد ازجمله فسادهای جنسی ن .م ابروریزی بسیار گسترده ای برای تمام دوستانی که چه الان در بانک هستند چه سال های گذشته سابقه کار در اینجا رو داشتند ایجاد شد و برای همه ما به علت فسادهای مالی و جنسی ریز و درشت و سازماندهی شده تعدادی از افراد ازجمله ن.م و ع.ا.ت در بانک کارافرین داشتند تاثیرات بسیار منفی به وجود امد که همانطور که خیلی از دوستان امدن گفتند و من هم میگم که چقدر متاثر از این فسادها شدیم و چقدر تحت فشارهای روحی این فسادهایی که در محل کارمون توسط این افراد انجام شده هستیم ، چون بر اطرافیانمون ازجمله خانواده و دوستانمون تاثیر منفی گذاشته که در جایی کار می کنیم تا این اندازه محیطی فاسد هست ان هم از نوع فساد های گسترده جنسی . بنابراین عدم سکوت ما در مقابل این فسادها که این افراد داشتند و ظلم های بیشتر مثل اخراج های امسال که قرار بود انجام بدند و عدم سکوت باعث جلوگیر از اخراج دوستان شد موفقیت بزرگی بود و این نکته مثبت سکوت نکردن ما بود که دیگه هیچ کسی از بانک کارافرین جرات اخراج حتی یک نفر رو ندارند و نخواهند داشت و اینها همه به یومن سکوت نکردن دوستان و وجود سامانه ویکی تجربه بود.

سلام و درود دوستان هر چی در مورد این شرکت نوشتند درسته، بدترین تجربه ای بود که توی این شرکت داشتم، هیچکس انتقادپذیر نیست، در اول ورود همه چی خوبه، فک میکنی وارد چه جای خوبی شدی، تا وقتی که بگی همه چی خوبه و با قوانین اونها پیش بری، اوکیه، فقط کافیه ایراد کار رو بگی، همه چی فقط ادعا دارن، اگر فقط بدنبال یه حقوق هستید و زیاد دنبال یادگیری و فعالیت اضافه نیستید و در حد انجام یه تسک رو میتونید تنهایی انجام بدید جای بدی نیست در غیر اینصورت از اینجا فرارکنید، منم اول باورم نمیشد. از ما گفتن بود

20 و چند سالگرد بانک رو من با چشمای خودم دیدم. پس تجربه و صحبت من با این همه سال کار در بانک کارآفرین هست. تمام عمر کاری در بانک کارآفرین بودم، خونه دومم، شاید در این 20 و چند سال بیشتر از اینکه خونه باشم در بانک بودم، تا امسال همیشه احساس غرور داشتم احساس تعصب به کار و کارآفرین داشتم چون کارآفرین خونواده من بود براش خندیم در مشکلاتش ناراحتی کردم همیشه پشت این خونواده بودم صدها همکار در کنارم مثل خواهر و برادرم بودن باهم خندیدیم گریه کردیم شادی کردیم و در کنار هم زندگی کردیم ولی ولی ولی همه اینها فقط تا سال 1402 بود. با نظارت و تصمیمات مدیرعامل بانک و اعضای هیات‌مدیره و اعضای هیات‌عامل و مخصوصا مدیرعامل ناتوان که قطعا تحت مدیریت اشتباه و سراسر فاجعه ایشون کارآفرین به مجموعه‌ای از فاجعه‌های غیرانسانی و مجموعه‌ای که سراسر فساد در آن شکل گرفته شده تبدیل شده. کارهای بسیار بی‌شرمانه وغیرانسانی که توسط مدیرعامل شرکت نگاه بانک انجام شده که قطعا دست‌نشاده معاون فناوری اطلاعات که خود شخصی بسیار نیرنگ و دورو در این یکسال در راستای منافع و رانت‌های خودش بوده، باعث شدند حالم از اینکه 20 و چند سال از زندگی و عمر و کار و ... بهم بخوره. احساس غایت نفرت از این افراد در وجود تک تک ما اعضای بانک کارآفرین شکل گرفته که به واقع هویت کاری، شخص و زندگی ما به ورطه نابودی کشیدند. دیگر جرات نمیکنم از کارم از همکارم از هرچیزی که مربوط به کارآفرین باشه بیرون از محل کارم صحبت کنم خدا شماها افراد رو که دخیل در این نابودی هویت ما بودید از جمله مدیرعامل بانک، مخصوصا معاون فناوری و مدیرعامل شرکت نگاه بانک (که گویا با اطلاعاتی که بدست آوردیم فهمیدیم ریشه اصلی این نابودی بودند) به جزای کارهای بی‌وجدانی، غیرانسانی و فسادهای اخلاقی و غیراخلاقی برسونه. آتش جهنم سزای شما باشه که اینگونه چند هزار نفر رو که عمرشون رو برای کارآفرین گذاشتن تحت تاثیر بسیار گذاشتین. ننگ بر شما ننگ بر شما ننگ بر شما

اون اول که داخل سایت هایی مثل ویکی تجربه و لینکدین می نوشتیم فکر نمی کردیم جواب بده و فقط بدنبال این بودیم شاید یکی که دغدغه داره ببینه و یا شخص جدیدی مثل ما گیر اینجا نیفته ولی خداروشکر صدامون بالاخره رسید و تموم مدیران و معاونین مشکل دار جدا شدند و الان شده اونجایی که میشه آدم به عنوان آینده و محیط کاری با آرامش بهش نگاه کنه.

دوستان، همکاران، مدیران و عزیزان در مجموعه بانک کارآفرین، من از فناوری اطلاعات با شما صحبت می‌کنم. حدود دو ماه پیش، دیدگاه خود را در پستی درباره نفرت همکاران از مدیران که بازتاب گسترده‌ای داشت، ثبت کردم. من سال‌هاست در صنعت فناوری مالی فعالیت دارم و از مدیران میانی فناوری بانک کارآفرین هستم. با بسیاری از افراد این صنعت و پرسنل فناوری اطلاعات بانک، از کارشناسان تا مدیران، آشنا هستم و از فعالیت‌های خوب و بدشان مطلعم. افراد دیگری هم در این مجموعه هستند که قابل نقدند، اما کمتر به آن‌ها توجه شده است. من نمی‌خواهم درباره آن‌ها صحبت کنم، بلکه می‌خواهم درباره دو فردی که بیشتر از آن‌ها نام برده شده، صحبت کنم. معاون فناوری اطلاعات بانک (ع.ا.ت) که عضو هیات‌مدیره شرکت داده‌ورزی سداد است، با تشکیل باندی خارج از مسیر قانونی به اهداف خود رسید. این باند با نفوذ در سطوح قدرت فناوری اطلاعات بانک ملی، اعضای خود را به پست‌های مهم رساند. ع.ا.ت اکنون معاون فناوری اطلاعات بانک کارآفرین است و با نفوذ خود در حال گسترش باندش است. او از طریق ارتباط با مدیرعامل بانک و لایه‌های قدرت بانک مرکزی، به دنبال اهداف شخصی خود است. حضور او در بانک کارآفرین برای اهداف شخصی و باندی است، نه اهداف بانک. همکاران نزدیک او شاهد قراردادهای شخصی‌اش بوده‌اند. او تسلط کامل بر بانک کارآفرین دارد و هیات‌مدیره و مدیرعامل بانک تحت کنترل او هستند. مدیرعامل شرکت نگاه بانک (ن.م) نیز فردی سطح پایین است که برای اهداف معاون فناوری در این پست قرار گرفته است. معاون فناوری در محاسبات خود اشتباه کرده و این فرد باعث سوراخ شدن کشتی باندش شده است. معاون فناوری به جای کنار گذاشتن او، از او حمایت می‌کند تا اشتباه خود را پنهان کند. این فرد برای معاون فناوری بی‌اهمیت است و تنها برای نشان دادن تصمیم درست خود از او حمایت می‌کند. من نمی‌خواهم بیشتر درباره این فرد صحبت کنم. دوستان، همکاران، مدیران و عزیزان در مجموعه بانک کارآفرین، به خاطر خودمان، زحمات‌مان، خانواده‌هایمان و همکارانمان که مثل خانواده هستند، در مقابل این افراد بایستیم. با هشتک #ذات_انسانی_مقابل_فساد، از همه می‌خواهم هم‌صدا شویم و فساد را از مجموعه کارآفرین برچینیم. تشکر از همه افراد ضد فساد در مجموعه بانک کارآفرین.

چند وقتی است که من و همکارانم سایت ویکی‌تجربه را می‌خوانیم و می‌خندیم. با توجه به جمله‌بندی‌ها و ادبیات استفاده شده، به این نتیجه رسیده‌ایم که اکثر این مطالب را فقط یک نفر می‌نویسد (همکاری با سابقه چندین ساله که در زمینه PLSQL کار می‌کرد و شخصیتی حاشیه‌ای داشت و با تغییر استک کاری مخالفت می‌کرد و هیچ کاری انجام نمی‌داد و شرکت همکاری را با او قطع کرد). مدیران شرکت ممکن است ویژگی‌های منفی داشته باشند، اما این مسائل اخلاقی که مطرح می‌شود اصلاً صحت ندارد. روزی باید در دادگاه الهی پاسخ پس بدهید!!!! شرکت نخواسته با شما قرارداد ببندد، دلیل نمی‌شود هر مسئله منفی در دنیا را اینجا در مورد شرکت بنویسید. در این شرکت خانم‌ها و آقایانی کار می‌کنند که خانواده دارند، خواهش می‌کنم به خودتان بیایید. شرکت از ابتدای سال پروژه‌های مختلفی انجام داده، تکنولوژی‌های جدید و به‌روز آورده، و همه در هر سطحی که هستند تلاش خود را می‌کنند. بخش کوچکی از کارها جایزه گرفته‌اند. آیا با مدیریت مدیران عامل قبلی این همه پروژه با تکنولوژی‌های به‌روز وجود داشتند؟؟؟؟

در اردیبهشت امسال، زمانی که برای اولین بار به عنوان منشی مدیرعامل انتخاب شدم، با او جلسه‌ای داشتم که در آن نگاه‌های آزاردهنده‌ای به من داشت. در این جلسه، او در مورد پروژه‌ای صحبت کرد که هرگز شروع نشد و سوالات خصوصی زیادی از من پرسید. بعد از آن، جلسه‌ای دیگر با حضور چند نفر دیگر داشتیم که در آن نگاه‌هایش متفاوت بود. اما روز بعد، منشی‌ام به من گفت که دوباره باید به تنهایی با مدیرعامل جلسه داشته باشم. در این جلسه، او به من نزدیک شد و شروع به صحبت‌های جنسی کرد و حتی دستش را روی سینه‌ام گذاشت. من به او گفتم که نامزد دارم و از او خواستم که ادامه ندهد، اما او تهدید کرد که اگر چیزی به کسی بگویم، عواقب بدی خواهد داشت. بعد از این اتفاق، با یکی از همکارانم صحبت کردم و متوجه شدم که او نیز تجربه مشابهی داشته است. این اتفاقات باعث شد که مطمئن شوم مدیرعامل رفتارهای ناشایستی دارد و اینجا محیطی ناامن است.

من تقریباً از روزی که نگاه بانک در سال ۹۹ تأسیس شد، وارد این مجموعه شدم. حدس بزنید اولین نیروی چه کسی بودم؟ بله، مدیرعامل فعلی نگاه بانک، جناب آقای ن.م! آن زمان او آدمی بسیار سر به زیر و موش توسری‌خورده بود. من به‌طور رسمی با او زندگی کردم. بعد از مدتی متوجه شدم که او و رفیق صمیمی‌اش، خانم پ.خ (که اکنون معاون نرم‌افزار شرکت نگاه بانک است)، به ترتیب زیرآب همه را می‌زنند و تا می‌توانند افراد را جابجا می‌کنند. کافی بود کسی جلوی آنها بایستد یا مخالفتی با آنها داشته باشد، آنقدر فشار می‌آوردند تا طرف یا به اشتباه بیفتد یا جابجا شود. من و خانم پ.خ که بعداً مدیر واحد بانکداری دیجیتال شد و اکنون معاون نرم‌افزار است، همکاران نزدیک بودیم و میزهایمان در واحد بانکداری دیجیتال کنار هم بود. اما از وقتی ن.م از مدیریت واحد قهر کرد (که این هم بازی موش‌مردگی بود تا او را به بانک ببرند و واحدی برایش تأسیس کنند که وجود نداشت و همین‌طور هم شد)، این خانم را به عنوان سرپرست و سپس مدیر واحد بانکداری دیجیتال گذاشتند! با مدرک لیسانس و بی‌سواد مطلق! بگذریم که این خانم چقدر کمبود داشت و تقریباً یک زن خانه‌دار بود و همه خفت‌ها و خاری‌هایش را سر دیگران خالی می‌کرد. هر وقت مشکلی پیش می‌آمد، زنگ می‌زد به ن.م که چکار کند و زیرآب این و آن را بزند. هر دوی آنها آدم‌های عقده‌ای و پر از کمبود بودند! یادم هست اولین بار که می‌خواستند ن.م را به دوبی برای نمایشگاه بفرستند، آمد و از من دلار گرفت! آنقدر بی‌تجربه بود که بعد از همایش معرفی «های بانک» آمد و گفت: دیدید من ردیف سوم پشت سر مدیرعامل بانک نشسته بودم؟! کلاً هر دوی این افراد، آقای ن.م و خانم پ.خ، پر از کمبود، دروغ و زیرآب‌زنی بودند و هستند و با اطرافیانشان فقط با دروغ و حیله‌گری برخورد می‌کنند و در موقعیت‌های حساس دستشان را در پوست گردو می‌گذارند. به ما می‌گفتند بمانید و این کار «نئو بانک کارآفرین - های بانک» ماندگار می‌شود. ما از صبح تا ساعت ۱۱-۱۲ شب می‌ماندیم و حتی جمعه‌ها و ایام تعطیل و عاشورا و تاسوعا و عید به سر کار می‌آمدیم، اما باز می‌گفتند کارتان به درد نمی‌خورد و کاربلد نیستید. از طرفی خودشان هر چه سود و اسم بود را از این پروژه در بانک و جاهای دیگر بردند. هیچ‌وقت برای ما درخواست افزایش حقوق نمی‌کردند و می‌گفتند ما گفتیم ولی بالاسری‌ها قبول نکردند! همیشه می‌گفتند اگر از اینجا بروید، دو روز دیگر سرافکنده مجبورید برگردید و کسی قبولتان نمی‌کند! ما رفتیم و حداقل ۲.۵ برابر آنجا حقوق گرفتیم با کلی پیشنهاد کار بهتر و حسابی‌تر! کلاً ناف این دو نفر و تیم دور و برشان را با دروغ و نفرت و ریاکاری بسته‌اند. آدمی که میز کناری همکارش بوده و می‌شود مدیر واحد و خدا را هم بنده نیست، و آن یکی که از نیروی خودش دستی پول می‌گرفته تا به سفر برود و با فوق‌لیسانس دانشگاه آزاد اکنون به او می‌گویند آقای دکتر ن.م!

من در سال ۱۴۰۰ برای مصاحبه کاری مراجعه کردم. ابتدا با من تماس گرفتند و گفتند یکشنبه بیایم، اما من گفتم نمی‌توانم و درخواست کردم چهارشنبه بیایم. آنها گفتند خبر می‌دهند و سه‌شنبه دوباره تماس گرفتند و گفتند فردا ساعت ۱۰ صبح می‌توانی بیایی. من هم قبول کردم و فردا برای مصاحبه رفتم. وقتی رسیدم، خانم منشی گفتند که نگفته بودند بیایم و فقط پرسیده بودند که آیا می‌توانی بیایی. من باید همانجا برمی‌گشتم، اما اشتباه کردم و برای مصاحبه رفتم. خانمی که قرار بود مصاحبه کند، اصلاً رزومه من را ندیده بود و گفت که به نیروی دیگری نیاز دارند. این تجربه یکی از بدترین تجربه‌های من بود.

وقتی برای کار وارد این شرکت می‌شوید، باید خودتان را برای خروج آماده کنید، چون مدیر عامل، آقای هاشمی‌نژاد، علاقه زیادی به استخدام نیروهای آشنا و فامیل دارد. بدتر از همه این است که تیم‌های لیدری که برای بخش‌های مختلف فنی استفاده می‌شوند، هیچ آزمون یا صلاحیت‌سنجی برای افراد ندارند. بنابراین، آماده باشید که با یک تیم لیدری با اخلاق سمی و غیرحرفه‌ای مواجه شوید.

سلام و وقت بخیر به همه دوستان و همکاران عزیز. تجربه‌ای که می‌خواهم تعریف کنم کاملاً بی‌طرفانه و بر اساس تجربه شخصی و کاری من در تیمی است که در آن بودم. ممکن است اگر در تیم‌های دیگر مجموعه نگاه بودم، چنین تجربه بدی نداشتم. پس با خیال راحت بخوانید و آگاه شوید. شرکت نگاه یک شرکت تازه‌تاسیس (از سال 1399) است که برای برون‌سپاری امور فناوری اطلاعات بانک کارآفرین تأسیس شد. این موضوع باعث شد بسیاری از نیروهای سابق بانک به این شرکت منتقل شوند و حقوق و مزایای آن‌ها تغییر کند. اگرچه حقوقشان افزایش یافت، اما مزایای بانکی مانند وام‌های کلان، تسهیلات رفاهی و مسافرتی، ساعت کاری کمتر و ... را از دست دادند. این تغییرات باعث نارضایتی و ایجاد جوّی سمی و پرتنش در شرکت شد. حتی مدیر تیم ما جلساتی برگزار می‌کرد و به کارمندان پیشنهاد می‌داد قرارداد نبندند تا حدود 6 ماه کارها با تأخیر و ناقص انجام می‌شد. محیط شرکت اصلاً حرفه‌ای نبود و برخی از خانم‌ها محل کار را با سالن عروسی یا اتاق خواب اشتباه می‌گرفتند. در تیم ما صحبت از هر چیزی بود جز پیشرفت کاری و یادگیری مباحث جدید. تنها چیزی که مهم بود، چاپلوسی و رفاقت با مدیران بود. اگر کسی نظر مخالفی می‌داد، به شدت آزار می‌دید و مجبور به ترک شرکت می‌شد. مدیر تیم ما نیز فردی بی‌اخلاق و بی‌ادب بود و روابط ناسالمی با برخی از خانم‌ها داشت. به طور خلاصه، من از اینکه چند سال در آنجا بودم پشیمانم و احساس می‌کنم عمرم را تلف کرده‌ام. اگرچه کارهایی یاد گرفتم، اما این به خاطر تلاش خودم بود و کسی چیزی به من یاد نداد. به هیچ‌کس پیشنهاد نمی‌کنم در این شرکت کار کند.

من با این شرکت هم تجربه خوب داشتم و هم بد. جلسه مصاحبه فنی خیلی خوب پیش رفت و همه چیز اوکی بود، اما فقط همین قسمت خوب بود. در ادامه به مصاحبه منابع انسانی رسیدم که دو نفر با حالت بازجویی توانایی‌ها و تجربه من را زیر سوال می‌بردند، فقط به دلیل سن کمم (با وجود اینکه مصاحبه فنی داشتم). بحث حقوق و دستمزد را کاملاً پیچیده می‌کردند؛ یعنی می‌گفتند شما را با پایه حقوق ۱۵ رد می‌کنیم و با اضافه کردن مزایا، پاداش و هدیه، میانگین درآمدتان به فلان مقدار می‌رسد. عملاً از مزایایی که برایشان تعریف شده بود، استفاده مالی می‌کردند. یعنی به جای اینکه خوشحال باشی که هدیه و پاداش می‌گیری، در بهترین حالت خوشحال می‌شوی که میانگین دریافتی‌ات در حد انتظار خودت بوده. همه این موارد را کنار بگذاریم، من بعد از یک ماه رفت و آمد با منابع انسانی برای دریافت قرارداد و شروع همکاری، در نهایت با این جواب مواجه شدم: فرآیند جذب متوقف شده. خب اگر قرار نبود استخدام کنید، این همه وقت گرفتن از کارجو برای چه بود؟ ارسال جدول پرداختی یا بهانه‌هایی مثل اینکه فلانی این هفته نیست و ... برای چه بود؟ در کل، ارزش ارسال رزومه به این شرکت را ندارد.

به نظر من این شرکت ابتدا با شعارهای فریبنده راه‌اندازی شد و در ظاهر پیشرفت خوبی داشت، اما با رفتن بنیان‌گذاران اولیه، به تدریج رو به زوال رفت و مدیران عامل بعدی غیرحرفه‌ای و نابلد جایگزین شدند. متأسفانه در شرکت دو دسته همکار قدیمی بانکی و همکار جدید شرکتی وجود دارد که فرهنگ سازمانی شرکت به‌جای تشویق به کار حرفه‌ای، به زیرآب‌زنی و تشکیل گروه‌های خاص تشویق می‌کند. اگر کسی بخواهد به اهداف درست و کار حرفه‌ای یا حتی متوسط بپردازد، طرد شده و مجبور به ترک مجموعه می‌شود. این قانون نانوشته اکثر مدیران و همکاران شرکت است و تنها راه ماندگاری، باندبازی است. کسانی که در شرکت مانده‌اند یا جای دیگری برای رفتن ندارند یا تازه‌وارد هستند و هنوز درگیر حاشیه‌ها نشده‌اند. همچنین پس از انتقال اطلاعات core banking به شرکت بانک رقیب، عملاً هیچ سیستم مناسبی برای حفظ و نگهداری داده‌ها وجود ندارد. با این حال، سرمایه بانک همچنان صرف تغذیه این شرکت می‌شود و آینده آن نامشخص است. برخی همکاران با قرارداد ثابت بانک، نه به پیشرفت شرکت اهمیت می‌دهند و نه به حفظ آن، زیرا در صورت نابودی شرکت، به بانک بازمی‌گردند و تنها برای منافع شخصی خود تلاش می‌کنند. همکاران جدید شرکتی نیز گاهی تحت تأثیر این فرهنگ بد سازمانی قرار می‌گیرند و برای بقا با مدیران سازش می‌کنند، مگر آن‌هایی که باهوش و متعهد به ارزش‌های حرفه‌ای هستند که دیر یا زود مجبور به ترک سیستم می‌شوند. متأسفانه مدیران و هیئت مدیره ارشد برای این شرکت دل نمی‌سوزانند و شرکت به محلی برای تطمیع افراد (قدیمی و جدید) تبدیل شده است. حیف از مدیران ارشد قدیمی بانک کارآفرین (مانند دکتر ع و دیگران) که شرکتشان این‌گونه به دست افراد نالایق افتاد.

این شرکت ظاهری است و بانک از آن برای پولشویی و دزدی استفاده می‌کند، زیرا هیچ محصولی به جز محصولات معیوب مانند های بانک که پر از محدودیت و خطاست ارائه نمی‌دهد. حدود ۱۷۰ نفر در این شرکت کار می‌کنند (که عملاً هیچ کاری انجام نمی‌دهند) و حتی قبل از مهاجرت هم همین تعداد بودند. از ما فقط برای پوشش پولشویی استفاده می‌شود و تا پایان امسال بسیاری از ما اخراج خواهیم شد. هیچ پروژه‌ای در سال جاری به نتیجه نرسید. ما همیشه در حال شروع پروژه‌های جدید هستیم، قبل از اینکه پروژه قبلی راه‌اندازی شود، چون پروژه‌های قبلی سرکاری و صوری بودند. بانک کورش را تغییر داده و در جای دیگری هزینه می‌کند، در حالی که اینجا هم هزینه می‌شود، یعنی هزینه‌ها دو برابر شده است. این شرکت از نظر سرویس‌دهی و زیرساخت هیچ تفاوتی با قبل ندارد، اما همچنان هزینه‌های زیادی برای آن می‌شود که نشان‌دهنده پولشویی و دزدی است. در دو سال اخیر، حسابداری پایان سال مالی به صورت دستی انجام شده و اختلافات زیادی در آن وجود داشته است. بانک یک فرد کم‌تجربه که چند سالی است در اینجا کار می‌کند را به عنوان مدیرعامل شرکت انتخاب کرده است. این فرد ناسالم‌ترین فرد ممکن بود که می‌توانستند پیدا کنند و به دلیل شخصیت دوگانه‌اش، برای پولشویی و دزدی مناسب است. اگر بازرسان به اسناد واقعی این شرکت و بانک دسترسی پیدا کنند، قطعاً نتایج بررسی‌ها نشان‌دهنده پولشویی و دزدی خواهد بود.

در مدت زمانی که در این شرکت بودم، از شرایط کاملاً راضی بودم. دلیل ترک شرکت، تغییر زمینه کاری‌ام بود. از مدیر عامل به خاطر حمایت‌هایشان تشکر می‌کنم؛ ایشان فردی بااخلاق هستند و کاملاً به نیروهایی که در شرکت زحمت می‌کشند توجه دارند. حقوق به موقع پرداخت می‌شد و مزایای شرکت عالی بود. تیم منابع انسانی بسیار بااخلاق و حرفه‌ای عمل می‌کرد. به تیم‌های جاوا به درستی توجه می‌شد و دیدم که اعضای این تیم از شرایط راضی هستند. تیم‌های دیگر نیز از وضعیت موجود رضایت داشتند.

اخیراً مشاهده شده که شرکت نگاه بانک اقدام به برگزاری بوت کمپ جاوا و تبلیغ آن کرده است. چند نکته لازم است بیان شود: ۱- هدف اصلی این برنامه‌ها نجات شرکت از وضعیت بحرانی است تا با ادعاهای بزرگ نشان دهند که چیزی می‌فهمند. در حالی که همه می‌دانند شرکتی که در حال زوال است و حتی دو برنامه‌نویس بک‌اند به دردبخور ندارد، چگونه می‌خواهد به دیگران آموزش دهد؟ افرادی که در این بوت کمپ شرکت کنند و مدرک معتبر نگاه بانک را بگیرند، احتمالاً بعداً به دانشگاه آکسفورد خواهند رفت! ۲- شرکت پول کافی برای پرداخت حقوق کارمندانش ندارد و حالا می‌خواهد با استخدام نیروهای جونیور، نیروهای قدیمی و با تجربه را جایگزین کند. ۳- دلیل دیگر این است که آقای (ع. د) که بیکار است و به توصیه مدیر سابق فناوری اطلاعات (ج م) در این شرکت مشغول به کار شده، در حالی که اگر واقعاً توانمند بود، پروژه‌های قبلی او شکست نمی‌خورد. ۴- در نگاه بانک چیزی جز چاپلوسی و دو بهم زنی یاد نمی‌گیرید. سرفصل‌های این بوت کمپ شامل مواردی مانند: چگونه مدیر خود را زیر آب بزنید، چگونه با مدیران بالاتر ارتباط برقرار کنید، چگونه همکاران خود را از میدان به در کنید، چگونه با انجام کارهای ظاهری خود را معتقد نشان دهید، و چگونه به عنوان مدیر جدید، زیردستان خود را تحت فشار بگذارید، می‌شود. لطفاً بقیه سرفصل‌ها را دوستان در کامنت‌ها اضافه کنند.

من تقریباً از روز تأسیس نگاه بانک در سال ۹۹ به این مجموعه پیوستم و اولین نیروی مدیرعامل فعلی، آقای ن.م بودم. آن زمان او فردی بسیار سر به زیر و فروتن بود. من به طور رسمی با او زندگی کردم. بعد از مدتی متوجه شدم که او و دوست صمیمی‌اش، خانم پ.خ (که اکنون معاون نرم افزار شرکت نگاه بانک است)، به ترتیب زیرآب دیگران را می‌زنند و افراد را جابجا می‌کنند. هر کس که مخالفتی با آن‌ها می‌کرد، یا به اشتباه متهم می‌شد یا جابجا می‌شد. من و خانم پ.خ که بعداً مدیر واحد بانکداری دیجیتال شد، همکاران نزدیکی بودیم. اما پس از اینکه ن.م از مدیریت واحد قهر کرد (که این هم بخشی از بازی‌های او بود تا او را به بانک منتقل کنند و واحدی برایش تأسیس کنند که وجود نداشت)، خانم پ.خ را به عنوان سرپرست و سپس مدیر واحد بانکداری دیجیتال منصوب کردند. او با مدرک لیسانس و بی‌سواد مطلق بود و کمبودهای زیادی داشت. او و ن.م هر دو افرادی عقده‌ای و پر از کمبود بودند و با دروغ و حیله‌گری با اطرافیان خود رفتار می‌کردند. آن‌ها به ما می‌گفتند که بمانیم و کار ما ماندگار خواهد شد، اما ما از صبح تا شب و حتی در روزهای تعطیل کار می‌کردیم و بعد می‌گفتند کار ما بی‌فایده است. آن‌ها هر چه سود و نامی بود از پروژه‌ها بردند و هرگز برای افزایش حقوق ما تلاشی نکردند. ما رفتیم و حداقل ۲.۵ برابر حقوق قبلی خود را در جای دیگر دریافت کردیم. این دو نفر و تیم اطرافشان با دروغ و نفرت و ریاکاری کار می‌کنند.

من به عنوان فردی که ۱۵ سال در حوزه کارآفرینی فعالیت داشته‌ام و بیشتر عمرم را در این زمینه گذرانده‌ام، حدود ۵۰ درصد بیشتر از فردی مثل ن.م سابقه دارم. مطمئنم در این ۱۵ سال، چندین برابر بیشتر از ن.م برای بانک زحمت کشیده‌ام و مفیدتر بوده‌ام. اگر لازم باشد، می‌توانم خودم و کارهایم را معرفی کنم و با کارهای ن.م مقایسه کنم. در این مدت هیچ مورد اخلاقی نداشته‌ام و حقوقم بر اساس چارچوب بانک بوده و هیچ افزایشی نداشته است. هیچ‌وقت چالشی برای بانک ایجاد نکرده‌ام و همچنان در رده‌های پایین مشغول به کار هستم. با توجه به این موارد، من ۵۰ درصد بیشتر از ن.م سابقه دارم، چندین برابر مفیدتر بوده‌ام، هیچ مورد اخلاقی نداشته‌ام، حقوقم کمتر از نصف ن.م بوده و هیچ افزایشی نداشته است، در حالی که ن.م چندین بار افزایش حقوق داشته است. من هیچ چالشی ایجاد نکرده‌ام، در حالی که ن.م صدها چالش ایجاد کرده است. مهم‌تر از همه، من همچنان در رده پایین کار می‌کنم، در حالی که ن.م به عنوان مدیرعامل و عضو هیئت مدیره منصوب شده و امتیازات زیادی مانند رانت، قدرت، ماشین با راننده و موارد دیگر دریافت کرده است. حالا شما همکاران بگویید چرا من یا همکاران مشابه من نباید حتی یک امتیاز کوچک مثل ماموریت به نمایشگاه جیتکس دبی دریافت کنیم؟ در حالی که ن.م در سه سال گذشته هر سال به این نمایشگاه فرستاده شده و هدفش هم آشنایی با تکنولوژی نبوده، بلکه صرفاً تفریح بوده است. این موارد تأثیر بسیار بدی روی من گذاشته و باعث شده از مدیران ارشد بانک حس نفرت شدیدی داشته باشم. مطمئنم ده‌ها یا حتی صدها همکار دیگر هم همین احساس را دارند و این نفرت ناشی از تصمیمات ظالمانه مدیران ارشد است.

این هزینه گزاف، نشانه ورشکستگی تدریجی است. اعتبار، اعتماد و اطمینان، بزرگ‌ترین سرمایه و شکننده‌ترین دارایی هر سازمان است؛ از آن محافظت کنید. احتمالاً برخی همکاران متوجه شوند که من کی هستم و شاید همین شناخت، حاشیه و دردسر برایم ایجاد کند، اما دلم را به دریا زدم و در حمایت از حقیقت و درستی، تصمیم گرفتم متنی که خودم به آن یقین دارم را منتشر کنم. من بدون هیچ طرفداری و تنها بر اساس واقعیت‌های موجود اظهار نظر می‌کنم. حتی اگر بزرگ‌ترین شرکت یا سازمان مثل شرکت توسن هم باشی و به اعتبارت خدشه‌ای وارد شود، حتی اگر سه میلیون دلار هم برای سرپوش گذاشتن هزینه کنی، آبرویی که رفته، دیگر برنمی‌گردد. اعتبار در بانک‌ها که قطعاً در ایران بنگاه اقتصادی محسوب می‌شوند، بزرگ‌ترین سرمایه‌شان است. از دست دادن اعتبار یعنی از دست دادن همه دارایی‌های سازمان. من نمی‌خواهم خیلی وارد جزئیات شوم، اما به عنوان مثال، یکی از سرمایه‌های اصلی هر سازمان، یعنی سرمایه انسانی را ذکر می‌کنم که به درستی آن اطمینان دارم. این متن نتیجه‌گیری من از شناختم در این مدت از همکاران کارآفرین و گفتگوهای شخصی‌ام با همکاران، از جمله در حوزه فناوری و نگاه بانک است و به درستی آن اطمینان دارم. ده‌ها و شاید صدها نوشته درباره شخصی که کمتر از یک سال مدیرعامل نگاه بانک شده، وجود دارد. من کم سابقه کار در جاهای مختلف ندارم؛ حدود نوزده سال در هفت جای مختلف کار کرده‌ام و کارآفرین هشتمی هستم. با افراد زیادی کار کرده‌ام و مدیرعامل‌ها و مدیران زیادی دیده‌ام، اما در بدترین جای همکاری‌ام هم چنین چیزی ندیده بودم. تصمیمات و نتایج تصمیماتی که گرفته شده، خسارت زیادی برای کارآفرین داشته، چه از نظر دارایی و سرمایه‌های سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و اقتصادی و چه از نظر سرمایه انسانی و اعتبار سازمان. به عنوان مثال، با یقینی که به آن رسیدم، از نظر سرمایه انسانی، سال گذشته در نگاه بانک با شخصی برخورد کردم که در زمینه تحلیل و برنامه‌نویسی سیستم مالی و به طور کلی در مهندسی نرم‌افزار سیستم‌های مالی، از بهترین‌هایی بود که در نوزده سال کارم دیده بودم. به همین دلیل، من و برخی همکاران که درباره‌اش صحبت می‌کردیم، او را تحسین کردیم. بعد از مدتی که ن.م مدیرعامل شد، گفتند این شخص تعدیل شده است. وقتی شخصی با این سطح از توانایی تعدیل می‌شود، فهمیدن دلیلش سخت نیست. با افراد با سابقه شرکت و بانک هم در این مورد صحبت کرده بودم و با خودش هم صحبت کردم. موضوعاتی گفتند که نشان می‌داد دلیل تعدیلش تصمیمات شخصی بوده است. با همه این موارد، به یقین رسیدم و این فقط یک نمونه بود. وقتی قدرتی به شخصی داده می‌شود که در سطح آن جایگاه نیست و شخصیت و ظرفیت آن را ندارد، نتیجه تصمیماتش از دست دادن سرمایه‌های سازمان است. به عنوان مثال، با این تصمیم، سرمایه انسانی سازمان به جایی می‌رسد که استعفا می‌دهد یا مدیرعامل در این جایگاه، تصمیمات شخصی می‌گیرد و سرمایه انسانی سازمان تعدیل می‌شود. وقتی شخصی تا این اندازه ضعیف است و در سطح این جایگاه نیست، دادن قدرت به او اشتباه محض است. نتیجه این اشتباهات، خسارت زیاد بوده و بدترین تنبیه این اشتباهات، از دست دادن اعتبار سازمان است. این از دست دادن اعتبار کارآفرین، خواه ناخواه روی همه نیروی انسانی سازمان، از مدیرعامل بانک تا پایین‌ترین سطوح، تأثیر منفی می‌گذارد. برای اینکه عمق حرفم را درک کنید، اعتبار کارآفرین را از نگاه افراد خارج از کارآفرین، چه به عنوان مشتریان سازمان، چه به عنوان سازمان‌های نظارتی و چه به عنوان نیروی انسانی در شرکت‌های دیگر، در سال قبل و سال جاری مقایسه کنید. آن‌گاه به عمق از دست دادن بزرگ‌ترین سرمایه، یعنی اعتبار، می‌رسید. مدیران ارشد بانک بهتر است الان برآورد کنند که با این تصمیم چه چیزی به دست آورده‌اند و چه چیزی از دست داده‌اند؟ وقتی به این برآورد نگاه کنید و ببینید که به دلایلی که گفته می‌شود، این شخص یعنی ن.م برای درست کردن سابقه و رزومه مدیرعاملی سفارش شده است (چیزی که مدیران تصمیم‌گیرنده به دنبالش بودند)، در مقابل، تا چه اندازه بانک اعتبار از دست داده است، هرگز این تصمیم را نمی‌گرفتند. در نهایت، جمع‌بندی من این است که همه این از دست دادن اعتبار، نتیجه تصمیم بسیار اشتباه در به قدرت رساندن شخصی با سطح مدیریتی بسیار بسیار پایین بوده است. اشتباهی تا این اندازه تأثیرگذار از سوی مدیران ارشد بانک، بسیار بسیار حیرت‌آور است.

با وجود شنیدن نظرات منفی از دوستانی که قبلاً در بانک کارآفرین کار کرده بودند، با انگیزه زیاد کارم را در این شرکت شروع کردم. اما مدیر بخش هوش تجاری به حدی عصبی و بی‌ثبات است که در همان سه روز اول من و سایر نیروهای جدید با سابقه بالا پشیمان شدیم، ولی تصمیم گرفتیم ادامه دهیم. این مدیر بسیار بیمار است، مدام توهم توطئه دارد، آزار روحی می‌دهد و اصلاً توانایی مدیریت ندارد. رفتارش با پرسنل بسیار نامناسب است. علاوه بر این، نیروهای قدیمی شرکت به حدی بدجنس و خسیس هستند که تا به حال چنین افرادی ندیده بودم. آنها به اطلاعات قدیمی خود چسبیده‌اند و حاضر نیستند به نیروهای جدید آموزش دهند تا کار خودشان کم شود. هیچ گونه مستنداتی ندارند و اصلاً تمایلی به آموزش نشان نمی‌دهند. جو شرکت بسیار عجیب است و به نظر من دلیل عدم پیشرفت شرکت همین است. انگار در جهنم هستند و حاضر نیستند کوچک‌ترین کمکی به هم بکنند. به نظر من اصلاً به این شرکت نزدیک نشوید. از 9 نیروی جدیدی که آن سال برای بخش هوش تجاری استخدام شده بودند، فقط یک نفر ماند.

متأسفانه این شرکت با شروع خوبی فعالیت خود را آغاز کرد و مدیر اولیه آن فردی با دانش و محترم بود. اما کارآفرین عادت به اخراج افراد زبده و محترم دارد و این فرهنگ نادرست به تدریج در شرکت نفوذ کرده است. متأسفانه مدیران این شرکت به اصطلاح فناوری اطلاعات، دارای مدارک ضعیف و حتی دیپلم هستند که نشان‌دهنده عمق فاجعه بی‌ضابطگی در این شرکت نوپا است. روال چاپلوسی و هدررفت منابع توسط مدیران نالایق ادامه دارد و برخی کارشناسان نیز مطابق با همین فرهنگ غلط در شرکت فعالیت می‌کنند. به همه کسانی که برای رشد و شخصیت خود ارزش قائل هستند، توصیه می‌کنم به زیرمجموعه‌های این کارآفرین نروند.

جناب مدیرعامل بانک، جناب دکتر ...، انسان بودن تفاوت بسیاری با آدم بودن دارد. از اصول انسانیت، جبران کردن خطاست. روز اول هفته بود که از صحبت همکاران تحت مدیریت خودم متوجه این وب‌سایت شدم که از قضا می‌گفتند مدیران بانک هم مدت زیادی است از این موضوع خبر دارند! بدون شک شما نیز از این حجم از مشکلات که به نظر می‌رسد خود باعث و بانی آن بوده‌اید، خبر داشته‌اید. شما مدتهاست از خطاهایی که در مورد این شرکت و همکاران باسابقه بانک در شرکت انجام شده است، مثل مورد انتخاب مدیرعامل نگاه بانک که افراد زیادی انتقادات گسترده‌ای داشته‌اند، خبر دارید اما تا آنجایی که بنده اطلاع دارم هیچ اقدامی انجام نداده‌اید. گذشته از اشتباهات دیگر در بانک از جمله مهاجرت سیستم ارزشمند و بسیار کم‌نظیر بانک به شرکت داتین که بنده به شخصه و خیلی از همکاران بارها نمایندگان آنها را دیدیم که هدف اصلی‌شان تنها کسب درآمد برای شرکت متبوعشان بوده و در آینده تحت فشار قرار دادن بانک در ارائه سرویس‌های حاکمیتی و مهم با هزینه‌ای بسیار خارج از منطق و گزاف خواهد بود و در حال حاضر نیز در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. اما انتقاد بنده به علت قصورات و اشتباهات جنابعالی در قبال عزیزان و دوستان باسابقه ما در شرکت نگاه هست. در گذشته نسبت به شما نظری متفاوت داشتم و در نظرم انسان بودید. اما ... مشکلات گوناگونی که برای کارمندان باسابقه بانک که در نگاه مشغول هستند به وجود آوردید که هر روز گلایه دارند. تاکنون بارها و بارها افرادی پیش من و شنیده‌ها حکایت از آن دارد که نزد دیگر مدیران بانک گلایه کردند و بدتر از آن برخی از همکاران باسابقه که دلیل اخراجشان نامشخص بوده است. نتایج تصمیمات اشتباه شما برای ما بسیار گران بوده است. بانک کارآفرین در هیچ مقطعی از حیات خود، درصدی از این حجم از انتقادات و تنش از طرف کارمندان خودش نداشته و بدتر از بدتر، بدتر از فاجعه نمی‌دانم چه جمله‌ای حق مطلب را می‌تواند بیان کند، مورد تهدید به خودسوزی است که هم من و هم شما و هم همه‌ی مدیران بزرگوار بانک می‌دانیم که حتی در صورت عدم بالفعل شدن این اقدام بالقوه فقط از منظر رسانه‌ای، قطعا پایان حیات کارآفرین خواهد بود. همیشه در گذشته، نگاه افراد به بانک و ما محترم و شاخص بود اما در زمان مدیریت شما همه گذشته پرافتخار و شاخص بانک به تاراج گذاشته شد. قسمت بسیاری از انتقادات منطبق بر این وب‌سایت به صورت حضوری و یا تلفنی توسط افراد مختلف شرکت نگاه و حتی همکاران بانک در مدت ماه‌های گذشته به بنده منتقل شده بود و حتما به مدیران دیگر و حتی خود شما به گفته این افراد انتقال داده شده، اما گویی همگی سر در زیر برف کرده‌اید. شما ثابت کردید در بانک کارآفرین در راستای اهدافی غیر از تعالی و ارتقاء بانک مدیریت کرده و می‌کنید. شما کمر همت به نابودی بانک کارآفرین بسته‌اید و در این راه تبر به دست به ریشه این درخت استوار می‌کوبید. جناب دکتر .... این درخت استوار حاصل سالها تلاش و کوشش بسیار والای تمامی همکاران با سابقه من بوده است. شما ثابت کرده‌اید در نقطه مقابل قرار دارید. نتیجه تصمیمات شما، افراد زیادی را در این مسیر اشتباه قرار داده است که این‌گونه و تا این اندازه بی‌پروا دست به اقدامات این‌چنینی در وب‌سایتی عمومی زده‌اند و باز هم تاکید کنم بدتر از فاجعه تهدید به اقدام خودسوزی همکاری که معتقدم حتما از سر استیصال و درماندگی از عملکرد نمایندگان شما در این شرکت به این وضعیت رسیده است. بعد از ۲۰و اندی سال که با عزت و سری بلند در بانک کارآفرین با افتخار در کنار همه همکاران در هر مسیری همراه بودم چون با قاطعیت بنده معتقدم هدف همه همکاران در راستای ارتقای بانک بوده است اما امروز که نتیجه تصمیمات این دو سال اخیر شما بوده است به نتیجه رسیدم که این تصمیمات در جهت خلاف سربلندی بانک و عزت همکاران بوده است.

جناب مدیرعامل محترم بانک (ا.ب)، با سلام. اینجانب با بیش از ۱۰ سال سابقه کار در بانک کارآفرین، در سال ۱۴۰۰ تحت فشار و تهدید شخص شما و مدیرعامل وقت بانک (م.ر.ف)، مجبور به عقد قرارداد با شرکت نگاه بانک شدم. با وجود تمایل به تغییر محل کار، به دلیل از دست دادن فرصت‌های شغلی دیگر و سن بالا، امکان این کار برایم فراهم نشد. در این سه سال، زندگی ما به نابودی کشیده شده و هیچ روز خوشی نداشته‌ایم. امسال نیز تمام زحمات ما نادیده گرفته شد و با بی‌عدالتی مواجه شدیم. بسیاری از ما اگر چندین برابر فردی که اکنون مدیرعامل نگاه بانک (ن.م) شده، زحمت نکشیده باشیم، کمتر زحمت نکشیده‌ایم. شما و این فرد، روح و روان ما را بازیچه خود کرده‌اید و هر کار زشتی که توانسته‌اید با ما انجام داده‌اید. حتی این فرد را به عنوان آینه دق ما قرار داده‌اید تا هر روز بیشتر ما را تحقیر کند و به ما بفهماند که در بانک کارآفرین فقط روابط برای شما و مدیران مهم است و ما باید زیر دست این فرد کار کنیم. دیگر طاقت این شرایط را ندارم. اگر مانند برخی از همکاران اخراج شده بودم، شاید تاکنون خود را آتش زده و راحت شده بودم. وقتی فردی مانند (ن.م) که هر کار زشتی انجام داده، به بانک بازگردانده شده و حتی به عنوان مدیرعامل و عضو هیئت مدیره منصوب شده، چرا ما که هیچ کار بدی نکرده‌ایم و چندین برابر او زحمت کشیده‌ایم، اجازه بازگشت به بانک را نداریم؟ در این سه سال، افراد زیادی در بانک استخدام شده‌اند. این اولین و آخرین پیام من به شماست. اگر در کوتاه‌ترین زمان ممکن ما را به بانک بازنگردانید، من خود را در مقابل بانک آتش خواهم زد.

همانطور که دوستان گفتند، دیگر نیازی نمی‌بینم توضیح دهم که این شرکت چقدر کوچک و حقیر است و اصلاً جای مناسبی برای کار کردن نیست، چون آینده‌ای در آن وجود ندارد. فقط می‌خواستم بگویم که امروز به کلیه پرسنل بانک کارآفرین کارت اعتباری به مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان داده شد، اما طبق معمول وقتی پیگیری کردیم که چرا به ما پرسنل نگاه توجهی نشده، گفتند که آنجا بانک است و پول دارد. آقایان مدیران بانک کارآفرین و مدیران شرکت نگاه، چقدر نامرد هستید؟ مگر در همه جلسات معارفه شرکت نگفتید که تمام مزایای بانک شامل نگاه هم می‌شود؟ چرا خلف وعده کردید؟ چرا اینقدر دروغگو هستید؟ مگر ما به میل خودمان به استخدام این شرکت کوچک درآمدیم؟ چگونه توانستید ما پرسنل که قراردادهای ده‌ساله با بانک به صورت مستقیم داشتیم را مجبور کنید که به این شرکت بیاییم؟ آقای بها... مدیرعامل بانک کارآفرین، شما که در جریان ریز به ریز اتفاقات ما بودید و هستید، چرا با وجود اینکه به ظاهر متدین هستید، دست به چنین کاری زدید؟ و آقای ن.م مدیر نگاه، نمی‌دانم چگونه و با چه کاری توانستید به این سمت برسید. کسی که تمام پرسنل بانک قبل از این پست اگر می‌خواستند شما را بشناسند، یاد همایشی می‌افتادند که شما شخصی بودید که سوالات و دغدغه‌های پرسنل نگاه را از مدیران نگاه و مدیران بانک می‌پرسیدید و نقش یک مجری را داشتید. چه خدمتی کردید که به یکباره از کارشناس به سمت مدیرعاملی رسیدید؟ شما همان کسی هستید که حتی حاضر نشدید به شرکت نگاه بیایید و با رابطه‌هایی که داشتید در بانک ماندید. حالا از شما هر چه می‌پرسیم و درخواستی داریم، می‌گویید بانک را فراموش کنید. چقدر شما رانتی و دروغگو هستید؟ چرا وقتی حرفی می‌زنیم، می‌گویید بروید و از همان‌هایی که این حرف‌ها و وعده‌ها را دادند، درخواست‌هایتان را بخواهید؟ مگر ما گفتیم آن‌ها گفتند و الان دیگر نیستند؟ بله نیستند، در نگاه و در بانک کارآفرین. الان سمت ریاست بانک مرکزی را دارند. آقای م.فر... یکی از کارهایی که ایشان برای به دست آوردن میز ریاست بانک مرکزی انجام دادند، همین تأسیس شرکت نگاه است. تمام شما مدیران نالایق و دروغگوی بانک کارآفرین و نگاه باید پاسخگوی این ظلم‌هایی که در حق پرسنل کرده‌اید باشید. به امید آن روز، ما روزها را سپری می‌کنیم. این را هم بگویم به مدیران نگاه که اینقدر نالایق هستید که شرکت مربوط به پرسنل خدماتی بانک توانست این وام را برای پرسنل خود ردیف کند و دیگر شرکت‌های تابعه بانک، ولی شما مدیران کوچک نتوانسته‌اید. ظلم نخواهد ماند.

سلام به دوستان عزیز بانک کارآفرین. بعد از مدتها می‌خواهم خاطره‌ای از سال 98 را با شما در میان بگذارم. در آن سال، جلسه‌ای دوستانه با حضور حدود 25 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد فناوری اطلاعات بانک کارآفرین برگزار شد. در این جلسه، انتقادات صریحی نسبت به تصمیمات مدیریت فناوری مطرح شد. اما روز بعد، مدیریت فناوری همه ما را به جلسه‌ای دعوت کرد و با عصبانیت از حرف‌های خصوصی ما در جلسه قبلی صحبت کرد. متوجه شدیم که یکی از حاضرین به نام ن.م، که فردی با ظاهر مذهبی بود، جلسه را ضبط کرده و به مدیریت تحویل داده بود. این اتفاق باعث شد اعتماد بین همکاران از بین برود و بسیاری از افراد با تجربه و متخصص از بانک استعفا دهند. ن.م به پاس این خیانت، به سرعت به پست مدیریت اداره دیجیتال منصوب شد و حتی بعدها مدیرعامل شرکت فناوری بانک کارآفرین شد. این واقعه نقطه عطفی در سیر منفی بانک کارآفرین بود و باعث از دست رفتن نیروهای کلیدی و شکست پروژه‌های مهم فناوری شد. این خاطره تلخ، آخرین و بدترین خاطره من از بانک کارآفرین است و آرزو می‌کنم هیچ‌کس با چنین افرادی در زندگی یا کار مواجه نشود.

دوستان، همکاران، مدیران و سهامداران، با توجه به وظیفه‌ای که دارم و آشنایی با وضعیت بحرانی بانک کارآفرین، لازم دیدم این هشدار را بنویسم. بر اساس بررسی‌های انجام‌شده، بانک کارآفرین دچار یک بیماری جدی شده است که اگر فرصتی برای درمان باقی مانده باشد، باید سریعاً اقدام شود. متأسفانه نتیجه بررسی‌ها نشان می‌دهد که این بانک به سرطان مبتلا شده است. این سرطان از غده‌ای به نام مدیرعامل شرکت نگاه بانک شروع شده و در حال گسترش به کل مجموعه بانک کارآفرین است. بانک کارآفرین که سال‌ها نماد سلامت و الگوی سازمان‌ها بود، اکنون دچار سرطان بدخیم شده است. این غده سرطانی هر روز پیشرفت می‌کند و بخش‌های بیشتری را درگیر می‌کند تا جایی که ممکن است کل مجموعه را از پا درآورد. در سال‌های اخیر، به‌ویژه در دوره مدیریت فعلی بانک، به دلیل ضعف اراده و ناتوانی در حفظ سلامت مجموعه، افراد ناسالم وارد سیستم شدند و باعث ایجاد بیماری‌های غیرقابل درمان از جمله سرطان شدند. این سرطان از نوع بدخیم است و به راحتی قابل درمان نیست، زیرا بخش‌های حیاتی بانک را درگیر کرده است. در بخش فناوری اطلاعات، با ورود یک فرد ناشناخته به نام ف...ق...، این غده سرطانی ایجاد شد و به سایر بخش‌ها نیز سرایت کرد. متأسفانه این غده سرطانی توسط فردی به نام ج...م... که خود دچار سلول‌های سرطانی بود، به سرعت پیشرفت کرد و به بخش‌های حیاتی بانک سرایت کرد. سپس توسط فردی به نام ا...ب... که اراده ضعیفی داشت و توانایی تشخیص سلول‌های مخرب را نداشت، به تمام بخش‌های حیاتی فناوری و بخش مستقلی به نام نگاه سرایت کرد. اگر این سرطان بدخیم به‌موقع درمان نشود، ممکن است بخش‌های کم‌آلوده‌تر پاک‌سازی شوند، اما بخش‌های حیاتی دیگر ممکن است نجات نیابند. بانک کارآفرین که همیشه نماد سلامت بود، اکنون دچار سلول‌های سرطانی شده است و کمتر بخشی از آن سالم مانده است. سلول‌های سالم در حال تلاش برای جلوگیری از سرایت سرطان هستند، اما در بسیاری از بخش‌ها، سلول‌های سالم توان مقابله با این سرطان بدخیم را ندارند. در نتیجه، سلول‌های سالم یا استعفا می‌دهند، یا اخراج می‌شوند، یا آلوده می‌شوند. تنها راه درمان، تغییر تفکر در مدیریت بانک است تا با قطع بخش‌های غیرقابل درمان مانند نگاه و درمان فوری بخش‌های درگیر، جلوی پیشروی سرطان گرفته شود. سلول‌های بانک کارآفرین به چهار دسته تقسیم شده‌اند: ۱. کسانی که استعفا دادند. ۲. کسانی که اخراج شدند. ۳. کسانی که آلوده شدند. ۴. کسانی که در مسیر یکی از این سه حالت قرار دارند. اگر سریع اقدام نشود، دیر خواهد شد.

یکی از بدترین تجربیات کاری من در این شرکت بود. شرکتی که در آن چاپلوسی و زیرآب‌زنی جای تخصص را گرفته و هر چقدر برای مدیرعامل کوچکش دکتر دکتر کنی، جایگاه و پست می‌گیری. جایی که دروغ‌گویی از سوی مدیران و مدیران بانک کارآفرین در نگاه اول آشکار است. شرکتی که بر پایه دروغ بنا شده و با سرنوشت جوانان بازی کرده است. اما خبری به شما می‌دهم که در مدت کوتاهی خبرهای خوبی به گوشتان خواهد رسید و مدیریت پاسخ همه کارشکنی‌هایی که در حق همکاران کرده را خواهد دید. دوستان، درباره هزینه لباس و هزینه سفر که مدتی است به همکاران بانک پرداخت نشده، در همین هفته به ما پرداخت خواهد شد، البته نه به اندازه‌ای که به همکاران بانک پرداخت شده. این را گفتم تا بدانید خبری که دادم درست است.

کاربر در این نظر به شدت از عملکرد فردی به نام م ه و رئیسش ن م انتقاد کرده و معتقد است که این دو با نقشه‌های شیطانی و دروغ‌های متعدد باعث تخریب و مشکلات فراوان در تیم کور و بانک شده‌اند. کاربر ادعا می‌کند که م ه با دروغ‌گویی و اجرای نقشه‌های ن م، شرایط بدی را برای کارمندان و شرکت ایجاد کرده و حتی باعث مهاجرت سیستم‌ها شده است. همچنین، کاربر به سیزده دروغ بزرگ اشاره می‌کند که م ه در نظرات خود بیان کرده و معتقد است که این دروغ‌ها بخشی از نقشه‌های شوم ن م برای رسیدن به اهدافش بوده است. کاربر در نهایت تأکید می‌کند که م ه و ن م شر مطلق هستند و باعث ویرانی بخش فناوری بانک شده‌اند.

درود. من در پست "دیدگاه‌های انتقادی صددرصد منفی و بی‌نتیجه" که دوستان نوشته بودند، نظرم را در مورد پست و نظرات بیان کردم. وقتی به یکی از نظرات رسیدم، نظر زیر را نوشتم و گفتم برای اینکه مدیران ارشد هم ببینند، آن را پست می‌کنم چون از دید من بسیار مهم بود. به نظر من، اشتباهی بسیار بزرگ و ویرانگر در شرکت رخ داده است. با توجه به جو شرکت و مطالعاتم در زمینه روانشناسی، از صحبت‌ها و رفتارهای نیروهای شرکت می‌توان برداشت کرد که این موضوع باعث ایجاد هرج و مرج و ویرانی ذهنی در افراد شده است. به نظر من، مسبب اصلی این وضعیت، نگاه مدیرعامل شرکت (ن م) بوده است. اگر شما هم این موضوع را مطالعه کنید، احتمالاً با من هم‌عقیده خواهید بود. اخراج‌های انجام‌شده بسیار اشتباه و شخصی بوده‌اند. اگر به لیست افراد اخراج‌شده نگاه کنید، کاملاً واضح است که مدیرعامل کینه‌های شخصی خود را جبران کرده است. کم‌کردن نیروها آداب خاص خود را دارد و موضوع بسیار مهمی است که باید توسط افراد چیره‌دست و سالم انجام می‌شد. نفر اول بانک باید گزارشات دقیق را با نظارت کامل مطالبه می‌کرد، اما همه موارد نشان می‌دهد که این کارها انجام نشده است. این مدل اخراج‌های شخصی و کینه‌ای باعث ایجاد هرج و مرج شده است، زیرا ثابت کرده که اولویت کار، شرکت یا بانک نیست، بلکه اولویت جایگاه قدرت است. بنابراین، هر نیرویی ممکن است با خود فکر کند که حتی اگر عالی هم باشد، به دلیل کینه شخصی فرد در قدرت اخراج شود. این موضوع نماد کاملی از ویرانی ذهنی برای تمام افراد فعال در شرکت است. این اشتباه بسیار ویرانگر بوده است. هرچقدر این نظر را لایک کنم، کم است.

در اینجا می‌خواهم درباره تیم‌های بانک صحبت کنم. مدیریت خانم پ.خ باعث شده که خبرچینی و زیرآب زنی بین همکاران، همراه با چاپلوسی که شرط اصلی برای کار کردن با ایشان است، جایگاه پیدا کند. به گونه‌ای که حتی اگر ایشان یک روز در شرکت نباشند و مطلبی گفته شود، در کسری از ثانیه توسط این افراد به گوش ایشان می‌رسد. مورد بعدی تبعیضی است که ایشان بین اعضای تیم قائل می‌شوند، مانند اختصاص درصد بالاتر کارانه به برخی، توهین و آزار روحی و روانی، و برخورد متفاوت با اشتباهات افراد. همچنین ایشان از برخی افراد توقع ندارند تا دیروقت در شرکت بمانند و می‌توانند به موقع بروند، اما از برخی دیگر انتظار دارند روزی ۱۱ تا ۱۲ ساعت کار کنند و اگر بعد از ۹ ساعت شرکت را ترک کنند، فردا با تیکه‌انداختن و حرف‌های زیادی مواجه می‌شوند. ضعف مدیریت ایشان و تیم‌های دخیل در برنامه‌ریزی باعث شده که فشار زیادی روی برنامه‌نویس‌ها برای تحویل به موقع فیچرها باشد و عملاً هیچ قدرتی برای مذاکره با لایه‌های بالاتر نداشته باشند. در مورد کارانه‌ها نیز اگر ایشان از شما خوششان نیاید و چاپلوسی نکنید، هیچ‌گاه کارانه‌ای بالای ۱۰۰ درصد دریافت نخواهید کرد و حتی در برخی موارد دیده شده که به برخی افراد کارانه‌های زیر ۷۰ درصد داده‌اند. فشار کاری و روانی روی تیم‌های بانک بسیار بالاست، در حالی که برخی تیم‌ها که در طول روز کم‌کاری می‌کنند، کارانه‌های بالای ۱۰۰ درصد دریافت می‌کنند.

ابتدا پیشنهادی برای ویکی تجربه دارم که نوع سومی از تجربه به نام مذاکره همکاری به جز کار و مصاحبه اضافه شود. من از نظر کار و مصاحبه ارتباطی با شرکت نگاه بانک کارآفرین ندارم و چون گزینه دیگری نبود، مصاحبه را انتخاب کردم، اما منظورم مذاکره است. تجربه‌ای دارم که بسیار مفید است و امیدوارم چنین تجربیاتی نیز به اشتراک گذاشته شود. ما یک استارت‌آپ در حوزه مالی هستیم که با شرکت‌های فعال در این حوزه همکاری می‌کنیم. اخیراً شروع به بررسی شرکت‌های جدیدتر کردیم که بیشترشان شناخته‌شده بودند، اما یکی از شرکت‌ها که برای ما ناشناخته بود، شرکت نگاه بود. با هماهنگی مدیریت شرکت، جلسه‌ای برای همکاری و گفتگو تنظیم شد. برای حفظ هویت شرکت‌مان، وارد جزئیات نمی‌شوم، اما در این جلسه انتظار داشتیم خدمات شرکت را بشنویم تا ببینیم آیا می‌توانیم همکاری کنیم یا خیر. متأسفانه فقط حرف‌های بی‌ارزشی از مدیرعامل شرکت شنیدیم که شبیه به صحبت‌های آقازاده‌های رانتی بود. او حتی درک درستی از خدمات شرکت نداشت و فقط در مورد یک اپلیکیشن بانکی صحبت کرد که ما قبلاً بررسی کرده بودیم و می‌دانستیم بخش زیادی از آن کپی از اپ‌های دیگر با کیفیت پایین‌تر است. بخش طنز ماجرا این بود که او ادعا می‌کرد این اپلیکیشن ایده خودش بوده، اما حتی توانایی ارائه فنی ایده خود را نداشت. وقتی سوالات فنی می‌پرسیدیم، کاملاً گیج می‌شد. اشتباه ما این بود که از قبل در ویکی تجربه اطلاعات جامع‌تری درباره این شرکت کسب نکرده بودیم. اگر تجربیات کاری پرسنل این شرکت را بررسی می‌کردیم، وقت خود را با حرف‌های بی‌ارزش مدیرعامل تلف نمی‌کردیم. تجربه ارزشمند من این است که شرکت‌هایی با مدیریت رانتی، همکاری برد-برد و منطقی ندارند، اما شرکت‌هایی با مدیریت غیررانتی، همکاری خوب و حتی عالی دارند. همیشه ثابت شده که اگر همکاری برد-برد نباشد، حتی اگر یک طرف برنده و طرف دیگر بازنده باشد، در بلندمدت برای هر دو طرف باخت است. مدیران رانتی فقط به موفقیت کوتاه‌مدت فکر می‌کنند و به همکاری برد-باخت بیشتر توجه دارند. تجربه من با مدیریت شرکت نگاه نشان داد که آنها حتی نمی‌توانند در همکاری برد-باخت موفق باشند. مدیران رانتی فقط می‌توانند منابع را هدر دهند و هزینه تولید کنند. این تجربه را می‌توان به نیروهایی که تمایل به همکاری با چنین شرکت‌هایی دارند نیز تعمیم داد. همکاری با این شرکت‌ها باخت-باخت خواهد بود، زیرا تخصص شما ارزشی برای آنها ندارد و تجربه مفیدی کسب نخواهید کرد. قبل از هر نوع همکاری، سعی کنید اطلاعاتی درباره تصمیم‌گیرنده اصلی شرکت کسب کنید. اگر متوجه شدید که تصمیم‌گیرنده بر اساس رانت یا ارتباطات انتخاب شده، وارد هیچ نوع همکاری نشوید. دلم برای کشورم می‌سوزد که افراد رانتی و آقازاده‌ها در برخی شرکت‌ها و سازمان‌ها همه‌کاره شده‌اند و شرایط نابه‌هنجاری برای کشور ایجاد کرده‌اند. ما باید در برابر این افراد بایستیم و در قبال کشورمان مسئولیت داریم. ویکی تجربه می‌تواند منبع خوبی برای تشخیص مدیران رانتی باشد. مدیریت شرکت نگاه از بدترین نوع رانتی بود که ما دیده‌ایم. ما فکر می‌کردیم با یک شرکت خصوصی تحت مدیریت بانک کارآفرین طرف هستیم، اما سطح مدیریت و شرکت آنقدر ضعیف بود که باور آن برایمان دشوار بود.

امروز نیمه مرداد ۱۴۰۳ است و من واقعاً دوست دارم بدانم چرا افرادی که در چند ماه اخیر دیدگاه‌های انتقادی منفی زیادی نسبت به وضعیت بانک داشته‌اند، با صدای بلندتر و روش درست‌تری صحبت نمی‌کنند تا مسئولان بانک متوجه شوند و به فکر چاره باشند. به نظر می‌رسد که باید به این نتیجه رسیده باشید که صدای شما در اینجا به گوش کسی نمی‌رسد. بیش از ۴۰ پست و ۴۰۰ دیدگاه کاملاً منفی وجود دارد که می‌توان گفت به اندازه یک کتاب صد صفحه‌ای انتقاد منفی شده است. این نشان می‌دهد که تمام افرادی که در اینجا کار کرده‌اند یا مصاحبه داشته‌اند، دیدگاه منفی نسبت به شرکت دارند و انتقادات بسیار تندی به مدیرعامل و شرایط فعلی شرکت وارد کرده‌اند. البته مطمئناً تعدادی از افراد باید از شرایط راضی باشند، چون من شخصاً می‌دانم که چند نفر بسیار راضی هستند، اما احتمالاً به دلیل اینکه دیدگاه‌شان در میان این حجم از انتقادات منفی گم می‌شود یا ممکن است مورد توجه قرار بگیرند، ترجیح داده‌اند چیزی نگویند. همه کسانی که هنوز در این شرکت کار می‌کنند می‌توانند به صورت ناشناس، مانند اینجا، دیدگاه‌های خود را بنویسند و به صندوق پیشنهادات و انتقادات بانک ارسال کنند. در این صورت، مسئولان بانک متوجه خواهند شد که چه اتفاقی در جریان است. واضح است که آنها از شرایط اطلاع ندارند، زیرا اگر می‌دانستند، تاکنون اقدامی کرده بودند. اما با استفاده از صندوق انتقادات، می‌توانند در جریان قرار بگیرند. من نمی‌گویم که این انتقادات درست نیستند، چون خودم هم یکی از منتقدان اصلی این وضعیت هستم و بسیاری از دیدگاه‌ها درست هستند، چون یا تجربه کرده‌ام یا دیده‌ام یا شنیده‌ام. اما فکر می‌کنم با نوشتن بسیاری از مسائل داخلی شرکت و بانک در این پلتفرم، بیشتر خودزنی اتفاق می‌افتد. البته با خواندن این پست‌ها و دیدگاه‌ها، می‌توان گفت که دلیل این خودزنی اغلب به خاطر مدیرعامل شرکت است. من نمی‌گویم که تجربه کاری به افرادی که می‌خواهند در اینجا کار کنند منتقل نشود، اتفاقاً این پلتفرم خوبی برای آشنایی با شرکت‌هاست و باید از عوامل ویکی تجربه تشکر کرد، اما بهتر است برای رسیدن به نتیجه، از روش بالا استفاده کنید تا صدای شما به گوش مسئولان بانک برسد.

زمانی که شنیدم این فرد (ن.م) مدیرعامل نگاه شده، یاد خاطرات قدیمی‌ام افتادم. من سه سال پیش در حوزه مدیریت نگاه کار می‌کردم و آن زمان این فرد سرپرست یک تیم بود. نگاه حدود ۲۰۰ نفر نیرو داشت و جایگاه او در چارت سازمانی احتمالاً بعد از رتبه ۴۰ بود. حالا نمی‌دانم چطور در سه سال به این جایگاه رسیده است! آن زمان رفتارش بسیار ناخوشایند بود. من گاهی برنامه‌های مدیرعامل را انجام می‌دادم و این فرد همیشه می‌آمد و با زبان‌بازی سعی می‌کرد وقت بگیرد. همیشه از خودش تعریف می‌کرد و ادعا می‌کرد با افراد مهمی ارتباط دارد، انگار آقازاده است. اما بعداً فهمیدیم که فقط در حال فریب دادن دیگران است. او همیشه در حال زیرآب زدن دیگران، به ویژه مدیران، بود. یکی از مدیران می‌گفت این فرد همه را دیوانه کرده و همیشه با مدیران بانک ارتباط برقرار می‌کرد. او توانسته بود با یکی از مدیران بانک رابطه برقرار کند و از این طریق دیگران را زیرآب بزند. من تا به حال کسی مثل او ندیده بودم. یک بار با معاونش به جلسه مدیرعامل رفتند و بعد از پایان جلسه، این فرد برگشت و گفت باید دوباره مدیرعامل را ببیند چون موضوع مهمی دارد. وقتی رفت، به گوش خودم شنیدم که چیزهای بدی درباره معاونش به مدیرعامل گفت. این رفتارش واقعاً ترسناک بود. تعجب نمی‌کنم که به این جایگاه رسیده است، چون آن زمان هم دائماً دیگران را نزد مدیرعامل بدگویی می‌کرد و آدم‌فروشی می‌کرد. اما نمی‌دانم چطور توانسته مدیران بانک را متقاعد کند که او را به این جایگاه برسانند. آن زمان نگاه وضعیت بدی نداشت، اما مطمئنم الان با مدیرعاملی مثل او باید خیلی بد باشد. دیگران هم نظرات مشابهی درباره او دارند. اگر می‌خواهید بیشتر بدانید، از مدیرعامل قبلی نگاه بپرسید تا بفهمید این فرد واقعاً کیست.

امیدوارم حوصله کنید و این متن را بخوانید، شاید محتوای ارزشمندی داشته باشد. تمام جملاتی که می‌گویم توسط همکاران بانکی قابل تأیید است. من با ۱۲ سال سابقه کار، شامل ۹ سال در بانک و ۳ سال در شرکت نگاه، می‌خواهم تجربه‌ام را از اتفاقات ناگواری که توسط یک گروه با محوریت فردی مرموز به نام ن*م رقم خورد، بازگو کنم. این فرد فریبکارترین و مرموزترین شخصی است که من و بسیاری از همکارانم دیده‌ایم و اکنون مدیرعامل شرکت نگاه شده است. ورود من به بانک همراه با تغییراتی در بخش آی‌تی بود. هشت تا نه سال اول اوضاع خوب بود و ثبات داشت. کارها به خوبی پیش می‌رفت و مشکلات حادی مانند قطعی طولانی‌مدت سرویس‌ها وجود نداشت. اما از سال ۹۸ تغییرات شروع شد. بسیاری از مدیران و کارشناسان خوب که باعث ثبات آی‌تی بودند، به دلیل برخی اتفاقات استعفا دادند و رفتند. اوضاع به هم ریخت چون گروهی که فقط درگیر کارهای حاشیه‌ای بودند، شروع به برنامه‌ریزی کردند و با ارتباط با مدیریت آی‌تی و مشاوران مدیرعامل، کنترل بسیاری از بخش‌های آی‌تی را به دست گرفتند. این گروه سردسته‌ای به نام ن*م داشت که کارشناس تحلیل بود. اعضای اصلی این گروه شامل آقای م*ه، خانم م*م، خانم پ*خ، آقای ن*م و بعدها آقای ا*ص و خانم س*د بودند. این گروه همیشه سعی می‌کردند جلوی کارهای دیگر تیم‌ها را بگیرند و به آن‌ها ضربه بزنند. آن‌ها با تخریب گسترده سرویس‌ها و سامانه‌ها و افراد، کنترل بخش‌های زیادی از آی‌تی را به دست گرفتند. بعد از آن، در مدت زمان کوتاهی، ن*م مدیر دیجیتال، م*ه مدیر توسعه، م*م هد تحلیل، پ*خ معاون دیجیتال و سپس شرکت نگاه تأسیس شد و همه آن‌ها به مقامات مدیریتی رسیدند. در این دو سال، این گروه با کمک هم سیستم و سرویس‌های بانکی را به شدت تخریب کردند و مشکلات زیادی مانند قطعی سرویس‌ها و بسته شدن شعب ایجاد شد. تا جایی که مدیران ارشد تصمیم به مهاجرت گرفتند. این گروه با برنامه‌ریزی و سیاست‌های کثیف، به رهبری ن*م، با دروغ و زیرآب زدن، همه چیز را خراب کردند و باعث استعفای بسیاری از نیروها و مدیران خوب شدند. حتی پس از تأسیس شرکت نگاه، تلاش کردند مدیران جدید را نیز تخریب کنند. ن*م حتی زیرآب مدیرعامل هلدینگ و مدیرعامل نگاه را می‌زد. آی‌تی بانک ۱۳۰ نفر نیرو داشت که تقریباً همه بخش‌های مهم در اختیار این چند نفر قرار گرفت. جالب اینجاست که همه این افراد از تیم تحلیل بودند و در مدت کوتاهی به مقامات مدیریتی رسیدند. آن‌ها توانایی فنی کمی داشتند و در عرض دو سال سیستم بانک را دچار مشکلات زیادی کردند. نتیجه این اشتباهات این شد که ن*م، که بزرگترین دشمن کارآفرینی بود، توسط مدیران ارشد بانک به عنوان مدیرعامل شرکت نگاه منصوب شد تا باقی سرویس‌ها را نیز نابود کند. این فرد مطمئناً به بسیاری آسیب زده و در این راه برخی مدیران ارشد نادانسته و احتمالاً بدون قصد به او کمک کرده‌اند. اما مطمئناً کسانی بوده‌اند که دانسته به او کمک کردند تا به اهدافش برسد. ن*م در سال ۹۴ استخدام شد و در کمتر از ۹ سال توانست هم به لایه‌های قدرت برسد و هم کارآفرینی را نابود کند. از شر شیطان باید به خدا پناه برد.

این شرکت و بانک کارآفرین واقعاً مثل یک مرداب و باتلاق است. قدیمی‌های اینجا که قبلاً در بانک بودند، مدام تلاش می‌کنند تا به بانک برگردند، چون می‌دانند این شرکت آینده‌ای ندارد و در حال نابودی است. آنها به این شرایط عادت کرده‌اند و نمی‌توانند از این مرداب بیرون بیایند و به موقعیت‌های جدیدی که برایشان فراهم شده فکر کنند. افراد جدید مثل من که شناختی از بانک ندارند، به محض اینکه متوجه شرایط شرکت می‌شوند، سعی می‌کنند در سریع‌ترین زمان ممکن استعفا دهند. تقریباً بیش از ۵۰ درصد کارمندان شرکت در حال ارسال رزومه به جاهای دیگر هستند. اینجا نه تنها یک باتلاق فیزیکی است، بلکه باتلاق فکری هم هست. تفکر مدیران شرکت، به ویژه مدیرعامل، بسیار ابتدایی و نامناسب است. او در هر موضوعی دست و پا می‌زند تا نشان دهد که می‌فهمد، اما هر چه بیشتر حرف می‌زند، بیشتر فرو می‌رود. رفتار مدیرعامل با کارمندان زن نیز بسیار نامناسب است و نگاه‌های زیرچشمی او کاملاً آشکار است. مدیر منابع انسانی هم بسیار ضعیف عمل می‌کند و هیچ کاری از دستش برنمی‌آید. هیئت مدیره هم به جز یک خانم که معلوم نیست از کجا آورده‌اند، هیچ کس دیگری قابل توجه نیست. قدیمی‌ها از بانک به عنوان بهشت یاد می‌کنند، اما اینجا جهنم است. اینجا جنگ اعصاب است. حتی هولدینگ و بانک هم وضعیت بهتری ندارند. این شرکت و بانک کارآفرین بی‌فکرترین شرکتی است که می‌توانید تصور کنید. مثلاً سیستم بانکی که ۱۵ سال روی آن کار کرده بودند و توسعه داده بودند، به راحتی کنار گذاشته شد و به جای آن سیستم بانکی پاسارگاد را با هزینه‌های هنگفت انتخاب کردند. تصمیم‌گیری‌های بدون فکر و غیرمنطقی در این شرکت بسیار رایج است. من به این شرکت آمدم چون دوستی گفته بود سیستم بانکی عالی دارند، اما بعد از صحبت با قدیمی‌ها متوجه شدم که سیستم قبلی واقعاً فوق‌العاده بوده و حالا همه چیز از بین رفته است. مدیرعامل بانک هم به نظر می‌رسد مثل پسر مدیرعامل بانک رفتار می‌کند و این نشانه خوبی نیست. در نهایت، سقوط کارآفرین و شرکت نگاه بانک کاملاً واضح است. خوش به حالتان که حوصله داشتید و این حرف‌ها را شنیدید. پس تا می‌توانید از بانک کارآفرین و شرکت‌هایش دوری کنید. خیلی حرف زدم و دستم خسته شد!

یکی دیگر از نشانه‌های بی‌مدیریتی شرکت نگاه بانک، تبعیض شدید بین نیروهای دلسوز و خدوم و برخی نیروهای جدید و ناکارآمد است. من به چند مورد اشاره می‌کنم و از سایر همکاران نیز می‌خواهم موارد خود را در کامنت‌ها اضافه کنند. مدیر مالی: آقای اب... توان...، ایشان تازه‌وارد هستند و هر بار که به اتاقشان می‌روید، در حال برگزاری جلسه با کارشناسانشان هستند. شرکت پول ندارد تا حقوق بدهد، اما هر ماه یک کارشناس مالی جدید اضافه می‌شود. این همه نیروی کارشناس مالی برای چه چیزی است؟ زمانی یادم می‌آید که کل بخش مالی شرکت به همراه مدیرشان فقط ۳ نفر بودند. به نظر می‌رسد این افراد کارهای شخصی انجام می‌دهند و با حمایت مدیرعامل و عضو غیرمحترم هیئت مدیره، آقای نور...، فعالیت می‌کنند. کارشناس هوش مصنوعی: آقای ع. قهرمان...، ایشان به اصطلاح نخبه هستند، اما از نوع عقب‌مانده! فردی پرادعا که ادعای تخصص در هوش مصنوعی دارد، اما در این سه سالی که آمده، هیچ خروجی نداشته است. در واحد ما بود و همیشه کفش‌هایش را درمی‌آورد و بوی پاهایش همه را آزار می‌داد. با دو نفر دیگر در تیم هوش مصنوعی کار می‌کرد، اما پارسال زیرآب هر دو را زد و آن‌ها اخراج شدند، اما او ماند. جالب اینجاست که آن دو نفر فوق‌لیسانس هوش مصنوعی داشتند، اما او به زور مدرک کارشناسی کامپیوتر دارد. موارد زیادی وجود دارد، از آبدارچی‌هایی که فقط دنبال جمع‌آوری اطلاعات و خودشیرینی نزد مدیرعامل هستند تا تبعیض‌هایی که بین کارکنان باقی‌مانده اعمال می‌شود. دوستان لطفاً در کامنت‌ها موارد تبعیض را بنویسید و بگویید چگونه با حمایت مدیرعامل، افراد نالایق به پست‌های مهم می‌رسند و حقوق‌های بی‌حساب و کتاب دریافت می‌کنند.

با سلام به همه همکاران بانک و شرکت نگاه، بهتر است کسانی که به دنبال استخدام در اینجا هستند، قبل از اینکه امیدها و آرزوهایشان به ناامیدی تبدیل شود، با شرایط اینجا آشنا شوند. من خودم باعث استخدام یکی از دوستانم که تخصص بالایی دارد در شرکت نگاه شدم و الان از این کار پشیمانم. حتی نمی‌توانم به او بگویم ببخشید، چون خیلی اصرار کردم که به اینجا بیاید و با هم کار کنیم. هم بانک و هم شرکت در یک کوچه هستند. دلیل نوشتن این دیدگاه، ناامیدی از آینده خودم و این دوستم است، چون شرایط بهتری در جای دیگر داشتیم. سال‌هاست که کارمند بانک هستم و هیچ وقت این همه دید منفی از بیرون نسبت به بانک ندیده بودم. با دوستانم در بانک‌های دیگر در ارتباط هستم و آنها هم همین را می‌گویند. به سیاست‌های بخش‌های دیگر بانک کاری ندارم، فقط امور فناوری مد نظرم است که باعث این وضعیت شده. فکر می‌کردم چرا این حجم از بدگویی از بانک وجود دارد و هر روز بیشتر می‌شود؟ با خواندن دیدگاه‌های اینجا به این نتیجه رسیدم که یکی از دلایل اصلی، انتخاب بسیار بد و غیرمسئولانه مدیرعامل شرکت نگاه است که به گفته دوستان، فردی بسیار بی‌کفایت است. همچنین تصمیمات دیگر مدیران ارشد برای این شرکت و تغییرات سیستم بانک و اخراج‌هایی که خنده‌دار به نظر می‌رسد، چون تعداد نیروها تقریباً تغییری نکرده است. انگار در این مدت تعداد زیادی اخراج شدند و تعداد بیشتری استخدام شدند. به نظرم ارزش نداشت که بانک خوشنامی مثل کارآفرین با این تصمیمات دچار این حجم از بدنامی شود و تا این حد به سمت سقوط برود. کم‌کم در فضای بانکی کشور بدگویی از بانک بیشتر می‌شود و مشتریان هم می‌شنوند که اتفاقات نادرستی در اینجا رخ می‌دهد. اگر دید مشتریان منفی شود، سپرده‌ها بیرون کشیده می‌شود و اوضاع بدتر می‌شود. ای کاش مدیران ارشد کمی به تصمیمات آسیب‌زننده‌ای که گرفته‌اند، فکر می‌کردند. اگر مدیران ارشد بانک نمی‌گویند این بانک ارث پدری شماست، پس چه حرفی برای توجیه این وضعیتی که ایجاد کرده‌اند، دارند؟

به نظر من برای شناخت کارآفرین نیازی نیست این همه پست و کامنت خوانده شود، فقط کافی است تیترهای تقریباً تمام پست‌ها که معنای مشخصی دارند خوانده شود. من اینجا کپی کرده‌ام. بدون هیچ توضیح و تفسیری باید بگویم که شرکت نگاه با این رویه‌اش بدترین شرکتی است که وجود دارد. چقدر این مدیران کارآفرین فاجعه‌بار هستند که توانسته‌اند با مدیریت فاجعه‌آمیزشان شرکت نگاه را به ویرانه تبدیل کنند. * بی‌هوده‌ترین تجربه کاری * افتضاح * رفتار وحشیانه و دانش زیر صفر مدیران * سازمانی با نهایت کوتوله‌پروری * متعجب از فرار نیروها * شکایت به اداره کار * شرکت بی‌قانون و مستبد * بی‌اخلاقی * عدم صلاحیت اخلاقی مدیرعامل نگاه بانک * بچه نامشروع * مدیران دروغگو * هیئت‌مدیره بی‌وجود و بی‌خاصیت نگاه * مدیر عامل نابلد و بی‌تجربه * مدیرعامل نگاه؛ کم‌سوادترین، بی‌لیاقت‌ترین، بی‌وجدان‌ترین، خودخواه‌ترین و دوروترین آدم * نگاه بانک بدترین شرکت در زمینه مالی انتخاب شد * شکایت به اداره کار (۲) * سیاست‌ها و تصمیمات نادرست * زیراب زنی * مستندی به نام مدال افتخار اح...آقا * دریغ از یک تجربه یا نظر مثبت * نگاه بانک کارآفرین نابودکننده رزومه * اشتباهات سلسله مراتبی مدیران ارشد بانک * کمپین حمایت از همکاران و جلوگیری از ادامه اخراج‌ها * ندادن حقوق * نگران آینده، متحد برای توقف اخراج‌ها * مصاحبه خنده‌دار * معاونت فناوری اطلاعات مسبب بدبختی نگاه. من غیر از ناراحتی و اظهار تاسف برای سابقه خوب کارآفرین که حالا به اینجا رسیده، چیزی برای گفتن ندارم.

من به عنوان یکی از کارمندان فعلی شرکت نگاه بانک، از بی‌تدبیری‌های موجود در شرکت به شدت ناراحت هستم. مشکل اصلی به نظر من نقش مخرب معاونت فناوری اطلاعات، آقای ت…… است. به جای انجام کارهای مفید برای شرکت، پروژه‌های سرکاری مانند قرض‌الحسنه راه‌اندازی می‌کنند که فقط وقت ما را تلف می‌کند. مثلاً ما ماه‌ها روی پروژه مهاجرت کوربانک کار کردیم و بعد از ۵ ماه به ما گفتند ادامه‌اش لازم نیست. از طرف دیگر، معاون فناوری اطلاعات به جای واگذاری پروژه‌ها به شرکت‌های معتبر، سامانه LMS که سال‌ها در نگاه بانک استفاده می‌شده را به قیمت چند میلیون دلار و بدون تشریفات به یک شرکت بی‌نام و نشان با تعداد کمی نیرو واگذار کرده است. این فرد در پشت صحنه به دنبال منافع شخصی خود است و حتی مدیرعاملی را انتخاب کرده که به گفته پست‌های قبلی، فردی نالایق، سوءاستفاده‌گر و کوته‌نگر است. این مشکلات در شرکت‌های نگاه پرداخت و هلدینگ نگاه نیز به شکل دیگری در حال وقوع است. امیدوارم مدیران ارشد بانک، به‌ویژه برخی از اعضای دلسوز هیئت مدیره، به این مسائل رسیدگی کنند و جلوی این رانت‌خواری‌های گسترده را بگیرند.

مصاحبه‌کننده از نظر فنی سطح بسیار پایینی داشت و سوال‌هایی که مطرح می‌کرد واقعاً خنده‌دار بود. بعد از مصاحبه هم هیچ خبری از نتیجه‌گیری نشد. وقتی نظرات کارمندان این شرکت را خواندم، خیلی خوشحال شدم که استخدام نشدم 😂

اخراج همکارانمان ظلم بزرگی است و باید جلوی آن را بگیریم! این سکوت طاقت‌فرساست و دیگر نمی‌توانیم شاهد این بی‌عدالتی‌ها باشیم. اخیراً شنیدم که تعدادی از همکارانم اخراج شده‌اند و این موضوع مرا بسیار ناراحت کرده است، هم برای آنها که شغل خود را از دست داده‌اند و هم برای ما که باقی مانده‌ایم. اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، احتمالاً ۹ ماه دیگر نوبت من خواهد بود. این استرس باعث شده نتوانم به درستی کار کنم و مطمئنم دیگران هم همین حس را دارند. این اخراج‌ها نه تنها به همکارانمان ظلم می‌کند، بلکه به همه ما آسیب می‌زند. من از کمپین حمایت از همکاران و جلوگیری از ادامه اخراج‌ها حمایت می‌کنم و تصمیم گرفته‌ام با انتشار پست و بیان نظراتم، صدای اعتراض خود را بلند کنم. همکاران عزیز، دیگر تحمل دیدن این همه ظلم و ستم در حق همکارانمان در نگاه بانک را نداریم. مدیرعامل بانک با وعده‌های پوچ و دروغ، یکی‌یکی همکارانمان، حتی قدیمی‌های باسابقه را از بین برده است، گویی هیچ تعهدی به شرکت و آینده آن ندارد! ما که باقی مانده‌ایم، فقط خودمان را گول می‌زنیم. آیا شرکتی که این‌گونه با کارمندانش رفتار می‌کند، می‌تواند ذره‌ای تعهد به آینده داشته باشد؟ تا کی باید شاهد این بی‌عدالتی‌ها باشیم و سکوت کنیم؟ سکوت ما به معنای رضایت به این ظلم‌ها، خیانت به همکارانمان و چراغ سبز نشان دادن به ظالم‌ها برای ادامه ستمگری‌شان است! وقت آن است که مانند توده‌ای آتش شویم و این سکوت خفقان‌آور را بشکنیم! راهکارهایی برای مقابله با این ظلم پیشنهاد می‌کنم: تهیه طومار اعتراضی، برگزاری تجمع مسالمت‌آمیز، اطلاع‌رسانی از طریق رسانه‌ها و شکایت قانونی. دیگر صبرمان لبریز شده است. سکوت ما تا حدی قابل قبول است، اما ادامه آن به معنای همدستی با ظالم است. ما این سکوت را می‌شکنیم و صدای اعتراض خود را به گوش همه می‌رسانیم، حتی اگر از طریق شبکه‌های کاری مانند لینکدین و با افشاگری تمام ظلم‌هایی که به ما شده است. یا به داد ما می‌رسید و جلوی این ظلم‌ها را می‌گیرید، یا صدای اعتراض ما را به همه جا می‌رسانیم و رسوایتان می‌کنیم! منتظر همبستگی و نظرات شما هستیم. همچنین منتظر اقدام فوری مسئولان ارشد بانک و نمایندگان سهامداران برای رسیدگی به این ظلم‌ها هستیم. #نه_به_اخراج_غیرقانونی #حمایت_از_پرسنل_نگاه_بانک_کارآفرین #اتحاد_برای_احقاق_حق

شرکتی کاملاً رانتی با مدیران ارشد رانتی که حتی توان پرداخت حقوق و مزایای همکاران خود را ندارد. در این شرکت دزدی و حق‌خوری به وفور دیده می‌شود و تمام این مشکلات نتیجه تصمیمات مدیرعامل بانک کارآفرین است. مدیرعاملی که در ظاهر مذهبی و متدین است، اما در عمل نان صدها جوان با سابقه کاری ۱۰ تا ۱۵ ساله را بریده است. بسیاری از پرسنل مجبور به ترک شرکت شده‌اند و امسال نیز ۱۱ نفر در تاریخ ۳۰ خرداد اخراج شدند. این افراد قرارداد مستقیم با بانک کارآفرین داشتند و خدمات زیادی به این بانک ارائه کرده‌اند. مدیرعامل شرکت فردی است که چند ماه پیش در یک همایش سوالات و دغدغه‌های همکاران را برای مدیران ارشد می‌خواند و ناگهان به سمت مدیرعاملی این شرکت منصوب شد. او دانشجوی دکترا است و اگر کسی او را دکتر صدا نکند، ناراحت می‌شود. این شرکت از ابتدا با هدف رانت‌بازی، دزدی و حق‌خوری تأسیس شد و تأسیس آن باعث شد مدیرعامل فعلی بانک مرکزی به این سمت برسد و بر صندلی ریاست بنشیند.

سلام، من از ابتدا در بانک کارآفرین بودم و بعداً مجبور شدم به این شرکت بیایم. افرادی که قصد دارند به اینجا بیایند، علاوه بر مشکلاتی که ذکر شده، با مشکل پرداخت حقوق هم مواجه هستند. الان تقریباً ۱۰ روز از موعد پرداخت حقوق گذشته، اما متأسفانه حقوق ما را ناقص پرداخت کرده‌اند و مواردی مانند ناهار و ایاب و ذهاب را پرداخت نکرده‌اند که حدود ۶ تومان می‌شود! می‌گویند پول ندارند. پرداخت‌هایی که بانک موظف است به ما بدهد، مانند پول سفر، پول عید غدیر و ارائه امکانات رفاهی مانند اقامتگاه، هنوز پرداخت نشده است. می‌گویند شما دیگر بانکی نیستید و هر کس هم اعتراض کند، نامه اخراجش را می‌زنند. اوضاع بدی شده است. پول صندوق آینده که برای همکاران بانک حدود ۴۰ تومان پرداخت شده، به ما ندادند و معلوم نیست پول کجا رفته است! به هر حال مراقب باشید.

این پست تکمیل نظری است که روز قبل دادم. ای کاش زودتر متوجه می‌شدم که چند نفر از دوستان قدیمی اخراج شده‌اند. ای کاش حداقل یکی از همکاران حرکتی برای حمایت شروع می‌کرد. من فکر می‌کردم قراردادهای ۳ ماهه نداریم، اما آخر هفته فهمیدم دوستان قدیمی اخراج شده‌اند. شاید اگر زودتر کسی حمایت می‌کرد، اجازه نمی‌دادند این اتفاق بیفتد. یا فردی که شکایت به اداره کار کرده، چرا به نتیجه نرسانده است؟ یادتان هست آقای ب... مدیرعامل بانک چندین بار گفت کسی اخراج نمی‌شود؟ همه شاهد این حرف‌ها بودند، اما حالا ثابت شد که دروغگو است، چون حتی بچه‌های قدیمی بانک را هم اخراج کرده‌اند. پس حرف‌های مدیرعامل بانک هیچ ارزشی ندارد و به همین دلیل فکر می‌کنم همه ما تا پایان سال اخراج خواهیم شد. مدیرعامل شرکت بسیار نامرد و غیرصادق است و برای منافع خودش هر کاری می‌کند. من واقعاً فکر می‌کردم مدیرعامل بانک آدم صادقی است، اما حالا می‌بینم چقدر خوب خودش را در ظاهر حفظ کرده بود. هنوز باورم نمی‌شود دوستان اخراج شده‌اند، حتی دیروز فهمیدم یکی دیگر از قدیمی‌ها هم اخراج شده که باورش بسیار سخت بود. منتظرم بیایید و نظرتان را بگویید و حمایت کنید. مثل سالی که از بانک به نگاه منتقل شدیم و تا حدی پشت هم بودیم و اتفاقات مثبتی افتاد، یادتان هست؟ نمی‌دانم برای دوستان اخراج شده کاری می‌توانیم انجام دهیم یا نه، اما اخراج آنها به ما ثابت کرد که ما هم اخراج خواهیم شد. حتی قراردادهای ۶ ماهه هم داریم و مطمئنم اگر ۳ ماهه‌ها درست نشده، ۶ ماهه‌ها هم درست نخواهد شد. یکی از دوستان در مورد فلایتیتو گفته و من هم شنیدم که سروصدا کرده است. بانک کوچکترین ارزشی برای ما قائل نشده، حداقل خودمان اقدامی کنیم. سعی می‌کنم در لینکدین هم این موضوع را مطرح کنم تا مثل فلایتیتو شود و بانک دست از اذیت کردن ما بردارد. شاید دوستان اخراج شده را برگرداند. تازه با ویکی آشنا شدم و بلد نبودم پست بگذارم، نظر داده بودم. چقدر بچه‌ها اینجا فعال بودند، اما ای کاش کار مثبتی می‌کردید که جلوی اخراج‌ها را می‌گرفتید. این هم نظری که در یکی از پست‌های همکاران دیروز دادم: بچه‌ها، شماها چطورید؟ زمانی که گفتند بعضی قراردادها ۳ ماهه است، دو نفر در گروه واتساپ نگاه اعتراض کردند و ۲۰ نفر لایک دادند. یعنی همه همراهی شما همین بود؟ به همین راحتی اجازه دادیم همکارانمان اخراج شوند و هیچ کاری نکردیم؟ هفته پیش که دوستان برای خداحافظی آمدند، شوکه شدم و هنوز باورم نمی‌شود. گفته بودند قراردادها تمدید شده، اما به نظر دروغ بود. بچه‌ها، اصلاً خودتان را جای این افراد گذاشته‌اید؟ به همین راحتی اخراجشان کردند. ۹ ماه دیگر نوبت خودمان می‌رسد. اگر الان کاری نکنیم، ۹ ماه دیگر شرایط برایمان بدتر می‌شود. اینها هیچ دین و ایمانی ندارند. شماها همگی مدیرعامل این شرکت را می‌شناسید و می‌دانید چقدر آدم نامرد و رذلی است. پس باید منتظر بدتر از این برای خودمان باشیم. نمی‌گویم فقط برای دوستانمان، حداقل برای خودمان که تا پایان سال دیگر دیر می‌شود برای هر اقدامی. بچه‌ها، همه می‌دانید اینها که اخراج شده‌اند، حقشان نبود. اصلاً مگر چه کار کرده‌اند که اخراج شده‌اند؟ من نظرات همکار دیگر را هم دیدم و دوباره متأثر شدم. نمی‌توانیم نسبت به هم اینقدر بی‌تفاوت باشیم. یکی از پست‌ها در مورد شکایت به اداره کار است که امیدوارم به نتیجه برسد، اما من می‌خواهم کمپین حمایت از تمام افرادی که اخراج شده‌اند راه بیندازم. دیگر نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم. از دوستانی که نظر دادند و مرا همراه خود کردند، ممنونم. وقتی این نظرات را خواندم، به ذهنم رسید که بیایم و کمپین حمایت را راه بیندازم.

برای مصاحبه طبق زمان‌بندی اعلام شده به شرکت مراجعه کردم. رفتار خوبی از سوی حراست تا مدیریت منابع انسانی مشاهده شد. مصاحبه با معاونت انجام شد و قرار بود تا آخر همان هفته نتیجه را اطلاع‌رسانی کنند. با گذشت دو هفته، هنوز هیچ اطلاع‌رسانی انجام نشده است. تجربه کار در این محیط را نداشتم، اما با پست‌های ارسالی دیگر همکارانی که در شرکت بوده‌اند، به این نتیجه رسیدم که تغییرات مدیریتی منجر به نارضایتی تعدادی از کارمندان شده است. امیدوارم شرایط بهتر شود و حتی اگر نیازی به جذب نیرو نبود، رسماً اعلام کنند تا افراد زودتر بتوانند برنامه‌های خود را مشخص کنند.

من از ابتدا با بانک قرارداد بستم و نیروی شرکت نبودم، اما بعداً مجبور شدم با نگاه بانک قرارداد را ببندم. ای کاش بانک کورش را از دست نمی‌داد، چون الان شرکت نمی‌داند چگونه باید سرپا بماند و این همه نارضایتی ایجاد شده است. نیروها با هم بسیار بد رفتار می‌کنند، طوری که انگار به خون هم تشنه‌اند. تعدادی اخراج یا تعدیل شده‌اند و خیلی‌ها هم دنبال استعفا و رفتن هستند، چون محیط بسیار سمی و ناراضی‌کننده‌ای ایجاد شده است. مدیریت شرکت هم اصلاً در سطحی نیست که بتوان درباره‌اش حرف زد. اشتباه فاحش بانک در ایجاد شرکت، انتقال نیروها و مهاجرت کور و تعیین مدیریتی که بسیار ضعیف‌تر از این مدیریت است، مثل کوبیدن میخ تابوت بر جسم بی‌جان شرکت بود. مدیریتی که کاملاً خود را در این جایگاه گم کرده و اصلاً توان فکری برای نگهداشت و آینده‌ی شرکت نداشته است. وای که چه کردند با شرکتی که به گفته بنیانگذارانش قرار بود رقیب شرکت‌های بزرگ در ایران باشد.

نگاه چقدر رزومه من را خراب کرد. ای کاش زودتر از اینجا می‌رفتم. چرا؟!؟!؟! هفته پیش برای مصاحبه به جایی رفتم که خیلی دوست داشتم آنجا استخدام شوم، چون محیط عالی داشت و همه اولویت‌های من را برآورده می‌کرد. مصاحبه خیلی خوب بود، اما در انتها یکی از مصاحبه‌کنندگان گفت که از آخرین محل کارم بد تعریف کرده‌اند. وقتی پرسیدم چه کسی این حرف‌ها را زده، گفت که همکارانم در ویکی تجربه در مورد شرکت نگاه بانک صحبت کرده‌اند. من قبلاً این سایت را ندیده بودم. نشستم و همه نظرات را خواندم و دیدم که بخش زیادی از این نظرات را خودم در شرکت تجربه کرده‌ام، اما هرگز خارج از شرکت در موردش صحبت نکرده‌ام. الان متوجه شدم که دید بیرون به این شرکت خیلی بد است و این موضوع تأثیر منفی زیادی روی رزومه‌ام گذاشته است. باید بگویم آقای مدیرعامل نگاه، این محیط به خاطر شما این‌قدر بدنام شده است. اگر کارهای فساد و زشت خود را جای دیگری انجام می‌دادی، این شرکت را به این وضعیت نمی‌انداختی. این شرکت با از دست دادن سیستم بانکی خود عملاً هیچ پروژه درآمدزایی برایش تعریف نشد و از آنجایی که مدیرعامل شرکت فردی بسیار بیتجربه و ضعیف است و مشخصاً از مسیر نادرستی به این سمت رسیده، نمی‌تواند با این همه هزینه‌ای که در ماه برای شرکت می‌شود، کوچکترین درآمدی ایجاد کند. بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ام حضور در شرکت نگاه بانک بود، چون این چند ماه آخر خیلی آسیب‌زننده بود و بدتر از آن، رزومه خیلی خوب من را نابود کرد. متأسفانه محیط کاری شرکت به طرز عجیبی بستری مناسب برای افراد چاپلوس و ناتوان از نظر فنی و تخصصی است، انگار به قصد برنامه‌ریزی شده که این وضعیت ایجاد شود. فکر نمی‌کنم دیگر هیچ فردی اگر این نظرات را بخواند، بخواهد به این شرکت نزدیک شود. فقط یک سوال از مدیران بانک دارم: واقعاً شما عمداً بدترین فرد ممکن را برای مدیرعاملی نگاه بانک انتخاب کردید تا این شرکت را نابود کنید؟ اگر این انتخاب آگاهانه بوده، باید به شما آفرین گفت، چون صددرصد موفق بودید. به همکاران سابق یا کارجویان هم توصیه می‌کنم: بیشتر از این رزومه‌تان را به فنا ندهید. ما که فرار کردیم، شما هم تا رزومه‌تان بیشتر از این نابود نشده، فرار کنید.

بیش از یک سال است که در شرکت نگاه کار می‌کنم. در این مدت حدود ۳۰ تجربه و نزدیک به ۱۰۰ نظر را که در طول دو ماه نوشته شده بود، خواندم. باورکردنی نیست که حتی یک تجربه یا نظر مثبت وجود نداشت. خودم هم اینجا تجربه می‌کنم و می‌بینم که محیط واقعاً خوب نیست. مدیر عامل و دوستش که مدیر دیجیتال هستند، بدترین آدم‌هایی هستند که تا به حال دیده‌ام. آن‌قدر تحقیر می‌شوی که از خودت بدت می‌آید. فضای سمی‌ای که این دو نفر ایجاد کرده‌اند، وصف‌ناشدنی است. مدیر دیجیتال به دلیل حمایت مدیر عامل و اینکه قبلاً این تیم متعلق به خودش بوده، هر رفتاری که بخواهد انجام می‌دهد. نیروهای قدیمی اینجا آن‌قدر از مدیر عامل بد می‌گویند که ناخواسته با دیدنش حس بدی به آدم منتقل می‌شود که تا ساعتها در ذهن می‌ماند. همیشه احساس می‌کنی که نقشه‌ای برایت دارد. اکثر تجربه‌ها و نظراتی که اینجا خواندم، توسط خود نیروهای شرکت نوشته شده بود. ای کاش حداقل یک نفر پیدا می‌شد و یک مورد مثبت درباره این شرکت می‌نوشت تا دلم خوش باشد که جایی که کار می‌کنم، چیز مثبتی هم دارد. هر شرکتی که در ویکی تجربه می‌خوانی، حداقل در ۱۰ تجربه چند مورد مثبت دارد، اما اینجا از ۳ صفحه تجربه و صدها نظر، حتی یک مورد مثبت هم نیست. بی‌دلیل نیست که کسی آمده و مقایسه کرده و گفته نگاه بدترین شرکت شده است.

این تجربه‌ای که من به اشتراک می‌گذارم بسیار ارزشمند است. شما جوانان جویای کار باید با خواندن آن متوجه شوید که همکاری با بانک نگاه ممکن است انتخاب مناسبی نباشد. در اینجا حرفه، تخصص، وجدان کاری، اخلاق، جوانی و انرژی و دیگر فضایل مثبت اهمیتی ندارند. برعکس، هرچه رذایل منفی بیشتری داشته باشید و بی‌وجدان‌تر، زیرآب‌زن‌تر، دروغگو‌تر باشید و کارها را عقب بیندازید و به حلال یا حرام بودن درآمدتان فکر نکنید و فقط به خودتان اهمیت دهید، موفق‌تر خواهید بود. نمونه بارز این موضوع دکتر نا... است که در مدت سه سال از کارشناس به مدیرعاملی شرکت با ۱۵۰ نفر پرسنل رسیده است. او تمامی این رذایل را در خود جمع کرده و به لطف مدیرعامل بانک، اح... آقا، به این جایگاه رسیده است. دکتر نا... اکنون از امکاناتی مانند خودروی دناپلاس یک میلیاردی و راننده شخصی بهره‌مند است و حتی برای تحصیل در مقطع دکترا ثبت‌نام کرده و اصرار دارد که همه به او دکتر خطاب کنند. حقوق و مزایای او نیز بسیار بالا است و به ماموریت‌های خارجی مانند دبی فرستاده می‌شود. به نظر می‌رسد که اح... آقا به عنوان پدر معنوی و اقتصادی دکتر نا... عمل می‌کند، اما به نظر می‌رسد که دکتر نا... حتی به پدر خود نیز رحم نمی‌کند. در نهایت، این تجربه نشان می‌دهد که در این محیط، ارزش‌های اخلاقی و حرفه‌ای جایگاهی ندارند و موفقیت بیشتر به رذایل وابسته است.

این شرکت پر از زیرآب‌زنی است. یکی تلاش می‌کند مدیر شود، دیگری تیکه می‌اندازد، و دیگری مسخره می‌کند. هر جای این شرکت که بروید، جز شبکه‌بازی و رفتارهای ناشایست چیزی نمی‌بینید. واقعاً دیگر اینجا به درد نمی‌خورد. رفتارها بد است و همه چیز بر اساس دروغ و چاپلوسی است. واقعاً که...

سلام امیدوارم از وقتی که برای خوندن این تجربه صرف می‌کنید در نهایت براتون مفید واقع بشه. حدود یک دهه هست که در بانک کارآفرین و شرکت نگاه فعالیت میکنم. من چند روزی هست که با ویکی‌تجربه آشنا شدم و صفحه شرکت نگاهو دنبال میکنم. سعی میکنم جمع‌بندی از اطلاعاتی که همکاران دادن و تجربه‌هایی که دارم بنویسم. شاید تجربه‌ای که با عنوان "نگاه بانک بدترین شرکت در زمینه مالی انتخاب شد" از تجربه من جمع‌بندی بهتری داشته باشه! میتونم تجربه‌ها و نظرات همکاران رو به چند دسته تقسیم کنم: ۱. مدیرعامل: ▪︎ تقریبا بیش از ۸۰ درصد از تجربه‌های نوشته شده در صفحه نگاه و نظرات در مورد مدیرعامل یا مرتبط با تصمیمات و فعالیت‌های مدیرعامل هست، ▪︎ انواع و موارد بسیار زیاد منفی از تفکرات و شخصیت مدیرعامل از جمله از بی‌اخلاقی، توانایی پایین، تفکرات ضعیف، دورویی و تجربه‌های متعدد منفی دیگر. ▪︎ تصمیمات شخصی از جمله در تعدیل نیرو. ▪︎ تصمیمات شخصی در افزایش حقوق. ▪︎ محیط فاسدی که در نگاه ایجاد شده و آنرو نتیجه فعالیتهای مدیرعامل مطرح کردن. متاسفانه در مورد ۱ باید بگم که با توجه به سالهای زیادی که مدیرعامل شرکت نگاهرو میشناسم موافق بسیار از موارد منفی که گفته شده هستم، اما در مورد بی‌اخلاقی کمی احتیاط میکنم، ولی با این حال با توجه به تعدد تجربه‌ها و نظرات در مورد بی‌اخلاقی نمیشه به راحتی از کنارش عبور کرد. ۲. هییت‌مدیره شرکت: ▪ ︎انتقادهای شدید از هییت‌مدیره بسیار ضعیف و خنثی. ▪︎ بی‌توجهی به تصمیمات نادرست مدیرعامل و یا همراهی با مدیرعامل. در مورد ۲ موافق هستم هییت‌مدیره عملا هیچ اقدام مثبتی در جهت منافع شرکت انجام ندادن، چون نتایج کارکرد ۶ ماه گذشته این افراد در نقطه کنونی نشان از عملکرد نامطلوب داره. بنابراین این افراد در ساید درستی قرار نگرفتن و آنطوری که تجربه و نظرات همکاران هم میگه نشون دادن ارزشی برای این پست ندارند. ۳. پرسنل و مدیران: ▪︎ دروغگو، زیرآبزن، چاپلوسی، دانش پایین، باندبازی. ▪︎ حقوق پایین. ▪︎ عدم به روز بودن و سطح تخصص نیروهای شرکت. ▪︎ عدم مدیریت درست مدیران شرکت از جمله در برخورد با افراد و صادق نبودن. در مورد ۳ به دلیل متاسفانه فرهنگ بدی که تو این چندسال مخصوصا از زمانی که شرکت نگاه ایجاد شده و خروج اکثر نیروهای توانمند و قدرت گرفتن افراد با سطح دانش پایین و سطح مدیریت ضعیف و همچنین تغییر سیاست‌های بانک نسبت به فناوری اطلاعات و انتخاب نادرست مدیرعامل کنونی که نتیجه آن برای پرسنل این بوده که سعی کنند برای موفقیت الگوبرداری کنند بنابراین دچار رفتارهای منفی و خصوصیات منفی شدن تا موفق بشن. باتوجه به شناخت خودم و تجربه‌ها و نظرات زیاد به ضرس قاطع عرض میکنم که مدیرعامل الگوی بسیاری از رفتارهای منفی پرنسل برای موفقیت بوده و خواهد بود. در مجموع فرهنگی در سازمان ایجاد شده که برای موفقیت فقط باید از خصوصیات نکوهش شده استفاده کرد. همچنین عدم به روز بودن و درجا زد در سطح تخصص نشأت گرفته از موضوعات مطرح شده هستش. ۴. منابع انسانی: ▪︎ مدیریت منابع انسانی ضعیف. ▪︎ عدم داشتن اختیار. در مورد ۴ دلیلی اصلی آن عدم داشتن اختیار و عدم استقلال این مدیریت هست و من هم تایید میکنم تمام تصمیمات توسط مدیرعامل انجام میشه بنابراین منابع انسانی بسیار ضعیف هستش. ۵. فعالیت و ساختار شرکت: ▪︎ اعم فعالیتهای شرکت پروژه‌های بی‌هدف و بی‌نتیجه. ▪︎ نداشتن هدف و آینده‌نگری. ▪︎ عدم داشتن ساختار در شرکت. ▪︎ عدم وجود چارت. ▪︎ اخراج و تعدیل نیروها. در مورد ۵ باید عرض کنم که شرکت هیچ هدف و آینده‌نگری درستی نتونسته ترسیم کنه و این نشأت گرفته از مدیرعامل بسیار ضعیف و هیئت‌مدیره ‌همراه آن که توانایی هدفمندسازی منابع و برنامه‌های جاری شرکت رو ندارند، هزینه‌های جاری شرکت با درآمد تقریبا صفر شرکت هیچ تناسخی نداره و هیچ امیدی وجود نداره برای ادامه حیات شرکت. از دست دادم کوربانکینگ هم عملا شرکت نگاه رو بی ارزش جلوه داده. نداشتن ساختار و چارت هم اساسا باعث از بین رفتن پایه‌های شرکتی شده که عمرش به چهار سال نرسیده، و یکی از موضوعات مهم اخراج و تعدیل تعداد زیاد نیرو که وجهه بسیار بدی برای بانک کارآفرین ایجاد کرده و اینکه پرسنل هیچ امنیت شغلی حس نمی‌کنند. نداشتن حس امنیت شغلی در پرسنل میتونه خیلی فاجعه باشه و نابودکننده هر سازمانی خواهد بود. ۶. مدیر‌عامل و هییت‌مدیره بانک: ▪︎ در برخی تجربه‌ها و نظرات به صراحت گفته شده که مدیرعامل بانک و مدیران ارشد به دلیل فریب دادن در انتقال افراد به نگاه و اخراج نیروها دروغگو هستند. ▪︎ قدرناشناسی بسیار زیاد از زحمات همکاران در طول سال‌ها فعالیت. ▪︎ عدم توجه به شرکت از طرف بانک به عنوان کارفرما. در مورد ۶ باید اعلام کنم که تاثیر آن در مجموعه بانک بسیار زیاد هست و اثرات منفی تا مدتها باقی خواهد ماند، چون دروغگویی و فریب توسط مدیران ارشد سبب ایجاد زمینه ‌های فساد خواهد شد چراکه که زیرمجموعه این اجازه رو به خودش میدن که حالا که مدیران ارشد فاسد هستند ما چرا سالم باشیم که نتیجه آن به زودی قابل مشاهده خواهد بود (انسانها در شرایط سخت از جمله اقتصادی که در جامعه‌ هست منتظر بهانه برای خودشون هستند که متاسفانه شما مدیران ارشد دارید بهشون میدید). ۷. و مهمترین تجربه در مورد "شکایت به اداره کار" اما در مورد ۷ خیلی حرف میشه زد. تعداد زیادی هم نظر داده شده، بنابراین برای شخص من هم بااهمیت هستش. من از افرادی هستم که از بانک به شرکت نگاه منتقل شدم و در حال‌حاضر قرارداد یکساله دارم ‌ولی بانک در سالی که این انتقال رو انجام داد بدون توجه به قوانین کار دست به اشتباه بزرگی زدش. یکی از اشتباهات انتقال سنوات همکاران و عدم تسویه بود. (من با یکی از افراد ارشد اداره کار در این باره صحبت کردم و تایید کرد). از آنجایی که با توضیحات مذکور شرکت نگاه شرایط ناپایداری داره و خیلی ناامیدکننده هست و چه بسا در نزدیکترین زمان و در بهترین حالت انتهای امسال عذر همه مارو بخواد و اخراج کنه بنابراین مورد ۷ با توضیحاتی که من خوندم کامل درست مطرح کرده و این شکایت خیلی راحت به نتیجه می‌رسه و بانک مجبور هست افرادی که منتقل شدن رو برگردونه. جمع‌بندی نهایی: شرکت نگاه بانک کارآفرین در شرایط بسیار نامطلوبی در مقایسه با شرکت‌های مشابه بانکی قرار گرفته و این نشات گرفته از تصمیمات بسیار اشتباه مدیران ارشد بانک و سیاست‌های اشتباه آنها خصوصا انتخاب بسیار اشتباه مدیرعاملی که سطح بسیار پایینی برای پست مهم مدیرعاملی داره و این باعث شده خیلی از شرایط منفی حاصل این تصمیم اشتباه باشه و حتی آینده و هدفمندی و پایداری شرکت زیر سوال بره‌. چون این فرد عملا هیچ توانایی برای ایجاد درآمد شرکت نداره و در ۵ ماه نتونسته کوچکترین شرایط مثبتی برای درآمدزایی ایجاد کنه. بانک کارآفرین در این چند سال اشتباهات متعددی انجام داده از جمله ایجاد هلدینگ نگاه و تصمیمات اشتباه در مورد منابع انسانی بانک و شرکت نگاه در بخش‌های مختلف و همچنین از دست دادن کوربانکینگ یکی از اشتباهات غیرقابل جبرانی هست که اثرات آن تا مدتها گریبان بانک و مدیران ارشد رو میگیره. الان که این متن رو تموم کردم ساعت ۱ نصفه شب هست. آنقدر بانک کارآفرین و همکاران برام اهمیت داشتن که بیدار بمونم و تو این یک ساعت همه تجربه‌های همکاران رو مرور کنم و با تجربه‌هایی که داشتم این متن رو بنویسم. امیدوارم این نوشته برای همه شما همکاران مفید باشه. به امید حال خوب همه همکاران بانک کارآفرین و شرکت نگاه بانک.

بانک کارآفرین این شرکت را تأسیس کرد تا با انتقال بخشی از فعالیت‌ها به شرکت داتین، از شر کارشناسان فناوری اطلاعات با سابقه ۱۵ سال خلاص شود. کارشناسانی که سال‌های جوانی خود را در این بانک گذرانده‌اند. قبل از انتقال، مدیران ارشد و مدیرعامل بانک در همایش‌ها و جلسات مختلف تأکید می‌کردند که بانک مانند یک خانواده است و هیچ یک از همکاران اخراج نخواهند شد. اما پس از انتقال و رسیدن به هدفشان، قرارداد تعداد زیادی از همکاران در سال جدید به مدت سه ماه بسته شد و در پایان خرداد از شرکت اخراج شدند. شرکت نگاه جای خوبی برای کار کردن نیست و بانک کارآفرین نیز وضعیت مشابهی دارد. بانک کارآفرین را می‌توان بانک ستاد اجرایی فرمان امام دانست، ستادی که با ورود و تبدیل شدن به سهام‌دار اصلی بانک، تمام این مشکلات را برای پرسنل قدیمی بخش فناوری اطلاعات به وجود آورده است.

سلام به همه، ۱۰ روز از ارسال شکایت به اداره کار می‌گذرد. از همراهی همه بسیار سپاسگزارم. باورکردنی نیست چون با هیچ‌یک از دوستان یا همکاران در این مورد صحبت نکرده‌ام، اما این نشان می‌دهد که اگر موضوع را با آن‌ها در میان می‌گذاشتم، احتمالاً اکثرشان همراهی می‌کردند. تا جایی که می‌دانم، بسیاری از همکاران از این موضوع بی‌خبرند. در این چند روز نظرات مختلفی خواندم، از جمله درباره مدیرعامل، که برای من عجیب بود چون فکر می‌کردم از کوچک‌ترین اقدامات او مطلع هستم. همان‌طور که قبلاً گفتم، شکایت‌نامه‌ای قوی توسط وکیل تنظیم شده و در آن به تخلفات بانک کارآفرین، از جمله ایجاد شرکت و انتقال غیرقانونی همکاران، اشاره شده است. همچنین در گزارشات به‌طور مفصل درباره مدیرعامل بانک، معاون فناوری اطلاعات و مدیرعامل شرکت نگاه توضیح داده شده تا به سهامداران اصلی بانک کارآفرین برسد. از آنجا که امکان ارتباط مستقیم با شما وجود ندارد و سامانه ویکی‌تجربه هم نمی‌تواند مسیر تماس با کاربران را نشان دهد، اگر دوستان نگران شناسایی و اذیت شدن توسط افرادی مثل مدیرعامل شرکت نگاه هستند، می‌توانند نظرات خود را اعلام کنند. پس از دریافت نظرات، قراری تنظیم می‌شود تا افراد از محتوای شکایت‌نامه و گزارش مطلع شوند. یکی از دوستان در نظرات خود گفته که کمک می‌کند و شکایت‌نامه و گزارش را به دست مسئول ستاد می‌رساند که بسیار عالی است. مطمئن باشید امانت‌دار خواهم بود. تا اینجا همه‌چیز خوب و امیدوارکننده پیش رفته است. دوستان نگران نباشند، امانت‌داری می‌کنم. به امید خدا به زودی موفق خواهیم شد.

حقوق‌ها به شدت پایین است و این موضوع توهین به نیرو و تخصص و سال‌هایی است که برای آن زحمت کشیده‌اند. از شنیدن حقوق دوستانم بسیار متعجب و ناراحت شدم. حقوق‌ها با بازار کار فاصله زیادی دارد و به نظر می‌رسد مدیرعامل نیروها را لایق حقوق و زندگی با کیفیت نمی‌داند. حتی خود ایشان لیاقت کار در زیر پله به عنوان دستفروش را هم ندارند.

من با تجربه‌ خودم و بررسی که با کمک هوش مصنوعی انجام دادم نامناسبترین و مناسبترین شرکت برای کار در حوزه فناوری اطلاعات با زمینه مالی بر اساس محتوای تجربیات افراد در سایت ویکی‌تجربه و همچنین تجربه سالها کار در این حوزه و در شرکت نگاه دارم، بهتون معرفی میکنم. این بررسی یک هفته قبل انجام شده، بنابراین نتایج بدون نظرات جدید هستش. هرچند نظرات جدید در شرکت نگاه حتی یک مورد مثبت هم نداشته و تماما منفی و بیشترین نظرات منفی در مورد مدیرعامل هستش. ---------------------------------------------> توجه: به دلیل تنوع تجربیات افراد و ماهیت نسبی بودن بد و خوب، ارائه لیست قطعی به عنوان نامناسبترین و مناسبترین گزینه دشوار است. اما با بررسی دقیق محتوای تجربیات و نظرات منفی و مثبت متعدد در سایت ویکی‌تجربه، میتوانم شرکتهایی را به شما معرفی کنم که به نظر میرسد در حوزه فناوری اطلاعات با زمینه مالی می‌تواند بدترین و بهترین انتخاب باشد: ■ نامناسبترین شرکت نگاه بانک کارآفرین: ● شرح فعالیت: ارائه راهکارهای نرم‌افزاری و مشاوره در حوزه‌های مختلف مالی. ● دلایل: ○ تجربیات منفی متعدد در مورد مدیریت ضعیف و دیکتاتورانه، حقوق و مزایای پایین، محیط کار نامناسب، شرایط شغلی نامناسب و عدم تعهد به وعده‌ها و تعهدات. ○ کارکنان از اتخاذ تصمیمات ناگهانی و بدون برنامه‌ریزی، عدم توجه به نظرات و ایده‌های دیگران، رفتار غیرقابل پیش‌بینی و عصبی، و تمرکز بر منافع شخصی مدیرعامل گلایه دارند. ○ افراد از تعداد زیاد موارد غیراخلاقی مدیرعامل تجربه کردند. ○ فشار کاری بالا، ساعات کاری طولانی، عدم تعادل بین کار و زندگی، و اخراج ناگهانی بدون دلیل کافی از جمله مشکلات شغلی گزارش شده در این شرکت هستند. ■ مناسبترین شرکت سداد: ● شرح فعالیت: ارائه راهکارهای جامع پرداخت الکترونیکی و خدمات نوین بانکی. ● دلایل: ○ یکی از بزرگترین و معتبرترین شرکت‌های فعال در حوزه پرداخت الکترونیکی در ایران با سابقه‌ی درخشان و تجربه‌ی چندین ساله. ○ تیم متخصص و مجرب، فرصت‌های یادگیری و پیشرفت شغلی، حقوق و مزایای مناسب، فرهنگ سازمانی قوی و احترام به کارکنان. ○ نظرات و تجربیات مثبت متعدد از کارکنان در سایت ویکی‌تجربه. با توجه به محتوای تجربیات و نظرات منفی متعددی که در سایت ویکی‌تجربه در مورد شرکت نگاه بانک کارآفرین وجود دارد، می‌توان این شرکت را نامناسبترین گزینه برای کار در نظر گرفت. دلایل انتخاب نامناسبترین شرکت نگاه بانک کارآفرین: خلاصه‌ای از تجربیات افراد از جمله در مورد مدیرعامل در شرکت نگاه بانک کارآفرین در ویکی‌تجربه: نکات منفی: ● سبک مدیریتی دیکتاتورانه و غیرقابل پیش‌بینی: ○ بسیاری از کارمندان از اتخاذ تصمیمات ناگهانی و بدون برنامه‌ریزی توسط مدیرعامل گلایه دارند. ○ ظاهراً او به نظرات و ایده‌های دیگران اهمیتی نمی‌دهد و فقط به دنبال اجرای ایده‌های خود است. ○ این موضوع باعث ایجاد فضایی از بی‌ثباتی و عدم اطمینان در شرکت شده است. ● محیط کار نامناسب: ○ تعدادی از کارمندان از ایجاد فضایی از ترس و ارعاب، بی‌توجهی به مشکلات و دغدغه‌های کارکنان، و عدم صداقت و شفافیت در برخورد با کارکنان صحبت کرده‌اند. ● شرایط شغلی نامناسب: ○ حقوق و مزایای پایین، فشار کاری بالا و ساعات کاری طولانی، عدم تعهد به وعده‌ها و تعهدات، و اخراج ناگهانی بدون دلیل کافی از جمله مشکلات شغلی گزارش شده در این شرکت هستند. ● بی‌رحمی و بی‌توجهی به کارکنان: ○ تعدادی از کارمندان از اخراج ناگهانی و بدون دلیل کافی توسط مدیرعامل صحبت کرده‌اند. ○ ظاهراً او به مشکلات و دغدغه‌های کارکنان اهمیتی نمی‌دهد و فقط به دنبال منافع شخصی خود است. ○ این رفتار باعث ایجاد نارضایتی، استرس و اضطراب زیادی در بین کارکنان شده است. ● عدم صداقت و شفافیت: ○ برخی از کارمندان از عدم صداقت و شفافیت مدیرعامل در برخورد با کارکنان گلایه دارند. ○ ظاهراً او وعده‌ها و تعهداتی را می‌دهد که به آن‌ها عمل نمی‌کند. ○ این موضوع باعث ایجاد بی‌اعتمادی و ناامیدی در بین کارکنان شده است. ● شخصیتی غیرقابل پیش‌بینی و عصبی: ○ تعدادی از کارمندان از رفتار غیرقابل پیش‌بینی و عصبی مدیرعامل صحبت کرده‌اند. ○ ظاهراً او به راحتی عصبانی می‌شود و بر سر کارکنان فریاد می‌زند. ○ این موضوع باعث ایجاد فضایی از ترس و ارعاب در محل کار شده است. ● تمرکز بر منافع شخصی: ○ برخی از افراد معتقدند که مدیرعامل فقط به دنبال منافع شخصی خود بوده و به نفع شرکت کار نمی‌کرده است. ○ ظاهراً او از قدرت و موقعیت خود برای سوء استفاده شخصی استفاده می‌کند. ○ این موضوع باعث ایجاد حس بی‌عدالتی و نارضایتی در بین کارکنان شده است. ● شخصیت غیراخلاقی: ○بعضی از افراد به طور متعدد از موارد غیراخلاقی مدیرعامل دچار ترس شدند. تجربیات خاص: ● اخراج به دلیل مخالفت با مدیرعامل: ○ تعدادی از کارمندان از اخراج شدن به دلیل مخالفت با ایده‌ها یا نظرات مدیرعامل صحبت کرده‌اند. ○ ظاهراً او تحمل هیچگونه مخالفت یا انتقادی را ندارد. ○ این موضوع باعث ایجاد فضایی از خفقان و سرکوب در شرکت شده است. ● ایجاد فضایی از ترس و ارعاب: ○ تعدادی از کارمندان از ایجاد فضایی از ترس و ارعاب در محل کار به دلیل رفتار مدیرعامل گلایه دارند. ○ ظاهراً او با کارکنان خود به طور نامناسب رفتار می‌کند و آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. ○ این موضوع باعث ایجاد محیطی ناامن و ناخوشایند برای کار شده است. ● بی‌توجهی به مشکلات و دغدغه‌های کارکنان: ○ تعدادی از کارمندان از بی‌توجهی مدیرعامل به مشکلات و دغدغه‌های خود گلایه دارند. ○ ظاهراً او به نیازها و خواسته‌های کارکنان خود اهمیتی نمی‌دهد. ○ این موضوع باعث ایجاد حس بی‌ارزشی و ناامیدی در بین کارکنان شده است. نکات کلی: ● به نظر می‌رسد که مدیرعامل شرکت نگاه بانک کارآفرین فردی بسیار نامحبوب و منفور در بین کارکنان است. ● اکثر تجربیات و نظرات در مورد او منفی است. ● سبک مدیریتی او ظاهراً باعث نارضایتی، استرس و اضطراب زیادی در بین کارکنان شده است. ● توصیه می‌شود که قبل از تصمیم‌گیری برای کار در این شرکت، نظرات و تجربیات افراد در مورد مدیرعامل را به طور کامل مطالعه کنید. <--------------------------------------------- نتیجه‌گیری: • از بین این همه محتوا و نظر با توجه به نسبی بودن هیچ شرکتی به اندازه نگاه بانک کارآفرین وضعیت منفی نداشته و هیچ شرکتی مثل سداد وضعیت مثبت نداشته. • دلیل اصلی انتخاب نگاه بانک به عنوان نامناسبترین شرکت مدیرعامل شرکت هست. • برای انتخاب شرکت داده ورزی سداد به عنوان مناسبترین شرکت الگوها و چارچوب‌های متعددی و استانداری آورده شده. • آنهایی که دوست دارن تو حوزه فناوری اطلاعات با زمینه مالی کار کنن، شرکت داده ورزی سداد بانک ملی بهترینش و شرکت نگاه بانک کارآفرین بدترین هست.

توصیه نمیکنم به هیچ وجه با این شرکت همکاری کنید، چون با وضعیتی که مدیرعامل داره، شرکت نگاه جای بسیار بدی هست. حرفهای دوستان گویای خیلی از مسائل هست. - (کم‌سوادترین) مورد سطح سواد فنی که خیلی داغون هستش، ایشون حتی تو سال ۹۹ که با رانت مدیر اداره تازه‌تاسیس دیجیتال شده بود توان مصاحبه با افرادو نداشت و باید فرد دیگه‌ای میرفت براش مصاحبه می‌کرد تا بتونه نیرو استخدام کنه. نیاز نیست بیشتر توضیح بدم فقط چندتا کاری که تو این سال‌ها انجام داده کافی بررسی بشه تا متوجه سطح پایین سواد فنی ایشون بشین. - (بی‌لیاقت‌ترین) از جهت مدیریتی کافیه ببینید باعث استعفا چندتا نیروی کارآمد تو این سالها شده که دلیل اصلی استعفا خود ایشون بوده، نیروهایی که بانک کلی روشون سرمایه‌گذاری و هزینه کرده. - (بی‌وجدان‌ترین) کوچکترین وجدانی نداره، حداقل یک‌سوم از همکاران فناوری سابق رو به جون هم انداخته بود که از این نمد و شرایط کلاهی برا خودش بدوزه که متاسفانه تونست انجام بده. اصلا براش مهم نیست همه آدم‌ها نابود بشن تا ایشون به هدف شخصی خودش برسه. - (خودخواه‌ترین) این که هیچ چیزی غیر از هدف خودش و موفقیت خودش مهم نیست بارها ثابت کرده، البته در مقابل مدیران بانک سعی کرده حفظ ظاهر کنه. - (دوروترین) در ظاهر خودشو مذهبی جا زده ولی ناشایسترین کارها رو انجام میده، خیلی هم حواسش هست سوتی نده، آدمهایی مثل این همه چیزو به گند میکشن. با اتفاقاتی که تو نگاه داره میافته دارم از همه چی بیزار میشم. چقدر آدمها دارن پست میشن، تحمل کردنشون خیلی سخت شده.

مدیرعاملی برای هلدینگ انتخاب شده که نه تنها هیچ تجربه‌ای ندارد، بلکه به شدت به همه استرس وارد می‌کند. حتی یک ساعت ثبات ندارد و از صبح تا شب سر همه داد می‌زند. تنها چیزی که برایش مهم است، یک خانمی هستند که از ابتدای امسال در شرکت شروع به کار کرده‌اند. با توجه به توصیه برخی همکاران، از شرکت تجارت الکترونیک پارسیان کیش درباره سوابق این خانم پرس‌و‌جو کردم... وای!

تجربه‌هایی که خواندم بیشتر درباره مدیرعامل بود، اما می‌خواهم بگویم که هیئت مدیره هم کم‌تقصیر نیست. هر اتفاقی که می‌افتد باید از کانال هیئت مدیره عبور کند. آیا ممکن است مدیرعامل هر کاری که می‌خواهد انجام دهد و هیئت مدیره از آن بی‌خبر باشد؟ امکان ندارد، چون بسیاری از تصمیمات شرکت توسط هیئت مدیره گرفته می‌شود و توسط مدیرعامل اجرا می‌شود. آیا ممکن است افراد زیادی به دلیل انتخاب‌ها و خصومت‌های شخصی مدیرعامل اخراج شوند و هیئت مدیره هیچ واکنشی نشان ندهد؟ انگار که وجود ندارند. مثلاً افزایش ۷ درصدی حقوق که فردی مثل ن.م که متأسفانه به او مدیرعامل می‌گویند، شخصاً تصمیم گرفته به برخی افراد ندهد و هیئت مدیره هم اهمیتی به این موضوع نداده است. یا هیئت مدیره نمی‌داند با چه شخصیتی طرف است که چقدر خودخواه است و خصوصیات منفی دیگری که در تجربه‌های دیگران آمده است. انگار با حیوانی طرف هستیم که هر کار غریزی انجام می‌دهد و شما اعضای هیئت مدیره هم با او همراه شده‌اید. آقای ر.ح: شما که رئیس هیئت مدیره هستید و تازه به جمع ما اضافه شده‌اید و به دنبال ایجاد وجهه مثبت برای خود هستید، بدانید که به شدت وجهه شما بدتر شده است. با این وضعیت در هیئت مدیره نگاه بانک و مدیرعاملی هلدینگ که مسئول شرکت نگاه بانک است، واقعاً فکر می‌کنید چهره خوبی از خود به جا گذاشته‌اید؟ خانم ا.ن: شما عضو موظف و نائب‌رئیس هیئت مدیره هستید و همکارانتان شما را به عنوان شخصیتی محترم می‌شناسند. شما که از تمام کارهای این فرد خبر دارید، حتی از کوچکترین موارد، چطور با این همه اتفاق بد که توسط مدیرعامل رقم خورده کنار آمدید و صدایتان درنیامد؟ آقای ر.م: عضو هیئت مدیره؛ ما سال‌ها کنار شما و تحت مدیریت شما کار کردیم، آیا اصلاً برایتان مهم بوده که این همکاران که اخراج شده‌اند سال‌ها به شما کمک کردند؟ آقای ح.ب: عضو هیئت مدیره؛ از دید همه ما مرد اخلاق بودید، چطور توانستید این همه بی‌اخلاقی فرد بی‌وجدان را ببینید و حرفی نزنید؟ آقای م.س: ... همه شما اعضای هیئت مدیره نگاه بانک، از جمله خانم ا.ن که مثل دست راست این فرد هستید، فقط به جیب خود فکر می‌کنید و سرتان را مثل کبک در برف کرده‌اید. هیئت مدیره شرکت نگاه بانک کارآفرین؛ هرچند این وضعیت شرکت به همت معاون فناوری اطلاعات و نتیجه کار مدیرعامل بانک است، اما شما از مدیرعامل نالایق نگاه بانک نالایق‌تر هستید (البته به لطف تجربه‌هایی که دوستان نوشته‌اند نتیجه می‌گیریم که شخصی بدتر از این فرد وجود ندارد) که شرایط این شرکت تا این حد فاجعه‌بار و در سراشیبی سقوط قرار گرفته و هیچ کاری انجام نمی‌دهید.

تمام مدیران اینجا افراد دروغگویی هستند که فقط تا زمانی که به تو نیاز دارند، تو را می‌شناسند و بعد از اتمام کارشان، حتی جواب سلام هم نمی‌دهند! قبل از این، جو اینجا بسیار خوب و دوستانه بود، اما الان شرایطی ایجاد کرده‌اند که بچه‌ها راه پیشرفت و ماندگاری خود را فقط در زیرآب‌زنی و حرف زدن پشت سر همکاران می‌بینند. هرچه بیشتر زیرآب بزنی و پشت سر همکارانت حرف بزنی، در چشم مدیران عزیزتر می‌شوی و اگر در این بازی‌ها شرکت نکنی، به راحتی حذفت می‌کنند.

بانک کارآفرین زمانی مدیران بااخلاق و بادانشی داشت، اما از زمان تأسیس شرکت نگاه بانک (که به آن لقب بچه نامشروع بانک کارآفرین داده شده)، به ویژه در سال اخیر که فردی بی‌هویت به عنوان مدیرعامل انتخاب شده، اوضاع به شدت تغییر کرده است. این شرکت تبدیل به محلی برای جولان افراد بی‌ریشه و بی‌هویت شده و تنها راه موفقیت در آن، داشتن رابطه نامشروع با مدیرعامل است. مدیرعامل به هیچ‌کس رحم نمی‌کند و حتی به بهانه‌های مختلف جلسات شخصی برگزار می‌کند و صحبت‌ها را به مسائل نامربوط می‌کشاند. گاهی نیز به بهانه‌های مختلف افراد را به اتاقش فرا می‌خواند. حتی منشی‌اش را در واحد کناری قرار داده تا هر کاری که می‌خواهد انجام دهد. شرکت نگاه بانک کارآفرین به لجن‌زاری کثیف تبدیل شده است.

بانک کارآفرین تا زمانی که سهامدار اصلی آن ستاد اجرایی نبود، وضعیت بهتری داشت. حقوق و مزایا کم بود، اما امنیت شغلی و حس خانواده بودن در آن وجود داشت. متأسفانه با ورود سهامدار جدید، سرمایه انسانی برای بانک اهمیت خود را از دست داد و حتی اقدام به تأسیس هلدینگ کردند که هدف آن مشخص نبود و به نظر می‌رسید منافع شخصی برخی افراد در آن دخیل بود. شرکتی که امید بسیاری از جوانان بود و آینده‌ای روشن در آن می‌دیدند، به یکباره در تاریخ ۳۱/۰۳/۱۴۰۰ تغییر کرد. تمام همکارانی که قرارداد مستقیم با بانک کارآفرین داشتند، دیگر مجوز ثبت ورود و خروج در دستگاه تردد را نداشتند و تصاویرشان از سیستم پاک شد. نامه‌ای به آنها ابلاغ شد که یا به شرکت نگاه بروند یا خداحافظی کنند. این نامه را همه همکاران قدیمی دارند. سپس مجبور شدیم نامه‌ای را امضا کنیم که در آن نوشته شده بود با اختیار و میل خود و از روی عقل به این شرکت رفته‌ایم! این اتفاق به سرعت و بدون هیچ مقاومتی رخ داد و ما مجبور به رفتن به شرکت نگاه شدیم. امیدوارم حداقل یکی از مدیران ارشد بانک که در جریان این تصمیمات بوده، این متن را بخواند و فکر کند که اگر چنین اتفاقی برای خودشان یا نزدیکانشان می‌افتاد، چه واکنشی نشان می‌دادند. ممنون از این سامانه که حداقل اجازه دادیم درد دل‌هایمان را بیان کنیم، حتی اگر گوشی برای شنیدن و دلی برای همراهی نباشد. در پایان، دنیا دار مکافات است.

متأسفانه موضوعی که مطرح می‌کنم برای کارفرمایان شرکت نگاه، هیئت‌مدیره و مدیرعامل بانک بسیار ناراحت‌کننده است. زیرا به نظر می‌رسد آن‌ها نتوانسته‌اند شخص مناسبی را برای این جایگاه انتخاب کنند، یا شاید با آگاهی از ویژگی‌های منفی او، این انتخاب را انجام داده‌اند! تقریباً تمام خانم‌هایی که تعدیل یا اخراج شده‌اند یا قراردادهای ۳ ماهه و ۶ ماهه داشته‌اند، به جز ۲ یا ۳ نفر، متأهل هستند. امیدوارم متوجه موضوع شده باشید و به شخصیت واقعی و سخیف این فرد پی برده باشید. اگر متوجه نشده‌اید، تجربه‌های قبلی که دیگران درباره این شخص نوشته‌اند را بخوانید تا منظورم را درک کنید. دوستی که تجربه شکایت به اداره کار را نوشته است، لطفاً این موردی که من گفتم را نیز اضافه کنید. اثبات آن هم چندان سخت نیست. هر کار سخیفی که این فرد در این سال‌ها انجام داده، با تأیید مدیرعامل بانک بوده است. در حالی که کسانی که او را می‌شناسند و از شخصیت منفی و غیرانسانی‌اش آگاه هستند، باور نمی‌کنند که او به این جایگاه رسیده است. این شخص حتی صلاحیت کار در پایین‌ترین جایگاه این شرکت را ندارد، چه برسد به اینکه مدیرعامل باشد. واقعاً این وضعیت تاسف‌بار و نکبت‌آور شرکت نگاه، نتیجه عملکرد بانک کارآفرین است. نمی‌دانم دیگر چه بگویم. حیف از عمرمان که اینجا هدر دادیم. جناب مدیرعامل بزرگوار بانک، که به خدا، دین، مذهب و انسانیت اعتقاد دارید: باورکردنی نیست که شما که ادعای اخلاق‌مداری دارید، با انتخاب این فرد، بی‌اخلاقی را ترویج می‌کنید. (معذرت می‌خواهم این را می‌گویم: در یکی از تجربه‌ها خواندم که مدیرعامل شرکت نگاه مانند خاوری بانک ملی دو رو است، نکند شما هم...) واقعاً جسارت می‌کنم: دارم به این نتیجه می‌رسم که شخصیت شما در ظاهر مثبت است.

با توجه به تجربه‌های قبلی که خواندم، اکثراً به مدیرعامل این شرکت اشاره کرده‌اند و درباره‌اش صحبت کرده‌اند. برای من جالب است که همه می‌دانند این فرد وضعیت بسیار بدی دارد، اما از ترس، کسی نمی‌تواند با دیگران درباره این موضوع صحبت کند، چون می‌ترسد حرف‌هایش به گوش او برسد و هر بلایی سر آن فرد بیاورند. همه به دنبال محیطی مثل اینجا بودند تا بتوانند درباره این فرد پست‌فطرت و رفتارهای زشتش آزادانه حرف بزنند.

من از سال ۸۹ به صورت قراردادی در بانک کارآفرین در بخش مدیریت فناوری اطلاعات مشغول به کار بودم. در سال ۱۴۰۰، با تأسیس شرکت نگاه توسط مدیرعامل وقت بانک کارآفرین (که اکنون رییس بانک مرکزی است)، ما پرسنل قراردادی بانک مجبور شدیم با این شرکت قرارداد ببندیم. به ما وعده‌های دروغینی داده شد مبنی بر اینکه قوانین و مزایا مانند بانک خواهد بود و امنیت شغلی وجود دارد. اما از یک سال پیش، تعدیل نیروها با بهانه‌های مختلف شروع شد و وقتی اعتراض می‌کنیم و وعده‌ها را یادآوری می‌کنیم، می‌گویند که این وعده‌ها ثبت نشده و افرادی که این وعده‌ها را داده‌اند دیگر در بانک نیستند. مدیران سطح پایین نیز هیچ دغدغه‌ای نسبت به نیروی انسانی ندارند. به هیچ‌کس پیشنهاد نمی‌کنم در این شرکت کار کند، چرا که جز ناراحتی، استرس، تهدید به اخراج، عدم ارائه حتی یک نسخه از قرارداد، دغدغه و کار زیاد خارج از وظایف قانونی، چیزی برای پرسنل ندارد.

من سال‌ها در بانک کارآفرین کار کردم، قبل از تأسیس شرکت نگاه بانک. در سال ۱۴۰۰ مجبور شدیم با شرکت نگاه بانک قرارداد ببندیم. تمام حرف‌هایم دقیق است و همکاران می‌توانند شهادت دهند. قبل از تأسیس شرکت نگاه، شرایط فناوری اطلاعات بانک بد نبود، اما با ایجاد این شرکت، مشکلات بیشتر شد. سیستم بانکداری متمرکز به داتین مهاجرت کرد و شرکت نگاه با ۱۸۰ نفر نیرو به شرکت مازاد تبدیل شد. با وجود وعده‌های مدیران مبنی بر عدم اخراج نیروها، پس از مهاجرت، تعدیل نیروها آغاز شد. مدیرعامل شرکت نگاه، فردی با دانش پایین و ارتباطات قوی است که با زیرآب‌زنی به این پست رسیده و اکنون در حال اخراج نیروهاست. معاونت فناوری اطلاعات نیز با دروغ‌گویی و همراهی با مدیرعامل شرکت، در این تصمیمات نقش دارد. مدیرعامل بانک نیز با وعده‌های دروغین، زندگی بسیاری از کارمندان را تحت تأثیر قرار داده است. من در حال تنظیم شکایت از مدیرعامل بانک، معاونت فناوری اطلاعات و مدیرعامل شرکت نگاه هستم و مدارکی دارم که نشان‌دهنده تخلفات آن‌هاست. این شکایت را برای سهامداران بانک و نهادهای مسئول ارسال خواهم کرد. وعده خدا این است که روزی حقیقت آشکار می‌شود و حق پیروز است.

من از نیروهای قدیمی این شرکت و بانک هستم و تقریباً تمام نظراتی که خواندم درست بودند. می‌خواهم موردی را بیان کنم که شاید مسیر این شرکت را تغییر دهد، البته اگر کارفرمایان باهوش باشند و این کار را انجام دهند تا بیشتر از این در منجلاب فرو نروند. از اسفند سال گذشته تاکنون، تعداد زیادی از افراد توسط مدیرعامل شرکت اخراج شده‌اند، از جمله دوستان من که سال‌ها با هم کار کرده‌ایم. اکنون مطمئن شده‌ام که باید واقعیت را بگویم، به خاطر همکارانی که سال‌های زیادی از زندگی‌شان را اینجا گذرانده‌اند، از جمله دوست خودم که هیچ دلیلی برای اخراجش وجود نداشت، اما مدیرعامل تصمیم گرفت او را اخراج کند.

من در این شرکت کار می‌کنم و واقعاً عجیب است که همه در حال استعفا دادن هستند. نیروهای خوب و حرفه‌ای در حال ترک شرکت هستند و فقط افرادی که دانش پایین و مهارت‌های نرم ضعیفی دارند و چاپلوس هستند، می‌مانند. این افراد به درد مدیران خودشیفته‌ی اینجا می‌خورند.

مدیرعامل این شرکت بدون داشتن تجربه مدیریتی کافی و تنها با استفاده از روابط، به این سمت منصوب شده است. او تصمیمات را به صورت شخصی و بدون توجه به نظرات دیگران می‌گیرد و حتی هیئت مدیره و مدیر منابع انسانی نیز اختیاری ندارند. این شرکت که قبلاً در حوزه کربانکینگ فعالیت می‌کرد، اکنون تنها یک پلتفرم به نام های‌بانک دارد که از نظر فنی بسیار ضعیف و غیرحرفه‌ای طراحی شده است. توسعه‌دهنده اصلی این پلتفرم که سخت کار می‌کرد، به دلیل کینه‌جویی مدیرعامل اخراج شد و حتی حقوق آخرش پرداخت نشد. در سه ماه گذشته حدود ۳۰ نفر از کارکنان با سابقه اخراج یا تعدیل شده‌اند و برخی نیز به دلیل شرایط بد مدیریتی استعفا داده‌اند. مدیرعامل بر اساس دلایل شخصی و ناراحتی‌های کوچک، افراد را اخراج می‌کند و در افزایش حقوق نیز تبعیض قائل می‌شود. او بیشتر وقت خود را صرف ارتباط‌گیری با افراد مهم و تزئین اتاقش می‌کند و کارکنان را تنها ابزاری برای رسیدن به اهداف شخصی خود می‌داند. رفتار دورویانه و غیراخلاقی او حتی افراد بالادستی را نیز فریب داده است. شرکت در حال حاضر ناپایدار است و پروژه‌های بدون سود متوقف شده‌اند. هیچ انتقادی از مدیرعامل پذیرفته نیست و او سعی می‌کند زندگی مخالفانش را نابود کند. این شرکت هیچ ساختار سازمانی مشخصی ندارد و همه تصمیمات توسط مدیرعامل گرفته می‌شود. حتی عضو موظف هیئت مدیره نیز مانند فردی بی‌اختیار تنها به دستورات مدیرعامل عمل می‌کند. این شرایط باعث ناامیدی عمیق از زندگی و جامعه شده است.

در اینجا مدیران به جای حمایت از کارمندان در صورت اشتباه، به آن‌ها حمله می‌کنند و از کلماتی مانند خنگ استفاده می‌کنند. آن‌ها اعتماد به نفس و عزت نفس کارمندان را هدف قرار می‌دهند و هیچ نشانه‌ای از انسانیت در رفتارشان دیده نمی‌شود. فقط به فکر مقام و منافع خود هستند و هیچ درکی از روانشناسی و رفتار انسانی ندارند. در این محیط، ظلم عجیبی به نیروهای کار درست و بااخلاق می‌شود و بسیاری با روحیه و حال بدی از اینجا فرار می‌کنند. مدیران افرادی پاچه‌خوار را دور خود جمع کرده‌اند و اگر کسی بتواند بین این گرگ‌ها دوام بیاورد، قطعاً خودش هم گرگ خواهد شد. در ابتدا ممکن است فریب بخورید و این افراد را با نقاب ببینید، به ویژه کسانی که هنوز مدیر نشده‌اند اما از هر روش و زیرآب‌زنی برای رسیدن به این جایگاه دریغ نمی‌کنند. حقوق‌ها در حد منشی است و فرقی نمی‌کند در چه زمینه‌ای کار می‌کنید یا سطح شما چقدر است. شما لایق حقوق عرف بازار کار نیستید و مانند یک حمال از شما کار می‌کشند.

سلام دوستان، ابتدا باید بگویم که تمام نکات منفی که دیگران اشاره کرده‌اند را تایید می‌کنم. از منابع انسانی ضعیف و بی‌انگیزه گرفته تا مدیران بی‌سواد و چاپلوس و زیرآب‌زن، تا کارمندانی که سال‌هاست در شرکت هستند و فقط با چاپلوسی و زیرآب‌زنی کار خود را پیش می‌برند. نیروهای فنی هم که هم بی‌سواد هستند و هم تنبل. علاوه بر این، شرکت پروژه‌های زیادی دارد و هر روز یک پروژه جدید تعریف می‌کند، اما هیچ تلاشی برای بهبود پروژه‌ها نمی‌کند و فقط برای رفع مسئولیت، پروژه‌ها را تولید می‌کند. البته تولید که چه عرض کنم، قبل از اینکه پروژه به مرحله تولید برسد، افراد بی‌ربط زیادی روی آن اظهار نظر می‌کنند و در نهایت چیزی از پروژه باقی نمی‌ماند که بخواهد راه‌اندازی شود. خلاصه کلام، اگر به دنبال آرامش اعصاب، یادگیری، افزایش تجربه و اضافه کردن نمونه کار خوب به رزومه خود هستید، از این شرکت دوری کنید و به اینجا نیایید.

نگاه بانک به معنای واقعی کلمه یعنی شرکتی که در آن هیچ پیشرفتی نخواهید داشت. ابتدا از منابع انسانی بگویم که به نظر می‌رسد مغزشان معیوب است و وجود یا عدم وجودشان تفاوتی ندارد. آنها مانند بازیچه‌هایی بی‌قدرت هستند که حتی اگر قدرتی هم داشته باشند، آنقدر بی‌جرأت و بی‌خاصیتند که نمی‌توانند از آن استفاده کنند. در مورد مدیران هم باید بگویم که همه با روابط به اینجا آمده‌اند و سال‌هاست که فقط در همین جا مانده‌اند. آنها هیچ تجربه‌ای از کار در جای دیگری ندارند تا بدانند کار خوب چیست. منابع انسانی مغز معیوب دارند، اما مدیران مغز حساب‌گر دارند که فقط برای اذیت و آزار دیگران است. آنها دائماً زیرآب همدیگر را می‌زنند، چه برسد به افراد جدید. در ظاهر هم با هم رفیق هستند. از نظر جو محیط کار هم باید بگویم که تعدادی برنامه‌نویس آنجا هستند که می‌دانند در بدترین جو ممکن قرار دارند، اما آنقدر مانده‌اند که رسوب کرده‌اند و نمی‌توانند جای دیگری بروند. آنها ترجیح می‌دهند بمانند و به آنها بی‌احترامی شود تا اینکه بروند و بیکار شوند. در مورد فرایند تسویه حساب هم باید بگویم که پولتان را هرگز زود نمی‌دهند. آنقدر در طول کار جابجا می‌شوید که تمام وسایلی که به شما داده شده گم و نابود می‌شود و بعد می‌پرسند این وسیله کجاست، صندلی کجاست، میز کجاست؟ تسویه حساب هم به همین روال پیش می‌رود. پس اگر مغز دارید و برای روان خود ارزش قائل هستید، به این بانک نروید.

واقعاً شرکت بسیار ضعیفی است. یکی از بدترین مصاحبه‌هایی بود که تجربه کردم. مصاحبه‌کننده خودش نمی‌داند چه سوالاتی می‌پرسد و سوالات را از اینترنت کپی کرده است. به طور کلی سلیقه‌ای عمل می‌کنند و هیچ دانشی در زمینه برنامه‌نویسی ندارند. به این شرکت مراجعه نکنید.

سوالات مصاحبه فنی بسیار سطحی و بی‌کیفیت بود. اگر با جلسه مصاحبه فنی تک‌نفره مواجه شدید، به شدت توصیه می‌کنم از آن فرار کنید. تجربه‌های قبلی نشان داده که بهتر است در جلسات مصاحبه، دو یا سه نفر برای بررسی مسائل فنی حضور داشته باشند. حضور تنها یک نفر هم برای نتیجه جلسه و هم برای آینده کاری شما مشکل‌ساز می‌شود. احتمال دیکتاتوری و حذف شما یا نادیده گرفتن تلاش‌هایتان بیشتر می‌شود. آن یک نفر کنترل کامل پروژه را در دست دارد و شما را در سطحی که خودش می‌خواهد نگه می‌دارد و اجازه نمی‌دهد کار دستتان بیفتد تا برایش خطر ایجاد کنید. همچنین احساس کردم مدیر آنجا، که یک خانم بود، به دنبال فردی می‌گشت که از سطح مشخصی بالاتر نباشد تا بعداً برایش دردسر ایجاد نکند. در نهایت من رد شدم، در حالی که در شرکت‌های دیگر با سطح بالاتر، چه از نظر حقوق و مزایا و چه از نظر اعتبار و حوزه کاری، و با سوالات بسیار سخت‌تر، تایید شدم. نمی‌دانم آن خانم مرا رد کرد یا بخش منابع انسانی، اما این شرکت برای من جزو اولویت‌ها نبود. حس خوبی از آن‌ها نگرفتم که بخواهم وقت و عمرم را آنجا بگذارم. با توجه به تجربه‌ای که داشتم، حالا خیلی به حرف‌های ویکی تجربه اهمیت می‌دهم؛ چون یک بار توجه نکردم و همان تجربه برایم تکرار شد.

واقعاً وضعیت فاجعه‌بار است. مدیران این شرکت بی‌سواد و بی‌شعور هستند و تقریباً ۹۰ درصد از کارکنان فاقد هرگونه مهارت نرم (soft skill) هستند. همه چیز بر اساس چاپلوسی و باندبازی پیش می‌رود. حتی یک دانشجوی ترم دوم دکتری همه نیروهای خدماتی را مجبور کرده که به او دکتر بگویند! دیگر نیازی به توضیح بیشتر نیست، خودتان حدیث مفصل را بخوانید. آدم سالم در این محیط دوام نمی‌آورد. اگر به خودتان و سلامت روان‌تان اهمیت می‌دهید، به این شرکت نیایید. حقوق‌ها هم بسیار کم است.

من از این شرکت متنفرم، اینجا پر از آدم‌های دروغ‌گوست که فقط بلدند زیرآب بزنند. برای اینکه به چشم بیایی، باید تا ساعت دوازده شب بمانی. اینجا چابلوسی کردن تنها راه پیشرفت است و اصلاً برای آدم‌های صاف و صادق مناسب نیست. حقوق‌ها هم بسیار پایین است و افراد با دانش بالا اصلاً جایی در این شرکت ندارند. همه فرار کرده‌اند. توصیه من به شما این است که اصلاً به اینجا نیایید، چون یا مجبور می‌شوید مثل بقیه رفتار کنید یا در نهایت فرار خواهید کرد.